وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد مقایسه تطبیقی تأثیرگذاری مؤلفه ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

امروز که ایران مرکز هارتلند انرژی دنیاست علاوه بر صادرکنندگی در بخش انرژی منطقه بسیار مهمی در جهت مسیر امن انتقال انرژی می تواند باشد.(هم مزیت اقتصادی دارد و هم مزیت امنیتی دارد.
تا قبل از پایان جنگ سرد انرژی مفهومی ژئوپولیتیکی داشت اما با پایان جنگ سرد مفهوم ژئواکونومیکی بخود گرفت در روابط بین قدرت های بزرگ نقش بزرگی را شامل شد. قرن ۲۱را می توان قرن ژئواکونومی با محوریت انرژی نامید.
۴-۱۰- هلال خصیب
هلال خصیب که از شرق مدیترانه تا خلیج فارس و دریای عمان امتداد یافته و کشورهای اردن و سوریه و لبنان و عراق وشبه جزیره عربستان و ایران را تحت تاثیر قرار می دهد. هلال خصیب همچون کریدوری عملیاتی میان شرق مدیترانه و خلیج فارس و دریای عمان کشیده و قرن ها همواره در معرض تهاجم اقوام گوناگون بودهاست.(خمارلو،۹۳)
http://ystc.ir
۴-۱۱- اهمیت ژئوکالچر ایران
از نظر فرهنگی، موقعیت ژئوکالچر ایران بسیار ممتاز است. ایران امروز با یک دامنه فرهنگی فارسی زبانان از کردستان عراق تا افغانستان و قلب آسیای میانه، نفوذ فرهنگی دارد. همچنین با یک دامنه فرهنگی شیعی، از افغانستان و پاکستان در شرق، تا عراق و لبنان در غرب و آذربایجان در شمال و بحرین در جنوب، نفوذ مذهبی چشمگیری دارد. تأثیر این نفوذ را می‌توان در معادلات فرهنگی، سیاسی و نظامی منطقه جنوب غرب آسیا دید.(عباسی،۹۴)
اقوام ایرانی را در شش گروه نژادی بشرح زیر قرار داده است:
۱- گروه آریایی
۲- گروه مغولی
۳- گروه آریا مغولی
۴- گروه سامی ها

    1. گروه مغولی و سامی

۴-۱۲-تحلیل وضعیت جهان اسلام
دنیای اسلام از لحاظ جغرافیایی در ریملند واقع شده است و نبرد تمدن ها میان دو تمدن اصلی غرب و اسلام، در ریملند اتفاق می افتد اما این ریملند از لحاظ هویتی موجودیتی یکدست نیست. با توجه به جایگاه راهبردی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی می توان الگوهای زیر را به بحث گذارد:
۴-۱۲-۱- ریملند شیعی و نقش جمهوری اسلامی ایران در تمدن اسلامی
انقلاب اسلامی در کشوری رخ داد که با توجه به نقشه ژئوپلیتیکی دنیای اسلام، در قلب ریملند و در قلب دنیای اسلام واقع شده است و این مسئله در کنار هویت و ماهیت انقلاب اسلامی، ایران را مستعد بازیگری در این منطقه نموده است. در واقع، دنیای شیعه در مرکز دنیای اسلام واقع شده و هارتلندی برای ریملند اسلامی محسوب می شود که این هارتلند، از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است. پدیده شیعه، علاوه بر اینکه از لحاظ جغرافیایی در مرکزیت دنیای اسلام است، از لحاظ استراتژیک و ژئوپلیتیک نیز از موقعیتی استثنایی برخوردار است. لذا، بیراه نخواهد بود اگر این منطقه را ریملند شیعی بنامیم. جایی که در کنترل سیاست های شیعی بوده و به مثابه قلب تپنده ای برای جهان اسلام در نظر گرفته می شود. ریملند شیعی، بخش وسیعی از دنیای اسلام را در بر می گیرد و از زمان دولت بوش دوم به این سو، در طرح های آمریکایی به عنوان “خاورمیانه بزرگ” از آن یاد می شود( Bromley, 2007;75) .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عامل اصلی و موتور محرکه و قلب این منطقه، چه از نظر جغرافیایی و چه از لحاظ مفهومی و ژئوپلیتیک، مناطق تحت تسلط جمعیت های شیعی است. در توصیف این مناطق، پیش از این نظریاتی چون “هلال شیعی” مطرح گردیده بود.(Black,2007)
این نظریه که در سال ۲۰۰۴ توسط عبدالله،پادشاه اردن مطرح گردید، شامل جمعیت های شیعی از مدیترانه تا عراق و ایران است، اما در تحلیل نگارنده، ریملند شیعی مفهومی فراتر از این حوزه را در بر می گیرد. مفهومی که کشورهای آسیای میانه و قفقاز، افغانستان، پاکستان وبخشی از هند را نیز در بر می گیرد.
از زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران تاکنون، شیعه به عنوان عاملی تأثیرگذار در حیطه های داخلی و خارجی کشورهای منطقه مطرح بوده است. به استثنای ایران، سوریه و تاحدی عراق پسا صدام، شیعیان در این کشورها )که اکثریت آنان عرب می باشند(، در اقلیت محسوسی از لحاظ سهیم بودن در عرصه قدرت سیاسی- حکومتی قرار دارند. این شیعیان در همیشه تاریخ در محرومیت شدید قرار داشته اند و میزان سرکوب این اقلیت توسط اکثریت های سنی تا حدی بوده است که آنان را “مسلمانان فراموش شده می نامیدند. Francke, Fuller: 1999))
تأثیر انقلاب اسلامی ایران درساختن یک حکومت شیعی مبتنی بر تئوری مذهبی، در سیاسی شدن جمعیت شیعیان و اصطلاحا آنچه بیداری شیعی و احیای شیعی نامیده می شود ( Nasr, 2006)
بر جمعیت های شیعی منطقه؛ آنان را به عنوان یک بازیگر داخلی در درون حکومت ها مطرح نمود. خود آگاهی شیعیان در عرصه اجتماعی- سیاسی درون کشورهای عرب و در ارتباط با مطالبه حقوق اجتماعی و دستیابی به منابع منزلت، اقتدار و ثروت، به مرور زمان حاکمان سنی را مجبور به پذیرش حقوق شیعیان و نقش آنان در عرصه های داخلی کرده است. (نادری،۱۳۶:۱۳۸۷)
پس از انقلاب ایران و تشکیل دولت شیعی، پروسه هویت یابی شیعیان در منطقه آغاز شد. این شیعیان که تا آن زمان مورد ستم حاکمان سنی قرار داشتند، احساس کردند که از این به بعد، پشتیبانی محکم برای آنان وجود خواهد داشت و لذا، با بهره گرفتن از این موقعیت، علاوه بر احساس همدلی با انقلاب ایران، سعی در نزدیکی به جمهوری اسلامی نمودند. این شیعیان در برخی از کشورها از اکثریت جمعیتی برخوردار بودند.
)عراق، بحرین، لبنان و آذربایجان( و در برخی از آنان در اقلیت قرار داشتند، اما اقلیتی که می توانست سهمی تأثیرگذار در امور سیاسی و اجتماعی داشته باشد. جمهوری اسلامی نیز با درک این مطلب و با بهره گرفتن از عقلانیت دولتی خود، به گسترش حوزه نفوذ خود در این شیعیان پرداخت. جمعیت های شیعی بر مبنای نزدیکی جغرافیایی با ایران را می توان در دو حلقه شیعیان اطراف حوزه مرکز و شیعیان پیرامون تعریف نمود.
