۲
گرایش افراد به فعالیتهای تولیدی و سرمایه گذاری اقتصادی
۳
موجب ارتقای مهارت
۴
افزایش میزان درآمد
۵
تثبیت شغل
۶
کسب درآمد
۷
کاهش بیکاری در طول سال
۸
ثبات در آمد
۹
تنوع شغلی
۱۰
استفاده از وسایل مکانیزه
منبع: یافته های تحقیق
۱ـ ۱۰ ـ متغیرهای تحقیق
انواع متغیر تحقیق حاضر از نظر نقش شامل متغیر وابسته و مستقل می باشد.
۱ ـ ۱۰ ـ ۱ ـ متغیر مستقل
در تحقیق حاضر اعتبارات دریافت شده توسط خانوار های روستایی و همچنین ویژگی های فردی وام گیرندگان و عوامل اقتصادی به عنوان متغیر مستقل می باشد.
۱ـ ۱۰ ـ۲ـ متغیر وابسته
در تحقیق حاضر ایجاد اشتغال و نوع شغل های ایجاد شده توسط دریافت کنندگان وام به عنوان متغیر وابسته می باشد.
۱ـ ۱۱ ـ جامعه آماری
در هر بررسی آماری، مجموعه عناصر مورد نظر را جامعه می نامند. به عبارت دیگر جامعه مجموعه تمام مشاهدات ممکنی است که می توانند با تکرار یک آزمایش حاصل شوند، به طور کلی جامعه عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند.
جامعه آماری تحقیق حاضر شامل روستاهای شهرستان لنگرود می باشد. این شهرستان در سرشماری سال ۱۳۹۰ دارای۲۰۸ روستا می باشد که از این تعداد ۱۹۳ روستا دارای سکنه، ۱۴۸۴۲ خانوار و ۴۵۲۳۵ نفر جمعیت بوده است. با توجه به گستردگی منطقه مورد مطالعه و به منظور مطالعه دقیق، افراد با بهره گرفتن از روش سیستماتیک منظم انتخاب شدند. با توجه به موضوع تحقیق که در مورد وام های خود اشتغالی دریافتی می باشد، جهت تحلیل اثرات، تعداد افراد وام گیرنده که ۱۴۵۰ نفر بوده اند ۳۲۰ نفر و در دوره زمانی ۱۳۸۵ ـ ۱۳۹۱ مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تعیین تعداد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱ ـ ۱۲ ـ روش نمونه گیری
نمونه بخشی از جامعه تحت بررسی است که با روشی که از پیش تعیین شده است انتخاب می شود، به صورتی که می توان از این بخش، استنباطهایی درباره کل جامعه بدست آورد. انتخاب تعدادی از افراد، حوادث و اشیاء از یک جامعه تعریف شده به عنوان نماینده آن جامعه است. اولین قدم در نمونه گیری تعریف جامعه مورد نظر است و هدف نوعی نمونه گیری است که تمام افراد جامعه تحت انتخاب شدن شانس برابر داشته باشند.
نمونه گیری مشتمل بر گزینش واحد ها به روشی سیستماتیک و در نتیجه به صورت غیر تصادفی است. منظور از از این نوع نمونه گیری معمول، پخش کردن واحدها بطور یکنواخت بر روی چارچوب است. نمونه گیری منظم برای انتخاب یک نمونه از یک جامعه تعریف شده به کار می رود.
روش نمونه گیری در این تحقیق نمونه گیری سیستماتیک منظم می باشد.
۱ ـ ۱۳ ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
RB
Reactive Blue
آبی واکنش پذیر
SEM
scanning electron microscope
میکروسکوپ الکترونی روبشی
TEM
Transmission electron microscopy
میکروسکوپ الکترونی انتقالی
XPS
X-ray photoelectron spectroscopy
طیف سنجی فوتوالکترون اشعه X
VEM
Video electron microscopy
ویدئو الکترون میکروسکوپی
XRD
X-ray diffraction
پراش اشعه X
ZnOPFS
Zinc oxide Poly Ferric Sulfate
نانوذرات اکسید روی پیوند داده شده به پلی فریک سولفات
چکیده:
در مقاله حاضر به بررسی و مطالهی نوع جدیدی از مواد منعقدکننده پرداخته شده است و عملکرد فرایند انعقاد با بهره گرفتن از این نوع منعقدکننده مورد ارزیابی قرار گرفت. این نوع جدید، ترکیبی از نانوذرات اکسید روی و پلی فریک سولفات(ZnOPFS) است. ساختار نانوذرات اکسید روی به وسیله روشهای[۱]FTIR، [۲]XRD و TEM[3] تعیین شد و بر این اساس، مشخص گردید که ZnOPFS، ترکیب پیچیده و مختلطی است که عمدتا از نانوذرات اکسید روی و سولفات فریک تشکیل شده است. اثرات نسبت مولی روی/آهن(Zn/Fe) و (زمان) کهنگی[۴] بر pH و پتانسیل زتا[۵] نیز با بهره گرفتن از روشی معین مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدستآمده نشان داد که در فرایند بسپارش همزمان[۶]، یون روی می تواند مانع از شکل گیری انعقاد پلی فریک اسید[۷] و متعاقبا بهبود ثبات ZnOPFS شود. به علاوه، نتایج حاصله نشان داد که ZnOPFS به دلیل داشتن یون روی اضافی، می تواند توان خنثیسازی بارالکتریکی[۸] را در فرایند تعلیق دیاتومیت[۹] و فاضلابهای آلوده به مواد روغنی افرایش دهد. علاوه بر این، ZnOPFS از نظر انعقادی کارایی بهتری نسبت به پلیمرهای انعقادی متداول یعنی، پلی آکریل اسید[۱۰] و پلی روی سیلیکات سولفات[۱۱] در فاضلابهای آلوده به مواد روغنی دارد.
فصل اول
مقدمه:
نگرانیها در مورد مسائلی از قبیل کمبود منابع، افزایش آگاهی های زیستمحیطی و تبدیل شدن دغدغه مسائل زیستمحیطی به یک موضوع همگانی، موجب شده است تا بسیاری از شرکتها و تولیدکنندگان فردی به بررسی کارایی و انطباق زیستمحیطی فرآیندهای صنعتی خود بپردازند. تولید زباله به عنوان یکی از ناقلین مهم آلودگی، مرکز توجه بسیاری از مطالعات و طرحها بوده است. در خصوص پسماندهای مایع از قبیل آبهای آلوده به مواد روغنی، مشکل مضاعف، اتلاف منبعی حیاتی همچون آب و تخلیهی آلایندههای مضر به محیط زیست است که منجر به بهکار گیری روشهای مختلف کمینهسازی[۱۲] آبهای آلوده شده است که عبارتند از:
کاهش منابع[۱۳]:
در واقع، یکیاز راهبردهای کاهش آبهای آلوده با بیشترین تاثیر مستقیم زیستمحیطی، کاهش منابع است، که منظور از این، کاهش میزان آب مورد استفاده در فرآیندهای صنعتی و بنابراین، کاهش میزان آب تخلیه شده به عنوان پسماند است. این فرایند عمدتا شامل شناسایی فرایندهایی از قبیل شستوشو، خنکسازی و انحلال ترکیبات شیمیایی است که در آنها آب، عنصر اصلی است و نیز تعیین حداقل میزان آب لازم جهت تکمیل فرآیندهای مذکور است. کاهش جریان پسماندها، در پسماندهای مایع بالقوه مضری همچون آبهای آلوده به مواد روغنی که به دفع[۱۴] و تصفیه[۱۵]ی خاص نیاز دارند، نیز سبب کاهش فضای دفع و یا انرژی تصفیهی مورد نیاز جهت بیخطر سازی پسماندها میگردد. تمیز کردن سطوح با پارچه خشک حتی در کارهای روزمرهای همچون روغنکاری قطعات فلزی، موجب کاهش میزان آب و پسماندهای آلوده به مواد روغنی شده و باعث افزایش طول عمر بسیاری از روانکننده های روغنی می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بازیافت و استفاده مجدد[۱۶]:
راهبرد دوم جهت کاهش آبهای آلوده، بازیافت و استفاده مجدد از پسماندهای مایع مضر است که به فرآیندهای صنعتی این امکان را میدهد تا میزان آب سالم و پاکیزه مورد استفاده را به حداقل رسانده و به دنبال آن میزان آب آلودهی حاصله را کاهش دهند. برای مثال، لازم نیست که آب مورد نیاز جهت خنکسازی قطعات ماشین کاملا پاکیزه باشد تا کارکرد بهتر و موثرتری داشته باشد. بنابراین، استفاده از آب نسبتا آلوده جهت اهداف مختلف موجب کاهش کلی مصرف آب و تولید پسماند می شود و حتی در فرآیندهایی با مقیاس کوچکتر، برای تمیزکردن سطوح متعدد، استفاده از یک سطل آب به جای بازگذاشتن آب(آب جاری)، مصرف آب و حجم آب آلوده به مواد روغنی ایجادشده را به طور قابل توجهی کاهش میدهد.
