وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پروژه های پژوهشی در مورد بررسی رابطه ارزش ...

 
تاریخ: 28-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

ضرایب استاندارد

ضرایب غیر استاندارد

t

سطح معناداری

همنوایی

۳۵۳/۰-

۲۲۴/۰-

۵۳/۶-

۰۱/۰

همنوایی، پیشرفت

۴۲۲/۰-

۲۲۹/۰-

۳۸/۸-

۰۱/۰

همنوایی، پیشرفت، جهان­شمول­نگری

۱۳۶/۰

۳۱۱/۰

۰۲/۵

۰۱/۰

همنوایی، پیشرفت، جهان­شمول­نگری، سنت­گرایی

۳۳۶/۰-

۱۳۳/۰-

۵۳/۳-

۰۱/۰

همان­گونه که جدول فوق نشان می­دهد، ضرایب متغیرهای پیش ­بینی کننده باقیمانده در مدل معنادارند. بنابراین می­توان اضطراب مرگ را به ترتیب براساس متغیرهای همنوایی، پیشرفت، جهان­شمول­نگری، سنت­گرایی بطور معناداری پیش ­بینی کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل پنجم
بحث و نتیجه ­گیری
۵-۱- بحث و نتیجه ­گیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس و تعیین سهم هریک از ریخت­های ارزشی در پیش ­بینی میزان اضطراب مرگ و تعیین تفاوت در زنان و مردان در هریک از متغیرها می­باشد. برای تبیین روابط هریک از سوال­های پژوهش مورد بررسی قرار می­گیرند.
سوال اول: آیا ارزش­های شخصی و ادراک حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ رابطه دارد؟
یافته­های فصل چهار (جدول ۱۰-۴) حاکی از آن است که بین ارزش­های شخصی بصورت تک نشانگر و نیز مؤلفه­ های آن با اضطراب مرگ رابطه وجود دارد، بدین صورت که رابطه بین ارزش­های شخصی با اضطراب مرگ در سطح ۰۱/۰ معنادار و منفی می­باشد. ارزش­های شخصی نقش بسیار مهمی در زندگی افراد ایفا می­ کنند و تاثیر بارزی بر رفتار و عملکرد افراد دارند. مطالعات متعددی که در این زمینه انجام شده است، نشان داده که دخالت نظام ارزشی فرد در اغلب موقعیت­ها موثر است. با در نظر گرفتن این مساله که ارزش­ها، نگرش­ها علایق از جنبه­ های بسیار مهم شخصیت هستند، کیفیت زندگی و چگونگی رفتار و مناسبت­های افراد مستقیماً از نظام ارزشی و اصول اخلاقی که بدان پایبند هستند نشات می­گیرد. بسیاری از نظریه­پردازان مطرح نموده ­اند که ارزش ها به عنوان استانداردهای مطلوب هنگام قضاوت کردن در مورد رفتار، حوادث، موقع شکل گرفتن و بیان نگرش­ها و هنگام انتخاب و مستدل ساختن اعمال به کار می­روند. علاوه بر این ارزش­ها به صورت بارزی در سازگاری تحصیلی و شغلی، روابط بین­فردی، بهره­مندی از فعالیت­ها، در مورد ازدواج، انتخاب سبک زندگی و احتمالاً، در پیشگیری از ابتلا به برخی اختلالات روانی و سایر حوزه ­های مهم زندگی تاثیر می­گذارند (میرزاحسینی، ۱۳۷۶). از آنجا که ارزش­ها نگرش فرد را نسبت به رویدادها تعیین می­ کند بر نگرش وی نسبت به مرگ نیز می ­تواند موثر باشند. ارزش­ها دربرگیرنده مفاهیم متنوعی مانند آزادی، زندگی معنوی، امنیت و ثبات اجتماعی، خلاقیت، احترام به سنت، تنوع­طلبی، عدالت­خواهی، وفاداری، سخت­کوشی، تواضع، یاری­گری، اعتقادات مذهبی، مسئولیت­ پذیری و امور لذت بخش است که این ابعاد فرد را به سوی آفرینندگی، سرزندگی و اهداف والا سوق می­دهد که همه این­ها نقطه مقابل چیزی است که فرانکل (۱۹۷۸، به نقل از کوری، ۱۳۸۹) از آن تحت عنوان خلاء وجودی نام می برد. در