تاثیرگذاری تعاملات اولیه مادر-نوزاد بر رشد اجتماعی و هیجانی کودک به نظریه دلبستگی[۱۲۴] بالبی[۱۲۵] (۱۹۸۲) باز میگردد. آدمی از اوان کودکی از طریق رابطه با مادر، طرحوارههایی برای درک دنیای اجتماعی شکل میدهد که بسته به این طرحوارهها، دلبستگی ایمن و ناایمن مطرح میشود. کودکانی که دلبستگی ایمن دارند، باور دارند که محبوب بوده و پدر و مادرشان دوستداشتنی هستند و درنتیجه عزت نفس قوی دارند. از سوی دیگر، کودکان با دلبستگی ناایمن این عقیده را در خود نهادینه میکنند که کسی آن ها را دوست نداشته و والدینشان افرادی منفور هستند و درنتیجه خشم، بیاعتمادی و اضطراب را تجربه میکنند. با این مبنا بالبی پیشنهاد میکند که اضطراب شرط اساسی دلبستگی ناایمن است (گرینبرگ[۱۲۶]، ۱۹۹۹؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از طرف دیگر، نحوه ارتباطات والدین با دیگران سرمشق مهمی برای کودکان است. مطالعات نشان دادهاند که افراد مضطرب اجتماعی در خانوادههایی پرورش یافتهاند که در آن تاثیرگذاری خوب بر دیگران اهمیت فوق العادهای داشته است. کاستر، ایندربیتزن[۱۲۷] و هوپ (۱۹۹۹؛ به نقل از رپی و اسپنس، ۲۰۰۴) گزارش نمودند که بزرگسالان مضطرب اجتماعی بیشتر از دیگران گزارش میکنند که والدینشان در رابطه با عقاید دیگران نگران بودهاند. علاوه بر اینکه این والدین از کمرویی و مشکلات فرزندانشان شرمنده بودهاند.
زمانی که والدین نگرانیهای ارزیابی اجتماعی قوی دارند، منطقی است که فرزندانشان را با گفتن مداوم اینکه چگونه عمل کنند و چه بگویند اصلاح کنند (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴). این روش تربیتی میتواند کودکان را به این سمت هدایت کند که در موقعیتهای اجتماعی انتظار تهدید داشته باشند و علاوه بر آن، این باور را در آن ها پرورش خواهد داد که تاثیر خوب بر دیگران گذاشتن، اگر غیر ممکن نباشد یک هدف سخت برای دستیابی است (لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶). مشخص است که این فرایند تسهیلگر بروز اضطراب اجتماعی است.
۲-۱-۱-۲-۳-۲- روابط دوستی با همسالان
همزمان با رشد کودکان و گذراندن وقت بیشتر با همسالان، عقاید آنان درمورد تواناییهایشان در دنیای اجتماعی از روابط دوستیشان بیشتر تاثیر میپذیرد. تحقیقات رابطه متقابل اضطراب اجتماعی و رابطه دوستی را مطرح نمودهاند. به این ترتیب که کودکان مضطرب اجتماعی بیش از سایر کودکان تجربه رابطه منفی دوستانه به ویژه طرد را گزارش میکنند (لاگرکا[۱۲۸]، دندز[۱۲۹]، ویک[۱۳۰]، شاو[۱۳۱] و استون[۱۳۲]، ۱۹۸۸؛ استراس[۱۳۳]، لاهی[۱۳۴]، فریک[۱۳۵]، فریم[۱۳۶] و هیند[۱۳۷]، ۱۹۸۸؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶). این تجارب به سهم خود به تشدید و تداوم اضطراب اجتماعی می انجامد.
در بررسی این رابطه متقابل، روبین[۱۳۸] و میلز[۱۳۹] (۱۹۸۸؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶) انزوای اجتماعی را در دانشآموزان کلاسهای دوم، چهارم و پنجم مورد ارزیابی قرار دادهاند. دانشآموزانی که به شیوه منفعل و منفرد رفتار میکردند از سوی دوستانشان مضطربتر، کنارهگیرتر و غیراجتماعیتر ارزیابی شده و بیشتر از دیگران طرد میشدند. ارتباط بین کنارهگیری منفعل و طرد دوستان با بزرگتر شدن آن ها قویتر میشد. این مطالعه پیشنهاد میکند که تکرار طرد کودک منفعل و منزوی از جانب همکلاسان ممکن است به سبک شناختی مرتبط با اختلال اضطراب اجتماعی منجر شود. این کودکان به علت شکستهای اجتماعی متعدد این عقیده را در خود پرورش میدهند که نمیتوانند در موقعیتهای اجتماعی موفق شوند و درنتیجه از تعاملات اجتماعی با دوستان و همکلاسان دوری جسته و با بزرگتر شدن، تنهایی آن ها نیز افزایش مییابد.
اسپنس، دونووان[۱۴۰] و برچمن-توسینت[۱۴۱] (۱۹۹۹) نیز در مطالعهای در مورد کودکان غیر بالینی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دریافتند که این کودکان تعاملات اجتماعی منفیتری نسبت به گروه گواه تجربه میکنند. بر پایه مشاهدات مدرسهای هم کودکان مضطرب نسبت به کودکان گروه گواه تعاملات مثبت کمتری با همسالان داشتند. علاوه بر این، در این مطالعه مجموعهای از وقایع اجتماعی مثبت و منفی برای کودکان نمایش داده شد و درمورد احتمال وقوع آن ها سوال شد. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی کمتر از گروه گواه انتظار وقوع رویدادهای مثبت را داشتند و بیش از گروه گواه احتمال وقوع رخدادهای منفی را میدادند. این امر اثرگذاری رابطه با همسالان بر سبک شناختی مرتبط با اضطراب اجتماعی را تایید نمود.
۲-۱-۱-۲-۳-۴- سایر وقایع زندگی
وقایعی از قبیل مرگ یا بیماری اعضای خانواده، تعارض والدین، طلاق، فقر، مشکلات محل سکونت، زندگی با والدین مبتلا به بیماری روانی و جدایی طولانی مدت از یکی از والدین در کودکی، ممکن است با آسیبشناسی و پیشرفت اختلال اضطراب اجتماعی مرتبط باشد (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴).
مگی[۱۴۲] (۱۹۹۹؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶) مطرح نموده که وقایع ضربه زننده[۱۴۳] بر پیشرفت اختلال اضطراب اجتماعی تاثیرگذار است. شروع اختلال اضطراب اجتماعی قبل از ۱۲ سالگی در دختران در ارتباط با سوءاستفاده جنسی و جسمی در اوان کودکی گزارش شده است. همچنین شروع زودهنگام اختلال قویاً با پرخاشگری کلامی والدین ارتباط داشت. نتایج نشان داد مشاهده پرخاشگری کلامی والدین میتواند به پیشرفت ترسهای فراگیر مورد انتقاد قرار گرفتن از جانب دیگران مرتبط باشد. علاوه بر آن، مشاهده پرخاشگری کلامی یکی از والدین نسبت به دیگری ممکن است این احساس را در کودک بوجود آورد که روابط اجتماعی حتی میان دو نفر که ظاهراً باید عاشق هم باشند، میتواند با انتقاد و بیثباتی شدید مشخص شود.
مطالعات متعددی به ارتباط بین آسیب روانی والدین و پیشرفت اختلال اضطراب اجتماعی در فرزندان صحه گذاشتهاند. در این راستا مطالعه لیب[۱۴۴] و همکاران (۲۰۰۰؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶) نشان داده است که وجود اختلال اضطراب اجتماعی در والد بهترین پیشبینی کننده اختلال اضطراب اجتماعی در بزرگسالی کودک است.
۲-۱-۱-۲-۴- رویکرد شناختی
در دو دهه اخیر مطالعات بالینی درخصوص بررسی مکانیزمهای زیربنایی اضطراب اجتماعی رشد قابل ملاحظهای داشته است. در این مسیر و در میان جهت گیریهای نظری مطرح، رویکردهای شناختی سهم بیشتری را به خود اختصاص دادهاند.