۲۰۰۰-۲۰۱۴
حوادث رانندگی قابل پیشگیری هستند
پس از آن در تحقیقات صورت گرفته در زمینه عوامل بروز تصادفات، این چنین نتیجه گیری شد که سوانح رانندگی پدیدهای هستند که از ترکیب و به هم پیوستن چندین عامل اصلی و عوامل کمک کننده در بروز تصادفات رخ می دهند به این مفهوم که خطاهای انسانی با شرایط جاده و محیط و عوامل وسیله نقلیه ترکیب شده و منجر به رخداد سوانح میگردند. به بیان دیگر هیچ از عوامل سه گانه صلاحیت و شایستگی راننده یا عابر، طراحی مناسب وسیله نقلیه و رعایت استانداردها در طر احی راه به تنهایی باعث ارتقای ایمنی نشده بلکه همواره ترکیبی از سه عامل در رانندگی ایمن و پیشگیری از تصادفات نقش ایفا می کند. در اغلب مطالعات و نیز برنامه های ارتقای سطح ایمنی در کشورهای توسعه یافته و حتی در بعضی از کشورهای در حال توسعه عوامل موثر در رخداد تصادفات به صورت ترکیبی در نظر گرفته میشوند و بررسی تفکیک عوامل تصادفات حتی به صورت ترکیبی از اوایل دهه ۱۹۹۰ کمتر مورد کاربرد قرار گرفته و راهبرد برنامه ریزان ایمنی مبتنی بر اجرای همزمان تمامی برنامه های تدوین شده ارتقای سطح ایمنی حمل ونقل و کاهش تصادفات بوده است.
این دیدگاه قدیمی مدتهاست که در ایران حاکم بوده و در رویکرد مدیریت ایمنی جادهای کشور همواره تفکیک عوامل تاثیرگذار بر وقوع تصادفات مورد تاکید بوده تا به تناسب هر عامل به خصوص دو عامل راه و وسیله نقلیه بتوان میزان مشارکت و سرمایه گذاری لازم و گاهی نیز میزان تقصیر و مسؤولیت نهادهای مسؤول در وقوع تصادفات و تلفات را تعیین نمود. مطابق منطق جاری در ایران توسط مراجع مختلف برای هر عاملی سهمی از ۱۰۰ درصد اعلام می شود و افزایش سهم یک یا دو عامل باید لزوما به کاهش سهم عامل یا عوامل دیگر بینجامد. در شرایط یکسان احتمال افزایش یا کاهش میزان دخالت همزمان هرسه عامل می تواند وجود داشته باشد. اما بطورکلی میتوان به شکل ذیل نشان داد(۳۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱۲%
۳۴%
۹۳%
شکل۲-۱- ماهیت ترکیبی عوامل مؤثر در تصادفات
به طور کلی، عوامل اصلی مؤثر بر تصادفات را میتوان به چهار گروه شامل جاده (ویژگی هندسی راه، خصوصیات جریان ترافیک)، خودرو (توانایی وسیله نقلیه و نقص فنی قطعات)، عوامل انسانی (خصوصیات راننده، رفتارراننده و توانایی فیزیولوژیکی و روحی راننده) و محیط (شرایط جوی، شرایط محیطی و عوامل اقلیمی) تقسیم بندی کرد که این عوامل به صورت زنجیره وار به یکدیگر متصل میباشند. در شکل زیر یک زنجیره ای از عوامل که در وقوع تصادفات مؤثر میباشند آورده شده است. همانطور که در نشان داده شده این عوامل با تأثیرات متقابل بر یکدیگر در وقوع تصادفات مؤثر میباشند و اگر یکی از این عوامل دچار ناپایداری شود، این چرخه دچار تزلزل شده و تشدید این ناپایداری باعث وقوع تصادف می شود.
شکل۲-۲- زنجیرهای از عوامل مؤثر بر تصادفات (چانگ و همکاران، ۲۰۰۱)
با توجه به گستردگی، فراگیری و اهمیت، فعالیت حمل و نقل از چهار عامل اصلی، انسان، خودرو، راه و عوامل محیطی تشکیل می شود. بنابراین با وجود این عوامل چهارگانه، مسالهای به نام تصادفات جادهای وجود خواهد داشت. بنابراین رویکرد ایمنی صرفا بر پایه سهم عوامل موثر در تصادفات با مشکلات و محدودیتهای نظری و کاربردی متعددی مواجه بوده و نمیتواند به عنوان مبنای یک حرکت هماهنگ و یکپارچه در کاهش چشمگیر تلفات جادهای ملاک عمل قرار گیرد. به طور کلی، عوامل اصلی موثر بر تصادفات جادهای در چهار گروه عوامل انسانی، خودرو، جاده و شرایط محیطی و عوامل اقلیمی قابل بررسی است.
۲-۱-۴- ۱- نقش عامل انسانی در تصادفات جادهای
رفتار، مفهومی است که به طریقی با انتظارات مشترک اعضای یک جامعه سازگاری دارد و بیشتر افراد آن را پسندیده و درست میدانند. به همین دلیل رفتار رانندگان در جامعه بسیار مهم و تاثیر گذار خواهد بود. رفتار رانندگی به رفتاری گفته می شود که راننده به صورت الگویی برای رانندگی خود انتخاب می کند. رفتار رانندگان را میتوان به رفتار اجتماعی و رفتار غیر اجتماعی تقسیم بندی کرد. تعیین رفتار مناسب رانندگان بر حسب شرایط مختلفی صورت میگیرد. یکی قوانین و مقررات موجود و رسمی در جامعه و دیگر هنجارهای بومی و عرفی آن جامعه است. بر اساس رفتار رانندگان هر کدام از این شرایط میتوانند تعیین کننده برای رفتار مناسب رانندگان باشند. رفتار رانندگی آن دسته از رفتارهایی را شامل میشود که مورد قبول جامعه بوده و با قوانین و هنجارهای جامعه مطابقت داشته باشد. این نوع از رفتارها سازنده و در جهت پیشبرد اهداف رفتار رانندگان است.
در فرهنگ ترافیک عامل انسان، راننده خودرو و عابران پیاده را شامل می شود. و همواره این عامل بیشترین نقش را در حوادث به خود اختصاص داده است. از عوامل اصلی بروز تصادفات با علت انسان میتوان به خصوصیات فردی راننده، تخلفات رانندگی، اختلالات روحی و روانی، خستگی و خواب آلودگی، معلولیت، کمبود آموزشهای لازم برای رعایت مسایل ایمنی، کمبود عوامل نظارت بر نیروی انسانی اشاره کرد.
سهم افراد و نقش عامل انسانی تاثیر گذار در ایمنی راه و وقوع تصادفات نزدیک به ۹۰ درصد است(۳۷) در حالی که برخی مطالعات گذشته سهم عامل انسانی خبر از عددی حداقل برابر با ۷۰ درصد می دهد(۳۸). با توجه به اینکه علت اصلی ۷۰ درصد از حوادث رانندگی از خطای عامل انسانی نشأت می گیرد(۳۹) آمارهای جدید نشان می دهد ۷۵ درصد حوادث جادهها مربوط به شخصیت انسان است(۴۰).
واکاوی تصادفهای ایران نشان میدهد که مهمترین عامل بروز تصادف های ایران عامل انسانی است و در ۹۰ تا ۹۵درصد از تصادفات، عملکرد انسان ها یک عامل اصلی یا یک عامل کمک کننده است. همچنین بسیاری از تصادفات وسایل نقلیه، نتیجه بد عمل کردن یا رفتار نادرست رانندگی دانسته شده است (۴۱). از میان اعمال ناایمن رانندگان از نظر فراوانی صحبت کردن راننده و یا با راننده در هنگام رانندگی (%۷/۲۲) سرعت بیش از حد (%۵/۹) و عدم رعایت فاصله کافی با اتومبیل جلویی (%۱/۹) در ردههای اول تا سوم قرار گرفتند. همچنین نسبت اعمال نا ایمن در روز و شب به ترتیب ۴۴ درصد و ۸/۲۱ درصد می باشد. (۴۲).
از سوی دیگر رفتار نامناسب رانندگان، رفتارهای نا امن و ناهنجار هستند که با قوانین و معیارهای وضع شده برای رانندگی مطابقت نداشته و مورد قبول جامعه نیستند. اغلب پیامدهای منفی که مهمترین آن آثار حاصل از سوانح رانندگی و تصادفات میباشد را برای عامل انسانی که مرتکب این رفتارها میشوند به همراه دارند. در واقع عامل انسانی، راننده وسیله نقلیه و عابر پیاده را شامل می شود و همواره این عامل بیشترین نقش را در تصادفات به خود اختصاص داده است. اما بررسی نشان میدهد نقش رانندگان و رفتار آنها بسیار پر رنگتر است.
