وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود فایل های پایان نامه با موضوع مبانی مشروعیت تعدیل ...

اگر چه جهالت در صلح فی الجمله مغتفر است، لکن این در جائى است که آن مصالحه، مبنى بر مسامحه باشد، مثل صلح در مقام هبه یا نحو آن، یا آن که استعلام مقدار آن مال، عیناً أو دیناً ممکن نباشد. یا باشد، لکن غرر نباشد.اما اگر مبنى بر مغابنه باشد، مثل صلح در مقام بیع، پس با امکان استعلام مقدار عوضین، مشکل است صحت آن با فرض لزوم غرر. و چون مصالحه مفروضه مبنى بر مغابنه است، صحت آن با امکان تحصیل علم به مقدار آن زمین، مشکل است. چون مستلزم غرر است.و بر فرض صحت یا در صورتى که صحیح باشد، اگر غبن در آن از اندازه متعارفه مصالحتین بیشترباشد، یااینکه مقدارى باشد که احتمال آن را نمى‌داده است، بعید نیست که خیار فسخ داشته باشد. و بنا بر این در صورت مفروضه، اگر مصالح در بین مرافعه، آن زمین را نقل به غیر کند، صحت آن بعید نیست.[۵۷]
۳.۳.۲.۲ـ قاعده اقدام
قاعده اقدام درکتب قواعد فقه مورد توجه قرار گرفته است و از دیرباز بر سر آن بحث های فراوان وجود داشته است، در این مورد گفته شده است:
« از جمله مسقطات ضمان اقدام است، به این معنا که هنگامی که مالک اقدام بر اسقاط احترام مالش می کند و بنا را بر عوض قرار ندادن قرار می دهد ضمان از سمت طرف دیگر ساقط می شود. و علت سقوط ضمان این است که سبب بوجود آمدن ضمان احترام مال فرد است و این احترام را خود مالک ساقط کرده است. و حدیثی که بر آن دلالت می کند این است که جز با رضایت فرد نمی توان مال او را حلال دانست، پس زمانی که بر عدم ضمان اقدام می کند رضایت درونی خود را از تصرف بلاعوض غیر در مالش اعلام می دارد و جایی برای ضمان باقی نمی ماند.[۵۸]»

