وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه با فرمت word : خلیقی.دگرگونی نقوش در فرش ترکمن پس از پیروزی ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۳۹- نخستین کتاب جغرافیا به زبان فارسی در سده ۴ ه.ق است که به جغرافیای عمومی بویژه سرزمین های اسلامی پرداخته است.
۴۰- محمود بن حسین بن محمد کاشغری، زبان شناس، محقق و گردآورنده کامل ترین فرهنگ لغت ترکی در سده ۵ه.ق.
فصل سوم
روش
ساختارفرش ترکمن
مقدمه:
انسان شناسی هنر، شاخه ای از انسان شناسی فرهنگی است که بدنبال بررسی ابعاد فرهنگی هنراست. لذا برای انسان شناسان هنر، فرهنگ(شیوه زیست اجتماعی)، ابزاری است برای فهم نظام زیبا شناختی.مطالعات انسان شناسان بیشتر معطوف به تعریف هنر، کارکردهای گوناگون آن و پاسخ به این سوال است که چگونه اشکال هنری بازتاب جنبه های دیگر یک فرهنگ است؟ بر این اساس، پس از بیان جایگاه هنر و زیبایی در فرهنگ ترکمن،به موضوع های ذیل پرداخته می شود:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آیا در بین طوایف یموت و گوگلان، فرش به عنوان یک هنر تلقی میگردد؟
فرش در جوامع مورد نظر چه کارکردهایی دارد؟
چگونه فرش، جنبه های گوناگون فرهنگ ترکمن را نمایان میکند؟
۳-۱هنر:
تعاریف (هنری) بسته به اهداف معرفان متنوع است. از اینرو یک هنرمند تصویرساز احتمالاً هنر را وابسته به فرآیندی خلاقانه می داند و یک سیاستمدار بر جنبه های ارتباطی هنر که می تواند عقاید عموم را تحریک کند، تأکید دارد. مورخان هنر یا دانش پژوهان نیز متمرکز بر واکنش های احساسی محصولات هنری هستند. اگر چه یک تعریف جهانی مشترک برای واژه هنر وجود ندارد، انسان شناسان، هنر را بعنوان فرایند و محصول بکارگیری مهارت هایی ویژه برای هرگونه فعالیتی می دانند که ماده، صدا و یا حرکت را به یک فرم تبدیل کرده بطوریکه آن فرم، معنای زیباشناسانه ای برای مردم یک اجتماع داشته باشد.(Ferraro,2010:376)
ترکمنان، از دو معادل سونقُت «songut» و چپرچیلیک « cepercilik» به جای واژه هنر، استفاده می کنند. بر اساس تحقیقات انجام شده، واژه سونقت برای فرش کاربرد بیشتری دارد و چپرچیلیک را صفتی برای اشاره به هر گونه مهارت و توانایی شخص در عرصه فعالیت های زندگی فردی و اجتماعیمی دانند.