باید گفت به رغم آنکه رویکرد شناختی مسیرها و متغیرهای متعددی را در تببین بروز و تداوم اضطراب اجتماعی حائز اهمیت میداند، در اغلب مدلها پردازش سوگیرانه اطلاعات به ویژه سوگیری توجه، سوگیری تفسیر و سوگیری قضاوت به عنوان مؤلفهای اساسی مطرح شده است (بک، امری و گرینبرگ، ۱۹۸۵؛ کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷).
۲-۱-۱-۲-۴-۱- مدل بک، امری و گرینبرگ (۱۹۸۵)
این مدل از قدیمیترین و در عین حال جامعترین نظریههای شناختی است که در تبیین اختلالات اضطرابی و به خصوص اختلال اضطراب اجتماعی مطرح شده است. بر این مبنا، تجارب منفی دوران کودکی به همراه استعداد و زمینه درونی در جهت پاسخدهی بیمناک، منجر به رشد ساختارهای شناختی یا طرحوارههای مرتبط با اضطراب میشود. این طرحوارهها به عنوان مجموعه قوانینی توصیف میشوند که نسبت به نشانگان تهدید بسیار حساس هستند و به عکس نشانگان امنیت را نادیده میگیرند. نقش حائز اهمیت طرحوارهها از آنجا است که بر روی راههایی که افراد اطلاعات را جهتیابی، پردازش و یادآوری میکنند، تاثیر میگذارد. بدین ترتیب که در موقعیتهای بالقوه تهدیدآمیز، طرحواره های مرتبط با تهدید فعال میشود و افکار خودکار منفی و سوگیریهای همسان با طرحواره در فرایند پردازش اطلاعات فراخوانده میشود. این سوگیریها در توجه، تفسیر، قضاوت و حافظه منجر به نگه داشتن پاسخ اضطرابی میشود (بک، امری و گرینبرگ، ۱۹۸۵؛ به نقل از مک میلان[۱۴۵]، ۲۰۰۸).
به طور اخص چرخه این فرایند در اختلال اضطراب اجتماعی بدین ترتیب است که فردی که طرحواره ناکارآمدی در مورد خود و عملکردش در موقعیت اجتماعی دارد، با حضور در یک موقعیت اجتماعی، موقعیت را به عنوان موقعیت تهدیدکننده ارزیابی نموده و مدام به بازنگری و نظارت بر تغییرات درونی خود در مقایسه با طرحوارههایش میپردازد. این امر سوگیریهای همخوان با طرحواره را در فرایند پردازش اطلاعات موجب میشود که با اختلال در پاسخدهی موثر به نشانههای اجتماعی همراه است. بر مبنای این دور باطل، تداوم اختلال نیز قابل توجیه است.
۲-۱-۱-۲-۴-۲- مدل کلارک و ولز (۱۹۹۵)
اگرچه این مدل در حیطه سببشناسی اختلال اضطراب اجتماعی مطرح میشود اما به طور اختصاصی تداوم اجتناب اجتماعی و ناراحتی ناشی از آن را تبیین میکند. مزیت مدل کلارک و ولز در این است که توضیح میدهد چرا اضطراب اجتماعی علی رغم رویارویی اجتناب ناپذیر افراد مبتلا با موقعیتهای اجتماعی، همچنان پایدار باقی میماند.
بر اساس مدل شناختی کلارک و ولز (۱۹۹۵)، افراد با اضطراب اجتماعی سه دسته باور اختصاصی را نشان میدهند: ۱) قرار دادن استانداردهای بسیار افراطی برای خود (ضمن سخنرانی نباید یک کلمه هم اشتباه کنم). ۲) باورهای مشروط درباره خود (اگر هنگام سخنرانی مکث کنم، دیگران فکر میکنند که من احمق هستم). ۳) باورهای نامشروط درباره خود (من شکستخورده هستم). چنین باورهایی باعث میشود تا افراد تعاملات اجتماعی را به گونهای منفی تعبیر کنند و آن را نشانه خطر ارزیابی کنند (ولز، ۲۰۰۷؛ به نقل از محمودی، ۱۳۸۸). به تبع این ارزیابی منفی، علائم شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری اضطراب بروز مییابد. هر یک از این علائم منبعی است برای ادراک دوباره خطر که به یک چرخه معیوب تداوم بخش اضطراب منجر خواهد شد. برای مثال، لرزش دستها ممکن است به عنوان نشانه از دست دادن کنترل قلمداد شود که به اضطراب و لرزش فزونتر منجر میشود.
مؤلفه دیگر این چرخه بروز رفتارهای ایمنیبخش[۱۴۶] از قبیل تلاش برای مورد توجه قرار نگرفتن، اجتناب از تماس چشمی و سانسور گفتههای خود است که فرد مبتلا با هدف کاهش تهدید اجتماعی و پیشگیری از وقوع پیامدهای ترسناک، به آن ها متوسل میشود. رفتارهای ایمنیبخش مانع از این میشود که بیماران باورهای غیر واقعی خود را ابطال کنند و حتی در بعضی موارد، به علائم ترس آن ها میافزاید.
این برنامه اضطرابی[۱۴۷] الگوهای تمرکز و توجه فرد را تغییر میدهد تا آنجا که فرد با اضطراب اجتماعی خود را به عنوان یک شیء اجتماعی[۱۴۸] پردازش میکند؛ در این الگوی پردازشی، فرد به جای توجه و تمرکز بر موقعیت اجتماعی به احساس خود و نحوه برخورد با دیگران توجه میکند. وی با بهره گرفتن از اطلاعات درونی (که توسط تمرکز بر خود در موقعیتهای پیشین تولید شدهاند) تصویری از خود را شکل میدهد، این تصویر که دیگران راجع به او چه فکر میکنند و به چه چیزی از رفتار او توجه دارند. به این صورت، وی خود را در یک سیستم بسته احساس میکند که در آن اطلاعات درون ساخته باور به وجود خطر، قضاوت منفی را تقویت میکند. علاوه بر این، توجه افراطی به خود باعث میشود تا به اطلاعات مهم محیط کمتر توجه شود و فرد با مهارتهای اجتماعی ضعیف به نظر برسد؛ بنابراین خودپردازی منفی یک پردازش محوری در اضطراب اجتماعی محسوب میشود.
از طرفی با توجه به ماهیت تعاملات اجتماعی، فرد با اضطراب اجتماعی بعید است که نشانههای بدون ابهام پذیرش اجتماعی اطرافیان را دریافت کند. به همین دلیل وی پس از وقوع واقعه نیز به کالبدشکافی و تجزیه و تحلیل آن میپردازد و تعامل به تفصیل بازنگری میشود. در خلال این بازنگری، احساسها و برداشت منفی نسبت به خود که ایجاد اضطراب میکند، به صورت دائمی و خاص جلوه خواهد کرد زیرا هنگامی که فرد در موقعیت قرار داشته است، این احساسها و برداشتها جزء به جزء پردازش گردیده و به طور کامل در حافظه رمزگذاری شده است. پیامد ناگوار این موضوع این است که بازنگری کاملاً تحت تاثیر و سیطره برداشت منفی نسبت به خود قرار میگیرد و تعامل احتمالاً بسیار منفیتر از آنچه واقعاً بوده است تلقی میشود. شاید این مطلب تبیینی باشد برای اینکه چرا بعضی از افراد با اضطراب اجتماعی پس از فروکش کردن اضطرابشان احساس شرم را گزارش میکنند. جنبه دیگر کالبدشکافی واقعه پس از وقوع آن، بازخوانی سایر موارد شکست اجتماعی از حافظه است. پس تعامل جدید با این که ممکن است از نظر یک مشاهدهگر بیرونی، کاملاً خنثی به نظر برسد، به فهرست شکستهای گذشته افزوده میشود. این فرایند باور بیمار به بیکفایتی اجتماعیاش را تقویت خواهد کرد (کلارک و فربورن، ۱۳۸۶).
