وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود منابع پژوهشی : منابع کارشناسی ارشد با موضوع : رابطه بین ...

آماره t در مسیر ارتباطی بین نوآوری خدمات و عملکرد سازمانی ۳۶/۳ است با توجه به اینکه این مقدار بین بازه (۹۶/۱+,۹۶/۱-) قرار ندارد با اطمینان ۹۵ درصد می­توان بیان کرد که این فرضیه تایید می­ شود. با در نظرگرفتن آمار استخراجی از مدل تحقیق درحالت استاندارد مشخص شد که شدت ارتباط بین دو متغیر ۴۹۲/۰ است. بنابراین هرچه خدمات ارائه شده به مشتریان جذاب­تر و جدیدتر باشد، عملکرد سازمانی نیز افزایش خواهد یافت. تحقیقات مشابه زیادی در این زمینه انجام شده است برای مثال کورِآ و همکاران (۲۰۱۲) تحقیقی با عنوان رهبری و نقش یادگیری سازمانی بر نوآوری و عملکرد (مطالعه موردی در اسپانیا) انجام دادند. آن­ها در تحقیق خود ۹۰۰ شرکت از ۴ بخش کشاورزی، تولید، ساخت و ساز و خدمات در اسپانیا را به عنوان نمونه آماری انتخاب کردند و به این نتیجه رسیدند که نوآوری به طور مثبت و معنادار عملکرد را تحت تأثیر قرار می­دهد. جیمز و واله (۲۰۱۲) نیز تحقیقی با عنوان روابط بین نوآوری، یادگیری و عملکرد سازمانی را در ۴۵۱ شرکت اسپانیایی انجام داده­اند. آن­ها نیز رابطه بین نوآوری و عملکرد سازمانی را تایید کرده ­اند. علاوه براین داقرتی و همکاران (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان ساختار سازمانی و نوآوری خدمات در صنایع الکترونیک چین را انجام دادند و به این نتیجه رسیده ­اند که بین نوآوری خدمات و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین نتایج این تحقیقات با نتایج تحقیق حاضر همسو هستند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. نوآوری خدمات رابطه بین ساختار سازمانی و عملکرد سازمانی در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان را میانجی گری می­ کند.

این فرضیه در قالب سه فرضیه فرعی بررسی شد.
۱٫۵ نوآوری خدمات رابطه بین تمرکز و عملکرد سازمانی در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان را میانجی گری می­ کند.
باتوجه به مدل ساختاری آماره t در مسیر ارتباطی بین تمرکز و نوآوری خدمات و همچنین نوآوری خدمات و عملکرد سازمانی بین بازه (۹۶/۱+,۹۶/۱-) قرار ندارد بنابراین میزان آماره t معنادار بوده و با اطمینان ۹۵ درصد می­توان بیان کرد که نوآوری خدمات رابطه بین تمرکز و عملکرد سازمانی در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان را میانجی­گری می­ کند. با در نظرگرفتن نتایج بدست آمده از حاصل­ضرب ضرایب مسیر مشخص شد که شدت ارتباط ۱۸/۰ است. بنابراین هرچه خدمات ارائه شده به مشتریان جذاب­تر و جدیدتر باشد، رابطه میان میزان انعطاف­پذیری در تصمیم ­گیری و ارزیابی فعالیت­ها با عملکرد سازمانی نیز بهبود خواهد یافت.
۲٫۵ نوآوری خدمات رابطه بین رسمیت و عملکرد سازمانی در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان را میانجی گری می­ کند.
باتوجه به مدل ساختاری آماره t در مسیر ارتباطی بین رسمیت و نوآوری خدمات و همچنین نوآوری خدمات و عملکرد سازمانی بین بازه (۹۶/۱+,۹۶/۱-) قرار ندارد بنابراین میزان آماره t معنادار بوده و با اطمینان ۹۵ درصد می­توان بیان کرد که نوآوری خدمات رابطه بین رسمیت و عملکرد سازمانی در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان را میانجی­گری می­ کند. با در نظرگرفتن نتایج بدست آمده از حاصل­ضرب ضرایب مسیر مشخص شد که شدت ارتباط ۲۰/۰ است. بنابراین هرچه خدمات ارائه شده به مشتریان جذاب­تر و جدیدتر باشد، رابطه میان میزان استاندارد بودن مشاغل درون سازمان با عملکرد سازمانی نیز بهبود خواهد یافت.
۳٫۵ نوآوری خدمات رابطه بین تخصص و عملکرد سازمانی در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان را میانجی گری می­ کند.
باتوجه به مدل ساختاری مشخص شد که آماره t بین دو متغیر تخصص و نوآوری خدمات معنی دار نیست. لذا نوآوری خدمات رابطه بین تخصص و عملکرد سازمانی در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان را میانجی­گری نمی­کند.
درنهایت با توجه به موارد مذکور و مدل ساختاری تحقیق که سه بعد ساختار سازمانی ۲/۴۳ درصد از متغیر نوآوری خدمات را تبیین می کند و همچنین نوآوری خدمات نیز ۱/۳۶ درصد از متغیر عملکرد را تبیین می کند می­توان ادعا کرد که به طور کلی نوآوری خدمات بین ابعاد ساختار سازمانی و عملکرد را میانجی­گری می­ کند. داقرتی و همکاران (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان ساختار سازمانی و نوآوری خدمات در صنایع الکترونیک چین را انجام دادند و به این نتیجه رسیده ­اند که نوآوری خدمات رابطه بین ابعاد ساختار سازمانی و عملکرد را میانجی­گری می­ کند بنابراین نتایج این تحقیق با نتایج تحقیق حاضر همسو است.
۵-۴) پیشنهادات کاربردی
با توجه به فرضیه ­های تحقیق مشخص گردید که بین تمرکز و رسمیت با نوآوری خدمات در بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان رابطه وجود دارد و نوآوری خدمات بین ابعاد ساختار سازمانی و عملکرد را میانجی­گری می­ کند. بنابراین می­توان راﻫﻜﺎرﻫﺎ و ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدﻫﺎﻳﻲ را ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﻳﺶ تمرکز، رسمیت و نوآوری خدمات با توجه به ادبیات نظری تحقیق و سوالات پرسشنامه و بر اساس جدول Case Summaries اراﺋﻪ ﻛﺮد تا در این راستا عملکرد سازمانی نیز بهبود یابد.
با توجه به فرضیه های ۱ و ۲ در جهت بهبود ساختار سازمانی پیشنهاد می­ شود:

    • مدیران ارشد بانک و موسسات مالی باید از طریق مشورت کردن با زیردستان برای ایجاد یک پروژه و یا برنامه ­های جدید کاری و دخالت دادن افراد در تصمیم ­گیری این پروژه­ ها عدم تمرکز در سازمان را افزایش دهند به عبارتی باید تفویض اختیار را سرلوحه کار خود قرار دهند. بنابراین مدیران می­توانند با اعتماد بیشتر به افراد زیردست اولاً جمع­آوری اطلاعات جهت اخذ تصمیم را به پرسنل واگذار نمایند، ثانیاً بیشتر، افراد را در تصمیم ­گیری­ها شرکت دهند و نهایتاً کنترل اجرای تصمیم ­گیری اخذ شده را به آن­ها واگذار نمایند.
    • هرچه دستورات و آیین نامه­ ها از بالا به پایین باشد و سلایق شخصی اعمال شود قوه ابتکار و نوآوری کارشناسان سازمان و افراد زیر دست آن­ها تضعیف می­ شود. دراین صورت وجود اتاق فکر در سازمان برای برخورداری از نظرات آزادانه عموم افراد و اعمال نظرات فردی سازمان به یک ضرورت تبدیل می­ شود.
    • مدیران و سرپرستان واحدها برای تعیین استثناعات کاری می­توانند بیشتر از حد موجود از نظرات افراد اصلح و آگاه استفاده نمایند. بنابراین سازمان می ­تواند با بازبینی استانداردها و قوانین کاری و تعدیل آن­ها فضای لازم را برای انجام فعالیت­های نوآورانه بیشتر کند.
    • سازمان­ها می­توانند در چارچوب قوانین، به­همراه رویه­های مکتوب از روابط­های غیررسمی هم استفاده کرده تا رسمیت را کاهش دهند. بنابراین باید سازمان را به سمتی سوق داد تا کارکنان غیر مدیریتی، دستورالعمل­ها و رویه­های عملیاتی مدون کمتری برای انجام وظیفه خود دریافت نمایند و بیشتر از تفکرات خود در ارائه خدمات بهره برند. بهتر است سازمان این اجازه را بدهد که سرپرستان و مدیران سطوح میانی در هنگام تصمیم ­گیری تنها به پیروی از قوانین و دستورالعمل­ها و خط­مشی­های سازمان اتکا نکرده و نظرات خود را در این تصمیم ­گیری­ها ارائه نمایند.

با توجه به فرضیه ­های ۴ و ۵ در جهت ارتقا نوآوری خدمات پیشنهاد می­ شود:

    • بانک­ها و موسسات مالی برای ارائه خدمات نوآورانه باید روش­های خدماتی فعلی خود را به منظور رفع نیازهای مشتریان تغییر دهند یا اصلاح نمایند. در این راستا مدیر سازمان می ­تواند نوآوری را پذیرفته و پاداش­های سازمان را با توجه به میزان ارائه راه حل­های نوآورانه توسط کارکنان، تعیین کند.
    • سازمان به منظور ارائه خدمات جدید بیشتر نسبت به رقبای خود می ­تواند موسسه دفتری را به عنوان مدیریت ایده پردازی جهت تعامل لازم کارکنان با مشاوران و کارشناسان به منظور خلق ایده­های جدید تشکیل دهد. و کارکنان را به ارائه خدمات جدید ترغیب نماید.

۵-۵)محدودیت­های تحقیق

    1. با اینکه مقایسه بین بخش دولتی و خصوصی نتایج دقیق­تری ارائه می­دهد اما در این تحقیق بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان به طور کلی درنظر گرفته شد و علاوه براین نقش تعدیل­گری نوع بانک در این روابط مورد بررسی قرار نگرفت.
    1. با اینکه بررسی ابعاد متفاوت ساختار سازمانی می ­تواند منجر کسب نتایج معتبرتری گردد اما در این تحقیق با توجه به مقاله مبنا (داقرتی و همکاران، ۲۰۱۱) سه بعد تمرکز، رسمیت و تخصص ساختار سازمانی سنجیده شد.
    1. ممکن است عوامل دیگر، روابط درنظرگرفته در این تحقیق را تحت تاثیر قرار دهند اما به دلیل محدودیت زمانی در این تحقیق اثرات عوامل ساختار سازمانی به طور خطی سنجیده شد.
    1. به دلیل محدودیت دسترسی به افراد در پخش پرسشنامه، جامعه آماری این تحقیق بانک­ها و موسسات مالی استان گیلان در نظر گرفته شد.