ویژگی های کلی شیعیان در اغلب کشورهای مذکور(اعم از مرکز و پیرامون ) را می توان اینگونه بر شمرد: محرومیت از حقوق اولیه؛ قرار داشتن در معرض تبعیض های آشکار و پنهان در زمینه حقوق اولیه و حقوق اجتماعی- مدنی ؛ عدم مشارکت فعال و چشمگیر در قدرت سیاسی و مناصب اجرایی حکومتی؛ نگاه مبتنی بر شک و سوء ظن به آنان از سوی حکومت ها؛ تحت فشار بودن و ممانعت از ابراز آزادانه عقاید و اجرای مناسک مذهبی. همه این موارد، ریشه در امر اعتقادی داشته و آنرا بایستی در دوگانگی تشیع/تسنن بازشناخت. داستانی که تاریخی به درازای تاریخ اسلام داشته و به امور سیاسی و اعتقادی در صدر اسلام باز می گردد. این اختلافات در طول زمان و با روی کار آمدن حاکمان سنی مذهب، و بازتولید سلطه آنان بر شیعیان، باعث گردیده تا شیعیان به مثابه طبقه ای فرودست تلقی گردیده و نابرابری اجتماعی درون حاکمیت ها و همچنین در گستره سیاسی و منطقه ای افزایش یابد. (نادری،۱۳۵:۱۳۸۷)
جمهوری اسلامی ایران توانسته است با بهره گرفتن از موقعیت اجتماعی و سیاسی این شیعیان در جوامع خود که عمدتاً موقعیت های پایین دستی و تحت سیطره و به منزله شهروندان درجه دوم بوده است، و همچنین احساس همدلی آنان با ایران به عنوان کانون شیعیان جهان، به گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه اقدام کند. بطوری که امروزه آنچنان سرنوشت ایران با این شیعیان گره خورده است، که هر اقدامی در مرکز، اثر مستقیم بر آنان می گذارد.
۴-۱۳- بیداری اسلامی، و تغییر ژئوپلیتیک منطقه
سه رویداد بزرگ در ابتدای قرن بیست و یکم، ژئوپلیتیک منطقه را با تغییرات بسیار زیادی مواجه کرده، و نقش ایران را در معادلات این منطقه بسیار پر رنگ کرده و دورنمای ژئوپلیتیک منطقه و همچنین ژئوپلیتیک دنیای اسلام و ژئوپلیتیک شیعه را بسیار ایرانیزه نموده است. بطوری که می توان ادعا کرد که توازن قدرت در این منطقه در حال چرخش به سمت ایران است. این سه رویداد عبارتند از:
۴-۱۳-۱- سقوط صدام
سقوط صدام و دولت بعثی عراق در سال ۲۰۰۳ ، فرصتی برای نیروهای شیعه فراهم آورد تا با درگیر شدن در مسائل مختلف در حوزه سیاسی و اجتماعی و حکومتی عراق، نقش خود را در آینده عراق تثبیت کنند. با این اتفاق، شیعیانی که در گذشته این کشور همیشه توسط عثمانی ها، بریتانیایی ها و سپس توسط رژیم های دیکتاتوری حاکم در عراق سرکوب شده بودند، به نیروی سیاسی جدید و قدرتمندی تبدیل شدند. ظهور چشمگیر شیعیان عراق در عرصه اجتماعی-سیاسی، و تبدیل آنان از قربانیان خشونت و سرکوب، به نیرویی که قادر به در دست گرفتن قدرت در یکی از کشورهای استراتژیک منطقه است، توازن قدرت را در منطقه ای که عمدتاً تحت سیطره سنی هاست، به نفع نیروهای شیعی در هم ریخت. (Olwah, 2007)
۴-۱۳-۲- جنگ سی و سه روزه
جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان و اسرائیل در تابستان ۲۰۰۶ ، یکی دیگر از مواردی بود که در ترسیم ژئوپلیتیک جدید منطقه و همچنین ژئوپلیتیک شیعه بسیار مؤثر بود. این جنگ که در گفتمان سیاسی اسرائیل به “جنگ دوم لبنان"، و از سوی حزب الله به “وعدالصادق” شهرت یافت. اهمیت این جنگ در دیدگاه شیعیان از این منظر بود که یک سازمان چریکی توانست با یکی از پیشرفته ترین ارتش های جهان مبارزه کند و ۳۳ روز در مقابل آن مقاومت کند. کاری که هیچ کدام از ارتش های عربی در طول جنگ های متعدد خود با اسرائیل نتوانستند آنرا انجام دهند. حدود هزار کشته، سه هزار زخمی، و ویرانی های زیاد در منطقه حومه جنوبی بیروت و منطقه بقاع از جمله خساراتی بود که بر شیعیان لبنان وارد شد. در طول این جنگ، اسرائیلی ها بیش از۴ میلیون بمب خوشه ای بر سر لبنان ریختند.
