وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد آسیب شناسی روابط ...

 
تاریخ: 28-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

اما این سازمان که کم‌کم با افزایش قدرت داخلی و مشروعیت مردمی دولت جمهوری اسلامی ایران مواجه می‌شد و رفته‌رفته عرصۀ فعالیت را برای خود تنگ می‌دید سرانجام تصمیم گرفت از ایران خارج شود و پس از دیدار مسعود رجوی، رهبر سازمان، با صدام حسین به حزب بعث عراق پیوست تا ضمن همکاری با عراق در جنگ علیه ایران، به تحرکات نظامی خود در خارج از کشور ادامه دهد. (کریمی،۱۳۸۴:صص۴۳-۲۳)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

-عملکرد سازمان در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران

درخصوص نحوۀ مواجهه با نظام جمهوری اسلامی ایران استراتژی سازمان بر پایۀ سیاستی دوگانه استوار شده بود، به‌طوری‌که از یک‌سو می‌کوشید با بهره گرفتن از فرصت‌های پیش‌آمده سطح توانایی خود را افزایش دهد و سازمان را به عنوان نیروی آلترناتیو معرفی کند، و از سوی دیگر سعی می‌کرد با بهره گرفتن از امکانات قانونی و با شرکت در فعالیت‌های سیاسی به سطوح بالای قدرت سیاسی دست یابد. بر این اساس این تشکل به گسترش سازمان و افزایش توان نظامی و تبلیغاتی آن و تقویت و جذب نیروها اقدام نمود و سعی کرد با نفوذ در مراکز فکری، دانشگاه‌ها و سایر ادارات دولتی و همچنین راه‌اندازی روزنامۀ «مجاهد»، با گسترش اعضا از لحاظ فکری نیز آنها را تقویت و تغذیه نماید. همچنین سازمان گروهی نظامی نیز تحت عنوان میلیشا سازمان‌دهی کرد و با مجهز نمودن آنها به وسیلۀ سلاح‌های به‌سرقت‌رفته از پادگان‌ها و فعالیت آنها در قالب خانه‌های تیمی می‌خواست از نظر نظامی نیز توانایی سازمان را در مقابل احزاب و قدرت‌های رقیب افزایش دهد.
این سازمان به‌‌رغم تلاش‌های فیزیکی و سخت‌افزاری، به اعمال نظر برای زیر سؤال بردن نظام جمهوری اسلامی ایران نیز مبادرت می‌کرد و از هیچ فرصتی برای رسیدن به اهداف خود کوتاهی نمی‌کرد .آنها معتقد بودند که مجاهدین، به عنوان سازمانی پیشرو، باید رهبری انقلاب را به دست گیرد و برای رسیدن به این هدف، نیروهای سیاسی دیگر به‌ ویژه حزب جمهوری اسلامی را تخریب می‌نمودند.
در چنین شرایطی بود که سازمان با عزل بنی‌صدر از طرف امام‌خمینی(ره) مواجه شد. با عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا، سازمان به این نتیجه رسید که با توجه به قدرت‌یابی روزافزون حزب جمهوری اسلامی و به دست گرفتن مناصب کلیدی کشور از طرف این حزب و تضعیف جناح لیبرال‌ها، باید هرچه سریع‌تر دربارۀ وضعیت سیاسی فعلی کشور موضع‌گیری کند. لذا سازمان تصمیم گرفت تا نوک تیز حملۀ خود را متوجه حزب جمهوری اسلامی بکند(احمدی،۲۵۶:۱۳۸۴)
با طرح چنین سیاستی بود که در ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ پس از مطرح شدن بی‌کفایتی سیاسی بنی‌صدر در مجلس، سازمان طی اطلاعیه‌ای رسماً به نفع بنی‌صدر وارد فاز مبارزۀ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران شد. طی روزهای بعد ترور نیروهای خط امام که ارکان اصلی دولت بودند در دستور کار سازمان قرار گرفت. این ترورها که بیشتر به دست اعضای کادرهای مرکزی سازمان، از جمله موسی خیابانی که در خانه‌های تیمی هدایت می‌شدند، انجام می‌گردید در خارج از ایران توسط مسعود رجوی کنترل می‌شد. در همین چهارچوب مقر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست‌وزیری منفجر شد که به کشته شدن شمار زیادی از مقامات دولت منجر گردید. در تابستان ۱۳۶۰ فضای ترور در ایران موج می‌زد. سرانجام نیروهای امنیتی با کمک اطلاعاتی مردم توانستند در بهمن‌ماه ۱۳۶۰ مقر فرماندهی اصلی سازمان را، که در محله ارمنی‌نشین تهران واقع شده بود، شناسایی کنند و پس از چند ساعت درگیری به کشتن آنها موفق شوند.
پس با عملیات‌های بعدی خانه‌های تیمی دیگر آنها نیز کشف شد و تا اواخر بهار ۱۳۶۱ کلیه خانه‌های تیمی آنها منهدم گردید و سازمان مجبور شد بقایای نیروهای خود را به عراق منتقل نماید، و از آنجا بر ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت نماید. با ورود اعضای باقی‌ماندۀ این سازمان به کشور عراق موج ترورها کاهش یافت و پس از رسیدن گزارش‌هایی مبنی بر همکاری آنها با دولت بعثی عراق در جنگ علیه ایران، و به ویژه همکاری آنها در تخلیۀ اطلاعاتی اُسرا، شناسایی شهرها در هنگام بمباران‌های موشکی عراق و همکاری در قتل عام اکراد شمال عراق، نفرت عمومی از آنها افزایش یافت و حضور مجدد آنها در ایران به طور کلی غیرممکن شد.

