وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه با فرمت word : دانلود فایل ها در رابطه با فرهنگ وآداب و رسوم منطقه ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

-بسیاری از ویژگی های فرهنگی و کرداری مردمان سرزمین ها اقوام و ادیان گوناگون بویژه تا پس از عصر نو ریشه در داستان ها و باورهای شفاهی داشته که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شده است و امروزه میراث فرهنگی غیر مادی آن مردمان را تشکیل می دهداما با گسترش شهر نشینی و مهاجرت بی رویه روستا بیان به شهر ها بسیاری از این ادبیات شفاهی درحال فراموشی هستند روشها درحافظه نسل کهن باقی مانده است که به همراه آنان نابودخواهد شد بنابراین ثبت این میراث نا مکتوب و نگهداری از آن و ثبت بسیاری از باورها و اخلاقیات رایج میان مردمان یک منطقه نکات تاریک فرهنگ آن منطقه را روشن می کند. با توجه به اهمیتی که ثبت این میراث فرهنگی از زاویه های گوناگون عملی –اجتماعی دارد .مطالبات فرهنگی عامه از قرن نوزدهم آغاز شد در ایران نیز به ویژه از دوره قاجاریه به بعد پژوهش های فرهنگ عامه اغاز شد که از نامدار ترین پزوهندگان این عرصه می توان به صادق هدایت – انجوی شیراز ی – و دکتر محمد جعفر محجوب اشاره کرد . با توجه به میزان پژوهش های انجام شده و با توجه به غنای فرهنگی ایران و گستردگی میراث شفاهی آن بسیار ناچیز بوده است و به راستی برنامه ریزی جامع و بهتری را جهت گردآوری آن می طلبد . زرتشتیان ایران به عنوان بخشی از جامعه ایران در بر دارنده میراث شفاهی هستند که ریشه بسیار کهنی در باورها و عقاید این سرزمین دارد که شناسایی آنها می تواند کمک بسیار بزرگی به کسانی باشد که در زمینه فرهنگ و اساطیر ایران پزوهش می کنند اما میراث شفاهی زرتشتیان درخطر از بین رفتن است و ثبت هرچه سریعترآن گاهی ارزشمنددرحفظ بخش مهمی ازمیراث فرهنگی غیرمادی ایران زمین است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ادبیات شفاهی . هنر زبانی و کلامی مردم عامه است که میراث نسل های گذشته است که به صورت شفاهی انتقال یافته است . گونه های مختلف ادبیات داستانی آن شامل –قصر – افسانه های تاریخی– قهرمانی– عاشقانه– اخلاقی– پندآموز،تمثیلی وتخیلی است و آثارغیر داستانی آن مانند متل ها ،چیستانها ،مثل ها و لطیفه ها که درقالب نظم ونثراست .گونه های شعری مان مانند بیت ،دوبیتی ،تصنیف ،لالایی ،ترانه ،مثنوی و گونه های مختلف بیت می باشد .
زبان شفاهی که خاستگاه آن توده مردم است . ساده و روان است . اما طی سالهای متمادی با واژه های دشوار و ناهنجار مانوس شده که به آسانی نمی توان آن را تلفظ کرد شعر و ترانه های عامیانه بر طبق اصول عروض و قافیه بنیاد نشده اند و تاکید بر هجا و آهنگ کلمه دارند گونه های متفاوت ادبیات عامه نزد مردم در سنین خاص محبوبیت دارد . برای نوزادان : لالایی . برای کودکان :قصه برای نوجوانان :ترانه و تصنیف بزرگ سالان :حکایت و ضرب المثل که همه این گونه ها به نحوی بیانگر آداب و رسوم و نحوه زندگی انسانهای قدیمی است .