با توجه به آنچه گفته شد چندین عامل باعث میشود تا افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی نتوانند باورهای خود را به بوته آزمایش بگذارند: عامل اصلی توجه متمرکز بر خود و تمایل به دیدن خود به عنوان شیء اجتماعی است. عامل دوم رفتارهای ایمنیبخش است. گرچه اضطراب اجتماعی با اجتناب از موقعیتهای اجتماعی و عملکردی همراه است، تعداد کمی از این افراد از لحاظ اجتماعی کامل منزوی هستند. آن ها با انتخاب و بر اساس ضرورت وارد موقعیتهای اجتماعی میشوند، اما از استراتژیها یا رفتارهای ایمنیبخش استفاده میکنند که اغلب اثرات متناقض دارد و به طور عملی باعث میشود تا احتمال وقوع پیامد منفی رفتار بیشتر شود. عامل مهم دیگر که نه در جریان موقعیتهای اجتماعی بلکه در پیشبینی این موقعیتها و حتی پس از وقوع آن ها رخ میدهد این است که این افراد قبل از ورود به موقعیتها، اضطراب انتظاری[۱۴۹] شدیدی را تجربه میکنند. آن ها احتمال وقوع پیامدهای منفی را بیش از حد تلقی میکنند، از این رو میزان توجه متمرکز بر خود و رفتارهای ایمنیبخش را افزایش میدهند. همچنین از آنجا که دنبال دادههای تایید کننده برای پیامدهای منفی هستند و توجه انتخابی بر این دادهها دارند، پس از ترک موقعیتهای اجتماعی نیز درگیر ریشهیابی یا کالبدشکافی رفتار اجتماعی خود میشوند. این فرایند، کدگذاری شکستهای اجتماعی را تسریع نموده و موجب میشود در موقعیتهای بعدی به صورت سوگیرانه فعال شوند.
فعال شدن فرضها
ادراک خطر اجتماعی
علائم جسمانی و شناختی
رفتارهای ایمنی بخش
شکل ۲-۱- مدل کلارک و ولز (۱۹۹۵)
۲-۱-۱-۲-۴-۳- مدل رپی و هیمبرگ (۱۹۹۵)
این مدل با تاکید بر فرآیندهای شناختی سوگیرانه و نقش ادراک خویشتن در تداوم اضطراب اجتماعی مطرح شده است. نخستین مفروضه مدل رپی و هیمبرگ (۱۹۹۵) این است که پیشبینی موقعیت اجتماعی یا قرار گرفتن در آن، باورهایی را در ذهن افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی فعال میکند. افراد با اضطراب اجتماعی باور دارند که در موقعیتهای اجتماعی به طور غیر موجه عمل خواهند کرد و پیامدهای اجتماعی نامطلوبی را موجب خواهند شد. از طرفی معتقدند که اطرافیان که ذاتاً انتقادکننده هستند، آن ها را منفی ارزیابی خواهند نمود. این افراد با قرار گرفتن در موقعیت اجتماعی، آنچه را که انتظار رخ دادن آن را دارند، در ذهن خود مرور میکنند، حوادث منفی گذشته را به خاطر میآورند و خود را در موقعیتهای قبلی تصور میکنند و انتظار عملکرد ضعیف دارند. در این شرایط تلاش میکنند تا این خطرات را با متمرکز کردن توجه به سمت خودشان و اطلاعات تهدیدآمیز دریافت شده از محیط مدیریت کنند. بدین ترتیب که استانداردهای موردنظر دیگران برای عملکرد مطلوب را با بازنمایی ذهنی از رفتار خود مقایسه میکنند. زمانیکه فکر کنند به آن حد مطلوب نرسیدهاند، احتمال ارزیابی منفی افزایش مییابد و مضطرب میشوند. نشانگان شناختی و رفتاری راه اندازی میشود و برانگیختگی جسمانی نظیر سرخ شدن، تنش عضلانی و لرزش بروز مییابد؛ این علائم بیش برآورد شده و در راستای واکنش منفی دیگران تعبیر میشود. تمرکز بر روی علائم جسمانی و اعتقاد به پیامدهای منفی به خودی خود منجر به افت عملکرد اجتماعی میشود. این افراد بعد از واقعه نیز تفسیرهای منفی از موقعیت میکنند، تفسیرهایی که تصویر خود منفی و انتظارات ضعیف از عملکرد را در آینده تقویت میکند. تمامی این عوامل روی هم رفته منجر به تشدید اضطراب اجتماعی میگردد و متعاقباً باعث افت کارکرد فرد در موقعیتهای اجتماعی و عملکردی میشود.
ادراک شنونده
بازبینی خود در ذهن شنونده
توزیع اختصاصی منابع توجه
مقایسه بازبینی خود در ذهن شنونده با ارزیابیهای استاندارد مورد انتظار شنونده
مهارتهای اجتماعی ضعیف
شاخصهای بیرونی ارزیابی منفی
قضاوت در مورد احتمال و پیامد ارزیابی منفی توسط شنونده
علائم جسمانی اضطراب
علائم رفتاری اضطراب
علائم شناختی اضطراب
شکل ۲-۲- مدل رپی و هیمبرگ (۱۹۹۵)
۲-۱-۱-۲-۵- مدل هافمن و بارلو (۲۰۰۲)
برمبنای مدل هافمن و بارلو (۲۰۰۲)، انسانها به لحاظ تکاملی به خشم و انتقاد و سایر شاخصهای طرد اجتماعی حساس هستند. از این رو اگرچه ترس تجربهای معمول شناخته میشود، ولی تعداد اندکی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی میشوند. شکلگیری اختلال اضطراب اجتماعی مستلزم آمادگی بیولوژیکی و روانشناختی برای ادراک اضطراب است. براساس این مدل، استعداد ژنتیکی برای اضطراب اجتماعی اختصاصی نیست بلکه اغلب مرتبط با متغیرهای سرشتی خاص مثل خجالت است که ارتباط زیادی با اضطراب اجتماعی دارند. از دیگر عوامل پیشایند برای ابتلا به اضطراب اجتماعی میتوان از بازداری رفتاری نام برد که پیش از این به آن اشاره شد. مدل هافمن و بارلو فرض میکند که حوادث به نسبت جزئی زندگی مثل تعاملات اجتماعی یا عملکردی منجر به اضطراب میشوند، به ویژه اگر هشداری[۱۵۰]با این وقایع پیوند یابد. سپس این عوامل زمینه را برای اینکه هشدارهای درست یا اشتباه شکل بگیرند، آماده میکنند. فرض بر این است که هشدارهای صحیح اغلب به سمت زیر طبقه خاص یا موقعیتی اختلال اضطراب اجتماعی پیش میرود. هافمن و بارلو (۲۰۰۲) معتقدند که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی غیر فراگیر مثل افراد مبتلا به فوبی خاص واکنشهای ترس بیشتری را تجربه میکنند، در حالیکه افراد زیر طبقه فراگیر پاسخهای اضطرابی بیشتری را بروز میدهند و ممکن است که همراه با احساسهای خجالت و شرم باشد. از این رو طبق مدل هافمن و بارلو زیر طبقه فراگیر بدون هشدار رخ میدهد یا از طریق هشدارهای اشتباهی مرتبط با ارزیابی اجتماعی برانگیخته میشود. علاوه بر موارد ذکر شده، مهارتهای اجتماعی ضعیف و فرآیندهای شناختی مانند توجه متمرکز به خود نیز در تداوم اختلال حائز اهمیت شمرده میشود.
آسیبپذیری عمومی بیولوزیکی (شامل مولفه ارثی بازداری رفتاری )
آسیبپذیری عمومی روانشناختی
تجربههای مستقیم
در دنیا ثابت شده است که در بیشتر خریدها عقل خریداران به چشمشان است! در اولین برخورد نحوه پوشش، آراستگی، ادب و رفتار و نحوه ارتباط در ذهن مشتری خاطره ای ایجاد می کند.