۳-جریان خط امام(ره)

یکی از جریان‌‌های اصلی حاضر در تحرکات سیاسی ایران پس از انقلاب جریان خط امام است. رهبری بلامنازع امام‌خمینی در نهضت انقلابی ایران و سهم او در بسیج‌ نیروهای انقلابی باعث گردیده بود که بخش زیادی از جریانات سیاسی، با پیروی از مواضع فکری امام، حول محور ایشان گرد هم آیند و با حمایت از رهبری انقلاب جریانی فکری را به نام خط امام تشکیل دهند.
از جمله ویژگی‌های این گروه‌ها تأکید بر نفی جدایی دین از سیاست، حمایت از ولایت فقیه، حمایت از مستضعفین، و نفی استکبار جهانی در سیاست خارجی بود و از میان آنها می‌توان به جامعه روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن‌های اسلامی، و هیأت‌های مؤتلفه اشاره کرد.(فوزی،۳۸۲:۱۳۸۴) در این قسمت به دلیل اهمیت زیاد حزب جمهوری اسلامی در فضای سیاسی کشور در دورۀ میرحسین موسوی و حضور پرقدرت آنها در مقابل سایر جریان‌های سیاسی، به نحوۀ شکل‌گیری و چگونگی دستیابی این حزب به قدرت‌های سیاسی و اجرایی اشاره شده است.

 

