وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود فایل های پایان نامه در مورد نقش تبلیغات بازرگانی در ...

شایان ذکر است که بر اساس آمار به دست آمده از سرشماری سال ۹۰ جمعیت بالای ۱۸ سال کرمانشاه حدود ۶۳۴۰۰۰ نفر برآورد شده است (سایت،www.amar.org.ir، (۱۳۹۲/۰۴/۰۱) .
۳-۷- روش نمونه گیری
نمونه گیری یعنی انتخاب تعدادی از افراد، حوادث و اشیا از یک جامعه تعریف شده به عنوان نماینده ان جامعه. مساله ای که بیشتر محققان در برنامه ریزی هر تحقیق با آن مواجه هستند، اندازه یا حجم لازم برای نمونه است. قانون کلی در این مورد، بزرگترین اندازه ممکن را تصویب می کند. هدف از مطالعه نمونه کسب اطلاعات درباره جامعه ای است که نمونه از آن انتخاب شده است. بنابراین هر چه نمونه یا حجم بزرگتری انتخاب می شود. شاخص های اماری محاسبه شده برآورد دقیق تری از پارامتر های جامعه به دست خواهد آمد (دلاور،۱۳۸۹ :۱۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روش نمونه‌گیری تلفیقی و ترکیبی بوده بدین صورت که با بهره گرفتن از تکنیک چند مرحله‌ای و سهمیه‌ای، جمعیت یا حجم نمونه انتخاب شده است. شهر کرمانشاه دارای ۸۴ محله است که بر اساس ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی به ۷ گروه تقسیم شده ( که این کارقبلا توسط شهرداری کرمانشاه انجام شده است) سپس در هر گروه به روش تصادفی یک محله انتخاب شده در مرحله بعد از هر محله یک خیابان اصلی و سپس دو خیابان فرعی از آن انتخاب و به‌صورت متناسب از دو طرف خیابان و با حفظ فاصله گام منازل انتخاب شده و با فرد بالای ۱۸ سال مصاحبه شد
با توجه به اینکه حجم نمونه ۳۸۴ نفر برای جامعه با جمعیت بالا معرف است در پژوهش حاضر به صورت متناسب ۴۰۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شد.
۳-۸- روش گردآوری اطلاعات
در فصل اول و دوم پژوهش و همچنین قسمت­ هایی از فصل سوم با بهره گرفتن از روش اسنادی که شامل استفاده از کتاب، مجله، ماهنامه­ها، پایان نامه­ های مرتبط با موضوع پژوهش، طرح­های پژوهشی و سایر اسناد و مدارک مرتبط با موضوع می­باشد، اطلاعات و مطالب مورد نیاز جمع­آوری گردیده است. در فصل سوم و چهارم و در قسمت پیمایشی تحقیق از طریق پرسشنامه اقدام به جمع­آوری اطلاعات گردید. و برای اینکه اطلاعات اخذ شده از افراد مورد مطالعه از اعتبار کافی برخوردار باشد و همچنین در تجزیه و تحلیل داده ­ها دچار مشکل نشویم، سوالات پرسشنامه در قالب سوالات بسته طراحی گردیده است. در واقع از آنجا که پرسشنامه ساده ترین راه تهیه ماتریس داده های ساختمند است ( که درباره آنها صحبت شد )، رایج ترین تکنیک مورد استفاده در تحقیق پیمایشی است (دواس،۱۴:۱۳۸۹). سوال در درون پرسشنامه معنای واقعی خود را می‌یابد. بنابراین پرسشنامه و شیوه تنظیم آن نقش مهمی در کار تحقیق دارد (ساروخانی، ۱۳۸۶: ۲۳) پرسشنامه ابزاری ساختمند برای گردآوری اطلاعات است که در آن از هر پاسخگویی مجموعه سوالات یکسانی پرسیده می شود و پر کاربرد ترین ابزار در تحقیقات اجتماعی می‌باشد (دواس، ۱۳۸۹: ۸۷).
در این تحقیق نیز از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است
۳-۹- سطح تجزیه و تحلیل داده ها
طرح تحقیق چهارچوبی است برای تفسیر نتایج داده‌ها، چارچوبی که به ما کمک می کند کاری بیش از گزارش ساده انجام دهیم (دواس،۱۳۸۹: ۵۱۷). در این پژوهش، پس از گردآوری پرسشنامه‌ها و کنترل و بازبینی پاسخ ها، اطلاعات از پرسشنامه استخراج و بر مبنای کدهای از پیش تعیین شده در برگه های کدگذاری درج شده وآنگاه کلیه داده ها در محیط spss وارد می‌کنیم تا محاسبات آماری لازم انجام گیرد.
۳-۱۰- تکنیک‌های آماری مورد استفاده در توصیف و تحلیل اطلاعات
در اینجا از دو نوع تکنیک آماری استفاده می شود :
۱) تکنیک‌های آماری توصیفی ساده: تکنیکی ساده و یک متغییری است و شامل محاسبات درصدی، جداول توزیع فراوانی و نمودارها، درصد فراوانی، درصد تجمعی، مد، میانه، میانگین، انحراف معیار و توصیف آنها.
۲) تکنیک های آماری تحلیلی: تکنیک‌های پیچیده و دو یا چند متغییری هستند، (نقیب السادات ۱۳۹۱: ۷۷). از آزمونهای آماری متناسب با نوع متغییرها مثلاً برای سطح سنجش فاصله ای - فاصله ای از ضریب همبستگی پیرسون و اگر ترتیبی - ترتیبی باشد می شود از گاما و اسمی - اسمی از لاندا استفاده می شود و همچنین سایر آزمونها متناسب با اهداف و متغییرهای در فرضیه ها، از جداول رابطه ای برای تحلیل و توصیف استفاده می شود (دواس،۱۳۸۹: ۱۹۴-۱۹۵) به عبارت دیگر آزمون های آماری برای بررسی روابط میان متغییر ها به کار می روند. هدف از استفاده از این آزمونها، استنباط است تا بتوان مشخصات نمونه را به جامعه آماری تعمیم داد ( غیاثوند، ۱۳۸۷:۱۲۴). استفاده مناسب از آزمون های آماری مختلف برای تحلیل داده ها متضمن شناسایی دقیق سطوح سنجش متغییر ها ( اسمی، ترتیبی، فاصله ای و نسبی ) و نیز سطوح تاثیر گذاری (مستقل یا وابسته ) آنهاست (غیاثوند، ۱۳۸۷ :۱۲۴).
یعنی از طریق این روش می توان هم به سوالات از نوع چگونگی و هم به سوالات از نوع چرایی پاسخ تجربی اقامه کرد. بنا بر این پژوهشگر در مرحله تحلیل داده ها با بهره گرفتن از روش های آماری به توصیف، تبیین و بررسی روابط بین متغییر ها می پردازد ( ساعی، ۱۳۸۱:۴۳).
در این پژوهش تمامی متغییرها در بالاترین سطح ممکن (فاصله ای ) اندازه گیری شده است که متناسب با آن از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. و سایر متغییرهای زمینه ای متناسب با سطوح سنجش از آن آزمون به عمل آمده است.
۳-۱۱- واحد تحلیل[۱۵۷] یا مشاهده
واحد تحلیل واحدی است که اطلاعات از آن گرداوری می شوند. واحدی که خصوصیات ان را توصیف ی کنیم. غالبا در تخقیق پیمایشی واحد تحلیل فرد است (دواس،۱۳۸۹ : ۴۱). در بیشتر تحقیقات پیمایشی واحد تحلیل با واحد مشاهده یکی است. «واحد مشاهده یا واحد جمع‌ آوری اطلاعات[۱۵۸] عبارت است از عنصر یا مجموعه‌ای از عنصرها که درباره آن اطلاعات جمع‌ آوری می‌شود» (ببی؛ ۱۳۸۸: ۴۱۹). در این بررسی، با توجّه به این که اطلّاعات مورد نیاز از فرد جمع‌ آوری می‌شود، واحد مشاهده، یا واحد نمونه‌ای[۱۵۹] تک تک افراد نمونه‌ای هستند که بر حسب روش نمونه‌گیری انتخاب می‌شوند. واحد تحلیل در این پژوهش فرد می باشد و شامل هر فرد پاسخگویی است که ویژگی های مطرح شده در جامعه آماری را داشته باشد.