باید مجموع منافع، علایق و خواسته هایی که مشتری از بیمه انتظار دارد شناخت (خالقی ماکلوانی،۱۳۸۶).
باید برای تمایل بیمه گذاران برای خرید خدمات بیمه ای در آن احساس رضایت را برای بیمه گذاران به وجود آورد یعنی در مشتری میل و کشش ایجاد نماید.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
باید عوامل مؤثر بر خرید بیمه نامه خصوصاً بیمه بدنه را شنناسایی نمود و عوامل مفید را تقویت نمود تا تمایل به خرید بیمه گذاران بیشتر گردد.
۲-۱۷) سوابق و پیشینه تحقیق
در زمینه ی عواملی که در تمایل به خرید بیمه نامه مؤثر هستند تحقیقاتی انجام شده که عواملی را که با تمایل به خرید بیمه نامه رابطه داشته اند شناسایی کردند.
در تحقیق انجام شده توسط طرزی و بلوریان تهرانی (۱۳۹۱) با عنوان “بررسی عوامل کلیدی موفقیت در مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های بیمه (مطالعه موردی: بیمه سامان)"، هدف اندازه گیری عوامل کلیدی موفقیت در مدیریت ارتباط با مشتری و شناسایی نقاط قو و ضعف شرکت بیمه در زمینه پیاده سازی CRM می باشد. پس از انجام مطالعات مبانی نظری و مدل های مختلف مدل ۴ بعدی عوامل موفقیت در پیاده سازی CRM که دارای عوامل تمرکز بر مشتریان کلیدی، سازماندهی متناسب، استفاده از مدیریت دانش و تکنولوژی می باشد، انتخاب شد. نتایج حاصل از آزمون های به کار گرفته شده آماری تی استیودنت و فریدمن برای رتبه بندی عوامل در این تحقیق نشان داد که شرکت بیمه سامان در دو مقوله تکنولوژی و مدیریت دانش وضعیت خوب و قابل قبولی داشته و دارای نقطه قوت است ولی در مولفه تمرکز بر مشتریان کلیدی به نسبت دو مولفه دیگر ضعیف تر عمل کرده است. هم چنین وضعیت شرکت در مولفه سازماندهی متناسب نسبت به دیگر مولفه ها به صورت متوسط بوده است.
مهدوی و ماجد (۱۳۹۰) در مقاله ای با عنوان تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی موثر بر تقاضای بیمه عمر در ایران، عوامل موثر بر گسترش بیمه عمر کشور را بررسی کردند و جامعه آماری آن سه استان تهران، مازندران و آذربایجان شرقی بود. در این راستا به صورت تصادفی و از داخل خوشه های یاد شده نمونه ای گزیده شد. برای بررسی عوامل موثر، متغیرهای مربوط به این عوامل به دو گروه اصلی اقتصادی- اجتماعی و روانشناختی تقسیم و اطلاعات آن به وسیله ی ۷۳ شاخص با پرسشنامه گردآوری شده است. بر مبنای اطلاعات گردآوری شده نتایج نشان می دهد که تقاضای بیمه ی عمر طبق اطلاعات نمونه ای، رابطه ای منفی با متغیرهای سلامت انتظاری فرد، حق بیمه ی پرداختی، انتظارات تورمی مثبتف درجه ریسک گریزی، ارزیابی فرد از سلامت روانی خود، تمایل به ابراز اعتقادات فردی در جمع و درآمد دارد و متغیرهای اعتقاد به ارث گذاشتن، خوشبینی اقتصادی، اعتقاد به بهبود اوضاع اقتصاد ملی درآینده، سن فرد، اشتغال همسر و میزان مطالعه ی افراد روی تقاضای فرد برای بیمه عمر تاثیر مثبت دارد. در کنار عوامل گفته شده نکته ی جال توجه این است که افراد برای خرید بیمه ی عمر متاثر از تبلیغات شرکت های بیمه نیستند و بیشتر معرفی بیمه ی عمر از سوی دوستان و یا آشنایان در خرید بیمه ی عمر از سوی ایشان تاثیر دارد. نکته ی دوم مربوط به نوع شغل افراد است که شاغلین بخش دولتی تمایل بیشتری نسبت به شاغلین بخش خصوصی برای خرید بیمه ی عمر دارند.
در تحقیق انجام شده توسط باصری و همکاران (۱۳۹۰) با عنوان عوامل موثر بر خرید بیمه عمر (مطالعه موردی شهر تهران)، یافته های پژوهش بر اساس الگوی دو مرحله ای هکمن نشان می دهد، احتمال خرید بیمه عمر در میان زنان بیشتر از مردان است. هم چنین، وضعیت سلامتی افراد با تمایل به خرید بیمه عمر ارتباط منفی و معناداری دارد. اما متغیرهای سرپرستی و شناخت بیمه عمر در تمایل به خرید بیمه عمر افراد تاثیر مثبتی داشته است. افزایش سن و وجود فرزند کمتر از ۱۸ سال موجب خرید بیمه عمر کمتری توسط افراد شده است. متغیرهای درآمد، امید به زنده ماندن و انگیزه ترک ارث با سطح بیمه عمر خریداری شده رابطه مثبتی داشته است.
در تحقیق انجام شده توسط مهرآرا و اعظم رجبیان (۱۳۸۵) با عنوان تقاضا برای بیمه عمر در ایران و کشورهای صادرکننده نفت ، تابع تقاضای بیمه عمر با بهره گرفتن از داده های سری زمانی ایران طی دوره ۱۳۴۵-۱۳۸۲ مبتنی بر رویکرد ARDL و هم چنین داده های پانل برای کشورهای صادرکننده نفت با درآمد متوسط برای دوره ۱۹۹۸-۲۰۰۲ برآورد و نتایج حاصله مقایسه می شوند. مطابق نتایج حاصله عمدهترین عوامل تعیین کننده تقاضای بیمه های زندگی در ایران، درآمد، میزان تحصیلات و بار تکفل است. هم چنین درآمد، احتمال مرگ سرپرست خانواده و تحصیلات از مهمترین عوامل موثر بر تقاضای بیمه های عمر در کشورهای نفت خیز با درآمد متوسط می باشند. کشش های درآمدی تابع تقاضای بیمه عمر نشان می دهد این محصول در کشورهای نفت خیز با درآمد متوسط لوکس و در ایران ضروری است. در واقع افزایش درآمد نقش اساسی تری در گسترش و تحولات بیمه های عمر در سایر کشورهای صادرکننده نفت نسبت به ایران داشته است. نتایج حاصله نشان می دهند که ظرفیت های فنی و نهادی به ویژه در بخش عرضه، اهمیت بیشتری در توسعه بیمه عمر این کشورها نسبت به عوامل تقاضا(مطابق الگوهای استاندارد) داشتهاند.
در تحقیق انجام شده توسط صفایی (۱۳۸۴) با عنوان عوامل موثر بر خرید بیمه نامه عمر (مطالعه موردی شهر تهران)، ابتدا با توجه به نیاز ضروری ایجاد رفاه و امنیت خاطر برای افراد جامعه، خرید بیمه نامه عمر را با توجه به فواید این بیمه نامه بررسی کرده است. عوامل موثر بر خرید بیمه نامه عمر به دو گروه اقتصادی، و اجتماعی و فرهنگی تقسیم می شوند. نتایج حاصل از یافته های تحقیق، عوامل فردی نظیر وضعیت تأهل، سن، وضعیت شغلی، میزان درآمد و میزان آشنایی فرد با بیمه نامه عمر و هم چنین عوامل غیرفردی نظیر میزان حق بیمه عمر پرداختی و شاخص قیمت از مهم ترین عوامل موثر بر خرید بیمه نامه شناسایی شده اند.
