وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه با فرمت word : منابع کارشناسی ارشد با موضوع تدوین الگو برای ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

شرکت برای پرداخت سود سهامداران ممتاز الزام قانونی ندارد و در نتیجه تأمین مالی از این طریق ریسک شرکت را بالا نخواهد برد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

علاوه بر موارد فوق که به عنوان مزایا برای سهام ممتاز مطرح است. تأمین مالی از سهام ممتاز دارای معایبی نیز می باشد که عبارتند از :
هزینه مربوط به تأمین مالی از طریق سهام ممتاز از هزینه اوراق قرضه بیشتر است.
سود پرداختی به سهامداران ممتاز، هزینه قابل قبول مالیاتی نمی باشد و در نتیجه صرفه جویی در جریان های خروجی وجوه نقد به وجود نخواهد آمد.
ثابت بودن نرخ مربوط به سود سهام ممتاز؛ باعث ایجاد نوسان در سود قابل تخصیص به سهامداران عادی می شود که در نهایت باعث افزایش ریسک مالی شرکت می شود (جهانخانی و پارسائیان، ۱۳۸۳).
۲- ۲- ۲- ۵- سهام عادی[۱۰]
سهام عادی نوعی دارایی مالی است که نشان دهنده مالکیت در یک شرکت است و از جمله ویژگی های آن، حق کنترل، حق رأی و کنترل شرکت و حق تقدم در خرید سهام جدید است. این نوع اوراق یکی از منابع عمده تأمین مالی شرکت هاست و انتشار این اوراق بهادار دارای شرایطی خاص از جمله اینکه باید طبق اساسنامه و مقررات کشور باشد؛ و تفاوت عمده این اوراق بهادار با سایر منابع تأمین مالی در آن است که هیچ بهره یا سود ثابت سالیانه ای بابت هر سهم از طرف شرکت انتشار دهنده پرداخت نمی شود و کسانی که اقدام به خرید این اوراق می کنند در سودآوری و درآمد حاصل از عملیات شرکت سهیم هستند.
با توجه به این که نرخ سود این اوراق از قبل تعیین نشده است و دارنده این اوراق نسبت به میزان سهم خود، مالک شرکت محسوب می شود؛ لذا ریسک این اوراق برای سرمایه گذاران و سهامداران بالا بوده و نرخ بالایی را به عنوان بازده مورد انتظار مطالبه می کنند و بر این اساس هزینه تأمین مالی از طریق سهام برای شرکت ها از سایر روش ها بالاتر است.
نقاط قوت تأمین مالی از طریق انتشار سهام عادی به شرح زیر است:
سهام عادی بدون سررسید است.
شرکت در پرداخت سود به سهامداران عادی هیچگونه الزامی ندارد.
میزان منابع تأمین مالی از این طریق می تواند بیشتر از سایر روشها باشد.
محدودیتی در میزان انتشار از سوی سهامداران و سرمایه گذاران وجود ندارد.
نقاط ضعف مربوط به تأمین مالی از طریق انتشار سهام عادی به شرح زیر است:
هزینه تأمین مالی سهام عادی از سایر روش ها بالاتر است.
سود مربوط به سهام عادی یک هزینه مورد قبول مالیاتی نیست و پس از کسر مالیات پرداخت
می شود.
با توجه به موارد مطرح شده در رابطه با هر یک از منابع تأمین مالی؛ مدیران برای استفاده از این منابع ویژگی ها و شاخص هایی را مد نظر قرار می دهند که از جمله می توان به ویژگی های زیر اشاره کرد:
- حقوق مالکانه[۱۱]؛ انتشار اوراق بهادار جدید از قبیل سهام جدید باعث ایجاد مسائل مربوط به گسترش مالکیت و اعطای حقوق مالکانه به سهامداران جدید می شود. اما اخذ وام و تأمین مالی از طریق استقراض موجب اعطای حق کنترل عملیات شرکت به وام دهندگان نخواهد شد. در صورتی که سهامداران فعلی شرکت مایل نباشند که حق مالکیت خود را با سرمایه گذاران جدید تقسیم کنند، شرکت تلاش خواهد کرد تا به جای سهام از طریق بدهی تأمین مالی کند.