۳-۱۲- سنجش روایی و پایایی ابزار اندازه گیری
۳-۱۲-۱- اعتبار (روایی)[۱۶۰]
اعتبار عبارت است از میزان انطباق پذیری تعریف مفهومی متغییر و تعریف عملیاتی آن (قاضی طباطبایی، ۱۳۸۱: ۱۳). به عبارت دیگر در بحث اعتبار، سوال اساسی این است که آیا مصرف‌ها همان مفهومی را می سنجد که مورد نظر است (اسماعیلی، ۱۳۷۹: ۷۰). به چند شیوه می­توان از اعتبار یک ابزار اطمینان حاصل نمود. شیوه اول اعتبار محتوا[۱۶۱] است و به این معنا است که ابزار اندازه ­گیری کلیه خصوصیات مفهومی مورد نظر پژوهشگر را در بر دارد. اعتبار محتوا خود دو گونه است: اعتبار صوری[۱۶۲] که به ارزیابی ذهنی پژوهشگر از اعتبار ابزار اندازه ­گیری بستگی دارد و اعتبار نمونه ­ای[۱۶۳] که به این امر راجع است که آیا ابزار اندازه ­گیری همه ابعاد و خصوصیات پدیده یا مفهوم مورد نظر را پوشش می­دهد یانه؟ شیوه دوم، اعتبار تجربی یا وابسته به معیار[۱۶۴] است. این نوع اعتبار را می­توان از طریق مقایسه­هایی با اندازه ­گیری­های انجام شده توسط وسایل دیگر بررسی نمود. شیوه سوم اعتبار تئوریک یا سازه­ای[۱۶۵] است که رابطه ابزار سنجش با چارچوب نظری را بررسی می­ کند تا تعیین کند که آیا ابزار با مفاهیم و فرضهای نظری به­کار گرفته­شده رابطه دارد؟ (نچمیاس و نچمیاس،۱۳۸۱: ۴۰ -۲۳۵ ). درپژوهش حاضر، برای بررسی اعتبار شاخص ­ها و سوالات از شیوه ­های اعتبار محتوا و سازه­ای استفاده شده است. یعنی ضمن توجه به ارتباط و انطباق پرسش­ها و گویه ­ها با مباحث و دیدگاه های مطرح شده در مبانی و چارچوب نظری (اعتبار سازه­ای)، با مراجعه به داوران (اساتید راهنما و مشاور و پژوهشگرانی که سابقه تحقیق در این عرصه را داشتند) به رفع کاستی های پرسش نامه پرداخته شد (اعتبار صوری). در عین حال در آزمون مقدماتی [۱۶۶] عمده سوال­ها به صورت نیمه­ باز مطرح شد و از پاسخگویان خواسته شد که در صورتی که به غیر از موارد مطرح شده، مورد یا موارد دیگری مدنظر دارند، آن را قید نمایند (اعتبار نمونه­­ای).
۳-۱۲-۲- پایایی[۱۶۷]
به کار بردن هر نوع مقیاسی بدون آزمودن مورد قبلی آن، به یک پژوهش ضعیف می‌ انجامد (سید امامی،۱۳۸۹: ۱۰۴) از سوی دیگر همیشه ابزار اندازه ­گیری به صورت کامل معتبر وجود ندارد. به همین خاطر مسئله پایایی اهمیت بسیار می­یابد. پایایی پرسشنامه در پژوهش‌های اجتماعی یکی از مهمترین موضوعات روش شناختی است چرا که بدون آن نمی توان به نتایج مطالعات تجربی اعتماد کافی داشت. پایایی به این امر اشاره می کند که ابزار اندازه‌گیری در شرایط یکسان تا چه حد نتایج یکسانی به دست می دهد (سرمد و همکاران۱۳۸۸). چهار روش برای براورد پایایی وسیله اندازه‌گیری وجود دارد که عبارتند از: ۱- روش آزمون-آزمون مجدد ۲- تکنیک هم ارزی ۳- فن تقسیم به دو نیمه‌ای ۴- روش الفای کرونباخ استفاده شده است(سید امامی،۱۳۸۹: ۱۰۷-۱۰۹).
پایایی به خطاهای گوناگونی اشاره دارد که ممکن است در ابزار اندازه ­گیری وجود داشته باشند، یعنی خطاهایی که از مشاهده­ای به مشاهده دیگر، برای یک واحد تحلیل و دو یا چند اندازه ­گیری با یک وسیله سنجش بوجود می­آیند و تفاوت­هایی را در نتایج به وجود می ­آورد. پس، پایایی یک امر کمی و ناظر به دقت اندازه ­گیری است. برای بررسی پایایی نیز شیوه ­های متعددی وجود دارد از جمله: آزمون - آزمون مجدد، شکلهای موازی و دونیم­سازی. اما جدید­ ترین و رایج­ترین شیوه، استفاده از آلفای کرونباخ است که بر قاعده سازگاری درونی گویه ­ها مبتنی است. یعنی هریک از گویه ­ها با مجموع گویه ­های دیگر در رابطه گذاشته می­ شود و از روی میزان هماهنگی و همبستگی آن با سایر گویه ­ها، پایداری و مناسب بودن آن مشخص می­گردد. آلفای کرونباخ فقط در مواردی کاربرد دارد که سطح سنجش متغیر مورد نظر ترتیبی است و ابزار آن نیز طیف­ها یا مقیاس­ها هستند. ضریب آلفای کرونباخ بین ۰ تا ۱ در نوسان است و هنگامی که مقدار آن بالاتر از ۷/۰ باشد، شاخص مورد­نظر از پایایی برخوردار است (نچمیاس و نچمیاس، ۱۳۸۱ :۴۶ – ۲۴۲).
ابزار سنجش باید از اعتبار و پایایی لازم برخوردار باشد تا محقق بتواند داده‌های متناسب با تحقیق را گردآوری نمایند. و از طریق این داده ها و تجزیه و تحلیل آن‌ها فرضیه‌های تحقیق را بیازماید و به سوال تحقیق پاسخ دهد (حافظ نیا، ۱۳۸۴: ۲۳).
میزان آلفای کرونباخ محاسبه برا تمامی مقیاس­های بالا بیش از ۰٫۷ است که بیانگر سازگاری درونی مناسب بین گویه­هاست.
جدول شماره ۳-۱٫ میزان آلفای کرونباخ برای مقیاس­های اصلی تحقیق

شاخص تعداد گویه تعداد افراد نمونه آلفای کرونباخ
تصور از بدن ۸ ۳۰ ۹۳/۰
تبلیغات رسانه ای ۱۴ ۳۰ ۷۶/۰

تحقیقات انجام شده در مورد رابطه بین شایستگی های ...

۵-۵) پیشنهادات تحقیق ۷۷
۵-۶) محدودیتهای تحقیق ۷۹
۵-۷) پیشنهادات برای تحقیقات آینده ۷۹

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

منابع ۸۰
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۲-۱) ابعاد تفصیلی شایستگی مدیران ۴۲
جدول ۳-۱) متغیرها، ابعاد و تعداد سوالات پرسشنامه ۴۹
جدول ۳-۲) جدول پایایی سوالات مربوط به متغیر های تحقیق ۵۱
جدول ۴-۱) جدول فراوانی جنسیت ۵۵
جدول ۴-۲ )جدول فراوانی میزان تحصیلات ۵۶
جدول۴-۳) جدول فراوانی سن ۵۷
جدول۴-۴) جدول فراوانی سابقه ۵۸
جدول ۴-۵) جدول توصیفی اشتیاق شغلی ۵۹
جدول ۴-۶) جدول توصیفی شایستگی رهبر ۶۰
جدول ۴-۷) جدول توصیفی درستی رهبر ۶۱
جدول ۴-۸) جدول توصیفی تفکر استراتژیک رهبر ۶۲
جدول ۴-۹) جدول توصیفی توسعه سازمان توسط رهبر ۶۳
جدول ۴-۱۰) جدول توصیفی همکاری رهبر ۶۴
جدول ۴-۱۱) جدول توصیفی خودآگاهی رهبر ۶۵
جدول ۴-۱۲) آزمون کولموگروف-اسمیرنوف ۶۶
جدول ۴-۱۳) جدول همبستگی بعد درستی شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی ۶۷
جدول ۴-۱۴) جدول همبستگی بعد تفکر استراتژیک شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی ۶۸
جدول ۴-۱۵) جدول همبستگی بعد توسعه سازمان و استعداد شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی ۶۹
جدول ۴-۱۶) جدول همبستگی بعد همکاری شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی ۷۰
جدول ۴-۱۷) جدول همبستگی بعد خودآگاهی شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی ۷۱
جدول ۴-۱۸) جدول رگرسیون گام به گام ابعاد شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی ۷۲
فهرست نمودار
عنوان صفحه
نمودار ۴-۱) نمودار ستونی جنسیت ۵۵
نمودار ۴-۲) نمودار ستونی میزان تحصیلات ۵۶
نمودار ۴-۳) نمودار ستونی سن ۵۷
نمودار ۴-۴) نمودار ستونی سابقه ۵۸
نمودار ۴-۵) نمودار هیستوگرام اشتیاق شغلی ۵۹
نمودار ۴-۶) نمودار هیستوگرام شایستگی رهبر ۶۰
نمودار ۴-۷) نمودار هیستوگرام درستی رهبر ۶۱
نمودار ۴-۸) نمودار هیستوگرام تفکر استراتژیک رهبر ۶۲
نمودار ۴-۹) نمودار هیستوگرام توسعه سازمان توسط رهبر ۶۳
نمودار ۴-۱۰) نمودار هیستوگرام همکاری رهبر ۶۴
