وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود منابع تحقیقاتی : فایل ها درباره بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی و ...

در همین راستا مطالعاتی مشابه در کشور ترکیه توسط حبیبه ساهین و همکاران در سال ۲۰۰۹ بر روی ۱۵۰ بیمار همودیالیزی با هدف بررسی وضعیت تغذیه­ای انجام شد. یافته­های این پژوهش نشان دهنده این بود که اکثریت بیماران ساکن در روستا و حومه شهر سوءتغذیه متوسط داشتند (۲/۵۹%) و ارتباط معنی­داری بین محل سکونت بیماران ونمره SGA وجود داشت( ۰۰۱/۰P<).
(۴۱). در مطالعه خشکناب و کشاورز نیز در سال ۱۳۷۵ بر روی ۶۸ بیمار همودیالیزی در بیمارستان­های تهران نیز ارتباط معنی­داری بین محل سکونت و وضعیت تغذیه­ای بیماران یافته شد( ۰۰۳/۰P<)(70) .
همچنین این جدول نشان می دهد که بین وضعیت مسکن بیماران همودیالیزی و نمره SGA ارتباط معنی­دار آماری وجود نداشت( ۰۲۵/۰P<). اکثریت بیمارانی که وضعیت تغذیه ای طبیعی داشتند دارای منزل استیجاری بودند (۱/۲۸%). و نیز اکثریت بیمارانی که سوتغذیه شدید داشتند دارای منزل شخصی بودند (۵/۱۷%). در حالیکه در مطالعه الهربی(۳۹)، کلانترزاده و همکاران(۴۳)، تاییم و همکاران(۱۶) ارتباط معنی­داری بین وضعیت تغذیه و وضعیت مسکن بیماران یافت شد. به اعتقاد این محققین، بیماران دیالیزی جهت درمان بیماری و تأمین هزینه های درمانی، بهداشتی و تغذیه­ای خود هزینه­ های گزافی را متحمل شده و با مشکلات اقتصادی فراوانی روبرو می­شوند، بنابراین داشتن منزل شخصی تا حدودی از مشکلات و نگرانی­های مالی آنان کاسته و آنها را در تأمین منابع مالی نیازهای درمانی و تغذیه­ای یاری می­رساند(۷و۲۱و۹۰). شاید این تفاوت یافته مربوط به دلایلی چون افزایش فرهنگ غذایی بیماران در استان گیلان و توجه بیشتر آنان به تغذیه خود و یا سکونت استیجاری افراد در مناطق شهری با وجود داشتن منزل شخصی در روستاها جهت استفاده از امکانات رفاهی شهری و یا نوع بافت روستایی در این استان و نزدیک بودن روستاها به شهر باشد. در نتیجه این مسئله نمی تواند بازگو کننده شرایط اقتصادی نامطلوب و عامل موثر در ابتلا بیماران به سوءتغذیه باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این جدول نشان دهنده ارتباط معنی دار آماری بین وضعیت زندگی و نمره SGA بود. بطوریکه بیمارانی که با همسرو فرزندان خود زندگی می­کردند به میزان بیشتری نسبت به سایر گروه­ ها به سوتغذیه شدید مبتلا بودند و افرادی که تنها زندگی می کردند کمتر دچار سوءتغذیه شدید بودند ( ۰۰۰/۰P=). این نتایج با یافته های مطالعه ی الهربی مطابقت دارد . این مطالعه در عربستان با هدف بررسی وضعیت تغذیه­ای بیماران همودیالیزی با بهره گرفتن از ابزار SGA نشان داد با افزایش تعداد افرادی که بیمار با آنها زندگی می­ کند، سوءتغذیه نیز شدّت پیدا می­کرد( ۰۰۳/۰P<) (39).
نتایج مشابه در مطالعات تاییم و همکاران(۱۶)، جاناردهان و همکاران(۱۲)، پورنیازی و همکاران(۱۸) نیز یافت شد. این محققان معتقدند بیمارانی که تنها زندگی می­ کنند به دلیل نداشتن عوامل تنش­زا مانند مسئولیتهای اقتصادی یا مالی به میزان بیشتری امکان توجه به خود را داشته و از وضعیت تغذیه ای بهتری برخوردارند.
همچنین جدول شماره۳ بیانگر این است که اکثریت بیمارانی که سوءتغذیه­ خفیف تا متوسط داشتند در گروه بیمارانی با درآمد زیر ۰۰۰/۵۰۰ تومان بودند(۶۷%) و با افزایش درآمد تعداد بیمارانی که از شرایط بهتر تغذیه ای برخوردار بودند بیشتر می شد، بطوریکه با درآمد بین ۰۰۰/۵۰۰ تا ۰۰۰/۰۰۰/۱تومان، ۷/۲۱ درصد از واحدهای پژوهش تغذیه طبیعی داشتند. هر چند این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود(۶۴۲/۰P<). این یافته مشابه نتایج مطالعات الهربی، تاپی والا و همکاران و اصحابی و همکاران بود که نشان دادند با داشتن درآمد پایین بیماران بیشتر دچار سوءتغذیه شدید می شدند(۱۷و۳۹و۵۳). به اعتفاد این پژوهشگران سلامت جسمی و ذهنی لازمه ی کسب در آمد و اشتغال به کار است . بنابراین بدیهی است بیمارانی که عملکرد جسمی و شناختی بالاتری دارند در آمد بالاتری نیز داشته باشند. از طرف دیگر ، اشتغال و درآمد کافی می ­تواند به حفظ سلامت فرد کمک نماید. زیرا
وضعیت اقتصادی مطلوب بیماران موجب سهولت دسترسی آنها به سیستم­های خدمات بهداشتی درمانی شده و امکان مراقبت بهتر و تأمین تغذیه مطلوب را برایشان فراهم می­ کند. بنابراین بیماران با درآمد بالاتر دغدغه­ های مالی کمتر داشته و درگیری­های روحی- روانی و جسمی کمتری برای تأمین مخارج سنگین درمان و تغذیه خود خواهند داشت(۷و۵۴و۹۰). بهبود وضعیت تغذیه ای بیمار دیالیزی تا حدود زیادی به داشتن برنامه غذایی مناسب و استفاده از مواد غذایی مقوی و مناسب ارتباط دارد که تأمین آنها به وضعیت اقتصادی مطلوب بیمار بستگی دارد(۹۱). وضعیت اقتصادی نامناسب ممکن است دسترسی بیمار به امکانات تغذیه­ای مناسب را محدود نماید(۹۲) . پژوهشگر معتقد است که با افزایش درآمد به علت ایجاد امنیت مالی و درگیری کمتر با تنیدگی­های ناشی از مشکلات اقتصادی، فرد از وضعیت تغذیه­ای بهتری برخوردار می­ شود. افراد با درآمد کمتر از ۵۰۰ هزار تومان به احتمال بیشتری اشتغال به کار مناسب و پر­درآمد ندارند و دسترسی کمتر به سیستم­های حمایتی دارند.
اطلاعات این جدول بیانگر این است که اکثریت بیمارانی که سطح تحصیلات همسر آنها دیپلم و بالاتر (۳/۳۳%) و کارمند (۳/۳۳%) بود، بیشتر از سایر بیماران وضعیت تغذیه طبیعی داشتند و نیز بیمارانی که همسرانشان بی­سواد (۵/۱۷%) و شغل آنها کارگر بود (۹/۱۳%)، بیشتر در معرض سوء­تغذیه شدید بودند. هرچند بین سطح تحصیلات همسر و اشتغال همسر و نتایج بدست آمده از ابزار SGA، ارتباط معنی­داری یافت نشد ( ۰۲۴/۰P<) و ( ۸۱۶/۰P<).
در همین راستا مطالعه­ ای که توسط استوجانویک[۶۴] در سال ۲۰۰۸ در کشور صربستان با هدف بررسی تاثیر تغذیه بر مرگ و میر بیماران همودیالیزی بر روی ۱۹۷ بیمار همودیالیزی انجام گرفت، نشان داد بیمارانی که سطح تحصیلات همسر آنها پایین بود، وضعیت سوءتغذیه در آنها شدید تر بود و اختلاف معنی­داری با سایر گروه ها که سطح تحصیلات بالاتری داشتند وجود داشت( ۰۰۱/۰P<)(89). در مطالعه ی دیگری، دسبرو[۶۵] و همکاران در سال ۲۰۱۱ در استرالیا بر روی ۶۰ بیمار همودیالیزی با هدف بررسی وضعیت تغذیه­ای بیمادان همودیالیزی با بهره گرفتن از ابزار SGA نشان دادند که بیمارانی که دارای همسران بیکار و یا کارگر بودند شرایط سخت تغذیه­ای داشته و بیشتر در معرض سوء­تغذیه بودند (۶۵%)(۸۸). مطالعاتی که در هندوستان و اردن و ترکیه انجام شد نیز نتایج مشابه­ای با این یافته داشتند (۱۲و۱۶و۴۱و۴۸).
این محققان معتقدند که تحصیلات بالاتر همسر می ­تواند با وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری همراه بوده در نتیجه امکانات تغذیه­ای بهتری را نیز فراهم می­نماید. از طرفی دیگر نیز همسران با تحصیلات بالاتر با نگرش و شناخت متفاوتی با مشکلات روبرو شده و توانایی بالاتری در مواجهه با مشکلات جسمی، درمانی و تغذیه­ای همسران بیمارشان خواهند داشت، دانش بیشتر در رابطه با مراقبت­های تغذیه­ای، درک بهتر از وضعیت تغذیه­ای را به دنبال می ­آورد که تمامی این موارد به بهبود وضعیت تغذیه­ای آنها کمک خواهد کرد(۴۷و۹۱و۹۳).
اطلاعات جدول شماره ۳ نشان می دهد که اکثریت بیمارانی که سوء تغذیه شدید داشتند، عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی نداشتند (۶/۲۰%) و در مقابل اکثریت بیمارانی که عضو انجمن حمایت از بیماران کلیوی بودند به سوء­تغذیه خفیف تا متوسط مبتلا بودند (۵/۶۷%) اما آزمون کای اسکوئر تفاوت معنی داری بین عضویت بیماران در انجمن حمایت از بیماران کلیوی و وضعیت تغذیه ای، نشان نداده است ( ۱۸۸/۰P<). در مطالعه اصحابی و همکاران نیز در سال ۲۰۰۸ ارتباط آماری معنی داری بین عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی و نتایج SGA وجود نداشته است(۱۷). این یافته نشان دهنده آن است که احتمالا انجمن حمایت از بیماران کلیوی، برنامه ریزی منسجم ودقیقی جهت ارائه کمک­های مالی، آموزش و پی­گیری­های متعدد نداشته و نتوانسته است شرایط بهتری جهت رفع نیاز های بهداشتی و تغذیه­ای بیماران ایجاد نماید تا بدین طریق وضعیت تغذیه­ای بیماران را به سوی بهتر شدن ارتقاء دهد. در مطالعه­ ای در رومانی در سال ۲۰۰۷ بر روی ۱۴۹ بیمار همودیالیزی با هدف بررسی وضعیت تغذیه­ای با بهره گرفتن از ابزار SGAمشخص گردید بیماران تحت حمایت پوشش سازمان­ها و ارگان­های حمایت از بیماران کلیوی، سازگاری بیشتری با شرایط بیماری داشته و در نتیجه وضعیت تغذیه­ای مطلوب­تری داشتند. همانطور که تایلور[۶۶] می نویسد: برخورداری از سیستم­های حمایت اجتماعی در زمان ابتلا به یک بیماری می ­تواند تأثیر بسزایی بر سلامت فرد داشته باشد(۹۴).
