وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع کارشناسی ارشد با موضوع تاثیر سیاست خارجی ایران ...

  • مقصد پخش:مکانی است که محتوای پخش یا جریان مداوم پخش به آنها می رسد، می توان مقصد اشاعه نوآوری ایران را کل ۵۳ کشور اسلامی و مخصوصاً ۲۰ کشور عربی منطقه خاورمیانه و شاخ آفریقا و حتی کشورهای آمریکای لاتین در نظر گرفت.
  • موضوع پخش:موضوع پخش می تواند فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره باشد. در مورد انقلاب اسلامی موضوعات پخش، عدالت محوری، استقلال طلبی، مبارزه با امپریالیسم، حمایت از فلسطین و ضدیت با صهیونیسم بین الملل می باشد.
  • مسیر پخش: مسیر حرکت پدیده ها از مبدأ به مقصد را مسیر پخش گویند در مورد انقلاب ایران صدا و سیما، سمینارها و مراسم، ترجمه کتاب های مختلف، اعزام مبلغ، مجمع تقریب مذاهب، و غیره می باشد.
  • زمان:بر طبق برخی نظریات باید هر چه از زمان شروع نوآوری از مبدأ می گذرد باید از تأثیر این نوآوری ها کاسته شود. به عنوان مثال باید هر چه از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران به جلوتر می رویم باید از تأثیر از آن کاسته شود مثلاً تأثیر انقلاب در سال ۱۳۵۷ نسبت به سال ۱۳۸۲ باید کمتر باشد که می توان به صورت
    t1 ، t2 ، t3 ، tn نشان داد این امر در مورد انقلاب اسلامی بعد از پایان جنگ تحمیلی و فروکش کردن فضای انقلابی و آغاز از دوران تنش زدایی، صادق بود ولی با روی کار آمدن دولت نهم این امر معکوس شد و دوباره فضای گفتمانی سالهای اول انقلاب احیا شد و مبدأ دوباره شروع به نوآوری نمود.
  • سرعت انتشار و عوامل مؤثر بر آن و موانع پخش:

عوامل مختلفی می تواند بر سرعت انتشار تأثیر بگذارد یا مانع آن شود.
مثلاً در مورد انقلاب اسلامی، وقوع جنگ تحمیلی یا فروکش کردن تفکر انقلابی و یا وجود سد در مقصد در راستای نرسیدن پیام جزو عوامل تأثیرگذار محسوب می شد همچنین وجود امواج رقیب نیز شامل همین امر می باشد.
اما هاگراسترند سه شیوه برای پخش قایل است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • پخش جابجایی:

در پخش جابجایی، ایده جدید و نوآوری ها به وسیله انتقال فیزیکی صورت می پذیرد، به عنوان مثال اعزام مبلغان دینی یا اعزام نیرو توسط سپاه به جنوب لبنان در این نوع پخش جای می گیرد.

  • پخش سلسله مراتبی:

در این نوع پخش، پدیده ها و نوآوری ها در قالب سلسله مراتب و از طریق توالی منظم دسته ها و طبقات، منتقل می شود، ایده ها در این شیوه از یک فرد مهم به فرد دیگر یا از یک مرکز به مرکز دیگر گسترش می یابد.

  • پخش سرایتی (یا واگیردار):