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در قراردادهای بلند مدت و زمان بر نیز این قاعده جاری است یعنی ممکن است در اواسط اجرای قرارداد یک طرف دچار زیان شود و این زیان به شکلی مستمر همزمان با اجرای قرارداد پیش برود اما با این وجود متضرر اعتراض و عکس العملی در برابر این روند نداشته باشد.
هر گاه شخصی به زیان خویش اقدامی انجام دهد حق ندارد برای جبران خسارتی که متحمل شده به دیگری رجوع نماید. بنابراین، اگر کسی مالی را با رضای خویش برای استفاده بدون اجرت در ید دیگری قرار دهد و بر وی حلال گرداند، نمی تواند برای از دست دادن اجرت علیه وی اقامه دعوی نماید. این است که فقها برای اثبات این قاعده به اخبار چندی از قبیل لا یحل مال امرء مسلم الا بطیب نفسه متوسل شده اند و مقرر داشته اند که هر کس به زیان خویش اقدامی بکند، یا با علم و قصد و رضا، ضرر یا ضمانی را بپذیرد مثل اینکه با علم به معیوب بودن مبیع، آن را بخرد یا با علم به قیمت آن به ثمن کمتری بفروشد یا به نحوی از انحاء اموال خود را در اختیار صغیر یا مجنون قرار دهد و آن اموال صدمه بیندد یا تلف شود، نمی تواند کسی را مسئول اقدام خویش بداند. مالک اختیار دارد هرگونه اقدام متعارفی در خصوص اموال خویش انجام دهد، هر چند این اقدام موجب ضرر وی باشد؛ مثل اینکه با علم به عدم امکان تسلیم مبیع توسط بایع با معیوب بودن، آن را بخرد.[۵۹]
۳.۳.۲.۳- قوه قاهره
یکی از نهادهایی که مشابهت زیادی با تغییر اوضاع و احوال دارد قوه قاهره است که از ان تعبیر به فورس ماژور نیز میشود.
به رغم اشتراک این عذر با قوه قاهره در عناصر اصلی تشکیل دهنده انها، در این نکته که تغییر اوضاع و احوال ، تنها موجب دشواری، پر هزینه شدن و مشکل کردن اجرای قرارداد (و نه عدم امکان اجراء) میشود، با فورس ماژور تفاوت ماهوی و تعیین کننده ای پیدا میکند. نتیجه حدوث قوه قاهره ان است که اجرای تعهد، ولو با مشقت بسیار و با هزینه گزاف ممکن نیست، در حالیکه انچه به عنوان تغییر اوضاع و احوال نامیده میشود موجب سلب قدرت متعهد نشده و تنها او را با دشواری و مشقتی غیرمعمول روبرو میسازد.[۶۰]
۳.۴ـ انواع تعدیل قرارداد
چنانکه پیش از این گفته شد تعدیل قرارداد به معنای برابری و ایجاد توازن اقتصادی در عوض و معوض و یا ثمن و مثمن است که در صورت بر هم خوردن این تعادل در طولانی مدت زمان انجام تعهد قراردادی در معاملات مستمری که زمان نسبتاً طولانی را در برمی گیرد حادث می شد و وقوع این شرایط وابسته به تحقق شروطی است که در بخش های گذشته آنها را مورد بررسی و اشاره قرار دادیم.
تفاوت های موجود در قراردادها و شرایط بیرونی و قواعد جاری در هر کدام از آنان متفاوت است و همین موضوع سبب شده است انواع مختلفی از تعدیل را شاهد باشیم. در بحث از انواع تعدیل شاهد سه نوع از آن هستیم ، که عبارتند از تعدیل قراردادی، تعدیل قانونی و تعدیل قضایی؛ چنین تقسیم بندی هایی که خواستگاه آنان قرارداد یا قانون و یا قاضی می باشند در موارد دیگر نیز با توجه به اهمیت این سه نهاد بنا بر اقتضای حال وجود دارند. به عنوان مثال در مورد اجل یا مهلت دهی چنین گفته شده است:
«اجل عهد به طور معمول ناشی از قرارداد میان بین طلبکار و بدهکار است، خواه اصل تعهد قراردادی باشد یا قهری به طور مثال، ممکن است ضمن عقد فرض شود که مدیون پس از شش ماه دین را بپردازد … اجل قراردادی ممکن است ضمنی باشد: در مواردی که طبیعت تعهد به گونه ای است که بی درنگ قابل اجرا به نظر نمی رسد (مانند حمل کالا به اروپا یا ساختن سدیا بنای دو طرف بر تاخیر است) … قانون نیز گاه برای پرداخت پاره ای از دیون اجل معین می کند. برای مثال، ماده ۶ قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ موعد پرداخت اجرت المثل آخر هر ماه جاری ظرف ده روز معین کرده است… و اجل قضایی مهلتی است که دادگاه به مدیون می دهد تا وفای به عهد کند، مانند مهلتی که به مستأجر محل سکنی برای تخلیه داده می شود تا عسر و حرج او رفع گردد.[۶۱]»
بر این اساس خواستگاه وجودی سه نوع تعدیل در دیگر نهادهای حقوقی و تعهدات دیگر نیز دارای کاربرد است و این دسته بندی به صورت سنتی وجود داشته و مورد تأیید حقوقدانان و فقهاست، به همین علت در بخش پیش رو به انواع تعدیل و معرفی آنان به صورت اجمالی خواهیم پرداخت.
۳.۴.۱ـ تعدیل قراردادی
اولین نوع از انواع تعدیل که به آن می پردازیم تعدیل قراردادی است، چنانکه پیداست این نوع تعدیل ناشی از توافقات طرفین در متن قرارداد و یا آنچه مستلزم توافق است در تعریف قرارداد گفته شده است:
«عقد توافق دو اراده بر احداث اثر قانونی را گویند. این اثر می تواند انشاء التزام یا انتقال آن یا تبدیل آن باشد. عقد در حقوق مدنی معنای وسیع تری از فقه دارد و شامل هر گونه توافقی می شود. ماده ۱۸۳ قانون مدنی ایران عقد را اینگونه تعریف کرده است: عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نماید و مورد قبول آنها باشد؛ قرارداد، توافق و اراده و بیشتر بر انشاء التزام یا انتقال التزام یا تعدیل یا فسخ آن است، اما عقد انشائ التزام و انتقال آن را شامل می شود، اکثر حقوقدانان از جمله سنهوری و جعفری لنگرودی و دیگران معتقدند در عمل عقد و قرارداد مترادف یکدیگر به کار می روند.[۶۲]»
بنابراین تعدیلی نیز که از قرارداد ناشی می شود در واقع اثر اراده ای است که طرفین در هنگام انعقاد آن در نظر داشته اند و در هنگام بسته شدن عقد اعمال آن را قصد کرده اند. ممکن است آن را به صورت شرط تبانی در عقد بگنجانند و یا به صورت صریح آن را عنوان کنند چه به صورت شفاهی و یا کتبی. بنابراین تعدیل قراردادی وابسته به مذاکرات طرفین است و شروطی که آنها در قرارداد لحاظ کرده اند بنابراین بیان صریح و روشن این شروط ضروری و کارگشا است.