واقع رابطه منفی بین ارزش­ها و اضطراب مرگ موید این حقیقت است که افرادی که به صورت هدفمند زندگی می­ کنند، و در جهت خود­شکوفایی و کمک به هم­نوعان گام برمی­دارند، مرگ را به عنوان یک امر طبیعی و قطعی در زندگی می­پذیرند و از آن هراسی ندارند . نتایج نشان داد که از بین ریخت­های ارزشی، همنوایی، لذت­طلبی و پیشرفت بالاترین همبستگی را اضطراب مرگ داشته اند. این نتایج را می­توان این گونه استنباط کرد که با توجه به اینکه جامعه ایران جامعه­ای جمع­گرا است، گروه و عضویت در آن از اهمیت و جایگاه ویژه­ای برخوردار است. در واقع حضور و احساس
تعلق به جمع و گروه و آرامش خاطر توام با آن سبب می­ شود که افراد بسیاری از هدف­های شخصی خود را فدای اهداف جمعی کنند. همنوایی با گروه­ ها، منفعت و سودمندی حاصل از عضویت در آن و تسکینی که فرد از بودن با دیگران و برقراری تعاملات اجتماعی بدست می ­آورد سبب کاهش استرس و اضطراب در فرد می­ شود. در پژوهش حاضر، نمونه مورد بررسی بیماران ام اس بودند و افراد بیمار با توجه به شرایط جسمی و روانی خود، احساس نیاز بیشتری به حضور در جمع و گروه و دریافت حمایت از سوی آن­ها دارند و همین موید بالا بودن ارزش همنوایی در این افراد و نیز پایین بودن اضطراب مرگ می­باشد. در ارتباط با لذت­گرایی و پیشرفت نیز می­توان گفت از آنجا که این دو ریخت دربرگیرنده مفاهیمی چون ارضای میل، خوشگذرانی، بلندپروازی و سخت­کوشی و دستیابی به هدف­ها هستند و این مولفه­ها فی­نفسه در تعارض با اضطراب و منجر به مشغولیت فرد با مسایل مرتبط با دنیا می­شوند از این رو می توان همبستگی منفی بالای این دو مولفه را با اضطراب مرگ تبیین کرد.
از طرف دیگر رابطه بین حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ نیز بررسی گردید که با توجه به نتایج بدست آمده در جدول ۴-۱۰ بین حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ رابطه معنادار منفی۸۶/۰-= r در سطح ۰۱/۰ مشاهده شد. حمایت اجتماعی به عنوان یکی از مکانیسم­های مقابله­ای عاطفه­نگر ، دارای قدرت بالقوه تأثیرگذار بر کیفیت زندگی است (ارسوی کارت و گولدو، ۲۰۰۵). درک بهره مندی از حمایت اجتماعی می تواند نقش مهمی را در طی مراحل پیشرفته بیماری ها نارسایی ایفا کرده، فرد را در مقابل تنش­های ناشی از بیماری محافظت نماید، نتایج روانی منفی ناشی از نقایص جسمانی را کاهش دهد و با ارتقای سازگاری، تحمل بیماری مزمن را تسهیل کندعلاوه بر این بورتون[۲۱۵] و همکاران (۲۰۰۴) معتقدند رضایت از حمایت اجتماعی با کاهش اضطراب و افسردگی و غلبه بر خودبیمارانگاری همراه بوده و افزایش اعتماد به نفس و گسترش روابط اجتماعی را به دنبال دارد. درک حمایت اجتماعی می تواند از بروز عوارض نامطلوب فیزیولوژیکی بیماری جلوگیری نموده، میزان مراقبت از خود را افزایش دهد، تأثیر مثبتی بر وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی فرد بر جای گذارد و در نهایت به افزایش عملکرد منجر شود. از طرفی حمایت اجتماعی از طریق محافظت و کاهش اثرات زیان­آور و وقایع استرس ­زا، نقش مهمی در حفظ سلامتی دارد، بنابراین حمایت اجتماعی بر روی شروع، پیشرفت و بهبود بیماری موثر است حمایت اجتماعی باعث کاهش آثار منفی استرس های فراوانی که از محیط و جامعه کسب می­ شود، می­گردد و به تبع آن بر کیفیت زندگی اثر مستقیم و مثبت خواهد داشت.