وبلاگ

توضیح وبلاگ من

فایل پایان نامه با فرمت word : پروژه های پژوهشی در مورد رابطه پاداش اجتماعی ...

ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﺤﻘﻘﻴﻦ، اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر را ﺑﺎ ﭼﻬﺮه ای اﻋﺘﻴﺎد ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﻨﺪ و زﻳﺮﺑﻨﺎی ﺗﺌﻮرﻳﻜﻲ آن را ﻣﺸﺎﺑﻪ اﻋﺘﻴﺎدﻫﺎی دﻳﮕﺮ، ﻣﺜﻞ اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ اﻟﻜﻞ در ﻧﻈﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ. اﻳﻦ دﻳﺪﮔﺎه ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر در ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت راﺑﻴﻨﺴﻮن ﻣﻨﻌﻜﺲ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر اﻋﺘﻴﺎدی اﺳﺖ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ اﻟﻜﻞ، پیش روﻧﺪه اﺳﺖ و در واﻗﻊ ﺗﻼﺷﻲ اﺳﺖ ﻧﺎﻫﻮﺷﻴﺎر ﺑﺮای رﻓﻊ ﻧﻴﺎزﻫﺎی رواﻧﻲ ﻛﻪ رﻳﺸﻪ آﻧﻬﺎ در ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ و ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲﻫﺎی ﺑﺪون ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ، اﺧﺘﻼل در رواﺑﻂ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ، ﻣﺸﻜﻼت ﺟﺴﻤﻲ و ﺣﺘﻲ ﻣﺮگ ﺷﻮد (پیتروسکی و ودانوویچ،[۲۲]۲۰۰۸).
اﮔﺮﭼﻪ ﻛﻪ ﻣﻌﺘﺎدﻳﻦ ﺑﻪ ﻛﺎر دارای وﻳﮋگی های ﻣﺸﺘﺮﻛﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻣﺎ ﺗﻔﺎوت هاﻳﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻫﻢ دارﻧﺪ و ﻣﻲ توان آنها را تا ﺣﺪودی از ﻫﻢ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻛﺮد. ﻓﺎﺳﻞ ﭼﻬﺎر ﻧﻮع ﻣﻌﺘﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر را ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲکند که عبارتند از:
۱٫ ﻣﻌﺘﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر وﺳﻮاﺳﻲ[۲۳]: ﻓﺮد دارای این نوع اعتیاد، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻪ ﻛﺎر اﺳﺖ و از ﻫﻤﻪ اﻧﻮاع دﻳﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﺮ اﺳﺖ.
۲٫ معتاد ﺑﻪ ﻛﺎر ﺟﻮﻋﻲ[۲۴]: اﻳﻦ اﻓﺮاد ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻋﺎدات ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﺧﻮد را ﺑﺮای ﭼﻨﺪ دوره زﻣﺎﻧﻲ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪ وﻟﻲ ﺑﻪ ﻣﺮاﺣﻠﻲ ﻣﻲرﺳﻨﺪ ﻛﻪ زﻣﺎن از دﺳﺖ آﻧﻬﺎ در ﻣﻲرود و از ﻧﻈﺮ رواﻧﻲ و ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ای ﻣﻲرﺳﻨﺪ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ از ﺷﺪت ﻛﺎر زﻳﺎد در بیمارستان بستری می شوند.
۳٫ ﻣﻌﺘﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر ﭘﻨﻬﺎﻧﻲ[۲۵]: اﻳﻦ ﻣﻌﺘﺎدان ﺑﺨﺸﻲ از ﻛﺎر ﺧﻮد را ﻧﮕﻪ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ دارﻧﺪ ﺗﺎ در ﺧﺎﻧﻪ ﻳﺎ ﺗﻌﻄﻴﻼت آن را اﻧﺠﺎم دهند. آﻧﻬﺎ از ﻫﻤﺴﺮ و ﺧﺎﻧﻮاده ﺧﻮد دوری ﻣﻲﮔﺰﻳﻨﻨﺪ و ﻛﻨﺘﺮل ﻧﻬﺎﻳﻲ ﻛﺎر ﺧﻮد را در اداره اﻧﺠﺎم می دﻫﻨﺪ و ﭘﻴﺶ از این که ﺗﻮﻗﻒ ﻛﻨﻨﺪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻳﻚ ﻛﺎر ﻧﺎﺗﻤﺎم دارﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ.
۴٫ ﻣﻌﺘﺎد ﺑﻪ ﻛﺎرآﻧﻮرﻛﺴﻴک[۲۶]: اﻳﻦ دﺳﺘﻪ از اﻓﺮاد از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﺠﺎد وﺿﻌﻴﺖ ﭘﺮﻓﺸﺎر از ﻛﺎر ﻃﻔﺮه ﻣﻲروﻧﺪ. اﻳﻦ اﻣﺮ ﺑﺪان ﻋﻠﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ آن ﻫﺎ آن گونه ﺑﺎ ﻛﺎرﺷﺎن ﮔﺮه ﺧﻮرده اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ذره ای ﻛﻤﺘﺮ از ﻛﺎر ﻛﺎﻣﻞ را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ. اﻳﻦ ﻋﺎدت ﻫﺎ ﺑﻪ ﻛﺎرﮔﺮ آﻧﻮرﻛﺴﻴﻚ اﻳﻦ اﻣﻜﺎن را ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ از ﻛﺎرش اﺟﺘﻨﺎب ﻛﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ از زﻧﺪﮔﻲ اش ﻧﻴﺰ اﺟﺘﻨﺎب و دوری ﻛﻨﺪ (عسکری و نوری،۱۳۹۰).
از آﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻓﺮد ﻣﻌﺘﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﺨﺮب اﺳﺖ، ﻋﻮاﻗﺒﻲ ﺑﺮﺟﺴﻢ و روان و رواﺑﻂ ﻓﺮد ﺑﺮﺟﺎی ﻣﻲ ﮔﺬارد. اﻳﻦ اﻓﺮاد ﭼﻮن ﻓﺮﺻﺖ ﻛﻤﻲ ﺑﺮای اﺳﺘﺮاﺣﺖ دارﻧﺪ (اسچوفیلی و شیمازو،۲۰۰۹). ﺿﻤﻦ آن ﻛﻪ اﻓﺮاد ﻣﻌﺘﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر ﭼﻮن ﺗﻤﺎﻳﻠﻲ ﺑﻪ ﺗﻔﻮﻳﺾ اﺧﺘﻴﺎرات و وﻇﺎﻳﻒ ﺷﺎن ﻧﺪارﻧﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﻜﺎراﻧﺸﺎن دﭼﺎر ﺗﻌﺎرض ﻣﻲ ﮔﺮدﻧﺪ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎی ﻛﺎری را ﭘﻴﭽﻴﺪه ﺗﺮ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻣﻘﺪار اﻧﺮژی زﻳﺎدی ﻛﻪ اﻓﺮاد ﻣﻌﺘﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر در ﻛﺎرﺷﺎن ﺻﺮف ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻗﻮای ﻓﺮدی ﺟﺒﺮان ﻧﺸﻮد، ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﻧﻴﺮوی آﻧﺎن ﺗﻀﻌﻴﻒ ﺷﺪه و دﭼﺎر ﺗﺤﻠﻴﻞ رﻓﺘﮕﻲ ﮔﺮدﻧﺪ (سونینتاگ و زیجلسترا،[۲۷]۲۰۰۶).
۲-۳-۲) تعاریف اعتیاد به کار
اعتیاد به کار، وضعیتى است که طی آن، فرد به نحوى رفتار می کند که برای خانواده و زندگی اجتماعی وى در محیط کار و خارج از آن، زیان آور است. واژه اعتیاد به کار، به طورگسترده ای مورد استفاده قرار گرفته، ولی پژوهش هاى تجربی کمی درباره بهبود و افزایش درک افراد از پدیده مذکور انجام شده است. از این رو، اتفاق نظر و توافق چندانى درباره معانی و جنبه هاى مختلف آن وجود ندارد. وین اوتس، کشیش و روان شناس آمریکایى، اولین بار در سال ۱۹۶۸ اصطلاح اعتیاد به کار را در کتابش با عنوان “اعترافات یک معتاد به کار“ به کار برد. واژه هولیسم[۲۸] براى توصیف مشخصات و کلیات نظام ها به کار می رود. در فرهنگ نامه هاى معاصر انگلیسى، هولیس[۲۹] پسوندى است که با اضافه شدن آن به هر چیزى، معناى اعتیاد را به آن می دهد، واژه اى که از الکلیسم[۳۰] یا الکلى نشأت گرفته است و یکى از اولین اعتیادهایى که به طور گسترده به لحاظ پزشکى و نیز اجتماعى شناخته می شود. اعتیاد به کار پدیده اى است که برای شخص می تواند لذت بخش یا خسته کننده و مشکل ساز باشد. مشکل این است که افراد مذکور اعتقاد دارند که اگر کار نکنند، احساس پوچى به آنها دست خواهد داد (بزرگمهر،۱۳۸۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ونبار معتقد بود که در اعتیاد به کار فرد کار خود را به عنوان جایی امن و فارغ از امور پیش بینی نشده زندگی می داند که ممکن است به کمک آن از احساسات و تعهدات خانواده دور شود. معتادان به کار، اجازه می دهند که کارشان بیشترین درجه اهمیت را در فهرست امور زندگی پیدا کند. آنها حتی به خاطر ضرورت های شغلی، قول و قرارهای خانوادگی را براحتی زیر پا می گذارند. در اعتیاد به کار، ترشح پاتولوژیک آدرنالین و کورتیزول در مواجهه با ضرورت های شغلی، تجربه ای دائمی و روزمره است (ذولفقاری و باب‌الحوائجی،۱۳۹۰).
اوتس (۱۹۷۱) اعتیاد به کار را نوعى خو گرفتن به وضعیتى دانسته است. به اعتقاد وى، فرد معتاد به کار نیاز افراط آمیزى به انجام کار دارد.
اسپنس و رابینز (۱۹۹۲) اولین تعریف آکادمیک و عملى را درباره واژه اعتیاد به کار بیان کرده اند. به اعتقاد آنها، اعتیاد به کار از برخى نگرش ها و برداشت هاى افراد نشأت گرفته است. به اعتقاد آنها، فرد معتاد به کار درگیرى فراوان در کار، روحیات سخت گیرانه زیاد به انجام کار یا اشتیاق درونى بسیارى به کار دارد و لذت کمى از کار خود می برد.
اسکات و همکاران (۱۹۹۷) بیان کرده اند که اعتیاد به کار نمى تواند نوعى نگرش باشد و در واقع، الگویى رفتارى است. این بدین معناست که فرد زمان زیادى را به فعالیت هاى کارى خود اختصاص مى دهد، حتى زمانى که در محل کار حضور ندارد و در خارج از سازمان نیز پیوسته به کار فکر مى کند.