جدول شماره ۴ نشانگر توزیع فراوانی وضعیت تغذیه­ای بیماران با بهره گرفتن از ابزار SGA بر حسب عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای می باشد. این جدول در زمینه تغییرات وزن در طی ۶ ماه گذشته نشان می­دهد که اکثریت بیماران همودیالیزی (۶/۷۸%) که تغییر در وزن آنها دیده نمی­شد، وضعیت تغذیه­ای طبیعی داشتند. اکثریت بیمارانی که تغییرات وزن آنها به صورت کاهش بیش از (۱۵%) بود به میزان بیشتری (۸۰%) دچار سوء­تغذیه شدید بودند و نیز اکثریت بیمارانی که که سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند، کاهش وزن کمتر از (۵%) در طی ۶ ماه گذشته داشتند(۱/۷۷%) و ارتباط معنی­داری بین کاهش وزن که در ۶ ماه گذشته و وضعیت تغذیه­ای بیماران وجود داشت ( ۰۰۰/۰P=). این یافته­ ها در راستای مطالعه­ دسبرو و همکاران در سال ۲۰۱۱ در استرالیا بود که بر روی ۶۰ بیمار همودیالیزی انجام و وضعیت تغذیه­ای آنها با بهره گرفتن از ابزار SGA مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج این مطالعه ۸۰ درصد از بیماران وضعیت تغذیه ای طبیعی و ۲۰ درصد از آنها سوء­تغذیه متوسط داشتند و سوء­تغذیه شدید بین بیماران مشاهده نشد، اما ارتباط معنی داری بین نمره SGA و درصد کاهش وزن در طی ۶ ماه گذشته به­دست آمد (۰۰۱/۰P< و۵۶/۰ r=). اکثریت بیمارانی که سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند ( ۹/۵۹%)، کاهش وزن (۱۰-۵%) و بیمارانی که به نظر وضعیت تغذیه­ای بهتری داشتند (۷۲%)، تغییراتی در وزن طی ۶ ماه گذشته نداشتند(۹۱). مطالعه­ ای دیگر درصربستان که وضعیت تغذیه­ای ۱۹۷ بیمار همودیالیزی را با بهره گرفتن از ابزار SGA-DMS مورد بررسی قرار داد، نشان داد که ۸/۸۷ درصد از بیمارانی که سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند در طی ۶ ماه گذشته کمتر از۵ درصد کاهش وزن داشتند و نیز ۳/ ۵۲ درصد از بیمارانی که سوءتغذیه شدید داشتند نیز کاهش وزن (۱۰-۵%) داشتند و ارتباط معنی­داری بین وضعیت تغذیه افراد و کاهش وزن در طی ۶ ماه گذشته وجود داشت (۰۳/۰P< )(89).
پژوهشگران معتقدند که دلیل این یافته کاملاً مشخص خواهد بود. محدودیت­های غذایی شدید به علت عدم آگاهی از الگوهای تغذیه­ای در بیماران ESRD، خالی بودن معده به مدت طولانی، تغییر در حس چشایی و بی اشتهایی، بیماریهای همراه به ویژه بیماریهای گوارشی، بستری شدن های پی در پی در بیمارستان و تغییر عادات غذایی، کاهش دریافت غذا در روزهای دیالیز، داروهایی که منجر به سوء­هاضمه می­شوند (جذب کننده­ های فسفر و ترکیبات آهن)، دیالیز ناکافی و با کفایت پایین و نیز محدودیت­های اقتصادی و افسردگی و آزردگی های روحی باعث کاهش دریافت مواد غذایی و در نتیجه از دست رفتن چربی زیر جلدی و تحلیل عضلانی (اسکلتی، قلب و ریه) و در نهایت باعث کاهش وزن بیماران می­گردد.
جدول شماره ۴ بیانگر این بود که اکثریت بیمارانی که وضعیت تغذیه طبیعی طبق نمره SGA داشتند، سابقه پیوند داشتند (۱/۲۸%). و این در حالی بود که اکثریت بیمارانی که سوء­تغذیه شدید داشتند در گروه بیمارانی بودند که سابقه پیوند کلیه نداشتند (۴/۱۵%). و ارتباط معنی دار آماری بین سابقه پیوند کلیه و نمره SGA وجود نداشت( ۴۵۹/۰P<). این در حالی است که دیگر مطالعات با نتایج متفاوتی همراه بوده ­اند. برای مثال یافته مطالعه الهربی در عربستان نشانگر ارتباط معکوس بین وضعیت تغذیه­ای و سابقه پیوند کلیه بوده است(۳۹) و یا تاییم و همکارانش هیچ ارتباط معنی داری بین سابقه پیوند کلیه و وضعیت تغذیه­ای واحد­های مورد پژوهش خود گزارش نکرده ­اند(۱۶). شاید بتوان این تفاوت در یافته­ ها را با تأثیرگذاری دیگر عوامل بر وضعیت تغذیه ای واحدهای مورد پژوهش در مطالعات مختلف، مانند سن و یا جنسیت، مرتبط دانست. هرچند که فراوانی بسیار پایین بیماران با سابقه رد پیوند در مقایسه با گروه بدون سابقه پیوند، در مطالعه حاضر از مواردی است که تحلیل دقیق این یافته را نیازمند بررسی بیشتر می­سازد.
جدول شماره۴ بیان کننده این است که اکثریت بیمارانی که سوء­تغذیه شدید داشتند ۲ نوبت در هفته دیالیز می­شدند. از سوی دیگر اکثریت بیمارانی که ۳ نوبت در هفته دیالیز می­شدند به سوء­تغذیه خفیف تا متوسط مبتلا بودند (۹/۶۶%) بین دفعات دیالیز بیماران و امتیاز، ارتباط معنی­دار آماری وجود نداشت( ۰۷۲/۰P<). بدین ترتیب افراد با برنامه سه بار دیالیز در هفته نسبت به افراد با برنامه دو بار دیالیز در هفته امتیاز بهتری کسب کردند. هرچند که در مطالعات اندک انجام شده بین دفعات دیالیز در هفته (۱و۲و۳بار) و وضعیت تغذیه­­ای بیماران همودیالیزی، ارتباط معنی­داری بین این دو متغیر گزارش نشد. در مطالعه­ ای نیز که توسط سگال[۶۷] و همکاران در سال ۲۰۰۹ در رومانی با هدف ارزیابی وضعیت تغذیه ای انجام شد مشخص شد بیمارانی که در هفته ۳ تا ۴ بار دیالیز می­شدند شرایط تغذیه­ای بهتری داشتند(۹۵).
چازوت[۶۸] و همکاران در سال ۲۰۰۹ نیز در مطالعه­ مروری خود بیان کردند که افزایش تعداد دفعات و طول مدّت جلسات دیالیز منجر به تحمل بهتر جلسات دیالیز، تأثیرات مهم قلبی– عروقی همچون اصلاح فشار خون بالا، پیشگیری از هایپرتروفی بطن چپ، بهبود کسر تخلیه بطن چپ در بیماران با نارسایی قلبی، بهبود پاسخ های وازودیلاتوری و کاهش هیپوکسمی می­ شود (۹۷). اما به عقیده پژوهشگران معنی­دار نشدن تعداد دفعات دیالیز در مطالعه حاضر می ­تواند مربوط به اختلاف اندک بین ۲ و ۳ جلسه باشد. با این وجود می­توان مشاهده کرد بیمارانی که ۳ بار در هفته دیالیز می­شدند عملکرد جسمی، سلامت عمومی، انرژی و وضعیت فیزیولوژیکی و تغذیه­ای بهتری نسبت به گروه دیگر داشتند.
همچنین جدول شماره۴بیانگر این بود اکثریت بیمارانی که بیشتر از ۱ سال به بیماری کلیوی مبتلا بودند (۱۶%) و به مدت ۱۵-۱۰ سال تحت همودیالیز بودند (۲۵%)، دچار سوء تغذیه شدید بودند و این در حالی بود که اکثریت بیمارانی که کمتر از ۱ سال به بیماری کلیوی مبتلا بودند (۲/۲۹%) وضعیت تغذیه ای طبیعی و نیزاکثریت بیمارانی که به مدت ۱۰-۵ سال تحت همودیالیز بودند، سوء­تغذیه خفیف تا متوسط داشتند(۶/۶۵%). هرچند بین مدّت زمان ابتلا به بیماری کلیوی و مدت زمان همودیالیز با نمره SGA ارتباط معنی­داری وجود نداشت( ۲۰۳/۰P<) و ( ۴۴۷/۰P<).
به عقیده­ی پژوهشگران هر چه طول مدت ابتلا به بیماری و درمان با دیالیز طولانی­تر شود عوارض جسمی، روانی و اجتماعی، اقتصادی و همچنین روش درمانی تشدید یافته و بر جنبه­ های مختلف زندگی بیمار مانند وضعیت تغذیه­ای بیمار تاثیر می­ گذارد. هر چند که آزمون آماری ارتباط معنی داری بین مدت زمان دیالیز و مدت زمان ابتلا به بیماری کلیوی ونمره SGA نشان نداد(۹۳).
