وبلاگ

توضیح وبلاگ من

طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع تجربه دینی شناختاری در ...

« أَوَلَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ »[۴۰۵]. به واقع اگر چنین تجربه‌ای برای توده مردم ممکن نبود، دلیلی وجود نداشت که خداوند انسانها را به چنین راهی دعوت کند و از آنها بخواهد که در این راه قدم بگذارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲ـ آیاتی که نرسیدن به این تجارب را محصول غفلت و بی‌توجهی می‌داند. به بیان دیگر این تجارب برای همگان همیشه میّسر است و اینکه عده‌ای بدان دست پیدا نمی‌کنند به خاطر آن است که این گروه چشم خود را بر روی حقایق بسته‌اند. « لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ»[۴۰۶] علامه طباطبایی در ذیل این آیه می‌فرماید: این آیه به صورت غیر مستقیم می‌گوید که در حیات دنیوی هم دیدن حقایق ممکن بوده است و لیکن غفلت با عث شده که به آنها توجه نشود. زیرا کنار رفتن پرده و غفلت مرهون آن است که تجربه در دنیا هم ممکن بوده باشد.[۴۰۷]
۳ـ آیاتی هستند که منکران این تجارب را مذمت و نکوهش می‌کند. این گروه چنان با حقیقت عناد و کینه دارند که حتی اگر تمامی پرده‌ها کنار رود و همه حقایق را ببینند، باز هم آنها را انکار می‌کنند و نمی‌پذیرند: « وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیْهِمُ الْمَلائِکَهَ وَکَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَیْءٍ قُبُلا مَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا »[۴۰۸] گروهی از مردم از سر عناد و کنیه ورزی حتی اگر بارزترین تجارب را که برای دیگران قابل دسترسی نیست مشاهده کنند ایمان نمی‌آورند.
۴ـ دسته‌ای که نرسیدن به این تجارب را محصول مریضی قلب و زنگار گرفتن قلب می‌داند.
«کَلا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ،کَلا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ»[۴۰۹] خداوند بی‌توجهی به آیات خود را به خاطر مریضی قلب انسانها می‌داند. مریضی که به دست خود آنها صورت گرفته است.
۵ـ دسته‌ای از آیات که کافران را ظاهرنگر معرفی می‌کند و آنها را از باطن عالم بی‌خبر می‌داند.
«یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الآخِرَهِ هُمْ غَافِلُونَ»[۴۱۰] این آیه به زیبایی ظاهر عالم را در برابر آخرت قرار داده، به این معنا که آخرت باطن دنیاست. کافران به ظاهر دنیا مشغولند و از باطن دنیا غافل و بی‌خبرند تا زمانی که مرگ آنها فرا برسد و به چشم یقین بتوانند تمامی حقایق را مشاهده کنند.
۶ـ آیاتی که پیامبران را صاحبان بالاترین انواع تجربه دینی معرفی می‌کند:
«وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ»[۴۱۱] و درباره تجربه پیامبر اسلام می‌فرماید: «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى» [۴۱۲] این آیات مراتب بالای تجارب را به پیامبران نسبت می‌دهد و ایشان را صاحب سرّ الهی قلمداد می‌کند.
۷ـ دسته‌‌ای که تجارب انبیاء را متنوّع توصیف می‌کند. «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا »[۴۱۳]. تجارب انبیاء به یک شیوه نبوده بلکه خداوند با هر کدام از پیامبرانش به روشی تکلم می‌نموده است.
۸ـ آیاتی که فاقدان این تجارب را در دنیا، بی‌بهره از تجارب اخروی می‌داند. « وَمَنْ کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَهِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلا»[۴۱۴] حیات دنیوی مقدمه‌ای برای حیات اخروی است. هر کس در این دنیا چشم خود را باز نکند و کور بماند، در قیامت هم کور محشور خواهد شد و از نعمات مادی و معنوی آن روز و مشاهدات عمیق آنروز بی‌بهره است.
۹ـ دسته‌ای که این تجارب را مفید یقین و اطمینان معرفی می‌کند. « وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ»[۴۱۵] علامه طباطبایی این آیه را نشان گر آن می‌داند که این مشاهدات باعث یقین می‌شوند. «قَالَ بَلَى وَلَکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»[۴۱۶] این سری آیات اثر روانی و عاطفی را نیز برای تجارب ادراکی به رسمیت می‌شناسند و مهمترین انواع یقین را در اینجا نشان می‌دهد.
۱۰ـ دسته‌ای که از مردم می‌خواهد در آیات آفاقی و انفسی تدبّر کنند.
« سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»[۴۱۷] این که می‌فرماید ما نشان می‌دهیم برای آن است که مردم خود می‌توانند آفاق و انفس را ببینند و این نشان دادن خداوند امری فراتر از رؤیت عادی بشری است. این آیه شریفه آیات خداوند را به دو دسته تقسیم نموده است. آفاقی و انفسی. آیاتی که در درون جان ما وجود دارد و آیاتی که خارج از نفس ما قرار دارد این دو زمینه محمل دو نوع تجربه در انسان هستند و علل دریافت دو نوع حقیقت رانشان می‌دهند.
۱۱- آیاتی که به نوعی ردّ و بدل شدن کلام در تجارب، که برترین نوع تجارب دینی است دلالت می‌کند. « وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا»[۴۱۸] ن آن است
،« مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ »[۴۱۹] برخی معتقدند که تجاربی که در آنها لفظ رد و بدل شود کاملترین نوع تجارب دینی است و بنابراین تجربه پیامبران از این حیث نیز برتر از تجربه دیگران است. مثل احمد نراقی که تجربه دارای کلام را بسیار کاملتر از دیگر تجارب می‌داند. خداوند تجارب پیامبران و غیر ایشان را حاوی کلام و لفظ می‌داند و بین ایشان مطالب به صورت لفظی رد و بدل شده است. با بررسی این آیات نتایج مهمی به دست می‌آید که در اینجا به آنها اشاره می‌کنیم:
۱ـ این آیات امکان چنین تجاربی را امری مفروغ عنه می‌گیرند و فقط به کیفیت و محتوای آنها می‌پردازند. بنابراین قرآن درباره امکان چنین تجاربی صحبت نمی‌کند و به سایر مسائل مربوط می‌پردازد.
۲ـ تجارب شناختی طیف وسیعی را در برمی‌گیرد و منحصر در نوع خاصی نیست و هر کدام از این موارد زیر مجموعه‌های زیادی در درون خود دارا می‌باشد.
۳ـ برخی از تجارب مذکور زبانی است که در آنها کلام و لفظ رد و بدل شده و برخی دیگر مشاهده و اموری از این قبیل بوده است.
۴ـ این تجارب فقط تجربه حسی نیستند و با ادعای آلستون که تجارب را صرفاً حسی می‌داند مطابقت نمی‌کند مگر اینکه ما معتقد باشیم وی معنای عامّی را از ادراک قصد نموده است. حتی لزوماً همه ساختارهای آنها شبیه ساختار حسی نیست. ( در تجربه‌های شهودی فقط دو عنصر مدرِک و مدرَک وجود دارد و واسطه‌ای وجود ندارد).
۵ـ تجارب را از یک حیث می‌توان به دو بخش نبوی و غیر نبوی تقسیم نمود.
۶ـ بخشی از آیات به شرایط چنین شناختی می‌پردازد و اصولی را که این شناخت ها بر پایه آن پی‌ریزی شده بیان می کند.
۷ـ بخشی از آیات به موانع شناخت و عواملی که باعث دست نیافتن به شناختی صحیح می‌شود می‌پردازد.
۸ـ مخاطبان این تجارب مختلف‌اند و از یک قشر خاص و یا گروه خاص نمی‌باشند.
۹ـ این تجارب علی الاصول برای همه مردم ممکن است و عده‌‌ای خودآگاه و ناخودآگاه از این تجارب بی‌بهره می‌مانند.
۱۰ـ این تجارب دارای حجیت و ارزش معرفت شناختی هستند و می‌توانند اساس باورهای ما را فراهم کنند.
۱۱-این تجربه‌ها در یک سطح نیستند و سطوح مختلفی را در برمی‌گیرند.
۱۲- این تجارب، شناختی نسبت به عالم هستی و موجودات آن در اختیار ما می‌گذارد.
۱۳- برخی از این تجارب با حالات روانی و احساسات درونی همراه است.
۱۴- تفسیر تجارب به صورت دلخواهی و گزاف ممکن نیست، بلکه این تجارب به صورت مستقیم بوده و بر علل خاص دلالت می‌کنند.
۱۵- متعلّقات این تجارب اگر چه مختلف است و لیکن در طول هم قرار دارند. در ادامه به تفصیل موارد یاد شده و تقسیمات مورد نظر خواهیم پرداخت.
انواع ادراک در تجربه‌های دینی قرآن
تجارب دینی در قرآن را می‌توان به اعتبارات مختلف تقسیم کرد. یکی از آن تقسیم‌ها، تقسیم به اعتبار انواع ادراک‌های موجود در قرآن است. تجربه‌های امر قدسی در قرآن متعدد است. در میان ادراکهای معروف ( حسی، خیالی، عقلی، شهودی) به ادعای مفسرین قرآن همه این ادراکها به چشم می‌خورد و ما به این موارد اشاره می‌کنیم:
۱ـ ادراک حسی:
۱ـ « إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لأهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى»[۴۲۰] این آیه از جمله آیاتی است که در ادیان دیگر ( یهودیت و مسحیت) هم مورد تأیید واقع شده و آنرا به عنوان تجربه‌ای دینی قلمداد نموده‌اند. ظاهر آیه این است که حضرت موسی (ع) بادرک حسی با آتش محسوس مواجه شده است و از ورای آن صدای خدا را شنیده است. بنابراین آتش و صدای خدا هر دو حسی بوده‌اند و درک حضرت موسی (ع) هم حسی بوده است. مخصوصاً که در برخی آیات دیگر اشاره شده که آتش در درخت و شجره وجود داشته است.
« فِی الْبُقْعَهِ الْمُبَارَکَهِ مِنَ الشَّجَرَهِ أَنْ یَا مُوسَى »[۴۲۱] در بسیاری از کتب کلامی نیز این درک را حسی دانسته‌اند[۴۲۲] و تجربه خداوند را در شی‌ء محسوس نامتعارف دانسته‌اند. این قرآئن باعث می‌شود انسان یقین پیدا کند که این از موارد تجربه حسی است.
اما علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریفه اشاراتی دارند که از آن برمی‌آید ایشان این تجربه را حسی نمی‌داند. وی می‌فرماید: فقط حضرت موسی این آتش را دید و این آیه از مصادیق تکلم بی‌واسطه خدا با بشر است که در آیه شریفه « و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا» به آن اشاره شده است. اگر ما این سخن علامه را بپذیریم و نظریه مشهور را که این آیه را از مصادیق « من وراء حجاب» می‌داند نپذیریم، یقیناً این تجربه تجربه‌ای حسی نیست و بهتر است آنرا از نوع چهارم که درک شهودی است بشماریم. این مطلبی است که علامه آنرا در ذیل سوره طه مطرح می‌کند.[۴۲۳] اما علامه در ذیل سوره شوری مطلب دیگری می‌فرماید. وی در‌آنجا تجربه حضرت موسی را از مصادیق « من وراء حجاب» می‌داند و در نتیجه آنرا تجربه‌ای حسی می‌داند. بنابراین علامه در دو جای تفسیر خود دو نظریه را مطرح می‌کنند و دو قول دارند و باید به اختلاف دو نظریه ایشان توجه کافی شود.[۴۲۴]
۲ـ « فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ، وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ»[۴۲۵]
استدلال به این آیه در صورتی ممکن است که ما اشیاء محسوس غیر متعارف را از مصادیق تجربه دینی[۴۲۶] بشماریم در این صورت معجزات انبیاء در شمار تجارب دینی به شمار می‌روند. معجزاتی که انبیاء برای ارشاد و هدایت مردم می‌آوردند همگی از قبیل امور محسوس بودند و یا اینکه دارای آثار محسوسی بودند اما به صورتی نامتعارف بودند که باعث می‌شد مردم آنرا دینی محسوب نمایند.
۳ـ « إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ »[۴۲۷] آنچه حواریون از حضرت عیسی (ع) درخواست نمودند امری عادی نبود. بلکه امری غیر طبیعی بود که از آسمان بیاید و باعث شود ایمان آنها اضافه شود. در عین حال این سفره آسمانی امری محسوس و قابل تجربه حسی است. بنابراین ما می‌توانیم تجارب حسی را به دو قسم تقسیم نمائیم. اشیاء محسوس متعارف و اشیاء محسوس غیر متعارف. هر دوی اینها می‌توانند متعلّق تجربه دینی حسی واقع شوند. در عین حال مواجهه با امر قدسی و متعالی هستند و باعث افزایش ایمان انسانها می‌شود.
۴ـ «قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ، قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَهً مِن اثر الرسول»[۴۲۸] جای پای اسب حضرت جبرئیل(ع) امری محسوس بود که مورد توجه سامری واقع شد و همین امر سبب گردید از آن استفاده سوء کند. بنابراین یک شی محسوس که مورد ادراک حسی واقع شده بود و در آیه ذکر شده است.
علامه طباطبایی در این آیه نیز راه متفاوتی را می‌پیماید. وی معتقد است که سامری با قلب خود این شیء را دید. بنابراین تجربه حسی نبوده است. به نظر می‌رسد که این قول علامه مورد خدشه باشد. زیرا آیه صراحتاً از دیدن حسی (بصرت) صحبت می‌کند که نشان دهنده نوعی تجربه حسی است.[۴۲۹]
۵ـ « فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا»[۴۳۰] حضرت مریم (ع) با جبرئیل روبرو گردید و او را دید و با او سخن گفت. لفظ ( بشراً) دلالت بر این دارد که این رؤیت حسی بوده و جبرئیل لباس محسوس پوشیده است. و این منافات با آن ندارد که خدا فرمود ما روح خود را فرستادیم. زیرا روح بنابر قولی اسم دیگر جبرئیل است. و حتی اگر اسم فرشته‌ای دیگر هم باشد به بحث ما لطمه‌ای نمی‌زند. و مراد این نیست که حضرت مریم شیء غیر محسوس را دیده است. فقط بحث درباره واژه « تمثّل» باقی می‌ماند که در ظاهر اشاره به عالم مثال و خیال متصل است و ربطی به حس ندارد.
علامه طباطبایی که معتقد است این رویت حسی بوده است[۴۳۱]، این واژه را چنین تفسیر می‌کند، که موجودی که خود را نشان داد مال عالم مثال بود و لیکن خود را به صورت محسوس نشان داد اگر چه حقیقت او محسوس نبود.
چیتیک هم عبارتی را از فتوحات ابن عربی نقل می‌کند که[۴۳۲] دلالت بر این دارد که حضرت مریم(ع) جبرئیل را به صورت محسوس ادراک نموده است. بنابراین به نظر می‌رسد که تجربه حضرت مریم(ع) تجربه‌ای حسی بوده است. با این حال استاد جوادی آملی این تجربه را حسی نمی‌داند و آنرا مثال[۴۳۳] مطلق معرفی می‌کند. اگرچه کلام ایشان دو پهلو است و می‌توان آنرا توجیه نمود.
۶ـ دحیه کلبی:در روایات زیادی به این نکته اشاره شده که جبرئیل به صورت مرد عربی به نام دحیه کلبی خود را به پیامبر نشان می‌داد و مردم عادی می‌توانستند او را ببینند. این نشان دهنده آن است که جبرئیل به صورت محسوس ظاهر می‌شده و تجربه مردم از او تجربه حسی بوده است. روایات دیگری هم ذکر شده که فرق گذارده‌اند بین اینکه پیامبر جبرئیل را در خواب بییند یا اینکه در بیداری ببیند و اگر او را در خواب ببیند. مقام نبوت[۴۳۴] دارد و اگر در بیداری ببیند مقام رسالت دارد که ظاهر این احادیث آن است که جبرئیل به صورت محسوس دیده می‌شده است.
بنابراین وجود تجارب دینی حسی از منظر قرآن امری قابل اثبات و پذیرش است. اما اینکه ما مانند آلستون این تجارب را بسیار محدود بدانیم و فقط تجربه دینی را حسی بدانیم قابل پذیرش نیست اگر چه برخی اساتید اصرار دارند که وی معنای عامّی از ادراک را مدّ نظر داشته است. اما در قصه دحیه کلبی هم اختلافاتی وجود دارد. برخی دحیه کلبی را محسوس و برخی مثالی توصیف نموده‌اند. برای مثال، چیتیک به نقل از ابن عربی می‌گوید که دحیه کلبی به صورت جسد متخیل برای پیامبر ظاهر شد یعنی درک او به صورت محسوس صورت گرفته است.[۴۳۵] اما در مصباح الانس (در بحث کشف سر کلی – اصل دوازدهم) آمده است که پیامبر و یارانش دحیه کلبی را در عالم مثال مشاهده نمودند.[۴۳۶] منشاء این اختلاف اقوال در نوع تلقی افراد از آیات و روایات است. هر کدام بنابر اصول و قواعد و همچنین قرائن موجود در کلام بیانی را انتخاب می‌کند.
سؤالی که در اینجا مناسب است این است که آیا تجربه پیامبر فقط در یک قوه او صورت گرفته یا این که تجربه او در تمام ساحت‌های وجودی پیامبر صورت گرفته است؟ آنچه ما می‌خواهیم در اینجا مطرح کنیم این است که لااقل برخی از تجارب انبیاء در تمامی ساحت‌های او صورت گرفته و فقط در یک ساحت صورت نگرفته است. یعنی پیامبر تجربه‌هایی را پشت سر گذرانده که در آنها هر سه نوع ادراک حصولی و همچنین ادراک حضوری صورت گرفته است.
ملاصدرا در اسفار بیان می‌دارد که برخی از کسانی که با این علوم آشنایی کامل نداشته‌اند گمان کرده‌اند که پیامبر ادراک حسی نسبت به فرشته وحی نداشته است. اما این حرف نادرست است.
دلیل این سخن در دو مقدمه قرار دارد: اول اینکه نفس شامل تمام قوای خود است و این باعث تعدد نفوس نمی‌شود. « النفس فی وحدتها کل القوی…» مقدمه دوم اینکه پیامبر انسان کامل است و دارای قوای متعددی است و تمام قوای او باید به کمال خود برسند و اگر برخی از این قوا مدرک قدسی نداشته باشند به کمال نخواهند رسید. ملاصدرا درباره کیفیت نزول وحی و ارتباط با عالم قدس می‌گوید:
«… یتمثل لروحه البشری صوره ما شاهد ها بروحه القدس و تبرز منها الی ظاهر الکون، فیتمثّل للحواس الظاهره سیما السمع و البصر لکونها اشرف الحواس الظاهره، فیری ببصره شخصاً محسوساً فی غایه الحُسن و الصباحه و یسمع بسمعه کلاماً منظوماً فی غایه الجوده و الفصاحه …. وهذا الامر المتمثل بما معه او فیه لیس مجرد صوره خیالیه لا وجود لها فی خارج الذهن و التخیل، کما یقوله من لا حظّ له من علم الباطن و لا قدم له فی اسرار الوحی و الکتاب کبعض اتباع المشائین….[۴۳۷]
در مواردی از قرآن هم که اشاره شد که وحی به قلب و به صورت شهودی صورت گرفته است، سایر قوا نیز به صورت تبعی توانسته‌اند به نوبه خود از این مشاهده استفاده کنند.
۲ـ ادراک خیالی:

فایل پایان نامه با فرمت word : بررسی ...

          1. ظاهر: ظاهر آراسته فروشنده بدلیل اینکه وسیله ای برای جذب مشتری و نهایتا فروش است بسیار

        (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

      ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حائز اهمیت است.

    1. بیان: بیان قوی و شیرین به انضمام یک خوشامدگویی ساده اثر نیکوی ظاهر آراسته را دوچندان

می کند. یک فروشنده با کلام خود می تواند اطمینان و اعتماد خریدار را به نحو مطلوبی جلب نماید تا وی بدون شک و تردید به خرید مبادرت کند.

    1. ادب: ادب همواره نشانه ادای احترام و رعایت حال دیگران است. مودب بودن در مقابل افرادی که

رعایت احترام انسان را میکنند آسان است ولی رعایت ادب در مقابل بی نزاکتی و خشونت اشخاص مشکل است. مودب بودن در مقابل افراد و شکیبایی در برابر آنان (مشتریان) فضیلت محسوب شده و ضمن آنکه عمل فروش را تسهیل می نماید تحسین دیگران را نیز بر می انگیزاند.

    1. شور و شوق: فروشنده با حرارتی که به کار خود علاقه‌مند بوده و سعی دارد به بهترین وجهی

احتیاجات مشتری را درک و بدان پاسخ گوید، باعث افزایش فروش می‌گردد.

    1. دانش و آگاهی: فروشنده باید علاوه بر آگاهی نسبت به اجناس مغازه به سایر اجناس موجود در

بازار نیز آگاهی داشته باشد تا بتواند پاسخگوی سوالات مشتریان و برطرف کننده نیاز آنان باشد.
علاوه بر موارد فوق صداقت، استقامت و اعتماد به نفس از صفات مطلوب دیگری است که می توان برای
یک فروشنده لایق قائل شد.
همچنین فروشندگان باید سیاست های گوناگونی جهت جلب مشتریان خود بکارگیرند. یو، پارک ومکنیس این سیاست ها را شامل موارد زیر می دانند: ( مکنیس[۱۰۵] ،۱۹۹۸)

    1. رسیدگی به شکایات مشتریان

شکایات مشتریان گاهی صحیح و گاهی غیر منطقی است. در هر دو صورت وجود شکایت برای مغازه ناخوشایند بوده و درعین حال وسیله ایست که به نارضایتی مشتریان رسیدگی گردد تا از تقلیل فروش
در آینده پیشگیری به عمل آید. مشتری ناراضی تبلیغ کننده بدی برای مغازه محسوب شده و هر کجا که پیش آید به زیان مغازه سخن خواهد گفت و بدین ترتیب به حیثیت و شهرت آن لطمه وارد می آورد.
بنابراین لزوم هرگونه کوششی جهت استقبال از شکایات و رسیدگی به آنها به منظور حفظ اعتبار و معروفیت مغازه از طریق تعویض و پس گرفتن کالا و یا دیگر ابزار ضروری است. بنابراین فروشنده وظیفه دارد با کمال علاقه و بطور دوستانه به صحبت های مشتری گوش داده و از اینکه هر عاملی موجبات نارضایتی او را فراهم کرده عذر خواهی نماید و برای رفع شکایت او تمام تلاش خود را بنماید.

    1. پس گرفتن کالا

ظاهرا اینطور به نظر میرسد که پس گرفتن کالا به منزله خنثی کردن عمل فروش و در نتیجه قبول زیان توسط فروشنده می باشد. در حالی که پذیرش کالای مرجوعی نه تنها موجب جلب رضایت مشتری گشته و او را خریدار دائمی مغازه می گرداند بلکه با این عمل مشتری خود را مدیون مغازه دانسته و با تبلیغات مفیدش وسیله ای برای جلب دوستان خود به مغازه خواهد شد.
همچنین این عمل از جانب مغازه باعث می شود افراد با خیال راحت و اطمینان خرید کنند. خط مشی پس گرفتن کالا در مواردی که فروش کم باشد و یا مغازه در مقابل رقبای سرسختی واقع شده باشد بسیار مفید و مؤثر است.
بیشتر مطالب در حوزه دیگر مشتریان به عنوان یک متغیر محیطی در رابطه با ازدحام یا تراکم جمعیت موردتوجه قرار گرفته است. شلوغی عمدتا نتایج منفی را هم برای خرده فروش و هم برای مصرف کننده در بردارد. درصد خریدارانی که شلوغی و ازدحام را در محیط حس می کنند به تدریج با ورود افراد بیشتر به مغازه و کم شدن فضای رفت وآمد افزایش می یابد. بیشتر مصرف کنندگان شلوغی و ازدحام را ناخوشایند می دانند و در تلاش بر می آیند تا این احساس ناخوشایند را از بین ببرند.
اولین گامی که برای از بین بردن این احساس انجام می دهند این است که زمان کمتری را در مغازه می گذرانند، کمتر خرید می کنند، و سریعتر تصمیمات خرید خود را اتخاذ می کنند. این مسئله باعث می شود که فرد از زمان خرید خود احساس نارضایتی داشته باشد یا خریدهایی را انجام دهد که کمتر برای وی رضایت بخش هستند. بنابراین، احتمال مراجعه او به مغازه برای خرید مجدد نیز کمتر می شود. ( ویک فیلد و بلادگت[۱۰۶]، ۱۹۹۴)
خرده فروشان باید مغازه های خود را به نحوی طراحی کنند که مشتریان از شلوغی و ازدحام مغازه کمتر احساس کسالت و خستگی کنند. این کار بسیار دشوار است چرا که خرید از خرده فروشی ها بیشتر در مواقع خاص نظیر ساعات اولیه یا پایانی روز انجام می شود.
قیمت و تخفیف
سیاست قیمت گذاری برای یک خرده فروش عاملی حیاتی برای تعیین جایگاه اوست. هرگونه تصمیم در این خصوص با توجه به بازار هدف، ترکیب کالاها و خدمات و وضعیت رقابت گرفته می شود. تمام خرده فروشان درپی درصد سود و حجم فروش بالا هستند، اما خیلی به ندرت این دو ویژگی با هم بدست می آیند.
اکثر خرده فروشان مانند فروشگاه های کالاهای اختصاصی یا به دنبال درصد سود بالا و حجم فروش کم هستند یا مانند تجار عمده فروش و فروشگاه های تخفیف دار، سیاست حجم فروش بالا در اثر اعمال درصد سود نسبتا کم را دنبال می کنند. خرده فروشان باید به تاکتیک های قیمت گذاری نیز توجه داشته باشند. اکثر خرده فروشان قیمت بعضی از کالاها را در سطح نازلی تعیین می کنند، هدف از این کار جذب مردم به فروشگاه است که با این کار بعضی از اقلام قربانی می شوند.
قیمت
گاهی اوقات قیمت فروش برای مصرف کننده توسط کارخانه تعیین میشود. در این صورت خرده فروش اختیار چندانی در تعیین قیمت نخواهد داشت. در مواردی که قیمت کالا بوسیله کارخانه مشخص نشده باشد مغازه دار و یا در مغازه های بزرگ مدیران هر بخش اقدام به قیمت گذاری می کنند. برای آنکه مغازه متضرر نشده و سود کافی ببرد لازم است اختلاف قیمت خرید و فروش (سود ناویژه) آنچنان باشد که توسط آن کلیه هزینه ها اعم از ثابت و متغیر (حقوق، اجاره، بهره، خسارت، و غیره) مستهلک شده و سود خالصی نیز عاید گردد.
بر این اساس توجه به نکاتی که باید برای تعیین قیمت فروش و درصد سود هر کالا در نظر گرفته شود قابل اهمیت است و به همین جهت پاره ای از موارد که در درجه اول اهمیت قرار دارند به اختصار بیان می گردد.
الف) مواردی که درصد سود کالا میتواند بیشتر از درصد متوسط سود انتخاب شود به قرار زیر است:

    1. کالا هایی که فروش زیادی ندارند و مخارج نگهداری فروش آنها بالاست.
    1. مصنوعات و کالا هایی که انحصاری بوده و رقابت در مورد عرضه آنها وجود ندارد.
    1. اجناس ظریف، شکستنی و یا آنهایی که زود فاسد و معیوب میشوند.
    1. کالاهای که مصرف فصلی دارند و تقاضای خرید آنها موقتی بوده و امکان پایین آورده قیمت و حراج آنها در پایان فصل زیاد است.
  1. گاهی در مورد بعضی اجناس، سیاست مغازه ایجاب میکند که به منظور تعدیل موجودی و سایر ملاحظات مقدار زیادی فروش نرود،برای این منظور درصد سود را بالا میبرند.

فایل پایان نامه با فرمت word : بررسی عوامل موثر بر ساخت برند در سطح خرده فروشی ...

        1. ظاهر: ظاهر آراسته فروشنده بدلیل اینکه وسیله ای برای جذب مشتری و نهایتا فروش است بسیار

      ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حائز اهمیت است.

    1. بیان: بیان قوی و شیرین به انضمام یک خوشامدگویی ساده اثر نیکوی ظاهر آراسته را دوچندان

می کند. یک فروشنده با کلام خود می تواند اطمینان و اعتماد خریدار را به نحو مطلوبی جلب نماید تا وی بدون شک و تردید به خرید مبادرت کند.

    1. ادب: ادب همواره نشانه ادای احترام و رعایت حال دیگران است. مودب بودن در مقابل افرادی که

رعایت احترام انسان را میکنند آسان است ولی رعایت ادب در مقابل بی نزاکتی و خشونت اشخاص مشکل است. مودب بودن در مقابل افراد و شکیبایی در برابر آنان (مشتریان) فضیلت محسوب شده و ضمن آنکه عمل فروش را تسهیل می نماید تحسین دیگران را نیز بر می انگیزاند.

    1. شور و شوق: فروشنده با حرارتی که به کار خود علاقه‌مند بوده و سعی دارد به بهترین وجهی

احتیاجات مشتری را درک و بدان پاسخ گوید، باعث افزایش فروش می‌گردد.

    1. دانش و آگاهی: فروشنده باید علاوه بر آگاهی نسبت به اجناس مغازه به سایر اجناس موجود در

بازار نیز آگاهی داشته باشد تا بتواند پاسخگوی سوالات مشتریان و برطرف کننده نیاز آنان باشد.
علاوه بر موارد فوق صداقت، استقامت و اعتماد به نفس از صفات مطلوب دیگری است که می توان برای
یک فروشنده لایق قائل شد.
همچنین فروشندگان باید سیاست های گوناگونی جهت جلب مشتریان خود بکارگیرند. یو، پارک ومکنیس این سیاست ها را شامل موارد زیر می دانند: ( مکنیس[۱۰۵] ،۱۹۹۸)

    1. رسیدگی به شکایات مشتریان

شکایات مشتریان گاهی صحیح و گاهی غیر منطقی است. در هر دو صورت وجود شکایت برای مغازه ناخوشایند بوده و درعین حال وسیله ایست که به نارضایتی مشتریان رسیدگی گردد تا از تقلیل فروش
در آینده پیشگیری به عمل آید. مشتری ناراضی تبلیغ کننده بدی برای مغازه محسوب شده و هر کجا که پیش آید به زیان مغازه سخن خواهد گفت و بدین ترتیب به حیثیت و شهرت آن لطمه وارد می آورد.
بنابراین لزوم هرگونه کوششی جهت استقبال از شکایات و رسیدگی به آنها به منظور حفظ اعتبار و معروفیت مغازه از طریق تعویض و پس گرفتن کالا و یا دیگر ابزار ضروری است. بنابراین فروشنده وظیفه دارد با کمال علاقه و بطور دوستانه به صحبت های مشتری گوش داده و از اینکه هر عاملی موجبات نارضایتی او را فراهم کرده عذر خواهی نماید و برای رفع شکایت او تمام تلاش خود را بنماید.

    1. پس گرفتن کالا

ظاهرا اینطور به نظر میرسد که پس گرفتن کالا به منزله خنثی کردن عمل فروش و در نتیجه قبول زیان توسط فروشنده می باشد. در حالی که پذیرش کالای مرجوعی نه تنها موجب جلب رضایت مشتری گشته و او را خریدار دائمی مغازه می گرداند بلکه با این عمل مشتری خود را مدیون مغازه دانسته و با تبلیغات مفیدش وسیله ای برای جلب دوستان خود به مغازه خواهد شد.
همچنین این عمل از جانب مغازه باعث می شود افراد با خیال راحت و اطمینان خرید کنند. خط مشی پس گرفتن کالا در مواردی که فروش کم باشد و یا مغازه در مقابل رقبای سرسختی واقع شده باشد بسیار مفید و مؤثر است.
بیشتر مطالب در حوزه دیگر مشتریان به عنوان یک متغیر محیطی در رابطه با ازدحام یا تراکم جمعیت موردتوجه قرار گرفته است. شلوغی عمدتا نتایج منفی را هم برای خرده فروش و هم برای مصرف کننده در بردارد. درصد خریدارانی که شلوغی و ازدحام را در محیط حس می کنند به تدریج با ورود افراد بیشتر به مغازه و کم شدن فضای رفت وآمد افزایش می یابد. بیشتر مصرف کنندگان شلوغی و ازدحام را ناخوشایند می دانند و در تلاش بر می آیند تا این احساس ناخوشایند را از بین ببرند.
اولین گامی که برای از بین بردن این احساس انجام می دهند این است که زمان کمتری را در مغازه می گذرانند، کمتر خرید می کنند، و سریعتر تصمیمات خرید خود را اتخاذ می کنند. این مسئله باعث می شود که فرد از زمان خرید خود احساس نارضایتی داشته باشد یا خریدهایی را انجام دهد که کمتر برای وی رضایت بخش هستند. بنابراین، احتمال مراجعه او به مغازه برای خرید مجدد نیز کمتر می شود. ( ویک فیلد و بلادگت[۱۰۶]، ۱۹۹۴)
خرده فروشان باید مغازه های خود را به نحوی طراحی کنند که مشتریان از شلوغی و ازدحام مغازه کمتر احساس کسالت و خستگی کنند. این کار بسیار دشوار است چرا که خرید از خرده فروشی ها بیشتر در مواقع خاص نظیر ساعات اولیه یا پایانی روز انجام می شود.
قیمت و تخفیف
سیاست قیمت گذاری برای یک خرده فروش عاملی حیاتی برای تعیین جایگاه اوست. هرگونه تصمیم در این خصوص با توجه به بازار هدف، ترکیب کالاها و خدمات و وضعیت رقابت گرفته می شود. تمام خرده فروشان درپی درصد سود و حجم فروش بالا هستند، اما خیلی به ندرت این دو ویژگی با هم بدست می آیند.
اکثر خرده فروشان مانند فروشگاه های کالاهای اختصاصی یا به دنبال درصد سود بالا و حجم فروش کم هستند یا مانند تجار عمده فروش و فروشگاه های تخفیف دار، سیاست حجم فروش بالا در اثر اعمال درصد سود نسبتا کم را دنبال می کنند. خرده فروشان باید به تاکتیک های قیمت گذاری نیز توجه داشته باشند. اکثر خرده فروشان قیمت بعضی از کالاها را در سطح نازلی تعیین می کنند، هدف از این کار جذب مردم به فروشگاه است که با این کار بعضی از اقلام قربانی می شوند.
قیمت
گاهی اوقات قیمت فروش برای مصرف کننده توسط کارخانه تعیین میشود. در این صورت خرده فروش اختیار چندانی در تعیین قیمت نخواهد داشت. در مواردی که قیمت کالا بوسیله کارخانه مشخص نشده باشد مغازه دار و یا در مغازه های بزرگ مدیران هر بخش اقدام به قیمت گذاری می کنند. برای آنکه مغازه متضرر نشده و سود کافی ببرد لازم است اختلاف قیمت خرید و فروش (سود ناویژه) آنچنان باشد که توسط آن کلیه هزینه ها اعم از ثابت و متغیر (حقوق، اجاره، بهره، خسارت، و غیره) مستهلک شده و سود خالصی نیز عاید گردد.
بر این اساس توجه به نکاتی که باید برای تعیین قیمت فروش و درصد سود هر کالا در نظر گرفته شود قابل اهمیت است و به همین جهت پاره ای از موارد که در درجه اول اهمیت قرار دارند به اختصار بیان می گردد.
الف) مواردی که درصد سود کالا میتواند بیشتر از درصد متوسط سود انتخاب شود به قرار زیر است:

    1. کالا هایی که فروش زیادی ندارند و مخارج نگهداری فروش آنها بالاست.
    1. مصنوعات و کالا هایی که انحصاری بوده و رقابت در مورد عرضه آنها وجود ندارد.
    1. اجناس ظریف، شکستنی و یا آنهایی که زود فاسد و معیوب میشوند.
    1. کالاهای که مصرف فصلی دارند و تقاضای خرید آنها موقتی بوده و امکان پایین آورده قیمت و حراج آنها در پایان فصل زیاد است.
  1. گاهی در مورد بعضی اجناس، سیاست مغازه ایجاب میکند که به منظور تعدیل موجودی و سایر ملاحظات مقدار زیادی فروش نرود،برای این منظور درصد سود را بالا میبرند.

دانلود فایل پایان نامه با فرمت word : تحقیقات انجام شده با موضوع : نقش تقریبی ...

در جایی دیگر او یادآوری می‌شود، که ادیان و مذاهب الهی نور واحدی هستند، که از چراغ هایی گوناگون می‌تابد.
مولانا اختلاف و تفرقه بین مومن و کافر و مسلمان و ترسا را از آن جهت که مانع تحقق وحدت و یگانگی انسانی می‌شود، نفی می‌گردد، چرا که او کمال هستی مطلق را انسان و انسانیت می‌دید.
او هیچیک از ادیان را حق مطلق یا باطل مطلق نمی‌داند، گویا مولانا اختلاف و تکثر اعتقاد دارد، همچنان که خداوند نیز اختلاف را با این آیه (و من آِیاته خلق سماوات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ..) اعتبار بخشیده است.
در تکثر گرایی مولانا، اختلاف معرفت‌ها در دین، ناشی از اختلاف برداشت‌ها است و بنابر این به تعبیر و تفسیر های مختلف ایراد وارد می‌شود. مهم تر آنکه اگر جزم اندیشانه، معرفت ایمانی و فردی خود را در جایگاه معرفت اجتماعی خود بنشانیم و خود در را حق مطلق بدانیم و دیگران را اهل ضلال، حاصلی جز نزاع و کشکمش در بر نخواهد داشت.
جنبه دیگر نقش مولانا در تقریب تساهل و مدارا است، روشی است که وی با عقاید مخالفان خویش پیش گرفته است، البته این شیوه برخورد ریشه در آموزه های قرآنی دارد، بطور مثال آیه(لا اکراه فی الدین)[۱۲۱] یا آنجا که از انسانها دعوت می‌شود تا با حکمت و موعظت با همدیگر رفتار کنند (ادعو الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن)[۱۲۲]
آثار مولانا به خصوص مثنوی پر است از ابیات و داستانهایی که دیگران را به دوری از تعصب و تنگ نظری فرا می‌خواند، وی خود را مجاز نمی‌شمارد؛ که قاضی اندیشه ی دیگران باشد و اعمال دیگران را با ترازوی عمل خود بسنجد، تا آنجا که اگر فکری موافق فکر خود نیافت، تازیانه تعذیر و تفسیق برگشند و چماق تکفیر بردارند و از روی حزم اندیشی و کوته نگری حکم به تکفیر و آزار دیگران دهند، مولانا با وسعت نظر بی نظیر دو گانگی موجود بین مومن و کافر، مسلمان و ترسا، ترک یهود، گبر و مسلمان را مانع تحقق یافتن وحدت و یگانگی انسانی می‌داند و پیروان خویش را به پرهیز از این دو گانگی‌ها توصیه می‌کند.
مولوی همه خلق عالم را مسافران یک مقصد می‌داند، او به افراد پیشنهاد می‌کند، که نگذارند، محبت را که لازمه برادری است در بین آنها به نفرت که جان مایه دشمنی است تبدیل شود، در نظر او ادیان و مذاهب رنگهای بیهوده‌ای هستند که نتیجه‌ای جز اسارت ندارند، در دیدگاه وی اصل بر بی رنگی است و هنگامی که این اسارت رنگ‌ها پیش آمده، اختلاف ادیان پیدا شده است.
هنگامی که مولانا ادیان الهی را نور واحدی می‌داند، که از چراغ های مختلف می‌تابد و بین آن نورها فرق واقعی نمی‌داند، شاید این موضوع تساوی ادیان را ضروری نداند، اما حداقل لزوم تسامح با اصحاب ادیان را توجیه پذیری سازد.
مولانا به پیروان خود سفارش می‌کند که هیچگاه با خواری و ذلت به کافران ننگرند او معتقد است ریشه بسیاری از دشمنی‌ها و جنگ ها، جهل و برداشت سطحی از مسایل دانسته شده است .
او بر این باور است که اگر در دست انسان‌ها شمعی هدایتگر باشد و چشمی معنا بین پیدا کند، دیدشان نسبت به جهان دگرگون می‌شود.
۵ ـ۳ ـ پیشنهادات و راهکارها
۵ ـ۳ ـ ۱ـ پیشنهادات پژوهشی
با اینکه مولانا از سوی نهادهای ادبی مختلف به عنوان بزرگترین شاعر تاریخ بشریت شناخته شده است با این حال پزوهش هایی که مستقیما در زمینه نظرات مولانا انجام شده باشد، بسیار اندک است این تعداد کم تنها به نوشتن شرح بر کتابهای مولوی بسنده کرده اند، پیشنهاد می‌شود، پژوهشگران به طور جزیی تر به اندیشه های مولانا بپردازند.
آنچه در این پژوهش بیشتر به آن پرداخته شد، دیدگاه مولانا در زمینه تکثرگرایی و تقریب بین مذاهب بوده است، پیشنهاد می‌گردد، اندیشه های مولانا در زمینه های دیگر نیز مورد کالبد شکافی عمیق قرار گیرد.
پیشنهاد می‌شود، اندیشه های مولانا در زمینه تقریب مذاهب با اندیشه های صوفیان مورد مقایسه قرار گیرد، به نظر می‌رسد، به پژوهشی اساسی در زمینه عدم احترام به اندیشه های مولانا و عدم توجه عام به این اندیشه‌ها مورد نیاز باشد.
۵ ـ۴ ـ پیشنهادات کاربردی
۵ ـ۴ ـ ۱ ـ انتشار نظرات مولانا در قالب پیام های کوتاه
احترام به دیگر مذاهب و نزدیک شدن به آرا مولانا نیازمند تلاش گسترده همه اقشار جامعه است، بنابر این احترام به پیروان ادیان وظیفه تک تک افراد جامعه است.
پیشنهاد می‌شود، نوشته های مولانا در زمینه تقریب مذاهب به صورت پیام های کوتاه در کتابهای کوچک چاپ شود و در اختیار همگان قرار گیرد.
۵ ـ۴ ـ ۲ ـ اندیشه های مولانا سر لوحه زندگی سیاستمداران
اکثر نزاع‌ها ی کنونی میان جوامع بویژ‌ه کشورهای مسلمان که از دو گروه متفاوت شیعه و سنی هستند، نزاع مذهبی است، پیشنهاد می‌گردد، جلوگیری از چنین کشمکش هایی و ایجاد فضایی مناسب تر برای تعامل با پیروان دیگر مذاهب اندیشه های مولانا سر لوحه زندگی افراد بویژه سیاستمداران قرار گیرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵ ـ۴ ـ ۳ ـ تاکید بر محبت اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و اله)
خوشبختانه تمام مذاهب اسلامی و پیروان آن‌ها به اهل بیت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌ و آله)، محبت می ورزند و نسبت به آنان به دیده احترام می نگرند.به گونه ایکه بسیاری از اهل سنت در مورد فضایل و محبت آن‌ها کتاب‌ها نوشته‌اند.و مرجعیت علمی اهل بیت را می پذیرند. گذشته از مقام علمی اهل بیت نزد اهل سنت، آنان عمدتاً متاثر از جریان تصوف و پیرو گرایش‌های مختلف تصوف‌اند و نحله‌های تصوف هر کدام و برای اهل بیت مقام و منزلت خاصی قایلند که این امر به وحدت شیعه و سنی کمک شایانی می کند.
۵ ـ۴ ـ ۴ ـ تاکید بر اخلاق
بر اساس توصیه های قرآن کریم و پیامبر اسلام و اهل بیت پیامبر یک مسلمان باید مظهر اخلاق باشد چنانکه اهل بیت(علیه‌السلام) همواره شیعیان را به خوشرفتاری با پیروان مذاهباسلامی سفارش کرده‌اند و سیره عملی خودشان نیز چنین بوده است. امام باقر(عفرمودند” حتی اگر با یک یهودی همنشین شدی با او به نیکویی رفتارکن، امیرالمومنین(علیه‌السلام) حتی با اهل کتاب (مسیحیان و یهودیان) چنان خوشرفتاربودند بگونه ایکه موجب علاقمندی و احیانا تشرف آنان به اسلام می شد.