۵-۶)پیشنهاداتی برای محققین آینده

    1. با توجه به واگذاری فعالیت سازمان­ها به بخش خصوصی و تفاوت ساختار سازمانی در بخش دولتی و خصوصی توصیه می­ شود محققان به بررسی روابط این متغیرها در بانک­ها و موسسات دولتی و خصوصی به طور مجزا بپردازند تا امکان مقایسه بین این دو جامعه وجود داشته باشد. علاوه براین نقش تعدیل­گری نوع بانک (خصوصی و دولتی)در روابط تعیین شده بررسی شود.
    1. پیشنهاد می­ شود علاوه بر سه بعد تمرکز، رسمیت و تخصص ساختار سازمانی، بعد پیچیدگی نیز مورد سنجش قرار گیرد.
    1. ممکن است اثرات عوامل ساختار سازمانی خطی نباشد برای مثال در حالی که عدم تمرکز می ­تواند به توسعه ظرفیت نوآوری کمک کند، عدم تمرکز بیش از حد ممکن است جلوگیری از هرج و مرج، تناقض و تلاش­ های بیشتر به خصوص در سازمان­های پیچیده و بزرگ را دشوار سازد. بنابراین توصیه می­شد محققان آتی روابط غیر خطی بین این متغیرها را با توجه به متغیرهای محیطی مانند میزان دموکراسی (عدم تمرکز بیش از حد) مدنظر قرار دهند.
    1. برای تعمیم پذیری بیشتر نتایج به دست آمده پیشنهاد می­ شود که این متغیرها و روابط آن­ها در استان­های دیگر و همچنین صنایع دیگر مانند شرکت­های خدماتی و تولیدی مورد بررسی قرار گیرند.

منابع
منابع فارسی

    1. آذر، عادل و مومنی، منصور، ۱۳۸۷، آمار و کاربرد آن در مدیریت، انتشارات سمت، جلد دوم، چاپ سوم.
    1. آزاده دل، محمدرضا، ۱۳۸۹، مطالعه رابطه سبک رهبری مدیران با نوآوری سازمانی دستگاه های دولتی استان گیلان (مطالعه موردی رشت)، اولین کنفرانس بین المللی مدیریت در قرن ۲۱٫
    1. ابلنسکی، نیک، ۱۳۸۹، مهندسی مجدد و مدیریت دگرگون سازی سازمان ها؛ مترجم: منصور شریفی آلویی، نشر آروین.
    1. اصیلی، غلامرضا، ۱۳۸۰، چالش های جدید سازمان های مجازی: ضرورت ها و توسعه، فصلنامه مدیریت دولتی، دوره ۳، شماره ۵۱ ، ص­ص ۶۱-۴۷٫
    1. اعتمادی، حسین و همکاران، ۱۳۹۱، بهره­وری منابع انسانی و رابطه آن با ارزش بازار شرکت، نشریه مدیریت بازرگانی، دوره ۱، شماره ۳، ص­ص ۳۸-۲۳٫
  1. اعرابی، سیدمحمد، ۱۳۸۵، طراحی ساختار سازمانی، تهران، دفتر پژوهش‎های فرهنگی.

منابع پایان نامه کارشناسی ارشد :بررسی-تاثیر-بکارگیری-فناوری-اطلاعات-بر-هزینه ...

۷۴۲/۰

هزینه­ های پیشگیری

۷۷۰/۰

هزینه­ های ارزیابی

۷۹۳/۰

هزینه­ های شکست درونی

۸۴۰/۰

هزینه­ های شکست بیرونی

۷۶۶/۰

از آنجایی که مقدار بدست آمده آلفای کرونباخ برای همه متغیرهای پژوهش بالای ۷/۰ می­باشد می­توان گفت پرسشنامه ­ها از پایایی قابل قبولی برخوردارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۸- مقیاس­های مورد استفاده
یکی از مراحل اساسی در پژوهش، اندازه ­گیری است. اندازه ­گیری روشی است که از طریق آن به یک صفت یا یک ویژگی با توجه به ملاک مشخص، عددی نسبت داده می‌شود. مقیاس­ها به چهار دسته کلی تقسیم می‌شوند (دلاور، ۱۳۸۳): مقیاس اسمی، مقیاس رتبه‌ای، مقیاس فاصله‌ای و مقیاس نسبی. در این پژوهش از مقیاس رتبه ای استفاده شده که بدین منظور برای طراحی گزینه­ های پرسشنامه از طیف لیکرت ۵ گزینه­ای استفاده شده است.
۳-۹- آزمون­های آماری
پس از اینکه پژوهشگر روش پژوهش خود را مشخص کرد و با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب، داده ­های مورد نیاز را برای آزمون فرضیه ­های خود جمع­آوری کرد، اکنون نوبت آن است که با بهره­ گیری از تکنیک­های آماری مناسب که با روش پژوهش، نوع متغیرها و … سازگاری دارد، داده ­های جمع­آوری شده را دسته­بندی و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه­هایی که تا این مرحله او را در پژوهش هدایت کرده ­اند، در بوته آزمایش قرار دهد و تکلیف آنها را روشن کند و سرانجام بتواند پاسخی برای پرسشی که پژوهش تلاشی سیستماتیک برای به دست آوردن آن بود، بیابد (خاکی، ۱۳۸۷).
در این پژوهش به دو روش توصیفی و استنباطی به تحلیل داده ­های به دست آمده از محل پرسشنامه پرداخته شده است. برای تحلیل داده ­ها در این پژوهش در سطح توصیفی و توصیف داده ­های بدست آمده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۰ و در سطح استنباطی و برای آزمودن فرضیه ­های پژوهش از نرم افزار LISREL و روش معادلات ساختار­یافته استفاده شده است.
به منظور تحلیل داده ­های پژوهش از تحلیل­های گوناگون استفاده شده است. در مرحله اول نرمال بودن داده ها با بهره گرفتن از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف مورد بررسی قرار می­گیرد و در صورتیکه داده ­ها نرمال باشند از آمار پارامتریک و در صورتیکه غیر نرمال باشند از آمار ناپارامتریک استفاده می­کنیم. در مرحله بعد روایی سازه متغیرهای پژوهش و شاخص­ های منتج از آنها با بهره گرفتن از آزمون تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار میگیرد. با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری که در حقیقت آمیزه­ای از نمودار تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی است، آزمون مقایسه زوجی و آنالیز واریانس، به آزمون فرضیه ­های پژوهش پرداخته می­ شود.
۳-۹-۱- مدل­سازی معادلات ساختاری
برای بررسی روابط علّی بین متغیرها به صورت منسجم کوشش­های زیادی در دهه اخیر صورت گرفته است. یکی از این روش­ها برای انجام تحلیل عاملی تاییدی، معادلات ساختاری یا تحلیل چند متغیری با متغیرهای مکنون است. مدل­سازی معادلات ساختاری یک تکنیک تحلیل چند متغیری بسیار کلی و نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیری و به بیان دقیق­تر بسط مدل خطی کلی است که به پژوهشگر امکان می­دهد مجموعه ­ای از معادلات رگرسیون را به گونه ­ای همزمان مورد آزمون قرار دهد. مدل معادلات ساختاری رویکرد آماری جامع برای آزمون فرضیه­هایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده[۶۲] و متغیرهای مکنون[۶۳] است، که گاه تحلیل ساختاری کوواریانس، مدل­یابی علّی و گاه نیز LISREL[64] نامیده می­ شود. اما اصطلاح غالب در این روزها، مدل یابی معادلات ساختاری یا به گونه خلاصه SEM[65] می­باشد (هومن، ۱۳۸۸). یک مدل کامل معادلات ساختاری شامل دو مولفه می­گردد:
الف) مدل اندازه ­گیری: جزئی از معادلات ساختاری که طی آن متغیرهای مکنون مشخص می­شوند. متغیرهای مکنون، متغیرهای قابل مشاهده­ای­اند که به وسیله کواریانس میان دو یا چند شاخص نشان داده می­شوند.
ب) مدل ساختاری: جزئی از مدل ساختاری که روابط بین متغیرهای مکنون را نشان می­دهد.
بررسی و تحلیل مدل­های اندازه ­گیری در مراحل اولیه مطالعات تاییدی مفید بوده چرا که می ­تواند روشنگر نقاط ضعف نظری بوده و به تفسیر یافته­های پژوهش کمک نماید و در طرح مطالعات آینده سهم عمده­ای داشته باشد. بر این اساس مدل­سازی معادلات ساختاری شامل دو مرحله عمده تدوین مدل و آزمون مدل می­باشد. در تدوین مدل، پژوهشگر با بهره گرفتن از کلیه نظریات مرتبط، پژوهش و اطلاعات در دسترس، به طرح مدل می ­پردازد و در این مرحله مدل روابط علّی بین متغیرها را توصیف می­نماید. ارتباط بین متغیرها می ­تواند مبیّن فرضیه هایی باشد که روابط علّی بین متغیرهای مشهود و مکنون را از فضای تئوریک استنتاج نموده ­اند. مرحله بعدی آزمون برازندگی و میزان انطباق این نظریه ­ها با داده ­های تجربی است که از جامعه معیّن گردآوری شده ­اند و در بررسی بخش ساختاری مدل، روابط بین متغیرهای نهفته درونی و بیرونی (متغیرهای نهفته مستقل و وابسته) مورد توجه قرار می­گیرند (دانشگر، ۱۳۹۰).
۳-۹-۲- تحلیل عاملی
تحلیل عاملی می ­تواند به دو دسته اکتشافی و تاییدی تقسیم شود.
۳-۹-۳- تحلیل عاملی اکتشافی
روشی است که اغلب برای کشف و اندازه ­گیری منابع مکنون پراش و همپراش در اندازه ­گیری­های مشاهده شده به کار می­رود. پژوهشگران به این واقعیت پی برده­اند که تحلیل عاملی اکتشافی می ­تواند در مراحل اولیه تجربه یا پرورش تست­ها کاملاً مفید باشد. در تحلیل اکتشافی، پژوهش در صدد بررسی داده ­های تجربی به منظور کشف و شناسایی شاخص­ های ویژه و نیز روابط جالب بین آنهاست و این کار را بدون تحمیل هر گونه مدل معیّنی بر روی داده ­ها انجام می­دهد. به بیان دیگر تحلیل اکتشافی علاوه بر آنکه ارزش تجسسی یا پیشنهادی دارد، میتواند ساختارساز، مدل­ساز یا فرضیه­ساز باشد و یا فرضیه­هایی تدوین کند که نسبت به سایر روش­های چند متغیری، آزمایش عینی­تری داشته باشد. تحلیل اکتشافی وقتی به کار می­رود که پژوهشگر شواهد کافی قبلی و پیش تجربی برای تشکیل فرضیه درباره تعداد عامل­های زیر بنایی نداشته باشد. بنابراین تحلیل اکتشافی بیشتر به عنوان یک روش تدوین و تولید تئوری در نظر گرفته می­ شود تا یک روش آزمون تئوری. ویژگی بارز تحلیل عاملی اکتشافی در ارتباط با مدل­یابی معادلات ساختاری آن است که در بیشتر پژوهش­ها از آن برای استخراج عامل­های متعامد، یعنی عامل­های مستقل و بدون وابستگی به یکدیگر استفاده می­ شود (هومن، ۱۳۸۸).
۳-۹-۴- تحلیل عاملی تاییدی
برای بررسی روابط بین متغیرها به صورت منسجم کوشش های زیادی در دهه اخیر صورت گرفته است. یکی از این روش­ها برای انجام تحلیل عاملی تاییدی، معادلات ساختاری یا تحلیل چند متغیری با متغیرهای مکنون است. مدل­سازی معادلات ساختاری یک تکنیک تحلیل چند متغیری بسیار کلی و نیرومند از خانواده رگرسیون چند­متغیری و به بیان دقیق­تر بسط مدل خطی کلی است که به پژوهشگر امکان می­دهد مجموعه ­ای از معادلات رگرسیون را به گونه ­ای همزمان مورد آزمون قرار دهد. مدل معادلات ساختاری، رویکرد آماری جامع برای آزمون فرضیه­هایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون است، که گاه تحلیل ساختاری کوواریانس، مدل­یابی علّی و گاه نیز LISREL نامیده می­ شود. اما اصطلاح غالب در این روزها، مدل­یابی معادلات ساختاری یا به گونه خلاصه SEM نامیده می­ شود (هومن، ۱۳۸۸).
مهم­ترین هدف در تحلیل عاملی تاییدی، تعیین میزان توان مدل عامل از قبل تعریف شده با مجموعه ­ای از داده ­های مشاهده شده است. به عبارتی تحلیل عاملی تاییدی در صدد تعیین این مسئله است که آیا تعداد عامل ها و بارهای متغیرهایی که روی این عامل اندازه ­گیری شده ­اند با آن چه که بر اساس تئوری و مدل، انتظار میرفت، انطباق دارد. در این روش ابتدا متغیرها و شاخص­ های مربوط بر اساس تئوری اولیه انتخاب می­شوند و سپس از تحلیل عاملی استفاده می­ شود که آیا این متغیرها و شاخصه­ها آن طور که پیش ­بینی شده بار (لود) میشوند یا اینکه ترکیب آنها عوض می­ شود و روی عامل­های دیگر بار می­شوند. در این پژوهش با توجه به توضیحات داده شده از تحلیل عاملی تاییدی استفاده می­ شود.
۳-۹-۵- شاخص KMO
شاخصی از کفایت نمونه گیری است که کوچک بودن همبستگی جزیی بین متغیرها را بررسی می­ کند و از این طریق مشخص می­سازد آیا واریانس متغیرهای پژوهش، تحت تأثیر واریانس مشترک برخی عامل­های پنهانی و اساسی است یا خیر. این شاخص در دامنه صفر تا یک قرار دارد. اگر مقدار شاخص نزدیک به یک باشد، داده ­های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب هستند و در غیر این صورت (معمولاً کمتر از ۶/۰) نتایج تحلیل عاملی برای داده ­های مورد نظر چندان مناسب نمی­باشند.
۳-۹-۶- آزمون کرویت بارتلت
این آزمون بررسی می کند چه هنگام ماتریس همبستگی، شناخته شده (از نظر ریاضی ماتریس واحد و همانی) است و بنابراین برای شناسایی ساختار (مدل عاملی) نامناسب می­باشد. ماتریس همبستگی دارای دو حالت است: حالت اول زمانی که ماتریس همبستگی بین متغیرها، یک ماتریس واحد و همانی می­باشد، در این صورت متغیرها ارتباط معنی داری با هم نداشته و در نتیجه امکان شناسایی عامل­های جدید، براساس همبستگی متغیرها با یکدیگر وجود ندارد. حالت دوم زمانی که ماتریس همبستگی بین متغیرها یک ماتریس واحد و همانی نباشد، که در این صورت ارتباط معنی داری بین متغیرها وجود داشته و بنابراین امکان شناسایی و تعریف عامل­های جدیدی براساس همبستگی متغیرها وجود دارد. اگر معنی داری (Significance) آزمون بارتلت کوچک تر از ۵% ، () باشد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار (مدل عاملی) مناسب است، زیرا فرض شناخته شده بودن ماتریس همبستگی رد می­ شود. (مومنی و فعال قیومی، ۱۳۹۱). نتایج این شاخص ­ها در جدول ۳-۳ آمده است. همانطور که در جدول ۳-۳ نیز مشاهده می‌شود، از آنجایی که مقدار شاخص KMO بیشتر از ۶/۰ است تعداد نمونه (در اینجا همان تعداد پاسخ ­دهندگان) برای تحلیل عاملی کافی می­باشد. همچنین مقدار معناداری (Sig) آزمون بارتلت، کوچک تر از ۵ درصد است که نشان می­دهد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی، مناسب است.
جدول ۳-۴- نتایج آزمون کرویت بارتلت و KMO جهت بررسی کفایت عوامل پرسشنامه