نمودار ۴-۱۱) نمودار هیستوگرام خودآگاهی رهبر ۶۵
فهرست شکل‌‌ها
عنوان صفحه
شکل۱-۱) مدل مفهومی تحقیق ۸
شکل ۱-۲ ) مدل محر کهای شغلی ۲۰
شکل ۲-۲) سلسله مراتب اشتیاق ۲۲
چکیده
اشتیاق شغلی یک مفهوم نسبتاً جدید و گسترده در زمینۀ روانشناسی و مدیریت منبع انسانی است. توجه به اشتیاق شغلی در دل تحقیقات مربوط به فرسودگی شغلی ایجاد شد. در طی مطالعاتی که در مورد فرسودگی شغلی انجام گرفت، این سؤال منطقی مطرح شد که از سوی دیگر این پیوستار چه میدانیم و آیا می‌توان کارکنانی را یافت که با قدرت زیاد کار کنند و عمیقاً با کارشان درگیر و در آن غرق باشند؟ و اگر این چنین است چه چیزی آ نها را به این سمت می‌راند. محققان با داشتن سؤالاتی از این دست در آخر قرن بیستم شروع به بررسی منظم‌تر قطب مقابل فرسودگی نمودند و این مقارن شد با ظهور آن چیزی که جنبش روانشناسی مثبت‌نگر نامیده شد و همچنین مقارن شد با افزایش تعداد سازمان‌هایی که بر خصوصیات روانی مثبت کارکنان تأکید می‌کردند. سازمان‌های امروزی خواهان آن هستند که کارمندانشان با انگیزه، خلاق، مسئول و درگیر باکارشان باشند و از آنان انتظار دارند که فراتر از انجام وظایف شغلی حرکت کنند. اشتیاق شغلی نه تنها یک نقش حیاتی برای فهم رفتارهای سازمانی مثبت بازی میکند، بلکه همچنین برای هدایت مدیریت منابع انسانی و سیاستهای بهداشت حرف‌های در سازمان‌ها نیز نقش مهمی دارد. از طرفی رهبری در سازمان ارزش و اهمیت قابل توجهی دارد که به نظر، پیچیده و گسترده می آیدشایستگی رهبری[۱] مجموعه ای از شایستگی‌هایی است که توجه زیادی از محققان را به خود جلب کرده استکارکنانی که احساس کنند رهبرانشان مشتاق و متعهد هستند، به احتمال بیشتری این ویژگی‌ها رادر ارتباط با خودشان پیاده می سازند. با توجه به مطالب بالا سوال اصلی تحقیق به شکل زیر تنظیم گردید: لذا سوال اصلی تحقیق آن است که آیا بین شایستگی رهبری و اشتیاق کارمند رابطه وجود دارد؟ و بر این اساس پنج فرضیه تدوین گشت. جامعه آماری تحقیق کارکنان شعب بانک کشاورزی استان گیلان و شدند روشنمونه‌گیری در این پژوهش از نوع نمونه‌گیری تصادفی ساده می‌باشد. روش گردآوری داده ها، میدانی، ابزار گردآوری پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل نیز آزمون همبستگی و رگرسیون است و همه فرضیه‌ها تایید شدند.
واژگان کلیدی: اشتیاق شغلی، شایستگی رهبر، منابع انسانی، بانک کشاورزی
۱-۱) مقدمه
در طی سالهای اخیر، مطالعه و تحقیق در زمینه روانشناسی مثبت یک رویکرد بدیع را برای بسیاری از روانشناسان اجتماعی پدید آورده است. این رویکرد بر مطالعه علمی تجربیات مثبت، شادی و بهزیستی روانشناختی و منابع انسانی مثبت به جای تاکید بر نشانه های اندوه و مفاهیم منفی، تمرکز دارد. (Seligman, 2003) اشتیاق شغلی یک مفهوم نسبتا جدید و گسترده در زمینه روانشناسی و مدیریت منابع انسانی است. توجه به اشتیاق شغلی در دل تحقیقات مربوط به فرسودگی شغلی ایجاد شد. در طی مطالعاتی که در مورد فرسودگی شغلی انجام گرفت، این سوال منطقی مطرح شد که از سوی دیگر این پیوستار چه می دانیم و آیا می توان کارکنانی را یافت که با قدرت زیاد کار کنند و عمیقا با کارشان درگیر و در آن غرق باشند؟ و اگر این چنین است چه چیزی آنها را به این سمت می راند. محققان با داشتن سوالاتی از این دست در آخر قرن بیستم شروع به بررسی منظم تر قطب مقابل فرسودگی نمودند و این مقارن شد با ظهور آن چیزی که جنبش روانشناسی مثبت نگر نامیده شد و همچنین مقارن شد با افزایش تعداد سازمان‌هایی که بر خصوصیات روانی مثبت کارکنان تاکید می کردند. سازمان‌های امروزی خواهان آن هستند که کارمندانشان با انگیزه، خلاق، مسئول و درگیر با کارشان باشند و از آنان انتظار دارند که فراتر از انجام وظایف شغلی حرکت کنند(پور عباس، ۱۳۸۷). در این فصل ، پس از بیان مساله و شرح اهمیت وضرورت تحقیق ، به بیان اهداف ،فرضیات وچارچوب نظری تحقیق ودر نهایت تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها پرداخته می‌شود.
۱-۲) بیان مسئله
کارکنان هر سازمان با ارزش ترین دارایی آن سازمان محسوب می شوند، از این رو سازمان‌ها با چالش بکارگیری و حفظ نیروی کار متخصص و کارآمد مواجه هستند. به کارگیری و حفظ کارکنان در سازمان نیازمند ابزاری هستند که بتوان از میان متقاضیان مشاغل، بهترین ها را برای کار برگزید و از جانب دیگر شرایطی را فراهم آورد تا کارکنان از موقعیت‌های کاری شان احساس رضایت مندی داشته باشند(سید عسگری و همکاران،۱۳۹۰،ص۳۶). بنابراین، در دنیای کنونی نیروی انسانی مهم ترین عامل رشد و ماندگاری و مهمترین مزیت رقابتی سازمان‌ها به شمار می رود؛ اما چه نیروی انسانی ای؟ نیروی انسانی تحلیل رفته، فرسوده و ناراضی یا نیروی انسانی شاداب، پر انگیزه و درگیر در کار؟سازمان های امروزی در جستجوی بهترین‌ها و پیروزی در نبرد استعدادها از هیچ کوششی فروگذار ننموده؛ همواره می‌کوشند تا بهترین، مستعدترین و دانشورترین افراد را جذب خود نموده، از آنان در راستای تحقق اهداف خود بهره جویند(قادری و دیگران، ۱۳۹۱ ،ص۵۰). قراردادهای روان شناختی، توافقی آشکار بین فرد و سازمان است. این معامله مشخص می‌کند که هر یک از طرفین، انتظار دارند چه چیزی بدهند و به دست آورند. افراد انتظار دارند حقوق، مقام، حس احترام، فرصت‌های پیشرفت و کار چالش بر انگیز داشته باشند تا نیازهایشان برآورده شود و هرگاه انتظارات کارکنان در سازمان برآورده نشود، کارکنان نیز ممکن است به تعهدات خود عمل ننمایند، رفتارهایی برخلاف منافع سازمان انجام دهند یا به دنبال شغل دیگری بروند (نیسی و دیگران،۱۳۹۰،ص۴۰).
دو سازه مهم روان شناختی که نقش برجسته ای در افزایش اثربخشی فرد و سازمان دارند، انگیزش شغلی و اشتیاق شغلی است. اشتیاق شغلی مفهومی است که با پیامدهای مثبتی همچون عملکرد شغلی، تقویت رفتارهای مدنی سازمانی و خشنودی شغلی رابطه مثبت و با قصد ترک شغل رابطه منفی بالایی دارد(نعامی و پیریایی،۱۳۹۰،ص.۲۴). اشتیاق کارمند درجه ای از به کارگیری منابع عاطفی،شناختی و فیزیکی برای انجام نقش‌های کاری است(Xu & Thomas,2011,P.399). اگرچه بسیاری از سازمان‌ها تلاش می‌کنند تا برنامه‌هایی را اجرا کنند که کارکنانشان را مولد و متعهد حفظ کنند اما در همه زمانها اشتیاق کارمند[۲] پایین است. طبق بررسی‌های به عمل آمده انجمن مدیریت منابع انسانی آمریکا، ۹۹ درصد رهبران منابع انسانی انتظار دارند که اشتیاق کارمند به عنوان چالشی استراتژیک ادامه خواهدداشت(Cross et al,2012,P.202). مطالعات رابطه مثبتی بین اشتیاق کارمند و بازده های عملکردی سازمان پیدا کردند که عبارتند از: حفظ کارمند، بهره وری، سودآوری، وفاداری مشتری (Markos & Sandhya Sridevi,2010,P.92 ). زیرا کارکنانی که مشتاق هستند ارزش تجربه مثبت مشتریان را درک کرده و تعهدات بیشتری برای تحویل خدمات و کالاهای با کیفیت نشان می دهند( Roy,2010 ,P.182& Siddhanta).