همینطور با افزایش میزان حمایت اجتماعی از میزان مرگ و میر بیماران کاسته و بروز ناخوشی­های جسمی و روانی در افراد کمتر می­ شود. ثامتی(١٣٧۵) در مطالعه خود که تحت عنوان ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش حمایت اجتماعی و رابطه آن با فشارزاهای روانی بوده است ، نشان داد که بین حمایت اجتماعی و افسردگی و اضطراب رابطه منفی وجود دارد که با نتیجه تحقیق حاضر همسو است.
سوال دومآیا بین ادراک حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ در بیماران ام اس رابطه وجود دارد؟
طبق جدول ۴-۳ مشاهده شد که بین متغیرهای حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ در بیماران ام. اس همبستگی بالایی (۸۶/۰-) وجود دارد. در تبیین این نتیجه، می­توان به نقش حمایت اجتماعی در بیماری­ها پرداخت. ادراک حمایت اجتماعی، اطمینان فرد از این نکته است که فرد از قابلیت، دسترسی و کفایت انواع مختلف حمایت­ها (عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی) برخوردار می­ شود و رفتارهای کمک­کننده ­ای در مواقع نیاز فراهم خواهد شد.
کوهن و ویلز (۱۹۸۵) معتقدند که توجه و احترامی که افراد در خلال ارتباطات اجتماعی دریافت می­ کنند و احساس رضایت و بهزیستی حاصل از آن، می ­تواند به عنوان یک محافظ در مقابل مشکلات سلامت جسمی و روانی عمل کند. حمایت اجتماعی بر سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی اثرات مثبتی داشته، باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران می­ شود. حمایت اجتماعی در فرایند بیماری به فرد این اطمینان را می­دهد که از منابع ضروری حمایتی برخوردار است و این، از آسیب­زایی آن واقعه می­کاهد و توانایی فرد را در مقابله با آن بالا می­برد و تاثیر استرس ­زا را با تهیه راه­حل مساله یا کاهش اهمیت مساله درک شده و یا تسهیل رفتاری سالم تخفیف می­دهد(کمپل[۲۱۶]، ۲۰۰۴).
از آنجا که روابط اجتماعی مثبت و حمایت، اثرات مثبتی روی سلامتی فیزیکی و روانی بیماران دارد و لذا باعث می­ شود علایم بیماری و نشانه­ های اضطرابی در آن­ها از شدت کمتری برخوردار باشد. حمایت اجتماعی ، نقش مهمی در تسکین اثرات منفی بیماری بر بعد روانی بیماران دارد و با تجربه پریشانی کمتر، احساس کنترل بیشتر، بهبود اعتماد به نفس، کاهش اثرات حوادث منفی روی زندگی و بهبود کیفیت زندگی همراه می­باشد. پس می­توان نتیجه گرفت که علایم اضطرابی و افسردگی بیماران به وسیله­ میزان و کفایت حمایت اجتماعی در دسترس و اندازه­ شبکه اجتماعی تحت تاثیر قرار می­گیرد و بر رفتارهای بهداشتی و نتایج درمان­ها اثر گذاشته و سلامتی روانی بهتری را در بیماران ایجاد می­ کند. بر این اساس می­توان گفت که در این پژوهش ادراک حمایت اجتماعی منجر به شکل­ گیری نگرش مثبت و امیدواری بیشتری نسبت به درمان در بیماران و به تبع آن کاهش نشانه­ های اضطرابی از جمله اضطراب مرگ می­ شود. نتایج این بررسی با پژوهش خداپناهی و همکاران (۱۳۸۹)، حیدرزاده و همکاران (۱۳۸۸)، کوپمن و همکاران (۲۰۰۴) و توین من و همکاران (۲۰۰۶) همسو می­باشد.بنابراین می­توان وجود رابطه بین حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ را تبیین و پیش بینی کرد.