۳.۴.۲ـ انواع راه های تعدیل قراردادی
۳.۴.۲.۱ـ تعدیل بوسیله شروط تعدیل کننده
اولین روش تعدیل قرارداد بوسیله خود قرارداد و توافقات طرفین، شامل تعدیل هایی می شود که در متن عقد توسط طرفین پیش بینی شده است.
در قراردادها مفاد تعهد چنان معین می شود که خود به خود با تغییرهای ناشی از کاهش ارزش پول تناسب پیدا می کند. یکی از معروفترین این شروط شرط پرداخت طلا است…اگر شروطی که به منظور پرهیز از کاهش ارزش پول و تعدیل خود به خود قرارداد مورد توافق قرار می گیرد با قوانین ارزی و تجارت خارجی برخورد نداشته باشد، نفوذ حقوقی دارد، خواه تعهد ناظر به پرداخت سکه های طلا یا معادل بهای طلا باشد یا ارزهای خارجی و کالا و خدمات با وجود این باید دانست که شمار قراردادهایی که حاوی شروط تعدیل کننده باشد، به ویژه در داد و ستدهای داخلی، اندک است: در قباله های نکاح مرسوم شده است که مهریه را به سکه های رایج (مانند بهار آزادی) معین کنند و گاه نیز هدف از این اقدام تثبیت ارزش واقعی مهر نیست و بیشتر جنبه تشریفاتی و سنتی دارد.[۶۳]
۳.۴.۲.۲ـ انواع شرط
۳.۴.۲.۲.۱ـ شرط صریح
شرطی است که به ضرورت روشن و بین در قرارداد ذکر می شود و طرفین خواه ناخواه با تمهید چنین شروطی به هیچ وجه نمی توانند آن را مورد انکار و تردیدی قرار دهند و خود به خود ملزم به انجام آن می شوند.
به عنوان مثال در عقدی مانند جعاله ممکن است فرد جاعل عقد جعاله ای را منعقد کند که به هر کسی که زیباترین شاهنامه نستعلیق را که نقاشیهای مینیاتور آن نیز مورد پسند اوست پدید آورد هر سال به حج تمتع می فرستد، در این صورت اگر کسی شاهنامه ای نفیس را به او ارائه کند که زیباترین مینیاتورها را هم داشته باشد اما با خط ثلث نوشته شده باشد به علت اینکه خلاف شرط صریحی جاعل که نوشتن با خط نستعلیق باشد عمل کرده شایسته هیچ پاداشی نیست.
۳.۴.۲.۲.۲ـ شرط تبانی یا بنایی
از انواع دیگر شروط است که تعهدات عاقد در اثنای مقاوله (مذاکرات پیش از عقد) را گویند.[۶۴]
گاهى قبل از قرارداد صحبت ها و شرایط ذکر مى‌شود و بر آن توافق مى‌کنند، سپس صیغۀ عقد بدون تصریح به آن شرایط، ولى با توجّه‌ به آن شرایط اجراء مى‌گردد، این را شرط مبنى علیه العقد یا شرط مضمر مى‌نامند و علّت این که به شرط در متن عقد تصریح نمى‌شود، یکى از دو چیز است:
۱ـ این که چون شرط قبلاً مورد توافق قرار گرفته است، لذا نیازى به ذکر آن نمى‌بینند.
۲ـ این که شرطیّت شرط، کاملاً واضح و روشن است لذا (آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است) مثل این که سلامت جنس را در معاملات، هیچ کس شرط نمى‌کند چون شرطیت سلامت در کالا، روشن و بدیهى است، یا سلامت در مورد اجاره را شرط نمى‌کنند زیرا بدیهى است که مورد اجاره را باید سالم تحویل دهد، یا مثلاً شرط بکارت در مورد دوشیزگان لازم نیست، چون در عرف ما مسلمانان بکارت در دوشیزگان از شرایط واضح است، لذا اگر بعداً روشن شود باکره نبوده به زوج حقّ فسخ عقد نکاح داده مى‌شود و کسى اعتراض نمى‌کند که این شرط در متن عقد ذکر نشده است.[۶۵]
۳.۴.۲.۲.۳ـ شرط ضمنی
شرط ضمنی بر خلاف دو شرط دیگر به شکلی صریح در عقد پیش بینی نشده و حتی از آن سخنی قبل از بستن عقد نشده است.
هر گاه شرط در اثنای عقد مطرح شد آن را ضمن عقد می گویند و این نیز انواعی دارد:
۱ـ شرط ارتکازی: گاهی شرط به گونه ای است که اعتبارش اساسا ًنیازی به طرح در عقد ندارد. مانند انصراف عقد به پول رایج شهر، یا انصراف به تسلیم در شهری که بیع در آن انجام پذیرفته است و با عدم معیب بودن ثمن و مثمن. اگر این شروط به صراحت در اثنای عقد ذکر نشوند،به جهت وضوح شان جزء شرایط ضمن عقد محسوب می گردند.
۲ـ شرط اشاره ای: گاهی شرط قبل از عقد به صراحت ذکر می شود، اما در عقد فقط به شکل اشاره بازگو می شود؛ مثلاً فروشنده می گوید: این کالا را به هزار تومان و با همان شرطی که قبلا ًمذاکره شده فروختم و مشتری هم قبول کند.[۶۶]
در این دسته بندی معلوم نشده است آن شرطی که صراحتا ًدر زمان عقد ذکر می شود در کدام دسته بندی قرار می گیرد.شرط ضمن عقد مفهومی اعم از شرط ضمنی دارد، شرط ضمن عقد شرطی است که مقارن با عقد به صراحت و یا بنا بر قرینه شرط شده است، اگر این شرط بنا بر قرینه فهمیده شود و بدون ذکر صریح هم وجود آن ضروری شمرده شود چنان است که صراحتاً در عقد گفته شده باشد و منظور از شرط ضمنی نیز همین مورد است.
بیع عرفاً دارای شرط ضمنی است، و شرط آن حفظ مقدار مالیت مال و عدم غبن است، و عرف فقدان چنین شرطی را موجب ضمان می داند.[۶۷]
به عنوان مثال شما به دوستتان می گویید: شب در رستوران هستی؟ از نوع صدای شما او می فهمد که در حال پرسش یک سؤال هستید، و فراتر از هرگونه نوشته ای این سخن باعث یک برنامه ریزی جدی می شود، او تصور می کند که شما یک قرار ملاقات در هنگام شب در رستوران با او گذاشته اید(بدون اینکه در مورد چیز دیگر تصوری کند). همه این اطلاعات از اوضاع و احوال پیرامونی به گونه ای فهمیده می شود که گویا به آن تصریح شده است، شما نسبت به این امرآگاه هستید و با اطمینان از جملاتی مختصر و معلوم با علم به اینکه دوستتان معنای سخن شما را می فهمد استفاده می کنید.[۶۸]
۳.۴.۲.۲ـ تعدیل بوسیله قرارداد اصلاحی
دیگر راه عنوان شده برای تعدیل کردن قرارداد در هنگام بر هم خوردن تعادل عوضین به وجود آوردن قراردادی جدید است که در آن با توجه به شرایط جدید، شروط و مفاد جدیدی تحت عنوان قرارداد اصلاحی به وجود می آید ـ که هر چند محتوای آن ممکن است تا حد زیادی متفاوت از قرارداد اصلی که از آن می توان به عنوان قرارداد مادر نام برد باشد ـ اما در راستای همان قرارداد و با اهداف مورد نظر در همان قرارداد مادر پیگیری میشود و ماهیتا ًبا آن تفاوتی ندارد.