مطالعات حبیبه ساهین و همکاران(۴۱)، جاناردهان و همکاران(۱۲) و اصحابی و همکاران(۱۷) نیز تفاوت معنی­داری بین وضعیت تغذیه ای و طول مدت دیالیز نشان ندادند. در حالیکه طول مدت دیالیز نقش مهمی در وضعیت تغذیه ای بیماران دارد. بطوریکه انتظار می رود با افزایش مدت زمان ابتلا به بیماری کلیوی و نیز طول مدت دیالیز، وضعیت تغذیه ای بیماران نیز دستخوش تغییراتی شود. در برخی مطالعات همانند مطالعه عسگرانی و همکاران (۵۵)، نیازی و همکاران (۱۸) و تاییم و همکاران (۱۶) نشان دادند که اکثریت بیمارانی که مدت زمان طولانی­تری به بیماری کلیوی مبتلا بودند و به دنبال آن مدت زمان طولانی تری تحت دیالیز بودند نمرات بالاتری از ابزار SGA کسب می­کردند که این نشان دهنده شدت بیشتر سوء تغذیه در بیماران بود. این مسئله می ­تواند مربوط به بروز بیشتر عوارض نارسایی کلیه و درمان با دیالیز در طی زمان و نیز افزایش سن بیماران باشد. با توجه به این که اغلب بیماران با شروع دیالیز به دلیل بهبود علایم اورمی احساس بهبودی می­ کنند و تصور می کنند امکان برگشت به شرایط قبلی از نظر عملکرد کلیوی از شرایط بیماری و وضعیت تغذیه­ای خود داشته باشند اما با گذشت زمان هنگامی که زندگی خود را وابسته به دیالیز می­یابند، دچار یاس و ناامیدی می­شوند که منجر به عدم توجه کافی آنها به وضعیت تغذیه­ای آنها می­ شود(۹۷). چنانچه در مطالعه الهربی نیز بیمارانی که کمتر از یکسال از دیالیزشان می­گذشت وضعیت تغذیه­ای بهتری داشتند(۳۹).
جدول شماره ۵ که بیانگر برآورد ضریب رگرسیونی عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه­ای واحدهای مورد پژوهش بر اساس مدل تعمیم یافته خطی می­باشد، نشان می­دهد که بعد از وارد کردن عوامل فردی-اجتماعی در مدل رگرسیون، در نهایت میزان تحصیلات، به عنوان عامل مرتبط با وضعیت تغذیه­ای بود، به طوری­که بیماران بی­سواد در مقابل افراد با تحصیلات دیپلم و بالاتر به طور متوسط ۱۴/۸ نمره SGA بالاتر ( ۰۰۶/۰,P< 89/36, 80/1CI= ) و بیماران با تحصیلات زیر دیپلم در مقابل بیماران با تحصیلات دیپلم و بالاتر به طور متوسط ۰۷/۳ نمره SGA بالاتر( ۰۳۱/۰,P< 52/8, 10/1CI= ) داشتند. این یافته مشابه مطالعات مارسن و همکاران در سال ۱۹۹۷ در اسپانیا با هدف تاثیر سوءتغذیه در ناخوشی و مرگ و میر بیماران همودیالیزی بود که نشان داد بیمارانی که سطح تحصیلات پایین تر و یا بیسواد بودند بیشتر از بیمارانی که تحصیلات بالاتر داشتند در معرض سوءتغذیه شدید بودند(۹۶). در نتایج مطالعات الهربی و همکاران در عربستان، عسگرانی و همکاران در تهران و تاییم و همکاران در اردن نیز یافته های مشابهی وجود داشت(۱۶و ۳۹ و ۵۵ ). پژوهشگران معتقدند که در جامعه کنونی، تحصیلات بالاتر می ­تواند با وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری همراه باشد که خود باعث توانمندی بیماران در حل مسائل بهداشتی، درمانی و تغذیه ای می شود. در مقابل، مطالعات بیشتری نشان داده­اند که سواد پایین مستقیماً با وضعیت سلامت ضعیف­تر، کمبود دانش در رابطه با مراقبت­های پزشکی، درک کمتر از اطلاعات پزشکی و تغذیه­ای، خود گزارش دهی ضعیف­تر از وضعیت تغذیه­ای، درآمد کمتر، بستری­های بیشتر و طرف هزینه­ های بیشتر برای جبران اثرات سوء آن همراه است.
نتیجه ­گیری نهایی
یافته­های پژوهش در پاسخ به سوال شماره ۱ پژوهش « وضعیت تغذیه­ای بیماران همودیالیزی بر اساس ابزار ارزیابی جامع ذهنی (تغذیه طبیعی، سوء­تغذیه خفیف تا متوسط و سوء­تغذیه شدید) » چگونه است؟
نمودار شماره ۱ که بیانگر توزیع فراوانی فراوانی وضعیت تغذیه­ای واحدهای مورد پژوهش با بهره گرفتن از ابزار SGA می باشد مربوط به هدف شماره ۱ می باشد و نشان می دهد که حدود (۹/۱۹%) بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به بخش همودیالیز مرکز آموزشی درمانی رازی، دارای تغذیه طبیعی، (۱/۶۵%) سوءتغذیه خفیف تا متوسط و (۱/۱۵%) سوءتغذیه شدید داشتند.
در این راستا تاییم و همکاران در سال ۲۰۰۸، با مطالعه روی بیماران همودیالیزی بیمارستان­های کشور اردن نشان دادند که بر مبنای SGA حدود ( ۶۲% (بیماران به سوء­تغذیه خفیف تا شدید مبتلا هستند. به طوری که در بیمارستان های دولتی( ۵۴% ) به سوء­تغذیه خفیف تا متوسط و( ۵/۸% ) به سوء­تغذیه شدید مبتلا هستند. در حالی که در بیمارستان های خصوصی حدود( ۶۰% ) به سوء­تغذیه خفیف تا متوسط و( ۴/۱% ) به سوء­تغذیه شدید مبتلا بودند(۴۶). کورشی [۶۹]و همکاران در سال ۲۰۰۶، با مطالعه روی بیماران همودیالیزی بیمارستان هودینگ[۷۰] شهر استکهلم سوئد نشان دادند که بر مبنای پرسشنامه ارزیابی تغذیه ای جامع ذهنی( SGA)، ( ۵۱% ) بیماران همودیالیزی سوء­تغذیه خفیف و( ۱۳% ) سوء­تغذیه متوسط تا شدید دارند(۴۹). در مطالعه الهربی در عربستان نیز با بهره گرفتن از ابزار SGA-7point مشخص شد که (۹/۴۵%) از بیماران دارای تغذیه طبیعی، (۸/۴۷%) از بیماران دارای سوءتغذیه خفیف تا متوسط و (۳/۶%) از بیماران دارای سوءتغذیه شدید بودند(۳۹). ). در مطالعه اصحابی و همکاران ورازقی و همکاران نیز یافته های مشابهی وجود داشت(۱۶و۱۱۷).
جداول شماره ۳، ۴ و۵در پاسخ به سوال شماره ۲ پژوهش «عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه­ای بیماران همودیالیزی کدامند؟» که بیانگر «بررسی وضعیت تغذیه­ای واحدهای مورد پژوهش با بهره گرفتن از ابزارSGA برحسب متغیرهای فردی - اجتماعی» و «بررسی وضعیت تغذیه­ای واحدهای مورد پژوهش با بهره گرفتن از ابزارSGA برحسب عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای» می باشند و نشان می دهند که از بین عوامل فردی – اجتماعی، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت زندگی، تعداد افراد خانواده و اشتغال و نمره SGA ارتباط معنی­دار آماری وجود دارد(۰۰۰/۰P=) و(۰۰۱/۰P<). و در بین عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه­ای، بین تغییرات وزن و نمره SGA ارتباط معنی­دار آماری وجود دارد (۰۰۰/۰P=).
همچنین جدول شماره ۵ نشان می­دهد که از بین عوامل فردی- اجتماعی، میزان تحصیلات به عنوان عامل مرتبط با وضعیت تغذیه­ای بیماران همودیالیزی می­باشد.
در تحقیقات انجام شده در ایران و سایر کشورها ارتباط بین عوامل مختلف و وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی مورد بررسی قرار گرفته است. بوسولا [۷۱]و همکاران در سال ۲۰۰۹ در مطالعه­ ای روی بیماران همودیالیزی شهر رُم ایتالیا نشان دادند که بین وضعیت تغذیه ای و میزان تحصیلات بیماران همودیالیزی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت(۰۳۲/۰P< )(71).در مطالعه طبیبی و همکاران نیز یافته های مشابهی وجود داشت(۰۰۱/۰P<) (56). مطالعات جاناردهان و همکاران در هندوستان و الهربی و همکاران در عربستان نشان دهنده این بود که بین وضعیت تاهل و نمرات SGA ارتباط معنی­داری وجود داشت و مشخص شد که در آن افراد بیوه و یا مطلقه نمرات بالاتر SGA را کسب کردند که نشان دهنده سوءتغذیه شدید در آنها بود و ارتباط معنی­داری وجود داشت (۰۰۲/۰P<) و (۰۰۰/۰P=) (12و۳۹). تحقیقات صورت گرفته توسط الهربی و همکاران و کوپاری و همکاران و پورنیازی و همکاران نیز نشانگر ارتباط آماری معنی دار بین وضعیت زندگی و نمرات SGA بود (۰۰۳/۰P<) و با افزایش تعداد افرادی که بیمار با آنها زندگی می­ کند، سوءتغذیه نیز شدّت پیدا می­کرد(۱۸و ۳۹و۷۲). مطالعه ی عسگرانی در سال ۲۰۰۴ در تهران نشان داد که بیماران با تعداد افراد خانواده کمتر نسبت به بیمارانی که در خانواده­های پر جمعیت و شلوغ زندگی می­کردند وضعیت تغذیه ای طبیعی تر یا به درجاتی از سوءتغذیه خفیف تا متوسط مبتلا بودند و ارتباط معنی داری بین تعداد افراد و نمره سوءتغذیه وجود داشت (۰۴/۰P<) (55). نتایج این مطالعه مشابه نتایج الهربی و همکاران می باشد که وضعیت تغذیه­ای بیماران همودیالیزی را در جده عربستان با بهره گرفتن از ابزار SGA مورد بررسی قرار داد و نشان داد که وضعیت تغذیه­ای با اشتغال بیماران ارتباط معنی­داری دارد (۰۰۵/۰P<) (39). در مطالعه تاییم و همکاران نیز افراد کارمند، وضعیت تغذیه­ای بهتری داشتند و به طور معنی داری نمرات SGA پایین تری داشتند در مقابل افراد بیکار وضعیت تغذیه ای بدتری داشتند و نمرات SGA آنها بالا بود که نشان دهنده شدیدتر شدن سوءتغذیه در آنها بود(۴۸). یافته­های این مطالعه در راستای مطالعه­ دسبرو و همکاران در سال ۲۰۱۱ در استرالیا بود که نشان داد ارتباط معنی داری بین نمره SGA و درصد کاهش وزن در طی ۶ ماه گذشته وجود دارد(۰۰۱/۰P< و۵۶/۰ r=). اکثریت بیمارانی که سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند (۹/۵۹%)، کاهش وزن (۱۰-۵%) و بیمارانی که به نظر وضعیت تغذیه­ای بهتری داشتند (۷۲%)، تغییراتی در وزن طی ۶ ماه گذشته نداشتند(۹۱). مطالعه­ ای دیگر درصربستان که وضعیت تغذیه­ای ۱۹۷ بیمار همودیالیزی را با بهره گرفتن از ابزار SGA-DMS مورد بررسی قرار داد، نشان داد که (۸/۸۷%) از بیمارانی که سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند در طی ۶ ماه گذشته کمتر از (۵%) کاهش وزن داشتند و نیز (۳/۵۲%) از بیمارانی که سوءتغذیه شدید داشتند نیز کاهش وزن (۱۰-۵%) داشتند و ارتباط معنی­داری بین وضعیت تغذیه افراد و کاهش وزن در طی ۶ ماه گذشته وجود داشت (۰۳/۰P<) (89).