اشتیاق کارمند برای سازمانهای معاصر که با چالش‌های زیادی موجه هستند، حیاتی میباشد. سازمان‌ها می‌توانند از طریق اشتیاق شغلی مزیت رقابتی به دست آورند(Gruman & Saks, 2011, P.125). اشتیاق کارکنان سازمان‌ها را جهت نوآوربودن و رقابت کردن توانمند میسازد (Welch,2012,P.247). کارکنانی که در کارشان اشتیاق دارند ارتباط لذت بخش، موثر و فعالی با کارشان برقرار می کنندXu & Thomas, 2011, P.400). یک کارمند مشتاق کسی است که خود را درگیر کارش کرده و به آن علاقه مند است. کارکنان مشتاق به کارشان تعصب دارند، نوآوری را فراهم ساخته واحساس می کنند که سهمی در حرکت سازمان شان به جلودارند(Kennedy & Daim, 2010, P.470).کارکنان دارای اشتیاق شغلی متمایل به سخت کار کردن با حالت ذهنی مثبت هستند که به وسیله آن قادرند درمحیط کار،کارهای زیادی را به انجام برسانند(پیرحیاتی ودیگران،۱۳۹۱،ص ۹۸).
با توجه به اهمیت اشتیاق کارمند و نقش برجسته آن در بهره وری فردی و سازمانی، لزوم بررسی دقیق و موشکافانه این متغیر و شناسایی پیشایندها و عوامل ایجاد کننده آن در جهت تحقق اهداف سازمانی بیش از پیش احساس می‌شود.یکی از متغیرهای پیش بین اشتیاق کارمند، شایستگی‌های رهبران می باشد(Stroud,2009 ,PP.10-11).
معمولا موفقیت یا شکست یک سازمان را به رهبران آن نسبت می دهند.از این رو، مسئله رهبری در سازمان ارزش و اهمیت قابل توجهی دارد که به نظر، پیچیده و گسترده می آید (فانی و دیگران، ۱۳۸۹،ص۱۰۰). یکی از اساسی ترین وظایف مدیریت، هدایت و سرپرستی نیروی انسانی سازمان است. رهبری توانایی ترغیب دیگران به کوشش مشتاقانه جهت برآورده ساختن هدف‌های معین است (نوربخش و توکلی،۱۳۸۹،ص ص۵۶-۵۵). رهبران، فرهنگ سازی می کنند و نقش اساسی آنان اثرگذاری بر دیگران است؛ به گونه‌ای که هدف های از پیش تعیین شده را مشتاقانه دنبال کنند (خلیفه سلطانی و دیگران، ۱۳۸۹، ص۱۵۲). سازمانی را نمی‌توان یافت که رشدی مستمر و موفقیتی پایدار را تجربه کرده باشد مگر آن که توسط مدیر یا تیمی از مدیران و رهبران شایسته و کارآمد اداره و هدایت شده باشد (نیرومند و دیگران،۱۳۹۱، ص۱۴۶). رهبری و روابط شان نقشی کاملاً کلیدی در موفقیت سازمانی دارد. تحقیقات اخیر در ارتباط بین رضایت کارمند و عملکرد شغلی پیشنهاد می‌دهد که بیشترین سهم عمده در اشتیاق کارمند، توانمند سازی و رضایت آنان بر اساس رابطه‌ای می باشد که با رهبران خود دارند (Arpankumar,2012,P.201).

راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره خیانت جنگی در ...

در مرحله‌ی دوم به کتاب‌های روایی نیز مراجعه شده است از جمله نهج‌البلاغه، نهج‌الفصاحه و کتاب‌های حدیثی دیگر.
در مرحله‌ی سوم به کتب مختلف تربیتی، روان‌شناسی و .. مراجعه شده است از جمله کتاب تربیت و بازسازی کودکان از آقای دکتر علی قائمی امیری که در این کتاب اشاره‌ای مختصر به بعضی از عوامل مؤثر در تربیت کودک شده است. در اینجا با بهره گرفتن از مطالب کتب دیگر بحث تربیت از دیدگاه اسلام را کامل‌تر کرده و به بحث در مورد آن پرداختیم. کتاب تربیت فرزند بانشاط و سالم از آقای محسن غرویان نیز پیرامون تربیت مذهبی در فصلی اشاره‌ای مختصر شده است.
سؤالات
۱- تربیت از دیدگاه اسلام به چه معناست؟
۲- تربیت دینی از منظر آیات و روایات چگونه است؟
۳- آیا خانواده در تربیت دینی کودک مؤثر است؟ چگونه؟
۴- وظایف والدین در تربیت کودک چیست؟
۵- نقش معلم و مسئولان مدارس در تربیت کودک چگونه است؟
۶- آیا وسایل ارتباط جمعی در تربیت دینی کودک مؤثر است؟
۷- آیا دوستان و معاشران کودک در تربیت دینی او مؤثر هستند؟
فرضیه
تربیت مذهبی در رشد و تعالی انسان مؤثر است و عامل مهمی در سرنوشت فرد به حساب می‌آید.
روش تحقیق
این تحقیق به اعتبار موضوع تجربی و دینی و به اعتبار ماهیت و روش توصیفی، کتابخانه‌ای است و چون به قصد رسیدن به وضعیت بهتر انجام شده توسعه‌ای و موردی است.
ساختار و محدوده تحقیق
این تحقیق با عنوان عوامل مؤثر در تربیت کودک از دیدگاه اسلام تهیه شده است، که شامل کلیات و سه فصل متعدد است.
فصل اول با عنوان مفهوم‌شناسی تربیت می‌باشد که در آن به معنی و مفهوم تربیت مذهبی، ضرورت تربیت اشاره شده است.
فصل دوم با عنوان نقش خانواده در تربیت مذهبی کودک که در مورد اهمیت تعلیم و تربیت مذهبی، اهداف کلی تربیت مذهبی، مباحثی گردآوری شده است.
فصل سوم با عنوان نقش اجتماع در تربیت مذهبی کودک مباحثی گردآوری شده است.
و در انتها با نتیجه‌گیری از کل تحقیق و بیان راه‌کارهای مناسب و مقاله تحقیق و ذکر منابع این مجموعه تدوین گردیده است.
کلید واژه
تربیت: عبارت است از ایجاد تغییرات مطلوب بر انسان و به عبارت دیگر و بهتر ایجاد تحولات ثمربخش در محیط زندگی انسان به منظور ساختن و شکفتن استعدادهای ادمی و یا تربیت عبارت است از پروراندن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب و انتقال طرز تفکر و احساس و عمل یک جامعه به آیندگان.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تربیت دینی: عبارت است از مجموعه اعمال عمدی و هدف‌دار، به منظور آموزش گذاره‌های معتبر یک دین به افراد دیگر، به نحوی که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزه‌‌ها متعهد و پایبند گردند.
محدودیت و مشکلات
۱- محدود بودن کتاب‌خانه‌های محل زندگی.
۲- عدم همکاری مسئولین برخی از کتاب‌خانه‌ها.
۳- محدود بودن کتاب‌های تربیتی و منابع مرجع در برخی کتاب‌خانه‌ها.
۴- ثقیل بودن هزینه‌های پرداختی جهت ثبت نام در کتاب‌خانه‌ها.
۵- در دسترس نبودن کتاب‌خانه‌های مرکزی و معتبر.