بر اساس مطالعات انسان شناسان، هیچ فرهنگی را نمی توان، بدون هنر متصور شد. دراکثر جوامع غیر صنعتی، هنر و هنرمند ، همچون تشریفات مذهبی بخشی از فعالیت های فرهنگی بشمار می آیند. چرا که آنها، بواسطه تصاویر و نشانه هایی سمبلیک، معنایی کلی از تفسیر جهان واقعی مدرک جامعه خود را به نمایش می گذارند.از اینرو، انسان شناسان در مطالعه و تحلیل هنر، مجموعه ای از رویکردهای زیبایی شناسی، روایت شناسی و تفسیر آثار را بکار می برند.۱
۳-۲ زیبایی:
هنر، در نهاد خود بحث زیبایی شناسی را به همراه دارد.زیبایی شناسی عنوانی است که هیچ تعریف ساده و پذیرفته شده جهانی از آن وجود ندارد. ریشه زبان شناسی آن در لغت نامه، بر خواسته از واژه «aisthetikos» به معنای قابل درک با حواس است. بنابراین از همان ابتدا ممکن است، زیبایی شناسی مظهر مفهوم ادراک، دانسته شود. شناخت یک چیز، از طریق حواس، بخصوص حس بینایی.(Bennett,2008:513)
هر جامعه دارای مجموعه ای از شاخص هایی است که تمایز هنر خوب و هنر بد یا میزان رضایت تجربه های زیبایی را نشان می دهد. در جوامع مدرن، آنچه به منزله هنر خوب تلقی می گردد تا حد زیادی توسط بنگاه های حرفه ای هنر که توسط منتقدین هنری تأسیس گردیده، موزه و پرسنل هنرستان، اساتید هنر و دیگرانی که عموماً زندگیشان آمیخته با هنر است، تعیین می شود. جوامع دیگر که احتمالاً فاقد مؤسسات حرفه ای هنر هستند، معیارهای هنریشان بیشتر تمایل به نظر عموم مردم دارد زیرا بوسیله عموم مردم حفظ می شود.(Ferraro,2010:377)
۳-۳بررسی جایگاه جوامع ترکمن بر اساس مطالعات انسان شناسی:
انسان شناسان هنر، جوامع را به دو دسته ابتدایی و پیچیده تقسیم می کنند. آنان از واژه های «ابتدایی، جامعه ساده، جامعه کوچک۲» برای اشاره به جوامعی که بطور بنیادین از جامعه مدرن متفاوت است، بهره می برند. جامعه کوچک، اشاره به جوامعی دارد که بر مبنای حقوق برابر، جمعیت کم، تکنولوژی ساده، نداشتن خط نوشتاری و محدودیت وجود نیروی کار متخصص در نظر گرفته می شوند. بالعکس هنر موجود در این جوامع، هنر جوامع پیچیده تر، پایدارتر، دارای معیارهای مشخص و جزیی ترِ ارزیابی و وابسته به طبقه برگزیدگان است.
برخی از ویژگی های هنر ابتدایی(بدوی) بر اساس مطالعات تامپسون، عبارت است از:
۱-عدم توانایی خواندن یا نوشتن
۲-زیستگاهی محدود
۳-انزوا
۴-فقدان تاریخ مکتوب
۵-سطح پایینی از دستاوردهای فنی
۶-روابط اجتماعی عمدتاً برپایه خویشاوندی
۷-غیر صنعتی
۸- نبود آثاری با ارزش ادبی و مکتوب
۹-همگنی نسبی(ازدواج خویشاوندی)
۱۰-محیط غیر شهری
۱۱-نداشتن حساب زمان(بطور عام و گسترده)
۱۲-اقتصاد کم درآمد
۱۳-نداشتن تخصص اقتصاد. (Thompson,2008:245)
این مطلب قابل ذکر است که تراکمه پیش از انقلاب دارای جامعه ای نیمه بسته، کم سواد، غیر صنعتی با زیستگاه های محدود بودند واینکه ارتباطات آنها عموماً توسط مردان و دربین خانوار انجام می شد.زنان و دختران نیز در محیط های بسته خانوادگی انجام وظیفه کرده و به تولید صنایع دستی اشتغال داشتند. فقدانمنابع تاریخی مکتوب وپایین بودن دست آوردهای فنی همراه با ازدواج های نسبی و درون گروهی، زندگی ترکمن ها را حتی در محیط های شهری بر اساس نظام سنتی- طایفه ایبرقرار می کرد.
پس از پیروزی انقلاب، با وجود زیر ساخت های فرهنگی و اجتماعی شکل گرفته، جریانات سیاسی و انقلابی موجب گردید، به یکباره، وضعیت اقتصادی و روابط اجتماعی تراکمه دگرگون شود ودست آوردهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با تحول مثبت مواجه گردد.