این پخش در مقابل پخش سلسله مراتبی است. در این نوع پخش، گسترش عمومی ایده ها بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب صورت می گیرد. چون در این نوع پخش با تماس مستقیم صورت می گیرد، مانند تأثیرگذاری مستقیم از طریق رسانه ها.
در پخش سرایتی سرعت انتشار بسیار بالاست، چرا که در این نوع پخش افکار، اندیشه ها و مفاهیم اند که از سرزمین میزبان به سرزمین میهمان و جدید هجرت می کنند و چون فیزیکی نیستند دارای سرعت انتشار بالایی هستند. در واقع پخش سرایتی از نوع پخش انبساطی نیز می تواند تلقی گردید بدین ترتیب که نوآوری در درون یک ناحیه به شکل گلوله برفی شکل می گیرد و به نحوی است که تعداد آگاهان به آن نوآوری مرتباً افزایش یافته و به همین ترتیب ناحیه تحت پوشش نیز بزرگ می شود.
در مورد تطبیق این نوع بخش ها با مفاهیم علوم سیاسی با توجه به اینکه ترویج افکار و اندیشه است به نظر می رسد پخش سرایتی مناسب تر باشد.
در تطبیق انقلاب اسلامی ایران با بخش سرایتی می توان گفت که با شروع نوآوری های انقلاب اسلامی در زمینه عدالت طلبی ، ظلم ستیزی ،آوردن اسلام درعرصه سیاسی واجتماعی، مقابله با استبداد و استکبار و صهیونیسم بین‌الملل، ایران به عنوان مبدأ در نظر گرفته می شود و این گلوله برفی شروع به حرکت کرد و مناطق اطرافی خود را تحت تأثیر قرار داد و تأثیرات فراوانی به جای گذاشت اما مخالفان این انقلاب با تحمیل جنگ ۸ سا له عراق علیه ایران جلو گیری کردند و از سوی دیگربا توجه فروکش کردن تب انقلابی در دولت های سازندگی و اصلاحات تا حدودی از انتشار سریع ایده های انقلاب اسلامی کاسته شد،اما در عین حال گروه های مقاومت در لبنان و فلسطین کاملاً متأثر از انقلاب اسلامی ایران در حال تثبیت خود در جوامع خودشان بودند اما سرعت حرکت این گلوله برفی کند شده بود هر چند که بر حجم آن بسیار افزوده شده بود.
اما موضوعی که بر خلاف عامل زمان در نظریه پخش محقق شد روی کار آمدن دولت نهم بود، دولت نهم دوباره فضای گفتمانی سالهای اول انقلاب را احیا کرد و به انتشار افکار و اندیشه های انقلابی پرداخت، این موضوع باعث شد، آن گلوله برفی که حرکتش کند شده بود دوباره شتاب بگیرد و این شتاب گیری در شرایط خاص منطقه ای و بین المللی در دولت نهم صورت پذیرفت که قبلاً توضیح آن داد ه شد. در فضای به وجود آمده از این شتاب گیری دوباره انتشار افکار انقلابی و اسلامی در بین ملت های منطقه، مخالفان این موضوع در صدد کنترل این امواج منتشر شده از سوی جمهوری اسلامی ایران بر آمدند و جنگ ۳۳ روز اسراییل علیه حزب الله روی داد، آنها امیدوار بودند بتوانند مانع حجیم شدن گلوله برفی شوند اما نتیجه مطابق میل آنان پیش نرفت در همین راستا الستر کروک مأمور سابق سازمان۶mi انگلستان و مشاور ویژه خاویر سولانا در خصوص خاورمیانه و فعال در زمینه فلسطین می گوید:
« به دنبال جنگ اسراییل و حزب الله، در یک نظر خواهی عمومی که از قشرهای مختلف اجتماعی در مصر به عمل آمد، از مردم خواسته شده بود دو رهبر سیاسی را که پیش از همه مایه افتخار آنهاست نام ببرند. سید حسن نصرالله با رأی خیره کننده ای رتبه اول را به خود اختصاص داد و پس از او محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران حائز مقام دوم شد.
این نظر سنجی نه تنها روی گردانی صریحی بود از حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، که در همان اول جنگ نظراتش را در ضدیت با حزب الله آشکار کرد، بلکه رد روشنی نیز بود بر آن دسته از رهبران سنی – از جمله ملک عبدالله سعودی و عبدالله دوم اردنی – که در تلاشی سخت و به منظور بر حذر داشتن جهان تسنن از حمایت نمودن ایران به انتقاد از شیعه پرداخته بودند.
در اواخر آگوست، یکی از دیپلمات های آمریکا در منطقه چنین می گوید:
- ” این آقایان تا روز آخر جنگ دست و پا می زدند تا شاید خود را از رسوایی که گرفتارش شده بودند نجات دهند. این روزهای آخر دیگر سر و صدای زیادی از آنها به گوش نمی‌رسید."- این تنها مبارک و ملک عبدالله های سعودی و اردنی نیستند که برای پیدا کردن گریز گاهی به دست و پا افتاده اند بلکه، سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه، حتی با در نظر گرفتن لشکرکشی شوم و رو به گسترش آن در عراق، در آشفتگی کاملی به سر می برد.»[۱۷۹]
همانطور که بیان شد و از سخنان این مأمور کهنه کار سازمانmi6 مشخص است پیروزی حزب‌الله باعث شد که اوضاع کاملاً دگرگون شود و دیگر از آن گلوله برفی خبر نباشد و حجم آن گلوله برفی به حدی رسید که منطقه در آستانه سرازیر شدن بهمن قرار گرفته بود.
بدین ترتیب قدرت انتشار امواج انقلاب ایران دردولت نهم بسیارزیاد شد وبیش ازپیش گسترش یافت، اوضاع خاورمیانه کاملاً متحول شده بود، و رژیم صهیونیستی در شرایط سختی قرار گرفته بود، به همین دلیل رژیم صهیونیستی برای تغییر این وضع اشتباهی استراتژیک مرتکب شد و آن حمله به نوار غزه بود این جنگ ۲۲ روز به طول انجامید و مصر در هماهنگی کامل با اسراییل مرز رفح را بسته نگه داشت و حتی اجازه ورود اقلام پزشکی را به نوار غزه نداد اما با به نتیجه نرسیدن رژیم صهیونیستی و مقاومت حماس و محکومیت بین المللی رژیم صهیونیستی، ودیپلماسی فعال دولت نهم وتشکیل اجلاس دوحه عرصه بیش از بیش بر رژیم صهیونیستی تنگ شد.همچنین سیاست اشتباه اسراییل در ادامه محاصره غزه وهمکاری مصر با اسراییل در محاصره وحمله به کشتی کاروان آزادی این موضوع را سبب شد انرژی جمع شده ازاین حوادث به فعلیت برسد و بهمنی عظیم منطقه را فرا گیر که سقوط حسنی مبارک، بن علی و اشغال سفارت اسراییل در مصر ناشی از این بهمن است که در فصل آتی به تفضیل در مورد آن سخن خواهیم گفت.
در کل می توان گفت که با توجه به نظریه پخش:
کانون اول پخش: انقلاب اسلامی ایران بوده است
کانون دوم پخش: احیای مجدد انتشار در دولت نهم بود.