نتایج این مطالعه نشان داد که اکثریت بیماران سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند(۱/۶۵%) و همچنین سطح تحصیلات بعنوان عامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای مشخص شد که بیانگر اهمیت نقش پرستاران در ارتقاء سطح آگاهی بیماران در رابطه با وضعیت تغذیه ای، آموزش و افزایش اطلاعات آنها با توجه به میزان تحصیلات و نیز تشخیص بموقع سوء تغذیه و ارجاع مناسب آنها
می باشد.
کاربرد یافته­ ها و پیشنهادات برای پژوهش­های بعدی:
جوامع بشری با سرعتی شگفت­انگیز در حال توسعه، تغییر و تحول هستند. این تحولات جنبه­ های مختلف زندگی را در بر می­گیرد. پیشرفت علوم و فنون، دانش­های جدید را مطرح می سازد. نیازهای جدیدی را برای انسان ها ایجاد می نماید. نیاز به بهبود وضعیت تغذیه­ای از جمله این نیازهاست که در پژوهش های علوم پزشکی نوین مطرح می­گردد و بکار بردن یافته های حاصل از این پژوهش­ها در خدمات بهداشتی ، درمانی و آموزشی می تواند در پیشبرد اهداف بهبود وضعیت تغذیه­ای بیماران نقش مهمی داشته باشد. بنابراین با توجه به اینکه ارائه کاربردهای علمی یک پژوهش ، مهمترین هدف از انجام آن پژوهش است. راهکارهای حاصل از یافته های پژوهش حاضر در بخش­های پرستاری، آموزش دانشجویان، مدیریت خدمات بهداشتی– درمانی و پژوهش ارائه می گردد.
کاربرد یافته­های پژوهش در پرستاری
پرستاران حرفه­ای که در کار خود احساس مسئولیت می نمایند سعی دارند تا حدامکان مداخلات پرستاری را بر اساس یافته­های تحقیقاتی انجام دهند. پرستاران در کسب دانش جدید مسئولیت دارند و یکی از مهم­ترین و بهترین منابع علمی استفاده از یافته های تحقیقات می­باشد. پرستار با آگاهی از این امر که وضعیت تغذیه ای بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی می تواند بوسیله عوامل فردی-اجتماعی نظیر سن ، جنس ، وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات ، شرایط زندگی ، درآمد و عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای نظیر سابقه پیوند کلیه ، بیماری های همراه، مدت زمان ابتلاء به بیماری کلیوی ، مدت زمان همودیالیز و تغییرات وزن متأثر شود، مشکلات و نیازهای بیمار را بصورت دقیق تر شناسایی نموده، مراقبت­های پرستاری را براساس تفاوت­های فردی انجام می دهد و با توجه به این تفاوتها ی فردی ، بیمار را در فرایند مراقبتی شرکت می دهد. بدین نحو پرستار، با ارائه یک مراقبت پرستاری مطلوب درارتقاء وضعیت تغذیه ای بیمار نقش ارزنده ای را ایفا می کند و خدمات پرستاری مناسبی را از طریق مداخلات پرستاری مستقیم (همچون آموزش) و غیرمستقیم (مشاور با پزشکان) متخصصین تغذیه و با ارجاع بیماربه مراکز مربوطه­، ارائه خواهند نمود. همچنین این پژوهش با تشویق پرستاران به ارزیابی وضعیت تغذیه­ای، در برقراری ارتباط مؤثربا بیمار ، شناخت نقطه نظرات بیماران و آگاهی از وضعیت آنان و جلب رضایت بیماران کمک خواهند نمود.
آموزش دانشجویان:
با توجه به تأکید روزافزون بر وضعیت تغذیه ای بیماران ، دست اندرکاران امورآموزشی می توانند از نتایج حاضر به عنوان یک راهنما جهت بازنگری در مورد مباحث تئوری مفاهیم وضعیت تغذیه ای در دروس کارشناسی ارشد و کارشناسی استفاده نمایند. تأثیر بر ارزیابی وضعیت تغذیه­ای بیماران دربرنامه های آموزش بالینی توسط دانشجویان از دیگر راهکارهای پیشنهادی خواهد بود.
مدیریت خدمات بهداشتی – درمانی
نتایج پژوهش حاضر می تواند به مدیران امور مراقبتی و درمانی و سوپروایزرهای آموزشی کمک نماید تا ضمن برپایی کلاس و دوره های بازآموزی درارتقاء آگاهی کادرمراقبتی و درمانی در زمینه شناخت وضعیت تغذیه ای بیماران بکوشند و بدین ترتیب موجب ارتقاء کیفیت مراقبت پرستاری و جلب همکاری بیشتر بیمار با گروه پزشکی و مشارکت در درمان شوند. مدیریت پرستاری با توجه به نتایج این پژوهش و شناخت عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی، می ­تواند گامی آگاهانه در جهت برنامه ریزی استراتژیک مراقبتی و تأسیس و تقویت مؤسسات حمایت کننده در جهت بهبود وضعیت تغذیه­ای بیماران استان بردارندو بدین ترتیب هزینه های درمانی را کاهش داده و از اتلاف آن جلوگیری نمایند.
پژوهش:
یافته های این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی برای پژوهش در حیطه­ی وضعیت تغذیه­ای و عوامل مرتبط با آن باشد. و پژوهشگران می­توانند با بهره گرفتن از یافته ها و روش تحقیق این مطالعه به تحقیقاتی جامع تر و کامل در این زمینه اقدام نمایند.
پیشنهادات
الف) پیشنهادات براساس یافته های پژوهشی:
۱- با توجه به اینکه در این پژوهش بیماران بیکار به میزان بیشتری (۳/۱۸%) نسبت به سایر بیماران مبتلا به سوء تغذیه شدید بودند، پیشنهاد می شود مطالعه ای تحت عنوان « بررسی راهکارهای ارتقاء دهنده وضعیت اشتغال بیماران تحت همودیالیز » با مشارکت سازمان هایی چون استانداری و مراکز فنی – حرفه ای صورت گیرد.
۲- با توجه به اینکه بیمارانی که کاهش وزن بیشتر از ۱۵% داشتند نمرات بالاتر SGA را که نشان دهنده سوء تغذیه شدید بود را کسب کردندو بیشتر از سایر بیماران در معرض خطر بودند (۸۰%) . و در این مطالعه ، سنجش های آنتروپومتریک وارتباط آن با نمرات SGA بررسی نشد، لذا پیشنهاد می شود که پژوهشی تحت عنوان” ارتباط سنجشهای آنتروپومتریک( BMI ،IWC ،TSF، MAMC وMAC )و ابزار ارزیابی جامع ذهنی(SGA) در بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی “صورت گیرد.
۳- با توجه به اینکه ارزیابی جامع ذهنی پیش بینی کننده وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی بود لذا مطالعه ای تحت عنوان ” مقایسه وضعیت تغذیه ای بیماران مبتلاء به نارسایی مزمن کلیوی با بهره گرفتن از ابزارهای مختلف بررسی وضعیت تغذیه ای ” توصیه می شود.
۴- با توجه به اینکه در این مطالعه بیمارانی که سطح تحصیلات بالاتری داشتند به میزان بیشتری از تغذیه طبیعی برخوردار بودند (۴/۳۷%)، بنا براین پیشنهاد می شود پژوهشی تحت عنوان “بررسی میزان آگاهی و نگرش بیماران همودیالیزی از وضعیت تغذیه ای خود در پیشگیری از عوارض سوء تغذیه ” صورت گیرد.
ب) سایر پیشنهادات
۱- با توجه به محدودیت بیشتر رژیم غذایی در بیماران مبتلا به CKD غیردیالیزی، بررسی وضعیت تغذیه ای در این بیماران پیشنهاد می گردد.
۲- با توجه به رژیم غذایی آزادتر در بیماران دیالیز تحت درمان با سایر روش های دیالیز مانند CAPDو… بررسی وضعیت تغذیه ای در این گروه ومقایسه با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی پیشنهاد می گردد.
۳- در این مطالعه، ارتباط تغذیه و عوامل مرتبط با سبک زندگی نظیر فعالیت فیزیکی مصرف سیگار، شاخص توده بدنی و … بررسی نشد، لذا پیشنهاد می شود پژوهشی تحت عنوان «بررسی ارتباط عوامل مرتبط با سبک زندگی و کیفیت تغذیه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی» صورت گیرد.
.
۴- در مطالعه حاضرعوامل روانی نظیرافسردگی، اضطراب ، میزان سازگاری ، خوش بینی و امیدواری مورد بررسی قرارنگرفتند، لذا پیشنهاد می شود پژوهشی تحت عنوان «بررسی عوامل روانی مؤثربر وضعیت تغذیه ای بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی تحت همودیالیز» صورت گیرد.
References:
Hunt RIntroduction to Community-based Nursing .4th ed. USA: Lippincott Williams & Wilkins, 2009.
Shareef AA., Qaisiya A., Yahya S., Quality of life for patient undergoing hemodialysis in North of West Bank. Thesis for degree of masters in nursing, 2011.

دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره ارائه مدلی جهت ...

روش های جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به دو طریق زیر صورت گرفته است:
۱ـ برای تدوین ادبیات موضوع و مباحث نظری تحقیق، جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و بررسی اسنادی اقدام گردید. بدین صورت که با مطالعه متون، مقالات، کتب و منابع مربوط به عنوان تحقیق، اطلاعات مورد نیاز با بهره گرفتن از روش فیش برداری جمع آوری گردید .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲ـ برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز جهت آزمون فرضیات از تکنیک پرسشنامه به منظور سنجش اظهارات پاسخگویان استفاده شد. همانگونه که در تعریف پرسشنامه آمده است. «پرسشنامه ابزاری است که به صورت مجموعه سئوالات مکتوب که حول متغیرهای یک مسئله تحقیق تنظیم شده و پاسخگو به شکل حضوری یا غیر حضوری، مستقیم یا غیر مستقیم آن را تکمیل می نماید.» (همان منبع، ۱۳۸۹:ص۲۲۷)
بر این اساس ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه است. لذا به منظور بررسی رابطه بین مهندسی مجدد ساختار سازمانی و توسعه فناوری شرکت گاز استان گیلان، طی مراحل زیر ابزار لازم (پرسشنامه) طراحی گردیده است.
استخراج ویژگی ها و شاخص های اساسی
اندازه گیری
سنجش روایی و پایایی پرسشنامه
۳-۶-۱ استخراج ویژگی ها و شاخص های اساسی و مولفه های مدل تحلیلی تحقیق
در این مرحله ضمن استفاده از مبانی تئوریک موضوع، مصاحبه و اخذ نظرات تعداد ۱۰ نفر از صاحب نظران ، مسئولین رده های اداری و فناوری شرکت گاز استان گیلان، بررسی سوابق اقدامات و فعالیت های انجام شده توسط پرسنل، ویژگی ها و شاخص های اساسی مؤلفه های مدل مفهومی تحقیق استخراج گردید.
۳-۶-۲ اندازه گیری
در اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ساختار سازمانی و فن آوری اطلاعات رابینز استفاده شد. در این راستا پرسشنامه های ساختار سازمانی و فناوری اطلاعات رابینز با توجّه به وضعیت کنونی و مطلوب شرکت گاز گیلان مطابقت سازی گردید. شایان ذکر است که پرسشنامه نهایی، با همکاری استاد راهنما طراحی شده است.
۳-۶-۳ روایی[۱] و پایایی[۲] پرسشنامه
۳-۶-۳-۱ روایی تحقیق
روایی از واژه روا به معنی جائز و درست گرفته شده است مقصود از روائی آن خصیصه ای است که آنچه را مدعی اندازه گیری آن است همان را از ابتدا اندازه گیری کند. ابزاری که دارای روایی است به آن معناست که آن ابزار دقیقاً همان چیزی را اندازه می گیرد که به خاطر آن طراحی شده است.
روش های مختلف برای تعیین روایی عبارتند از:
اظهار نظر گروهی(کارشناسان و متخصصان)
تکرار آزمایش
استدلال منطقی
استفاده از روش های آماری(تحلیل آماری)
در این تحقیق، برای بررسی روائی سازه ای پرسشنامه، از طریق مشورت با استاد محترم راهنما و صاحب نظران اقدام به تنظیم پرسشنامه نموده تا به روائی صوری و ظاهری پرسشنامه دست یابد.برای آنکه تحقیق، مسیر صحیح خود را طی کند وابزارهای سنجش بتوانند صفات مورد نیاز را اندازه گیری کند، شاخص های اندازه گیری هر فرضیه را تعیین و با حدود ۱۰ نفر از افراد خبره و کارشناس مربوطه مصاحبه نموده و نسبت به جرح و تعدیل شاخص­ های مربوط اقدام شد و نهایتاً پس از جمع­بندی نظریات آنان با نظر استاد محترم راهنما و تعداد ده نفر دیگر از همان افراد خبره متناسب با هر مؤلفه تعدادی گویه مناسب را انتخاب و سرانجام پرسشنامه نهایی تنظیم شده است.جدول زیر نشان دهنده سازماندهی سؤالات پرسشنامه می باشد. جدول(۳-۲)،سازماندهی سؤالات پرسشنامه