نحوه رانندگی نمونه ای بارز از رفتار رانندگان است، چراکه رعایت قانون و مقررات، احترام به حقوق دیگران، افزایش آستانه تحمل و میزان سلامت خودرو و ایجاد فضای آرام برای سرنشینان و رانندگان دیگر، همگی نمونههایی از رفتار رانندگان است که هنگام رانندگی ناخودآگاه از شخصیت واقعی او منعکس می شود. بنابراین برای اصلاح رفتارهای رانندگی، بدون آگاهی از وضعیت نگرش، رفتارها و نحوه رانندگی امکان پذیر نیست.
نحوه رانندگی با خودرو، نشان دهنده وجوه مختلف شخصیتی، رفتاری و درک اجتماعی یک انسان میباشد. در واقع نحوه رانندگی نمونه ای بارز از اخلاق اجتماعی اشخاص است. رفتار رانندگان به عنوان یکی از اصول اصلی سلامتی و ایمنی همگانی مطرح است. رانندگی، یعنی رعایت روابط اجتماعی، قوانین، مقررات و رعایت حقوق و حریم دیگران است. در نتیجه بایستی رفتار مناسب رانندگی را در میان تمامی اقشار جامعه توسعه داد.
۲-۱-۴-۲- نقش خودرو درتصادفات جادهای
امروزه برنامه هایی برای واپایش و کاهش آسیبهای حمل و نقل، از مهمترین راهکارها محسوب میشوند. با گسترش شهرگرایی و شهرنشینی و رشد سریع جمعیت، به همراه تولید انبوه خودرو، ساختار راه ها و جادهها دستخوش تغییرات اساسی گردید و تراکم و اندازه برخی از آنها به چند برابر افزایش یافت. اکنون بروز بحران های مختلف در حمل و نقل، از جمله بحران در دسترسیها و ترافیک، باعث شده که افزایش مشکلات حمل و نقل از جمله تصادفات جادهای، به عنوان یکی از اصلی ترین دغدغه های جوامع امروزی مطرح باشد.
خودرو به عنوان پایه ایجاد حرکت در شبکه حمل و نقل، نقش انکار ناپذیری در شکل گیری و نیز کیفیت بهره برداری از سامانه حمل و نقل جادهای دارد. به همین ترتیب، خودرو در شکل گیری تصادفات جادهای نیز بسیار موثر است. نقص فنی خودرو و استفاده نادرست از آن می تواند در ایجاد حوادث یا تشدید حادثه ایجاد شده توسط عوامل دیگر تاثیر گذار باشد.
پیشبینی میشود تا ده سال آینده که تعداد خودرو به ۲۰ میلیون بالغ میگردد کشور با مشکل جدی روبرو خواهد شد. در حال حاضر حداقل خسارات ناشی از حوادث جادهای در ایران ۷ هزار میلیارد تومان در سال است(۴۳). تصادفات جادهای به دلیل خصوصیات ویژه خود از جمله فراوانی بالا، شدت زیاد و بخت درگیر شدن مستقیم تمامی افراد جامعه در آن، از اهمیت ویژهای برخوردارند. در صد بالایی از مرگ و میرهای ناخواسته را حوادث ناشی از تصادفات جادهای شامل و سبب به وجود آمدن خسارت مالی زیاد و قابل توجهی می شود. به طوریکه تصادفات جادهای دومین علت مرگ و میر(بعد از بیماریهای قلب و عروق)را به خود اختصاص میدهد.
خودرو به دلیل خصوصیات ویژهای که دارد به عنوان متداولترین، رایجترین و آسانترین روش و شیوه برای جابجایی کالا و مسافر است. این میزان حمل و نقل جادهای، سوانح و حوادثی را نیز در پی داشته است که بسیاری از این حوادث با تلفات شدید انسانی همراه بوده و باعث هدر روی منابع و سرمایه ها شده است. واپایش و کاهش حوادث ناشی از تصادفات جادهای امری مهم و ضروری است. این امر مستلزم شناسایی عوامل ایجاد کننده تصادفات جاده ای به ویژه خودرو است.
هیچ حادثه و سانحهای به خودی خود اتفاق نمیافتد. بلکه علل یا عواملی در ایجاد آن دخالت دارند. سوانح و حوادث جادهای به عنوان وقایعی قابل پیش بینی و پیگیری، یکی از مهمترین چالشهای حمل و نقل محسوب می شوند. مسایل و مشکلات سوانح و حوادث جادهای در گذشته در الویتهای اصلی قرار نگرفته و اهمیت کمتری به آن داده شده است. تصادفات جادهای ایجاد شده در جوامع، تهدیدی جدی برای محیط و سلامت انسان به شمار میرود. با از میان برداشتن یا اصلاح این عوامل، احتمال حوادث را از بین خواهد رفت. هرچه این عوامل بهتر شناخته شوند در اعمال روش جلوگیری از تصادفات جادهای موفقیت بیشتری حاصل خواهد شد.
تصادفات جادهای همواره یکی از علل بروز مشکلات، حوادث ترافیکی در جوامع امروزی میباشد در بروز تصادفات جادهای، عوامل محیطی کنترلی و عدم تناسب جاده ها با شمار خودروها نیز دخیل میباشند. بنابراین نیاز به تغییر در شیوه زندگی به سمت آگاهی و جلوگیری تصادفات جادهای برای همه مردم تغییر عمده و مطلوبی است. در نهایت آنکه میتوان با شناخت عوامل بروز تصادفات جادهای در هر مرحله از فرایند، نسبت به کاهش آن اقدام کرد. با این کار ضمن کاهش تصادفات جادهای از به خطر افتادن سلامت انسانی جلوگیری نموده و علاوه بر بهینه نمودن امکانات موجود در جهت حفظ سلامت جامعه گام مهم و اساسی برداشت.
۲-۱-۴- ۳- نقش جاده در تصادفات جادهای
جادهها بر جوامع انسانی در زمینههای زیادی تاثیرگذار است. جادهها به عنوان زیرساختهای جوامع به طور وسیعی در همه مناطق زمین گسترده شدهاند. وظیفه اولیه جادهها، آسانسازی حمل و نقل در مناطق مختلف است. اما همین ابزار ایجاد ارتباط، هم اکنون با گسترش حمل و نقل به چهرهای مخرب تبدیل شده است. مجموع مساحتی که راهها و جادهها در روی زمین میپوشانند بطور کلی زیاد نیست، اما اثرات آن بسیار فراوان بوده و در مکانهایی که احاطه میکنند همچنان بیشتر میشود؛ که مهمترین آن تصادفات جادهای است.
تصادفات جادهای یکی از شایع ترین سوانح و حوادث است که ضمن آسیبهای مختلف، سالانه جان بسیاری از مردم را در به خطر میاندازد. کشور ما نیز، از این نظر یکی از کشورهای دارای بیشترین موارد تصادف و مرگ و میر و ناشی از سوانح و حوادث جادهای است. با توجه به اینکه عامل جاده در کنار دو عامل انسان و خودرو در وقوع تصادفات جاده ای نقش موثری دارد، بنابراین ایمن سازی مطلوب و مناسب جادهها از طریق اصلاح طرح هندسی راه، ساماندهی بافت سطح جاده، نصب علایم و تجهیزات ایمنی در کاهش تصادفات حایز اهمیت است.
با وجود اینکه ایران کمتر از یک صدم جمعیت جهان را به خود اختصاص داده بیش از یک چهلم از حوادث ترافیکی را به خود اختصاص داده است. در حالی که میزان بروز مرگ ناشی از حوادث مربوط به حمل و نقل در جهان ۸.۲۰ درصد از کل مرگ و میرها را به خود اختصاص میدهد(۴۴).
حوادث و سوانح اگرچه در رتبه دوم علل مرگ و میر قرار دارند اما با توجه به اینکه میانگین سنی افراد فوت شده ۳۵ سال است، بیش از نیمی از سالهای از دست رفته عمر در سال تنها ناشی از این دلیل است (۴۵). بر پایه تحقیقات انجام شده وزارت بهداشت؛ مرکز آمار ایران و برخی از محققین دانشگاه های علوم پزشکی انجام گرفته است. در تمامی تحقیقات ۲۷ سال گذشته سوانح در رتبه دوم علت مرگ و میر قرار داشته است(۴۶). بر به علاوه تحقیقات دیگری نیز در همین زمینه توسط وزارت بهداشت، در ایران در گروه های سنی یک ماه تا ۵۰ سال مهمترین علت مرگ، حوادث غیر عمدی است و در راس همه حوادث، سوانح ترافیکی قرار دارد(۴۷).