اسنیر و هارپاز (۲۰۰۴) نیز اعتیاد به کار را اختصاص افراطى زمان به فعالیت هاى فیزیکى یا فکرى مرتبط با کار تعریف کرده اند.
اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر، ﺳﻨﺪروم ﻛﺎر ﻛﺮدن اﻓﺮاد در ﻃﻲ ﺳﺎﻋﺎت ﻃﻮﻻﻧﻲ اﺳﺖ، ﺿﻤﻦ آﻧﻜﻪ اﻣﻜﺎن ﮔﺴﺴﺖ آﻧﻬﺎ از ﻓﻀﺎی ﻛﺎری ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ (تاریس و همکاران، ۲۰۰۸).
ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ ﻭ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭﺍﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻣﺎﻥ (ﻫﺮ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﺩ) ﻧﻴﺰ ﺑﺪﺗﺮ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺭﺷﺪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ، ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﮐﻴﺒﻲ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻓﺮﺩﻱ (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ) ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻘﺶﻫﺎ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖﻫﺎ) ﻭ استرس ﺯﺍﻫﺎﻱ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻮﻋﺎً ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﻣﺮﻩ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭﺟﻮﺩ، ﻫﻢ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻲﮔﺬﺭﺩ، ﺗﺮﮐﻴﺐ ﺍﻳﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻧﻘﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻭ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ، ﺍﻳﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻣﻔﺮﻁ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻭ ﻏﻴﺮﻣﻔﻴﺪ (ﺑﺪﻭﻥ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ) ﻣﻲشوند ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﻋﺎﺭﺿﻪ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﻲﮔﺮﺩﻧﺪ (پروچسکی و ودانوویچ، ۲۰۰۸).
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺳﻪ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ: ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ: ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻧﺸﺎﺕ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻳﻚ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺫﺍﺗﻲ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﻭ ﺳﺨﺖ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ: ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﻌﻬﺪ ﻏﻴﺮﻣﻨﻄﻘﻲ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﻣﻲﺷﺪ. با ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻧﻮﻉ ﺷﻨﺎﺳﻲ: ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺍﺯ ﻣﻌﺘﺎﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻭﺳﻮﺍﺳﻲ ﻭ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﺷﻐﻞ؛ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻭ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﺸﺘﺎﻕ؛ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻭﺳﻮﺍﺱ، ﻛﻤﺎﻝ ﮔﺮﺍ، ﺗﻮﻓﻴﻖ (قلی پور و همکاران، ۱۳۸۷).
ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﻬﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻼﻣﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺩﻭﺭﻩ ﺑﻠﻮﻍ ﺗﺎﺛﻴﺮ بسزایی ﺩﺍﺭﺩ، ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻬﻤﻲ ﺩﺭ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﺧﻮﺩ ﺗﻨﻈﻴﻤﻲ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺁﻣﻴﺰ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﭼﺎﻟﺸﻲ ﺍﻳﻔﺎ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻨﺒﻊ ﺑﺎﻭﺭ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻭﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺳﺨﺖ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲﺷﻮﺩ (تمانسون و همکاران، ۲۰۰۸).
ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺧﺎﺹ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺳﺎﺯﻱ ﺑﺎﻧﺪﻭﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ، ﺑﺎﻭﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺁﻣﻴﺰ ﺩﺭ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﻧﺪﻭﺭﺍ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺑﺮ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﻻﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻳﮏ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻋﺎﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖﺁﻣﻴﺰ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻘﻖ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻭﺭﻱ ﻋﺎﻡ ﻣﺪﻧﻈﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻏﻠﺐ ﻭﻗﺘﻲ ﺭﺥ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺗﺎﺯﻩ ﻭ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ. ﻣﻨﺒﻊ ﻛﻠﻴﺪﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺮﻏﻴﺐ ﻛﻼﻣﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺑﺎﺯﺧﻮﺭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻭ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮﮊﻳﻚ ﻧﻈﻴﺮ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻧﻈﻴﺮ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ، ﺗﺮﺱ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻫﺎﻱ ﻣﺜﺒﺖ (ﺧﻮﺵ ﺑﻴﻦ) ﻣﻲ باﺷﺪ. ﺑﺎﻧﺪﻭﺭﺍ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﻨﺒﻊ ﺑﺎﻭﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﻮﺛﺮ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺒﻊ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺍﺳﺖ. ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎﻱ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻣﻮﺛﺮ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺏ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﻛﺎﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺩﺍﺭﺩ. ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺟﺴﻤﻲ ﻭ ﺭﻭﺣﻲ ﻧﻘﺶ ﻋﻤﺪﻩﺍﻱ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻭﺭﻱ ﺍﻳﻔﺎ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﻴﻦ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ، ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ، ﺗﺤﻤﻞ ﺩﺭﺩ، ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﻮﺛﺮﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻳﺎ ﺷﻜﺴﺖ ﭼﺮﺧﺸﻲ ﺍﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻧﺪ ﺷﺎﻫﺪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺎ ﺷﻜﺴﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻮﻉ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﮐﺎﺭﺁﻓﺮﻳﻨﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺩﻱ ﻧﻮﺑﻞ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ ﭼﻦ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺶ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺫﻛﺮ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺰﺷﮑﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﻣﻄﺐ ﺩﺍﻳﺮ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﺷﺎﻳﺎﻥ توجه است.

    • ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻫﻮﻳﺖ ﻓﺮﺻﺖ: ﻧﻮﻋﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺟﺪﻳﺪ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ.
    • ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻭﺭﻱ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﻱ: ﻧﻮﻋﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﻟﻘﻮﻩ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻭﺻﻠﻨﺪ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﻛﻨﻨﺪ.
    • ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ: ﻧﻮﻋﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺹ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﻭ ﻣﻲباشند.
    • ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ: ﻧﻮﻋﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻬﺮﻩﻭﺭﻱ بالا تحت شرایط فشار روانی، تعارض و تغییر بصورت مستمر دارا هستند (باربوسا و همکاران، ۲۰۰۷).

ﻣﺤﻘﻘﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮﻱ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﻛﻤﻚ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﺭﺗﺒﻪﻫﺎﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺁﻛﺎﺩﻣﻴﻚ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﻣﺤﻴﻂ ﻫﺎﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ. ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﻨﺒﻊ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺎﻧﺪﻭﺭﺍ، ﺗﺠﺮﺑﻪ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﺩﺭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﺍﺯ ﺑﻘﻴﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﺩ (گیراسولی و هانافین، ۲۰۰۸؛ نافین، ۲۰۰۸).
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺑﺎﻻ ﺍﻟﺰﺍﻣﺎً ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻨﺠﺮ ﻧﻤﻲﺷﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺣﺪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺑﺎ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻋﺠﻴﻦ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻓﺮﺿﻴﻪ ﺍﻭﻝ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﻣﻄﺮﺡﻣﻲ ﺷﻮﺩ: ﻓﺮﺿﻴﻪ ﺍﻭﻝ : ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﻱ ﺑﺎﻻ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻣﻲ ﺷﻮﺩ (روتر؛ نقل از قلی پور و همکاران، ۱۳۸۷).
ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺗﺌﻮﺭﻱ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺭﻭﺗﺮ ﺭﻳﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﺌﻮﺭﻱ ﻳﺎﺩﮔﻴﺮﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﺤﻴﻂ ﻭ ﺭﻭیدادهای آن تاثیر بگذارند چنین افرادی ﺭﺍ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭﻭﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻣﻲﻧﺎﻣﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﺷﻜﺴﺖ ﻫﺎ ﻭ ﻧﺎﻛﺎﻣﻲ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﻱ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺷﺎﻧﺲ ﻭ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﮔﺮﻳﺰﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ، ﭘﻴﺎﻣﺪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﺗﻼﺵ ﺷﺨﺼﻲ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ، ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺘﺎﺛﺮ ﺍﺯ ﻣﺤﻴﻂ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺨﺖ ﻭ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺁﻥﻫﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥﻫﺎ ﺭﻗﻢ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﺍﺳﺖ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﻴﺸﺘﺮ، ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﻭﺭﻱ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﺑﺎ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻜﻮﺱ، ﻭ ﺑﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺍﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ مثبتی دارد (مک کورمیت و بارنر، ۲۰۰۸ و تمانسون و همکاران، ۲۰۰۸).
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻋﺠﻴﻦ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻣﻮﺭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺧﺮﺝ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻓﺮﺿﻴﻪ ﺩﻭﻡ ﻭ ﺳﻮﻡ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ: ﻓﺮﺿﻴﻪ ﺩﻭﻡ : ﮐﺎﻧﻮﻥ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻓﺮﺿﻴﻪ ﺳﻮﻡ : ﮐﺎﻧﻮﻥ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻋﻠﻲ ﻣﻌﻨﻲ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﻌﻜﻮﺳﻲ ﺩﺍﺭﺩ (قلی پور و همکاران، ۱۳۸۷).
۲-۳-۳) ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﮕﻲ
ﺍﻟﻴﺲ ﺍﻭﻟﻴﻦﻛﺴﻲ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﺍﮊﻩ ﻧﺎﺭﺳﺴﻴﻮﺱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻥﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻌـﺪ ﺍﺯ ﻭﻱ ﻓﺮﻭﻳﺪ ﻭﺍﮊﻩ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻧﺮﻣﺎﻝ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻧﺮﻣﺎﻝ (ﺁﺳﻴﺐ ﺷﻨﺎﺳﻲ) ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺩ. ﻫﻤﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺗﺎ ﺣﺪﻱ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ خود ﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﻧﺮﻣﺎﻝ ﺑﺎ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﺩ (قلی پور و همکاران، ۱۳۸۷).
ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﻧﺮﻣﺎﻝ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺩﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺛﺮ ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺭﻭﻱ ﭘﻴﺎﻣﺪ ﻫﺎﻱ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻣﺤﻴﻂ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻧﻬﺎﻳﺘﺎً ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﻏﻴﺮﻧﺮﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﮏ ﻣﻮﺟﻮﺩﻳﺖ ﻭﻳﮋﻩ ﻣﻲﺑﻴﻨﺪ. ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﻏﻴﺮﻧﺮﻣﺎﻝ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﺷﺼﺖ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺍ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺗﺸﮑﻞ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ (وازیر و همکاران، ۲۰۰۸).
ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻗﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻫﺎﻱ ﻣﺒﺎﻟﻐﻪ ﺁﻣﻴﺰ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩﺷﻴﻔﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺑﺎﻻﻱﺁﻥﻫﺎ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻧﻴﺴﺖ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻟﺒﻪ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﻛﺎﺭﻳﺰﻣﺎﺗﻴﻚ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ (خو و بورج، ۲۰۰۸).
ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﻋﺎﻟﻲ ﺯﻣﺎﻥﻫﺎ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﻭﺭﺯﻧﺪ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﻋﺎﻟﻲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺭﺍﻳﺞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻄﺮﻧﺎﻙ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺍﻗﻌﻴﺎﺕ ﺳﺎﺯﮔﺎﺯ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﺪﻩ ﺁﻝ ﻫﺎ. ﻟﺬﺍ، ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﻋﺎﻟﻲﺳﺎزﻣﺎﻥﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﻭ ﻧﻴﺎﺯ ﻛﻤﻲ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖﺁﻣﻴﺰ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺯ ﺗﻔﻜﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﻄﺮﻧﺎﻙ ﻣﻲباشد (آمرنیک و کرایگ، ۲۰۰۸).
شواهد ﺗﺠﺮﺑﻲ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺑﺎ ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﻴﻦ ﺧﻮﺩﺷﻴﻔﺘﮕﻲ ﻭ ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺌﻮﺭﻱ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻲﺷﻮﺩ؛ ﺑﺪﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻛﻪ ﻓﺮﺽ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﻳﺎ ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮﻱ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻄﻠﻮﺏ خود در برابر ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﺗﺮﻭﺭ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ (مارتینز و همکاران، ۲۰۰۸).
۲-۳-۴) انواع اعتیاد به کار
در مورد انواع اعتیاد به کار، اجماع نظری وجود ندارد. محققان مختلف، عقاید خاص خود را در مورد انواع مختلف افراد معتاد به کار، ارائه داده اند. با این وجود، باوری مشترک در میان تمام آن محققان وجود دارد که بر اساس آن، به رغم انواع مختلف اعتیاد به کار، شباهت های زیادی در مورد دسته های مختلف آن وجود دارد. اوتس (۱۹۷۱) اولین کسی بود که مفهوم اعتیاد به کار را تعریف کرد و اولین نوع شناسی را در مورد افراد معتاد به کار ارائه داد. انواع مورد نظر او عبارت بودند از: افراد معتاد به کار تمام عیار، تبدیل یافته، موقعیتی، فرد معتاد به کار کاذب و افراد واقع گریزی که خود را معتاد به کار جا می زنند. افراد معتاد به کار تمام عیار، کمال گرایانی هستند که کار خود را بسیار جدی می گیرند و الزامات زیادی را به خود تحمیل می کنند. آنها در کار خود حرفه ای هستند، نسبت به ناتوانی خود در کار بسیار کم تحمل به نظر می رسند، سازمان به آنها نیاز دارد، تعهد بیش از حدی به کار خود دارند و در حوزه تخصصی خود بسیار با استعداد و ماهر هستند. معتاد به کار تبدیل یافته، فردی حرفه ای تلقی می شود، اما مانند افراد غیرحرفه ای به شدت به روز کاری خود پایبند است. به بیانی دیگر، این فرد فقط در ساعات کاری مرسوم کار کرده و برای کار اضافی خود درخواست مزد می کند تا از وقت آزاد خود محافظت کند.کار شدید در معتادان، موقعیتی با هدف تأمین اقتصادی صورت می گیرد و علت آنی آن نیازی روانی یا نیاز به کسب شخصیت و یا به چشم آمدن نیست. افراد معتاد به کار کاذب، دارای بسیاری از خصوصیات افراد معتاد به کار تمام عیار هستند، اما هدف فعالیت های آنان متفاوت است. انگیزه آنها کسب قدرت است، در حالی که افراد معتاد به کار تمام عیار، تولیدمدار هستند. تفاوت دیگر این دو دسته آن است که افراد معتاد به کار کاذب، ممکن است برخلاف افراد معتاد به کار تمام عیار، فاقد کمال گرایی باشند. افراد واقع گریزی که خود را معتاد به کار نشان می دهند، کسانی هستند که به منظور اجتناب از بازگشت به زندگی خانوادگی ناشاد خود، ساعات طولانی کار می کنند. کار برای این افراد، حکم راه گریز دارد و ربطی به وسواس برای سرامدی ندارد. اعتیاد به کار، مفهومی مهم است که دامنه بسیار متنوعی از نظریات را در بر می گیرد. به همین علت، ایجاد کلیشه ای خاص در مورد اعتیاد به کار، به دلیل وجود تیپ های مختلف افراد و محیط هایی که می توان آنها را در آنجا مشاهده کرد، کاری دشوار و پیچیده است. اعتیاد به کار، افرادی از جنسیت ها، سنین، نژادها و قومیت های مختلف را در بر می گیرد. معتادان به کار را می توان در میان اقشار تحصیل کرده تا بی سواد و نیز کارکنان یدی (کارگران ساختمانی، مستخدمان و…) تا شاغلین در موقعیت های بالا، ملاحظه کرد. واژه معتاد به کار، تنها در مورد مردان یا زنان و یا نان آوران خانواده به کار نمی رود بلکه فرد معتاد به کار می تواند زنی خانه دار باشد. به طور کلی، هر نوع فردی در هر موقعیتی می تواند معتاد به کار باشد (ذولفقاری و باب‌الحوائجی، ۱۳۹۰).
۲-۳-۵) پیامدهای اعتیاد به کار
اعتیاد به کار می تواند اثرات مختلف و متفاوتی بر سلامت جسمی و روان شناختی افراد، خانواده و همکاران آنها داشته باشد. متداول ترین پیامدهای اعتیاد به کار عبارتند از:

    • استرس شغلی؛
    • تعارض بین کار و خانواد ؛
    • تحلیل رفتگی شغلی؛
    • ایجاد مشکلات و مسائل در کار تیمی؛
    • انزوا و دوری از تعاملات و روابط خانوادگی؛
    • مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران؛
  • رضایت کم از زندگی

دانلود مطالب در مورد تحلیل و مقاسیه ی ساختاری ...

بیت اول :
عاشق شدم و دلم را از دست دادم، از آن بدتر هم این است که به معشوق نمی رسم، (انگار) سنگ می‎تراشم و گوهری نمی یابم. دل رفت : کنایه از عاشق شدم/بتر : بدتر/ بر دلبر نمی رسم : به وصال معشوق دست نمی یابم/کان می کنم : سنگ می تراشم/ گوهر: سنگ گرانبها و قیمتی/نمی رسم : جناس تام – تکرار، یعنی دسترسی نمی یابم/
بیت دوم :
غصه عشق معشوق، حال و هوای فقر و تنگدستی و نیازمندی را برایم ساخت، از این روی، به وصل معشوق توانمند و قدرتمند نمی رسم. درویش حال کرد : کنایه از حس نیازمندی را به من داد/ غم عشق او: اضافه توصیفی ، زان : مخفف از آن / وصال یار توانگر : اضافه توصیفی/توانگر : معشوق توانمند/
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بیت سوم :
بستان وصل در تمام زمانها پابرجاست. (ولی) من را هم راگم کردم و از دوری و فراق به آن دروازه وصل نمی رسم. باغ وصال : تشبیه صریح/ همه : قید/ حالها : زمانها، دوران ها – قید زمان/بدان : به آن/
بیت چهارم :
(گویی) وصال معشوق بسیار بلند و دور دست است. بله، آیا من چه گناهی کرده ام که به او (وصل معشوق) نمی رسم. وصال یار : اضافه تخصیصی / پایه بلند : جایگاه والا، مراد دوردست و غیر قابل دسترسی است/ جرم : گناه / بر نمی رسم : به او نمی رسم /
بیت پنجم :
اگربرای من وصل (رسیدن به معشوق) وجود ندارد، دوری و فراق معشوق وجود دارد، و من با این فراق کنار آمدم و آن را پذیرفتم وقتی که نمی توانم به وصل معشوق برسم. هجران و وصال : تضاد، مراعات نظیر/هست و نیست : تضاد/بساختم : سازش کردم، کنار آمدم، پذیرفتم/ دیگر : مراد وصال معشوق است نمی رسم . دست رسی پیدا نمی کنم / گر : مخفف : اگر است/ چو : وقتی/مرا : برای من / هجران یار : اضافه تخصیصی/
وزن غزل :
وزن غزل مفعول فاعلاتن مفعول فاعلن است . در بحر مضارع مثمن اخرب محذوب است.
قافیه :
کلمات قافیه در این غزل : (دلبر، گوهر، توانگر، در، بر، دیگر)می باشد و کلمه ردیف (نمی رسم) است.
ویژگی سبکی :
یعنی کلمات بصورت مخفف در غزل آورده شده که هم صورت قدیمی سبک ششم را دارد و هم با وزن شعر همگون می باشد. مانند : (بتر، لیک، زان، گمره، چه، گر، چو)و بطور کلی کلمات ساده طوری انتخاب شده و کنارهم قرار گرفتن که برای سهولت ترجمه معنی آن نیاز به داشتن درک درستی از ادبیات فارسی است که این امر در عین پیچیدگی زیباشناسی غزل، دلیل شیرینی و تنوع قابل تامل شدن اثر انوری شده است.