که در این میان نقش جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه به عنوان کاتالیزور و عامل تسریع در روند انتشار بسیار حایز اهمیت می باشند.
کانون سوم پخش: وقوع موج بیداری در بین ملت ها منطقه است که ضمن دریافت امواج منتشره از کانون اول و دوم، این پتانسیل را دارد که در فضای فرا منطقه ای منتشر شود.
جمع بندی:
در این فصل ابتدا به بررسی شرایط داخلی و منطقه ای و بین المللی در آستانه روی آمدن دولت نهم پرداختیم و مشخص شد که دولت نهم در شرایط بسیار حساس منطقه ای و بین‌المللی روی کار آمد به طوری که منطقه خاورمیانه آبستن حوادث مهمی بود و مباحثی چون خاورمیانه بزرگ و فشار شدید غربی بر ایران در زمینه هسته ای حاکم بود. در ادامه به بررسی راهبرد سیاست خارجی دولت نهم در برخورد با این موضوعات پرداختیم و مشخص شد که راهبردهای سیاست خارجی در دولت نهم الهام گرفته از سیاست تهاجمی سالهای اول انقلاب بوده است و به همین دلیل در این دولت شاهد تشکیک در موضوع هولوکاست هستیم،این دولت با زیر سؤال بردن ماهیت وجودی رژیم صهیونیستی و همچنین مطرح کردن کلاهک های هسته ای این رژیم در راستای تغییر از وضعیت متهم به مدعی در عرصه بین الملل بود، همچنین بیان شد که در همین راستا دولت نهم با قاطعیت تمام به غنی سازی اورانیوم ادامه داد و چرخه کامل سوخت هسته ای را ایران به دست آورد. در ادامه بیان شد که این دولت در راستای افزایش عمق استراتژیک جمهوری اسلامی و ایجاد ظرفیت های نوین متقابل سعی در تلاش ایجاد جبهه مشترک ضد امپریالیستی داشت که با توجه به وجود چنین ظرفیتی در آمریکای لاتین این امر تا حدودی محقق شد. سپس در ادامه به تلاش های دولت نهم برای ایجاد وحدت در جهان اسلام اشاره کردیم و بیان شد که دولت نهم در راستای مقابله با رژیم صهیونیستی و ایالات متحده و ایجاد بیداری در بین ملت های منطقه اقدامات متعددی چون سفرهای زیاد، استفاده از رسانه ها ودیپلماسی عمومی انجام داد . همچنین گروه ها مقاومت در منطقه را تشویق می کرد که به مقابله با رژیم صهیونیستی بپردازد و با روند سازش مخالفت کنند و در ادامه گفتیم که این اقدامات باعث رادیکال شدن اوضاع منطقه شد و از سوی دیگر با توجه به نظریه پخش بیان کردیم که انقلاب اسلامی و سپس دولت نهم به عنوان کانون پخش آموزه های استعمار ستیزی، عدالت طلبی و استقلال خواهی و مقابله با صهیونیسم بین الملل مطرح بودند.
فصل پنجم:
سیاستهای منطقه ای اسرائیل بعد از دولت نهم
پیش گفتار:
دراین فصل ابتدا به بررسی حمله اسرائیل به حزب الله لبنان در پی بوجود آمدن تغییرات در خاورمیانه متاثر از سیاست تهاجمی دولت نهم می پردازیم.وپس از آن به بررسی حمله ی اسرائیل به نوار غزه می پردازیم و تبعات این اقدامات را بررسی می کنیم و در ادامه با توجه به تغییر وتحولات به وجود آمده در منطقه به بررسی روابط ترکیه و اسرائیل می پردازیم و اثر کیفیت این روابط را به عنوان عاملی در سیاست های منطقه ای اسرائیل مورد کنکاش قرار خواهیم داد وسرانجام با توجه به شرایط اخیر منطقه ای و بروز انقلاب در مصر وتونس و لیبی و پیدایش اعتراضات در کشورهایی چون یمن ،بحرین، اردن و عربستان به بررسی این حوادث وسیاست های منطقه ای اسرائیل متاثر از این مواردبررسی می شود.
۱- شرایط منطقه ای تاثیر گذار بر سیاست های رژیم صهیونیستی :
همانطور که در فصل سوم با توجه به روابط عمیق و استرا تژیک ایالات متحده آمریکا با اسرائیل، سیاست های منطقه ای اسرائیل را در چهارچوب استراتژی خاورمیانه ای آمریکا بررسی کردیم مسلما سیاست های منطقه ای اسرائیل بعد از دولت نهم نیز در چهار چوب استراتژی خاور میانه آمریکا قابل تحلیل و بررسی است.چرا که منافع واهداف آمریکا و اسرائیل عمیقا بهم گره خورده است .
همان طور که گروه مطالعات ریاست جمهوری آمریکا گفته است: ((ایالات متحد آمریکا دارای منافعی پایدار در خاور میانه است که شامل جلوگیری از بروز جنگ وزمینه سازی برای برقراری صلحی عادلانه پایدار و فرا گیر میان اعراب و اسرائیل ، تامین امنیت وحس موجودیت اسراییل ، پیشبرد ثبات، امنیت، موفقیت و توسعه ی روابط ترکیه و کشورهای میانه رو عرب و تداوم پیوستگی جریان آزاد نفت به نرخ های معقول می باشد.پیروزی در جنگ خلیج فارس و جنگ سرد به عنوان دو رویداد مهم در آغاز دهه۱۹۹۰ آمریکا را به قدرت دیپلماتیک بلا منازع منطقه تبدیل کرد.در پی آن رویدادها ایالات متحده رهبری دوطرح مهم ، شامل صلح میان اعراب و اسرائیل برقراری امنیت خلیج فارس را برعهده گرفت))[۱۸۰]
البته باید گفت که در راستای همین سیاست های ایالات متحده ، این کشور بعد از اشغال افغانستان و عراق و اعلام طرح خاور میانه بزرگ در صدد بود هم منافع خود را تامین کند واز سوی دیگر با اجرای نقشه ی راه و عملی شدن طرح خاور میانه ی بزرگ ، رژیم صهیونیستی به قدرتی هژمون در منطقه تبدیل می شد،که بدین وسیله می توانست مدافعی قابل اعتماد وهمیشگی برای منافع آمریکا در منطقه حساس واستراتژیک خاورمیانه باشد.
ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی انتظار داشتند با توجه به حجم تهدیدات علیه جمهوری اسلامی ایران بعد از اشغال عراق و افغانستان وهمچنین فشار سنگین بین المللی در زمینه ی هسته ای ایران تغییر رفتار دهد.تاآنها بتوانند سیاست های خود را در راستای اجرای طرح خاور میانه بزرگ به نتیجه رسانده ومذاکرات سازش در راستای نقشه ی راه دنبال کنند.
در این بین رژیم صهیونیستی بسیار از حضور ایالات متحده در افغانستان و عراق و همچنین افزایش تهدید های علیه ایران شادمان بود و امید وار بود بتواند سیاستهای خود در خاور میانه را دنبال کند می توان مولفه های سیاستهای منطقه ای اسرائیل را چنین بر شمرد:
۱- خروج از انزوای سیاسی در منطقه به واسطه ی مذاکرات صلح
۲-کسب هویت منطقه ای در خاور میانه
۳- تغییر افکار عمومی جهان از جریان مقاومت بعنوان جریان تروریستی