گاه دو طرف ضمن اجرای قرارداد متوجه می شوند که انجام آن و ادامه طرح های مورد نظر با نرخ های پیش بینی شده امکان ندارد. پس، با حسن نیت به توافق می رسند که یا از کیفیت کار و میزان تعهد بکاهند یا بر بهای کالاهای یا خدمت موضوع آن بیفزایند، به گونه ای که تعادل نخستین بین دو عوض در شرایط جدید نیز برقرار شود. برای مثال، در جریان ساختن سد موضوع قرارداد، ناگهان دستمزدها بشدت ترقی می کند، سیمان نایاب و گران میشود، طغیان آب هزینه های اضافی را ایجاب می کند، چندان که کارفرما و پیمانکار می فهمند که برای ادامه کار بایست در شروط قرارداد تجدیدنظر کنند، و آن را با اوضاع و احوال تازه متناسب کنند. در نتیجه، اصلاحیه یا متممی بر قرارداد نخستین می نویسند وآن را تعدیل می کنند.[۶۹]
اما قرارداد الحاقی به قرارداد اصلی ضمیمه و در واقع به آن ملحق می شود اما باید توجه داشت که در مور تعدیل قرارداد آنچه که مورد نظر است قرارداد ضمیمه ای است که از نوع اصلاحی باشد و نه قرارداد الحاقی ای که در عرف حقوقدانان مصطلح است، زیرا در ظاهر قرارداد اصلاحی نیز ذاتاً و ظاهرا ًالحاقی است اما با آنچه که در لسان حقوقدانان به عنوان قرارداد الحاقی مأنوس است متفاوت است.
در اواخر سده نوزدهم، موضوع برابری طرف های قرارداد به روشنی مطرح شد. در این دوره، عنوان قرارداد الحاقی ایجاد شد. در قرارداد الحاقی، یکی از طرف ها از حق انتخاب واقعی برخوردار نیست بلکه فقط می تواند شرایط قراردادی را که به طور کامل، طرف دیگر وضع کرده است بپذیرد یا نپذیرد. ویژگی بارز قرارداد الحاقی این است که پیش از قرارداد، گفتگوی واقعی صورت نمی گیرد. این وضع، نتیجه برتری اقتصادی یکی از طرف های قرارداد است که طرف او به علت نیازش، چاره ای جز انعقاد قرارداد ندارد. در آن زمان نویسنده ای، این موضوع را به گفتگو با گرامافون تشبیه کرده بود.[۷۰]
۳.۴.۲.۳ـ اقاله
از دیگر موارد ممکن برای بر هم زدن قراردادها در فقه اسلامی می توان به اقاله اشاره کرد که در بردارنده حق بر هم زدن معامله از سوی طرفین قرارداد و یا تفاسخ است، بنابراین از لحاظ اینکه در آن با توافق طرفینی که پس از تمام شدن قرارداد بوجود می آید می توان سرنوشت معامله را تغییر داد مشابه با قرارداد اصلاحی دارد.
اقاله در صورت عدم ضرر مستحب مؤکد است و اقاله عبارت است از فسخ عقد در هنگامی که دیگر نمی توان آن را فسخ کرد نه صرفاً از ابتدای عقد، در این صورت مشتری ثمن را می گیرد و فروشنده مبیع را پس می دهد و نه چیزی کمتر از ثمن و مثمن می دهند و نه بیشتر از آن، و اگر چیز از ثمن یا مثمن کم یا زیاد شده باشد اقاله باطل می شود. هرچند ممکن است در صورت تحقق برخی شروط بیع جدیدی بوجود می آید، بله در صورتی که یکی از ثمن یا مثمن از بین برود اقاله و پرداخت قیمت آنچه که از بین رفته به صحیح است، و اگر اقاله نسبت به کل یا بعضی از معامله نیز باشد صحیح است، همچنین در اقاله شفعه و خیارات وجود ندارند.[۷۱]
از دیگر نهادهای مشابه با اقاله خیارات هستند، زیرا این دو در برهم زدن معامله و فسخ آن دارای وجه مشترک هستند اما وجوه افتراقی نیز دارند و به این اختلافات در برخی کتب فقهی اشاره شده است.
اقاله همانند فسخ بوسیله خیار است، اما از نظر اینکه وابسته به تراضی طرفین است با خیارات تفاوت دارد و خیار بر خلاف آن وابسته به یک طرف قرارداد است و تنها مخصوص صاحب خیار است، اما اقاله رد مال به صاحب قبلی آن با تراضی طرفین است و بیع جداگانه ای نیست، و احکام بیع نیز بر آن مترتب نمی شود و می توان گفت به هیچ وجه از سنخ عقد نیست بلکه مانند فسخ از ایقاعات است، به همین علت با گفتن صیغه اقاله از سوی یک طرف و رضایت دیگری اقاله اتفاق می افتد، بنابراین هر چه که با رضایت طرفین توأم باشد عقد نیست و گفتن ایجاب از سوی یک طرف و قبول از سوی دیگری دلیل بر عقد بودن آن عمل حقوقی نیست.[۷۲]
بنابراین می توان گفت اختلاف اقاله و قرارداد اصلاحی در این است که هر چند این دو سرنوشت معامله را با تراضی طرفین پس از تمام شده مراحل انعقاد قرارداد تغییر می دهند، اما اقاله یا تفاسخ قرارداد را از زمان عملی شدن از بین می برد اما قرارداد اصلاحی قرارداد اصلی را در مفاد یا مواردی که هماهنگی ارزش موضوعات معامله مطرح است با اصلاح خود جانی دوباره می بخشد.
در اختلاف میان قرارداد اصلاحی و فسخ به وسیله خیار نیز می توان گفت چنین اوضاعی حاکم است، اما به جای اقاله فسخی وجود دارد که این بار بر خلاف تفاسخ یا اقاله که رضایت هر دو طرف درآن مجری است، تنها با اراده و رضایت یک طرف قرارداد حتی بدون رضایت طرف مقابل محقق می شود.
برخی از بزرگان نیز در مورد موضوع اقاله و تفاوت آن با موضوع عقد به نکته ای جالب اشاره کرده اند:
«موضوع اقاله عبارت است از عقد یاآثار آن که با انشای اقاله زایل یا قطع می شود. بنابراین، موضوع اقاله غیر از موضوع عقدی است که اقاله نسبت به آن واقع می گردد. موضوع عقد، مال یا عملی است که نسبت به انجام یا ترک آن تعهد شده است، در حالی که موضوع اقاله، خود عقد یا آثار حقوقی آن می باشد. اقاله نسبت به همه عقود ممکن است واقع شود، مگر عقد نکاح و وقف که به لحاظ جنبه معنوی و اجتماعی به وسیله اقاله از بین نمی رود.[۷۳]»
بر این اساس می توان گفت موضوع اقاله و قرارداد اصلاحی نیز متفاوت است، زیرا در اقاله خود عقد باآثار آن مورد نظر است، اما در قرارداد اصلاحی موضوع عقد مورد نظر است که در آن مفاد قرارداد مورد نظر است. اما مورد دیگر که اقاله را در مورد وقف و نکاح جایز ندانسته است، در مورد قرارداد اصلاحی وقف یا نکاح که در آن برخی مفاد قرارداد ممکن است تغییر کند، متصور است.
۳.۴.۲ـ تعدیل قانونی
۳.۴.۲.۱ـ اهمیت قانون
قانون بالاترین نماد و مظهر علم حقوق است و شاید بتوان گفت در اکثر مواقع اگر قوانین موجود به درستی اجراء شود اهداف مورد انتظار از علم حقوق محقق می شود.