ویژگی های ادبیات شفاهی
۱-مجهول المولف بودن
متن های شفاهی ،برخلاف آثار تالیفی که حاصل خلاقیت فکر و ذهن فردی معین هستند ،مولف معین و مشخصی ندارد . هیچ یک از قصه های شفاهی که در میان مردم ما رواج دارند وحتی «داستان های عامیا نه فارسی » که شکل نوشته ی آن ها نیز در دست است ،از مولف معین ومشخصی بر خوردار نیستند. درترانه ها و دوبیتی های مردمی نیز وضع به همین صورت است بسیاری از دوبیتی هایی که به نام فایز –بابا طاهر نجما ،حسینا ،ابن لطیفا و …. معروف شده اند ، ساخته و پرداخته ی افراد دیگری است ضمن این که هویت تاریخی افراد مذکور نیز مورد تردید برخی از پژوهشگران قرار گرفته است . افسانه ها نیز وضعیتی خارج از این چار چوب ندارد. هیچ کس نمی داند چه کسی نخستین بار افسانه ی معروف «ماه پیشونی »را تعریف کرده است . آن چه مسلم است ، این افسانه ها نیز مانند هر اثر هنری و ادبی ،اول بار توسط یک نفر آفریده است ،اما این که آن شخص کی بوده ، بر ما معلوم نیست و افزون براین ،در چنین متن هایی ، به دلیل آن که طی سده های متمادی در میان مردم نقل می شده اند ،تغییر و تبدیل فراوانی صورت گرفته و از نظر شکل و محتوا تراش خوردگی قابل تاملی در آن انجام پذیرفته است .
متن های شفاهی طی سده های متمادی ،از سینه ای به سینه ی دیگر منتقل و متناسب با هر دوره ای قطعاتی از آن ها کاسته شده و قطعاتی نیز به آن ها افزوده شده است . در حقیقت ادبیات شفاهی به گونه ای مداوم در دگرگونی و تحول بود و همیشه خود را معاصر می کرده است . بخش هایی که با روح زمانه همخوانی داشته اند ،حفظ شده و ان بخش هایی که روح زمانه را درخود بازتاب نمی داده از میان رفته اند. روایت های هر زمانه بیش از هر چیز بیانگر روح ، معرفت و وجدان عمومی همان زمانه بوده اند. این موضوع را می توان به این گونه شرح داد که راویان هر دوره ،به رغم آن که قصه ها و حکایت ها ی فراوانی در سینه داشته اند ،در وضع و موقعیت ویژه قصه هایی را برای روایت انتخاب می کرده اند که بر اساس درک خودشان ،با زمانه تطابق بیش تری داشته اند .
۲-شکل انتقال :
برخلاف ادبیات تا لیفی شکل اصلی انتقال ادبیات شفاهی از نسلی به نسلی دیگر به صورت شفاهی یا آن گونه که مصطلح است ،سینه به سینه انجام می گیرد . این موضوع ،زمینه ساز شکل گیری روایت های متنوع و متفاوت از یک متن معین اعم از افسانه ،حکایت ،لطیفه و داستان بلند شده است. کم ترمتن شفاهی می توان سراغ گرفت که دو روایت آن ،درهمه ی اجزا به یکدیگر شباهت داشته باشند . مثلاً ،از کره اسب دریایی ده ها روایت و از افسانه ی معروف ماه پیشونی ،تا اندازه ای که نگارنده اطلاع دارد ، بیش از شش صد روایت در ایران ثبت و ضبط شده است . قریب به اتفاق این روایت ها در ژرف ساخت و خطوط کلی ،تفاوتی بنیادی با هم ندارد ،اما شکل بیان اجزا و روساخت آن ها تفاوت های مهمی دارند.
این موضوع ،حتی در ارتباط با آن دسته از متن های شفاهی که به نگارش در آمده اند . نیز مصداق دارد. استاد دکتر محمد جعفر محجوب در این باره می نویسد : «علت این گونه اختلاف ها را به آسانی می توان دریافت . هر نقال و قصه خوانی به سلیقه ی خویش وطبق روشی که از استاد خود آموخته است ،تکیه کلام ها و چاشنی های خاصی برای آب ورنگ دادن به داستان ،در دسترس دارد و اگر دست به تحریر قضه ای برد ، حوادث و سر گذشت ها را با همان گونه پیرایه ها و شاخ و برگ ها که به یاد دارد ، می نویسد و از این روی داستان واحد ، تحریر های گوناگون می یابد »
اختلاف روایت ها به چه چیزی بستگی دارد. بنابراین اختلاف روایت در متن های شفاهی ، به عوامل گوناگون ازجمله جنس ،سن و شغل راوی ،مخاطب یا مخاطبان و زمان روایت بستگی دارد. هر یک از این عوامل ،تاثیر به سزایی روی روایت بر جای می گذارد . مثلاًچنان چه در یک مجلس قصه گویی ، کودکان و نوجوانان حضور داشته باشند ، راوی به کار بردن کلمات «رکیک»ضمن روایت خودداری می کند. قصه های «اروتیک» را مردان برای مخاطبان مرد و راویان زن برای مخاطبان زن روایت می کنند . سن راوی ، در روایت هم تاثیر خاصی بر جای می گذارد .