نکته جالب دیگر در مورد این جنگ، ممانعت رزمندگان حزب الله از پیشروی زمینی ارتش اسرائیل در خاک لبنان بود. حزب الله با شیوه جنگ های نامتقارن، به مقابله با اسرائیل پرداخت. یکی از نتایج این نوع از جنگ، صحن های بود که به “جهنم تانکها” در منطقه جنوبی وادی الحجر در معروف شد.
در این نبرد، بیش از ۳۹ تانک و بولدوزر اسرائیلی نابود شد و بیش از ۲۰ افسر و سرباز اسرائیلی کشته شده و بیش از ۱۲۰ سرباز زخمی شدند( Olwah, 2007)
از ژئوپلیتیک دولت محور، به ژئوکالچر تمدن محور؛ خاورمیانه عرصه نبرد تمد نها اگر چه کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت ایالات متحده، جنگ حزب الله و اسرائیل را “درد زایمان تولد خاورمیانه جدید” خواند (Karon, 2006 )
اما پیروزی حزب الله، این طرح را ناکام گذاشت و عملا خاورمیانه جدیدی متولد نشد. این جنگ، توازن قدرت در لبنان را به نفع حزب الله، و در خاورمیانه به نفع ایران و محور مقاومت)سوریه، ایران، حزب الله، حماس و جهاد اسلامی( تغییر داد و پدیده ای به نام ژئوپلیتیک مقاومت را در ادبیات سیاسی منطقه ریملند وارد کرد.
۴-۱۳-۳- انقلاب در کشورهای عربی
سرآغاز به هم ریختن نظم قدیمی در ریملند، که طی آن چهار دیکتاتور طرفدار غرب و مخالف با ایران سقوط کرد؛ خودسوزی جوانی تونسی در دسامبر ۲۰۱۰ بود، که در پی آن مردم تونس به خیابانها ریخته و اعتراضات خود را بر علیه دیکتاتور حاکم شروع کردند ( Hounshell, 2011:4 ).
پس از موفقیت انقلاب در تونس، موجی از ناآرامی ها در جهان اسلام آغاز شد و مردم کشورهایی همچون الجزایر، اردن، مصر، بحرین و یمن، با تعیین روزی به نام روز خشم، که معمولا روز جمعه بود، و با اتمام نماز جمعه، به خیابان ها آمده و با برپایی تظاهرات و شعارهای اسلامی همچون الله اکبر، خواهان انجام اصلاحات یا سرنگونی حاکمان خود شدند. در همین اثنا، درعرض چند هفته میلیو نها نفر در خیابان های مصر حاضر شدند و حسنی مبارک پس از ۳۰ سال حکومت، در تاریخ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ ، پس از ۱۸ روز اعتراض و آشوب در مصر،قدرت را تسلیم کرد و حامی دیرینه وی یعنی آمریکا نیز کمکی به او نکرد. این شورشها در لیبی به جنگ وسیع داخلی منجر شد که با مداخله نیروهای ناتو و بمباران زیرساخت های حیاتی این کشور توسط نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی ادامه یافت و به سرنگونی دولت قذافی، پس از بیش از چهار دهه انجامید. در یمن و بحرین نیز شورش های مردمی در نتیجه انقلاب های عربی بوجود آمد و پلیس در این دو کشور به زد و خورد با شورشیان پرداخت که در طی این زد و خوردها، افراد بسیاری کشته و زخمی شدند. در بحرین، با ورود ارتش سعودی به این کشور و کشتار بسیاری از مردم، خاندان آل خلیفه سعی در سرکوب شورش نمودند و این انقلاب با گذشت بیش از یکسال از آن، همچنان ادامه دارد. اما در یمن، از آنجا که سه گروه مختلف بطور همزمان درگیر در شورش بودند، شورش ها دامنه وسیع تر و بسیار خشنی به خود