فرم در حال بارگذاری ...

ارزیابی کیفیت خدمات ادراک شده از دیدگاه مشتریان ...

۱۹۹۵

جانستون درتحقیقی که در زمینه عواملی از کیفیت خدمات که باعث رضایت وعدم رضایت مشتریان می شود به این نتیجه می رسد که مهمترین منابع رضایت مشتریان بانک ادب ،پاسخگویی،موجود بودن وقابلیت عملکردی است.

۵-

Stafford.m

۱۹۹۶

دراین تحقیق عناصر متمایز کیفیت خدمات شناسایی شده ومشخص شده است که کدامیک از عناصر بیشترین اهمیت را برای مشتریان گروه های مختلف جمعیت شناختی دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۶-

Yavas.et.al

۱۹۹۷

دراین تحقیق که ارتباطات بین کیفیت خدمات،رضایت مشتری وتعهد وشکایات مشتریان صورت گرفته است.نتایج نشان می دهد که موفقیت نهایی هر برنامه کیفیت خدمات ،تنها از طریق خلق وحفظ مشتریان خشنود قابل اندازه گیری است.

۷-

Andaleeb, S.S.

۱۹۹۸

دراین تحقیق به سنجش میزان رضایت مشتریان در بیمارستان ها در ارتباط با ۶مولفه(رضایت ،ارتباط ،هزینه ،تسهیلات ،شایستگی ،رفتار) می پردازد.نتایج نشان می دهندکه شایستگی ورفتار کارکنان مهم ترین عامل در ارتباط با رضایت مشتریان می باشد وهزینه خدمات کم اهمیت ترین عامل در ارتباط با رضایت بیماران می باشد.

۸-

Bloomer.et.al

۱۹۹۸

یافته های این تحقیق نشان می دهد که تصویر ذهنی بصورت غیرمستقیم واز طریق کیفیت خدمات بر وفاداری اثر می گذارد،ازطرفی کیفیت خدمات هم به صورت مستقیم وهم به صورت غیر مستقیم(از طریق رضایت)بروفاداری اثر می گذارد.بعلاوه در این تحقیق مشخص شده که قابلیت اعتبار وجایگاه در بازار محرکهای نسبتاًمهم اثر گذار بر وفاداری به خدمات بانکی به شمار می رود.

۹-

Kamila & nants

۲۰۰۰

در این تحقیق یک مقیاس جایگزین برای سنجش کیفیت خدمات ادراک شده در صنعت بانکداری ارائه شده است که شامل ۶بعد (اثر بخشی،اطمینان خاطر،قیمت ،عوامل محسوس،مجموعه خدمات وقابلیت اعتبار)و۳۱ مولفه است.

۱۰-

Lasser.et .al

۲۰۰۰

دراین مطالعات اثرات کیفیت خدمات بر رضایت مشتریان با بهره گرفتن از دو ابزار سروکوال ومدل فنی/عملیاتی بررسی شده است.در حقیقت در این پژوهش قابلیت این دو مدل در پیش بینی رضایت مشتریان خدمات بانکی مورد مطالعه است.نتایج این تحقیق نشان می دهد که مدل فنی عملیاتی در شرایط تماس بالا یاشرایطی که در آن مشتریان فعالانه درگیر هستند بهتر رضایت را پیش بینی می کند.

