وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود مطالب در مورد تحلیل و مقاسیه ی ساختاری ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

بیت اول :
عاشق شدم و دلم را از دست دادم، از آن بدتر هم این است که به معشوق نمی رسم، (انگار) سنگ می‎تراشم و گوهری نمی یابم. دل رفت : کنایه از عاشق شدم/بتر : بدتر/ بر دلبر نمی رسم : به وصال معشوق دست نمی یابم/کان می کنم : سنگ می تراشم/ گوهر: سنگ گرانبها و قیمتی/نمی رسم : جناس تام – تکرار، یعنی دسترسی نمی یابم/
بیت دوم :
غصه عشق معشوق، حال و هوای فقر و تنگدستی و نیازمندی را برایم ساخت، از این روی، به وصل معشوق توانمند و قدرتمند نمی رسم. درویش حال کرد : کنایه از حس نیازمندی را به من داد/ غم عشق او: اضافه توصیفی ، زان : مخفف از آن / وصال یار توانگر : اضافه توصیفی/توانگر : معشوق توانمند/
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بیت سوم :
بستان وصل در تمام زمانها پابرجاست. (ولی) من را هم راگم کردم و از دوری و فراق به آن دروازه وصل نمی رسم. باغ وصال : تشبیه صریح/ همه : قید/ حالها : زمانها، دوران ها – قید زمان/بدان : به آن/
بیت چهارم :
(گویی) وصال معشوق بسیار بلند و دور دست است. بله، آیا من چه گناهی کرده ام که به او (وصل معشوق) نمی رسم. وصال یار : اضافه تخصیصی / پایه بلند : جایگاه والا، مراد دوردست و غیر قابل دسترسی است/ جرم : گناه / بر نمی رسم : به او نمی رسم /
بیت پنجم :
اگربرای من وصل (رسیدن به معشوق) وجود ندارد، دوری و فراق معشوق وجود دارد، و من با این فراق کنار آمدم و آن را پذیرفتم وقتی که نمی توانم به وصل معشوق برسم. هجران و وصال : تضاد، مراعات نظیر/هست و نیست : تضاد/بساختم : سازش کردم، کنار آمدم، پذیرفتم/ دیگر : مراد وصال معشوق است نمی رسم . دست رسی پیدا نمی کنم / گر : مخفف : اگر است/ چو : وقتی/مرا : برای من / هجران یار : اضافه تخصیصی/
وزن غزل :
وزن غزل مفعول فاعلاتن مفعول فاعلن است . در بحر مضارع مثمن اخرب محذوب است.
قافیه :
کلمات قافیه در این غزل : (دلبر، گوهر، توانگر، در، بر، دیگر)می باشد و کلمه ردیف (نمی رسم) است.
ویژگی سبکی :
یعنی کلمات بصورت مخفف در غزل آورده شده که هم صورت قدیمی سبک ششم را دارد و هم با وزن شعر همگون می باشد. مانند : (بتر، لیک، زان، گمره، چه، گر، چو)و بطور کلی کلمات ساده طوری انتخاب شده و کنارهم قرار گرفتن که برای سهولت ترجمه معنی آن نیاز به داشتن درک درستی از ادبیات فارسی است که این امر در عین پیچیدگی زیباشناسی غزل، دلیل شیرینی و تنوع قابل تامل شدن اثر انوری شده است.