۴-۲-۲۸٫

کار جهان نگر که جفای که می کشم دل را به پیش عهد وفای که می کشم
این نعره های گرم زعشق که می زنم این آهمهای سرد برای که می کشم
بهر رضای دوست زدشمن جفا کشند چون دوست نیست بهررضای که می کشم
دل در هوای اوزجهانی کرانه کرد آخر نگویدم که هوای که می کشم
دل در هوای او زجهانی کرانه کرد آخر نگویدم که هوای که می کشم
ای روزگار عافیت آخر کجا شدی باری بیا ببین که برای که می کشم
شهریست انوری و شب و روز این غزل کار جهان نگر که جفای که می کشم
درون مایه اصلی غزل :
در این غزل کوتاه، عاشق بسیار ناراحت و رنجور از دست معشوق، به گله شکایت می پردازد. عاشق بسیار غریب و مظلوم افتاده است و از برای طلب دل بیقرارش جفا و سختی راه و طعنه دشمنان و فراق یار و بی‎وفایی او، را به جان خریده و تحمل کرده است، اما اکنون سوال عاشق این است که من عاشق تمام این سختی ها را در شب و روزهای بسیاری برای چه تحمل کردم؟
چرا معشوق و روزگار روی خوش و عافیت را به عاشق نشان نمی دهند. نمی شه گفت این غزل شکوایه است اما گویی هست و عاشق نا امید و عصبانی این حس را در غزل خویش جاری نموده است.
بافت معنایی و آرایه های ادبی:
بیت اول :
کار و دستگاه جهان را ببین که ستم و جور و جفای چه کسی را می کشم، و دلم را راضی و متمایل به وفاداری پیمان چه کسی می کنم. کار جهان : اضافه تخصیصی/ نگر: بین، نگاه کن، توجه کن/ جفا: ستم/که : مراد چه کسی است/می کشم : کنایه از تحمل می کنم / عهد وفا : پیمان وفاداری، اضافه توصیفی/
بیت دوم :
(من عاشق) این فریاد های داغ از برای عشق چه کسی سر می دهم؟ و این آههای سرد را برای چه کسی از سینه ام بیرون می فرستم؟نعره های گرم : فریادهای آتشین، اضافه توصیفی/آههایِ سرد : آه ناراحت کننده، اضافه توصیفی/که: جناس تکرار چه کسی/ می کشم : تحمّل می کنم/ این : حرف اشاره جناس تکرار /گرم و سرد : تضاد مراعات نظیر/ـ
بیت سوم :
بخاطر خشنودی معشوق، ستم و ظلم دشمن را تحمّل می کنم، ولی حالا که معشوق نیست بخاطر چه کسی تحمّل می کنم. بهر : به خاطر/ رضایِ دوست : رضایت معشوق، اضافه توصیفی/ ز : مخفف از/جفا: ستم/ چون : وقتی / بهرِ رضایِ : جناس تکرار / کِه می کشم : چه کسی تحمّل می کنم/
بیت چهارم :
دل (عاشق) در حال و هوای معشوق از جهانی کناره گرفت و بالاخره به من نمی گوید که این حال و هوا را به خاطر چه کسی دارم. هوای : جناس تکرار/ می کشم : تحمَل می کنم/
بیت پنجم :
ای دنیا بالاخره چه زمانی خوب و بهبود پیدا می کنی (اوضاع نیک می شود)بیا و ببین و تماشا کن که من برای چه کسی (اوضاع نامساعد) را تحمّل می کنم.
بیت ششم:
انوری برای خودش دنیایی بزرگ است و روز و شب این غزل کار دنیا را نگاه کن و ببین که جور و ستم چه کسی را تحمل می کنم. شهر : قید مکان / شب و روز : قید زمان، صنعت جمع / جهان : قید مکانجفای که : ستم چه کسی/ می کشم : تحمل می کنم/
وزن غزل :
وزن غزل مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن در بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف است.
قافیه:
کلمات قافیه عبارتند از : (جفای، وفای، برای، رضای، هوای، برای، جفای)می باشد و ردیف کلمه (که می‎کشم) است.
ویژگی سبکی :
در این غزل شاعر معشوق را بصورت نهان و مجهول و سوالی آورده است البته در کلمات قافیه، کل غزل در وصف معلول حال و مقام عاشق و علت که همان معشوق است بصورت مجهول و سوالی در قافیه آمده است. یعنی تمام کارهایی که عاشق می کند و بلاهایی که متحمل می شود برای معشوق است و اینگونه شاعر در مقام عاشق به معشوق خویش تلنگر می زند و تاکید می کند که تمام این کارهای عاشق که بی‎نتیجه مانده است علتی جز معشوق نیست. طبعاً این غزل هم از بسیاری آرایه های معنوی و صناعات ادبی برخوردار است.

۴-۲-۲۹٫

ای آرزوی جانم در آرزوی آنم کز هجر یک شکایت در گوش وصل خوانم
دانی چگونه باشم در محنتی چنینم زان پس که دیده باشی در دولتی چنانم
با دل به درد گفتم کاخر مرا نگویی کان خوشدلی کجا شد دل گفت می ندانم
آری گرت بیابم روزی به کام یابم ورنه چنانکه باشد زین روز درنمانم
گه گه به آب دیده خرسند کردمی دل کار آن چنان شد اکنون آن هم نمی توانم
من این همه ندانم دانم که می برآید جانم ز آرزویت، ای آرزوی جانم

دانلود منابع تحقیقاتی : پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :بررسی نثر ...

دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد «M.A»

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در رشته زبان و ادبیات فارسی
عنوان :
بررسی نثر ادبیات دفاع مقدس با محوریت آثار شهید سید مرتضی آوینی
استاد راهنما :
دکتر محمد رضا براتی
استاد مشاور :
دکتر مجید حاجی زاده
نگارش :
محمدرضا بکتاشی
پاییز ۱۳۹۱
فرم تائید هیات داوران
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد بردسیر
پایان نامه کارشناسی ارشد برای دریافت درجه «M.A»
در رشته زبان و ادبیات فارسی
عنوان: بررسی نثر ادبیات دفاع مقدس با محوریت آثار شهید سید مرتضی آوینی
نگارش:
محمد رضا بکتاشی
پاییز ۱۳۹۱
هیات داوران
دکتر محمدرضا براتی استاد راهنما
دکتر مجید حاجی زاده استاد مشاور
دکتر استاد داور
تقدیم به
«تقدیم به او که روزی خواهد آمد و پیامی خواهد آورد؛به آنانکه در راه وطن عاشقانه روایت فتح را سرودند؛و تقدیم به همه دوستداران شعر و ادب و هنر.»
سپاسگزاری
پاس و ستایش قبل از هر چیز و هرکس، خدا راست که بی اراده ی او، برگی از درخت نیفتد، قلمی بر صفحه نلغزد و دستی به کاری بلند نشود الا به مشیّت او؛و سپاس از همه آنان که در طول زندگی به من آموختند، حتی کلمه ای!و سپاس و تشکر از استاد ارجمند آقای دکتر محمدرضا براتی که با راهنمایی و مساعدت خویش راه تدوین این رساله ناچیز را بر نگارنده هموار کردند.و با سپاس و قدردانی از استاد ارجمند آقای دکتر مجید حاجی زاده .
چکیده
ادبیات جنگ با شلیک اولین گلوله آغاز می شود و با پایان جنگ به بلوغ میرسد، ادبیات دفاع مقدس نه ثبت تاریخ است و نه ثبت وقایع جنگ بلکه شرح احوال درونی و بیرونی زنان و مردانی است که برای حفظ شرف و حیثیت و فضایل انسانی در مقابل تجاوزگران به کرامت های انسانی به پا خاسته اند و قلم ها شرح رشادت ها و ایثارگری ها و ظلم ستیزی آن دلاوران را به صورت آثار ادبی ثبت می کند.
ادبیات دفاع مقدس امروزه بی شک یکی از گونه های برتر ادبی در ادبیات فارسی است و از ابتدای جنگ تحمیلی تا کنون هرچه پیشتر آمده ایم شاهد رشد و تعالی آثار این گونه ادبی بوده ایم، اما هنوز هم زوایای زیادی از دفاع ملت ایران در مقابل رژیم بعثی عراق ناشناخته و مبهم باقی مانده است، آثار کسانی چون شهید آوینی که بی شک از برترین نویسندگان دفاع مقدس است آنچنان که باید و شاید مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته اند و مبانی فکری و نظری این شهید بزرگوار که می تواند راهگشای خلق آثاری مستقل و غیر وابسته به ادبیات غربی باشد آنچنان که شایسته است مورد مداقه و تامل قرار نگرفته اند.
امید است این مکتوب مختصر درباره ادبیات دفاع مقدس و آثار و افکار شهید آوینی، گام کوچکی در جهت ترغیب دیگران برای پرداختن به موضوعات مربوط به دفاع مقدس، بردارد.
واژگان کلیدی: ادبیات، دفاع مقدس، ادبیات پایداری ، شهید آوینی ، شهادت و شهید
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار ‌أ
اهمیت تحقیق ۱۱
اهداف تحقیق ۱۱
فرضیه تحقیق ۱۲
پیشینه تحقیق ۱۲
روش تحقیق ۱۴
فصل اول: تعاریف و کلیّات ۱۵
بخش اول: ۱۶
۱-۱-۱- ادبیات چیست؟ ۱۶

پروژه های پژوهشی در مورد بررسی تاثیر ارزش ویژه برند ...