متغیر مؤلفه سؤالات
مستقل
(پرسشنامه شماره ۱)
پیچیدگی ۱ تا ۷
رسمیت ۸ تا ۱۴
تمرکز ۱۴ تا ۲۴
وابسته
(پرسشنامه شماره ۲)
فناوری ۱ تا ۷۳

پژوهش های انجام شده با موضوع شناسایی و رتبه بندی عوامل ...

شکل (۲-۵) مدل مفهومی پژوهش
(منبع: ابزری و همکاران، ۱۳۸۷)
رهنمای رودپشتی و همکارانش (۱۳۸۷)، در پژوهشی به تبیین کارکرد مالی رفتاری در تجزیه و تحلیل سهام با رویکرد علمی و کاربردی در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که اولاً این رویکرد تحلیل سهام اطلاعات قابل اتکاتری فراهم مینماید. ثانیاً کارکرد مالی رفتاری، در پیشبینی رفتار سرمایهگذاران مؤثر است.
شمس و عزیزی (۱۳۸۷)، در تحقیقی دیگر عوامل مؤثر بر قصد سرمایهگذاری سرمایهگذاران حقیقی، در بورس اوراق بهادار را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از تحلیل یافته های پژوهش از بین نمونهی ۴۵۰ نفری سرمایهگذاران حاضر در بورس حاکی از این بود که، اطلاعات مالی شرکتها و اطلاعات عمومی منتشر شده در بازار بطور مستقیم و از طریق تأثیرگذاری بر انتظارات سرمایهگذاران بر تصمیمات خرید آنها اثرگذار است. همچنین نیازهای شخصی مستقیماً بر قصد خرید سهام تأثیرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که، بالاترین اثر کل بر قصد سرمایهگذاری به ترتیب به متغیرهای:
اطلاعات عمومی (۵۴۶۱/۰)،
اطلاعات حسابداری و مالی (۴۷۰۲/۰)،
انتظار سرمایهگذار (۳۱/۰) و
نیاز سرمایهگذار (۲۴/۰).
تعلق داشته است.
دوآب (۱۳۸۹)، در تحقیقی به بررسی عوامل رفتاری خاص در تصمیم خرید سرمایهگذاران سهام عادی در تالار بورس اوراق بهادار مشهد و مقایسه تطبیقی آن با تصمیم خرید سرمایهگذاران در تالار بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی سرمایهگذاران حاضر در دو تالار بورس اوراق بهادار مشهد و تهران بوده است و نمونه مورد نظر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. محقق در این تحقیق به دنبال پاسخ به این دو سوال بوده است:
آیا خریداران سهام در تالار بورس اوراق بهادار مشهد پیرو طرز تفکرات خاصی برای انتخاب سهام هستند؟

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این رفتار در بورس اوراق بهادار تهران چگونه است؟
متغیرهای تأثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران در این تحقیق عبارتند بودند از:
بومی بودن مدیران شرکتهای عضو بورس،
رفتار بقیه سهامداران،
آینده نگری در خرید سهام،
کسب فرصتهای آنی،
اخبار بدون منبع،
بومی بودن کالای تولیدی شرکت عضو بورس،
واسطهای بودن کالای تولیدی،
دست اول بودن کالای تولیدی،
خرید و نگهداری سهام نسبت به خرید برای فروش سریع و خرید سهام شرکتهای بزرگ عضو بورس
نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که، تصمیم خرید سرمایهگذاران در هر دو تالار بورس تهران و مشهد، تحت تاثیر عوامل فرهنگی خاص میباشد که این عوامل در تالار بورس مشهد از تاثیر بیشتری برخوردار است.
۲-۵-۲- پژوهشهای انجام شده در جهان
باکر و هاسلم[۷۶] (۱۹۷۴)، در تحقیق خود فاکتورهای پراهمیت برای سهامداران را در گزارشات شرکتها بررسی کردند. نتایج حاکی از این مطلب بود که سرمایهگذاران در درجه اول نگران آینده قیمت سهام خود هستند. بنابراین مهمترین موضوع برای سرمایهگذاران، اطلاعاتی است که آنها را برای برنامه ریزی در مورد آینده سهامشان یاری کند. بررسیهای این دو محقق آشکار کرد که سه فاکتور سود سهام، انتظارات آینده و ثبات مالی بین سرمایهگذاران تفاسیر و اهمیت متفاوتی دارد. بیشتر این تفاوتها بوسیله ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی سرمایهگذاران از قبیل سن و جنسیت، قابل توضیح است.
همچنین شلاربام (۱۹۷۸) نشان داد که تصور سرمایه‌گذاران از یک شرکت در پیش بینی عملکرد آتی قیمت سهام آن موثر است. وی بیان می‌کند که احساسات ایجاد شده بوسیله تصویر شرکت نه تنها بر تصمیم گیری سرمایه‌گذاران موثر است، بلکه بر قیمت سهام نیز تأثیر گذار است. وی ادامه می‌دهد در این حالت سرمایه‌گذاران از تورش احساسی تجربی و تورش معرف بودن (قضاوت‌های کلیشه‌ای) پیروی می‌کنند(اسچلاربوم و همکاران،[۷۷] ۱۹۷۸).
نتایج یک پژوهش دیگر نشان داده است که سرمایه‌گذاران حداقل باید از اینکه شرکت وجود خارجی دارد، مطلع باشند و اطلاع یافتن از وجود شرکت ممکن است از هر طریقی صورت پذیرد. قطعاً محصولات یک شرکت و نامهای تجاری قوی آن عاملی موثر در شناساندن شرکت به عموم مردم خواهند بود. محققین این پژوهش نشان دادند که بین تبلیغات شرکت و جذب سرمایه‌گذاران ارتباط مستقیم برقرار است. تأثیر ابزارهای ترفیع فروش بر ارزش سهام شرکت که ممکن است به صورت غیرمستقیم و با تاثیر بر ارزش مشتری توجیه شوند، و یا وفاداری به نامهای تجاری که باعث تبدیل مشتریان به سرمایه‌گذاران شوند و در تصمیم گیری خرید سهام آنها تأثیرگذار باشند، بوسیله شاخصهای قرار گرفته در این عامل قابل بررسی هستند(انتونیدس و همکاران[۷۸]، ۱۹۹۰).
(Epstein & Freedman, 1994)، تأثیر اطلاعات اجتماعی بر رفتار سرمایهگذار حقیقی را مورد بررسی قرار دادند. یافته های این تحقیق بیانگر این است که گزارشات مالی سالیانه شرکتها تأثیر چندانی بر تصمیمات سرمایهگذاران نداشته و بیارزش بودهاند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که اطلاعات عمومی مربوط به ایمنی محصول، فعالیتهای محیطی شرکت از عواملی است که اطلاعات مربوط به آنها مورد تقاضای قوی سرمایهگذاران است. به علاوه اکثر سهامداران مایلند که وضعیت روابط کاری، جایگاه اخلاقی شرکت و درگیریهای اجتماعی شرکت به سهامداران گزارش شود.
در تحقیقی دیگر دو تن از محققان لیستی متشکل از ۳۴ متغیر مؤثر بر تصمیمگیری را به شکل تصادفی بین سهامداران ۵۰۰ شرکت توزیع کردند. نتایج این تحقیق به ترکیبی از فاکتورهای مالی و غیرمالی اشاره داشته است. طیف وسیعی از پاسخدهندگان برداشت یکسانی از عوامل مؤثر بر تصمیمگیری نداشتهاند. ایشان در تحقیق خود دریافتند که فرایند تصمیمگیری سرمایهگذاران ممکن است برای هر دسته از عوامل مالی و غیرمالی اهمیت نسبی متفاوتی قائل باشند(نگی و ابنبرگر[۷۹]، ۱۹۹۴).
همچنین شالیفر[۸۰] (۲۰۰۰)، نشان داد که تصور سرمایه‌گذاران از یک شرکت در پیش بینی عملکرد آتی قیمت سهام آن موثر است. وی بیان می‌کند که احساسات ایجاد شده بوسیله تصویر شرکت نه تنها بر تصمیم گیری سرمایه‌گذاران موثر است، بلکه بر قیمت سهام نیز تأثیر گذار است. وی ادامه می‌دهد در این حالت سرمایه‌گذاران از تورش احساسی تجربی و تورش معرف بودن (قضاوت‌های کلیشه‌ای) پیروی می‌کنند.
مک گرگور[۸۱] (۲۰۰۲). ارتباط بین تأثیر تصویر و احساس مثبت یک فرد از یک شرکت بر عملکرد قضاوتی سهام و عملکرد واقعی سهام را به صورت نمودار زیر ترسیم کرد. وی در تحقیق خود نتیجهگیری کرد که تصور و احساس سرمایه‌گذاران از یک شرکت و سهم آن با قضاوت آنها در مورد عملکرد آتی سهام ( مثل درآمد و یا بازده هر سهم) آن همبستگی بالا و با عملکرد واقعی سهام آن همبستگی پایینی دارند ساده تر اینکه تصویر و احساس مثبت یک فرد از یک شرکت باعث میشود که او عملکرد آتی شرکت و سهام آن را برتر از آنچه که خواهد بود، ارزیابی کند و نسبت به آن خوشبین تر باشد. همچنین وی اضافه کرد که احساس و تصور مثبت یک فرد نسبت به یک شرکت باعث می شود که سهام آن در بلندمدت نیز به صورت مثبت‌تری از آنچه که خواهد بود، جلوه کند.
شکل (۲-۶) رابطه بین تصویر و عملکرد
(منبع: مک گرگور، ۲۰۰۲)
در تحقیقی دیگر محققان تلاش کردند از طریق مطالعه پیمایشی عوامل تأثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران حقیقی را در بازار سرمایه یونان شناسایی نمایند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که معیار تصمیمگیری افراد در خرید یک سهم ترکیبی از معیارهای اقتصادی و معیارهای روانشناختی میباشند. آنها در یافتند که تصمیمگیری سرمایهگذاران همواره یک رویکرد منسجم و عقلایی نخواهد بود و آنها براساس گروهی از عوامل تصمیمات خود را میگیرند. یافته های تحقیق آنها نشان داد که اطلاعات مالی و حسابداری و اطلاعات عمومی منتشر شده در بازار سرمایه انتظارات سرمایهگذاران را برای خرید یک سهم شکل خواهد داد(مریکاس و همکاران، ۲۰۰۳).
چانگ (۲۰۰۴) در بررسی عوامل تأثیرگذار بر تصمیم سرمایهگذاران در بورس، به بررسی متغیرهای اقتصادی مهم مانند تغییرات نرخ بهره، تغییرات نرخ تورم، و آثار جایگزینهای سرمایهگذاری پرداخته است. همچنین او متغیرهای اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار، مانند تحولات داخلی و منطقهای و نوسانات سیاسی، و مؤلفه های روانی، مانند تأثیر انتشار اخبار و شایعات در سطح کلان را مورد بررسی قرار داد. در سطح مؤلفه های خرد نیز میزان تأثیرگذاری نسبتهای مالی و ریسک و بازده سهام را مورد بررسی قرار داد. براساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، محقق عوامل مؤثر بر تصمیمگیری سهامداران را در قالب دو متغیرکلان، شامل عوامل اقتصادی و اجتماعی و متغیرهای خرد، شامل عوامل مالی و مدیریتی طبقهبندی کرد.
ال- تامیمی (۲۰۰۶) در پژوهش خود که در بازار سرمایه امارات انجام داد، متغیرهای تأثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران را در پنج گروه از عوامل طبقهبندی نمود که عبارت بودند از:
اطلاعات مالی و حسابداری،
اطلاعات خنثی،
توصیههای جانبدارانه،
انطباق تصویر خود/شرکت
نیازهای شخصی سرمایهگذار.
یافته های این تحقیق نشان داد که متغیرهای مرتبط با نظریه حداکثر کردن مطلوبیت از قبیل: رشد سودآوری، سود نقدی پرداخت شده به سهامداران و سود هر سهم پیش بینی شده از مهمترین متغیرهای تاثیرگذار در قصد خرید یک سهم در بازار خواهد بود. دیگر یافته های این تحقیق بیانگر این است که اطلاعات عمومی بازار از قبیل روند شاخص، وضعیت معاملات در بازار و اطلاعات منتشرشده از سوی شرکت بر انتظارات سرمایهگذار تأثیر مستقیم خواهد داشت.
۲-۶- مدل مفهومی تحقیق
با مطالعه پیشینه پژوهش ۴ دسته عوامل موثر بر تصمیمگیری خرید سهام عادی شناسایی شدند که مطابق با شکل زیر میباشند. در حقیقت یک بعد جدید به ابعاد در نظر گرفته شده تحقیق اضافه میشود که بعد اقتصادی نام دارد.
شکل (۲-۷) عوامل موثر بر تصمیمگیری خرید سهام
(منبع: خادمیگراشی و قاضیزاده، ۱۳۸۶)
عوامل مالی: عواملی همچون ریسک سیستماتیک، سود تخصیصی به هر سهم، بازدهی، سود و زیان، نسبتهای مالی شرکت که ناشی از فعالیتهای مالی و اقتصادی شرکت بوده و از عوامل اثر گذار بر تصمیمات سرمایه گذاری می باشد (نخستین، ۱۳۸۵).
عوامل سیاسیشاخصهایی از قبیل تأثیر تحولات سیاسی داخل بر شاخص های بورس، تأثیر مناسبات سیاسی با سایر کشورها بر قیمت های سهام، تأثیرپذیری از اظهارنظر مقامات سیاسی خارجی و غیره که از محیط سیاسی داخلی و خارجی یک کشور نشات گرفته و میتواند بر قیمت سهام در دوره مشخص اثرگذار باشد و بر تصمیم گیری راجع به خرید سهام موثر باشد(سالتون[۸۲]، ۲۰۱۰).
عوامل روانی بازار: شاخصهایی از قبیل اخبار منتشر شده در روزنامه ها و جراید، برنامه های اعلام شده از سوی مدیران و مسئولین شرکت ها، شایعات و اخبار منتشر شده در سایت های اینترنت که با ایجاد حالت روانی در کوتاه مدت، بر تصمیمگیری سرمایه گذاران موثر واقع میگردد (نخستین، ۱۳۸۵).
عوامل اقتصادی: عوامل مالی و اقتصادی محیط خارج از شرکت همانند اطلاع از نرخ تورم و جریان آن و تاثیرپذیری بورس اوراق بهادار تهران از تحولات اقتصادی بین المللی (خادمیگراشی و قاضیزاده، ۱۳۸۶).
۲-۷- جمعبندی