۳-خاستگاه :
خاستگاه ومنشا تدوین متن های شفاهی را نمی توان به یک منطقه ی محدود جغرافیایی مانند قلعه گنج یا رودبار نسبت داد. مثلاً با ضبط روایتی از قصه ی «ماه پیشونی » در قلعه گنج نمی توان آن را «قصه ای قلعه گنجی » نامید . دیگر این که چنین انتساب های غیر علمی ،به معنای چشم بستن بر یک مقوله ی بسیار مهم به نام مهاجرت قصه هاست . همان گونه که درجایی دیگر نوشته ام ،برای آن که قصه ای را قصه ی منطقه ای به شمار آوردیم . باید ساختار و اجزای آن قصه با ساختار های اجتماعی اقتصادی ،جغرافیایی ،فرهنگی و….. آن منطقه تطابق وتوازن داشته باشد. برای مثال، قصه های « کره دریایی »،«نارنج و ترنج »، «ماه پیشونی » ، «سنگ صبور » ،«بلبل سر گشته » ، «جان تیغ » و ….. روایت های کما بیش مشابهی در نقاط گوناگون کشور وجود دارد (ناگفته پیداست که بحث من در باره ی روایت کما بیش مشابه است . زیرا روایت هایی که تفاوت های چشمگیری نیز با هم دیگر دارند ، در شهر ها و مناطق گوناگون وجود دارد ).آیا پژوهشگری فرهنگ عامه ، مجاز است که هر یک از این روایت مشابه را به یک منطقه ی ویژه منسوب کند ؟
دراستانهایی مانند کرمان که مناطقی مهاجرپذیردارد،ممکن است پژوهشگر قصه های شفاهی ، قصه ای را ضبط کند که هم وطنی نه غیرکرمان مثلاً بلوچ فارس قبلن برای راوی بیان کرده یا این که خود راوی ،درسفر و از زبان کسی دیگر آن را شنیده باشد .
این موضوع نه فقط در ارتباط با قصه ها ،بلکه درباره ی دیگر ژانرهای شفاهی نیز قابل تعمیم است. دوبیتی ها ،ترانه ها ،لالا یی ها نیز دارای همین ویژگی ها هستند.تاکید بنده آن است که خاستگاه متن های شفاهی را نمی توان به مناطق جغرافیایی خاصی محدود کرد. به گمان من متن های شفاهی را باید در محدود های بسیار فراتر از یک استان ومتن منطقه ای نامید. محدوده ای که می تواند یک حوزه ی تمدنی را شامل شود یا لااقل محدود به مرزهای ملی یک کشور باشد .
۴-تکرار :
یکی دیگر از ویژگی های متن های شفاهی ،موضوع تکرار است. درمجموعه ی ادبیات شفاهی یک قوم یا ملت وبه عبارت دقیق تر ،در محدوده ی یک حوزه تمدنی ویژه ،بن مایه ها و موضوع های معینی را می توان نشان داد که به گونه ای پیوسته در آن متن های تکرار میشوند. مثلاً درحوزه تمدنی ایران و در بخش متن هایی روایی آن ، می توان به بن های تکرار شونده ی زیر اشاره کرد :
-موقعیت فرزندان کوچک تر و حسادت برادران و خواهران بزرگ تر نسبت به انان .
-عاشق شدن قهرمان با شنیدن وصف های دختر پادشاه کشوری دیگر .
-مبارزه ی مارسفید ومارسیاه ونجات دادن مارسفید توسط رهگذری که معمولاًفقیر ودرویش است .