بررسی رابطه بین معنویت در کار با درگیری کارکنان ...

زمینه کار

زمینه کاری : ۱) در حال بد تر شدن ۲)تغییرات آن سریعتر از هر زمان دیگر
زمینه کاری کنونی ، برای روح انسان زیان آور است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱۱-۱-۲- عناصر مهم معنویت در محیط کار
تئوری yداگلاس مک کریگور که در سال ۱۹۶۰بیان شده است ،یک عنصرمهم در معنویت محیط کاراست .مگ گریگوردریافته بود که هم مدیرانی که از تئوری xاستفاده می کنندو هم آنهایی که از تئوری yاستفاده می کننددر رسالت خود شکوفایی درگیرند .مدیران تئوری xبه طورحقارت گونه ای درباره کارکنان فکر می کنند ولی مدیران تئوریy،هوش و عاطفه کارکنانشان رامورد توجه قرارمی دهند و نتایج بالایی را به آنها نسبت می دهند.ارتباطات نیزعنصر مهم دیگری در معنویت در محیط کاراست."مدیریت به وسیله گشتن در اطراف"وقرار گرفتن در کنار دیگران،به طریقی منظم باعث می شود تا از فیلتر شدن اطلاعات نزد سطوح بالاجلوگیری شود.عنصر دیگر،ارتباط متقابل بین افراد است.اصل حسن نیت درونی منجر به حسن نیت بیرونی و عملکرد می شود. (ماکز و دیمن[۹۴] ،۲۰۰۸، ۱۰۱)
در تحقیق دیگری،این موارد عناصر محیط کار تشخیص داده شده اند:
غوطه ور شدن در کار خود[۹۵]: توانایی به کارگیری خود کامل یک فرد در محیط کار ،یکی از ابعاد معنویت محیط کار است که به عنوان موضوعی مهم برای محققان آمده است .میتروف و دانتون این مفهوم را به عنوان"انرژی معنوی بی اندازه” توصیف می کنند که در هر فردی وجود دارد.اگر چه این جنبه از معنویت محیط کار،کمی مبهم به نظر می رسد اما یک آزمایش تجربی نیازمند راه هایی برای عملیاتی ساختن این مفهوم است .ولش و دلهر این جنبه از معنویت محیط کار را محدود به توسعه سازمانی کرده اند.هر دیدگاهی برای توصیف این جنبه از معنویت محیط کاراستفاده شود،قطعا به محیط کار توجه دارد. بنابراین این بعد که شامل آوردن خود کامل فردی به کاراست ،تحت عنوان “حمایت سازمانی درک شده"،تعریف می شود.
مرتبط بودن[۹۶] :یکی از پذیرفته شده ترین ابعاد معنویت در محیط کار ،ارتباط با دیگران است. (مور و کاسپر[۹۷] ،۲۰۰۶، ۱۰۹) ولی نه فقط ارتباط دیگران بلکه با محیط و علاوه بر اینها ، با همه چیز موجود در عالم. (کورنر[۹۸]،۲۰۰۹،۳۷۸) این ارتباط می تواند به عنوان احساس بخشی از یک چیز بالاتر و بزرگتر از خود بودن ،تعریف شود.بنابر گفته میتروف و دنتون ،اگر قرار باشد فقط یک کلمه برای توصیف معنویت محیط کار به کار برده شود،این یک کلمه می تواند همین ارتباط باشد.گیاکالون وجورکیویچ،ارتباط را به عنوان رابطه ای با دیگرانکه احساس مثبتی را فراهم می کند، تعریف کرده اند.بوراک هم از نیاز به صداقت در روابط برای تقویت معنویت محیط کار ،سخن به میان آورده است .بنابراین ،به نظر می رسد مرتبط بودن همان عمق روابط در محیط کار است .
خود شکوفایی[۹۹]:بعد آخر معنویت محیط کار ،خود شکوفایی است که از کار آبراهام مازلو در مسئله انگیزش ،بر گرفته شده است .بوراک اعتقاد دارد که خود شکوفایی هنگامی رخ می دهد که روح و ذهن از طریق کار با هم سازگار و جفت و جور شوند.کینگ و نیکول ،فرایند خود شکوفایی را به عنوان توسعه استعداد کامل فردی از طریق کار ،تعریف می کند .شکل اصلی و معمول در استفاده از اصطلاح خود شکوفایی مازلو ،این است که آن معمولا شامل هر دو جنبه معنوی وذهنی فرد در کار است .لوکاس بیان می دارد که شغلی که فرصتهایی برای رشد فردی و خود شکوفایی فراهم آورد،به طور مثبت با رضایت شغلی درونی در ارتباط است بنابراین رضایت شغلی درونی می تواندبه عنوان سنجش خود شکوفایی ویا رشد شخصی در فرد،مورد استفاده قرار گیرد . (مور و کاسپر [۱۰۰]،۲۰۰۶، ۱۰۹)
۱۲-۱-۲- تبدیل محیط کار به نوعی محیط کار معنوی
برای یک محیط کار معنوی پیش نیاز هایی لازم است که در زیر می آیند:
رفتارهای معنوی معمولا با قصد ونیت درونی نیست به انجام کارهای خوب آغاز می شود و بعدا نسبت به دیگران انجام می شوند.
سازمان های معنوی یقین حاصل می کنندکه هم نتایج وهم تعاملات درونیشان،معنوی است.