بررسی روند علتهای مرگ در مدت ۲۳ سال اخیر، نشان میدهد که مرگ به علت بیماریهای واگیردار سیر نزولی و به علت بیماریهای غیر واگیر به ویژه سوانح و حوادث سیر صعودی داشته است(۴۸). میتوان علت بالا بودن مرگ و میر بر اثر حوادث و سوانح و سیر افزایشی آن را ناشی از افزایش وسایل نقلیه و حرکت به سوی صنعتی شدن در سالهای اخیر و حوادث ناشی از آنها بدون بالا بردن استاندارد زندگی در شرایط جدید دانست (۴۹). ترافیک و مشکلات مربوط به آن یکی از مهمترین مسایل جوامع صنعتی است از ٩٢٠٠٠٠٠ حادثه منجر به جرح، ٢٠٠٠٠٠٠ مورد آن مربوط به حوادث ترافیکی و به ازای هر ١٠٠٠٠ وسیله نقلیه، ٣٢ مورد مرگ ناشی از تصادفات در ایران به وقوع میپیوندد. در ایران آمار تصادفات رانندگی روندی رو به افزایش داشته به طوری که رشدی ١٠درصدی دارد و میزان مرگهای حوادث رانندگی، ١۵ برابر کشورهای توسعه یافته است(۵۰).
حمل و نقل یکی از هدفهای عمده زیر بنایی، برای افزایش و بهبود کیفیت زندگی به شمار میرود. از این رو حمل و نقل، آثار متفاوت زیادی بر تصادفات و حوادث جادهای وارد ساخته و با گسترش آن به چهرهای ناسازگار برای جوامع انسانی شده وآن را با خطری جدی مواجه کرده است. تصادفات جادهای از جمله عوامل مختل کننده حمل و نقل به شمار آمده و به روشهای گوناگونی میتواند آثار زیانباری بر زندگی انسانها بگذارد. روند رو به رشد توسعه و فعالیتهای مختلف انسانی در امر حمل و نقل، منجر به افزایش تصادفات جادهای گردیده است.
همچنین جادههای نا امن، در کنار عواملی مانند عامل انسانی، ناوگان حمل و نقل فرسوده، نبود تجهیزات ایمنی کافی، امداددهی نامناسب و … از مهمترین عوامل سبب ساز تصادفات میباشد. در نتیجه جادهها نقش اصلی را در ایجاد و از آن مهمتر در جلوگیری از تصادفات جادهای دارد. با توجه به اینکه جاده از مهمترین علت تصادفات جادهای میباشد. جابجایی و آمد و شد خودروها در جادهها، نقش عمدهای در بروز تصادفات دارند. در واقع کم و کیف راه ها و جادهها تاثیر بسزایی در کاهش یا افزایش تصادفات دارد. چگونگی طراحی محیط جاده نقش مهم و اساسی در شیوه راهبرد رانندگی دارد. بنابراین طراحی محیط جاده در این شیوه بر رانندگی تأثیر خواهد داشت. انتخاب درست یک مسیر مورد نظر، حرکات رانندگی را تحت تاثیر خواهد گذاشت.
در سطح مهارت هدایت خودرو، محیط جاده در عملکرد رانندگی تأثیر فراوان دارد. در این شیوه هدایت وسیله نقلیه به تجارب و مهارت قبلی راننده و استفاده از تجاربی که برای او موفقتر بوده بستگی دارد. راننده شیوهای از رانندگی را انتخاب می کند که طبق مقررات باشد و واکنشهای حساب شده و ثابتی را خواهد داشت. حرکات او براساس قوانین و مقرراتی است که بر اساس نوع جاده پس از تجارب به ذهن خود سپرده است و جزو رفتار رانندگی او شده است. در شیوه کنترل نیز طراحی جاده نقش مهمی دارد. به علت این که مجموعه فرایند رانندگی یک امر ترکیبی است و مانند یک عادت بدون کنترل یا به طور غیرآگاه انجام می شود، واضح است که باید مشکل طراحی جاده با نیاز راننده مطابقت داشته باشد تا این وظیفه به طور خودکار انجام شود(۵۱).
جادهها در تصادفات بسیار موثر هستند. جاده استاندارد هم می تواند در کاهش تصادفات نقش مهمی ایفا کند. متاسفانه ۲۰ درصد حوادث جادهای در ایران به دلیل وضعیت نا مناسب جادهها و نامناسب بودن تجهیزات فنی خودرو ها بوده است. آنچه در مورد کاهش حوادث جادهای نقش به سزایی دارد ایمن بودن جادهها است و تا زمانی که این امر محقق نشود همچنان شاهد آمار بالای تصادفات، مجروحان و قربانیان ناشی از حوادث جادهای در دنیا خواهیم بود. در واقع در مورد ایمنی جادهها، هزینه های بالای ایمن کردن جادهها سبب شده است که کمتر کشورها به سمت این موضوع در نگاه کلان گام بردارند(۵۲)
تجزیه و تحلیل آمار تصادفات کشور نشان داده است که عامل اصلی حدود ۲۲ درصد از تصادفات در راه ها را نقص راه تشکیل میدهد و همچنین در ۷۳.۸ درصد تصادفات منجر به مرگ، کم عرض بودن جادهها نیز نقش داشته است. میزان اثر سرمایه گذاری در زیرساختهای جادهای نیز در کوتاه مدت ۱۷ درصد و در بلندمدت ۴۷ درصد را نشان میدهد.(۵۳)
از آنجایی که جادهها یکی از اجزای مهم در زیر ساخت بوده؛ میتوان با ارائه خدمات مناسب در زمینه حمل و نقل شرایط لازم و کافی را در هماهنگی با شرایط موجود فراهم نمود.جاده در تصادفات جادهای نقش برجستهای داشته و از جنبه های مختلف آثار قابل ملاحظهای در محیط بجا می گذارد. چنانچه این سامانه دچار برنامه ریزی اصولی و منطقی شود، میتوان از تحمیل آثار زیان آور تصادفات جادهای به جوامع بشری جلوگیری کرد.
اصلاح و تغییرات اساسی در جاده، باعث تغییر رفتار و بهبود وضعیت آمد و شد خودروها خواهد شد. هر چه امکانات خودروها مناسب تر باشد، سبب کاهش تصادفات و افزایش ایمنی آمد و شد خواهد شد. ایجاد و نهادینه نمودن اصلاحات و تغییرات اساسی در جاده، چگونگی آمد و شد در جادهها و استفاده از خودروهای مناسب موجب افزایش ایمنی تردد و حمل و نقل جادهای می شود. بنابراین یافتن روشهای اصلاح وضعیت جادهها و بهبود کیفیت خودروها از جمله عوامل موثر در بهبود عملکرد و کاهش تصادفات جادهای است.
۲-۱-۴- ۴- نقش شرایط محیطی و عوامل اقلیمی در تصادفات جادهای
تصادفات جادهای از عوامل بسیار مهم مرگ و میر و آسیبهای شدید جانی و مالی به شمار آمده که جوامع بشری را به شدت مورد تهدید قرار می دهند. عوامل متعددی ممکن است در بروز تصادفات جادهای نقش داشته باشند که از جمله این عوامل میتوان به شرایط محیطی و عوامل اقلیمی اشاره کرد. در واقع بروز برخی تصادفات جادهای به میزان قابل توجهی به شرایط محیطی و عوامل اقلیمی در لحظات تصادف مربوط است. این تنها عاملی است که قابل واپایش نبوده ولی بهبود عوامل دیگر، می تواند تا میزان قابل قبولی تاثیر عوامل در تصادفات رانندگی را کمرنگ کند. مشخصات آب و هوایی و عوامل طبیعی در تصادفات رانندگی نقش بسزایی دارند.
تنوع اقلیمی سبب شده اند که استان در معرض انواع مخاطرات طبیعی قرار گیرد. از میان این عوامل، که ایمنی و پایداری حمل و نقل جادهای را تحت تأثیر قرار می دهند؛ میتوان به عوامل محیطی و اقلیمی اشاره کرد. این عوامل، درصد بالایی از مخاطرات طبیعی و محیطی را ایجاد می کنند. از این رو میتوان گفت تصادفات جادهای برآیندی از عامل جاده و عوامل طبیعی است. بنابراین مساله تعیین آثار مخاطرات طبیعی و عوامل اقلیمی بر شدت و شمار تصادفات جادهای بسیار مهم است.
یکی از عواملی که ایمنی و پایداری حمل و نقل را تحت تأثیر قرار میدهد، وقوع پدیده های اقلیمی و مخاطرات طبیعی و محیطی است. آب و هوا نامساعد، ایمنی جادههـا به مخـاطره میافتد. سطوح لغزنده جادهها، دقت در راننــدگی را کاهش میدهد و وزش بادهای شدید ممکن است به خودرو ها آسیب برساند. همچنین ریزش برف سنگین در جادهها و بروز یخبندان و گسترش مه غلیظ در جادهها، اغلب باعث ایجاد راهبندان و توقف آمد و شد خودروها می شود. این عوامل میتوانند نقش اساسی در تصادفات جادهای داشته باشند.