۱۱-

Chi cui.et .al

۲۰۰۳

نتایج این تحقیق نشان می دهد که بدون بومی سازی سروکوال نتایج سنجش کیفیت خدمات می تواند گمراه کننده باشد.

۱۲-

Sureshchaer.et .al


فرم در حال بارگذاری ...

بررسی تاثیر ساختار سازمانی بر رضایت شغلی کارکنان (مطالعه ...

۴-۲-۱-۲- آمارهای توصیفی ابعاد ساختار سازمانی ۵۶
۴-۲-۱-۳- آمارهای توصیفی متغیر رضایت شغلی ۵۶
۴-۲-۲- بررسی فرض نرمال بودن داده‌ها با بهره گرفتن از آزمون کلموگرف- اسمیرنوف (K-S) 56
۴-۲-۳- آزمون فرضیات ۵۷
۴-۲-۳-۱- بررسی فرضیات فرعی ۵۸
۴-۲-۳-۱-۱- فرضیه فرعی اول ۵۸
۴-۲-۳-۱-۲- فرضیه فرعی دوم ۶۰
۴-۲-۳-۱-۳- فرضیه فرعی سوم ۶۳
۴-۲-۳-۲- بررسی فرضیه اصلی ۶۶
فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهادها
۵-۱- مقدمه ۷۰
۵-۲- نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها ۷۰
۵-۲-۱- نتایج فرضیه‌های فرعی ۷۰
۵-۲-۱-۱- نتایج فرضیه فرعی اول تحقیق ۷۰
۵-۲-۱-۲- نتایج فرضیه فرعی دوم تحقیق ۷۱
۵-۲-۱-۳- نتایج فرضیه فرعی سوم تحقیق ۷۱
۵-۲-۲- نتایج فرضیه اصلی ۷۲
۵-۳- پیشنهادهای حاصل از نتایج تحقیق ۷۳
۵-۳-۱- پیشنهادهای کاربردی ۷۳
۵-۳-۲- پیشنهادهایی برای پژوهش‌های ‌آینده ۷۴

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۴- محدودیت‌ها و مشکلات پژوهش ۷۴
پیوست‌ها ۷۵
فهرست جدول‌ها
عنوان صفحه
جدول ۳-۱- مشخصات پرسشنامه ۴۸
جدول ۳-۲- مشخصات پرسشنامه ۴۹
جدول ۳-۳- پایایی پرسشنامه ساختار سازمانی ۴۹
جدول ۳-۴- پایایی پرسشنامه رضایت شغلی ۴۹
جدول ۴-۱- توزیع فراوانی مربوط به سن پاسخ دهندگان ۵۳
جدول ۴-۲- توزیع فراوانی مربوط به جنسیت پاسخ دهندگان ۵۳
جدول ۴-۳- توزیع فراوانی مربوط به میزان تحصیلات پاسخ دهندگان ۵۴
جدول ۴-۴- توزیع فراوانی مربوط به سابقه خدمت پاسخ دهندگان ۵۵
جدول ۴-۵- آماره‌های توصیفی ابعاد ساختار سازمانی ۵۶
جدول ۴-۶- آماره‌های توصیفی ابعاد ساختار سازمانی ۵۶
جدول ۴-۷- نتیجه آزمون نرمال بودن متغیرهای مستقل ۵۷
جدول ۴-۸- نتیجه آزمون نرمال بودن متغیر وابسته ۵۷
جدول ۴-۹- نتایج تحلیل همبستگی بین مؤلفه پیچیدگی با رضایت شغلی ۵۸
جدول ۴-۱۰- خلاصه ضریب تعیین در مدل رگرسیونی ۵۹
جدول ۴-۱۱- نتایج آزمون همزمان ضرایب تحلیل رگرسیونی خطی ساده مؤلفه پیچیدگی بر رضایت شغلی ۵۹
جدول ۴-۱۲- برآورد ضرایب بدست آمده از تحلیل رگرسیون و سطوح معنی داری آنها ۶۰
جدول ۴-۱۳- نتایج تحلیل همبستگی بین مؤلفه رسمیت با رضایت شغلی ۶۱
جدول ۴-۱۴- خلاصه ضریب تعیین در مدل رگرسیونی ۶۱
جدول ۴-۱۵- نتایج آزمون همزمان ضرایب تحلیل رگرسیونی خطی ساده مؤلفه رسمیت بر رضایت شغلی ۶۲
جدول ۴-۱۶- برآورد ضرایب بدست آمده از تحلیل رگرسیون و سطوح معنی داری آنها ۶۲
جدول ۴-۱۷- نتایج تحلیل همبستگی بین مؤلفه تمرکز بارضایت شغلی ۶۳
جدول ۴-۱۸- خلاصه ضریب تعیین در مدل رگرسیونی ۶۴
جدول ۴-۱۹- نتایج آزمون همزمان ضرایب تحلیل رگرسیونی خطی ساده مؤلفه تمرکز بر رضایت شغلی ۶۵
جدول ۴-۲۰- برآورد ضرایب بدست آمده از تحلیل رگرسیون و سطوح معنی داری آنها ۶۵


فرم در حال بارگذاری ...

دانلود فایل های پایان نامه با موضوع روش ...