۴- حزب جمهوری اسلامی

حزب جمهوری اسلامی یکی از تشکیلات مهمی بود که با رهبری جمعی از روحانیان در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ تشکیل شد و دکتر بهشتی دبیرکل این حزب معرفی گردید. از نظر خاستگاه اجتماعی باید گفت که حزب دربرگیرندۀ نیروهای سیاسی ــ اجتماعی، مختلفی همچون روحانیان انقلابی، نیروهای طرفدار دانشگاهی، جمعیت‌های مؤتلفۀ اسلامی و سایر گروه‌های پراکندۀ مذهبی طرفدار انقلاب بود که به دلیل اعتماد امام(ره) به مؤسسان آنها در این حزب جمع شده بودند. همین عامل باعث شده بود انسجام دقیق فکری در درون حزب وجود نداشته و فقط حفظ انقلاب و آرمان‌های امام(ره) عامل نگهدارندۀ حزب در مقابل سایر رقبا باشد.
این‌ حزب به دلیل برخورداری از حمایت رهبری و مردمی، و نفوذ در کمیته‌های انقلاب توانست در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، و مجلس شورای اسلامی اکثر کرسی‌ها را کسب کند و با بهره گرفتن از پشتیبانی سایر گروه‌های سیاسی تأثیری محوری در تحولات دوران گذار داشته باشد.
از جمله اقدامات مهم حزب برای ادارۀ کشور برگزاری دوره‌های آموزشی نیروهای متعهد مورد نیاز انقلاب بود که بر نظریه ولایت فقیه، حضور نیروهای مؤمن در دستگاه‌های اداری، حمایت از مسلمانان جهان و مبارزه با امپریالیسم و لیبرالیسم تأکید می‌نمودند. همچنان‌که در ابتدای مبحث نیز گفته شد، حزب جمهوری اسلامی، ازآنجاکه دارای انسجام فکری در داخل نبود، پس از پیروزی بر رقبای خود و دستیابی به قدرت سیاسی، از درون دچار اختلافاتی گردید و از درون آن نیروهایی سر بر آوردند که موسوم به اعتدالی و محافظه‌کار گشتند، و این دو گروه در تحولات سیاسی آیندۀ کشور تأثیری اساسی بر جای گذاشتند. (فوزی، ۱۳۸۴: صص۳۹۴-۳۹۵)

 

- حضور حزب جمهوری اسلامی ایران در قدرت سیاسی

ازآنجا که امام‌ خمینی از ابتدای انقلاب مخالف کاندیدا شدن روحانیان برای پست ریاست‌ جمهوری بود؛ لذا تا دورۀ سوم روحانیان کاندیدای حضور در این پست نبودند، اما این امر در انتخابات دورۀ سوم ریاست‌جمهوری شکسته شد و با پیشنهاد حزب جمهوری اسلامی برای حضور در انتخابات به امام(ره)، ایشان موضع حزب را تأیید کرد و آیت‌الله خامنه‌ای، که پس از دکتر بهشتی به سمت دبیرکل حزب جمهوری اسلامی رسیده بود، به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری مطرح شد و با اکثریت آرا به پیروزی رسید. پس از تنفیذ حکم ایشان از طرف رهبر انقلاب، به دلیل اهمیت جایگاه و اختیارات گستردۀ نخست‌وزیری، رایزنی دربارۀ تعیین نخست‌وزیر انجام شد.
آیت‌الله خامنه‌ای پس از کش‌وقوس‌های فراوان سرانجام میرحسین موسوی را برای نخست‌وزیری معرفی کرد که مجلس نیز او را تأیید کرد.میرحسین موسوی پس از تثبیت موقعیت خویش، متأثر از فضای سیاسی کشور، کابینه‌ای ائتلافی تشکیل داد که بیشتر شامل اعضای حزب جمهوری اسلامی می‌شدند. اعضایی از کابینه که با تفکرات نخست‌وزیر همسو نبودند، در اقلیت قرار داشتند و اعضای دیگر که موافق دیدگاه‌های نخست‌وزیری بودند اکثریت را تشکیل می‌دادند که رفته‌رفته با جلب حمایت رهبری توانستند با کنار نهادن چهره‌های شاخص رقیب، موقعیت خویش را در دولت تثبیت نمایند.(فوزی،۱۰۳:۱۳۸۴)
طرفداران جناح اعتدالی حزب و دولت میرحسین موسوی عمدتاً از طبقۀ متوسط جدید جامعه بود و نهادهایی همچون دفتر تحکیم وحدت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، و انجمن اسلامی معلمان را در دست داشتند و تاحدی نیز نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران و جهاد سازندگی و اکثریت کرسی‌های مجلس شورای اسلامی در اوایل انقلاب را در اختیار داشتند. از سوی دیگر اگرچه جناح مخالف دولت موسوی در مجلس در اقلیت بودند، به دلیل نفوذ زیادشان همواره از سیاست‌های دولت موسوی و جهت‌گیری مداخله‌جویانۀ دولت وی در اکثر امور به ویژه حوزۀ اقتصادی انتقاد می‌کردند و حتی می‌کوشیدند در سال ۱۳۶۴ مانع از رأی اعتماد مجلس به وی شوند که سرانجام با مداخله امام(ره) به نفع مهندس موسوی این مسأله پایان یافت.
در مجموع باید اشاره کرد که به‌‌رغم حضور نیروها و جریان‌های سیاسی مختلف در صحنۀ سیاسی ایران، که به آنها اشاره شد، در اوایل دهۀ ۱۳۶۰ سیاست و حکومت ایران تحت‌تأثیر شخصیت رهبری انقلاب، امام‌خمینی(ره)، بود که به همین دلیل از این دوران به دوران حاکمیت خط امام(ره) یاد می‌کنند. اقتدار کاریزمایی امام(ره) نه بر کنترل نهادهای دولتی و حزبی، بلکه بر جذابیت شخصی ایشان استوار بود که باعث ایجاد یکپارچگی در بخش عمده‌ای از جامعه شده بود. این شیوۀ رهبری همواره بر پویایی حرکت‌ها و جریان‌ها تأکید می‌کرد و با انسجام سازمانی و سلسله‌مراتبی اداری به شیوه‌های عادی سازگار نبود. باید پذیرفت که رهبری امام(ره) مهم‌ترین نیروی سیاسی در کشور بود که همۀ نیروها و گرایش‌های سیاسی دیگر کشور را تحت‌الشعاع قرار می‌داد و روی هم رفته عامل ایجادکنندۀ ویژگی معین نظام جمهوری اسلامی ایران بود. (بشیریه، ۱۳۸۱: ص۴۷)