با توجه به محدودیتهای موجود، شناخت مخاطرات طبیعی و عوامل اقلیمی در مناطق مختلف این امکان را به وجود می آورد که ایمنی حمل و نقل بهتر تامین شود. از این رو ضروری است که حمل و نقل در برابر تاثیر عوامل جغرافیایی و مخاطرات طبیعی و محیطی از جمله شرایط آب و هوایی، هر چه بیشتر ایمن شوند تا بستر مناسب و مطمئنی برای توسعه پایدار فراهم آید.تصادفات جادهای به صورت مختلف به شرایط آب وهوایی بستگی دارد. در میان تمام موانع محیط طبیعی، بی گمان شرایط آب و هوایی به شکل یخبندان، مه، بارندگی شدید و … به طور مستقیم و یا با مداخله در دیگر ترکیبات محیط طبیعی، به طور غیر مستقیم بیشترین نقش را در حمل و نقل جاده ای دارند. به طور کلی برای کاهش تصادفات جادهای، شرایط آب و هوایی، بسیار تاثیر گذار است.
با توجه به اهمیت تصادفات جادهای و تاثیرگذاری پدیده های اقلیمی در سوانح رانندگی، بایستی به بررسی ارتباط بین تصادفات و اینگونه شرایط در محورهای ارتباطی استان پرداخته شود. هدف اصلی، بررسی نقش محیط و عوامل اقلیمی در تصادفات جادهای، ارائه راهکارهایی برای بالا بردن ضریب ایمنی حمل و نقل جادهای است. از این رو از موضوعات قابل توجه در حمل و نقل، بررسی آثار پدیده های اقلیمی و محیطی، بر تصادفات جادهای با هدف تامین ایمنی و سلامتی پایدار استفاده کنندگان از آن است.
در وقوع هر تصادف عوامل متعددی از جمله عامل انسانی، جاده و وضعیت جوی تاثیر دارند. در واقع نمی توان گفت وضعیت جوی نامساعد عامل اصلی وقوع تصادف میباشد بلکه وضعیتهای نامساعد جوی بروز تصادف را تا حد زیادی تشدید می کند. آگاهی از زمان آغاز و پایان این پدیده ها، نقش بسیار موثری در مدیریت این عوامل دارد. در واقع در بسیاری از موارد شرایط جوی و اوضاع اقلیمی محل وقوع در بروز حادثه نقش به سزایی دارد. بنابراین بررسی عوامل اقلیمی به عنوان یک از عوامل موثر تصادفات جادهای ضروری به نظر میرسد.
البته ارتباط سادهای بین تصادفها و شرایط جوی وجود ندارد. به طوری که در یک وضعیت معین مثلا در هنگام ریزش برف رانندگان آهسته تر و با دقت بیشتری رانندگی می کنند و حتی ممکن است سفر خود را به تعویق انداخته و یا آن را لغو کنند. این مساله منجر به کاهش مجموع تصادفها خواهد شد. بر عکس در شرایط بارانی که سطح جاده لغزنده است، آمار تعداد تصادفها افزایش مییابد. این وضعیت با شرایطی چون ساعات طولانی تاریکی در زمستان، حجم بالای ترافیک در روزهای خاص و ساعات خاصی از یک روز همراه خواهد بود. بر پایه یافتههای اخیر در ۵ تا ۱۰روز از سال، آمار سوانح دو برابر می شود.حتی در برخی از زمستانها تعداد این روزها افزایش مییابد. تعداد سوانح در هنگام ریزش برف نسبت به بارندگی بیشتر است. تصادفها و تلفات جادهای در طی روزهای برفی %۲۵ بیشتر است و میزان تلفات در واحد ترافیک حدود دو برابر می شود. با افت دما و تحت تاثیر باد و کولاک برف، شرایط خطرناکی برای رانندگان، به ویژه در شب هنگام ایجاد می شود(۵۴).
بر اساس جدول ذیل، شرایط جوی صاف بیشترین سهم را در رخداد سوانح به خود اختصاص داده (%۲/۸۳) که مهمترین دلیل آن غالب بودن شرایط جوی صافی در کشور و افزایش تردد و ترافیک در چنین شرایطی است. در بین شرایط نامساعد جوی بارندگی (%۸/۴۳) سهم بیشتری از دیگر شرایط دارد و سایر شرایط از قبیل ابری (%۳/۳۷)، برف (%۶/۱۲)، مه (%۷/۵) و توفان (%۶/.) به ترتیب سهم کمتری را به خود اختصاص دادهاند(۵۵).
جدول۲-۳- سهم شرایط جوی در تصادفات جادهای در کشور بین سالهای ۱۳۷۷-۱۳۶۹
درصد
«یا علی روزی که قیامت برپا شود تختی از نور برای تو زده می شود و بر سر تو تاجی می باشد که از شدّت نور آن نزدیک می شود اهل محشر،کور شوند. پس از آن از جانب خدای عزّوجل ندائی شنیده می شود که کجا می باشد وصّی محمّد رسول الله، توگویی حاضرم؛ دو مرتبه ندا می رسد داخل بهشت گردان کسانی را که دوست می دارند تو را و داخل جهنم گردان کسانی را که دشمن می دارند تو را، یا علی،تو قسمت کننده بهشت وجهنم می باشی.» (یکی از بانوان ایرانی، بی تا: ۹۵ ) «به زودی پس از من، فتنه ای در میان امّتم رخ خواهد داد. در میان رخدادها، کنار علی باشید. او،اوّلین کسی بود که مسلمان شد، واوّلین کسی خواهد بود که در قیامت، چهره به چهره ام خواهد ایستاد و از دیدارش شادخواهم شد، او صدیق اکبر ( بزرگترین راستگو ) و فاروق اعظم ( شناسندۀ حق از باطل ) و پیش برنده دین خداست.» (متقی هندی، ۱۴۰۹: ج۱۵،۳۹۵ )
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بدان که استفاده می شود از اخبارکثیره صریحاً و کنایه این که نفوس قدسّیه محّمد و آل محّمد از جهت شّدت تجّرد و روحانیّت واسطه حق تعالی هستند و حق تعالی به سبب وجود آنها خلق را ایجاد فرموده و آنها واسطۀ تمام فیوضات الهی می باشند. یعنی خداوند تمام موجودات را از پرتو وجود آنها خلقت فرموده. و در حدیث قدسی خدای تعالی خطاب فرمود به پیغمبر اکرم که (لولاکَ لِما خَلَقتَ الافلاک ) یعنی اگر تونبودی خلق نمی کردم آسمان ها را و این حدیث شامل حضرت امیر (ع) هم می شود، زیرا سابقاً عرض شد، که خدای متعال در قرآن مجید در آیۀ مباهله امیرالمؤمنین (ع) را به منزله نفس و جان پیغمبر (ص) قرار داده. پس هر فضیلتی غیر از مرتبۀ رسالت را که پیغمبر(ص) دارا بود،علی هم دارا بود. والّا صحیح نبود که خداوند در قرآن اورابه منزلۀ نفس پیغمبر قرار دهد و به علاوه در اخبار کثیره از ائمه اطهار رسیده که خداوند آسمان و زمین وجمیع موجودات را از پرتو وجود ما خلق کرده و شناختن آن حضرت به مقام نورانیّت که در حدیث سلمان و جندب خود حضرت امیر (ع) فرمود: ( معرفتی با لنورانیه معرفهلله و معرفه لله معرفتی بالنورانیّه ) یعنی هر کس مرا شناخت به نورانیّت،خدا را شناخته و هر کس خدا را شناخت مرا شناخته است به نورانیت و این طور شناختن امام (ع) بعینه شناختن حق تعالی است و هم چنین دوست داشتن امام (ع) به مقام رو حانیّت بعینه دوست داشتن حق تعالی است واز اینجاست که پیغمبر فرمود: ( هرکس علی را دوست داشت،مرا دوست داشته و هرکس مرا دوست داشت خدارا دوست داشته ) و بیان این مطلب وتحقیق آن اگر چه در خور این رساله نیست. لکن اشاره به آن می شود و اشاره برای بصیرت کافی است.
۴-۲-۱- روایت هایی در باب ارتباط امام علی (ع) با رسول اکرم (ص)
امام علی در نهج البلاغه، در باب دوران کودکی خود فرموده اند:
۱-«شما از موقعّیت من بارسول خدا در خویشاوندی نزدیک و منزلت خاصی که با او دارم با خبرید، مرا درکودکی دردامن می نشاند، به سینه می چسباند، در بستر خویش در کنار خود جای می داد، بدن خود را به بدن من می سایید، بوی خوش خود را به مشام من می رساند و غذا را می جوید و در دهان من می گذاشت.» ( نهج البلاغه،۱۳۸۷: خ۳۰ )
۲- قال رسول الله (ع): یاعلی أنتَ وَلِیَّ الناسِ بَعدی فَمَن اَطاعَکَ فَقَد أطاعَن و مَن عَصاکَ فَقَد عَصانی: ( شیخ مفید،۱۳۳۴:ج۵،۱۱۳) رسول خدا (ع) فرمود: یا علی ! تو بعد از من ولی و رهبر مردمی؛ هرکس تو را پیروی کند، از من اطاعت کرده و هر کس نا فرمانی تو کند، از من نا فرمانی کرده است.