معنویت در محیط کار مبتنی بر تئوری yاست و توسط آن نیز ارتقا می یابد.
مدیریت تفاوت ها با دلایل درست در استقرار یک محیط کار معنوی ،ارزشمند است.
ایجاد محیط کاری که در آن افراد دوست دارند تا به عنوان عاملی مهم برای انجام موفقیت آمیز کار ها باشند . وقتی افراد جایی را که هستند دوست داشته باشند ،از آن حمایت می کنند.
شناخت ،انطاف پذیری و تشویق انسانیت ،عناصری هستند که در یک محیط کارمعنوی نمی توان از آنها چشم پوشی کرد.
رویکرد “محلی فکر کنید و محلی عمل کنید “وبه جای “جهانی فکر کنید و جهانی عمل کنید"،قدم بعدی در استقرار یک محیط کار معنوی در شرکتهایی است که در سطح جهانی فعالیت می کنند.
تسهیم سود:محیط های کاری معنوی ازدادن پاداش به کارکنانی که سخت کار می کنند اجتناب نمی کنند و به آنهااجازه می دهند تا در سودی که در به وجود آوردنش سهیم بوده اند ،شریک شوند.
معنویت در کار ،رویکردی کل نگر را برای همه سهامداران توصیه می کند.
خود کنترلی :معنویت در کار از طریق آگاهی ،بوجود می آید (ماکز و دیمن،۲۰۰۸، ۱۱۱)
برای تجربه معنویت ازطریق کار ما نباید فقط به رویه ها وسیاست های محیط کار بیاندیشیم بلکه باید مفروضات و اعتقادات و ارزشهایی که از طریق آنها به شرکت نظم می بخشیم رابه چالش بکشیم .ماباید نقشی را که کار در زندگی ما دارد و هدف اصلی سازمان را تغییر دهیم مدیران صاحب قدرت باید ساختار و شرایطی را بوجود آوردکه در آن از تمام استعداد افراد استفاده به عمل آید و در همان زمان نیز رشد فردی افراد را نیز تشویق نمایند و برای آشکار شدن روح در کار و محیط کار به تغییراتی بیش از تغییرات مادی نیازمندیم مثلا ارتقای فعالیت های تیمی و یا افزودن فعالیت های معنوی (مثلا ایجاد مکانهایی برای تفکر و تامل ،وقتهایی برای استراحت ومراقبه[۱۰۱] و نیایش و…).(گال و دوح[۱۰۲]،۲۰۰۴، ۱۳۶)
سازمانهایی که دوست دارند تا معنویت در محیط های کاریشان بوجود آید،باید رهنمودهایی انعطاف پذیر برای اطمینان از اینکه همسازیهای درست و مناسب به عمل آمده یا خیر ،داشته باشند. (هرمن[۱۰۳]، ۲۰۰۸، ۲۱)
۱۳-۱-۲- دلایل احتمال تغییر محیط کار غیر معنوی به محیط کار معنوی
دلایل درونی :اساسا نتیجه تغییر فردی (که می تواند به معنوی شدن کارکنان بدون کار کردن در یک محیط معنوی کمک کند )،اگر چه تغییر در کارکنان می تواند منجر به تاثیر معنوی روی محیط کار شود.بعضی از دلایل درونی برای تبدیل کارکنان عبارتست از :افزایش سطح هشیاری ،مقابله با مشکلات تغییر در زندگی ،تغییر عادات و تغییر در سبک زندگی (مانند ازدواج کردن ،بزرگ کردن فرزندان و…) ، تمایل برای آرامش درونی و خود رضایی ،افزایش تنفر ازیک محیط رقابتی ،تنفراز یک ساختار سلسله مراتبی که به سختی اداره می شود ،تمایل به داشتن احساس بهتر درباره خود ،همکاران و جامعه.
دلایل خارجی:با توجه به این که تغییر عمدتا نتیجه تغییر در فرهنگ شرکت است(که می تواندکه کارکنان را به سمت درک این که او فقط می تواند به خوب انجام دادن در آن مجموعه ادامه دهد اگر با تغییر سازگار شود سوق می دهد).برخی از روش هایی که این حالت می تواند در آن رخ دهد عبارتند از:دریافت بازخور مثبت از همکاران ،تمایل به مشارکت در یک سازمان موفق و خوش بین بودن نسبت به ایده ها و شیوه های تفکر جدید. (مارکز ، ۲۰۰۶، ۸۸۹)
۱۴-۱-۲- عوامل تقویت کنند معنویت در محیط کار
رهبری الهام بخش[۱۰۴]؛
شالوده سازمانی قوی و مستحکم[۱۰۵]؛
اصالت سازمانی[۱۰۶]؛
فرهنگ و فضای سازمانی[۱۰۷]؛
حس مشترک بین اعضای سازمانی؛
فرصتهای برای رضایت فردی و یادگیری و توسعه مستمر[۱۰۸]؛
قدردانی از کارکنان و احترام به آنها به خاطر مشارکتشان[۱۰۹].
اگرچه این هفت عامل همگی به عنوان تقویت کنند های معنویت در کار معرفی شده اند،اما رهبری الهام بخش از باقی عوامل یاد شده همانطور که از شکل پیداست ،جداشده است و در مرکزشکل قرارگرفته است .رهبری به عنوان مهمترین عامل سازمانی در گسترش معنویت در کار شناخته شده است . رهبران،برای توسعه یک شالوده قوی و مستحکم سازمانی با دیدی قانع کننده ،جذاب و اهداف واضح و روشن می کوشند.آنها مسیرسازمانی را تحت تاثیر قرار می دهند به همان طریقی که کارها تمام می شوند. (اسکریپنیک ،۲۰۰۶، ۲۸۵)