- الزامات باز پرداخت[۱۲]؛ بدهی سررسید می شود و باید بر اساس قرار داد مبلغ آن بازپرداخت می گردد. اما تأمین مالی با بهره گرفتن از سهام الزام پرداخت و سررسید مشخصی ندارد.
- ادعا بر دارایی ها[۱۳]؛ وام دهندگان و اعتبار دهندگان ، در موقع انحلال شرکت نسبت به سهامداران عادی و ممتاز در اولویت هستند. اگر شرکت نخواهد غیر از سهامداران عادی افراد دیگری نسبت به دارایی های شرکت دارای حق باشند، تأمین مالی را تنها از طریق انتشار سهام انجام خواهد داد.
- ادعا بر سود[۱۴]؛ بهره مربوط به وجوه استقراضی صرف نظر از میزان سود یا زیان شرکت در هر دوره مالی؛ باید پرداخت شود. اگر واحد تجاری خواستار ایجاد محدودیت در حقوق سرمایه گذاران جدید نسبت به تقسیم سود خود باشد، تأمین مالی از طریق بدهی مطلوب تر خواهد بود (هامپتون، ۲۰۰۰)[۱۵].
۲- ۳- نظریه های ساختار سرمایه
تعاریف گوناگونی توسط افراد مختلف در مورد ساختار سرمایه بیان شده است که در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود:
ساختار سرمایه[۱۶]، ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام شرکت ها برای تأمین مالی بلند مدت دارایی های خود است. این ساختار می تواند شامل بدهی های بلند مدت، سهام ممتاز و سهام عادی است (دستگیر، ۱۳۸۴).
ساختار سرمایه عبارت است از نسبت اوراق بهادار بلند مدت قدیمی تر (دارای رتبه بیشتر) به جمع سرمایه گذاری های مرتبط (ماکسی میلیانو[۱۷]، ۲۰۰۹)
ساختار سرمایه عبارت است از تعادل بین بدهی ها و دارایی ها، ماهیت دارایی ها و ترکیب استقراض شرکت. دارایی ها می توانند مشهود یا نا مشهود، جاری یا بلند مدت (اوراق بدهی یا سهام) و استقراض ممکن است بلند مدت یا کوتاه مدت، ثابت یا شناور، بدون ریسک یا با ریسک باشند. در شرایط ایده آل، دارایی ها و بدهی ها باید تطابق داشته باشند (دیمیتریس و ماریا[۱۸]، ۲۰۱۰)
ساختار سرمایه عبارت است از ترکیبی از سهام عادی، سهام ممتاز و زیر مجموعه های مرتبط با آن، سود انباشته و بدهی بلند مدت که واحد تجاری جهت تأمین مالی دارایی های خود از آن استفاده می کند (نوروش و شیرزادی، ۱۳۸۵)
ساختار سرمایه: ترکیب منابع مختلف تأمین مالی یک بنگاه اقتصادی شامل منابع صاحبان سرمایه و استقراض از دیگران. تأمین مالی از طریق استقراض معمولاً تا اندازه ای معقول است که سود خالص افزایش یابد و پرداخت اجتناب ناپذیر بهره وام ها، بنگاه را با ریسک شدید مالی مواجه نکند (اکبری، ۱۳۸۵).