فصل اول:
مفهوم‌شناسی تربیت
معنی و مفهوم تربیت مذهبی
تربیت از دیدگاه علمای اسلام
دانشمندان فرزانه و علمای اسلام تربیت را این گونه معنا نموده‌اند:
تربیت تلاشی است در جهت به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای بالقوه انسان. یا این‌که:
تربیت؛ کشف، پرورش و هدایت استعدادها و توانایی‌های انسان و ایجاد هماهنگی لازم برای وصول به سر حد کمال مقدر است.[۱]
پرورش مذهبی به حقیقت مجموعه‌ی دگرگونی‌هایی است که در فکر و عقیده‌ی فرد به منظور ایجاد نوعی خاص از عمل و رفتار که متکی به ضوابط مذهب باشد انجام می‌شود به عبارت دیگر،آداب و رفتار، روابط فردی و اجتماعی شخص صورت مذهبی و شرعی می‌گیرند و مذهب به عنوان عامل مسلط بر زندگی فرد و جنبه‌های آن خودنمایی می‌کند.[۲]
فطرت مذهبی
از جمله غرایز بسیار مهمی که از اوان کودکی، بلکه طفولیت، باید بدان توجه شود غریزه‌ی «مذهب گرائی» است. امروزه، برای همه مسلّم شده است که انسان غریزه‌ای به نام «مذهب گرایی دارد که فطری است و قرآن شریف به فطری بودن آن تصریح فرموده است.[۳]
بسیاری از صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که یکی از ابعاد مهم و اساسی در فطرت انسان بعد مذهبی و دینی است بدین معنا که در ذات و نهاد هر انسانی، یک گرایش و میل معنوی و روحانی وجود داشته و دارد.[۴]
همان طور که انسان به طور طبیعی محتاج تغذیه جسمانی و پوشاک است، از نظر روحی و روانی نیز کششی به سوی امور مذهبی و ماوراء طبیعی دارد، این میل به مذهب مانند دیگر کشش‌ها از قبیل شهوت جسمانی، از ابتدای طفولیت در نهاد انسان‌ها وجود دارد، اما در این مرحله آن قدر ضعیف و غیر فعال است که تصور می‌شود چنین بعدی وجود ندارد، در حالی که به تدریج این میل و گرایش از قوه به فعل در می‌آید و کم کم فعالانه به اعمال و رفتار انسان رنگ خاصی می‌دهد.[۵]
با توجه به آن چه گفته شد روشن است که منظور از تربیت دینی هرگز ایجاد روحیه و میل مذهبی در کودک نیست، چرا که این میل مانند دیگر غرائز خود به خود و به صورت تکوینی در وجود کودک نهاده شده است و نیازی به ایجاد ندارد، آن چه از نظر تربیت مهم است، زمینه‌سازی برای شکوفایی این بعد فطری و سپس تقویت آن است.[۶]
تربیت دینی هرگز«ایجاد» نمی‌کند، بلکه آن چه به نام بعد مذهبی در کودک وجود دارد، تقویت و هدایت می کند.
خداوند در قرآن کریم به این بعد فطری مذهبی در وجود انسان اشاره فرمود:
«… فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ …[۷]
فطرت الهی که خداوند مردم را بر اساس آن آفریده است. هرگز قابل تبدیل و تغییر نیست (و) همانا این فطرت همان دین راستین و استوار (اسلام) است.
کودک و نیاز به مذهب
نیاز به مذهب می‌تواند به مراتب شدیدتر از نیاز غذا برای کودکان، به ویژه نوجوانان باشد. از آن بابت که او نیاز به عاملی دارد که او را حراست کند و جلوی نا به ‌سامانی‌های او را بگیرد. مذهب برای طفل این فایده را دارد که جلوی بی‌ادبی‌ها، خیانت‌ها و حرف‌ نشونی‌های او را می‌گیردطبع سرکش او را رام کرده و او را تحت ضابطه قرار می‌دهد.[۸]

طرح های پژوهشی انجام شده با موضوع بررسی تاثیر ۱۲ ...

دانشکده ادبیات و علوم انسانی
گروه تربیتبدنی و علوم ورزشی
پایان نامه:
برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته تربیتبدنی و علوم ورزشی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عنوان:
بررسی تاثیر ۱۲ هفته برنامه توانبخشی قلبی بر کیفیت زندگی،افسردگی و اضطراب بیماران جراحی بای پس عروق کرونر
استاد راهنما:
دکتر علی یلفانی
استاد مشاور:
دکترفرزاد ناظم
پژوهشگر:
مراد جرگه
پاییز ۱۳۸۸

ناممراد نام خانوادگیجرگه
عنوان پایان نامه: بررسی تاثیربرنامه توانبخشی قلبی بر کیفیت زندگی،افسردگی و اضطراب بیماران جراحی بای پس عروق کرونر
استاد راهنما: دکتر علی یلفانی استادان مشاور: دکتر فرزاد ناظم
مقطع تحصیلیکارشناسی ارشد رشته: تربیت بدنی
دانشگاهبوعلی سینا دانشکدهادبیات و علوم انسانی گروه: تربیت بدنی و علوم ورزشی
تعداد صفحه: ۸۷ صفحه تاریخ فارغ التحصیلی:
واژه های کلیدی:
برنامه توانبخشی قلبی ، کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب، جراحی بای پس عروق کرونر
چکیده:
دراین پژوهش تاثیربرنامه توانبخشی قلبی بر کیفیت زندگی، افسردگی و اضطراب بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. نمونه آماری شامل ۶۰ بیمار مبتلا به جراحی بای پس عروق کرونر(۴۶مرد و ۱۴ زن) در دامنه سنی ۳۸ تا ۷۳ سال و میانگینهای وزن ۵۵/۵ کیلوگرم و BMI=27.339 kg/m ۲ تشکیل می دهند که داوطلبانه انتخاب شدند. اطلاعات از بیماران با بهره گرفتن از پرسشنامه های کیفیت زندگی مک نیو) QLMI (، افسردگی و اضطراب اسناید(HADS ) جمع آوری گردید .هشت هفته بعد از جراحی بیماران تحت آموزش نظری و عملی برنامه توانبخشی قلبی به مدت ۱۲ هفته درمرکز توانبخشی شهید بهشتی همدان قرار گرفتند. پس از تکمیل و جمع آوری داده ه، ازآمار توصیفی جهت محاسبه شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی استفاده شد و از آمار استنباطی از ازمون تی وابسته استفاده شد.همچنین سطح پذیرش معناداری ۰۵/۰ فرض گردید.نتایج پژوهش افزایش سطح کیفیت زندگی زنان و مردان پس از انجام توانبخشی قلبی نسبت به قبل از برنامه توانبخشی در هر یک از ابعاد جسمانی ، عاطفی،اجتماعی نشان داد (p=0.000). همچنین کاهش معناداری در سطح افسردگی و اضطراب بیماران مشاهده گردید (p=0.000).
یافته های پژوهش، نشان دهنده اثر مثبت برنامه توانبخشی برافزایش کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی بیماران جراحی بای پس قلبی میباشد.

فهرست مطالب:
۱- فصل اول : طرح تحقیق………………………………………………………………. …..۱
۱-۱- مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………. … ۲
۲-۱-تعریف مساله و ضرورت انجام پژوهش…………………………………………………………………………………… ۴
۳-۱- اهداف تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………….. ۸
۱-۴-۱-هدف کلی ………………………………………………………………………………………………………………………..۹
۲-۴-۱- اهداف اختصاصی …………………………………………………………………………………………………………….۹

دانلود منابع دانشگاهی : راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع بررسی جایگاه عقل و ...

خشم : یکی از عواطف مهم است که کارِ با اهمّیّتی برای انسان انجام می دهد ، یعنی به او در حفظ و نگهداری خویش کمک می کند ، زیرا وقتی انسان خشمگین می شود ، نیرویش برای انجام کارهای سختِ عضلانی افزایش می یابد ، و این حالات او را برای دفاع از خود و یا غلبه بر مشکلاتی که مانع تحقق اهدافش می شوند ، قادر می سازد (همان ، صص ۲۹-۲۸) .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حسادتنوعی خشم و واکنش عاطفی است در برابر از دست دادن یا احتمال و یا تصوّر از دست دادن محبت یک دوست . حسادت در بیشتر مواقع با ترس و خشم آمیخته است . شخصِ دچار حسادت ، اطمینان خاطر را در روابط با شخص محبوبش از دست می دهد و از بی مهری دوستش بیمناک است .
حسادت نوعی حالت انفعالی است، شخص در آن حالت احساس می کند ، سخت مایل است در جای شخص دیگر که دارای نعمتی است ، قرار بگیرد و آرزو می کند که نعمت از او زوال یابد ، تا خود صاحب آن شود ( شریعتمداری ، ۱۳۷۶، ص۳۴ ) . دانشمندان اخلاق گفته اند که حسد زندان روح است و حسود دائماً در رنج وعذاب است و قلب و روح خویش را زجر می دهد
تکبّر : حالت پیچیده ای است در بعضی از مردم که ریشه در حب و ذات دارد . این حالت همان خود خواهی و غرور است ، و تکبّر و خودخواهی سرانجام برتری جویی بر مردم و رفتار تحقیر آمیز نسبت به آنان است . خداوند در قرآن مجید چنین می فرماید :
« وَ لا تَمشِ فِی ألاَرضِ مَرَحاً إنَّکَ لَن تَخرِقَ ألاَرضَ وَ لَن تَبلُغَ الجِبالَ طُولاً » ( سوره اسراء ، آیه ۳۷ )
« و هرگز در زمین به کبر وناز مرو ( غرور و نخوت مفروش ) که به نیرو در زمین نتوانی شکافت و به کوه در سر بلندی نخواهی رسید » . با توجه به احادیث و آیات قرآنی روایت شده به این نتیجه می رسیم که تکبّر بر گرفته از حب ذات است ، ولی پسندیده نیست و مورد نکوهش قرار گرفته است .
محبّت : یا دوستی متقابل ، دوستی خالص و یک طرفه مودّت نام دارد ( سوره روم ، آیه ۲۱ ) . محبت از عواطف مهم و سبب انس ها ، پیوندها و آشتی ها در زندگیِ توأم با امنیت و عقلانیت است . محبت واکنش عاطفی است که هدف آن ممکن است اشخاص یا اشیاء باشند .