ابعاد

KMO

Sig

فناوری اطلاعات

۶۵۸/۰

۰۰۰/۰

فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : نگارش پایان نامه در مورد بررسی سطح امنیت در تجارت الکترونیک ...

وقتی همۀ پیشامدها هم احتمالند، بیشترین عدم­حتمیت از این نظر که کدام پیشامد رخ خواهد داد، پیش می ­آید.
.

فازی:
بودا در هند، پنج قرن قبل از مسیح و تقریباً دو قرن قبل از ارسطو زندگی می­کرد. اولین قدم در سیستم اعتقادی او، گریز از جهان سیاه و سفید و برداشتن حجاب دو ارزشی بود؛ از دید او جهان را باید سراسر تناقض دید، جهانی که چیزها و ناچیزها در آن وجود دارد. در منطق بودا هم A و نقیض A وجود دارد، اما در منطق ارسطو یا A وجود دارد، یا نقیضA. نخستین حادثه در زمینۀ پیدایش منطق فازی، پارادکس­های مطرح شده توسط برتراند راسل در ارتباط با منطق ارسطویی بود؛ او بنیاد منطقی برای منطق فازی را ایجاد نمود، اما هرگز موضوع را تعقیب نکرد. دومین حادثه، کشف “اصل عدم­قطعیت” توسط هایزنبرگ در فیزیک کوانتوم بود. این اصل به باور کورکورانه ما در رابطه با قطعیت در علوم و حقایق علمی خاتمه داد و یا دست کم آن را دچار تزلزل ساخت. در این میان، منطقیون برای گریز از خشکی و جزمیت منطق دو ارزشی، منطق­های چند ارزشی را به عنوان تعمیم منطق دو ارزشی پایه گذاری کردند. اولین منطق سه ارزشی در سال ۱۹۳۰ توسط لوکاسیه ویچ، پایه گذاری شد. منطق فازی نیز منطقی چند ارزشی و عبارت از “استدلال با مجموعۀ فازی” است که توسط ماکس بلک و لطفی زاده مطرح گردید. در سال ۱۹۳۷، ماکس بلک مقاله­ای راجع به آنالیز منطق با نام” ابهام"، را در مجلۀ علم منتشر کرد، سپس در سال ۱۹۶۵، لطفی زاده مقاله­ای تحت عنوان مجموعه­های فازی منتشر ساخت (آذر و فرجی، ۱۳۸۷).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از سوی دیگر طبق لغتنامه و محاورۀ کلمات فازی، مبهم، گنگ، نامشخص، غیردقیق ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و به صورت­های زیر می­توان آنها را تعریف نمود:
فازی: به شدت تأکید نمی­کند، به روشنی اثبات نمی­ شود، گیج کننده است و عدم وضوح و مشخصی دارد.
مبهم: به روشنی تشریح، تعریف و مشخص نمی­ شود؛ شکل واضحی ندارد.
گنگ: قابل فهم به دو یا چند حالت، تردید داشتن، نامشخص.
نامشخص: نامشخص برای وقوع، به وضوح تعیین و تعریف نشده، نداشتن دانش در مورد یک پیام.
از آغاز علوم جدید تا اواخر قرن نوزدهم، عدم­حتمیت به عنوان یک پدیدۀ نامطلوب و قابل اجتناب، مطرح بود؛ این رفتار به تدریج با ظهور مکانیک احتمالی، در آغاز قرن بیستم تغییر کرد. علیرغم موفقیت نسبی تئوری احتمالات در مسائل واقعی، متأسفانه این تئوری قادر به غلبه بر عدم­حتمیت به مفهوم عام آن نشد؛ این موضوع به خصوص در رابطه با واژه‌های زبانی در زبان محاوره ­بسیار مشهود بود.
در واقع لطفی عسگرزاده در سال ۱۹۶۵ تئوری جدید عدم­حتمیت را که با تئوری احتمالات متمایز بود، ابداع نمود. او در مقالۀ معروف خود، مفاهیم مجموعه­های فازی با مرزهای غیرتند و غیرشفاف را معرفی نمود؛ به عبارت دیگر شرط عضویت کامل یا عدم­عضویت یک عنصر در یک مجموعه به کاملاً عضویت یا عدم­عضویت در آن مجموعه بستگی ندارد.
مفهوم عددی فازی پس از نظریۀ مجموعۀ فازی مطرح گردید و رابطه­ های فازی توسط زاده در سال ۱۹۷۱، به عنوان رابطه‌های کلاسیک و مجموعه­های فازی مطرح شد (بویادزیک و بویادزیک،۱۳۹۱). دهۀ۱۹۸۰ شاهد توسعۀ سریع تئوری فازی و کاربردهای آن در مسائل مختلف علمی و عملی بود که بسیاری از تولیدکنندگان، مخصوصاً تولیدکنندگان ژاپنی، از آن استقبال شدید کرده و تولیدات انبوه خود را که حاصل طراحی­های عملیاتی براساس منطق فازی بود، روانۀ بازار مصرف نمودند (کلر و همکاران، ۱۳۸۹).
تئوری مجموعه­های فازی را برای یک محدودۀ وسیعی از حوزه ها، از قبیل کسب و کار (راگونه و همکاران، ۲۰۰۹)، پزشکی و علوم مرتبط با سلامت (خارال، ۲۰۰۹)، علوم طبیعی (فنگ و وانگ، ۲۰۰۷) که در آنها اطلاعات از نوع ناقص و مبهم هستند، به منظور ارزیابی ریسک­ها یا تصمیم گیری می­توان مورد استفاده قرار داد. در تحقیقات حوزۀ تجارت الکترونیک، یک عامل بر اساس سیستم تجارت الکترونیک، از تئوری مجموعه­های فازی برای توصیۀ محصولات به خریدار استفاده می­ کند (راگونه و همکاران، ۲۰۰۹؛ خارال، ۲۰۰۹؛ فنگ و وانگ، ۲۰۰۷، به نقل از ژانگ و همکاران، ۲۰۱۲). در نهایت دنگ و همکارانش (۲۰۱۰)، مجموعه­های فازی را با تئوری شواهد شیفر، به منظور ایجاد ساختار ترکیب اطلاعات ادغام نمودند (دنگ و همکاران، ۲۰۱۰، به نقل از ژانگ و همکاران، ۲۰۱۲).