طبق روایات اهل بیت(علیه‌السلام)، شیعیان باید با پیروان مذاهب دیگر در کمال ادب و احترام گفتگو کنند زیرا خداوند می فرماید: “قولوا للناس حسنا[۱۲۳]” با مردم سخنی نیکو بگویید خداوند در این آیه نفرمود “تنها بامومنان حقیقی خوشرفتار باشید” بلکه واژه “الناس”(مردم) را به کار برد، یعنی باید باهمه اقشار مردم شامل مسلمان وکافر و شیعه و سنی و… نیکو سخن بگویید. درباره همین آیه امام باقر(علیه‌السلام) میفرماید: “منظور اینست که با مردم آنگونه سخن بگو که دوست داری آنان با تو سخن بگویند”
همچنین از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده که فرمود: “ ای شیعیان[ !با رفتارخود ] زینت ما باشید و مایه ننگ و عار ما نباشید. با مردم به نیکویی سخن بگویید و زبان خود را [ از سخنان زشت ] نگاه دارید و از گفتار بیهوده و سخنان زشت بپرهیزید” از امتیازات متصوفه این است که بر اخلاق و عرفان تاکید درد و همین امر سبب توسعه آنها در مناطق مختلف جهان شده است.
۵ ـ۴ ـ ۵ ـ تأکید بر مشترکات
این راهکار، به مشترکات فرق اسلامی توجه دارد و روی آن تاکید می‌کند. اصولاً توسل به مشترکات اولین قدم هر نوع رابطه اجتماعی است. قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌ و آله) در مورد برخورد با اهل کتاب می‌فرماید:(قل یَا أهلَ الکتابِ تعالَوا إلَی کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَ بَینَکُم ألاّ نَعبُدَ إلاّ اللهَ و لاَ نُشرِکَ بِهِ شَیئاً ولاَ یَتّخِذَ بَعضُنا بَعضاً أربَاباً مِّن دُونِ اللهِ…؛[۱۲۴] بگو:‌ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر راـ غیر از خدای یگانه ـ به خدایی نپذیرد)
(… و قُولُوا ءَامَنّا بِالّذِی أُنزِلَ إِلَینَا وَ أُنزِلَ إلَیکُم وَ إلَهُنَا وَ إلَهُکُم وَاحِدٌ وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ…؛[۱۲۵] بگویید ما به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و شما نازل شده ایمان آورده ایم، و معبود ما و شما یکی است و ما در برابر او تسلیم هستیم)
بنابراین توسل و توجه به نکات مشترک نه تنها عقلانی است، دستور خداوند و سیره معصومین نیز بوده است. چنانچه گذشت آیه ۶۴سوره مبارکه آل عمران و آیه ۴۶ سوره مبارکه عنکبوت، در برابر اهل کتاب است. پس هنگامی که بین مسلمین و اهل کتاب مشترکاتی که قرآن می‌فرماید موجود است و اثر بخش، مشترکات فرق مسلمان به مراتب بیشتر و اثر گذارتر می‌باشد.مصلحان مسلمان نیز نسبت به این امر بی توجه نبوده و همواره بر آن تاکید داشته اند.
۵ ـ۴ ـ ۶ ـ احترام به یکدیگر
از جمله مهمترین عوامل حسن تفاهم و وحدت میان مسلمانان ، تکریم و احترام به شخصیت افراد است. جو حاکم بر محیطهای اسلامی ، باید به گونه‌ای باشد که هیچ فرد یا گروهی ، خویشتن را در معرض اهانت و تحقیر دیگران نبیند و نسبت به عزت نفس و شخصیت خود ، احساس ناامنی و نگرانی نکند، هر چند از نظر مذهبی در اقلیت باشد. همه انسان‌ها ، از هر ملت و نژاد ، از اهانت دیگران آزرده خاطر می‌گردند و از خود ، عکس العمل نشان می‌دهند و دوست دارند در نظر دیگران ، با ارزش و مورد احترام باشند.احترام به شخصیت دیگران ، مایه مهر و محبت و دوستی و اهانت و تحقیر دیگران وسیله ایجاد خشم و دشمنی و مایه تفرقه و جدایی است.
از این رو نخستین گام برای برقراری وحدت میان مسلمانان جهان ، جلوگیری از هجو و دشنام گویی و تحقیر و بی حرمتی است. لازم است عالمان و نویسندگان ، از هر مذهب و فرقه که باشند ، در گفته‌ها و نوشته های خود از هر سخن و هر حرکتی که سبب بی حرمتی و تحقیر دیگران و تفرقه وجدایی است ، پرهیز کنند و پیروان خویش را از بدگویی و تحقیر نسبت به خلفا و یا حساسیت نشان دادن و برخورد متعصبانه نسبت به زیارت های معروف و مستند و غیر آن ، بازداشته و از فعالیت های تفرقه افکنانه آنان جلوگیری کنند.
۵ ـ۴ ـ ۷ ـ آگاهی از مذاهب یکدیگر
نا آگاهی از عقاید دیگر مذاهب اسلامی و ضعیف بودن روحیه حق پذیری؛ اما در این میان مهمترین امری که به عنوان مانعی محکم و سدی آهنین در برابر تحقق وحدت اسلامی وجود دارد، جهل و ناآگاهی مسلمانان از عقاید حقیقی و مستندِ پیروان دیگر مذاهب، و از سوی دیگر برخوردار نبودن از روحیه پذیرش حقیقت و تسلیم شدن در برابر حقایقی است که با دانسته‌های غلط پیشینِ ما در تضاد است. اخلاق اسلامی به ما توصیه می کند که حق مدار و حق پذیر باشیم و دریچه ذهن خود را همیشه بر روی حقایق باز گذاریم. متأسفانه هنوز هم گروهی شیعیان را رافضی می خوانند و گروهی از مسلمانان پیروان مذاهب و فرقه‌های اسلامی را به دلیل پیروی نکردن از معتقدات مذهبی آنان تکفیر می کنند. گروهی جاهلانه و به سبب کینه ای که مسائل تاریخی در دل هاشان به جای گذارده است، به سبّ و لعن مشایخ مذاهب دیگر می پردازند و اعمالی نظیر این که همه پیمودن راه تقریب را سخت و دشوار می سازند.
۵ ـ۴ ـ ۸ ـ اعتدال مذهبی وپرهیز از اعمال تحریک آمیز
عنصر دیگری که برای موفقیت تقریب مذاهب اسلامی مهم است، در پیش گرفتن روش اعتدال مذهبی است؛ چون هر مذهب و آیینی ممکن است در طول زمان به افراط‌ها و تفریط هایی دچار شود، پیروان مذاهب، خود اصول و فروعی را به مذهب و دین اضافه کنند و یا تفسیر سخت‌گیرانه از اصول و فروع دین داشته باشند که براساس آن، کسانی را که در چارچوب تفسیر مذهبی و دینی آن‌ها نگنجند، خارج از دین و دینداری حساب کنند.امروزه جریان‌های طالبان و القاعده به چنین تفسیرهایی روی آورده‌اند.نتیجه بحث‌های علمی و تاریخی هرچه باشد،نباید منجر به درگیری عملی،عداوت و خون ریزی میان مسلمانان شده و موجب تضعیف اسلام گردد که تضعیف اسلام به هرنامی که باشد از محرمات و گام برداشتن در راه شیطان است. بهترین زمینه اتحاد مسلمانان، اجتناب از تحریک احساسات و احترام گذاردن به عقاید دیگران است.
خداوند در قرآن دستور می دهد: خدایان کفار را سب نکنید و فحش ندهید تا آن‌ها نیز خداوند جهان را فحش ندهند.
۵ ـ۴ ـ ۹ ـ تدوین روایات مشترک بین مذاهب اسلامى
احادیث رسیده از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌ و آله) که توسط پیروان مذاهب سنى و متصوفه نقل شده است، با احادیث نقل شده از طریق ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در کتب روایى شیعه اثنى‌عشرى، زیدیه و اسماعیلیه، وجوه مشترک فراوان و بسیار دارند که تا به حال مورد غفلت قرار گرفته‌اند. جمع‌آورى و تدوین روایات مشترک در همه مذاهب، رهروان راه تقریب را به هدف والاى خویش نزدیک مى‌سازد.
۵ ـ۴ ـ ۱۰ ـ رعایت حقوق برادری
در دید کلی اسلام، مسلمانان، به عنوان برادر مسلمان، شناخته شده است. به حکم این برادری، حقوقی بر عهده یکایک مسلمانان واجب گردیده است که بدون پایبندی به آن، بنای وحدت و اخوت اسلامی، متزلزل و ناپایدار است.