گفتار دوم) بررسی اجمالی جریانات سیاسی از۱۳۶۷ تا خرداد۱۳۷۶

دولت هاشمی رفسنجانی به دو دوره ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی اطلاق می‌شود که مشتمل بر دولت‌های پنجم و ششم نظام جمهوری اسلامی ایران می‌باشد که آغاز فعالیت آن ۱۲ مرداد ۱۳۶۸ و پایان فعالیت ۱۲ مرداد ۱۳۷۶ می‌باشد. اجرای اولین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی بعد از انقلاب در این دولت انجام گرفت. سیاست باز اقتصادی و وضع قوانین ضد انحصار از جمله اقدامات موثر وی بوده است.
از مهمترین دغدغه‌های پیش روی این دولت بازسازی کشور بعد از جنگ هشت ساله دشوار بود که ویرانه‌های زیادی را بر جای گذاشته بود و نیاز بود در اسرع وقت بازسازی شوند. به همین منظور هاشمی در وزارتخانه‌های اقتصادی دولت از وزیران با گرایش تکنوگرات بهره جست. همچنین هاشمی تصمیم گرفت سهم بودجه پروژه‌های عمرانی را به طور چشمگیری نسبت به سایر فعالیت‌های دولت بیشتر در نظر بگیرد. در خصوص سایر وزارتخانه‌ها به منظور تثبیت فضای سیاسی داخل کشور سعی کرد تعادل را بین گروه‌های سیاسی آن دوره برقرار کند، به طوریکه انتخاب سید محمد خاتمی (نیروهای خط امام) به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنار علی اکبر ولایتی (راست‌گرای سنتی) نمونه‌ای از این دست انتخابات هستند. اما این رویه در عمل نشان داد که نه‌تنها موافقت همه طیف‌های سیاسی تامین نشد، بلکه همه گروه‌های سیاسی از سهم‌بندی موجود ناراضی بودند. در اینجا به دو حزب مهم این دوره اشاره می شود .سپس به ویژگی های حزب کارگزاران سازندگی پرداخته می شود.