در تحقیق عارف علیزاده نیازی (۱۳۷۸) با عنوان ” شناسایی و تعیین مهمترین عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در ایران و ارائه یک الگو مناسب"، در تحقیق سعی بر این بوده که عوامل و متغیرهایی را که در تقاضای بیمه عمر در کشور موثر می باشند شناسائی نمائیم و بعد از شناختن این عوامل میزان اهمیت و تاثیر هر یک از این متغیرها را در میزان تقاضای بیمه عمر تعیین شود یعنی عوامل و متغیرهای اقتصادی که در میزان تقاضای بیمه تاثیر دارند و ضریب این متغیرها را شناسائی و تعیین گردد.
لی تقاضای بیمه های عمر به صورت پرداخت یکجا و بیمه عمر زمانی را مورد بررسی قرار داد. بر اساس یافته های این مطالعه، خانوارهایی که هیچ نوع بیمه ای خریداری نکرده بودند، سطح تحصیلی پایین تری داشتند، ریسک گریز بودند، انگیزه ای برای ترک ارث نداشتند، به نسبت جوان بودند. سطح تحصیلات، مثبت بودن نگرش به ترک ارث یا اشتغال همسر با میزان خرید بیمه عمر زمانی رابطه مثبتی دارند. متغیرهایی مانند سن سرپرست خانواده، تعداد فرزندان و درآمد، با میزان خرید بیمه عمر با پرداخت یکجا، رابطه مستقیم داشتند. متغیرهایی مانند وضعیت اشتغال همسر و وضع سلامتی سرپرست خانوار اگر چه با میزان خرید بیمه عمر با پرداخت یکجا رابطه معناداری نداشتند اما میزان خرید بیمه عمر زمانی را تحت تأثیر قرار می دادند.
۲-۱۸)جمع بندی
در این فصل ادبیات مربوط به بیمه، مبانی نظری آن و پیشینه تحقیق حاضر جمع آوری گشته است.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱) مقدمه
هدف اصلی از این تحقیق سنجش روابط احتمالی موجود بین ویژگی های فردی بیمه گر و تمایل بیمه گذاران به خرید خدمات بیمه ای می باشد. از آنجا که مشخصات و ویژگی های فردی بیمه گر در این تحقیق مورد نظر است ، تمایل بیمه گذاران به خرید خدمات بیمه از دیدگاه بیمه گران ارزیابی شده است. در این فصل جامعه و نمونه آماری تحقیق، ابزار تحقیق، روش جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها بررسی و معرفی شده است.
۳-۲) روش تحقیق
روش پژوهش، توصیفی و طرح آن از نوع همبستگی است، زیرا در این پژوهش، روابط بین عامل ها بررسی شده است. برای سنجش روابط به ضریب همبستگی و جداول توافقی و سطح معنی داری آن اکتفا می کنیم. تحقیق حاضراز لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا در این پژوهش با بررسی منابع مختلف مانند کتب دانشگاهی، مقالات علمی و مصاحبه با اساتید ، مهمترین مشخصه های فردی بررسی شد؛ روش تحقیق از نوع پیمایشی است و داده های موجود به صورت میدانی جمع آوری شدند.
۳-۳) جامعه آماری
جامعه آماری به کل افرادی گفته میشود که از جهات خاص مربوطبه نقطه نظرهای تحقیق دارای صفات مشترک بوده و مشمول نتایج پژوهش مورد نظر باشند. با توجه به تعریف بیان شدهو برای سنجش روابط احتمالی موجود بین ویژگی های فردی بیمه گر و تمایل بیمه گذاران به خرید خدمات بیمه ای (از دیدگاه بیمه گران)، کلیه بیمه گرانی که در نمایندگی ها و شعبات بیمۀ البرز شهرستان های رشت، فومن و انزلی مشغول به فعالیت می باشند و خدمات بیمه ای ارائه می دهند، جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهد. با توجه به تعداد نمایندگان بیمه البرز که در شهر رشت ۹ ۹۰ نفر و در شهر انزلی برابر ۳۶ نفر و در شهر فومن برابر ۱۰ نفر بوده اند، جامعه آماری تحقیق از نوع جوامع محدود می باشد.
۳-۴) روش نمونه گیری
از آنجا که تعداد جامعه محدود بوده است پرسشنامه مذبور را در اختیار کلیه افراد جامعه مذکور قرار داده و تکمیل نمودیم، به عبارتی از تمام شماری استفاده نمودیم.
۳-۵) روش جمع آوری اطلاعات
یکی از مهمترین مراحل تحقیق، گردآوری داده است، داده های مورد نیاز برای انجام تحقیق را به طرق مختلف میتوان جمعآوری نمود. ابزارهای گوناگونی شامل مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و اسناد و مدارک و غیره برای به دست آوردن داده ها وجود دارد. هر یک از این ابزارها معایب و مزایایی دارند که هنگام استفاده از آنها بایستی مورد توجه قرار گیرند تا اعتبار پژوهش دچار خدشه نشود و از طرفی نقاط قوت ابزار تقویت گردد. (خاکی، ۱۳۷۸). مهمترین روش های گردآوری داده ها در این تحقیق بدین شرح است :
۳-۵-۱) مطالعات کتابخانهای
برای گرداوری برخی از اطلاعات به مطالعه اسناد و مدارک موجود می پردازیم و به این ترتیب از دادههای مکتوب در تحقیق جهت انجام بهینه تحقیق استفاده می نماییم. منابع این داده ها عبارتند از: (سالنامه آماری، کتب و مقالات مرتبط داخلی و خارجی، پایاننامهها، پایگاه های اینترنتی).
۳-۵-۲) مطالعات میدانی
در این تحقیق برای انجام مطالعات میدانی از پرسشنامه استفاده گردیده است. پرسشنامه به عنوان یکی از متداول ترین ابزار های جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی است است و عبارت است از مجموعهای از پرسشنامه هدف مدار که با بهره گیری از مقیاس های گوناگون، دنظر دیدگاه و بینش یک فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار می دهد. در این پژوهش از ۱ نوع پرسشنامه محقق ساخته برای ارزیابی روابط مشخصهها فردی بیمه گر و تمایل بیمه گذاران به خرید بیمه استفاده نمودیم. برای طراحی این سؤالات از طیف پنج گزینهای لیکرت استفاده گردیده که یکی از رایجترین مقیاسهای اندازه گیری به شمار میرود. شکل کلی و امتیازبندی این طیف به صورت ذیل است:
جدول ۳-۱) شیوه امتیازدهی طیف لیکرت
بسیار زیاد | زیاد | متوسط | کم | بسیار کم | |
امتیازبندی: | ۵ | ۴ | ۳ | ۲ | ۱ |
معنا داری
درجه آزادی
ارزش t
انحراف معیار
میانگین
آزمودنی=1
شاهد =2
002/0
65
173/7
20/1
32/18
نمرهی املای کلمات هم آوا (1)
42/2
94/14
نمرهی املای کلمات هم آوا (2)
با مقایسهی جدول 4-4 و 4-5 مشخص میشود که بازی آموزشی رایانهای Fun Spelling بر یادگیری املای کلمات هم آوا تاثیر مثبت داشته است. در حقیقت میانگین نمرات پیش آزمون زبان آموزان این دو گروه تفاوت معنا داری با یکدیگر نداشتند و نمرات در یک سطح بوده است (جدول 4-4). لیکن بعد از استفاده از بازی آموزشی رایانهای توسط زبان آموزان گروه آزمودنی، میانگین نمرات پس آزمون زبان آموزان این گروه بالاتر رفته و تفاوت معنا داری بین میانگین نمرات پس آزمون این دو گروه زبان آموز به وجود آمده است (جدول 4-5). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بازی آموزشی رایانهای Fun Spelling در یادگیری املای کلمات هم آوا تاثیر مثبت داشته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شایان ذکر است که تاکنون پژوهش مشابهای به منظور تشخیص تاثیر بازیهای رایانهای بر این جنبهی ظریف از دانش نوشتار زبان انگلیسی زبان آموزان صورت نگرفته، لذا بحث نتایج به دست آمده با توجه به فقدان پیشینه تحقیق میسر نمیباشد.