منابع و ماخذ

    1. قرآن کریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران ، دارالقرآن الکریم.
    1. ابن بزاز اردبیلی، صفوه الصفا، در احوال شیخ صفی‌الدین اردبیلی، تصحیح طباطبائی مجد،غلامرضا، تهران، ۱۳۷۶٫
    1. ارجمند، افشین، توقفی در جهان تصوف ، انتشارات اعتماد، تهران،۱۳۸۳
  1. استعلامی، محمد، شرح مثنوی، تهران، زوار، ۱۳۷۰٫

سایت دانلود پایان نامه: دانلود فایل ها در مورد : تلفیق-تکنیک-تحلیل-پوششی-داده‌ها-DEA-با-کارت-امتیازی-متوازن-BSC-برای-ارزیابی-و-مقایسه-عملکرد-شعب-بانک-تجارت- فایل ۷

در این پژوهش BSC به عنوان ابزاری برای طراحی شاخص‌های ارزیابی عملکرد و از DEA به عنوان ابزاری برای ارزیابی عملکرد استفاده می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

یانگ، ونگ و استیور ۲۰۰۵، در مقاله ای با عنوان ارزیابی عملکرد و هدف گذاری در شعب بانک‌ها
با بهره گرفتن از ترکیب minimax به نقطه مرجع و تحلیل پوششی داده‌ها بیان می‌کند که هدف از سنجش عملکردهای قبلی و قرار دادن اهداف آتی برای یک شعبه بانک این است که دریابیم این شعبه در مقایسه با سایر رقبای خود در چه جایگاهی می‌ایستد و چگونه تأثیر مثبت اجرایی آن را برای داشتن نکات قوت قابل رقابت افزایش دهیم. گرچه اهداف آتی به صورت قراردادی توسط مدیریت (دفتر اصلی) اخذ می‌شوند، و بنابراین می‌توانند برای شعبه غیرواقعی و دست نیافتنی باشند. روشی به نام نقطه ارجاع پیوندی حداقل حداکثری- تحلیل پوششی داده‌ها (HMRP–DEA) ایجاد شده است که ارزش یابی مدیران شعب و مسئولین دفتر اصلی را هماهنگ کرده و امکان جستجو برای راه حل مطلوب MPS در میان محدوده هر شعبه به دست می‌دهد.
روش نقطه ارجاع پیوندی حداقل حداکثری- تحلیل پوششی داده‌ها (HMRP–DEA) از سه مدل حداقل حداکثری تشکیل شده است که شامل نقطه فرا ایده آل، نقطه‌ی ایده آل، و مدل کوتاه‌ترین فاصله، که اهداف و تصمیمات مشترکی دارند، فقط در نقاط ارجاع و شمای اندازه گیریشان با هم متفاوتند و ثابت شده که برابر با مدل‌های دوگانه مبتنی بر بازده تحلیل پوششی داده‌ها هستند. این مدل‌ها هم به صورت محاسباتی و گرافیکی در این مقاله بررسی شده‌اند.
روش نقطه ارجاع پیوندی حداقل حداکثری- تحلیل پوششی داده‌ها (HMRP–DEA) از تحلیل پوششی داده‌ها به عنوان ابزار اندازه گیری پس از وقوع برای ارزش یابی عملکرد های قبلی و نیز از نقطه ارجاع حداقل حداکثری به عنوان ابزار پیش ارزیابی برای پیش بینی عملکردهای آتی و اتخاذ اهداف استفاده می‌کند. بنابراین روش نقطه ارجاع پیوندی حداقل حداکثری- تحلیل پوششی داده‌ها (HMRP–DEA) ابزاری پیشنهادی برای اتخاذ اهداف واقع‌گرایانه و تخصیص منابع بهتر به دست می‌دهد. این روش توسط شیوه ارزیابی جزء به جزء عملکرد در چهارده شعبه از بانکی بین‌المللی در منچستر اجرا شده است (یانگ، ونگ و استیور،۲۰۰۵).
چیانگ و لین ۲۰۰۹، در مقاله ای با عنوان تلفیق تحلیل پوششی داده‌ها و کارت امتیازی برای الگوبرداری شرکت‌ها بیان می‌کنند که اندازه گیری عملکرد مدیریت مسئله ای پیچیده است به این دلیل که داده‌ها و خروجی‌های متعددی در این فرایند نقش دارند. این تحقیق برای استخراج چارچوب مشخصی تلاش کرده است که مباحث بنیادین روش کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده‌ها را برای اندازه گیری عملکرد مدیریتی در بر بگیرد. این دو روش مکمل یکدیگر هستند. از طرفی دیگر، تحلیل پوششی داده‌ها می‌تواند بر اساس داده های ورودی و خروجی آن‌ها عملیات محک زنی را انجام دهد، و همین طور ارزیابی‌های اجرایی را با اطلاعات مدیریتی تبدیل کند. از این رو، عملکرد مشترک این دو روش می‌تواند نمایه های مناسب اجرایی را به مفاهیم مدیریتی ترجمه کند. این تحقیق صنایع بانکی تجاری و اتوماتیک را به عنوان اهداف تحقیق تجربی قرار داده است. نتایج نشان می‌دهند که روابط متقابل در میان ۴ زاویه از روش کارت امتیازی متوازن به طور تجربی معتبر هستند. اگرچه، ضروری‌ترین شاخص‌ها در هر زاویه در صنایع مختلف متمایز بودند. حدود ۴۶ درصد از شرکت‌های اتوماسیونی و ۵۷ درصد از بانک‌های تجاری (بازرگانی) در محدوده های اثربخشی قرار داده شده‌اند. مفاهیم مدیریتی و محدودیت‌های تحقیقی هم چنین عنوان شده‌اند (چیانگ و لین،۲۰۰۹،۱۱۷۲-۱۱۵۳).
رهنمای، لطفی و قاسمی ۲۰۱۰، در مقاله ای با عنوان دستیابی به اهداف در روش کارت امتیازی متوازن با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده‌ها و کاربرد آن در بانک‌های تجاری بیان کرده‌اند که از روش تحلیل پوششی داده‌ها برای به دست آوردن اهداف در روش کارت امتیازی متوازن استفاده شده است. هدف آن‌ها ایجاد روشی جدید است که بتواند در روش کارت امتیازی متوازن استفاده شده و اهداف را در رویکردی جدید تشخیص داده و با مشاهده عملکرد قبلی واحدها، زمینه‌ها و ساختارها در مورد آن‌ها تصمیم گیری کندو واحد های موثر را تشخیص دهد و حاشیه ای برای تأثیر مجازی در دوره جدید به دست دهد. در این مورد از تحلیل پوششی داده‌ها استفاده کرده و می‌توانیم شرایط MPSS بودن را برای تمامی واحدها در دوره جدید تشخیص دهیم و از الگوهای مناسب برای تخمین میزان افزایش یا کاهش در هر زمینه بهره جوییم. در نهایت مدل انحصاری این روش جدید در بانک‌های ایران ارائه شده است.
در هر یک از چهار منظر BSC به ترتیب شاخص‌های زیر استفاده شده‌اند:
آموزش :
۱٫هزینه های انگیزشی ۲٫افزایش حرفه ای بودن کارمندان ۳٫افزایش مهارت کارمندان
فرآیندهای داخلی:
۱٫افزایش سرعت خدمات ۲٫خدمات آنلاین ۳٫خدمات الکترونیکی ۴٫خدمات پیشرفته
مشتری:
۱٫قیمت‌های رقابتی ۲٫رضایت مشتری ۳٫خدمات با کیفیت بالا ۴٫نرخ جذب مشتریان جدید ۵٫خدمات با سرعت بالا
مالی:
۱٫دارایی نرخ رشد ۲٫نرخ بازگشت سرمایه گذاری ۳٫حاشیه سود ۴٫نرخ وام به تأخیر افتاده ۵٫وام بر سپرده
(رهنمای و همکاران،۲۰۱۰،۳۵۶۳-۳۵۴۹).
آهن، نئومن، نووآ ۲۰۱۰، در تحقیقی با عنوان اندازه گیری تعادل نسبی واحد های تصمیم گیری بیان کردند: در مدل پایه تحلیل پوششی داده‌ها (DEA)، وزن معیارهای عملکرد به صورت درون زا تعیین می‌شوند، به هر واحد تصمیم گیری بهره‌وری آن به بهترین شکل ممکن اختصاص می‌دهد. این ویژگی به عنوان یکی از مزایای اصلی روش در نظر گرفته شده اما این مورد خود یکی از منابع مشکلات در مورد عملکرد ارزیابی و کنترل عملکرد نیز محسوب می‌شود. چنین مشکلاتی نتیجه‌ی احتمال ارزش صفر وزن‌هایی که از مطالعه ارزیابی حذف شده‌اند می‌باشد. بر عکس رویکرد مقابله با این مشکل برای قضاوت ارزش ترکیب شده و به تجزیه و تحلیل آن، ما کارت امتیازی متوازن تعادل نشات گرفته از مجموعه داده های تعیین شده را پیشنهاد می‌کنیم. این امتیاز اندازه ای را که یک DMU از تمرکز بر تعدادی از معیارهای عملکرد ضروری اجتناب می‌کند را اندازه گیری می‌کند. یکی از تصمیمات محتمل منتج از تجزیه و تحلیل کارت امتیازی متوازن کاهش مجموعه ای از DMUs در نظر گرفته شده برای الگو برداری می‌باشد. در این مقاله مدل اصلاح شده CCR-O ارائه شده است (آهن و همکاران،۲۰۱۰،۴۲۳-۴۱۷).
آریانژاد و همکاران ۲۰۱۱، در مقاله ای با عنوان روش BSC-DEA برای اندازه گیری بهره‌وری نسبی صنعت خدمات:مطالعه موردی بخش بانکداری بیان می‌کنند که ارزیابی عملکرد در تصمیم گیری نواقص و مشکلات و همچنین برای افزایش دادن سطح فعالیت‌ها در هر سازمان نقش مهمی را ایفا می‌کند. تحلیل پوششی داده‌ها به عنوان روشی غیر پارامتریک یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین ابزار مدیریتی برای ارزیابی کارایی و یا اطلاعات خروجی می‌باشد. آن‌ها روشی را برای استفاده از کارت امتیازی متوازن به عنوان ابزاری برای طراحی نمایه های ارزیابی عملکرد یک سازمان پیشنهاد می‌کنند. در هر یک از چهار منظر BSC به ترتیب شاخص‌های زیر استفاده شده‌اند:
آموزش :
ورودی: ۱٫بازگشت سرمایه گذاری ۲٫کسری صندوق ۳٫حذف تسهیلات
خروجی: ۱٫پاداش
فرآیندهای داخلی:
ورودی: ۱٫بازده زمانی ۲٫بهره‌وری ATM
خروجی: ۱٫تعداد کارت‌های صادر شده ۲٫اینترنت، تلفن بانک و اس ام اس
مشتری:
ورودی: ۱٫سپرده های بسته شده ۲٫مشتریان جدید
خروجی: ۱٫تعداد چک‌های صادر شده ۲٫ارز ۳٫اعتبارنامه ۴٫برات ۵٫صورتحساب بانکی ۶٫حواله ارزی
مالی:
ورودی: ۱٫مخارج ۲٫سپرده‌ها
خروجی: ۱٫درآمد ۲٫دیون مؤخر ۳٫تسهیلات بانکی
روش ترکیب BSC-DEA به عنوان موردی تجربی برای بانک خصوصی بزرگی استفاده شده است (آریانژاد و همکاران،۲۰۱۰).
نجفی، احمدی، فلاح و شهسواری پور ۲۰۱۱، در تحقیقی با عنوان روش دو مرحله علت و معلول BSC-DEA برای اندازه گیری بهره‌وری نسبی سازمان‌ها بیان کردند که کارت امتیاز متوازن (BSC) را با مدل دو مرحله تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) ترکیب کرده‌اند. مدل پیشنهادی آن‌ها، با بهره گرفتن از دیدگاه های مختلف مالی و غیر مالی به ارزیابی عملکرد واحد های تصمیم گیری در مراحل مختلف BSC می‌پردازد. در هر مرحله، مدل دو مرحله ای DEA برای اندازه گیری بهره‌وری نسبی واحد های تصمیم گیری اجرا شده است و نتایج به دست آمده با بهره گرفتن از روابط علت و معلول پایش شده است. آن‌ها در هر مرحله شاخص‌های زیر را بررسی کرده‌اند:
آموزش:
۱٫پاداش ۲٫افزایش تخصص کارکنان ۳٫افزایش مهارت‌های کارمند ۴٫سرعت خدمات
فرایند های داخلی:
۱٫خدمات پیشرفته ۲٫خدمات با سرعت بالا ۳٫خدمات آنلاین ۴٫قیمت‌های رقابتی
مشتریان:
۱٫رضایت مشتری ۲٫نرخ جذب مشتری ۳٫خدمات با کیفیت بالا
مالی:
۱٫بازده حقوق صاحبان سهام ۲٫حاشیه سود ۳٫رشد ارزش دارایی
مطالعه تجربی در بخش بانکداری با بهره گرفتن از روش توسعه یافته توسط آن‌ها صورت گرفته است (نجفی و همکاران،۲۰۱۱،۴۸-۴۱).
کرمی، مهدی آبادی، شهابی و مردانی ۲۰۱۲، در تحقیقی با عنوان مطالعه تجربی برای اندازه گیری شاخص‌های موفقیت در صنعت بانکداری بیان نموده‌اند که اندازه گیری عملکرد سازمان نقش مهمی را برای توسعه بهتر برنامه های استراتژیک دارد. در محیط رقابتی امروز، سازمان برای کیفیت محصول و یا ارائه خدمات، تحویل به موقع، افزایش قابلیت اطمینان و رضایت مشتری تلاش می‌کنند. این ویژگی‌ها تنها توسط معیارهای مالی سنتی قابل اندازه گیری نیست و ما نیاز به روشی داریم که می‌تواند عوامل غیر مالی را نیز در نظر بگیرد. آن‌ها پیشنهاد ترکیبی از کارت امتیاز متوازن (BSC) و تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) مطرح کرده‌اند و استفاده از آن‌را در مطالعه تجربی بخش بانکداری انجام داده‌اند. آن‌ها یک مدل برای ارزیابی عملکرد بانک توسعه تعاون، که یک نمونه از مؤسسات مالی و اعتبار دولتی است ارائه داده‌اند. شاخص‌های مورد استفاده در هر منظر BSC به شرح زیر می‌باشد که دو منظر آموزش و فرآیندهای داخلی نقش ورودی DEA را داشته و شاخص مشتریان و مالی نقش خروجی DEA را ایفا می‌کنند.
آموزش:
۱٫کارکنان تحصیل کرده ۲٫ساعت آموزشی برگزار شده ۳٫مقدار پاداش پرداخت شده به کارکنان

    1. IT بودجه صرف شده برای توسعه

فرایند های داخلی:
۱٫جذب سپرده ۲٫ادعای به تأخیر افتادن جمع آوری مبلغ ۳٫جذب نیروهای کلیدی و کارآمد