دانلود منابع تحقیقاتی : نگارش پایان نامه با موضوع بررسی اثرات زیست محیطی ...

۲-۵ بافت خاک
منظور از بافت خاک بررسی ابعاد و ذرات تشکیل دهنده خاک می باشد خاکهای اطراف خاصه حوضه برخوار عموماً رسی شنی و رسی است مواد آلی در ذرات خاکها بسیار نادر و کمیاب است و در مقابل مقدار قابل توجهی از ۱۸ درصد تا ۴۹ درصد حاوی آهک می باشد. (بدیعی، ص ۱۱۶)
خاکهای منطقه سنگهای ریز ودرشت وشن وماسه وسیلت توام با مواد رسی را به جای گذاشته است. رسوبات جدید دارای ۳۰تا۴۰ درصد مواد اهکی ۵۰ تا ۶۰ درصدمواد رسی می باشد.(مختاری،۱۳۸۶،ص۶۳)
جدول(۲-۱) طبقه بندی اراضی ایران مرکزی به روش ماهلر

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شما و علامت واحد اراضی نام واحد اراضی شرح کلی مناطق گسترش در مرکز ایران تحت گروه های غالب خاک محدودیت های عمده برای کشت کاربری ملاحظات
۴٫۳ دشت های آبرفتی دامنه ای دشت های آبرفتی دامنه ای مسطح و هموار با شوری و قلیائیت زیاد و خیلی زیاد و سطح پف کرده. شیب ۰/۰۰۱ خاک های این واحد اراضی عمیق با بافت متوسط تا سنگین همراه با کریستالهای گچ و نمک شمال اصفهان + برخوار Typic Torriflurents شوری و قلیائیت زیاد محدودیت های زهکش در بعضی قسمتها نامناسب بودن فیزیک خاک سطحی به صورت محدود کشت آبی  