احساس حقارتاز حالات روحی است که در آن فرد احساس کوچکی می کند و در رویارویی با مسائل روزمره زندگی نیز دچار مشکل می گردد .
فروید که درباره عقده های عاطفی – روانی وعلل ایجاد آن مطالعات عمیقی دارد ، یکی از علت های عقده روانی را محترم نبودن در برابر دیگران می داند ( ذوالفقاری ، ۱۳۸۶ ، ص۷۵) .
۲-۳-۵- نقش عواطف در زندگی انسان
عاطفه از عواملی است که زندگی را از حالت یکنواختی بیرون آورده و باعث غنای آن می گردد ، زیرا جنبه ی درونی ما را خوشحال یا متأثر می سازد . به عبارت دیگر عواطف مهم ترین و نیرومند ترین منبعی هستند که فرد در انگیزه ها و تمایلات از آن تأثیر می پذیرد . کسانی که به عللی عاطفه ندارند و یا دارند و آنرا احساس نمی کنند و یا نمی توانند آنرا بروز دهند ، دچار دشواریهای زیادی در زندگی می شوند . شخصیتی ارزنده است که دارای عاطفه و انعطاف باشد . شخصیتهای غیر قابل نفوذ در جنبه عاطفی زود شکن و ویرانگرند هیچ نقش مثبتی در جامعه ایفا نمی کنند . در مجموع می توان گفت جامعه ای که دچار کمبود عاطفی باشد سخت شکننده است ، نمی تواند دیر پا و پایدار باشد ( حاج بابایی ، ۱۳۸۱ ، مقدمه )
بقای هر اجتماعی به جاذبه افراد آن وابسته است ، و محبت وعاطفه در قلب پاک و سلیم پرورش می یابد . کسی که واجد چنین شرایط عالیه باشد ، در فکر دیگران بوده و اسایش او را بر خود ترجیح می دهد ( همان
، ص ۵۳) . عواطف در زندگی انسان نقش محرک را بازی می کند ، آدمی را به انجام نوع خاصی از رفتار واداشته از این رو از ضرورتهای زندگی به شمار می رود . ( همان ، ص ۵۷ ) .
وجود عاطفه در زندگی انسان بسیار مهم و ضروری است و آن را از منابع مهم سازش انسان ذکر کرده اند . در درون انسان عواطف فراوانی نهاده شده است که نقش آنها در زندگی انسان غیر قابل تردید است . زندگی انسان در تمام مراحل رشد تحت تأثیر عواطف اوست ، و رفتار فردی و اجتماعی او به طریقی متأثر از آنها است . حتی سلامت روانی و عقلانی انسان وابسته به سلامت عاطفی اوست . از این رو ، رفتار کسی که عواطفش به صورت متعادل پرورش یافته ، با رفتار فردی که فقر عاطفی دارد ، یکسان نیست . چگونگی رفتار هر کدام متأثر از چگونگی رشد و تربیت عواطف اوست . زندگی و رفتار هر کسی که وجودش لبریز از
محبّت ، اطمینان ، شادی و امیدواری است ، هرگز با رفتار و زندگی فردی که همواره نفرت ، خشم ، اضطراب و ترس بر او مستولی است ، یکسان نیست ( بهشتی ، محمّد ، ۱۳۸۰، ص ۵۷۰ ) .
۲-۳-۶- تقابل بین عقل و احساس
چهار قرن پیش از میلاد مسیح ، فیلسوفی بزرگ در یونان ظهور کرد و در زمینه اخلاق و کنترل عواطف مطالبی اظهار داشت که هنوز هم به قوّت خود باقی است . ارسطو معتقد بود که انسان ، دارای سه قوه غضبیه ، شهویه و عقل است . سعادت انسان در این است که این قوا را از افراط و تفریط نگهدارد و در زندگی تعادل آنها را حفظ کند ، در نتیجه ی این تعامل ، از قوه غضب ، شجاعت پدید می آید و از نیروی شهوت ، عفت و پاکدامنی و از عقل ، حکمت حاصل می شود . هرگاه میان این قوا تعادل و هماهنگی برقرار شود ، حالتی به وجود می آید که در فلسفه اخلاق ، از آن به عدالت تعبیر می کنند ( بهشتی ، محمد ، ۱۳۸۰ ، ص۵۴۲ ).
ارسطو مانند روان شناسان جدید تنها به تجزیه و تحلیل نمی پردازد ، بلکه به مسأله ترکیب قوا نیز توجه دارد و هدف نهایی خود را برقراری هماهنگی میان قوا قرار می دهد ، تا تعادل روحی برقرار شود . آنچه در نظریه ارسطو در درجه اوّل اهمّیّت است ، حفظ تعادل روحی و برقراری هماهنگی میان عواطف است ، و برای رسیدن به این منظور ، انسان باید عقل را به عنوان یک راهنما و راهبر ، بر همه ی قوای روحی تسلط بخشد ، تا از شرّ عواطف مزاحم و بردگی نفس و قوای آن آسوده و آزاد شود . او مطرح می کند : « احساسات بشر زمانی که به خوبی به کار گرفته شود ، با خرد و منطق همراه است و به تفکر و ارزش ها و تعالی او جهت می دهند » . از دیدگاه او مشکل انسان در این نیست که از هیجان برخوردار است ، بلکه آن چه اهمّیّت دارد مناسب بودن هیجان و نحوه ابراز آن است ( همان ).
ارسطو می گوید : اگر انسان نتواند با کنترل این قوا ، بر آنها مسلط شود ، بلکه برعکس ، برده و مطیع آنها گردد، تعادل این قوا از میان می رود و یکی از دو طرف به افراط و تفریط می گراید ، که هر دو طرف آنها برای انسان زیان بخش خواهد بود . در واقع اگر انسان عقل را به کار اندازد و نیروی شهوت و غضب را تابع آن سازد ، می تواند از تعادل برخوردار گردد . در این صورت است که دیگر برده نفس و قوای نفسانی نیست
و زندگی را در کمال آزادگی و آزاد منشی می گذراند . گروه بسیاری از فلاسفه اسلامی ، تعادل ارسطویی را در زمینه اخلاقی پذیرفته اند ( همان ) .
پیاژه معتقد است که میان زندگی عاطفی و زندگی عقلانی یک توازن دائمی وجود دارد . به همان ترتیبی که هوش رشد می کند ، عواطف نیز ظهور می یابند . ( پیاژه ، ترجمه محسنی ، ۱۳۷۳، ص ۳۸).
تاریخ نبرد میان توجه و انکار ِ هیجان در تفکر غرب ، بسیار قدیمی است . جنبش رواقیون در یونان باستان ( تقریباً ۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و ۳۰۰ سال بعد از میلاد مسیح ) در ارتباط با نقش هیجان در ایجاد یک زندگی خوب و مطلوب بوده است . از نظر آنها ، خلق و خو ، تکانه ها ، ترس ها و علائق ، بسیار خود محور ، فرد گرا و منحصر به فرد بوده ، لذا قابل اعتماد نیستند . در فلسفه رواقی ، شخص ِ خردمند و عاقل هیچ هیجان و احساسی را تأیید نمی کند .
احساسات و عواطف حوزه وسیعی از زندگی آدمی را در بر می گیرد ، مانند : بیم ، امید ، لذّت ، درد ، خشم ، حیرت ، شادی ، نشاط ، یأس و اندوه ، شور و شوق و شیدایی و عشق . این احساس و عاطفه است که بزرگترین محرک را در زندگی تشکیل می دهد . و انسان را هم از درون و هم از برون به پویایی وا می دارد . بدون احساس ، زندگی برای هیچ انسان یا حیوان میسر نیست.
در حقیقت خرد ( عقل ) و احساس در رابطه تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند . در این رابطه به سه دیدگاه متفاوت اشاره می کنیم :
الف ) تلفیق خرد و احساس : طرفداران این دیدگاه ضمن به رسمیت شناختن احساس ، عقل یا خرد را چراغ راه آینده می پندارند و برای آن برتری قایل اند .
نجم الدین رازی در کتاب رساله عشق و عقل معتقد است : دلالت های عقل تا حد و ساحل جبروت ادامه دارند و از آنجا به بعد دیگر نیروی عشق لازم است ، حتی در این مقام هم عشق به معنای کلمه ( ع ش ق ) خارج و به صورت یک نیروی جذبه در می آید . این حالت یک حالت فنا است که جز با عشق که یکی از حالت های عاطفه است ، نمی توان به آن رسید . نجم الدین رازی معتقد است که این مرحله خصوصیات خاص خود را دارد ، که تنها با ابزار و وسایل خاص خود می توان وارد آم مرحله شد . مثلاً در این مرحله
خصوصیاتی مانند فنا و از خود گذشتگی است که فنا جز ویژگی های عشق است و تنها عشق است که می تواند از خود بگذرد و خود را نادیده بگیرد و این جزء خصوصیات عقل نیست ، زیرا عقل عین بقا است و نمی تواند وارد این مرحله بشود ( رازی ، ۱۳۴۵، ص ۶۵ ) .