۳-۳۱- کظم
مولف براین باور است، که کلمه کظم به معنا­ی حبس­کردن نفس و خشم است.[۴۰۳] آیه- ای که در این قسمت بیان شده، عبارت است از:« الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ­النَّاسِ وَ­اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (آل عمران/۱۳۴)«آنهایى که ­ازمال­­­­خود،به فقرا در­­حال وسعت و تنگدستى انفاق کنند؛ و خشم و غضب فرو نشانند؛و از بدى مردم درگذرند (چنین مردمى نیکوکارند) و خدا دوستدار نیکوکاران است».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حدیثی که درذیل آیه­آورده شده، عبارت است از: مَنْ کَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ قَادِرٌ عَلَى إِنْفَاذِهِ وَحَلُمَ عَنْهُ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ شَهِید.[۴۰۴]هر کس خشم خود را فرو برد؛ با اینکه قدرت انتقام داشته باشد، ولى خوددارى کرده و شکیب نماید، خداوند به او پاداش یک شهید خواهد داد.
طبرسی بیان­کرده است،که­اصل­کظم به معنای سرمشک وخیک را به واسطه پر بودنش محکم ببندند، است؛ و"کظیم و مکظوم” کسی است، که وجود او از غم لبریز است، و یا از غضب پر است، ولی انتقام نگرفته است.[۴۰۵]
درمفردات راغب آمده است، که” کُظُوم‏” یعنی بستن و حبس­کردن­ نفس­ است، که از آن به سکوت تعبیر می­ شود، و"کَظْمُ‏ الغیظ"خوددارى از اظهار خشم یا نگه داشتن آن در دل است. [۴۰۶]
این حدیث معنای کظم رابیان می­دارد، کسی­که خشم خود را حبس کند، و بروز ندهد، صاحب چنین عملی از چه پاداش عظیمی برخوردار است.
۳-۳۲-عصا
طریحی در باب عصا[۴۰۷]، این آیه را ذکر کرده، و ذیل آن حدیثی را که­ خواهد آمد، بیان می­دارد، آیه عبارت است از:« وَ­­­­­­إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» (بقره/۶۰)« و (به یاد آرید.) وقتى­که موسى براى قوم خود طلب­آب­کرد، به­او گفتیم:عصاى­خود رابرسنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید؛ و هر سبطى آبشخور خود را دانست؛ (و گفتیم) از آنچه خدا روزى شما ساخته بخورید، و بیاشامید و در زمین به فتنه‏انگیزى و فساد نپردازید».
حدیثی که­­ دراین باب آمده، عبارت است از:عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَیْضِ‏­عَنْ أَبِی جَعْفَر(علیه السلام)قَالَ‏ کَانَتْ عَصَامُوسَى لآِدَمَ(علیه­السلام) فَصَارَتْ إِلَى شُعَیْبٍ ثُمَّ صَارَتْ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ إِنَّهَا لَعِنْدَنَا وَإِنَّ عَهْدِی بِهَا آنِفاً وَ هِیَ خَضْرَاءُ کَهَیْئَتِهَا حِینَ انْتُزِعَتْ مِنْ شَجَرَتِهَا وَ إِنَّهَا لَتَنْطِقُ إِذَا اسْتُنْطِقَتْ أُعِدَّتْ لِقَائِمِنَا(علیه السلام) یَصْنَعُ بِهَا مَا کَانَ یَصْنَعُ مُوسَى وَ إِنَّهَا لَتَرُوعُ وَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ وَتَصْنَعُ مَا تُؤْمَرُبِهِ إِنَّهَا حَیْثُ أَقْبَلَتْ- تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ* یُفْتَحُ لَهَا شُعْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا فِی الْأَرْضِ وَالْأُخْرَى فِی السَّقْفِ وَبَیْنَهُمَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ بِلِسَانِهَا».[۴۰۸]امام­باقر(علیه السلام)فرمود:عصاى موسى از آن آدم (علیه السلام) بود، که به شعیب رسید؛ و سپس به موسى بن عمران رسید،آن عصا نزد ماست، و اندکى پیش نزدم بود، و مانند وقتى که، از درختش باز شده، سبز است؛ و چون از او بازپرسى شود، جواب گوید، و براى قائم ما(علیه­السلام)آماده گشته است، او باآن­همان ­کارکه موسى­­­می­کرد،انجام­دهد،آن­عصا هراس­­آوراست؛و ساخته‏هاى نیرنگى جادوگران را می بلعد؛ و بهر چه مامور شود، انجام دهد،چون حمله کند، هر چه به نیرنگ ساخته‏اند،می بلعد و برایش دو شعبه باز شود، که یکى در زمین و دیگرى در سقف باشد، و میان آنها (میان دو فکش) چهل ذراع باشد، و نیرنگ ساخته‏ها را با زبانش می بلعد.
طریحی این حدیث­ را برای بیان تفسیر وتوضیح و ویژگی­های لازم در مورد آن عصا بیان داشته، وبا­آوردن­ حدیثی ازامام خواسته است، برای مخاطب خود که درزمان حضرت موسی نبوده­اند، آن صحنه­ای که این عصا جادوهای ساختگی جادوگران را بلعید، به تصویر بکشد، وهم چنین بیان­دارد، که هرجادویی و سحری باطل است، ومعجزه نیست و با بیان این حدیث می خواهد، قدرت خداوندی و راستی پیامبر خود را تایید کند.
۳-۳۳-عما
در­باب عما طریحی بیان می­دارد، که به معنای کسی که قلبش دردنیا از حق کور است و کوری­ آن درآخرت شدیدتر است، و راه نجات را نمی­بیند، است.[۴۰۹] وطریحی در ذیل این کلمه این آیه­ را آورده،که عبارت است از:«وَ­مَنْ کانَ­فِی هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمى‏­وَ أَضَلُّ سَبِیلا»(اسرا /۷۲)«هرکس­دراین جهان نابینا(ى­کفر و جهل و ضلالت) است،درعالم آخرت نیز (از مشاهده بهشتیان و شهود و جمال حق) نابینا و گمراه‏تر خواهد بود».
حدیثی که ذیل آیه بالا آمده، عبارت است از : رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَیْلِ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ(علیه السلام)عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمى‏ وَأَضَلُّ سَبِیلًا فَقَالَ نَزَلَتْ فِیمَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَجَّهَ الْإِسْلَامِ وَ عِنْدَهُ مَا یَحُجُّ بِهِ فَقَالَ الْعَامَ أَحُجُّ الْعَامَ أَحُجُّ حَتَّى یَمُوتَ قَبْلَ أَنْ یَحُج‏.[۴۱۰] محمد بن فضیل گفت: از امام ابو الحسن(علیه­السّلام)درباره قول خداى عزّ و جلّ« وَ مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِیلًا»سوال­کردم،پس امام فرمود: این آیه درباره کسى نازل شده است،که حجّ الاسلام را به تعویق مى‏افکند، در صورتى که سرمایه و امکان­این سفر را دراختیاردارد؛و او درتعلّل وتسویف خود میگوید:امسال حجّ میکنم، امسال حجّ میکنم، و این تعلّل را همچنان ادامه میدهد، تا پیش از آنکه حجّ را برگزار کند، مى‏میرد.
مولف در مفردات بیان می­دارد، که عمی، درمورد از دست دادن چشم و بصیرت باطنی هردو به­کار می رود.[۴۱۱]مولف معجم مقاییس الغه بر این باور است، که به معنای پوشاندن چیزی و کوری است.[۴۱۲]
علامه بیان داشته است، که عمی، به معنای کوری دردنیا نیست، بلکه مقصود از­کوری در دنیا وآخرت، نداشتن بصیرت باطنی است.[۴۱۳]
این حدیث معنایی مجازی را برای آیه بیان می­دارد، که مقصود معنای ظاهری کوری چشم نیست، بلکه معنای آن درکلام امام(علیه­السلام)تفسیرو مصداق آن مشخص شده است که­درموردکسانی است، که استطاعت مالی حج دارند، ولی آن را به تاخیرمی­اندازند.
۳-۳۴-عنا
در باب عنا،که طریحی این کلمه را به معنای خضوع گرفته است.[۴۱۴] وآیه­ی آورده شده در ذیل­آن عبارت است از: «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْما »(طه /۱۱۱)« و بزرگان عالم همه درپیشگاه عزت آن خداى حى توانا، ذلیل و خاضعند؛ و (درآن روز) هرکه بارظلم و ستم به دوش دارد، سخت زبون و زیانکار است.»
حدیثی­ که در ذیل آیه آورده شده، عبارت است از: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله­علیه وآله)‏ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَعَظَّمَهُ مَنَعَ فَاهُ مِنَ الْکَلَامِ وَبَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ وَعَنَّى نَفْسَهُ بِالصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ قَالُوا بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی­الله علیه وآله) هَؤُلَاءِ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ قَالَ إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ سَکَتُوا فَکَانَ سُکُوتُهُمْ فِکْراً وَ تَکَلَّمُوا فَکَانَ کَلَامُهُمْ ذِکْراً وَ نَظَرُوا فَکَانَ نَظَرُهُمْ عِبْرَهً وَ نَطَقُوا فَکَانَ نُطْقُهُمْ حِکْمَهً وَ مَشَوْا فَکَانَ مَشْیُهُمْ بَیْنَ النَّاسِ بَرَکَهً لَوْ لَا الْآجَالُ الَّتِی قَدْ کُتِبَتْ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ خَوْفاً مِنَ الْعَذَابِ وَ شَوْقاً إِلَى الثَّوَاب‏.[۴۱۵]-رسول خدا(صلی­الله­علیه­وآله) فرمود: هرکه خدا را شناخت و او را بزرگ دانست، جلو گرفت دهان خود را از کلام، و شکم خود را از طعام و خود را برنج افکند، براى روزه و نماز، گفتند، پدر و مادرما قربانت یا رسول­اللَّه اینان اولیا خدایند، فرمود: اولیا خدا چون خاموش باشند، اندیشه کنند، و چون سخن گویند؛ ذکر خدا باشد، و نظرآنها عبرت است؛ و گفتارشان حکمت و مشى­آنها میان مردم برکت، اگر اجل برایشان معین نشده بود، از ترس عذاب و شوق ثواب در پوست خود نمی­گنجیدند.
مولف معجم مقاییس اللغه بر این باور است، که­ عنی، به سه معنا ا­ست، اول قصد کردن چیزی با تلاش و حرص برآن، و دوم خضوع وسوم به معنای ظهور چیزی وبروز آن. [۴۱۶]
علامه درذیل آیه بیان می­دارد، که عنت، فعل ماضی ازماده عنوه است وعنوه، به معنای قهرغالب درقبال قاهر است؛و حالتی است، که هرموجودی در قیامت در قبال ظهور سلطنت الهی می گیرد.[۴۱۷]
طبرسی بیان داشته­است، که­عنو،خضوع وخواری چیزی است،که به غلبه گرفته شود، ولی همیشه لازم نیست، که این خضوع و خواری از روی قهر و غلبه باشد.[۴۱۸]
این حدیث معنای رنج را برای عنا بیان­داشته، ومعنای آن رارنجش نفس دانسته­و می- توان گفت، معنایی تعیینی و تفسیری دارد، که در رنجش نفس معنای خشوع و خواردانستن آن نیز هست؛ وهمان طور که درآیه آمده است، این خشوع در روز قیامت مخصوص کسانی است،که به­خداوند ­ایمان­دارند، چراکه درمقابل­آن­­سخن­ازکسانی­است، که­ظالم­اند، شده است؛ و هم چنین درحدیث این خضوع را مخصوص کسانی می­داند، که خداوندرا شناخته اند، واین خضوع را مترتب به عمل عبادی یعنی نماز و روزه می­داند.
۳-۳۵-غلا
واژه غلا­ که طریحی­آن را به معنای تجاوز ازحد، گرفته است.[۴۱۹] آیه­ی آورده شده، دراین قسمت عبارت است از:
«یا أَهْلَ الْکِتابِ لاتَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لا­تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَهٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً »(نساء/۱۷۱) اى اهل کتاب در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستى سخن نگویید؛ درحق مسیح عیسى بن­مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست، و کلمه الهى است، که به مریم فرستاده و روحى­ازعالم­الوهیت است؛پس­به­خدا و همه فرستادگانش ایمان­آورید، وبه­تثلیث قایل نشوید؛ (اب و ابن­وروح­القدس را خدا نخوانید)از این گفتار شرک باز ایستید، که براى شما بهتر است جز خداى­یکتا خدایى نیست، و منزّه وبرترازآن است، که او رافرزندى باشد، هرچه در آسمان و زمین است، همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانى (همه موجودات) کافى است.
حدیثی که ­در ذیل­آیه بیان شده،عبارت­است از:عَنْ­أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه­السلام)قَالَ‏ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الْأَنْبِیَاءِ وَ ذَاکَ أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ لَمْ یُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِینَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِیثَ مِنْ أَحَادِیثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْهَا فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً فَانْظُرُوا عِلْمَکُمْ هَذَا عَمَّنْ تَأْخُذُونَهُ فَإِنَّ فِینَا أَهْلَ الْبَیْتِ فِی کُلِّ­خَلَفٍ­عُدُولًایَنْفُونَ­عَنْهُ­تَحْرِیفَ­الْغَالِینَ­وَ­-انْتِحَالَ الْمُبْطِلِینَ وَتَأْوِیلَ الْجَاهِلِین»‏[۴۲۰]-امام صادق(علیه­السلام) فرمود: به راستى علما وارث پیغمبرانند، و این براى آن است، که پیغمبران پول سفید وزردى ارث ندادند، و همانا از احادیث خود احادیثى به­جاى نهادند؛ و هرکه چیزى از آن برگرفت بهره فراوانى گرفته، بنگرید این علم خود را از که فرا مى­گیرید، محققاً درما خاندان است، که در دوره هرجانشینى، عادلان حق‏شناسى وجود دارند،که تحریف غالى‏ها و وابستگى مخربان و تاویل نادان‏ها را از دین، کنار کنند.
دراین­حدیث امام به­این مطلب­­اشاره­­دارد، که اگر درهردوره­ایی غالی وتحریف کنندگان علم وجودداشته باشد، درمقابل انسان­های عادل وحق­شناسی هستند، که با عدل وعلم­شان این انسان­های جاهل را کنار می­گذارند، وبه طلب علم از منبع موثق اشاره دارد، وهمان طور که در آیه می بینیم، خداوند ازغلو نهی می­ کند؛ واگر طریحی این حدیث را در ذیل آیه آورد، برای تبیین وتوضیح این مطلب به مخاطب است، که همان طور که خداوند از غلو نهی­کرده، امام نیز سرانجام این غلوکنندگان را، از بین رفتن به وسیله افراد­حق شناس و عادل­ می­داند.
نتایج وپیشنهادات
نتیجه کلی
کتاب مجمع البحرین طریحی یک کتاب غریب القرآن با روش شناسی تفسیری وغیر تفسیری است، با بررسی این کتاب نتایج ذیل به دست آمد.