4-4- یادگیری املای کلمات دارای حروف ساکن در زبان انگلیسی
سوال تحقیق 4: آیا بازیهای آموزشی رایانهای تاثیری بر یادگیری املای کلمات انگلیسی که دارای حروف ساکن میباشند دارد؟
4-4-1- پیش آزمون املای کلمات دارای حروف ساکن
همان طور که قبلا گفته شد، برای انجام این تحقیق ابتدا دو گروه زبان آموز انتخاب شد (گروه آزمودنی و گروه شاهد). در ابتدای ترم که تکلیف هر دو گروه به یک صورت بوده پیش آزمون املای کلمات دارای حروف ساکن از زبان آموزان گرفته شد تا مشخص شود تمام زبان آموزان در یک سطح از دانش املای کلمات انگلیسی قرار داشته و زبان آموزان یک گروه از گروه دیگر برتری نداشتهاند.
طبق جدول 4-6 مشخص شده است که در پیش آزمون املای کلمات دارای حروف ساکن میانگین نمرهی گروه آزمودنی (76/14=M) با میانگین نمرهی پیش آزمون گروه شاهد (18/14=M) تفاوتی جزئی داشته است. همچنین در این جدول نتایج بدست آمده از روش آماری آزمون نمونههای غیر وابستهی T ذکر شده و مشخص شده است که تفاوت معنا داری بین میانگین نمرهی پیش آزمون زبان آموزان گروه آزمودنی و گروه شاهد وجود ندارد (05/0<p، 65=t). این بدین معناست که در ابتدای ترم زبان آموزان هر دو گروه در یک سطح از دانش نوشتاری کلمات دارای حروف ساکن بودهاند و تفاوتی میان نمرات گروه آزمودنی و گروه شاهد وجود نداشته است.
جدول 4-6: آمار توصیفی و آزمون نمونههای غیر وابستهی T پیش آزمون
املای کلمات دارای حروف ساکن
معنا داری
درجه آزادی
ارزش t
انحراف معیار
میانگین
آزمودنی=1
شاهد =2
976/0
65
827/0
89/2
76/14
نمرهی املای کلمات دارای حروف ساکن (1)
حقوق بشر در اسلام
برخی از نواندیشان ادعا کردهاند: “زبان دین، زبان تکلیف است نه حقوق؛ در نگاه دین، انسان، موجودی است مکلف نه محق. در دین از انسانها خواسته شده است که ایمان بیاورند، نماز بگذارند، زکات بدهند و در امر نکاح، ارث یا سایر ارتباطات انسانی به نحوی خاص رفتار کنند و پا را از این حدود معین فراتر نگذارند. مدام به انسانها تذکر داده می شود که از حدود الله تجاوز نکنید که معاقب و مواخذ خواهید بود. البته از حقوق آدمیان هم سخن رفته است؛ اما این بیانات در مقایسه با بیانات تکلیفی و فوقالعاده، استثنایی و اندکاند…”
در پاسخ اینگونه اظهارات باید گفت: اولاً: در متون دینی ما فراوان از حقوق بشر (حق الناس) سخن گفته شده و حقوق زیادی برای بشر به رسمیت شناخته شده است مانند: حق حیات، حق آزادی، حق انتخاب شغل، همسر، مسکن و…، حق تحصیل علم، حق امنیت قضایی، حق استفاده از دسترنج خویش، حق والدین بر فرزندان، حق فرزندان بر والدین، حق همسر، حق دولت بر ملت، حق ملت بر دولت، حق همسایه بر همسایه، حق معلم بر متعلم، حق متعلم بر معلم، حق دوست بر دوست، حق مسلمان بر مسلمان، حق نامسلمان بر مسلمان، حق مسلمان بر نامسلمان و… به طور کلی، دین مبین اسلام اهمیت فوق العاده ای به عدالت میدهد تا آنجا که فلسفه بعثت انبیا و ارسال رسل و انزال کتب را برقراری قسط در جامعه معرفی میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اینکه مسلمانان را به مبارزه با ظلم، تبعیض و فقر ترغیب و تکلیف میکند، نشانگر اهمیتی است که در اسلام به حقوق بشر داده شده است. در متون روایی ما از جمله نهجالبلاغه، اصول کافی و رسالهالحقوق امام سجاد، فراوان از حقوق بشر سخن به میان آمده است.
حقوقی که در فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است، نشانگر اهمیتی است که نظام اسلامی برای حقوق بشر قائل است. ثانیاً: تکلیف از حق جدا ناپذیر است؛ یعنی هر جا حقی وجود دارد تکلیف هم وجود دارد؛ زیرا اگر کسی حقی داشته باشد دیگران مکلف به رعایت آن حقند؛ در مقابل حق پدر و مادر، فرزند مکلف شده و در مقابل حق فرزند، والدین مکلف شدهاند و در برابر حق دولت، ملت مکلف شده و در برابر حق ملت، دولت مکلف شده است و…، بدین جهت، در بسیاری از موارد در متون دینی، که تکلیفی بیان میگردد بیانگر حقی است که در آن زمینه وجود دارد. بنابراین، بسیاری از تکالیف شرعی، قابل ارجاع به حق است؛ مثلاً وقتی در دین از حرمت ظلم، زور، دزدی، اذیت و آزار، غصب، غیبت، تهمت، هتک حرمت، حیثیت، کشتن، قطع و جرح، ربا و رشوه و… سخن به میان میآید، بیانگر این است که اسلام برای دیگران، حقوقی قائل است و تعدی به آن حقوق را حرام میداند. اتفاقاً این شیوه، برای دفاع از حقوق بشر موثرتر و نافذتر است؛ زیرا خداوند با تکلیف الهی، افراد را ملزم به رعایت حقوق دیگران کرده است و در صورت عدم رعایت حقوق دیگران، افراد را به عقوبت اخروی تهدید و انذار میکند و همین امر پشتوانه بسیار قوی برای تأمین و تضمین حقوق افراد میباشد.
آیا بهتر این است که خداوند فقط صاحب حق را به حقوقش آشنا سازد، بدون این که دیگران را به رعایت حقوق او مکلف گرداند یا اینکه بیان تکلیف را محور قرار دهد تا وقتی که صاحب حق دیده بگشاید، ملاحظه کند که پیرامون او را انسانهایی در بر گرفتهاند که همه خود را در برابر حق او، مکلف و مسوول میشمارند و خود را در صورت زیر پا گذاشتن تکلیف، مستحق کیفر دنیوی و اخروی میبینند؟
وانگهی در فرض تفکیک حق از تکلیف و پذیرش حق بدون تکلیف، افراد زورمند و ناقانع به حق خویش، بسیارند. اینان میکوشند از راه حیله و تزویر یا از راه ارعاب و فشار، حقوق دیگران را پایمال کنند و رضایت نمیدهند که دیگران از حقوق خود بهرهمند باشند؛ در این صورت بیان حقوق کارساز نیست، بلکه بیان تکلیف و تهدید به عقوبت است که کارساز میباشد. اسلام نه تنها دیگران را به رعایت حقوق افراد تکلیف کرده بلکه صاحب حق را نیز به گرفتن حق و دفاع از آن، مکلف ساخته است. قرآن کریم، به مردم ستمدیده اجازه میدهد که به بدگویی و پرخاشگری علیه ظالمان برخیزند بلکه بالاتر از آن، مسلمانان را مکلف کرده است که در راه نجات مستضعفان و مظلومان نبرد کنند، بکشند و کشته شوند تا شجره شوم استکبار از پای درآید و حقوق پایمال شده مستضعفان احیا گردد.
“ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النسا» و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها”
یعنی: چرا در راه خدا و در راه نجات مردان و زنان و کودکان مستضعفی که میگویند:"پروردگارا! ما را از این شهری که اهل آن ستمکارند خارج گردان.” نبرد نمیکنید؟!