وی معتقد است که شعله آتش عشق تمام هیزم های موجود در خانه ( صفات جسمانی و روحانی ) را می سوزاند و عقل جایگاهی ندارد ، زیرا این عالم ، عالم فنا است و عقل صفت آب را دارد و هر کجا که می رسد آبادانی پدید می آورد ، امّا عشق صفت آتش را دارد و مسیر او در عالم نیستی است و هر کجا که می رسد و به هر چیز که می رسد ، همه را می سوزاند . ( همان ، صص ۵۹-۶۲).
« حد و حدود عقل تا یک مرحله است و عشق راهبر بی خودی است و سیر در آن دریا به قدم فنا قابل تحقق است و عقل چون عین بقا است و ضد فنا ، پس در آن دریا فقط آتش عشق میسر است » ( همان ، صص ۶۰-۵۹ ) .
ب ) خرد گرایی ناب : طرفداران این دیدگاه ، عاطفه و احساس را منبع تمام بد بختی های بشری می داند . در کتاب کلیله ودمنه به این گفتار معروف بر می خوریم که « دل جایگاه درد و رنج و محنت است و باید دل ( احساس ) را از سینه بیرون آورد » .
در دوره وسطا آگوستین بین ایمان و عقل هماهنگی را مطرح می کند و معتقد است که بین این دو هیچ تعارضی وجود ندارد ، هر دو به هم نیازمند هستند ( کاردان ، ۱۳۷۴، ص۱۷۹ ) . آکویناس هم انسان را موجودی عقلانی می داند و عامل اصلی معرفت را عقل می داند . ( همان ، ص ۱۸۳) .
از دوره دکارت به بعد حاکمیت عقل بسیار واضح شد و دکارتی ها عقل را خداگونه تعریف کردند و منشأ آن را بیرون از خود انسان دانستند و در عصر روشنگری هم با تأکید بر تفکر و عقلانیت ، آن را در ارتباط با جامعه ، علم ، هنر و … در نظر گرفتند . در قرن بیستم هم عقلانیت در موضوعات تربیتی بیشتر به کار گرفته شد و بر روانشناسی انسانگرا و جوامع تعاملی … تأکید کرد ( الیاس ، ترجمه ضرابی، ۱۳۸۵، صص۸۹- ۸۸ ) .
ج) تکیه بر احساس : پلوتونیوس و نوافلاطونیان ( مکتب اسکندریه ) با تکیه بر کشف و شهود و درک اشراقی ، احساس را بر خرد ورزی مقدم می دانستند . عرفان که خود معنی درخشش را می دهد نیز عشق را برتر از عقل می شمارد .
شافتسبری معتقد است که این حس اخلاقی است که تمایزات اخلاقی را تشخیص می دهد نه عقل . همین که افعال را بررسی می کنیم ، عواطف و انفعالات را تشخیص می دهیم، چشم باطنی بی درنگ خوب و پسندیده را از زشت و ناپسند تشخیص می دهد و به همین دلیل است که بنیاد این تمایزات در طبیعت است و تشخیص از طبیعت حاصل می شود (مک اینتایر ، ترجمه رحمتی ، ۱۳۷۸ ، صص ۳۲۶-۳۲۴) . دیوید هیوم معتقد است آنچه موجب تحریک ما به فعل یا عمل می شود ، امیال است نه عقل و عقل در تحریک ما به فعل ناتوان است . منشأ برانگیختگی و تحریک ذهن انسان ، لذت و الم است و از نظر هیوم عقل نمی تواند محرک فعل باشد و تنها محرک افعال و اعمال ، امیال هستند و میل برای تحریک به فعل از استدلال و عقل کمک نمی گیرد ( همان ) .
وی تحت تأثیر هاچسون قرار گرفته و معتقد است که عقل امری ساکن است و نمی تواند ما را به فعل و عملی بر انگیزد . از نظر هیوم نتایج اخلاقی را نمی توان بر هیچ موضوعی که قابل اثبات عقلانی باشد، مبتنی ساخت ( همان ) .
آرتور شوپنهاور معتقد است که نه تنها حقیقت انسان بلکه حقیقت کل جهان « اراده » است . همه هستی ، چیزی نیست مگر ظهور ناپایدار در جزئیات گوناگون . صور پدیدار محض ، که دارای اصل بنیادی و پویای غیر عقلانی که وی آن را اراده می نامد ، منشأ فعل و عمل انسان است . اراده تمایلات و خواهش ها است و بنیاد آن « میل به زیستن » است و انسان برای حفظ خود ، به صورت خود خواه در می آید و خود خواهی هر فردبا خود خواهی افراد دیگر معارضه می کند ( تایشمن ، ترجمه کاشانی ،۱۳۷۹، صص ۸۲- ۷۹).
انسان به واسطه تلاش های کور اراده شکل گرفته است و تفکر نمی تواند در آن تغییری ایجاد کند و هیچ تجربه ای ، تفکری و تعلیمی نمی تواند ما را تغییر دهد . خطای فلسفه اخلاق سنتی این است که فرض می کنندکه دستورات اخلاقی می تواند رفتار ( فرد یا دیگران) را تغییر دهد (مک اینتایر ،ترجمه رحمتی، ۱۳۷۸
، صص ۴۴۱- ۴۳۹) .شلر معتقد است اساس معرفت اخلاقی ، عاطفه است و عشق است که هستی از او تجلی می یابد ( صانعی ، ۱۳۶۸، صص ۲۰۵- ۱۹۸) . ماکس شلر معتقد است که عاطفه می تواند باعث شناخت جهان شود و همین شناخت موجب تحریک فعالیت ها ی عقل می شود . تعقل عملی اولیه نیست ، بلکه عاطفه قبل از عقل ، گرایش به شناختن ارزش هایی دارد که دارای قلمرو ویژه خود هستند و به صورت موضوع شناخت در می آیند . ( ذاکر زاده ،۱۳۸۷ ، ص ۱۱۸ ) .
به تدریج در اواخر قرن هیجدهم حرکت اساسی در اروپا بر همدلی و تفکر شهودی و هیجان تأکید کرد. نویسندگان ، موسیقی دانان ، نهضت زنان و حتی برخی بیماران روانی جنبش هایی بر ضدّ قواعد خشک و خرد گرا و کلاسیکِ مسلط در فرهنگ غرب بر پا کردند . آنان معتقد بودند که احساس یک واقعیت است ، و علت وجود احساسِ از خود بیگانگی و تنهایی در افراد ، جامعه ی سنت گرای غرب است ، لذا برای مقابله با آن ، بیان علاءق شخصی و نفوذ احساس در شعر و نثر ضرورت دارد.
انسان دارای مغز و دل یعنی کانون تفکر و احساس است . اگر چه این مظهر روحی است که مدبر بدن می باشد ، ولی از لحاظ خصوصیات و وظایف ، از هم متمایزند . هر یک دارای عوامل خاصی در پرورش هستند . عوامل پرورش عقل ، علوم و معارف ، و وظیفه آن تفکر و ادراک است .و عوامل پرورش قلب ، شعور و عواطف عالی ، و وظیفه مهم قلب نشان دادن جمال و زیبایی در هر چیز و نمودار ساختن کمال است ( همان ، ص ۶۸ ). انسان میان این دو پدیده ی روحی قرار گرفته و در صورت امکان باید از هر دو بهره برداری نموده ، و برای آنکه سعادتمند گردد باید از درجات تنازع و کشمکش آن بکاهد . وقتی احوال ملّت ها ی عصرهای مختلف را مطالعه می کنیم ، این نتیجه عاید ما می شود که جوامع بشری در صورتی که بخواهد در جاده ی مستقیم گام بردارد ، ناگزیر است میان این دو قدرت تعادلی ایجاد نماید ،زیرا اگر یکی از این دو بر دیگری غالب و طاغی گشت ، احوال ملّت ها را دگرگون ساخت ( همان ، صص ۶۹-۶۸) .