    • بیشترین بهره­ی طریحی از نقش ها وکاربرد های حدیث، متوجه احادیث تفسیری است.
    • کتاب مجمع البحرین طریحی را علاوه بر یک کتاب غریب القرآن،یک کتاب تفسیری نیز می توان نا­مید.
    • کتاب مجمع البحرین با وجود واژگان قرآنی واحادیث در کنار هم،پژوهش را برای پزوهشگران سهل وآسان کرده است.
    • احادیث غیر تفسیری،بیشتر بر اساس محسنات لفظی در ذیل واژگان بیان شده ­اند.
    • از محسنات لفظی طریحی بیشترین بهره را از جناس تام وغیر تام، واشتقاق لفظی برده است.
    • بیشتر احادیث غیر تفسیری، براساس اشتقاق لفظ بیان شده اند.

پیشنهادات
با مشخص شدن روش شناسی طریحی، موضوعی دیگر پیشنهاد می شود؛که عبارت است از:

    • تعیین انواع جناس تام وغیر تام در احادیث غیر تفسیری وبیان جزئیات آنهاکه هریک از انواع جناس تام وغیر تام، خود از چه نوع هایی هستند.

منابع ومآخذ


فرم در حال بارگذاری ...

ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد روش های نقطه درونی برای ...

فرض کنیم  مقدار بهینه مسئله اولیه P و  مقدار بهینه مسئله دوگان D است. اگر  باشد یعنی فاصله دوگانگی صفر است. بنابراین شرایط دوگان قوی برقرار است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بطور کلی ، شرط دوگان قوی برقرار نیست ، اما اگر مسئله اولیه P محدب باشد یعنی:

(که  محدب اند)، معمولاً شرط دوگان قوی را داریم؛ دلایل بسیاری وجود دارد که به غیر از تحدب، شرایطی برای مسئله وجود دارند که دوگانگی قوی را برقرار می کنند. این شرایط را، شرایط مقید می نامند. یک شرط مقید ساده، شرط اسلاتر[۸] نامیده می شود:
نقطه درونی نسبی x از ناحیه شدنی وجود دارد بطوری که:

به عبارت دیگر، شرایط اسلاتر شرط کافی برای برقراری شرط دوگان قوی یک مسئله بهینه سازی محدب است. بطور کلی اگر شرایط اسلاتر برای مسئله اولیه برقرار باشد، آنگاه فاصله دوگانگی صفر است و مقدار دوگان متناهی است و در نهایت به جواب می رسیم.
تعریف ۱-۱-۶ : اگر C یک مجموعه محدب باشد، نقطه  را یک نقطه درونی نسبی[۹] از C می گوییم هر گاه به ازای هر  ، یک  وجود داشته باشد بطوریکه به ازای برخی

مجموعه نقاط درونی نسبی C را با rint C نشان می دهیم.
خاصیت مستقل آفینی[۱۰] روش نیوتن
یک خاصیت بسیار مهم روش نیوتن این است که از تغییرات مختصات مستقل آفینی (خطی) است. فرض کنیم  ، k- امین تکرار روش نیوتن  باشد.  نامنفرد است، تعریف می کنیم.

اگر از روش نیوتن برای مینیمم سازی  با شروع  داریم:

به ازای هر k، به عبارت دیگر روش نیوتن همان است، تکرارها مربوط به همان تغییر مختصات و حتی همان معیار توقف است، زیرا کاهش نیوتن  در  همان کاهش نیوتن f در  است.
در پیاده سازی واقعی، روش نیوتن دقیقاً مستقل آفینی از مختصات نیست، اما در مقایسه با روش گرادیان و روش تندترین کاهش [۱۱]، خیلی تحت تأثیر قرار نمی گیرد.
الگوریتم روش نیوتن
نقطه شروع  و  داده شده است.
تکرار کن:
۱- محاسبه گام نیوتن و کاهش نیوتن

۲- محک توقف: اگر  بود، متوقف شود.
۳- جستجوی خطی [۴] : اندازه t با جستجوی خطی به روز رسانی می شود.
۴- قرار دهید:

تعریف ۱-۱-۷یک ابر صفحه[۱۱] مجموعه ای مانند  است که در آن  و  . به عبارت دیگر ابر صفحه مجموعه جواب نابدیهی معادلات خطی مؤلفه های x است.
تعریف ۱-۱-۸یک چند وجهی[۱۲] اشتراک تعداد متناهی از نیم فضاها و ابر صفحه ها است.
قضیه۱-۱-۱: تابع f تابعی محدب است اگر و تنها اگر تحدید آن بر هر خط که با دامنه f اشتراک داشته باشد، محدب شود. به عبارت دیگر تابع f محدب است اگر و تنها اگر به ازای تمام نقاط دامنه  و به ازای هر v تابع  محدب است.
تعریف۱-۱-۹: (تابع شاخص[۱۳] یک مجموعه محدب)
فرض کنید  یک مجموعه محدب باشد و تابع محدب  را متناظر با مجموعه محدب C به صورت زیر تعریف می کنیم (که منحصر به فرد است):

تابع محدب  را تابع شاخص C می نامیم:

تعریف ۱-۱-۱۰به مجموعه محدب و غیر تهی  مخروط گفته می شود اگر:

به عبارت دیگر، یک مخروط شامل نقاط نیم خطی است که توسط نقطه ای به طول می انجامد.
یک مخروط محدب، گوشه دار[۱۴] نامیده می شود، اگر شامل هیچ خطی نباشد.
دوگان یک مخروط محدب  به صورت زیر است:

قضیه ۱-۱-۲فرض کنیم  یک مخروط محدب و بسته باشد و  دوگانش باشد، آنگاه:
الف) مخروط  ، محدب و بسته است و
ب) مخروط K، گوشه دار است اگر و تنها اگر  درون ناتهی داشته باشد.
مخروط  ، گوشه دار است اگر و تنها اگر K درون ناتهی داشته باشد.
(و درون  شامل همه بردارهای اکیداً مثبت s روی K است یعنی  ).
۱-۲ دوگان فنچل[۱۵]
تابع محدب، سره[۱۶] و بسته f روی  داده شده است که مقادیرش روی محور حقیقی  قرار گرفته است (سره مربوط به دامنه تابع f (dom f) می شود یعنی مجموعه ای ناتهی که در آن f متناهی است. بسته یعنی اپی گراف تابع f بسته است) . مزدوج آن به صورت زیر تعریف می شود (تبدیل لژاندر):

که تابعی بسته، محدب و سره است و  .
فرض کنیم  توابعی محدب، بسته و سره روی  باشند بطوری که فضای درونی دامنه تابع یک نقطه مشترک داشته باشند (درونی نسبت به پوسته های آفین دامنه هاست). قضیه دوگانگی فنچل بیان می کند که اگر تابع  از پایین کراندار باشد، آنگاه:
(۱-۵)  مسئله زیر را دوگان فنچل برای مسئله  می نامیم:

تعریف ۱-۱-۱۱مجموعه ای از همه ترکیبات آفین از نقاط مجموعه ی  پوسته آفین از C نامیده می شود و با affC نمایش می دهیم:

پوسته ی آفین کوچکترین مجموعه آفین شامل C می باشد ، به این معنی که اگر S مجموعه ای آفین باشد که  پس  .
تعریف ۱-۱-۱۲پوسته مخروطی[۱۷] مجموعه C، مجموعه ای از تمام ترکیبات مخروطی نقاط واقع در C است. یعنی:


فرم در حال بارگذاری ...