گرفت. شیعیان شمال که از سال ۲۰۰۴ به ای نسو درگیر شش جنگ خونین با حکومت مرکزی بودند، از سویی؛ جنوبی ها از سوی دیگر؛ و خاندان قبیله حاشد و الاحمر که در گذشته همپیمان علی عبدالله صالح بوده و اکنون در مقابل وی ایستاده بودند، توانستند او را وادار به کناره گیری از قدرت نمایند. اگر چه کنار رفتن علی عبدالله صالح را صرفا نمی توان اتفاقی انقلابی در یمن دانست چرا که ساختارهای سابق همچنان حفظ شده و عربستان سعودی با همکاری آمریکایی ها توانستند با روی کار آوردن “عبد ربه منصور هادی” بصورت کوتاه مدت راه حلی برای فرونشاندن بحران بازیابند، اما وضعیت اجتماعی مردم یمن که به استبداد داخلی و دخالت های خارجی اعتراض دارند، وضعیتی آماده انفجار است. دامنه این اعتراضات به شیعیان عربستان سعودی نیز رسید و آنان نیز در اعتراض به محدودیتهایی که دولت برای آنان تعیین کرده، دست به اعتراض زدند. آزادی زندانیان سیاسی و درخواست اصلاحات سیاسی یکی از مه مترین شعارهای شیعیان در این تظاهرات بود که هنوز نیز در جریان است.
۴-۱۳-۴- سناریوهای مربوط به میدان نبرد تمدنی
مسئله مهم در این انقلاب ها، موضع ایران به عنوان پایگاه شیعیان منطقه، و همچنین حمایتگر اصلی جنبش های اسلام گرا در سه دهه اخیر است. حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، این انقلاب ها را “بیداری اسلامی” خواند(خامنه ای،۱۳۹۰)
با تأکید بر اسلامی بودن این حرکت ها، به بررسی شباهت حرکت های ضد دیکتاتوریدر جهان عرب، با حرکت انقلابی مردم ایران در سال ۱۹۷۹ پرداخته و این انقلا بها را الهام گرفته از انقلاب ایران نامید. این مقایسه باعث موضع گیری هایی در سوی غربی معادلات منطقه شد. بخصوص، برخی از سران کشورهای عربی که در آ نها شورش ها واقع شده بود، با متهم کردن ایران به دخالت در این شورش ها، سعی نمودند این انقلاب ها را توطئه ای خارجی از سوی ایران جلوه دهند. اما مسئله اصلی تر در این میان، نزاع میان عربستان سعودی و ایران بود. آنچنان که برخی از تحلیل گران نوشته اند، ریاض، در طول دهه های اخیر، رهبری مصر را خاکریز کلیدی اهل تسنن بر سر راه گسترش نفوذ ایران می دید. بخشی از این دیوار سال ۲۰۰۳ با حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام فروریخته بود. در نتیجه، از دست دادن مبارک بدین معناست که سعودی ها ه ماکنون خود را آخرین غول سنی باقی مانده در منطقه می بینند Spindle and Coker , 2011))
۴-۱۴- سناریوی “ایران به مثابه قدرت مسلط منطقه ای"(ژئوکالچر)
با از میان رفتن دو سد سنی در برابر نفوذ ایران، یعنی صدام حسین و حسنی مبارک، ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری فرصت یافته است بدون دغدغه های قبل، به بسط حوزه نفوذ خود در منطقه بپردازد. اولین نمود نمادین این مسئله، تردد ناوهای ایرانی از ژئوپلیتیک دولت محور، به ژئوکالچر تمدن محور؛ خاورمیانه عرصه نبرد تمد نها پس از ۳۰ سال از کانال سوئز، در فوریه ۲۰۱۱ بود. این دو ناو که به مقصد بندر لاذقیه.