- وجود پادشاهی که با وجود پیری ، فرزندی (به ویژه پسر )ندارد.
-وجود درویشی که با دادن میوه ی شفا بخش ، مشکل نازایی زن پادشاه را حل می کند .
-حضور پریان در جلد کبوتر و راهنمایی قهرمانان افسانه ها .
-عاشق شدن شاه زاده در خواب .
درمتنهای نظم،ماننددوبیتی ها نیزمی توان به بن مایه هایی مانند«غربت»و«یاربی وفا »اشاره کرد. بن مایه های تکراری نه فقط درمجموعه ی متن های شفاهی یک حوزه ی فرهنگی دیده می شوند . بلکه در یک متن واحد می توان تکرار آن ها را تشخیص داد . مثلاً دستبرد دیو به باغ پادشاه برای دزدیدن سبب .این موضوع درداستان های بلندی مانند سمک عیار ، ابومسلم نامه و داراب نامه نیز وجود دارد . مانند شب روی های مکرری که سمک انجام می دهد . جنگ های مداوم و پی درپی امیر ارسلان با «کفار»و کشتن آن ها ،از دیگر نمونه هایی است که می توان نام برد.
۵-سرگرمی کنندگی :
یکی ازهدف های روایت درژانرهای متفاوت ادبیات شفاهی سرگرمی کردن شنونده ومخاطب ،رفع خستگی وایجاد نشاط در میان شنوندگان و پر کردن هنگام فراغت و بی کاری آن هاست .
نگارنده در موردهای فراوان ، از زبان راویان متفاوت جمله ای نزدیک به این مضمون شنیده است :«این حکایت ها و قصه ها را درزمان هایی بی کاری ،برای مشغولیت نقل می کردیم » این را بسیاری ازچوپانان ،پیرمردان وپیرزنان با لفظ ها وعبارت های متفاوت نقل کرده اند .
خواندن ترانه را درضمن کارهای سنگین که استاد پناهی سمنانی ،از آن ها با تغییر زیبای «کار آوا » یاد می کند ،باید در ردیف همین ویژگی به شمار آورد .در کتاب های تاریخ و قصه ،بارها به وجود قصه گویان ومغنیانی در دربارها اشاره شده است که «برای رفع ملال خاطر و انبساط سلطان ،قصه یا حکایتی را روایت کرده یا ترانه ای خوانده اند .» در هزار ویک شب به گونه ای مکرر به این موضوع در ارتباط با هارون الرشید اشاره شده است .[۱۰]
۶-زبان :
ویژگی دیگر ادبیات شفاهی ،زبان آن است .این زبان ،همان زبان گفتاری مردم است که پیشینیان به آن «زبان اهل سوق »می گفتند . همان زبان زنده ای که مردم در بازارها وگذ رها از آن به عنوان وسیله ی ارتباط استفاده می کنند.
این ویژگی در آن دسته از متن های شفاهی که به نگارش نیز در آمده اند کاملاً حفظ شده است .در این متن ها «جمله ها ساده و کوتاه و گاه بریده یریده است . اغلب در آن واژه ها و گاه فعل ها تکرار می شود ….. تعبیر های مجازی که در آن به کار می رود ،دور از ذهن و پیچیده نیست و در همان حدی است که مردم عادی ،هنگام گفت و گو اغلب به صورت کنایه یا ضرب المثل به کار می برد .»
غلبه ی زبان گفتاری دراین متن های نوشته شده ، به گونه ای است که استاد زنده یاد دکتر محمد جعفر محجوب ،درباره ی آن ها نوشته است : بدین ترتیب به جرات تمام می توان در علم سبک شناسی ،در برابر سبک خواص ، به سبک عوام قایل شد و پیش از هر گونه تقسیم بندی سبک ها ،نخست آن ها را به این دو بخش بزرگ و متمایز از یک دیگر تقسیم کرد .
۷-آموزش:
آموزش وانتقال تجربه های انسانی به دیگران و به ویژه به فرزندان ،ازدیگر ویژگی های ادبیات شفاهی است.این ویژگی ازاهمیتی یک ستان درژانرهای متفاوت این ادبیات برخوردار نیست .