  • احترام[۱۲] : میزان مورد توجه و احترام بودن برند را اندازه گیری می کند.
  • دانش[۱۳] : میزان آشنایی و نزدیکی مصرف کنندگان با برند و این که برند چه چیزی را ارائه می دهد را اندازه گیری می کند.

شماتیک اولیه مدل برند دینامیک یانگ و رابیکم در شکل۱-۲ آمده است(۱۹۹۶ Aaker,) .
تمایز
رابطه
احترام
دانش
شکل۱ -۲ مدل برند دینامیک یانگ و رابیکم (۱۹۹۶ Aaker,)
در این مدل، تمایز و رابطه با هم ترکیب شده و قدرت برند[۱۴] را نشان می دهد.این دو رکن، اشاره به ارزش آتی برند دارد،نه ارزش گذشته برند.ترکیب احترام و دانش باهم، منزلت برند[۱۵] را مشخص می کند که بیشتر مانند گزارشی از عملکرد گذشته برند است (Kotler & Keller, 2007).
بررسی و سنجش روابط بین چهار بعد این مدل، اطلاعات زیادی از وضعیت کنونی و آینده برند در اختیار می گذارد. قدرت و منزلت برند می تواند در یک نمودار با یکدیگر ترکیب شده و مراحل سیکل توسعه برند را مشخص کند (شکل۱-۲).برندهای جدید درست پس از شروع به کار، سطح پایینی از هر چهار بعد این مدل را نشان مـی دهند.در برندهای قوی جدید،بعد تمایز معمولاً سطح بالاتری نسبت به بعد رابطه، اختیار می کند؛ این در حالی است که دو بعد احترام و دانش در سطح پایینی قرار دارند.برندهای رهبر،سطح بالایی از دانش(شاهدی بر عملکرد گذشته)،سطح پایینی از احترام و حتی سطح پایینی از رابطه و تمایز برخوردارند(Kotler & Keller, 2007).

  • . مدل ایکویترند[۱۶]

این مدل توسط توتال ریسرچ[۱۷] ایجاد شده، تفاوت و تقابل جالبی با مدل ارزیاب دارائی برند دارد.در ایـن مدل از مجموعه کوچکی از پرسشهای ساده تر و در عین حال قوی تر استفاده می شود.پژوهش سالانه مربوط به این مدل در آغاز با ۲۰۰۰ پاسخگو و در رابطه با ۱۳۳ برند انجام شد و درسال ۱۹۹۵ به ۷۰۰ برند در ۱۰۰ گروه محصول رسید.این روش بر مبنای سه معیار مختلف دارائی برند استوار است.نخستین دارائی،برجستگی برند[۱۸] است، یعنـی درصدی از مخاطبان که درباره برند دارای یک عقیده هستند.دومین دارائی،کیفیت ادراک شده است و قلب این مدل محسوب می شود.زیرا که طبق یافته های توتال ریسرچ،کیفیت ادراک شده به میزان بسیار زیادی بـا دوست داشتن برند، اعتماد برند، افتخار به داشتن برند و تمایل به توصیه برند به دیگران ارتباط دارد.ایـن معیار، متوسط رتبه های کیفیت است که مخاطبانی که دارای عقیده ای نسبت به برند بوده اند(دارائی نخست)،از امتیاز ۱ تـا ۱۱ به برند داده اند. سومین دارائی،رضایت استفاده کننده[۱۹] است.این معیار، متوسط رتبه های کیفیت است که مخاطبانی که که از برند در بیشتر اوقات استفاده می کنند به برند داده اند.این سه دارائی و معیار در هم ادغام شده و ارزش ویژه برند را شکل می دهندAaker, 1996))

  • مدل اینتربرند[۲۰]

اینتربرند، شرکت انگلیسی مشاوره برندینگ، از رویکردی بسیار متفاوت جهت شناسایی بهترین برندهای دنیا استفاده کرد.در این مدل، در آغاز، پانصد برند بر اساس ۷ معیار مورد بررسی قرار گرفتندAaker, 1996)).
۱٫رهبری[۲۱]: برندی که رهبری بخشی از بازار را به عهده دارد، از برندهای دوم، سوم و… قوی تر و دارای ثبات بالاتری است. این معیار،صرفه جوئی در مقیاس برای فرآیندهای ارتباطات و توزیع برای برند رهبر را به دنبال دارد و همچنین مشکلاتی که رقبا در توزیع و ارتباطات و فرسایش قیمتی با آن مواجه هستند را انعکاس می دهد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲٫ثبات[۲۲] : برندهایی با عمر طولانی با هویت هایی که تبدیل به بافتی از بازار شده و حتی تبدیل به فرهنگ بازار شده است، دارای ارزش و قدرت هستند.
۳٫بازار: برندها زمانی که در بازاری هستند که آن بازار دارای سطح فروش افزایشی و یا ثابت است و یا دارای ساختار قیمتی است که شرکت های موفق می توانند در آن فعالیت کنند،دارای ارزش بالاتری هستند.
۴٫حوزه بین المللی: برندهایی که به صورت بین المللی فعالیت مـی کنند و نه محلی دارای ارزش بالاتری هستند، این امر تا حدی به علت صرفه جویی در مقیاس است. عموماً، هرچه گستره یـک برند وسیعتر باشد ارزش آن بالاتر است.
۵٫روند: روند بلند مدت یک برند در زمینه فروش می تواند امکان موفقیت آتی را پیش بینی کند.یک برند سالم و در حال رشد بیانگر این است که این برند همزمان با مصرف کنندگان و در ارتباط با آن ها باقی می ماند.
۶٫پشتیبانی: برندهایی که دارای سرمایه گذاری های مداوم بوده و مورد پشتیبانی قرار گرفته اند از دیگر برندها قویتر بوده اند.با این حال، درکنار سطح پشتیبانی از برند،کیفیت پشتیبانی نیز باید در نظر گرفته شود.
۷٫محافظت : قدرت و گستره محافظت قانونی از علامت تجاری برند نیز برای قدرت برند مهم است.
۴.مدل برندز[۲۳]
میلوارد برون[۲۴] مشاور پژوهشهای بازاریابی، مدل برندز - مدلی برای قدرت برند- ارائه داد. طبق این مدل، ساختن برند مستلزم پیمودن مراحلی پشت سر هم است. لازمه شروع یک مرحله، اجرای درست مرحله قبلی اسـت. این مراحل به صورت خلاصه در زیر در آمده اند (Kotler & Keller, 2007) :