در سوریه در حرکت بودند، پس از عبور از این کانال، به مقصد رسیده و موجب نگرانی عمیق رژیم صهیونیستی شدند. ایران در سا لهای اخیر ارتباطات خوبی با جنبش های سنی منطقه از جمله حماس، جهاد اسلامی و اخوان المسلمین داشته است و پس از سرنگونی حکومت مبارک، هیأت های متعددی از مصریان به دیدار مقامات عالی ایران آمده اند.
۴-۱۵- اکو (ECO)
پس از تعیین دهه شصت میلادی به عنوان دهه توسعه سازمان ملل متحد، همکاریهای اقتصادی منطقه‌ای، بخصوص در میان کشورهای در حال توسعه، از اهمیت خاصی برخوردار گردید. کشورهای ایران، پاکستان و ترکیه نیز، که از زمانهی دور داری پیوندهی تاریخی و خصوصیات مشترک بودهاند، بر این اساس، درصدد افزایش و بسط همکاریهای اقتصادی بین خود برآمدند. در این زمینه، با تشکیل کنفرانس مشترکی مرکّب از نمایندگان کشورهای مذکور، «سازمان همکاری عمران منطقه‌ای» (RCD) را تأسیس کردند که با اهداف مبادله آزاد کالا، بهبود خطوط حمل و نقل، و تهیه و اجری طرحهی مشترک اقتصادی، بر نزدیکی و پیوند همکاریهای فیمابین تأکید نمودند و پس از گذشت قریب پانزده سال و عدم موفقیت چشمگیر، سران کشورهای عضو در «ازمیر» ترکیه گرد آمدند و بار دیگر، با توافق بر عهدنامه مشهور «ازمیر» بر گسترش همکاریها در زمینه های صنعت و بازرگانی و جهانگردی و حمل و نقل تأکید نمودند. با وجود این، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تعیین خطوط اصلی سیاست خارجی دال بر گسترش روابط با کشورهای مسلمان منطقه، با تشکیل اجلاسی از نمایندگان سه کشور در سال ۱۳۶۳ سازمان «آر سی دی» به «اکو» تغییر نام یافت و تصمیم به بسط و گسترش فعالیتهای آن گرفته شد. از آن پس اجلاس سازمان «اکو» به طور مرتب دو یا یک سالانه تشکیل و اقداماتی در جهت همکاریهای فیمابین مانند افتتاح خط آهن سرخس ـ تجن و دیگر طرحهی مشترک صورت دادهاند. در سال ۱۳۷۰ به دنبال فروپاشی شوروی، کشورهای تازه استقلال یافته و افغانستان تقاضی عضویت در «اکو» را نمودند که با الحاق آنها، تعداد اعضای سازمان از سه به ده کشور افزایش یافت.
به دنبال افزایش اعضای «اکو» به ده کشور، تصمیم اعضا مبنی بر تجدیدنظر در ساختار «اکو» و تدوین استراتژی جدید همکاری اقتصادی، مورد تصویب شورای وزیران قرار گرفت که در اجلاس بعدی بر محورهای جدید همکاری توافق های زیادی صورت گرفت که در زمینه های تجارت، انرژی، صنعتی، کشاورزی، حمل و نقل و ارتباطات قابل ذکر هستند. عمدهترین تشکیلات «اکو» عبارتند از: شوری وزیران، شوری نمایندگان دایم، شوری برنامه ریزی، دبیرخانه وکارگزاری های تخصصی و مؤسسات منطقه‌ا‌‌ی که هر کدام مقرّرات و انتخابات داخلی و روند کاری خود را دارد.


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود مطالب درباره مقایسه کفایت اجتماعی و راهبردهای ...دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با تاثیر ... »
 
مداحی های محرم