۳-۴تفاوت های عمده در فرم های هنری بین جوامع کوچک و پیچیده :
یک تفاوت ناشی از سبک زندگی و الگو های اسکان موجود در این جوامع است. زیرا جوامع کوچک، گرایش به جستجوی غذا ، گله داری یا تغییر مکان زراعی براساس الگوی سکونت گاه های عشایری و نیمه کوچ نشینی دارند. هنر موجود در این جوامع باید قابل حمل باشد. منطقی نیست از مردمی که اغلب در حرکتند، انتظار داشت که سنت هنری خود را همانند آثار هنری جوامع پیچیده در ایجاد مجسمه ها و بوم های نقاشی به ابعاد بسیار بزرگ، توسعه و بهبود ببخشند. در عوض، هنر در جوامع کوچک محدود به فرم هایی است که مردم در پشت دیوارهای صخره ای یا تخته سنگ ها به جای گذاشته اند یا شامل فرم هایی است که به آسانی می توانند با خود داشته باشند، همانند هنرهای نمایشی (آواز، رقص و داستان سرایی)؛ تزئینات بدن( جواهرات، نقاشی روی بدن، تاتو و تیغ زنی)؛ و تزئینات هنری روی مصنوعات کاربردی همچون سلاح ها، البسه و ظروف غذا.
دومین تفاوت مهم میان هنر جوامع پیچیده و جوامع کوچک، ریشه در تمایز سطوح مختلف اجتماعی دارد. همزمان با آغاز توسعه جوامع، بدنبال انقلاب نوسنگی، وظایف افراد تخصصی تر گردید و برخی از افراد از جستجو و جمع آوری روزانه غذا آزاد شدند. متعاقب رشد جوامع متمدن، شاهد ظهور صاحب نظرانی تمام وقت چون فلاسفه، روشنفکران، دانشمندان و منتقدین هنر هستیم که انرژی خود را در تعیین تمایز مابین هنر خوب و هنر بد صرف می کردند. معیارهای قضاوت زیبایی با تعاریف بسیار روشن و جزئی تر توسط متخصصان در جوامع پیچیده تر مطرح گشت. مطمئناً ملاک های زیبایی در جوامع کوچک نیز وجود دارد اما آنها کلی تر، مطلق تر و در سطح وسیعتری، میان کل جامعه انتشار دارد.
سومین تضاد عمده ناشی از تفاوت در تقسیم کار است. به عنوان یک قانون کلی، همانطور که جوامع تخصصی تر می شوند، لایه های اجتماعی با سطوح مختلفی از قدرت، منزلت و ثروت نیز بوجود می آید. منتقدین هنر که عهده دار بنا نهادن معیارهای زیبایی در جوامع پیچیده هستند، عضو همیشگی طبقات عالیرتبه و یا در استخدام ایشان هستند. بنابراین، هنر در جوامع پیچیده همراه با نخبگان است. نه تنها، کسانیکه تنظیم معیارها را برعهده دارند اغلب از برگزیدگان جامعه هستند بلکه هنر در جوامع پیچیده غالباً شخصی و توسط طبقات بالا کنترل می شود. علاوه بر این، در برخی از جوامع پیچیده، هنر به ستایش و در خدمت منافع طبقات بالای جامعه است. بالعکس، بدلیل آنکه جوامع کوچک خواهان تساوی مابین افراد جامعه است، هنر تمایل دارد دموکراتیک تر باشد تا تمام افراد بطور یکسان به آن دسترسی داشته باشند.
علاوه بر این سه تفاوت اساسی، در جوامع کوچک، هنر اغلب در جنبه های دیگر فرهنگ نیز حضور دارد. اگر چه ما هم می توانیم شاهد ارتباط هنر، کلام، مذهب در جامعه خودمان باشیم، در جوامع کوچک، هنر در دیگر سطوح فرهنگ نفوذ کرده. در حقیقت چون هنر بخش جدایی ناپذیر از کل فرهنگ است، بسیاری از جوامع کوچک حتی کلمه ای جداگانه برای هنر ندارند. به این دلیل که هنر در تمام شئون زندگی مردم نفوذ کرده و آنها هنر را مقوله ای منفک از زندگی خود تصور نمی کنند.در حقیقت، هنرمند دسته ای از اسباب و نشان های بصری و عرفی را برای نشان دادن درک ذهنی خود از جهان پیرامونش را به تصویر می کشد. تصویر ایجاد شده خود، نمایان گر جهان نیست، بلکه نمایش تصویری از جهان است که توسط ذهن او، شناخته و باز تاب یافته است.بر همین اساس، طرح های فرش ترکمن بازتاب سلیقه و زیبایی شناسی عمومی است نه فردی.هنرمند نمادهایی از مذهب، اسطوره، اعتقادات قومی و قبیله ای را در قالب نقوش فرش ارائه می داد.بطور کلی می توان امروزه، فرش را در فرهنگ ترکمن، شیءای اقتصادی و تجملی به شمار آورد. بافنده ترکمن امروز، تقاضای حاکم بر بازار و تجار راتعیین کننده طرح و رنگ قالیچه های خود می داند.