ممکن است کسی بپرسد ، در عصر کنونی که عقل با علوم و معارف مجهز گشته و بشر در سایه ی آنها حقایق را بررسی نموده است ، آیا راهی به صراط مستقیم پیدا خواهد کرد ؟ زیرا درک جمال و زیبایی از لوازم راه یافتن به صراط مستقیم زندگی است ( همان ، ص ۶۹) . باید گفت : پاسخ این پرسش کاملاً منفی
است و این بیان ، شبه و ایراد کسانی است که موضوع تربیت را به پرورش عقل منحصر می دانند . چنان که روش برخی از اصحاب تعلیم وتربیت جدید چنین است ، آنان تعلیم را در دایره ی علوم وفنون محدود ساخته و از تربیت احساسات و قلب و عاطفه چشم پوشی کرده اند . نتیجه ی این گونه تربیت ، از میان رفتن تعادل عقل و احساس است . مشاهدات ما در احوال اقوامی که با این روش تربیت یافته اند ، منطق عقلیون را باطل می کند ، چون در این گونه روش های تربیتی به آداب روحی و روانی اعتنایی نشده است . لذا آنچه از نتایج تربیتی دنیای روز به دست می آید ودر مطبوعات میلیون ها نفر از افراد جمعیت دنیای کنونی منعکس است ، تقدیس تمایلات نفسانی و هماهنگی با هوس هاست ،تا آنجا که اکثر مردم ِ جهان امروزه به انگیزه های شهوانی و تمایلات عصبی خو گرفته اند. ما می دانیم تسلط عقل نمی تواند ارزش شخصیت انسان را حفظ کند ، و برای آنکه انسان بتواند شخصیت و کمال مطلوب را به دست آورد ، از تسلط احساسات و عواطف ناگزیر است ( همان ). اسلام همان پایه و درجه که به تربیت عقل غایت دارد ، به تربیت قلب و عواطف نیز اهتمام کافی نشان داده است . همان طور که عقل را میزان سنجش میان حق و باطل شناخته ، قلب را نیز وسیله ی ایجاد عواطف عالی می داند . قرآن کریم در این باره می فرماید : « اِنَّ فی ذَلِکَ لِذکری لِمَن کَانَ لَهُ قَلبٌ » ( سوره ق ، آیه ۶ ). « حقاً در این بیان پند و اندرزی است برای کسی که قلب و دلی دارد » .ولی به جای آن نگفت : « لِمَن کانَ لَهُ عَقلُ » زیرا قلب است که می تواند انسان را از انحراف حفظ کند ، و عقل به تنهایی عاجز و ناتوان است . اگر چه قلب نیز ممکن است به انحراف و بیماری های معنوی دچارگردد ، واز اداء وظیفه باز ماند و اختلال هایی در زندگی مادی بوجود آورد . چنان که قرآن کریم می فرماید : « فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ … » بیماری قلب جسمانی و صنوبری نیز در سایر اعضاء اثر می گذارد ( همان ، ص ۷۰ ) .خداوند انحراف های بدنی را در مقابل انحراف های قلبی ناچیز شمرده و مقرر کرده است که سلامت دل ، انسانی را به درجات قابل ملاحظه ای نائل می سازد ، و نجات در روز قیامت موقوف به سلامت قلب از آفات و بیماری های معنوی است . چنان که قرآن می فرماید : « وَ لا تُخزَنِی یَومَ یُبعَثونَ* یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَ لا بَنونَ * إلَّا مَن أتَی اللَّهَ بِقَلبٍ سَلیمٍ » ( سوره ی شعراء ، آیات ۸۹-۸۷) . «
خدایا مرا رسوا مکن در روزی که مردم زنده و برانگیخته می شوند . روزی که نه مال و نه فرزندان سودی نمی بخشند ، مگر کسی که خدای را با دلی راست و سالم آمد » ( همان ، ص ۷۱) .
عقلی که تابع و تحت تأثیر عواطف باشد ، ناگزیر است کوشش کند تا عواطف را در رسیدن به اهدافی که دارد ، یاری دهد . اینجا است که کار عقل به صورت نیرنگ و پشت هم اندازی جلوه گر می شود . به همین جهت است که علی علیه السلام فرمود : « وَ کَم مِن عَقلٍ أسیِرٍ تَحتَ هَدیَ اَمیرٍ » ( نهج البلاغه ، حکمت ۲۱۱) .
تنها وسیله ای که می تواند عقل را با اختیارات تام بر مسند حکم روایی بنشاند و عواطف را در جهت اختیار او قرار دهد ، ایمان است ( بهشتی ، احمد ، ۱۳۹۰، صص ۴۴ -۴۳ ).اگر عواطف تربیت نشده و تحت فرمان عقل نباشد ، غضب بر انسان چیره می گردد و انسان از منطقه تدبیر و سیاست و عقل و شرع به یک سو می افتد و برای آدمی در چنین حالتی بینش و بصیرت ، فکر و اندیشه و اختیار و اراده ای باقی نمی ماند ، بلکه بصورت یک فرد مضطر و مقهوری در می آید که محکوم غضب خود می شود ، و نابود می گردد ( حاج بابایی ، ۱۳۸۱ ، ص ۵۰ ) . بنابراین از آنجا که مغز ما ، هم مرکز عواطف و احساسات و هم جایگاه تعقل و تفکر است ، بدون تردید ، پرورش انسان کامل به این است که مغز او درست بار آید ( بهشتی ، احمد ، ۱۳۸۵، صص ۱۹۰ – ۱۸۹ ) .
۲-۳-۷- عاطفه از دیدگاه اسلام
اسلام همان گونه که برای عقل جایگاهی والا و ویژه‌ قائل شده است و در کشف اسرار جهان آفرینش نقش عمده‌ای را برای آن در نظرگرفته است. برای عاطفه بشری نیز اهمیت قائل شده است تا انسان از نظر فکری و معنوی با عاطفه در حال تعامل باشد . عواطف عالی انسانی در اثر معرفت و ایمان و عمل صالح پیدا می شود و ریشه معرفتی دارد.
در دیدگاه اسلامی، عواطف‌ عالی‌ انسان‌ ریشه‌ در شناخت‌ و آگاهی‌ و ادراکات‌ عمیق‌ قلبی‌ و شهودی‌ انسان‌ دارد. لذا انسانها به‌ هر اندازه‌ از آگاهی‌ و شناخت‌ و ادراکات‌ عمیق‌ قلبی‌ و اراده‌ و سلامت‌ روانی ‌بیشتر برخوردار باشند عواطف‌ عالی‌ انسانی‌ در رفتار ایشان‌ بیشتر بروز می‌کند. از نظر مبانی‌ اسلامی‌ عواطف‌ عالی‌
انسان‌ نقشه‌ کامل‌ و آگاهانه‌ و مدبرانه‌ و عالمانه‌ رفتار انسان‌ در مقابل‌ ادراکات‌ عمیق‌ قلبی‌ و شهودی‌ است‌ و عقل‌ ارزشی‌ و رشد یافته‌ در وجود انسان‌ فرهیخته،‌ هدایتگر و طراح‌ این‌ نقشه‌ برای‌ بروز عاطفه‌ در رفتار انسان‌ می باشد ( صنوبری ، ۱۳۹۰) .
براساس‌ مبانی‌ تعلیم‌ و تربیت‌ اسلامی‌، عاطفه‌ غیر از احساس‌ است‌. احساس‌ همان‌ چیزی‌است‌ که‌ در روانشناسی‌های‌ غربی‌ مطرح‌ شده‌ و ریشه‌‌ فیزیولوژیکی‌ و بیولوژیکی‌ دارد. مثل ‌احساس‌ سردی‌ و گرمی‌ و تشنگی‌ و احساس‌ خشم‌ و ترس‌، افسردگی‌ و نشاط ،که‌ اولاً حیوانات‌ در داشتن‌ آن‌ با انسان‌ تا اندازه‌ای‌ مشترک‌ اند. و ثانیاً با ترشحات‌ غدد درون‌ ریز و یا تزریق‌ موادی‌ خاص‌ یا تحریکات‌ عصبی‌ و برخورد یا دریافت‌ صحنه‌ هایی‌ خاص‌ و ادراکات‌ حسی‌ خاصی‌ به وجود می‌آید. ثالثاً بروز احساسات ‌، غیرارادی‌ و یا نیمه‌ ارادی‌ است‌. مثل‌ احساس‌ شهوت‌ یا احساس‌خشم‌ ناشی‌ از برخورد فیزیکی‌ یا درد و یا احساس‌ افسردگی‌ ناشی‌ از تغییرات‌بیولوژیکی‌ انسان‌ وحیوان‌. اما اسلام‌، علاوه‌ بر تأیید موارد فوق ‌، نوع‌ دیگری‌ از ادراکات‌ انسانی‌ را مطرح‌ می‌فرماید که ‌ریشه معرفتی‌ دارد به نام‌ عواطف‌ عالی‌ انسانی‌ که‌ خاص‌ حیات‌ انسانی‌ است‌. عقل ارزشی به حقایق و زیباییها و ارزشها و یقینیات به شدت جاذبه دارد. جذبه ها و تمایلی که عقل ارزشی به اینها نشان می دهد و در قلب روحانی ایجاد می کند، عاطفه نام دارد. مانند عاطفه‌ فداکاری‌ و ایثار، عاطفه‌ شجاعت‌ یا عاطفه‌ عشق‌ الهی‌. اینگونه‌ عواطف‌، فقط‌ ریشه‌‌ معرفتی‌ دارد. انسان‌ اولاً بر این‌ عاطفه‌ خود آگاهی‌ دارد و ثانیاً بروز این‌ نوع‌ عاطفه‌ در رفتار انسان‌، ارادی‌ است‌ و ثالثاً بر اثر آگاهی‌ و معرفت‌ بر مطلبی‌ خاص ‌به وجود می‌آید مثل‌ عاطفه‌ زیبادوستی‌( صنوبری ، ۱۳۹۰) .