تئوری دمپستر _ شیفر[۲۱۷] :
در زمان عدم­قطعیت، ادغام داده ­ها یک موضوع مهم است که برای این منظور تئوری بیزین، منطق فازی و تئوری شواهد به عنوان روش­های مؤثر شناخته شده ­اند. اگرچه یک توافق عام در زمینۀ کاربرد جهانی روش­ها وجود ندارداما تئوری دمپستر _ شیفر به عنوان یکی از تئوری­های محبوب برای مد­لسازی و استدلال با عدم­قطعیت و عدم دقت، در سیستم­های هوشمند مورد استفاده قرار گرفته است. در نظریۀ دمپستر _ شیفر، قاعدۀ ترکیب دمپستر، به عنوان یک ابزار قدرتمند برای ترکیب شواهد از منابع اطلاعاتی متمایز نقش مؤثری ایفا می­ کند (هیون[۲۱۸]، ۲۰۰۹).
این ابزار، بالقوه برای ارزیابی ریسک و قابلیت اعتماد در کاربردهای مهندسی، به هنگام ممکن نبودن اندازه ­گیری دقیق از آزمایش­ها و بدست آمدن دانش از استنباط متخصصان، مورد استفاده قرار می­گیرد. یک جنبۀ مهم این نظریه، ترکیب شواهد بدست آمده از منابع مختلف و مدلسازی تعارض بین آنهاست (سنتز و فرسون، ۲۰۰۲).
در اواسط ۱۹۶۰ میلادی آرتور پی دمپستر، تئوری­ای شامل نوعی احتمال حد بالا و پایین، مطرح کرد؛ بعدها مشخص شد که این رویکرد برای بیان قضاوت­های غیرقطعی کارشناسان بسیار مفید است. حدود ۱۰ سال بعد کارهای دمپستر گسترش یافته، تصحیح و از نو پایه گذاری شد و در نهایت به وسیلۀ شیفر، با نام تئوری شواهد ریاضیاتی منتشر شد؛ در واقع او توانایی توابع باور برای به مدل درآوردن دانش نامشخص را نشان داد (لیفور[۲۱۹]، کالوت و ونورن برگ، ۲۰۰۲).
این تئوری به لحاظ مفهومی، شبیه تئوری بیزین و شکل توسعه یافتۀ آن است که توانایی مواجه شدن با داده ­های ناقص را دارد؛ به جز این­که در آن از عدم­قطعیت وابسته به شناخت، استفاده می­ شود که البته مزیت تئوری شواهد، شامل انعطاف پذیری این تئوری و قابلیت اجرای آسان است (چوی، کاتگ، چوی، کانگ و چوئی[۲۲۰]، ۲۰۰۹).
فلک (۱۹۹۶)، تفاوت بین مدلسازی آماری بیزی و تئوری دمپستر _ شیفر را تفاوت در مفاهیم می­داند و از نظر او مدل بیزین، در واقع نوع بولی پدیده ­ها را مطرح می­ کند که در آن، پدیده یا وجود دارد، یا ندارد (فلک، ۱۹۹۶، به نقل از کی[۲۲۱]، ۲۰۰۷). درحالی که قواعد بیزی، مفهوم کلاسیکی را در زمینۀ احتمال دارند، قاعدۀ دمپستر _ شیفر برای سایر سناریوهای متغیر سیستم، از قبیل تساوی رفتار مجموعه ­ای از متغیرها با تقاطع غیر صفر نیز به کار می­رود. همچنین وزن­ها که در تئوری احتمال کلاسیک بیزی، احتمالات هستند، در تئوری دمپستر _ شیفر کمتر درک شده­ا­ند و مقادیر کمی، در تئوری دمپستر _ شیفر، جرم[۲۲۲] خوانده می­شوند. اگرچه تئوری دمپستر _ شیفر نیاز به اطلاعات در زمینۀ احتمالات قبلی برای تابع ندارد، اما نیازمند تخصیص اولیه به جرم­ها است. که منعکس کنندۀ دانش ابتدایی ما از سیستم است. علاوه بر آن تئوری دمپستر _ شیفر، مزیت صراحت بیشتر برای حالت­های تردید در دانش فردی را دارد و همچنین اجازۀ محاسبات برای مفاهیم اضافی Bel و pl [۲۲۳]را می­دهد؛ در حالی که رویکرد بیزی تنها به مفاهیم کلاسیک احتمالات محدود می­ شود (چالا و کاکز[۲۲۴]، ۲۰۰۴).
این تئوری در زمینۀ سیستم کارشناسی نظریه­ای مناسب به شمار می ­آید. در سال ۱۹۷۶، شیفر کتاب “یک تئوری شواهد ریاضیاتی[۲۲۵]” را منتشر نمود و سپس محققان شروع به بررسی کاربرد این تئوری در سیستم کارشناسان نمودند. تئوری دمپستر _ شیفر باتوجه به بخشی از شواهد، مجموعه ­ای از اعداد را در محدودۀ ]۰.۱[، به منظور نشان دادن اعتقاد در زمینۀ فرضیه ­های داده شده، مورد استفاده قرار می­دهد که این عدد نشان دهندۀ درجۀ پشتیبانی فرضیه ­ها، توسط شاهد است؛ بنابراین مدل شیفر از اعداد منفی استفاده نمی­کند و از این رو می­توان تئوری دمپستر _ شیفر را توسعه یافتۀ توابع بیزی و توابع ترکیب [۲۲۶] دانست.
در این تئوری، قدرت واگذاری یک شاهد (فرضیه)، به منبع داده بستگی دارد و منبع داده ­ها، معمولاً افراد، سازمان­ها و فراهم آورندگان اطلاعات برای سناریوی مورد نظر می­باشد. در مهندسی، امنیت و قابلیت اعتماد منابع داده، معمولاً از نتایج مطالعات آزمایشی یا کارشناسان حاصل می­ شود. به لحاظ عینی، منبع داده ­ها در خارج از سیستم واقع شده (مشاهده کننده) و به لحاظ ذهنی، می ­تواند اپراتور یا کارشناسان باشد، در دیدگاه عینی، فرضیۀ درست کاملاً قابل تشخیص است، اما در دیدگاه ذهنی تطبیق فرضیه با واقعیت، غیرقطعی و محتمل است.
از این رو در اوایل دهۀ ۱۹۹۰، تئوری دمپستر _ شیفر به خاطر امنیت و قابلیت اعتمادش معروف گردید؛ قابلیت اعتماد در این تئوری برپایۀ سناریویی شامل تمام فرضیات سیستم، تکه شواهد و منابع داده می­باشد و فرضیات نیز، نشان دهندۀ تمام حالات ممکن می­باشد (کی، ۲۰۰۷).
از آنجایی که این تئوری تکنیکی برای استدلال حقایق از طریق بخشی از اطلاعات است، به موفقیت گسترده­ای در حوزه ­های حسابرسی، حمایت تصمیم، ارزیابی دارایی­ های مالی، مهندسی فرایند و کنترل کیفیت دست یافته است، هرچند توسط دو مشکل بنیادی که شامل محاسبات زیاد و تناقص مطرح شده توسط زاده[۲۲۷]، محدود می­باشد (ژانگ، گو، ژو، کانگ و کاو[۲۲۸]، ۲۰۱۰).

قاعدۀ ترکیب دمپستر:
در سال­های گذشته، هدف تحقیقات، بررسی ترکیب اطلاعات بوده است و در مورد داده ­های ناقص (نامشخص، مبهم یا ناکامل)، ترکیب راه­حلی جذاب برای بدست آوردن اطلاعات مناسب می­باشد؛ به طورکلی، ترکیب اطلاعات، مبتنی بر نظریه­ های اندازه ­گیری اطمینان می­باشد (نظریۀ احتمال، نظریۀ شواهد، نظریۀ امکان و نظریۀ مجموعه­های فازی) که مزیت­های آن موارد ذیل می­باشد:
استفاده از اطلاعات زائد
استفاده از مکمل اطلاعات در دسترس
دستیابی به اطلاعات قابل اطمینان­تر
بهبود تصمیم ­گیری (لیفور و همکاران، ۲۰۰۲).
چهارنوع شاهد از منابع متعدد، بر چگونگی ترکیب اطلاعات از شواهد متعدد، تأثیرگذار است که عبارت‌اند از: شواهد همخوان، شواهد سازگار، شواهد دلخواه، شواهد منفصل یا بی­ربط.
باید در نظر داشت که تئوری شواهد ابزارهای تجمیع مناسبی را ارائه می­ کند و قاعدۀ ترکیب دمپستر _ شیفر، نوع خاصی از روش­های تجمع برای داده ­های بدست آمده از منابع مختلف است. این منابع متفاوت، ارزیابی­های مختلفی را برای چارچوب تشخیص فراهم می­آورند و تئوری دمپستر _ شیفر بر فرض مستقل بودن منابع (شواهد)، مبتنی است.
قاعدۀ اصلی، ترکیب توابع تخصیص احتمال اولیۀ[۲۲۹]چندگانه است که به عنوان قاعدۀ ترکیب دمپستر شناخته شده و تعمیم یافتۀ قاعدۀ بیزی[۲۳۰]است (سنتز و فرسون، ۲۰۰۲). به اعتقاد دمپستر (۱۹۶۷)، این قاعده به شدت بر توافق در زمینۀ منابع چندگانه و نادیده گرفتن تمام تعارض بین شواهد، از طریق فاکتور نرمال­سازی تأکید می­ کند.
در تئوری شواهد، قاعدۀ دمپستر برای ترکیب شواهد مورد استفاده قرار می­گیرد، اما در هنگام ترکیب شواهد زیاد، محاسبات آن بسیار فشرده می­ شود. از سوی دیگر این تئوری، شواهد متعارض را که ممکن است منجر به نتایجی با احتمال وقوع کمتر شود، در نظر نمی­گیرد؛ این پدیده به عنوان تناقض زاده، شناخته می­ شود (ژانگ و همکاران، ۲۰۱۰). ترکیب شواهد در این تئوری، در صورت تعارض شواهد با یکدیگر، ادامه نمی­یابد؛ در مجموع، نتایج ترکیب در هنگام تعارض
جدی شواهد با یکدیگر، بر اساس شرایط واقعی نیست (شین[۲۳۱]، زایو و یو، ۲۰۰۵).