خلاصه اینکه برای تامین حقوق بشر، تنها بیان حقوق کافی به نظر نمیرسد، بلکه باید با بیان تکلیف، افراد را به رعایت حقوق دیگران و نیز دفاع از حقوق خویش و دیگران، وادار کرد؛ تکلیفی که ضامن اجرای آن، هم عقاب دنیوی است و هم عقاب اخروی.
اینک به شرح و تفسیر برخی از اصول اصل سوم (حقوق ملت) میپردازیم.
اصل نوزدهم: برخورداری مردم از حقوق مساوی
در این اصل آمده است:
“مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.”
در این اصل هرگونه امتیاز قومی، نژادی و قبیلهای منتفی اعلام گردیده است. مبنای این اصل، قرآن کریم و روایات است; در قرآن کریم آمده است:
“یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عنداللهاتقاکم”
یعنی: ای مردم! ما همه شما را از یک زن و مرد آفریدیم و شما را گروهها و قبایل مختلف قرار دادیم (تا به این وسیله) یکدیگر را باز شناسید؛ به درستی که گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث معروف فرموده است:
“یا ایها الناس الا ان ربکم واحد و ان اباکم واحد، الا لا فضل لعربی علی اعجمی و لا اعجمی علی عربی و لا اسود علی احمر و لا احمر علی اسود الا بالتقوی…”
جابر بن عبدالله میگوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبه الوداع فرمودند: ای مردم بدانید که پروردگار همه شما یکی است و پدر شما نیز یکی است؛ آگاه باشید که هیچ عربی را بر عجم و عجمی را بر عرب و سیاهی را بر سرخ و سرخی را بر سیاه برتری نیست، مگر به پرهیزکاری؛ همانا گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. آیا من مطلب را رساندم؟ همه گفتند: آری ای پیامبر! حضرت فرمود: پس هر کس شاهد است این سخن را به غایب برساند.
در قرآن کریم، اختلاف رنگها و زبانها به عنوان یکی از آیات و نشانههای الهی معرفی شده است نه وسیلهای برای فخر بر دیگران:
“و من آیاته خلق السماوات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ان فی ذلک لآیات للعالمین”
شهید مطهری در این باره میگوید: “این مساله مسلم است که در دین اسلام، ملیت و قومیت هیچ اعتباری ندارد، بلکه این دین به همه ملتها و اقوام مختلف جهان با یک چشم نگاه میکند و از آغاز نیز دعوت اسلامی به مکتب و قوم خاص اختصاص نداشته است، بلکه این دین همیشه میکوشیده است که به وسایل مختلف، ریشه ملت پرستی و تفاخرات قومی را از بیخ و بن بر کند… در قرآن هیچ خطابی به صورت “یا ایها العرب” یا “یا ایها القرشیون” پیدا نمیکنید… زمانی که اسلام ظهور کرد، در میان اعراب، مساله خویشاوندپرستی و تفاخر به قبیله و نژاد به شدت وجود داشت… اسلام نه تنها به این احساسات تعصبآمیز توجهی نکرد، بلکه با شدت با آنان مبارزه کرد… پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله سلمان ایرانی و بلال حبشی را همانگونه با آغوش باز میپذیرفت که فیالمثل ابوذر غفاری و مقداد بن اسود کندی و عمار و یاسر را…”
در ارتباط با این اصل (اصل نوزدهم) جای این سوال باقی است که چرا “مذهب” ذکر نشده است؟ شهید دکتر بهشتی که ریاست جلسه را در مجلس خبرگان قانون اساسی به عهده داشت، در برابر همین سوال که از جانب یکی از اعضای مجلس خبرگان مطرح شد، پاسخ دادند: “ما جلوتر، در مورد مذهب، همه حرفها را گفتهایم، اینجا فقط خواستهایم نفی امتیاز کنیم. اگر مذهب را هم بیاوریم آن وقت خیلی چیزها باید در این ردیف قرار گیرد و نظر داده شود؛ آنچه خواستیم در این اصل مشخص کنیم، مساله دخالت نژاد و رنگ و قومیت در حقوق است؛ این اصل، اصلا ناظر به مذهب نیست. توجه دارید که هر اصلی، چیزی را مطرح می کند؛ در این اصل، امور طبیعی که مایههای جغرافیایی دارد، مطرح شده است، مذهب که مایه جغرافیایی ندارد.”
منظور دکتر بهشتی این است که در اصول ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ درباره مذاهب مختلف اسلامی و نیز اقلیتهای دینی به طور شفاف، سخن گفته شده است و این اصل جدا از آن اصول میباشد.
در اصول یاد شده رعایت حقوق پیروان مذاهب و ادیان دیگر به رسمیت شناخته شده است؛ مثلاً در اصل دوازدهم آمده است: “… مذاهب دیگر اسلامی (غیر از جعفری اثنا عشری) اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.”
و در اصل سیزدهم آمده است: “ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی، تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.” و در اصل چهاردهم مقرر شده است: “دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان، با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند…”
و در اصل شصت و چهارم آمده است: “زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب میکنند.”
اصل ۲۳: آزادی عقیده و ممنوعیت تفتیش عقاید
در این اصل آمده است:
“تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.”
در این اصل بر روی دو نکته تاکید و تصریح شده است: یکی این که، تفتیش عقاید ممنوع است، دوم این که، کسی را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.
نکته اول چندان نیاز به توضیح ندارد؛ زیرا تجسس و تفتیش در امور شخصی و خصوصی دیگران (خصوصاً امور درونی و باطنی) جایز نیست. قرآن کریم به صراحت میفرماید:
“یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا…”
یعنی: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید؛ چرا که بعضی از گمانها گناه است و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید.
در حقیقت گمان بد عاملی است برای جستجوگری(تجسس)و جستجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم و اسلام هرگز اجازه نمیدهد رازهای خصوصی آنها فاش شود. به تعبیر دیگر، اسلام میخواهد مردم در زندگی خصوصی خود، از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود هر کس به جستجوگری درباره دیگران برخیزد حیثیت و آبروی مردم بر باد میرود.
نکته مهمی که در اینجا باید بدان توجه کرد این است که ممنوعیت تفتیش و تجسس در کار دیگران، در صورتی است که امر مهمتر و مصلحت ارجح اجتماعی در کار نباشد، در غیر این صورت یقیناً جایز خواهد بود؛ چنانچه حفظ اسرار افراد در صورتی واجب است که امر اهمی بر افشای آن دخالت نکند، در غیر این صورت افشای اسرار نه تنها حرمتی ندارد، بلکه در برخی از شرایط واجب هم خواهد بود؛ به همین جهت در فقه اسلامی، در مواردی، غیبت و اظهار عیوب پوشیده افراد، جایز شده است.
با توجه به نکته مزبور میتوان پی برد که اشکال برخی درباره تحقیق جهت احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، از جهت اعتقاد و التزام به اسلام و مبانی جمهوری اسلامی و… بر این که چنین کاری تفتیش عقاید و ممنوع است، نارواست؛ زیرا که جلوگیری از ورود نااهلان به حریم مناصب اجتماعی و سیاسی در نظام جمهوری اسلامی به قدری مهم است که تفتیش عقاید را برای شناسایی شایستگی و عدم شایستگی افراد جهت دخالت در سرنوشت جامعه تجویز و بلکه لازم میسازد. در تفسیر نمونه در ذیل آیه مزبور آمده است:
درباره نکته دوم(کسی را نمی توان به صرف داشتن عقیدهای، مورد مواخذه قرار داد) باید گفت از آیات متعدد قرآن استفاده میشود که در پذیرش عقیده، جایی برای اجبار نیست؛ قرآن کریم میفرماید: “لااکراه فیالدین…” (۱۶) یعنی: در قبول دین، اکراهی نیست. علامه طباطبایی در ذیل آیه میفرماید:
“در جمله مزبور، دین اجباری، نفی شده است؛ چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمی که معارف عملی را به دنبال دارد و جامع همه آن معارف یک کلمه است و آن عبارت است از اعتقادات؛ و اعتقاد و ایمان از امور قلبی است که اکراه در آن راه ندارد؛ چون اکراه تنها میتواند کسی را مجبور به عملی کند و کاربرد اکراه، تنها در اعمال ظاهری است، اما اعتقاد قلبی برای خود، علل و اسباب دیگری از سنخ خود اعتقاد و ادراک دارد، محال است که جهل، علم را نتیجه دهد و یا مقدمات غیرعلمی، تصدیق علمی بزاید.”