  • وجود (هستی و موجودیت): آیا من درباره آن برند چیزی می دانم؟
  • رابطه: آیا انچه می خواهم به من ارائه می دهد و در مجموع محصولات مورد توجه من است؟
  • عملکرد: آیا عملکرد محصولی قابل قبول ارائه می دهد؟
  • مزیت: آیا آن برند چیزی بهتر از سایرین به من پیشهاد می دهد؟
  • استحکام: آیا شکست ناپذیر است و با آن ارتباط احساسی و عقلانی دارم؟

پژوهشها نشان داده است که مصرف کنندگان مستحکم-یعنی آنهایی کـه در رأس هرم قرار دارند- رابط قوی تری با برند ایجاد می کنند و هزینه بیشتری نسبت به سایر گروه های مصرف کننده در سطوح پایین تر هرم به برند اختصاص می دهند با این وجود،بیشتر مصرف کنندگان در سطوح پایینتر هرم قرار دارند.چالش مدیران بازاریابی، تنظیم فعالیت ها و برنامه هایی است که مصرف کنندگان را به سمت سطوح بالای هرم سوق دهد(Kotler & Keller, 2007).
برندز مدل معتبری است برای رتبه بندی ارزش ویژه برندهای موجود در دنیا استفاده مـی شـود و هر ساله شرکت میلوارد برون با ارائه گزارشی، اسامی ۱۰۰ برند برتر دنیا را معرفی می کند.این مدل از یک رویکـرد اقتصادی پیروی می کند و روش مورد استفاده چیزی شبیه به کاری است که حسابدارها و یا آنالیست ها انجام می دهند.در این رتبه بندی، اساس ارزش برند ارزش درونی آن و برگرفته از توانایی آن برای ایجاد تقاضاسـت.
در این روش، از دو منبع عقاید مشتریان و عملکرد مالی جهت ارزش گذاری و رتبه بندی استفاده می شود.بیش از یک میلیون مصرف کننده و مشتری BtoB[25] در ۳۱ کشور جهان راجع بـه هزاران برند عقیده خـود را ابرازمی دارند. از طرف دیگر، داده های مالی، ازطریق بلومبرگ[۲۶]، گزارش های تحلیل گران، گزارش های دیتا مانیتور[۲۷] و فایل های اطلاعاتی شرکت ها و بخش های قانونی به دست می آید(Millward Brown, 2009).

  • مدل رزونانس(طنین) برند[۲۸]

این مدل توسط کوین لین کلر ارائه شده است.این مدل، مانند مدل برندز، ساختن برند را مرحله ای و پلکـانی می داند به این صورت که از پایین به بالا مراحل زیر می باید طی شود(Keller, 2008).
۱٫اطمینان از شناخته شدن برند توسط مشتریان و ایجاد تداعی و ارتباط برند در ذهن مشتریان با سطح کلاس خاصی از محصول و یا با نیاز مشتریان.
۲٫ایجاد تدریجی کلیتی از مفهوم برند در ذهن مشتریان با بهره گرفتن از مرتبط کردن تعدادی ازتداعی های قابل لمس برند با تداعی های غیر قابل لمس.
۳٫تلاش در ایجاد پاسخ های مطلوب مشتری در مورد برند در هنگام قضاوت و بروز احساسات در رابطه با برند.
۴٫سعی در تغییر پاسخ ها و واکنش ها به برند در جهت ایجاد وفاداری عمیق و فعال مشتریان.
اجرای این چهار مرحله، مستلزم ساختن شش سنگ بنای مهم برند در ارتباط با مشتریان است.
این شش سنگ بنا می تواند در قالب یک هرم برند شکل بگیرد. این مدل، دو گونه بنیان و ریشـه را برای برند در نظر می گیرد،بنیان منطقی برای ساختن برند که در سمت چپ هرم قرار دارد و احساسی کـه در سمت راست هرم قرار می گیرد.خلق ارزش ویژه برند مستلزم رسیدن به نوک هرم است و ایـن زمانی اتفاق می افتد که سنگ بناهای مناسب هرم در کنار یکدیگر قرار گیرند. شش سنگ بنای این هرم عبارتنـداز(Keller, 2008):

نگارش پایان نامه در رابطه با ارزیابی مقایسه ای ...

  • Durtschi, C. and P. Easton ↑
  • Brown, L. D., and M. Caylor ↑
  • Chambers. D and Payne.J ↑
  • Wu, Jin (Ginger), Zhang, Lu and Zhang, Frank ↑
  • Zhang.X.F ↑
  • Zhang.X.F ↑
  • Zhang.X.F ↑
  • Zhang.X.F ↑
  • Natarajan, R. ↑
  • Dechow, P.M., and I.D. Dichev ↑
  • Ball, R., A. Robin, ↑
  • Dechow, P & Ross.L ↑
  • Francis, J.;R. LaFond; P. Olsson & K. Schipper ↑
  • Chambers, D ↑
  • Jenkins , D. Kane , G and U.Velury ↑
  • Aloke Ghosh & Zhaoyang Gu & Prem C. Jain ↑
  • Iatridis George ↑
  • Barua , A ↑
  • -Dechow, P. & D. Skinner, (2000), ↑
  • Jenkins , D. Kane , G and U.Velury ↑
  • Goel and Thakor ↑
  • کلیه متغیرها در یک محدود زمانی یکساله، مطابق با دوره تحقیق، محاسبه و در آزمون فرضیات بکار رفته اند. ↑
  • ۱٫ Fixed Effect ↑
  • ۲٫ Random Effect ↑
  • ۳٫ Ordinary Least Aquare(OLS) ↑
      • برای نرمال بودن متغیر لازم است چولگی و کشیدگی توزیع فراوانی آن به ترتیب برابر با صفر و ۳ باشد. ↑

    (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • Chambers, D ↑