تعارض در ترکیب شواهد:
در سیستم­های الگوشناسی، ترکیب داده ­ها موضوع مهمی است و تئوری شواهد، یکی از روش­های موفق در این زمینه می­باشد. ترکیب اطلاعات غیردقیق از منابع متفاوت با سطوح مختلف عدم آگاهی، از کیفیت واقعی آنها همراه می­باشد. تئوری شواهد به طور گسترده­ای در بسیاری از زمینه­ ها، از قبیل ترکیب اطلاعات و تصمیم ­گیری استفاده می­ شود، اما اگرچه این تئوری به طور گسترده­ای برای ادغام داده ­های سیستم­ها مورد استفاده قرار گرفته است، هنوز مشکلات پایه­ای در مورد این تئوری وجود دارد. قاعدۀ ترکیب نقش بسیار مهمی در تئوری شواهد ایفا می­ کند که دارای چندین ویژگی جالب ریاضیاتی از قبیل خاصیت جا به ­جایی و شرکت­پذیری می­باشد (یانگ، ون کانگ، ژنفو و کی[۲۳۲]، ۲۰۰۴).
با این وجود، ممکن است به هنگام جمع آوری شواهدی با درجۀ تعارض بالا، توسط قاعدۀ کلاسیک ترکیب شواهد، نتایجی غیرمنطقی به وجود آید. مدیریت تعارض، به خصوص در زمان ترکیب منابع اطلاعاتی زیاد، مشکل بزرگی است. در واقع تعارض، به همراه تعداد منابع اطلاعاتی افزایش می­یابد؛ بنابراین برای تخصیص دوبارۀ جرم­های متضاد، یک استراتژی ضروری است (لیفور و همکاران، ۲۰۰۲). اخیراً قواعد ترکیب و مدیریت تعارض در تئوری دمپستر _ شیفر، در تحقیقات مربوط به ترکیب اطلاعات، اهمیت قابل ملاحظه­ای یافته است (هیون، ۲۰۰۹) و کاربرد قاعدۀ ترکیب دمپستر، به هنگام تعارض شدید در اطلاعات، با انتقاد مواجه است (سنتز و فرسون، ۲۰۰۲)؛ از این رو برای رفع این مشکل روش­های متعددی پیشنهاد شده است.
باید در نظر داشت که تئوری شواهد، یک تئوری ریاضیاتی است که تصویری منسجم از واقعیت از طریق محاسبۀ احتمال یک حادثه، براساس شواهد ارائه می­دهد. زمانی که برخی از احتمالات شواهد صفر باشد، قاعدۀ ترکیب دمپستر، استنتاجی نادرست دریافت خواهد کرد که در آن رویدادهایی با احتمال کمتر-نسبت به رویدادهای محتمل­تر- بیشتر در نظر گرفته می­شوند؛ این پدیده به نام پارادکس زاده مطرح می­ شود (ژانگ و همکاران، ۲۰۱۰). وی منتقدانه­ اجرای قاعدۀ دمپستر برای شواهد متعارض را منتج به نتایج متضاد می­داند. پس از مثال زاده، جایگزین­های بسیاری در ادبیات مطرح شد که مهمترین آنها قاعدۀ ترکیب نرمال نشدۀ اسمتز[۲۳۳]، قاعدۀ ترکیب یاگر[۲۳۴]، اینگاکی[۲۳۵]، ژانگ، قاعدۀ ترکیب فواصل از پرید و دوبویس[۲۳۶] و مورفی[۲۳۷] می­باشند (هیون، ۲۰۰۹؛ چوی و همکاران، ۲۰۰۹).
لازم به ذکر است که یکی از برجسته­ترین قواعد ترکیب جایگزین برای دمپستر _ شیفر، روشی طراحی شده توسط یاگر است؛ او اشاره می­ کند که یکی از ویژگی­های مهم قوانین ترکیب، توانایی آنها برای به روز سازی ساختار ترکیب در هنگام دسترسی به اطلاعات جدید و به روز است (سنتز و فرسون، ۲۰۰۲).
در نهایت مورفی (۲۰۰۰)، مشکل دیگر قاعدۀ کلاسیک ترکیب دمپستر را، عدم تعادل در بدنۀ شواهد متعدد مطرح کرد. از میان روش­های پیشنهاد شده، متوسط­گیری، مشکلات نرمالسازی را بهتر حل می­ کند و ویژگی­هایی از قبیل شناسایی مشکلات ترکیب، نشان دادن توزیع باورها و نگه داشتن یک سابقه از جهل را دارا می­باشد؛ با این وجود مقصد مشترکی به سمت قطعیت، پیشنهاد نمی­کند. برای حل این مشکل، مورفی ترکیب باورهای متوسط­گیری شده از طریق قاعدۀ ترکیب دمپستر را مطرح می­نماید و نشان می­دهد که درصورت دسترسی همزمان به تمام شواهد، می­توان جرم­های متوسط­گیری شده را از طریق ترکیب چند بارۀ مقادیر متوسط، بدست آورد؛ در نتیجه رویکرد میانگین­گیری مورفی، از ترکیب بدون میانگین­گیری معقول­تر به نظر می­رسد. البته یانگ و همکارانش (۲۰۰۴)، بیان کردند که از روش­های ارائه شده، میانگین­گیری بهترین راه حل برای مشکلات نرمالسازی می­باشد که ویژگی­هایی از قیبل شناسایی مشکلات ترکیب کردن، نشان دادن توزیع باورها و حفظ سابقه جهل را شامل می­ شود.
باید در نظر داشت که اگرچه قواعد توسعه یافتۀ زیادی وجود دارد، اما تاکنون قاعدۀ ترکیب دمپستر _ شیفر، همراه با نسخۀ نرمال نشدۀ آن، از لحاظ تئوریک به خوبی توجیه شده و تا حد زیادی بر سایر قواعد در برنامه ­های ترکیب اطلاعات تسلط یافته است.

پیشینه تحقیق (مرور مطالعات گذشتۀ مرتبط با موضوع) :
۲-۹-۱) مطالعات داخلی:

منابع کارشناسی ارشد با موضوع تحلیل روابط ساده و چندگانه ...

نحوه کارکرد سیستم­های هوش مصنوعی به این صورت است که هر سیستم هوش مصنوعی از یک مغز یا پردازشگر اطلاعات و از یک حافظه تشکیل شده که با یک هدف اصلی ساخته می­ شود. حافظه در اغلب اوقات در ابتدای کار، یک سیستم هوشمند خالی است یا اطلاعات بسیار محددوی دارد. در یک سیستم هوش مصنوعی غالباً تلاش می­ شود که بین اطلاعات به دست آمده ارتباط برقرار شود و از آنها حقایق جدیدتری کشف گردد. این نوع سیستم سیستمی است که یاد می­گیرد چگونه عمل کند تابه هدف خود دست یابد، به کمک حسگرهایش با محیط ارتباط برقرار می کند و از تجربیات خود استفاده می­ کند، اعمالی را انتخاب می­ کند و انجام می­دهد (داوود آبادی، ۱۳۸۹).
مهم­ترین نکته قابل توجه احتمالاً این است که میزان هوش هر فرد را صرفاً می­توان از ملاحظه رفتار او سنجید. هوش یک مفهوم انتزاعی (نه ملموس و نه عینی) است که متشکل از عوامل متعددی است و نه یک ذات عینی و ملموس که بتوان آن را بلاواسطه و مستقیماً مورد اندازه ­گیری و سنجش قرار داد. به نظر روانشناسان هوش صرفاً عاملی ارثی نیست. از اینرو در قسمت­ های سنجش هوش، هم ضریب هوشی متأثر از محیط و هم قابلیت ­های ژنتیکی فرد مورد ارزیابی قرار می­گیرد (تومین ، ۱۳۷۲: ۱۲۷).
۲-۱-۳ تبیین مفهوم اخلاق
اخلاق واژه عربی و جمع خلق است. لغت­شناسان می­گویند که واژه خُلق و خَلق در اساس واحدند اما در کاربرد رایج مواد از خُلق، شکل و صورت قابل رویت با چشم است ولی خَلق به قوای نفسانی و سجایای درونی اطلاق می­ شود که با بصیرت قابل درک است. بر این اساس اخلاق به معنای خُلق و خوی­، خصلت­های رفتاری، سرشت طبیعت و مزاج به کار می­رود (ابوالحسینی، ۱۳۸۹: ۳۷).
در اصطلاح واژه اخلاقی را معمولاً در سه مقام به کار می­برند: گاهی به معنای صفات نفسانی رسوخ یافته است (اعم از فضیلت یا رذیلت) که موجب رجحان و سبب انجام عمل بدون تفکر و عقل می گردد، گاهی در مورد افعال ناشی از صفات غیر راسخ اعم از فضیلت و رذیلت به کار می­رود. به بیان دیگر در مورد صفات رسوخ نیافته­ای است که سبب انجام فعل، از روی فکر و تأمل می­ شود، گاهی نیز اصطلاح اخلاق در مورد اخلاق فاضله به کار می­رود برای مثال می­گویند: فلان کار اخلاقی است، یعنی خوب و شایسته است و فلان کار غیر اخلاقی است یعنی بد و ناشایست است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