۳- قال رسول الله ِیا عَلیُ أنتَ أخی، وزیری، و صاحِبُ لوائی فی الدنیا و الآخِرَتَ وَ أنتَ صاحِبُ حَوضی، مَن أحَبَکَ أحَّبَنیِ، وَ مَن أبَغَضَکَ أبغَضَنی: ( مجلسی، ۱۳۶۲:ج۵۵،۴۰)
رسول خدا فرمود:یا علی تو برادر و وزیر، و پرچم دار من در دنیا و آخرت و صاحب حوض من هستی هرکس تورا دوست داشت، مرا دوست دارد و هرکه با تو دشمنی کرد، دشمن من است. در حدیثی دیگر پیامبر فرموده اند:
۴- قالَ رسول الله یا علیُّ لایُحُبُکَ إلامَن طابَت ولادَتُهُ، وَلایُبغِضُکَ، ولا یُبغِضُکَ إلا مَن خَبَثَت وِلادَتَهُ، وَ لا یؤاتیکَ إلا مؤمن ٌ، ولا یعادِیِکَ إلا کافِرٌ. ( مجلسی، ۱۳۶۲: ج۵۵،۳۰ )
رسول خدا (ص) فرمود: ای علی ! دوست نمی دارد تو را مگر کسی که حلال زاده باشد و دشمن نمی دارد تو را جز کسی که حرام زاده باشد؛ و تورا جز مؤمن دوست نداشته و جز کافر دشمن نمی دارد.
سرایندۀ منظومۀ علی نامه و خاوران نامه نگاه خود را به این روایات بدین گونه بیان داشته اند:
شنیده بدند جمله از مصطفی هر آنکس که با او کند کارزار از این کار پیغامبر آگاه بود علی را نبی این همه گفته بود بسی گفت یاران خود را نبی رضای منست و رضای خذای ولیکن نداذند قومی رضا |
که کافر بود دشمن مرتضا بود دوزخی و شود خوار وزار چو آموزگار وی الله بود وزین در سخن هیچ ننهفته بود که دین منست و رضای علی رضای علی در حق دو سرای به حکم نبی در حق مرتضا (ربیع، ۱۳۸۸:۷۳ پ ) |
ودر منظومۀ خاوران نامه:
چو خورشید تابان زاوج کمال به مسجد در آمد رسول حجاز بیامد بدو جبرئیل از خدای نگر تا نداری دلت را ملول بیا تا علی رابه خاورزمین به ایوان برآمد رسول جلیل حجابی که بد در زمین برگرفت نبی تا به خاورزمین بنگرید بدید اندر آن دشت چندان سپاه همه دشت خاور پر از کشته دید |
بگسترد سایه به جای زوال پر اندیشه از حیدر رزمساز |
۱-۱- فوریت های پزشکی (شرایط اورژانس)[۹۲]
درمان اورژانس یک استثناء برای کسب رضایت است و مشمول مقررات خاصی است؛ زیرا بیمار در شرایط اضطراری قدرت تصمیم گیری ندارد و پزشک مجاز به اقدام می باشد؛ مانند حالتی که فرد پس از تصادف شدید، بیهوش و زخمی است و به بیمارستان منتقل می شود و یا حالت ضرورتی که طبیب برای نجات جان مادر، ناگزیر به سقط جنین وی می گردد.[۹۳]
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۱-۱- مصادیق فوریت های پزشکی
در خصوص وضعیت اورژانس، در قوانین مختلف، تعاریف و مصادیق متفاوتی ارائه شده است؛ به همین جهت گفته می شود ملاک پزشک برای تشخیص وضعیت اورژانس، تعریفی است که قانون جاری در حوزه ی عمل پزشک از آن وضعیت به عمل آورده است و طبیعتاً پزشک باید از این قانون مطلع باشد. ذیلاً به مصادیق و تعاریفی از شرایط اورژانس، اشاره می شود:
ماده ی ۱ آیین نامه ی اجرایی قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی، فوریت های پزشکی را اینطور تعریف نموده است: “فوریت های پزشکی به مواردی از اعمال پزشکی اطلاق می شود که بایستی بیماران را سریعاً مورد رسیدگی و درمان قرار داد و چنانچه اقدام فوری به عمل نیاید، باعث خطرات جانی، نقص عضو یا عوارض صعب العلاج و یا غیر قابل جبران خواهد شد.”[۹۴]
“وضعیت اورژانس، وضعیتی است که برای نجات جان یا حفظ سلامت بیمار، نیاز فوری به درمان باشد.”[۹۵]
در سایر کشورها نیز تعاریف مشابهی از شرایط اورژانس وجود دارد؛ مثلاً طبق مقررات جزایی فنلاند موارد اورژانس عبارت از شرائطی است که در آن شرائط، انجام اعمال مستوجب کیفر برای نجات جان بیمار از خطر قریب الوقوع، لازم است و بدون انجام این اعمال، نجات بیمار غیر ممکن است؛ از این رو پزشک حق اجبار در معالجه و حق انجام اقدامات ضروری را دارد.[۹۶] طبق قانون خدمات بهداشتی و پزشکی سوئد، مصوب ۱۹۸۲، شرایط اورژانس شرایطی است که اگر بیمار تحت معالجه قرار نگیرد، خطر مرگ یا آسیب شدید او را تهدید می کند؛ مانند مواردی که افراد به مدت طولانی دست به اعتصاب غذا می زنند و در مرز بیهوشی قرار می گیرند. لازم به ذکر است در حقوق فرانسه تا زمانی که جان افرادی که دست به اعتصاب غذا زده اند به خطر نیفتاده است(شرایط اضطراری)، پزشک مجاز نیست بدون رضایت آنان اقدام کند.[۹۷]
به طور کلی وضعیت اورژانس در دو فرض متصور است:
فرض اول: پزشک تصادفاً با بیمار فاقد هوشیاری مواجه می شود که حال او معالجه ی فوری را اقتضاء می کند.[۹۸] در اینجا گفته می شود مداخله ی پزشک، بر پایه ی رضایت تلویحی است[۹۹] و فرض بر این است که بر طبق آن هر فرد معقولی، چنانچه در شرایط اورژانس نمی بود، و ظرفیت اعلام رضایت را می داشت، قطعاً به درمان رضایت می داد؛ در این زمینه اختلاف نظر هم وجود دارد؛ مثلاً یکی از نویسندگان[۱۰۰] نظر فوق را نپذیرفته است با این استدلال که برای رضایت غیر موجود نمی توان وجود فرضی تصور نمود و از طرفی اگر بیمار بیهوش، خودکشی نموده باشد، فرض رضایت تلویحی وی نسبت به نجات جانش ضعیف است.
در فرضی که قبلاً بیمار مخالفت خود را اعلام نموده است، اکثر نویسندگان، اقدام پزشک را مجاز نمی دانند؛ حتی اگر آن اقدام، برای نجات جان بیمار ضروری باشد؛ البته این نظر در نظام حقوقی کامن لا که اصل خودمختاری و مالکیت شخص بر تن خود حرف اول را می زند، صادق است؛ در این خصوص یکی از نویسندگان چنین می گوید: “در موارد اورژانس که شخص قادر به اعلام رضایت خود نیست اگر بر اساس اطلاعات قبلی، دلیلی در دست باشد و نشان دهد که بیمار از دریافت درمان مورد نظر امتناع نموده است، بر اساس اصل احترام به اختیار فرد، پزشک ملزم به رعایت خواست بیمار است، حتی اگر ضرورت اقدام پزشک به حدّی باشد که برای نجات جان بیمار ضروری باشد.”[۱۰۱] و نویسنده ی دیگری می گوید: “در شرایط اضطراری چنانچه ادله ای نشان دهد که بیمار قبلاً از اعلام رضایت خودداری کرده است، اقدام پزشک مجاز نخواهد بود.”[۱۰۲] برای مثال در دعوی مالت[۱۰۳] علیه شولمن[۱۰۴]، که اخیراً در محاکم کانادا مطرح بوده است فردی به شدت در اثر تصادف رانندگی مجروح و به بیمارستان منتقل می شود، به همراه این فرد کارتی نشانگر مذهب وی و درخواست عدم تزریق خون وجود دارد که پزشک معالج، علیرغم اطلاع از این مطلب، برای نجات جان وی تزریق خون می نماید. بیمار پس از بهبودی، از پزشک شکایت می کند؛ دادگاه چنین حکم می دهد: “از آنجا که این درمان با اعتقادات و نظرات صریح بیمار که از قبل بیان شده است، تضاد دارد، اقدام قانونی نبوده و پزشک نمی تواند توصیه های قبلی بیمار را نادیده بگیرد.”[۱۰۵]
در مقابل، برخی از نویسندگان برآنند که پزشک مکلف است در شرایطی که زندگی بیمار در خطر است، بدون توجه به خواست وی و مطابق سوگندی که یاد کرده است، به تعهد حرفه ای خود عمل کند. در تأیید این نظر در فرانسه، حکم مورخ ۲ ژانویه ی ۱۹۸۲ شورای ایالات تصریح دارد: “حتی اگر انگیزه ی بیمار از عدم پذیرش مراقبت های پزشکی، خودکشی باشد، پزشک به هیچ روی نباید آن را بپذیرد.”[۱۰۶] یکی از نویسندگان در این زمینه چنین می گوید: “در برخی جوامع به دلیل حاکمیت دیدگاه فردگرایانه، فرد را دارای اختیار مطلق برای تصمیم گیری راجع به تمام موارد مربوط به زندگی خود می دانند؛ این دیدگاه امروزه به طور جدی در فرهنگ های مختلف به چالش کشیده شده است. بر اساس مبانی اسلامی، در عین احترام به آزادی انسان، احترام به انسانیت و هویت جمعی و تأثیرگذاری فرد در اجتماع هم مد نظر است و فرد مجاز به انجام هرگونه اقدامی در مورد جسم خود نخواهد بود. این رویکرد با معارف اسلامی منافات دارد و جسم انسان یک امانت الهی است و فرد تمی تواند هرگونه تصمیمی در مورد آن بگیرد.”[۱۰۷]
فرض دوم: حالتی است که پزشک قبلاً رضایت بیمار را برای انجام عمل جراحی معینی تحصیل کرده است؛ اما در حین عمل جراحی وضعیتی پیش می آید که از قبل پیش بینی نشده است؛ مثلاً تشخیص قبلی پزشک با آنچه در حین جراحی با آن مواجه می شود متفاوت است و در عین حال اقدام فوری پزشک را می طلبد.[۱۰۸]
۲-۱-۱- شرایط جواز اقدام پزشک بدون رضایت بیمار در مصادیق فوریت های پزشکی
برای اینکه وضعیتی مصداق وضعیت اورژانس باشد و در نتیجه پزشک از کسب رضایت معاف گردد، شرایطی را لازم دانسته اند:
اول آنکه بایستی اقدام پزشکی فوریت داشته باشد؛ یعنی تأخیر، باعث ورود آسیب جدی یا منجر به مرگ شود. در مورد شرط اول، فوریت در ماده ی ۶۰ و بند ۲ ماده ی ۵۹ قانون مجازات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. در خصوص معیار فوریت قانون ساکت است و طبق ماده ی۱ آیین نامه ی قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین، فوریت های پزشکی عبارتست از مواردی از اعمال پزشکی که بایستی بیماران سریعاً مورد رسیدگی و مداوا قرار گیرند و در غیر اینصورت منجر به خطرات جانی، نقص عضو یا عوارض غیر قابل جبران خواهد شد.