الف) جامعه روحانیت مبارز

از اواسط سال ۱۳۵۶ روحانیون طرفدار امام در تهران تشکلی در میان خود به نام روحانیت مبارز به وجود آوردند. شخصیت های عمده ای چون بهشتی، مطهری، باهنر، مهدوی کنی، خسروشاهی، عبدالمجید ایروانی، هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، معادیخواه و ….از فعالین و گردانندگان روحانیت مبارز به شمار می آمدند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی وبرگزاری رفراندوم قانون اساسی و طرح اندیشه ولایت فقیه و تصویب آن به عنوان یکی از اصول قانون اساسی جدید سازمان دولتی خصلتی مشخصا مذهبی پیدا کرد. (بشیریه، ۱۳۸۷: ص۲۴۵)
با تجربه ناموفق دولت موقت که به دست غیر روحانیون اداره می شد واز سوی دیگر به دلیل استقلال روحانیت و عدم وابستگی آنان به قدرتهای بیگانه و نقش پیشرو آنان در رهبری و هدایت مبارزات ضدرژیم و اطمینان مردم به آنان، حضور روحانیت به طور گسترده در عرصه اجرایی کشور آغاز شد. با ائتلاف جامعه روحانیت مبارز وحزب جمهوری اسلامی که موسسین هر دو تشکل چند نفر خاص بودند. این تشکل به یکی از پرنفوذترین، گسترده ترین و مقتدرترین تشکل برای سازماندهی نیروهای حزب الهی و انجام ماموریت های انقلابی ومبارزه با توطئه ها و اقدام های گروه های ضدانقلاب تبدیل شد.

-مواضع و دیدگاه‌های جامعه روحانیت مبارز

دیدگاه های سیاسی این جناح را می توان در موارد زیر خلاصه کرد :
ولایت فقیه ورهبری: این جناح، ولایت فقیه و رهبری را یک مساله تشخیصی می داند و نه انتخابی ؛بدین معنا که مردم در انتخاب آن نقشی ندارند .جامعه روحانیت مبارز و گروه های همسو در مقابل دیدگاهی که معتقدبه انتخاب ولی فقیه هستند معتقد به کشف ولی فقیه هستند .،به این معنا که ولی فقیه در جامعه وجود دارد وخبرگان باید وی را کشف کنند.هم چنین این جناح مشروعیت تمام نهادهای جامعه را از ولی فقیه می داند .در مقابل دیدگاهی که مشروعیت مجلس را از مردم می داند، این جناح مشروعیت آن را از ولایت فقیه می داند .بر این اساس این جناح نقش محدودی برای مجلس شورای اسلامی قائل است وآن را بازوی قانونگذاری و نظارت ولی فقیه می داند .
احزاب: فعالیت احزاب در نظر ایشان به صورت رایج در حکومتهای دموکراسی نخواهد بود. آیت اله حائری شیرازی که از لحاظ دیدگاه به جامعه روحانیت مبارز نزدیک است در این باره اظهار می دارد:
در جامعه ما، به جای ولایت احزاب، ولایت فقیه است. اگر احزاب بخواهند در کشور ما بیایند باید در چارچوب تفکر ما باشند. یعنی حزب یک خط و ولی فقیه یک خط دیگر نباشد .چون در آن صورت دو قطب به وجود می آید و حالت دایره به بیضی تبدیل می شود وثبات را از بین می برد.

سیاست خارجی: این جناح در سیاست خارجی معتقد به سیاست لیبرالی است :جامعه روحانیت مبارز در سیاست خارجی لیبرال و باز هستند .جامعه روحانیت مبارز تهران در بیانیه ای اعلام کرد :با همه کشورهای جهان که در موضع سلطه جویی نباشند، ارتباط متقابل و سود مند خواهیم داشت .