(رامشت و سیف، ۱۳۸۴ ،ص۳۰۲ )
۲-۶ هیدروژئولوژی
۲-۶-۱ عمق آب زیرزمینی
عمق آب زیرزمینی دردشت برخوار متفاوت بوده و از حاشیه دشت به طرف مرکز آن به عمق آب زیرزمینی افزوده می شود به طوریکه در مرکز دشت در عمق ۱۰۰ متری قرار دارد. سطح آب در پیزومتر کارخانه تاج درعمق ۵۴ متری و در پیزومتر امین آباد در عمق ۴۷ متری قرار دارد.( باقری، ۱۳۷۹، ص ۱۲۴)
۲-۶-۲ تراز آب زیرزمینی
با بهره گرفتن از اندازه گیری های ماهانه سطح پیزومتری در پیزومترهای منطقه، اقدام به تهیه نقشه تراز آب زیرزمینی شده است .که جریان آب های زیرزمینی تماماٌ به طرف مرکز دشت متمرکز بوده و طبق این نقشه هیچ گونه خروجی آب زیرزمینی از آبخوان نداریم. نقشه های موجود نشان می دهد که تغذیه آبخوان از تمام اطراف دشت صورت می پذیرد. گرچه حداکثر میزان بهره برداری با توجه به نقشه های منابع آب در شمال شرق اصفهان صورت می گیرد با این حال به دلیل اینکه میزان تغذیه شمال از شمال شرق به دلیل عدم ارتفاعات قابل توجه کم بوده، حداکثر افت در اطراف روستای قلعه هفتاد تایی مشاهده می شود.
نقشه تراز آب مربوط به سال ۷۸- ۷۷ نشان می دهد که حداکثر رقم خط تراز از ۱۵۵۵ متر بوده و در غرب دشت قرار دارد. حداقل رقم تراز آب، ۱۴۹۰ متر است که در مرکز دشت منحنی بسته ی را در اطراف قلعه سین نشان می‌دهد. بیشتربودن تراز آب در غرب منطقه به لحاظ بالاآمدگی سنگ کف بیشتر و به همین لحاظ هم شیب سطح آب نیز زیادتر است. البته این امرنیز ممکن است به دلیل تغییرات میزان نفوذپذیری در مقطع عمودی و نیز متمرکز شدن جریان آب در لنزهای شنی – ماسه ای باشد. برد برداشت ها و نیمرخ های ژئوالکتریک حاکی از آن است که شکل سنگ کف نامنظم می باشد و تغییرات افقی و قائم هدایت هیدرولیکی و عدم تعادل در توزیع آب های استخراجی از آب خوان جهت جریان را متناوباً تغییر می دهند.( باقری،۱۳۷۹، ص ۱۲۵)
۲-۷ هیدروشیمی آب های زیرزمینی
دشت برخوار از سه جهت عمده تغذیه میشود :
دره شمال غرب که همان آب خروجی از دشت مورچه خورت می باشد.
دره غربی که شامل آب خروجی از دشت نجف آباد است.
جنوب که شامل رودخانه زاینده رود و به طور کی منطقه لنجانات است. (گزارش مطالعات آب های زیرزمینی دشت برخوار اصفهان، ۱۳۶۱)
با توجه به تراز آب زیرزمینی جهت جریان وارد شده از سه جهت فوق به طرف مرکز دشت جریان یافته و سپس از سمت شرق به زیرحوزه کوهپایه سگزی وارد می شود.
آبهای زیرزمینی در مسیر و در محل استقرارخود مقادیری از مواد قابل انحلال سازنده های محیط را حل نموده که باعث تغییر کیفیت آنها می شود. با بررسی تغییرات و نوع املاح در مسیر جریان آب زیرزمینی تا اندازه زیادی می توان به تأثیر سازنده های زمین شناختی، سرعت و مسیر جریان آب ها، نواحی تبخیری (در صورت وجود)، تغذیه، تخلیله، تأثیر سنگ کف و بسیاری از عوامل هیدرولوژئولوژیک دیگر پی برد.
با توجه به لوگ زمین­ شناسی چاه های موجود در منطقه مشخص می­ شود که رس با تخلخل کل زیاد باعث افزایش سطح تماس بین آب زیرزمینی و رسوبات مذکور می­گردد و انحلال بیشتر املاح را سبب می شود و این امر­ یکی از دلایل میزان بالای املاح آب های زیرزمینی منطقه می­باشد. دلیل دیگر بالا بودن میزان املاح آب­های زیرزمینی منطقه آب های ورودی از آبخوان های نجف آباد و مورچه خورت است که مسیر طولانی را بین رسوبات طی کرده و پس از انحلال مواد در مسیر خود به دشت برخوار وارد می­گردند.( باقری، ۱۳۷۹،صص ۱۲۶-۱۲۵)
فصل سوم
آلودگی محیط زیست (آلودگی خاک)

دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع بررسی نقش ...

۳-۱- مقدمه

تحقیق، تلاشی است در جهت حقیقت یابی و فهم مجهولات. پایه هر علمی‌روش شناخت آن است. روش تحقیق مجموعه ای از قواعد، ابزار و راه‌های معتبر (قابل اطمینان) و نظام یافته برای بررسی واقعیت‌ها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است. با توجه به اهمیت این مسأله، در این فصل روش و نوع تحقیق مورد استفاده, متغیرهای تحقیق و روش سنجش آنها (متغیرهای مستقل و وابسته), جامعه آماری, فرضیات تحقیق, ابزار تحقیق, روش‌های جمع آوری اطلاعات, روش نمونه گیری و روش‌های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده‌ها معرفی شده اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با این اوصاف در این تحقیق سعی شد به بررسی نقش استفاده از رسانه بر احساس امنیت اجتماعی زنان در شهر تهران با توجه به پرسشنامه طراحی شده بپردازیم.

۳-۲- روش شناسی تحقیق‌:

در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و ‌می‌خواهد بداند پدیده، متغیر،شی، یا مطلب چگونه است به عبارت دیگر این تحقیق وضع موجود را بررسی ‌می‌کند و به توصیف منظم و نظامدار وضعیت فعلی آن ‌می‌پردازد و ویژگی‌ها و صفات آن را مطالعه ودر صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی ‌می‌کند.
اصولاً هر تحقیق یا کار پژوهشی به دنبال دستیابی و تحقق به اهداف معینی ‌می‌باشد.در این راستا اصل اولیه و گام اول برای رسیدن به هدف‌‌،روش دستیابی به ان هدف یااهداف ‌می‌باشد.بعد از مشخص شدن اهداف تحقیق نیز پژوهشگر باید اهداف را به مسائل عملی تبدیل کند‌‌،زیرا اساساً در نهایت هدف اصلی هر تحقیقی کشف،تبیین‌‌،تفسیر و گسترش دانش پیرامون پدیده‌های خاصی ‌می‌باشد.در این تحقیق نیز سعی شده است تا با بهره گرفتن از اصول و قواعد کلی تحقیق عل‌می‌،روش و روش ابزار اندازه گیری مناسبی برای مطالعه انتخاب شود. در اینجا ذکر این نکته الزا‌می‌است که انتخاب روش تحقیق مناسب ‌می‌تواند با بکارگیری حداقل امکانات و خدمات لازم راهی مناسب برای بررسی پرسش‌ها شناسایی کند و به نتیجه مورد نظر دست یابد. متعاقب انتخاب رو ش تحقیق و اجرای آن جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها،مدل آماری با توجه به سوالات تحقیق که برای آزمون پرسش به کار ‌می‌رود،تعیین ‌می‌شود.
برای انجام این پژوهش مراحلی به شرح زیر دنبال می‌شود که عبارتند از:
۱- مطالعه مقدماتی( بررسی سوابق مطالعاتی)
۲- مطالعه ادبیات تحقیق
۳-‌ چارچوب مفهوم تحقیق
۴- طرح سئوال تحقیق
۵- انتخاب روش تحقیق
۶- جمع‌ آوری اطلاعات و تحلیل آنها
۷- طراحی مدل پیشنهادی
۸- نتیجه‌گیری و پیشنهادات
روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق با توجه به موضوع و ماهیت تحقیق روش کتابخانه‌ای و میدانی است‌. ابزار گردآوری اطلاعات نیز در این تحقیق شامل پرسشنامه می‌باشد.

۳-۳- جامعه و نمونه آماری

یک جامعه آماری عبارت است،مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند، معمولاً در هر پژوهش مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت(صفت‌ها) وتغییر واحدهای آن به مطالعه بپردازد.
با توجه به این مطلب که در این پژوهش درصدد شناسائی تاثیر استفاده از رسانه بر احساس امنیت اجتماعی زنان در منطقه ۱ شهر تهران ‌می‌باشیم لذا جامعه ی آماری‌‌، شهروندان ساکن در منطقه ۱ شهر تهران که تعدادآنها حدودا ۵۰۰۰ نفر ‌می‌باشند.

۳-۴- تعیین ا ندازه نمونه‌:

از آنجایی که به منظور برآورد حجم نمونه و نمونه‌گیری، روش‌های متفاوتی وجود دارد و اندازه نمونه از حساسیت بالایی برخوردار می‌باشد، لذا ضروری است تا از نهایت دقت استفاده به عمل آمده و مناسب‌ترین روش نمونه‌گیری مدنظر قرار گیرد. در تحقیق حاضر نیز با توجه به جدول مورگان بایستی نمونه آماری ۳۸۴ نفر باشد لذا تعداد۴۰۰ پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع گردیده که تعداد۳۷۴پرسشنامه قابل بررسی ‌می‌باشد.

۳-۵- اعتبار یا پایایی(reliability):

منظور از اعتبارآزمون‌‌، دقت اندازه گیری و اثبات و پایایی آن است منظور از دقت اندازه گیری این است که نمره کسب شده هرمتغیر تا چه حدی می‌تواند بیانگرنمره واقعی آن باشد
داده‌های جمع آوری شده را محک ‌می‌زنیم تا مشخص گردد اطلاعات استخراج شده از پر سشنامه تا چه میزان با واقعیت‌های اجتماعی تطبیق دارندبرای این منظور ضریب آلفای کرونباخ محاسبه ‌می‌نمایم‌.
جدول ۳-۱ (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ)

آزمون کرونباخ تعداد آزمود نی ضریب کرونباخ ۹۰/۰
تعداد متغیر‌ها ی شر کت کننده در آزمون اعتبار(cases valid) ۱۲
تعداد متغیر‌ها ی شر کت داده نشد ه در آزمون اعتبار(Excluded) ۰ تعداد گویه ۴۶
  ۱۲