قرآنکریم، راههای دعوت مردم به سوی خدا را اینگونه بیان کرده است:
با حکمت و اندرز نیکو به سوی پروردگارت دعوت نما و با آنها به طریقی که نیکوتر است مناظره و مجادله کن، پروردگار تو از هر کسی بهتر میداند چه کسانی از طریق او گمراه شدهاند و چه کسانی هدایت یافتهاند.
با عنایت به اینکه این آیه در مقام شمارش راههای دعوت مردم به دین خدا میباشد و در عین حال از اجبار و اکراه به عنوان یکی از راههای دعوت به دین، نام نبرده است، میتوان استفاده کرد که در نگاه قرآن، اجبار یکی از راههای دعوت به حساب نمیآید؛ جالب این است که آیه کریمه، موعظه را به قید “حسنه” و جدال را نیز به قید “التی هی احسن” مقید نموده است؛ و این دلالت بر این دارد که در دعوت مردم به سوی دین خدا، نه تنها نمیتوان از زور و اجبار استفاده کرد، بلکه حتی از موعظه غیرحسنه و یا جدال غیراحسن نیز نباید استفاده کرد.
در اینجا باید از یک سوءتفاهم جلوگیری کرد و آن این که معنای سخن بالا این است که حکومت اسلامی، افراد را به پذیرش عقیده دینی مجبور نمیسازد، ولی باید دانست که حکومت اسلامی، مسوول حفظ شعائر و ظواهر دینی در جامعه است؛ یقیناً حکومت اسلامی، اجازه شکستن حرمت و قداست احکام و حدود الهی را به صورت علنی در جامعه نمیدهد. فرق است میان واداشتن افراد به پذیرش دین و جلوگیری از تخلف آشکار در مجامع و معابر عمومی؛ مثلاً اگر حکومت اسلامی، کسی را از مشروبخواری، روزهخواری و یا رشوهخواری علنی در سطح جامعه باز میدارد، معنایش این نیست که به زور افراد را به پذیرش دین و ایمان وادار میسازد؛ یقیناً ارزش و قداست احکام و شعائر الهی کمتر از قوانین و مقررات بشری نیست، به افراد در هیچ کشوری به بهانه آزادی، اجازه تخلف آشکار از قوانین و مقررات را نمیدهند.
در همین راستا باید گفت اسلام و حکومت اسلامی به هیچ کس اجازه نمیدهد که آشکارا نسبت به دین و مقدسات دینی، تقدسزدایی، حرمتشکنی، هتک و اهانت روا دارد. اگر اسلام نسبت به سب پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام حساسیت نشان میدهد، به همین جهت است؛ دشنام و تمسخر نسبت به پیشوایان معصوم دینی، ربطی به آزادی عقیده ندارد؛ چنان که آزادی بیان و قلم به معنای آزادی ناسزا، اهانت و اشاعه اکاذیب نیست.
برخورد اسلام نسبت به مرتد به خاطر تغییر عقیده نیست؛ زیرا اگر شخصی؛ خدا و یا پیامبر و… را قبول نداشته باشد اما در صدد آشکارکردن و تبلیغ آن بر نیاید و از این راه باعث تردید و تزلزل در اعتقاد و ایمان مومنان نگردد و به شبههافکنی و القای افکار الحادی خود نپردازد، احکام ارتداد بر او بار نمیشود؛ صرف دست برداشتن از اعتقادات دینی در صورتی که با اظهار و تبلیغ آن همراه نباشد باعث اجرای احکام ارتداد نیست. جالب این است که در مجلس خبرگان قانون اساسی که فقهای چیره دست فراوان حضور داشتند، اصل مزبور(اصل بیست و سوم) بدون هیچ مخالفتی (البته با دو رای ممتنع) به تصویب رسید. (نیکزاد، ۱۳۸۸)
در تعریف رسانههای جمعی گفته میشود: رسانه جمعی رسانهای است که در زمان واحد، پیامهای یکسان را برای تعداد زیادی از افراد ارسال میکند.
با توجه به تعریف فوق از رسانههای جمعی, این پرسش در اینجا مطرح میشود: “آیا کارکرد رسانههای جمعی صرفاً خبری و اطلاع رسانی است؟”
۵/۹
C. V
دامنه اختلاف شبانه روزی دما در زمستان در نواحی ساحلی دریای خزر در حدود ۶ درجه می باشد که به تدریج این اختلاف افزایش یافته و به ۱۲ درجه در نزدیک کوهپایه ها می رسد. و در ارتفاعات این اختلاف مجددا ً با کاهش رو به رو می شود و به ۸ تا ۹ درجه سانتگراد میرسد، باید گفته شود که در تابستان اختلاف شبانه روزی دما در نزدیک ساحل تغییر چندانی نسبت به زمستان ندارد و در حدود ۶ تا ۷ درجه تغییر می کند در صورتی که هر قدر از ساحل دور شویم این اختلاف افزایش یافته و به ۱۴ میرسد در ارتفاعات نیز دامنه تغییرات دمای شبانه روزی در حدود ۱۶ تا ۱۷ درجه میرسد. (مهندسین مشاور پندام، ۱۳۷۲)
رژیم فصلی دما اهمیت زیادی از نظر کشاورزی و تبخیر و نیاز آبی برخوردار می باشد و اگر روند افزایش آن با کمبود منابع آب همراه باشد و همچنین اگر از نظر مهار آب و کمبود ذخیره برخی در ارتفاعات باشد این عامل به صورت خشکسالی بروز می کند. درحوضه آبریز ذیلکی رود به سبب موقعیت کوهستانی آن تقریبا ًحدود ۵ تا ۶ ماه ازسال ارتفاعات حوضه زیرپوشش برف قراردارد که این عامل می تواند با مدیریت درست وبرنامه ریزی منطقی در تامین آب کشاورزی مورد نیازدر فصل بهار و تابستان در پایین دست که غالبا ً زیر کشت برنج قرار دارند از اهمیت قابل توجه ای برخوردار گردد. در جدول شماره ۳-۱۶ میانگین فصلی دما در حوضه ذیلکی رود منعکس شده است.
جدول ۴-۱۶ رژیم فصلی و درصد حرارت حوضه آبریزذیلکی رود
تابستان
بهار
زمستان
پاییز
فصل
۲۳/۴۶
۱۶/۹۳
۷/۲
۱۴/۲۳
متوسط درجه حرارت به سانتیگراد
۳۷/۹۵
۲۷/۴۰
۱۱/۶۴
۲۳/۰۱
درصد
۶۵/۳۵
۳۴/۶۵
درصد ماه های سرد و گرم
با توجه به جدول ۴-۱۶ فصل تابستان با میانگین ۴۶/۲۳ درجه سانتیگراد بیشترین فصل زمستان با میانگین ۲/۷ درجه سانتیگراد کمترین میزان دما را شامل شده اند. بنابراین با توجه به جدول فوق می توان تشخیص داد که رژیم حرارتی حوضه، زیرا حدود ۳۵/۶۵ درصد گرمای سالانه در ۶ ماه گرم سال و بقیه آن یعنی ۶۵/۳۴ درصد در ۶ ماه سرد سال رخ می دهد. نمودار (۳_۶) رژیم فصلی و متوسط دما حوضه را به نمایش می گذارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نمودار ۴-۴ رژیم فصلی و متوسط دما حوضه آبریز ذیلکی رود