موضوع و قلمرو اخلاق منحصر به – نفسانی یا رفتارهای اجتماعی انسان نیست، بلکه شامل همه صفات اکتسابی و کارهای اختیاری او می­ شود به این اساس، اخلاق به معمای آنچه شامل افعال ارادی اختیاری انسان، خواه ظاهری و خواه باطنی می شود را در بر می­گیرد (یزدی، ۱۳۶۷: ۱۰).
اخلاق از جمله مباحث مهم علمی و فلسفی است که از گذشته تا به امروز همواره مورد بررسی و تحقیق علاقمندان بوده است.
اخلاق، اصول اخلاقی و ارزش­ها همگی اصطلاحاتی هستند که برای نشان دادن آنچه درست و خوب است استفاده می­ شود ( انگلیش[۴۰]، ۲۰۰۶).
محققانی چون پیرس و بکاف[۴۱] (۲۰۰۹) التزام به رفتارهای اخلاقی را مهم و قاعده­مند می­دانند و معتقدند که رفتارهایی چون عدالت، همدلی، بخشش، اعتماد، نوع دوستی تحمل اجتماعی و صداقت به طور گسترده­ای در میان آنها وجود دارد.
ناروائز[۴۲] (۲۰۱۰) معتقد است هوش اخلاقی با احساسات و عقل گره خورده و رفتارهای اخلاقی به احساسات یکپارچه، شهود و استدلال وابسته است.
دی نورسیا[۴۳] (۲۰۱۱) معتقد است که نیات خوب، ایجاد حق انتخاب و انجام عمل انتخاب شده، نتایج مثبت و خوب برای فعالیت­ها از جمله عوامل تأثیرگذار بر هوش اخلاقی است و همچنین نتایج منفی در فعالیت­ها ممکن است باعث از بین رفتن هدفها شود و این به دلیل محدودیت های ذهنی، انسانی، تعاملات اجتماعی پویا و پیچیده و تغییر در شرایط محیطی باشد.
بنابراین رخنه در نیات بر کاهش هوش اخلاقی تأثیرگذار است و باید این اشتباهات و محدودیت­ها، یادگیری و برای رفتارهای آینده اصلاح گردد. همچنین لنیک، کیل و جوردن (۲۰۱۱) اجرای برنامه های آموزشی شایستگی­های عاطفی را در افزایش هوش اخلاقی مؤثر می­دانند، آنها شایستگی عاطفی را ظرفیتی برای تنظیم و هم­ترازی در بین اهداف، اقدامات و ارزش­ها تعریف می کنند.
همچنین نگاموک[۴۴] (۲۰۱۱) معتقد است مراکز آموزش عالی باید در تمام سطوح ضمن بررسی وضعیت اخلاقی، ویژگی­های اخلاقی را به تدریج به دانشجویان آموزش دهند تا دانشجویان بتوانند رفتارهای درست از غلط را تشخیص دهند.
موسسه پژوهش در آموزش عالی (۲۰۰۳) به دانشگاه­ها توصیه می­ کند که توسعه شخصیت اخلاقی و ارزش­ها در میان دانشجویان را در اولویت فعالیت­های خود قرار دهند.
۲-۱-۴ هوش اخلاقی
هوش اخلاقی توانایی درک درست از نادرست است­. این عبارت به معنای برخوردار بودن از عقاید اخلاقی راسخ و قوی و عمل کردن به آنهاست به گونه ­ای که فرد به شیوه­ای صحیح و محترمانه رفتار کند. این استعداد فوق العاده، در بردارنده­ ابعاد ضروری از زندگی از جمله توانایی تشخیص رنج افراد و خودداری از رفتار ظالمانه­ تعمدی، مهارکردن هیجان های ناگهانی، به تعویق انداختن کامروایی، گوش دادن به همه جنبه­ های قبل از قضاوت کردن، پذیرش و ادراک قضاوت­ها، شناخت گزینش­های ممکن غیر اخلاقی، همدلی کردن، ایستادگی در برابر بی­ عدالتی و رفتار با دیگران همراه با احترام و عطوفت است. (بوربا­، ۲۰۰۵)
به عبارت دیگر می­توان هوش اخلاقی را به معنی توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفتار اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات باز و صادقانه و حقوق شهروندی دانست. افراد با هوش اخلاقی قوی کار درست انجام می­ دهند، اعمال آنها پیوسته با ارزشها و عقایدشان هماهنگ است، عملکرد خوبی ارائه می­ کنند و همیشه کارها را با اصول اخلاقی پیوند می­ دهند.
هوش اخلاقی شامل گستره­ فراشناختی یا فراعملی است که واکنش شناخت­ها، نگرش­ها و فعالیت­های اخلاقی را فقط در چارچوب سیستم­های ارزشی فردی امکان­ پذیر می­سازد. هوش اخلاقی قادر است مسئولیت انتخاب­ها و فعالیت­ها را از نظر اخلاقی برعهده گیرد. محققی هوش اخلاقی را وابسته به هفت ارزش عمده می­داند: همدلی، وجدان، خودکنترلی، احترام، مهربانی، تحمل، و انصاف. سه اصل اول- همدلی، وجدان و خودکنترلی- ” هسته اخلاقی” هوش اخلاقی را نشان می­ دهند(گرجولج[۴۵]، ۲۰۰۵: ۹-۸).
هوش اخلاقی” توانایی ذهنی برای شناسایی این موضوع است که چگونگی اصول انسانی مانند قانون طلایی( قانونی که بسیاری از تمدن­ها را در مدت قرنها هدایت و راهنمایی کرده است و سخن پیامبر اسلام(ص) نیز هست: با دیگران همان­گونه رفتار کنید که می­خواهید با شما رفتار شود و تلاش کنید این اصل، قانون اساسی اخلاقی سازمان شما باشد"(مختاری­پور و سیادت، ۱۳۸۸: ۳۲-۳۱)، باید در ارزش­ها، اهداف و کارکردهای فردی ما به کار گرفته شود(لنیک و کیل، ۲۰۰۵: ۴۵-۵). هوش اخلاقی توصیف­کننده تمایل و توانایی فرد در پیشبرد اهداف غیر شخصی و مسائلی به غیر از مسائل شخصی است(دورهایورو بلاچ فلنر[۴۶]، ۲۰۰۹ : ۱). هوش اخلاقی هوشی است که قواعد پویا و پایدار را در ساختاردهی می­ کند و فعالیت فرد را در محیطش شناسایی می­­کند. هوش اخلاقی ظرفیت خود را با اضافه کردن ارزش، نفوذ خود را بر روی محیط و بر دیگران و مدیریت زمان خود مشخص می­سازد(بلوهالک[۴۷]، ۲۰۰۷: ۸).
به زعم بوربا (۲۰۰۵) هفت اصل مورد نیاز برای هوش اخلاقی، هوشیاری، همدردی، خود کنترلی، توجه و احترام، مهربانی، صبر و بردباری و انصاف است.
امروزه سازمان­ها نیز به صورت فزاینده­ای، خود را درگیر مسئله­ای می­بینند که آن را معمای اخلاقی می نامند، یعنی اوضاع و شرایطی که باید یکبار دیگر، کارهای خلاف و کارهای درست را تعریف کرد، زیرا مرز بین کارهای درست و خلاف بیش از پیش از بین رفته است. بدین ترتیب اعضای سازمان شاهد افرادی هستند که در سازمان و اطراف آن وجود دارند و به کارهای خلاف دست می­زنند. در چنین شرایطی مدیر باید از نظر اخلاقی جوی سالم برای کارکنان در سازمان به وجود آورد تا آنان بتوانند با تمام توان و بهره­وری هر چه بیشتر کار کنند. این امر نیازمند وجود رهبری با هوش اخلاقی قوی است.
امروزه پژوهشگران به هوش اخلاقی علاقمند هستند زیرا مرز بین نوع دوستی و خود پرستی را توصیف می­ کند. توجه به هوش اخلاقی یک ایده آسمانی است که الهام بخش رفتارهای افراد می­باشد. تحقیقات نشان می­دهد که رشد اخلاقی افراد با رفتارهایی که آنان از خود نشان می­ دهند در ارتباط است (سیادت و همکاران­، ۱۳۸۷).
۲-۱-۵ هوش اخلاقی بوربا
هوش اخلاقی توسط بوربا در روانشناسی وارد شده است. او هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف، داشت اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف می­ کند. هوش اخلاقی اشاره دارد به اینکه ما به صورت ذاتی، اخلاقی یا غیر اخلاقی متولد نمی­شویم، بلکه یاد می­گیریم که چگونه خوب باشیم.
۲-۱-۵-۱ اصول هوش اخلاقی از دیدگاه بوربا
۱-همدردی: تشخیص احساسات و علایق افراد و همچنین یک مغهوم اخلاقی قوی است که فرد را وادار می­سازد تا به درستی رفتار کند به دلیل آنکه می ­تواند، رنج­های عاطفی را در دیگران تشخیص دهد و همین مسئله او را از رفتار ظالمانه باز می­دارد و شامل این مراحل است:
الف) پرورش آگاهی
ب) افزایش حساسیت نسبت به احساسات دیگران
ج) همدردی با دیدگاه اشخاص دیگر.
۲- هشیاری: داشتن راه صحیح و درست و عمل در همان راه و شامل این مراحل است:
الف) ایجاد زمینه­ای برای رشد اخلاقی
ب) ترویج معنویت برای تقویت هوشیاری و هدایت رفتار
ج) پرورش انضباط اخلاقی برای کمک به افراد به منظور یادگیری درست از خلاف
۳- خودکنترلی: کنترل و تنظیم تفکرات و اعمال خود به طوری که به هر فشار از درون و بیرون ایستادگی کند و در همان راهی که احساس می­کنید درست است، عمل کنید، شامل این مراحل است:
الف) الگوسازی و اولویت­ بندی خود کنترلی افراد
ب) تشویق افراد به خود انگیزش
ج) آموزش راه ­هایی به افراد برای رویارویی با وسوسه­ها و تفکر قبل از عمل.
۴- توجه و احترام: ارزش قائل شدن برای دیگران با رفتار مودبانه و با ملاحظه و شامل:
الف) انتقال معنی توجه به افراد از طریق آموزش دادن
ب) افزایش توجه به اقتدار و بی­توجهی، بی­ادبی و بی­احترامی
ج) تأکید بر رفتارهای خوب، ادب و تواضع که به عنوان تعارف در نظر گرفته می­ شود.
۵- مهربانی: توجه به نیازها و احساسات دیگران شامل:
الف) تدریس معنی و ارزش مهربانی
ب) ایجاد آستانه تحمل صفر برای زشتی و بدی
ج) تشویق مهربانی و خاطرنشان شدن تأثیرات مثبت آن
۶- صبر و بردباری: توجه به آن و حقوق تمام افراد حتی آنان که عقاید و رفتارشان با ما مخالف است شامل:
الف) پرورش صبر و تحمل از سنین پائین
ب) القای درک تنوع و گوناگونی
ج) مخالفت با کلیشه­سازی و عدم تحمل تعصبات بی دلیل.

پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد آسیب شناسی روابط ...

اما این سازمان که کم‌کم با افزایش قدرت داخلی و مشروعیت مردمی دولت جمهوری اسلامی ایران مواجه می‌شد و رفته‌رفته عرصۀ فعالیت را برای خود تنگ می‌دید سرانجام تصمیم گرفت از ایران خارج شود و پس از دیدار مسعود رجوی، رهبر سازمان، با صدام حسین به حزب بعث عراق پیوست تا ضمن همکاری با عراق در جنگ علیه ایران، به تحرکات نظامی خود در خارج از کشور ادامه دهد. (کریمی،۱۳۸۴:صص۴۳-۲۳)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