در خصوص رابطه با آمریکا این جناح هر گونه تماس مستقیم یا غیر مستقیم را با آمریکا رد می کند .جامعه روحانیت مبارز در بولتن خود از عده ای که سعی می نمایند باب مذاکره مستقیم و غیر مستقیم با آمریکا را باز کنند انتقاد می کند و آمریکارا دشمن شماره یک ایران می داند. (مرتجحی، ۱۳۷۷: ص۶۳)
دیدگاه های اقتصادی جامعه روحانیت مبارز:
خلاصه دیدگاه های اقتصادی این گروه را در موارد زیر می توان خلاصه کرد:
خصوصی سازی واحدهای تولیدی، حمایت از سیاست تعدیل اقتصادی، در تضادنبودن توسعه اقتصادی با ارزشها، تقدم عدالت اجتماعی بر توسعه، استراتژی صنعتی موردنظر این جناح جایگزینی واردات است، محوریت تجارت به عنوان الگوی توسعه، استفاده از منابع خارجی
خلاصه دیدگاه‌های فرهنگی جامعه روحانیت مبارز تهران
اعتقاد به وجود تهاجم فرهنگی، حمایت از کنترل دولت بر فعالیت های فرهنگی، حمایت از سیاست نظارت بر محصولات فرهنگی قبل از انتشار،حمایت از سیاست منع در مسائل فرهنگی، جانبداری از سیاست گرایش سنتی در سیاست فرهنگی، انجام فعالیت فرهنگی تحت نظارت روحانیون، حفظ ظاهر بر اساس دیدگاه های مورد قبول این جناح مورد تاکید قرار می گیرد .(مرتجحی،۱۳۷۷:ص۷۷)

ب) مجمع روحانیون مبارز

سال ۱۳۶۷ فرصت مناسبی برای تشکیل مجمع روحانیون مبارز تشخیص داده شد.چرا که با توقف فعالیت های دو جریان سیاسی وپرقدرت چون حزب جمهوری اسلامی وسازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، وجود تشکلی که خلا ناشی از این دو جریان را پرکند، بیش از پیش ضروری می نمود و این مجمع روحانیون مبارز بود که با تشخیص مناسب شرایط زمانی پا به عرصه سیاسی گذاشت .
انشعابیون از جامعه روحانیت مبارز به اتفاق جمعی دیگر از روحانیون که اکثریت قریب به اتفاق آنان ازمسئولان و دست اندر کاران دفتر امام خمینی بودند .مجمع روحانیون مبارز را تشکیل دادند که این اقدام با تایید امام خمینی رو به رو شد .ودر پاسخ به نامه موسسان مجمع فرمودند:
انشعاب تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل وایجاد تشکیلات جدید به معنای اختلاف نیست. (مجموعه بیانیه های روحانیون مبارز تهران، از فروردین۶۷ تاخرداد ۶۹، ص۶)
درسال ۱۳۶۸ تنها یک سال از قدرت فائقه بودن جناح چپ با رهبری مجمع روحانیون شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور به سمت تغییر و دگرکونی بود. با انجام اصلاحات دربازنگری در قانون اساسی وتغییرات بنیادی، چون حذف قیدمرجعیت از شرایط رهبری تمرکز اختیارات در قوه قضاییه وحذف نظام شورایی در آن وازهمه مهمتر حذف پست نخست وزیری و تمرکز اختیارات به دست رئس جمهور شرایط به گونه ای پیش می رفت که درخواست برای حضور هاشمی رفسنجانی برای ریاست جمهوری به یک خواست عمومی مبدل شد .به گونه ای که هر دو جریان جامعه روحانیت و مجمع روحانیون برای ریاست جمهوری از هاشمی رفسنجانی حمایت می کنند .
اعضای برجسته جامعه روحانیت مسولیت سه قوه کشور را عهده دار شدند و مجمع روحانیون مبارز حاشیه نشینی را انتخاب کرد وعمدتا اهتمام خود را بر انتقاد از عملکرد جناح راست و دولت هاشمی متمرکز کرد. روزنامه سلام در دوره حاشیه نشینی و غربت این جناح، نقش مهمی در سخن گویی بر عهده داشت . دوره بازگشت مجدد به قدرت این گروه نیز از دوم خرداد ۷۶ و در جریان هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با انتخاب محمد خاتمی، عضو موسس و شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز آغاز شد .که بعدها با اختلاف و انشعاب همراه شد .(دارابی،۱۳۹۰ :ص۳۱۸)

دیدگاه‌ها و مواضع سیاسی، اقتصادی مجمع روحانیون مبارز


فرم در حال بارگذاری ...

« منابع کارشناسی ارشد با موضوع تحلیل روابط ساده و چندگانه ...دانلود فایل های پایان نامه درباره : بررسی رابطه میان تورم ... »
 
مداحی های محرم