۴-۲-۲۸٫

کار جهان نگر که جفای که می کشم دل را به پیش عهد وفای که می کشم
این نعره های گرم زعشق که می زنم این آهمهای سرد برای که می کشم
بهر رضای دوست زدشمن جفا کشند چون دوست نیست بهررضای که می کشم
دل در هوای اوزجهانی کرانه کرد آخر نگویدم که هوای که می کشم
دل در هوای او زجهانی کرانه کرد آخر نگویدم که هوای که می کشم
ای روزگار عافیت آخر کجا شدی باری بیا ببین که برای که می کشم
شهریست انوری و شب و روز این غزل کار جهان نگر که جفای که می کشم
درون مایه اصلی غزل :
در این غزل کوتاه، عاشق بسیار ناراحت و رنجور از دست معشوق، به گله شکایت می پردازد. عاشق بسیار غریب و مظلوم افتاده است و از برای طلب دل بیقرارش جفا و سختی راه و طعنه دشمنان و فراق یار و بی‎وفایی او، را به جان خریده و تحمل کرده است، اما اکنون سوال عاشق این است که من عاشق تمام این سختی ها را در شب و روزهای بسیاری برای چه تحمل کردم؟
چرا معشوق و روزگار روی خوش و عافیت را به عاشق نشان نمی دهند. نمی شه گفت این غزل شکوایه است اما گویی هست و عاشق نا امید و عصبانی این حس را در غزل خویش جاری نموده است.
بافت معنایی و آرایه های ادبی:
بیت اول :
کار و دستگاه جهان را ببین که ستم و جور و جفای چه کسی را می کشم، و دلم را راضی و متمایل به وفاداری پیمان چه کسی می کنم. کار جهان : اضافه تخصیصی/ نگر: بین، نگاه کن، توجه کن/ جفا: ستم/که : مراد چه کسی است/می کشم : کنایه از تحمل می کنم / عهد وفا : پیمان وفاداری، اضافه توصیفی/
بیت دوم :
(من عاشق) این فریاد های داغ از برای عشق چه کسی سر می دهم؟ و این آههای سرد را برای چه کسی از سینه ام بیرون می فرستم؟نعره های گرم : فریادهای آتشین، اضافه توصیفی/آههایِ سرد : آه ناراحت کننده، اضافه توصیفی/که: جناس تکرار چه کسی/ می کشم : تحمّل می کنم/ این : حرف اشاره جناس تکرار /گرم و سرد : تضاد مراعات نظیر/ـ
بیت سوم :
بخاطر خشنودی معشوق، ستم و ظلم دشمن را تحمّل می کنم، ولی حالا که معشوق نیست بخاطر چه کسی تحمّل می کنم. بهر : به خاطر/ رضایِ دوست : رضایت معشوق، اضافه توصیفی/ ز : مخفف از/جفا: ستم/ چون : وقتی / بهرِ رضایِ : جناس تکرار / کِه می کشم : چه کسی تحمّل می کنم/
بیت چهارم :
دل (عاشق) در حال و هوای معشوق از جهانی کناره گرفت و بالاخره به من نمی گوید که این حال و هوا را به خاطر چه کسی دارم. هوای : جناس تکرار/ می کشم : تحمَل می کنم/
بیت پنجم :
ای دنیا بالاخره چه زمانی خوب و بهبود پیدا می کنی (اوضاع نیک می شود)بیا و ببین و تماشا کن که من برای چه کسی (اوضاع نامساعد) را تحمّل می کنم.
بیت ششم:
انوری برای خودش دنیایی بزرگ است و روز و شب این غزل کار دنیا را نگاه کن و ببین که جور و ستم چه کسی را تحمل می کنم. شهر : قید مکان / شب و روز : قید زمان، صنعت جمع / جهان : قید مکانجفای که : ستم چه کسی/ می کشم : تحمل می کنم/
وزن غزل :
وزن غزل مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن در بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف است.
قافیه:
کلمات قافیه عبارتند از : (جفای، وفای، برای، رضای، هوای، برای، جفای)می باشد و ردیف کلمه (که می‎کشم) است.
ویژگی سبکی :
در این غزل شاعر معشوق را بصورت نهان و مجهول و سوالی آورده است البته در کلمات قافیه، کل غزل در وصف معلول حال و مقام عاشق و علت که همان معشوق است بصورت مجهول و سوالی در قافیه آمده است. یعنی تمام کارهایی که عاشق می کند و بلاهایی که متحمل می شود برای معشوق است و اینگونه شاعر در مقام عاشق به معشوق خویش تلنگر می زند و تاکید می کند که تمام این کارهای عاشق که بی‎نتیجه مانده است علتی جز معشوق نیست. طبعاً این غزل هم از بسیاری آرایه های معنوی و صناعات ادبی برخوردار است.

۴-۲-۲۹٫

ای آرزوی جانم در آرزوی آنم کز هجر یک شکایت در گوش وصل خوانم
دانی چگونه باشم در محنتی چنینم زان پس که دیده باشی در دولتی چنانم
با دل به درد گفتم کاخر مرا نگویی کان خوشدلی کجا شد دل گفت می ندانم
آری گرت بیابم روزی به کام یابم ورنه چنانکه باشد زین روز درنمانم
گه گه به آب دیده خرسند کردمی دل کار آن چنان شد اکنون آن هم نمی توانم
من این همه ندانم دانم که می برآید جانم ز آرزویت، ای آرزوی جانم


فرم در حال بارگذاری ...

« فایل پایان نامه با فرمت word : پروژه های پژوهشی در مورد رابطه پاداش اجتماعی ...دانلود منابع تحقیقاتی : پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :بررسی نثر ... »
 
مداحی های محرم