-عملکرد سازمان در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران

درخصوص نحوۀ مواجهه با نظام جمهوری اسلامی ایران استراتژی سازمان بر پایۀ سیاستی دوگانه استوار شده بود، به‌طوری‌که از یک‌سو می‌کوشید با بهره گرفتن از فرصت‌های پیش‌آمده سطح توانایی خود را افزایش دهد و سازمان را به عنوان نیروی آلترناتیو معرفی کند، و از سوی دیگر سعی می‌کرد با بهره گرفتن از امکانات قانونی و با شرکت در فعالیت‌های سیاسی به سطوح بالای قدرت سیاسی دست یابد. بر این اساس این تشکل به گسترش سازمان و افزایش توان نظامی و تبلیغاتی آن و تقویت و جذب نیروها اقدام نمود و سعی کرد با نفوذ در مراکز فکری، دانشگاه‌ها و سایر ادارات دولتی و همچنین راه‌اندازی روزنامۀ «مجاهد»، با گسترش اعضا از لحاظ فکری نیز آنها را تقویت و تغذیه نماید. همچنین سازمان گروهی نظامی نیز تحت عنوان میلیشا سازمان‌دهی کرد و با مجهز نمودن آنها به وسیلۀ سلاح‌های به‌سرقت‌رفته از پادگان‌ها و فعالیت آنها در قالب خانه‌های تیمی می‌خواست از نظر نظامی نیز توانایی سازمان را در مقابل احزاب و قدرت‌های رقیب افزایش دهد.
این سازمان به‌‌رغم تلاش‌های فیزیکی و سخت‌افزاری، به اعمال نظر برای زیر سؤال بردن نظام جمهوری اسلامی ایران نیز مبادرت می‌کرد و از هیچ فرصتی برای رسیدن به اهداف خود کوتاهی نمی‌کرد .آنها معتقد بودند که مجاهدین، به عنوان سازمانی پیشرو، باید رهبری انقلاب را به دست گیرد و برای رسیدن به این هدف، نیروهای سیاسی دیگر به‌ ویژه حزب جمهوری اسلامی را تخریب می‌نمودند.
در چنین شرایطی بود که سازمان با عزل بنی‌صدر از طرف امام‌خمینی(ره) مواجه شد. با عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا، سازمان به این نتیجه رسید که با توجه به قدرت‌یابی روزافزون حزب جمهوری اسلامی و به دست گرفتن مناصب کلیدی کشور از طرف این حزب و تضعیف جناح لیبرال‌ها، باید هرچه سریع‌تر دربارۀ وضعیت سیاسی فعلی کشور موضع‌گیری کند. لذا سازمان تصمیم گرفت تا نوک تیز حملۀ خود را متوجه حزب جمهوری اسلامی بکند(احمدی،۲۵۶:۱۳۸۴)
با طرح چنین سیاستی بود که در ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ پس از مطرح شدن بی‌کفایتی سیاسی بنی‌صدر در مجلس، سازمان طی اطلاعیه‌ای رسماً به نفع بنی‌صدر وارد فاز مبارزۀ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران شد. طی روزهای بعد ترور نیروهای خط امام که ارکان اصلی دولت بودند در دستور کار سازمان قرار گرفت. این ترورها که بیشتر به دست اعضای کادرهای مرکزی سازمان، از جمله موسی خیابانی که در خانه‌های تیمی هدایت می‌شدند، انجام می‌گردید در خارج از ایران توسط مسعود رجوی کنترل می‌شد. در همین چهارچوب مقر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست‌وزیری منفجر شد که به کشته شدن شمار زیادی از مقامات دولت منجر گردید. در تابستان ۱۳۶۰ فضای ترور در ایران موج می‌زد. سرانجام نیروهای امنیتی با کمک اطلاعاتی مردم توانستند در بهمن‌ماه ۱۳۶۰ مقر فرماندهی اصلی سازمان را، که در محله ارمنی‌نشین تهران واقع شده بود، شناسایی کنند و پس از چند ساعت درگیری به کشتن آنها موفق شوند.
پس با عملیات‌های بعدی خانه‌های تیمی دیگر آنها نیز کشف شد و تا اواخر بهار ۱۳۶۱ کلیه خانه‌های تیمی آنها منهدم گردید و سازمان مجبور شد بقایای نیروهای خود را به عراق منتقل نماید، و از آنجا بر ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت نماید. با ورود اعضای باقی‌ماندۀ این سازمان به کشور عراق موج ترورها کاهش یافت و پس از رسیدن گزارش‌هایی مبنی بر همکاری آنها با دولت بعثی عراق در جنگ علیه ایران، و به ویژه همکاری آنها در تخلیۀ اطلاعاتی اُسرا، شناسایی شهرها در هنگام بمباران‌های موشکی عراق و همکاری در قتل عام اکراد شمال عراق، نفرت عمومی از آنها افزایش یافت و حضور مجدد آنها در ایران به طور کلی غیرممکن شد.

۳-جریان خط امام(ره)

یکی از جریان‌‌های اصلی حاضر در تحرکات سیاسی ایران پس از انقلاب جریان خط امام است. رهبری بلامنازع امام‌خمینی در نهضت انقلابی ایران و سهم او در بسیج‌ نیروهای انقلابی باعث گردیده بود که بخش زیادی از جریانات سیاسی، با پیروی از مواضع فکری امام، حول محور ایشان گرد هم آیند و با حمایت از رهبری انقلاب جریانی فکری را به نام خط امام تشکیل دهند.
از جمله ویژگی‌های این گروه‌ها تأکید بر نفی جدایی دین از سیاست، حمایت از ولایت فقیه، حمایت از مستضعفین، و نفی استکبار جهانی در سیاست خارجی بود و از میان آنها می‌توان به جامعه روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن‌های اسلامی، و هیأت‌های مؤتلفه اشاره کرد.(فوزی،۳۸۲:۱۳۸۴) در این قسمت به دلیل اهمیت زیاد حزب جمهوری اسلامی در فضای سیاسی کشور در دورۀ میرحسین موسوی و حضور پرقدرت آنها در مقابل سایر جریان‌های سیاسی، به نحوۀ شکل‌گیری و چگونگی دستیابی این حزب به قدرت‌های سیاسی و اجرایی اشاره شده است.

 

۴- حزب جمهوری اسلامی

حزب جمهوری اسلامی یکی از تشکیلات مهمی بود که با رهبری جمعی از روحانیان در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ تشکیل شد و دکتر بهشتی دبیرکل این حزب معرفی گردید. از نظر خاستگاه اجتماعی باید گفت که حزب دربرگیرندۀ نیروهای سیاسی ــ اجتماعی، مختلفی همچون روحانیان انقلابی، نیروهای طرفدار دانشگاهی، جمعیت‌های مؤتلفۀ اسلامی و سایر گروه‌های پراکندۀ مذهبی طرفدار انقلاب بود که به دلیل اعتماد امام(ره) به مؤسسان آنها در این حزب جمع شده بودند. همین عامل باعث شده بود انسجام دقیق فکری در درون حزب وجود نداشته و فقط حفظ انقلاب و آرمان‌های امام(ره) عامل نگهدارندۀ حزب در مقابل سایر رقبا باشد.
این‌ حزب به دلیل برخورداری از حمایت رهبری و مردمی، و نفوذ در کمیته‌های انقلاب توانست در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، و مجلس شورای اسلامی اکثر کرسی‌ها را کسب کند و با بهره گرفتن از پشتیبانی سایر گروه‌های سیاسی تأثیری محوری در تحولات دوران گذار داشته باشد.
از جمله اقدامات مهم حزب برای ادارۀ کشور برگزاری دوره‌های آموزشی نیروهای متعهد مورد نیاز انقلاب بود که بر نظریه ولایت فقیه، حضور نیروهای مؤمن در دستگاه‌های اداری، حمایت از مسلمانان جهان و مبارزه با امپریالیسم و لیبرالیسم تأکید می‌نمودند. همچنان‌که در ابتدای مبحث نیز گفته شد، حزب جمهوری اسلامی، ازآنجاکه دارای انسجام فکری در داخل نبود، پس از پیروزی بر رقبای خود و دستیابی به قدرت سیاسی، از درون دچار اختلافاتی گردید و از درون آن نیروهایی سر بر آوردند که موسوم به اعتدالی و محافظه‌کار گشتند، و این دو گروه در تحولات سیاسی آیندۀ کشور تأثیری اساسی بر جای گذاشتند. (فوزی، ۱۳۸۴: صص۳۹۴-۳۹۵)

 

- حضور حزب جمهوری اسلامی ایران در قدرت سیاسی

ازآنجا که امام‌ خمینی از ابتدای انقلاب مخالف کاندیدا شدن روحانیان برای پست ریاست‌ جمهوری بود؛ لذا تا دورۀ سوم روحانیان کاندیدای حضور در این پست نبودند، اما این امر در انتخابات دورۀ سوم ریاست‌جمهوری شکسته شد و با پیشنهاد حزب جمهوری اسلامی برای حضور در انتخابات به امام(ره)، ایشان موضع حزب را تأیید کرد و آیت‌الله خامنه‌ای، که پس از دکتر بهشتی به سمت دبیرکل حزب جمهوری اسلامی رسیده بود، به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری مطرح شد و با اکثریت آرا به پیروزی رسید. پس از تنفیذ حکم ایشان از طرف رهبر انقلاب، به دلیل اهمیت جایگاه و اختیارات گستردۀ نخست‌وزیری، رایزنی دربارۀ تعیین نخست‌وزیر انجام شد.
آیت‌الله خامنه‌ای پس از کش‌وقوس‌های فراوان سرانجام میرحسین موسوی را برای نخست‌وزیری معرفی کرد که مجلس نیز او را تأیید کرد.میرحسین موسوی پس از تثبیت موقعیت خویش، متأثر از فضای سیاسی کشور، کابینه‌ای ائتلافی تشکیل داد که بیشتر شامل اعضای حزب جمهوری اسلامی می‌شدند. اعضایی از کابینه که با تفکرات نخست‌وزیر همسو نبودند، در اقلیت قرار داشتند و اعضای دیگر که موافق دیدگاه‌های نخست‌وزیری بودند اکثریت را تشکیل می‌دادند که رفته‌رفته با جلب حمایت رهبری توانستند با کنار نهادن چهره‌های شاخص رقیب، موقعیت خویش را در دولت تثبیت نمایند.(فوزی،۱۰۳:۱۳۸۴)
طرفداران جناح اعتدالی حزب و دولت میرحسین موسوی عمدتاً از طبقۀ متوسط جدید جامعه بود و نهادهایی همچون دفتر تحکیم وحدت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، و انجمن اسلامی معلمان را در دست داشتند و تاحدی نیز نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران و جهاد سازندگی و اکثریت کرسی‌های مجلس شورای اسلامی در اوایل انقلاب را در اختیار داشتند. از سوی دیگر اگرچه جناح مخالف دولت موسوی در مجلس در اقلیت بودند، به دلیل نفوذ زیادشان همواره از سیاست‌های دولت موسوی و جهت‌گیری مداخله‌جویانۀ دولت وی در اکثر امور به ویژه حوزۀ اقتصادی انتقاد می‌کردند و حتی می‌کوشیدند در سال ۱۳۶۴ مانع از رأی اعتماد مجلس به وی شوند که سرانجام با مداخله امام(ره) به نفع مهندس موسوی این مسأله پایان یافت.
در مجموع باید اشاره کرد که به‌‌رغم حضور نیروها و جریان‌های سیاسی مختلف در صحنۀ سیاسی ایران، که به آنها اشاره شد، در اوایل دهۀ ۱۳۶۰ سیاست و حکومت ایران تحت‌تأثیر شخصیت رهبری انقلاب، امام‌خمینی(ره)، بود که به همین دلیل از این دوران به دوران حاکمیت خط امام(ره) یاد می‌کنند. اقتدار کاریزمایی امام(ره) نه بر کنترل نهادهای دولتی و حزبی، بلکه بر جذابیت شخصی ایشان استوار بود که باعث ایجاد یکپارچگی در بخش عمده‌ای از جامعه شده بود. این شیوۀ رهبری همواره بر پویایی حرکت‌ها و جریان‌ها تأکید می‌کرد و با انسجام سازمانی و سلسله‌مراتبی اداری به شیوه‌های عادی سازگار نبود. باید پذیرفت که رهبری امام(ره) مهم‌ترین نیروی سیاسی در کشور بود که همۀ نیروها و گرایش‌های سیاسی دیگر کشور را تحت‌الشعاع قرار می‌داد و روی هم رفته عامل ایجادکنندۀ ویژگی معین نظام جمهوری اسلامی ایران بود. (بشیریه، ۱۳۸۱: ص۴۷)