شکل شماره ۲-۱: عوامل سازمانی تقویت کننده معنویت در محیط کار(اسکریپنیک ،۲۰۰۶، ۲۸۵)
۱۵-۱-۲- تشویق و پرورش معنویت در محیط کار
تشویق و ترویج معنویت در محیط کار را می توان در دو سطح فردی و سازمانی بررسی کرد:در سطح سازمانی گفته می شود که معنویت باید در کل سازمان اعمال شود و سازمان به عنوان یک کل ،باید معنوی باشد.میتروف ودنتون که پیشنهاد دهنده این ایده بودند بیان کردند:از آنجاکه بین ترجیحات ،علائق و گرایش های افراد،تفاوت و تعارض های زیادی وجود دارد ،معنویت به جای سطح فردی باید در سطح سازمانی وبا در نظر گرفتن سازمان به عنوان یک کل ترویج شود.
در سطح فردی نیز بر تشویق معنویت فردی افراد تاکید می شود .در این حالت ،سازمان دیگردارای یک نوع گرایش مشخص معنوی یا مذهبی خاص نیست ،و در عوض به تشویق یا برآورده ساختن نیازهای معنوی افراد توجه می شود.در این سطح فرض بر این است که سازمان مجموعه ای از افراد است که هر کدام دیدگاه معنوی متفاوت دارند و رهبران سازمان باید تنوع مذهبی افرادرا درک کند و آن را بپذیرند و زمینه شکوفایی این تنوع را فراهم سازند. بنابراین در این سطح تشویق و ترویج معنویت در محیط کار به جای کل سازمان از افراد آغاز می شود(فرهنگی و دیگران ،۱۳۸۵، ۳۰)
لذا در سطح فردی معنویت با تشویق افراد به صحبت آزادانه درباره نظرمعنویشان وکمک به آنها در جهت مرتبط ساختن این نظرات با ارزشهای سازمان ایجاد می شود .بر همین اساس کریشنا کومار و نک (۲۰۰۲)مدل آزادی معنوی را برای تقویت در سطح فردی ارائه کردند.
۱۶-۱-۲- ابعاد معنویت در محیط کار
احساس همبستگی تیمی[۱۱۰] : این مورد ،شامل مفاهیمی چون روحیه تیمی ،مبادلات دو جانبه بین اعضا،وجود حس مشترک بین افراد و داشتن هدف مشترک است. (ریگو و ایکان[۱۱۱]، ۲۰۰۸ ،۶۳)هم چنین این بعد مهم معنویت در محیط کار ، در بر گیرنده ارتباط عمیق با دیگران داشتن است. (میلیمن و دیگران ، ۲۰۰۳، ۴۲۹)
این بعد،در سطح گروهی رفتارهای انسانی رخ می دهد و تعاملات بین کارکنان و همکاران را مورد توجه قرار می دهد . نیل و بنت بیان می کنندکه این سطح از معنویت شامل ارتباطات معنوی ، احساسی وروحی میان کارکنان ، تیم ها و یا گروه ها در سازمان است.
سازمان های اندکی وجود دارند که فرهنگ قوی داشته باشند که بتواند چنین همبستگی را میان کارکنانشان ایجاد کرده باشد. (میلیمن و دیگران ، ۲۰۰۳، ۴۲۹)
وقتی افراد خودشان را به عنوان بخشی از جامعه کاریشان به حساب آورند و خودشان را با هدف آن گروه بشناسند،می توان تمامی کارهای پیچیده سازمان های امروزی را به راحتی انجام داد. این بعد شبیه به بعد “احساس همبستگی” است که توسط میلیمن و دیگران بیان شده است (ریگو و ایکان، ۲۰۰۸ ،۶۳)
سازگاری ارزش های فردی و سازمانی[۱۱۲]:این مورد همگرایی بین ارزش های سازمانی و زندگی درونی را نشان می دهد (ریگو و ایکان، ۲۰۰۸ ،۶۳) و این که افراد احساس سازگاری را میان ارزش ها ی خودشان و ماموریت و هدف سازمان ،تجربه می کنند .این سازگاری به این معناست که افراد معتقدند مدیرانشان در سازمان ها ،ارزش های درست و صحیح و وجدان قوی دارند و نسبت به رفاه و همبستگی کارکنانشان اهمیت قائلند (میلیمن و دیگران ، ۲۰۰۳، ۴۲۹). افراد احساس راحتی بیشتری خواهند نمود هنگامی که احساس کننددر سازمانی کار می کنند که رهبرانشان در جستجوی خواسته های جامعه کاری هستند و نه فقط در جستجوی علایق خودخواهانه سازمان یا سهامدارانشان (ریگو و ایکان، ۲۰۰۸ ،۶۳). پس این بعدبیشتر شبیه به همسویی با ارزش های سازمانی است که در تحقیق میلیمن به آن اشاره شده است.
احساس کمک به جامعه[۱۱۳]: این مورد بیان می کند که کار توسط افرادی انجام می شود که کارشان با ارزش های زندگی شخصی اشان همسو باشد .این بعد شبیه به بعد کار کار با معنا در تحقیق میلیمن و دیگران و اشمون و داچون است (ریگو و ایکان، ۲۰۰۸ ،۶۳). کار با معنا بر این نکته توجه دارد که افراد در جستجوی معنا در کارشان هستند .(آچمز و دوچن،۲۰۰۵،۸۱۲)