بررسی نقش هنر بر فرد و جامعه:
انسان شناسان، برای بدست آوردن فهم کاملتری از هنر، به بررسی نقشی که هنر برای فرد و جامعه ایفا می کند، می پردازند. این حقیقتی است که بیان هنری در هر جامعه اشاره به کارکرد آن در زندگی بشر دارد. دو رویکرد متفاوت کارکردگرایی که در این رساله به آن توجه شده، رویکرد مالینوسکی و رادکلیف براون است که در تحلیلمان از کارکرد هنر می تواند راهگشا باشد. مالینوسکی تمایل به تأکید بر این نکته داشت که چگونه کارکرد عناصر مختلف فرهنگی بر روی سلامت روانی فرد عمل می کند. رادکلیف براون، بالعکس، متمرکز بر این بود که چگونه یک عنصر فرهنگی منجر به رفاه و یا تداوم جامعه می شود.( Ferraro,2010:380)
۳-۵-۱ کارکردهای هنر۳
۳-۵-۱-۱ لذت حسی برای فرد:
همگان بر این مورد اتفاق نظر دارند که هنر منبع لذت شخصی برای هنرمند و مخاطب آن است و نیز سمبل های بکار رفته در اثر هنری می تواند برانگیزاننده واکنش های احساسی مثبت بشود. البته این امکان هم وجود دارد که هنر تأثیری معکوس در انگیختن احساسات منفی داشته باشد. این نظریه که بر جنبه های فردی کارکرد هنر تکیه دارد، در راستای نظریه مالینوفسکی قرار می گیرد.
۳-۵-۱-۲ یگانگی فرهنگی:
افزون بر تأثیر مثبتی که هنر برای فرد ایفا می کند، از دیگر کارکردهای هنر کمک به حفظ بقای جامعه است. همچنانکه انسان شناسان کارکردگرا به ما یادآوری می کنند، هنر با دیگر بخش های نظام اجتماعی ارتباط دارد. تنها با قدم گذاردن درون مسجد، کلیسا، کنیسه و معبد می توان به ارتباط هنر و مذهب پی برد. هنر در بسیاری از جوامع به منظور برانگیختن احساسات مثبت برای نظام های دولتی و تک رهبران سیاسی استفاده شده است. از اینرو، بر طبق نظر براون، هنر، کارکردی سامان دهنده و تداوم بخشدر اجتماع دارد.
۳-۵-۱-۳ هنر و ثبت تاریخ فرهنگی:
یکی از کارکردهای هنر، نشان دادن احساس مردم نسبت به هویت فرهنگی خود از طریق ترسیم گذشته است. استفاده از هنر و نقش کلیدی آن جهت پیوند گذشته با حال در تمام جوامع صادق است، اما در جوامع فاقد نوشتار، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. زیرا آنها هویت فرهنگی و تاریخی خود را از طریق دیدن و لمس کردن به نمایش می گذارند. در چنین جوامعی، هنرها، واسطی برای تفسیر و یادآوری واقعیت ها و افسانه های نیاکانشان بشمار می آیند.(Nanda,2007:421-422)اینکارکرداز هنر نیز، ناظر بر نظریه براون، نسبت به نقش هویت بخش یک عنصر فرهنگی، در جامعه است.


فرم در حال بارگذاری ...

« منابع کارشناسی ارشد در مورد مدل‌سازی سلامت سازمانی مطالعه موردی ...تاثیر فناوری اطلاعات بر رفتار حرفه ای حوزه ... »