سوال سوم: آیا بین ارزش­های شخصی با اضطراب مرگ در بیماران ام اس رابطه وجود دارد؟
در جدول۴-۱۰ مشاهده شد که متغیر ارزش­های شخصی با اضطراب مرگ رابطه معنی­داری در سطح ۰۱/۰ دارند. همبستگی ارزش­های شخصی بصورت کلی (یک نشانگر) با اضطراب مرگ ۳۵/۰- r= می­باشد. همچنین در جدول۴-۱۰ مشاهده شد متغیرهای همنوایی، جهان­شمول­نگری، خودرهنموددهی، تحریک­طلبی، لذت­گرایی، پیشرفت و امنیت رابطه معنی­داری در سطح ۰۱/۰ و همچنین متغیرهای سنت­گرایی و خیرخواهی رابطه معنی­داری با اضطراب مرگ در سطح ۰۵/۰ دارند. اما بین متغیر قدرت با اضطراب مرگ رابطه معناداری مشاهده نشد. همبستگی این خرده مقیاس­ها به ترتیب عبارتند از: همنوایی ۳۵/۰- r= ، لذت­گرایی ۳۲/۰- r=، پیشرفت ۳۱/۰- r=، جهان­شمول­نگری ۲۷/۰- r=، خودرهنموددهی ۲۷/۰- r= ، تحریک­طلبی ۲۴/۰- r=، سنت­گرایی ۱۴/۰- r=، خیرخواهی ۱۲/۰- r= و امنیت ۱۱/۰- r= می­باشد.
طبق دیدگاه فرانکل (۱۹۷۸، به نقل از کوری، ۱۳۸۹) آفریدن معانی تازه در زندگی حتی در رنج­های دردناک می ­تواند زندگی را مطلوب و پذیرا کند و موضع فرد در قبال رویدادهای زندگی به معنایی که فرد برای آن رویدادها بر می­گزیند، وابسته است. فرانکل، یافتن معنا در زندگی را حاصل مشغولیت­ها می دانست. مشغولیت­ها، احساس تعهد نسبت به آفریدن، عشق ورزیدن، کارکردن و سازندگی است. یالوم (۱۳۹۰) نیز عقاید مذهبی و داشتن ارتباطات صمیمانه با اطرافیان را باعث کاهش نگرانی از مرگ می­داند. پس حضور در جامعه و انجام فعالیت های اجتماعی بخودی خود می ­تواند برای افراد به منزله راهی برای تسکین افسردگی و بی­معنایی باشد و افراد با برقراری روابط انسانی، خدمت به هم­نوعان، ابراز عشق، خلاقیت، عمل به باورهای دینی و انجام امور لذت بخش در پی سعادت و آرامش و معنای زندگی هستند. همبستگی منفی ارزش­ها با اضطراب مرگ در پژوهش حاضر را این گونه می­توان تبیین کردکه مفاهیمی مانند آزادی، توازن درونی، هدفداری زندگی، صلح جهانی، امنیت خانواده، عشق واقعی، زندگی متنوع، احترام، استقلال، باورهای دینی، بخشودگی ، وظیفه­ شناسی و یاریگری که همگی از مولفه­های ارزش­های شخصی هستند، در واقع نمودی از مشغولیت­هایی است که فرانکل به آن­ها اشاره می­ کند و این امور باعث می­شوند که افراد به جای ترس و نگرانی از مرگ دیدگاه مثبتی نسبت به دنیا داشته و به دنبال زندگی هدفمند باشند. در ارتباط با اینکه چرا مولفه قدرت رابطه معناداری با اضطراب مرگ نداشته است می­توان به تنوع دیدگاه افراد نسبت به مفهوم قدرت و نبودن مفهوم واحدی از آن اشاره کرد. همچنین کم بودن تعداد نمونه نیز می ­تواند بر عدم معناداری این این ریخت تاثیر گذار باشد. از آنجا که قدرت شامل مفاهیمی چون کنترل و سلطه بر دیگران، ثروت­اندوزی مالکیت و اقتدار و رهبری است این احتمال را که افراد گرایش محافظه ­کارانه­ای به خوب جلوه دادن خود و عدم تمایل به مادی­گرایی داشته اند را مد نظر قرار داد.


فرم در حال بارگذاری ...

« طراحی الگوی توسعه شبکه های دانش در صنعت ...منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه بررسی رابطه بین جهت ... »