در برخی از آن ها هدف اموزشی ،به صورت آشکار قابل تشخیص است ودر برخی دیگر ،این هدف پنهان به نظر می رسد .
«شرح حال شاعران »
شعر و شرح حال شاعران مطالعات در مورد گونه های مختلف شعر مانند آوازها،ترانه ها، لالایی ها،ضرب المثل ها در فرهنگ و زبان این منطقه می توان گفت بسیاری از این گونه های شعری مربوط به اوایل هزاره ادب فارسی می باشددر مورد گونه ها و سبک های شعر فارسی که درتاریخ ادبیات رایج هستند. به دلایل متعددی کمتر می توان نشانی از اشعار فصیح و بلیغ هر دوره از شعر فارسی را در این منطقه یافت دراین ضمینه اگر شعر یا نظمی بوده بیشتر به زبان بلوچی بوده است.اشعاری که از قرون اخیر به دست آمده بیشتر در قالب مثنوی رباعی و دوبیتی هستند.دراین مجموعه ما شدح حال و نمونه اشعار دو تن از شاعران قرن۱۴ هجری قمری قلعه گنج که در مارز بوده اند آورده ایم از شاعران گمنام این دیارمی توان شهقلی میرکی، دینارآخوندی، شعبان گرجی،حسین و عباس صادقی را می توان نام برد.البته تعداد اشعار آنها کم به نظر می رسد که در اذهان و دفاتر مردم بطور پراکنده یافت می شود از ویژگی های شعر این شاعران این است که مسائل و مشکلات محلی را به شعر در اورده اند که علاوه بر جنبه شعری از لحاظ اجتماعی حائز اهمیت هستند.
باقر مارزی
باقر بن بختیار مارزی شاعر،نویسنده،خطاط،حاکم عادل مارز و بشاگرد در اواخر قرن۱۳ ه.ق در مارز قلعه گنج متولد شد.تاریخ دقیق ولادت او مشخص نیست،می توان ولادت او را در ربع آخر قرن۱۳ه.ق دانست.نزد ملاهای محلی تعلیم و تربیت یافت،در همان جا نشو و نما یافت،در سنین جوانی به دنبال کسب و کار زندگی با کاتبان و ملاهای محلی معاشرت و مشاعرت کرد.قالب های شعری او خاص مثنوی و رباعی است اشعار بسیاری در منقبت حضرت محمد مصطفی (ص) و امامان شیعه سروده است و همچنین بسیاری از مسائل نماز، روزه ، وضو، و غسل را به نظم در آورده است.
آثار و مجموعه های وی عبارتند از:
یک مجموعه شعر به تقلید از بوستان سعدی و حدیقه سنایی که در خاتمه می نویسد : تعلیم از معلم عیب نیست
مجموعه ای بنام صلوات نامه در وصف امامان شیعه که خود در خاتمه آن می نویسد: قلیان که زبانزد مردم آن محلات است.
آثار منثور او رساله ای در مورد قانون حکایتهای شیرین به تقلید از گلستان سعدی و صرف حدود۴۰۰فعل به زبان فارسی و گونه ای از گویش محلی.
علاوه براین آثار،یک نسخه خطی قرآن مجید با ترجمه و شرح و تفسیر به خط نستعلیق نگاشته است و همچنین بسیاری از مسائل تاریخی و اجتماعی مناطق حاکمیت خود را را به تحریر در آورده است.سبک شعری او ساده و روانست.
در مورد او گفتنی است،هنگام جنگ مردمان مارز و بشاگرد،وی اذان ظهر دستور توقف جنگ را صادر کرد و پس از اقامه نماز،جنگ را ادامه داد.شایان ذکر است وی دارای سه همسر بوده و آرزوی زیارت مشهد امام رضا (ع) را داشته است که در اواخر عمر نصیب او شده است.سرانجام به علت کهولت سن حدود سال۱۳۶۴ ه.ق در گذشت.از اشعار خود وی که بر روی سنگ قبر او نوشته اند.

دوستان دنیا نه جای خوش دلی است


فرم در حال بارگذاری ...

« سایت دانلود پایان نامه: طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی تاثیر اجرای تکنیک ارزیابی ...نگاهی به پایان نامه های انجام شده ... »