گفتار دوم) بررسی اجمالی جریانات سیاسی از۱۳۶۷ تا خرداد۱۳۷۶

دولت هاشمی رفسنجانی به دو دوره ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی اطلاق می‌شود که مشتمل بر دولت‌های پنجم و ششم نظام جمهوری اسلامی ایران می‌باشد که آغاز فعالیت آن ۱۲ مرداد ۱۳۶۸ و پایان فعالیت ۱۲ مرداد ۱۳۷۶ می‌باشد. اجرای اولین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی بعد از انقلاب در این دولت انجام گرفت. سیاست باز اقتصادی و وضع قوانین ضد انحصار از جمله اقدامات موثر وی بوده است.
از مهمترین دغدغه‌های پیش روی این دولت بازسازی کشور بعد از جنگ هشت ساله دشوار بود که ویرانه‌های زیادی را بر جای گذاشته بود و نیاز بود در اسرع وقت بازسازی شوند. به همین منظور هاشمی در وزارتخانه‌های اقتصادی دولت از وزیران با گرایش تکنوگرات بهره جست. همچنین هاشمی تصمیم گرفت سهم بودجه پروژه‌های عمرانی را به طور چشمگیری نسبت به سایر فعالیت‌های دولت بیشتر در نظر بگیرد. در خصوص سایر وزارتخانه‌ها به منظور تثبیت فضای سیاسی داخل کشور سعی کرد تعادل را بین گروه‌های سیاسی آن دوره برقرار کند، به طوریکه انتخاب سید محمد خاتمی (نیروهای خط امام) به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنار علی اکبر ولایتی (راست‌گرای سنتی) نمونه‌ای از این دست انتخابات هستند. اما این رویه در عمل نشان داد که نه‌تنها موافقت همه طیف‌های سیاسی تامین نشد، بلکه همه گروه‌های سیاسی از سهم‌بندی موجود ناراضی بودند. در اینجا به دو حزب مهم این دوره اشاره می شود .سپس به ویژگی های حزب کارگزاران سازندگی پرداخته می شود.

الف) جامعه روحانیت مبارز

از اواسط سال ۱۳۵۶ روحانیون طرفدار امام در تهران تشکلی در میان خود به نام روحانیت مبارز به وجود آوردند. شخصیت های عمده ای چون بهشتی، مطهری، باهنر، مهدوی کنی، خسروشاهی، عبدالمجید ایروانی، هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، معادیخواه و ….از فعالین و گردانندگان روحانیت مبارز به شمار می آمدند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی وبرگزاری رفراندوم قانون اساسی و طرح اندیشه ولایت فقیه و تصویب آن به عنوان یکی از اصول قانون اساسی جدید سازمان دولتی خصلتی مشخصا مذهبی پیدا کرد. (بشیریه، ۱۳۸۷: ص۲۴۵)
با تجربه ناموفق دولت موقت که به دست غیر روحانیون اداره می شد واز سوی دیگر به دلیل استقلال روحانیت و عدم وابستگی آنان به قدرتهای بیگانه و نقش پیشرو آنان در رهبری و هدایت مبارزات ضدرژیم و اطمینان مردم به آنان، حضور روحانیت به طور گسترده در عرصه اجرایی کشور آغاز شد. با ائتلاف جامعه روحانیت مبارز وحزب جمهوری اسلامی که موسسین هر دو تشکل چند نفر خاص بودند. این تشکل به یکی از پرنفوذترین، گسترده ترین و مقتدرترین تشکل برای سازماندهی نیروهای حزب الهی و انجام ماموریت های انقلابی ومبارزه با توطئه ها و اقدام های گروه های ضدانقلاب تبدیل شد.

-مواضع و دیدگاه‌های جامعه روحانیت مبارز

دیدگاه های سیاسی این جناح را می توان در موارد زیر خلاصه کرد :
ولایت فقیه ورهبری: این جناح، ولایت فقیه و رهبری را یک مساله تشخیصی می داند و نه انتخابی ؛بدین معنا که مردم در انتخاب آن نقشی ندارند .جامعه روحانیت مبارز و گروه های همسو در مقابل دیدگاهی که معتقدبه انتخاب ولی فقیه هستند معتقد به کشف ولی فقیه هستند .،به این معنا که ولی فقیه در جامعه وجود دارد وخبرگان باید وی را کشف کنند.هم چنین این جناح مشروعیت تمام نهادهای جامعه را از ولی فقیه می داند .در مقابل دیدگاهی که مشروعیت مجلس را از مردم می داند، این جناح مشروعیت آن را از ولایت فقیه می داند .بر این اساس این جناح نقش محدودی برای مجلس شورای اسلامی قائل است وآن را بازوی قانونگذاری و نظارت ولی فقیه می داند .
احزاب: فعالیت احزاب در نظر ایشان به صورت رایج در حکومتهای دموکراسی نخواهد بود. آیت اله حائری شیرازی که از لحاظ دیدگاه به جامعه روحانیت مبارز نزدیک است در این باره اظهار می دارد:
در جامعه ما، به جای ولایت احزاب، ولایت فقیه است. اگر احزاب بخواهند در کشور ما بیایند باید در چارچوب تفکر ما باشند. یعنی حزب یک خط و ولی فقیه یک خط دیگر نباشد .چون در آن صورت دو قطب به وجود می آید و حالت دایره به بیضی تبدیل می شود وثبات را از بین می برد.

سیاست خارجی: این جناح در سیاست خارجی معتقد به سیاست لیبرالی است :جامعه روحانیت مبارز در سیاست خارجی لیبرال و باز هستند .جامعه روحانیت مبارز تهران در بیانیه ای اعلام کرد :با همه کشورهای جهان که در موضع سلطه جویی نباشند، ارتباط متقابل و سود مند خواهیم داشت .

در خصوص رابطه با آمریکا این جناح هر گونه تماس مستقیم یا غیر مستقیم را با آمریکا رد می کند .جامعه روحانیت مبارز در بولتن خود از عده ای که سعی می نمایند باب مذاکره مستقیم و غیر مستقیم با آمریکا را باز کنند انتقاد می کند و آمریکارا دشمن شماره یک ایران می داند. (مرتجحی، ۱۳۷۷: ص۶۳)
دیدگاه های اقتصادی جامعه روحانیت مبارز:
خلاصه دیدگاه های اقتصادی این گروه را در موارد زیر می توان خلاصه کرد:
خصوصی سازی واحدهای تولیدی، حمایت از سیاست تعدیل اقتصادی، در تضادنبودن توسعه اقتصادی با ارزشها، تقدم عدالت اجتماعی بر توسعه، استراتژی صنعتی موردنظر این جناح جایگزینی واردات است، محوریت تجارت به عنوان الگوی توسعه، استفاده از منابع خارجی
خلاصه دیدگاه‌های فرهنگی جامعه روحانیت مبارز تهران
اعتقاد به وجود تهاجم فرهنگی، حمایت از کنترل دولت بر فعالیت های فرهنگی، حمایت از سیاست نظارت بر محصولات فرهنگی قبل از انتشار،حمایت از سیاست منع در مسائل فرهنگی، جانبداری از سیاست گرایش سنتی در سیاست فرهنگی، انجام فعالیت فرهنگی تحت نظارت روحانیون، حفظ ظاهر بر اساس دیدگاه های مورد قبول این جناح مورد تاکید قرار می گیرد .(مرتجحی،۱۳۷۷:ص۷۷)

ب) مجمع روحانیون مبارز

سال ۱۳۶۷ فرصت مناسبی برای تشکیل مجمع روحانیون مبارز تشخیص داده شد.چرا که با توقف فعالیت های دو جریان سیاسی وپرقدرت چون حزب جمهوری اسلامی وسازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، وجود تشکلی که خلا ناشی از این دو جریان را پرکند، بیش از پیش ضروری می نمود و این مجمع روحانیون مبارز بود که با تشخیص مناسب شرایط زمانی پا به عرصه سیاسی گذاشت .
انشعابیون از جامعه روحانیت مبارز به اتفاق جمعی دیگر از روحانیون که اکثریت قریب به اتفاق آنان ازمسئولان و دست اندر کاران دفتر امام خمینی بودند .مجمع روحانیون مبارز را تشکیل دادند که این اقدام با تایید امام خمینی رو به رو شد .ودر پاسخ به نامه موسسان مجمع فرمودند:
انشعاب تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل وایجاد تشکیلات جدید به معنای اختلاف نیست. (مجموعه بیانیه های روحانیون مبارز تهران، از فروردین۶۷ تاخرداد ۶۹، ص۶)
درسال ۱۳۶۸ تنها یک سال از قدرت فائقه بودن جناح چپ با رهبری مجمع روحانیون شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور به سمت تغییر و دگرکونی بود. با انجام اصلاحات دربازنگری در قانون اساسی وتغییرات بنیادی، چون حذف قیدمرجعیت از شرایط رهبری تمرکز اختیارات در قوه قضاییه وحذف نظام شورایی در آن وازهمه مهمتر حذف پست نخست وزیری و تمرکز اختیارات به دست رئس جمهور شرایط به گونه ای پیش می رفت که درخواست برای حضور هاشمی رفسنجانی برای ریاست جمهوری به یک خواست عمومی مبدل شد .به گونه ای که هر دو جریان جامعه روحانیت و مجمع روحانیون برای ریاست جمهوری از هاشمی رفسنجانی حمایت می کنند .
اعضای برجسته جامعه روحانیت مسولیت سه قوه کشور را عهده دار شدند و مجمع روحانیون مبارز حاشیه نشینی را انتخاب کرد وعمدتا اهتمام خود را بر انتقاد از عملکرد جناح راست و دولت هاشمی متمرکز کرد. روزنامه سلام در دوره حاشیه نشینی و غربت این جناح، نقش مهمی در سخن گویی بر عهده داشت . دوره بازگشت مجدد به قدرت این گروه نیز از دوم خرداد ۷۶ و در جریان هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با انتخاب محمد خاتمی، عضو موسس و شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز آغاز شد .که بعدها با اختلاف و انشعاب همراه شد .(دارابی،۱۳۹۰ :ص۳۱۸)

دیدگاه‌ها و مواضع سیاسی، اقتصادی مجمع روحانیون مبارز