در خصوص اینکه چه کسی باید مشخص کند که درمان فوریت و ضرورت دارد، آنچه ابتدائاً به ذهن متبادر می شود آن است که پزشک معالجی که بیمارِ فاقدِ هوشیاری نزد وی آورده شده است، شخصی است که می تواند فوریت یا عدم فوریت اقدام پزشک را معین کند؛ دلایلی هم در این زمینه ارائه شده است که عبارتند از: استناد به ماده ی ۸۳ ق.آ.د.ک (نظر اهل خبره در امور فنی و تخصصی)؛ استناد به مفهوم و منطوق ماده ی ۴ آیین نامه ی قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین، که از آنجا که این ماده کلیه ی بیمارستان ها و درمانگاه ها و مراکز درمانی را موظف به پذیرش بیماران اورژانسی نموده است، پزشکان این مراکز، خود، صالح به تشخیص فوریت نیز هستند؛ استناد به نظر اداره ی حقوقی قوه ی قضائیه که مرجع تشخیص موارد فوری را پزشک معالج دانسته است. [۱۰۹] لیکن از سوی دیگر باید توجه داشت که این امر دستاویزی جهت انجام هرگونه اقدام، در شرایط فوریت نیست.
دوم آنکه بیمار، فاقد هوشیاری لازم برای اعلام رضایت باشد؛ زیرا اراده ی بیمار هوشیار شرط است و صرفاً در صورت فقدان هوشیاری، اراده ی پزشک جایگزین اراده ی بیمار می شود و وی به جای بیمار درمان را قبول می کند.
سوم آنکه از آنجا که بیمار، فاقد هوشیاری است و قادر به اعلام رضایت خود نیست، عدم حضور یا عدم دسترسی به اشخاص مذکور در بند ۲ ماده ی۵۹ ق.م.ا، نیز لازم است تا شرایط جواز اقدام بدون رضایت، فراهم گردد.
در سایر کشورها نیز که اخذ رضایت از بیمار یا خویشاوند نزدیک وی غیر ممکن است و اقدام سریع برای نجات جان بیمار لازم است، پزشک می تواند بدون رضایت بیمار وارد عمل شود.[۱۱۰]
۲-۱- اقدامات پزشکی معمول و رایج
به نظر یکی از نویسندگان یکی دیگر از مواردی که پزشک از اخذ رضایت معاف است، اقدامات پزشکی رایج و معمول است؛ در این موارد رضایت بیمار مفروض است؛ مانند موردی که بیمار، جهت تزریق، دست خود را دراز می کند. ایشان در این مورد چنین می گوید:
“ضرورت احترام به اراده ی بیمار نباید منجر به ایجاد مشکل برای پزشک گردد؛ مثلاً نمی توان گفت وقتی پزشک مشغول معاینه است در هر بار که مثلاً از گوشی یا دستگاه فشارسنج یا … استفاده می کند از بیمار رضایت بگیرد. البته بیمار حق رد هر کدام از این اقدامات را دارد و پزشک نیز نمی تواند وی را مجبور به قبول نماید." [۱۱۱]
لیکن به نظر می رسد مسأله ی مفروض بودن رضایت، در جراحی ها و اقدامات پزشکی پرخطر مصداق پیدا نمی کند؛ در واقع این امر نمی تواند دستاویزی برای هر گونه اقدام باشد؛ البته می توان گفت اگر بیمار به جراحی رضایت داده است، یعنی به تمام اقدامات بدیهی و ساده ای که عرفاً لازمه ی جراحی است، مانند استفاده از ماده ی بیهوشی یا بی حسی موضعی قبل از عمل جراحی[۱۱۲] هم رضایت داده است؛ در این زمینه می توان به قاعده ی فقهی اذن در شیء، اذن در لوازم آن است استناد نمود؛ اما سایر اقدامات منوط به رضایت بیمار است؛ برای مثال اگر حین عمل جراحی مشخص شود که نیاز به اقدامی است که قبلا برای آن از بیمار رضایت اخذ نشده است، بایستی عمل جراحی متوقف، رضایت جلب و سپس اقدام شود.
۲- مصادیق اجباری
علاوه بر موارد اورژانسی و فوری، برخی استثنائات دیگر وجود دارد که “قانونگذار بنابر مصالحی از جمله حفظ نظام جامعه و تندرستی افراد آن، پزشکان را مکلف می نماید تا اقداماتی را نسبت به افراد جامعه و احتمالاً بیماران به جا آورند، بدون اینکه نیازی به اخذ رضایت از فرد داشته باشند و حتی در صورت مخالفت او نیز پزشکان باید اقدام درمانی خود را انجام دهند.”[۱۱۳] به عنوان مثال در ایالات امریکا در مواردی که ممکن است بیمار به خود یا دیگران آسیب فوری برساند، قانون اجازه ی انتقال اجباری او به مراکز درمانی را مجاز می داند؛[۱۱۴]
این استثنائات به موارد اجباری معروف است؛ در موارد اجباری خواست و اراده ی بیمار مطرح نیست و پزشک از اخذ رضایت معاف است؛ موارد اجباری اغلب شامل مواردی است که با حفظ سلامت جامعه در ارتباط است. در مواردی که سلامت جامعه در معرض خطر است و صرفاً حقوق فردی بیمار مطرح نیست، درمان بدون رضایت، نه تنها مجاز است، بلکه ضروری نیز هست؛ مانند درمان اجباری معتادان به الکل و مواد مخدر و یا درمان اجباری بیماران روانی. در لهستان در شرایط خاص قانونی، معتادان به مواد مخدر و الکل را می توان بدون رضایت آنان معالجه کرد؛ نظام حقوقی فرانسه بازپروری غیر ارادی معتادان را مجاز می داند. بازپروری در مؤسسات ویژه و یا تحت نظر پزشک انجام می شود؛ همچنین در قوانین فرانسه استثنائاتی بر اخذ رضایت از افراد الکلی در نظر گرفته شده است؛ براساس قانون بهداشت بلغارستان مقررات خاصی برای درمان اجباری اشخاصی که به الکل یا سایر مواد مخدر اعتیاد دارند، پیش بینی شده است؛ طبق این قانون درمان اجباری معتادان در شرایطی مجاز است که اولاً از درمان اختیاری امتناع ورزند و ثانیاً تهدیدی برای سلامت خود و جامعه محسوب شوند. در این صورت شروع به درمان، طبق قانون، منوط به صدور حکم دادگاه و اظهار نظر کارشناس است.