دانلود فایل ها در مورد : رابطه هوش اخلاقی ومهارت ...

نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شکل گیری هویت آنان موثر است. پژهش های آدامز و کوپر[۴۷]مؤید این مطلب است که نوجوانانی که در حالت پراکندگی هویت هستند غالباً کسانی اند که از جانب والدین خود به فراموشی سپرده شده و یا طرد شده اند(بارتون وهمکاران[۴۸]،۲۰۰۵).
وابستگی شدید نوجوان به والدین و فرمانبری مداوم از آنان، تسلیم طلبی مقابل آن ها را به همراه خواهد آورد. از دیدگاه بعضی از جامعه شناسان از جمله کولی، آژانس های جامعه پذیری چون خانواده به عنوان منابع زندگی نه فقط برای افراد بلکه برای نهادهای اجتماعی به حساب می آید گردهمای نخستین از جمله خانواده گرده هبازی که روابط صمیمانه و احساس در آن ها جاری است منابع اصلی برای ایجاد نهادهای اجتماعی شدن شمرده می شوند(توسلی،۱۳۸۵: ۲۹۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ویلیام جی گود[۴۹] بر خانوداه به عنوان عامل اساسی اجتماعی تاکید دارد به اعتقاد گود اگر شخص بخواهد نهایتاً عضوی از جامعه بشود مسلماً باید مهارت های اجتماعی و آداب و رسوم ویژه جامعه را یاد بگیرد و خانواده وظیفه دارد آنچه را جامعه از نسل جوانتر تقاضا می کند به کودک یاد دهد البته والدین نیز وقت زیادی را صرف این امر می کنند(بارتون وهمکاران،۲۰۰۵).
۲-گروه همسالان
همسالان از راه هایی منحصر به فرد و عمده در شکل گیری شخصیت، رفتار اجتماعی، ارزش های یکدیگر دخالت دارند. کودکان از طریق سر مشق دهی اعمالی که قابل تقلید است با تقویت یا تنبیه پاسخ های خاص و یا ارزشیابی فعالیت های یکدیگر و باز خودروی که به یکدیگر می دهند بر یکدیگر تاثیر می گذارند(اماندا وهمکاران[۵۰]،۲۰۰۸).
از دیدگاه ماوسن[۵۱]، همسالان در مفهوم از خود یا خود انگاره آنان تاثیر می گذارند. آنچه در روابط بین همسالان اهمیت دارد وابستگی های خاصی است که بین آنان ایجاد می شود. دوستان برای کودک تکیه گاهی محسوب می شوند وبه او احساس ایمنی می دهند. آنان حکم درمانگر قابل اعتماد و سرمشق رفتاری را برای کودک دارندو اعمال کودک را که معیارهای متفاوت از معیارهای بزرگ دارند، ازریابی می کنند(ماوسن وهمکاران،۱۳۸۶: ۵۰۲).
همسالان جهان دوم نوجوانان را تشکیل می دهند. جهان والدین و جهان همسالان.  این دو جهان می توانند در کنار یکدیگر در حالی که بخش مشترک کوچکی نیز دارند، وجود داشته باشند. دنیای همسالان خرده فرهنگی است که از بسیاری جهات تحت تاثیر فرهنگ بزرگتری است که کودک در آن زندگی ولی در عین حال تاریخچه، سازمان جمعی و نیز ابزار انتقال آداب و رسوم فرد از نسلی به نسل دیگر دارد. گروه همسالان مهارت های اجتماعی مهمی را به فرد می آموزند که بزرگسالان به هیچوجه نمی توانند آن ها را به وی بیاموزند. در میان گذاشتن مشکلات، تضادها و احساسات پیچیده اطمینان بخش است(ماوسن وهمکاران،۱۳۸۶: ۵۰۶).
در دروه نوجوانی که دوره فاصله گرفتن از خانواده است، گروه دوستان اهمیت خاصی می یابد. در این دوره نوجوان از جهات مختلف از همسالان خود اثر می پذیرد. دراین دوره روابط نوجوانان با دوستان خود گرمتر از روابط او با اعضای خانواده است و بسیاری از اطلاعات جنسی وغیر جنسی را بدست می آورد. نوجوان دوستانی را انتخاب می کند که از نظر علایق، ارزش ها و باورها و نگرش ها همانند او باشند. زیرا چنین فردی حمایت بیشتری از او خواهند کرد و از نظر رفتار و سرگرمی های اوقات فراغت و نگرش نسبت به مدرسه و پیشرفت تحصیلی باوی همانندی دارند(لطف آبادی،۱۳۸۰: ۱۴۳).
۳-نقش ” خود” در اجتماعی شدن
خود[۵۲] هسته اصلی نظریه شخصیت را تشکیل می دهد و انسان به وسیله گرایش به شکوفا شدن و بهبود بخشیدن خود برانگیخته می شود. خود عبارت از مجموعه ویژگی هایی فردی است که تفاوت فرد از دیگران و یا شباهت او به دیگران را بیان می کند(بداروهمکاران، ۱۳۸۸: ۳۱).
خود به معنی جامعیت اندیشه ها و احساساتی است که فرد در ارجاع به خودش به عنوان یک شناخت عینی دارد.
از دیدگاه بعضی از اندیشمندان، اجتماعی شدن فقط حاصل تاثیرات عوامل بیرونی نیست بلکه نیروهای خود ما نیز در شکل گیری منش و شخصیت ما نقش دارند. بنا به نظر اریک فروم[۵۳]، روانکار اجتماعی، “ما بوسیله ویژگی های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه مان شکل می گیریم، با این حال، این نیروها به طور کامل منش ما را تعیین نمی کنند. ما عروسک های خیمه شب بازی نیستیم که به نخ هایی که جامعه آن ها را می کشد واکنش نشان دهیم. بلکه مجموعه ای از ویژگی ها یا مکانیسم های روان شناختی داریم که بوسیله آن ها ماهیت خود و جامعه ما را شکل می دهیم(شولتز، ۱۳۷۹ : ۲۰۵).
۴-نقش دیگران مهم و تعمیم یافته در اجتماعی شدن
دیگران مهم یا تاثیر گذار کسانی هستند که شخص به آنان توجهی خاص دارد ارزیابی آنان افعال امیال را پاداش می دهد. دیگری تعمیم یافته عبارت از ادغام ارزیابی ها و ارزش های دیگران مؤثر و به ویژه دیگرانی که در نزد شخص مرجع محسوب می شوند(گرت و میلز[۵۴]، ۱۳۸۶ : ۱۴۰ ).
از دیدگاه گرت و میلز، جامعه شناسان حوزه انتقادی، دیگران مهم نقش اساسی در اجتماعی شدن افراد دارند. این دو معتقدند برای درک و شناخت آدمی چهارمفهوم مفید است. این چهار مفهوم تاثیر بسزایی از دیدگاه ما در اجتماعی شدن دارند :

    1. ارگانیسم
    1. ساختار
    1. روانی
    1. شخص   خود ساختار منش(گرت و میلز، ۱۳۸۶ : ۱۵۶ ).