در تعیین ساختار سرمایه مهم ترین موضوع؛ تعیین یک نسبت مناسب و مطلوب برای میزان بدهی ها و سهام است، زیرا به صورت مستقیم بر ارزش سهام شرکت در بازار اوراق بهادار تأثیر گذار است. با توجه به این موضوع؛ پس از تعیین میزان سرمایه مورد نیاز شرکت، از دیدگاه مدیریت مسئله اصلی این است که از کدام منبع و از چه روشی تأمین مالی انجام شود. یعنی شرکت باید چه میزان از بدهی در تأمین مالی خود استفاده کند؟ و چه مقدار از سرمایه مورد نیاز خود را از محل انتشار سهام تأمین کند؟
به طور معمول شرکت ها و مدیران مالی سیاست های تأمین مالی را به گونه ای در نظر می گیرند که ارزش بازار سهام خود را به بالاترین سطح ممکن برسانند. حداکثر کردن ارزش سهام شرکت نیز مستلزم به کارگیری بهینه منابع مالی و کسب حداکثر بازده و انتخاب ریسک مناسب برای شرکت است.
در این باره مدیران می توانند از دو طریق ارزش شرکت را به حداکثر برسانند:
افزایش بازده شرکت و کاهش هزینه سرمایه و کاهش ریسک شرکت.
با ترکیب مناسب منابع وجوه مورد استفاده، شرکت می تواند به حداکثر ارزش سهام خود دست یابد.
در نتیجه ترکیبی از منابع مالی به دست خواهد آمد که ساختار سرمایه بهینه[۱۹] نامیده می شود . البته هدف اصلی از تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه، حداکثر کردن ارزش بازار شرکت از طریق ترکیب مناسب این منابع مالی است. در رابطه با این موضوع که آیا ساختار سرمایه بهینه وجود دارد نظریه های متفاوتی ارائه شده است که تأکید اصلی همه نظریات بر آن بوده که آیا شرکت می تواند با تغییر در ترکیب منابع مختلف مالی، هزینه سرمایه را کاهش داده و بر ارزش بازار سهام اثر بگذارد یا خیر؟
به طور کلی در مورد ساختار سرمایه دیدگاه های زیر ارائه شده است:
دیدگاه سود خالص.
دیدگاه سود خالص عملیاتی.
دیدگاه سنتی.
دیدگاه مودیگیلیانی و میلر.
نظریه موازنه ایستا.
نظریه سلسله مراتب.
در ادامه با توجه به موضوع تحقیق به بررسی دیدگاه ها و نظریه های مطرح شده در مورد ساختار سرمایه پرداخته می شود.
۲- ۳- ۱- دیدگاه سود خالص[۲۰]
بر طبق این نظریه، که توسط دیوید دوراند[۲۱] (۱۹۵۹) ارائه شد، تصمیمات ساختار سرمایه با ارزش شرکت ارتباط دارد، از طرف دیگر، تغییرات در ساختار سرمایه باعث تغییر در هزینه تأمین مالی و سرمایه شرکت و ارزش شرکت خواهد شد.
بنابراین، افزایش در اهرم مالی با تغییر در نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، موجب کاهش میانگین موزون هزینه سرمایه و افزایش ارزش کلی شرکت و قیمت بازار سهام عادی می شود و بالعکس، کاهش درجه اهرم مالی باعث کاهش ارزش شرکت خواهد شد. فرض اساسی این روش آن است که وقتی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام تغییر کند ، هزینه بدهی بلند مدت (سرمایه ای) و هزینه مربوط به حقوق صاحبان سهام بدون تغییر باقی می ماند. فرض بنیادین این روش در شکل ۲- ۱ دیده می شود، که با تغییر در درجه اهرم مالی، هزینه مربوط به بدهی بدون تغییر است و میانگین موزون هزینه سرمایه کاهش می یابد تا به میزان هزینه بدهی برسد. اهمیت این روش آن است که شرکت می تواند همواره با کاهش هزینه سرمایه خود، ارزش کلی خود را افزایش دهد (دوراند، ۱۹۵۹).
شکل (۲- ۱): هزینه سرمایه؛ روش سود خالص
درجه اهرم
درصد


فرم در حال بارگذاری ...

« تاثیر فناوری اطلاعات بر رفتار حرفه ای حوزه ...نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره ... »