واکسیناسیون های اجباری یکی دیگر از موارد استثناست؛ برای مثال واکسیناسیون کودکان در برابر دیفتری، کزاز، سرخک و فلج اطفال اجباری هستند؛ همچنین است واکسن ضد کزاز قبل از ازدواج برای بانوان؛
در شرایط خاص عقیم سازی می تواند بدون رضایت فرد انجام شود؛ در نظام حقوقی لهستان، تهیه ی گواهی بهداشت و انجام آزمایش های پزشکی خاص برای متقاضیان استخدام، اجباری است؛ در کشور فنلاند بر اساس قانون کار و امور اجتماعی و قانون مراقبت های ویژه از افراد عقب مانده، مراقبت از این افراد بدون خواست بیمار یا برخلاف خواست وی مجاز است؛ بخش ۱۰۱ قانون جزایی آلمان، معاینات و معالجات پزشکی زندانیان را بدون رضایت آنان مجاز می داند.
درمان بیماری های خاص و مسری یکی دیگر از استثنائاتی است که پزشک را قانوناً از تعهد تحصیل رضایت معاف می کند؛ در مورد افراد مبتلا به بیماری های مسری که از قبول درمان امتناع می ورزند، پزشک قانوناً مجاز به درمان بدون رضایت می باشد. بر طبق قوانین هلند در درمان افراد مبتلا به بیماری های مسری و بیماری های روانی خطرناک، رضایت شرط نیست. در لهستان نیز به موجب قانون کنترل بیماری های خاص، مصوب ۱۹۴۹، و قانون کنترل بیماری های عفونی، مصوب ۱۹۴۶، افراد مبتلا به بیماری های خاص ملزم هستند که به انجام معاینات پزشکی و درمان رضایت دهند.[۱۱۵]
ب ـ مبانی توجیه کننده ی معافیت پزشک از کسب رضایت
۱- مبانی حقوقی
۱-۱- نظریه ی اجازه ی قانون
طبق ماده ی ۵۹ قانون مجازات اسلامی، پزشک در موارد فوری باید بدون فوت وقت اقدام به معالجه ی بیمار نماید و در موارد فوری اخذ رضایت ضروری نخواهد بود. قسمت اخیر ماده ی ۶۰ همان قانون نیز همین حکم را در خصوص تحصیل برائت در موارد فوری بیان نموده است : “… در موارد فوری که اجازه گرفتن ممکن نباشد طبیب ضامن نیست.”
ماده ی ۲ آیین نامه ی اجرایی قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی، مصادیق فوریت های پزشکی را به صورت تمثیلی ذکر کرده است که عبارتند از مسمومیت ها، سوختگی ها، زایمان ها، صدمات ناشی از حوادث و سوانح وسائط نقلیه، سکته های قلبی و مغزی، خونریزی ها و شوک ها، اغماء، اختلالات تنفسی شدید و خفگی ها، تشنجات، بیماری های عفونی خطرناک مانند مننژیت ها، بیماری های نوزادانی که نیاز به تعویض خون دارند و سایر مواردی که عدم درمان سریع بیمار و کمک نرساندن به موقع به او موجب نقص عضو یا عوارض صعب العلاج یا غیر قابل جبران می شود.
از ملاک ماده ی ۳۰۶ قانون مدنی نیز می توان در این باره استفاده نمود که در مواقع اضطراری و زمانی که به ولی یا نماینده ی قانونی دسترسی نیست، پزشک ملزم است تا مراقبت های لازم را انجام دهد؛ زیرا اگر مال افراد از چنان اهمیتی برخوردار است که در غیاب آن ها می توان برای جلوگیری از ضرر، بدون اذن اقدام نمود، پس به طریق اولی این حکم در مورد نجات جان افراد مصداق پیدا می کند که در مواقع اضطراری، بتوان بدون رضایت آنان عمل کرد.
در موارد استثنائی که اساساً امکان اخذ رضایت وجود ندارد یا مانند زمانی که پزشک صرفاً جهت حفظ سلامت و نجات جان بیمار، بدون اطّلاع یا جلب موافقت او مبادرت به مداخله ی پزشکی می کند که مصداق بارز اداره ی فضولی است و پزشک نه تنها مسؤول نیست بلکه مستحقّ دریافت هزینه ی ارائه ی خدمات نیز هست. یکی از نویسندگان در این زمینه چنین می گوید: “جرّاحی که در موارد ضروری از مصدوم حادثه ای مواظبت می کند، حقّ گرفتن دستمزد دارد؛ مگر اینکه معلوم شود قصد تبرّع[۱۱۶] داشته است.”[۱۱۷]
از آنجا که قانونگذار در ماده ی ۳۰۶ قانون مدنی، حکم اداره ی فضولی مال غیر را که به قصد احسان و بدون داشتن نمایندگی صورت می گیرد بیان نموده است، در خصوص جان و سلامتی افراد، از ملاک ماده ی ۳۰۶ می توان استفاده نمود و به طریق اولی، قائل به مداخله ی پزشک بدون اذن و رضایت بیمار بود؛ به علاوه طبق ذیل ماده ی ۶۰ قانون مجازات اسلامی، در موارد فوری که جان بیمار در خطر است و معالجه ی بیمار فوریت دارد، اخذ برائت پیش از درمان ضروری نیست و پزشک معالج مجاز است مطابق موازین فنی و علمی اقدام نماید و تنها رعایت موازین علمی و فنی، برای رفع مسؤولیت وی کافی است و یا استثنائات دیگری که در جای خود به تفصیل مورد بررسی قرار خواهند گرفت. از ملاک ماده ۶۰ چنین استنباط می شود که اخذ رضایت در موارد فوری ضروری نیست.
۲-۱- دکترین رضایت تلویحی
در صورت فقدان مقررات قانونی در برخی از حوزه های قضایی برای درمان اورژانس بدون کسب رضایت از بیمار گفته می شود که پزشکان می توانند “درمان اضطراری را بر پایه ی رضایت تلویحی یا بر پایه ی فرضیه ی اضطرار انجام دهند.”[۱۱۸]
بر اساس رضایت تلویحی، همانطور که در شرایط عادی، بیمار متعارف، برای نجات جان خود، به درمان رضایت می دهد، در شرایط اورژانس هم که قادر به اعلام اراده ی خود نیست، فرض بر رضایت وی گذارده می شود. البته پیش تر اشاره شد که در خصوص رضایت مفروض، میان نویسندگان اختلاف نظر وجود دارد.
۳-۱- فرضیه ی اضطرار
از طرفی فرضیه ی اضطرار نیز درمان بدون رضایت را در شرایط اورژانس توجیه می کند؛ “یک دکترین کلی ضرورت وجود دارد که به موجب آن عدم انجام اقدامات ضروری برای نجات جان بیمار و بهبودی وی، به مانند بی توجهی به منافع قابل جبران خسارتی است که در نتیجه ی ارتکاب یک جرم به دیگری وارد می شود.”[۱۱۹]
“حالت ضرورت و اضطرار در مباحث مربوط به حقوق جزای پزشکی به عنوان یکی از استثنائات وارد بر شرط رضایت در اعمال جراحی و طبی محسوب می گردد.”[۱۲۰]
بر اساس این فرضیه “برای اقدام در شرایطی که ایجاد ارتباط با فرد غیر ممکن است، نه تنها به اضطرار نیاز است، بلکه اقدام صورت گرفته باید به گونه ای باشد که فرد متعارفی در کلیه ی شرایط آن را انجام دهد و کاملاً به نفع او باشد. در درمان اضطراری تنها اقداماتی مجاز است که در کوتاه مدت برای حفظ منافع بیمار لازم است.”[۱۲۱] کما اینکه در اکثر کشورها مانند کانادا، استرالیا، دانمارک،پرتغال، مجارستان، چک اسلواکی و موناکو، دفاع مبتنی بر اضطرار در صورتی پذیرفته می شود که درمانِ انجام شده، واقعاً ضروری بوده باشد و با تغییر شرایط نیز اخذ رضایت به عمل آمده باشد؛[۱۲۲]
“پزشک از یک طرف با قوانین و مقرراتی روبروست که ایراد صدمه و آسیب را به بیمار منع می کند و از طرفی دیگر با ضرورت ایراد صدمه و آسیبی که تنها راه نجات و بهبودی بیمار است روبروست. بنابراین در چنین حالتی ضرورت اقتضاء دارد که عمل مضری برای اجتناب از ضرری مهم تر ارتکاب یابد که تشخیص این امر با پزشک و جراح است.”[۱۲۳]
بدین ترتیب دکترین ضرورت یا تئوری اضطرار نظریه ای است که به موجب آن درمان بدون رضایت را در شرایط اضطراری در تمام کشورها و سیستم های حقوقی توجیه می کند.
۴-۱- رویه ی پزشکی
در تمام کشورها به عنوان یک اصل پزشکی پذیرفته شده است که در شرایط اورژانس اگر بیمار نمی تواند خواست خود را بیان کند، پزشک می تواند اقدامات پزشکی، اعم از معالجه یا عمل جراحی را که به صلاحدید خود لازم و ضروری می داند، بدون رضایت بیمار انجام دهد.[۱۲۴]
۵-۱- عرف