مفهوم همانند سازی[۵۵] به نوعی به دیگران تعمیم یافته اشاره دارد. همانند سازی مفهومی است که از نظریه روانکاری فروید نشات گرفته و به فرایندی اطلاق می شود که به موجب آن کودک تلاش می کند خصوصیات مشخص دیگری را در وی کند.
از طریق همانندسازی نگرش ها، علایق، رفتارها و لباس پوشیدن و الگوهای رفتار مادری خود را می گیرد. از دیدگاه ماوسن همانندسازی با تقلید صرفاً تکرار واکنش های مشخص وقابل مشاهده دیگران است حال آنکه همانند سازی ظریف است که به موجب آن کودک الگوهای کلی و گسترده تفکر را درونی می کند.
همانند سازی نشان دهنده پیوند عاطفی شدید کودک با شخص است که با او همانند سازی کرده حال آنکه تقلید چنین نیست از دیگر جوانب مهم همانند سازی ادراک کودک از شباهت بین خود و شخص دیگر است ووقتی کودک به این شباهت پی برد این اعتقاد در او ایجاد می شود که با آن الگو خصوصیات مشترک دارد(ماوسن وهمکاران،۱۳۸۶: ۴۵۴).
۵-نقش مدرسه در اجتماعی شدن
مدرسه نهادی اجتماعی ونمایانگر فرهنگی است که مدرسه جزئی از آن است و به کودک جهان بینی و عادات و رسوم و مهارت ها و دانش خاص را منتقل می کند. مدرسه نظام اجتماعی کوچکی است که کودک درآن قواعد اخلاقی، عرف اجتماعی، نگرش ها و شیوه های برقراری ارتباط با دیگران را می آموزد. مدرسه غالباً شبکه ای از گروه همسالان برای کودک و نوجوان مهیا می کند. نفوذی که مدرسه دارد همه به دلیل وجود شاگردان دیگر هم به دلیل وجود معلمان و برنامه ریزی در سی است(رندی وهمکاران،۲۰۰۸).
پارسونز[۵۶] سه کارکرد مهم برای مدرسه قایل است: وظیفه اول مدرسه جامعه پذیرکردن نسل جدید با ارزش های مسلط جامعه، بویژه با ارزش های محیط خارج از خانواده، مخصوصاً با ارزش های دنیای کار است.
در مدرسه کودک ارزش های عام گرایی، عملکرد، ویژگی و بی طرفی عاطفی را درونی می کند این ارزش ها هستند که کودک با آن ها در محیط خانوادگی کمتر ارتباط پیدا می کند. از این دیدگاه مدرسه محیط جامعه پذیری اصلی برای انگیزه های اقتصادی، عقلانی است و ارزش های نوعی جامعه صنعتی می باشد.
کارکرد دوم مدرسه، تربیت و آماده سازی نیروی انسانی برای تصور مشاغل گوناگون در جامعه صنعتی است. کارکرد سوم مدرسه، در سطح آموزش عالی ارتباط تنگاتنگی با تحقیقات علمی دارد. از این دیدگاه ،مدرسه محل خلاقیت، نوآوری و دگرگونی است دانشگاه نه تنها انتقال دانش از نسلی به نسل دیگر است ،بلکه محل تولید شناخت، نقد و بررسی شناخت های موجود و تفسیر مجدد آن هاست(روشه،۱۳۸۶: ۶۹).
مهارت های اجتماعی پایه

    • ارتباط چشمی: توانایی ایجاد ارتباط چشمی با دیگران هنگام گوش دادن به سخن آن ها و یا هنگامی که با آن ها حرف می زنید دست کم برای یک دوره ی زمانی کوتاه.
    •  بیانات چهره ای: خندیدن، ابراز علاقه.
    •  فاصله ی اجتماعی: دانستن اینکه در چه فاصله ای نسبت به فرد مقابل قرار بگیریم و چه موقع برقراری تماس بدنی است مناسب است.
    •  چگونگی صدا: حجم صدا، زیری و بمی صدا، میزان گفتار، وضوح، محتوی.
    •  احوال پرسی با دیگران: آغاز ارتباط یا پاسخ گویی به احوال پرسی، دعوت کردن یک کودک دیگر برای پیوستن به شما در بعضی فعالیت ها.
    •  گفت و گو کردن: مهارت های محاوره ای مناسب سن، بیان احساسات، سوال کردن، گوش کردن، ابراز علاقه، پاسخ دادن به پرسش دیگران.
    •  بازی و کار کردن با دیگران: رعایت کردن مقررات، مشارکت، قول دادن، کمک کردن، نوبت گرفتن، تعارف با دیگران، قدردانی، ابراز تأسف.
    • جلب توجه و یا درخواست کمک: استفاده از راه های مناسب.
    • حل کردن تعارضات درونی: مهار پرخاشگری، فرو نشاندن خشم خود و تحمل خشم دیگران، پذیرش انتقاد، روحیه ی ورزشکاری.
    • آراستگی و بهداشت (متسون واولدینگ،۱۳۸۴).

مراحل آماده سازی مهارت های اجتماعی
۱-تعریف: مهارتی را که می آموزید توصیف کنید. در این زمینه که چرا این مهارت ویژه مهم است و چگونه کاربرد آن به ایجاد رابطه کمک می کند بحث کنید. مهارت را می توان با بهره گرفتن از یک فیلم کوتاه، یک یا کارتون، یک نمایش عروسکی و یا تذکر دادن به کودک و راهنمایی او به فعالیت هایی که در گروه همسالان در جریان است، شرح داد. معلم می تواند بگوید:«نگاه کن چطور آن دو دختر در ساختن پازل به هم کمک می کنند. به من بگو آن ها به یکدیگر چه می گویند.
۲-مهارت را الگو کنیدمهارت را به چند جزء ساده تقسیم کنید و خودتان آن را به روشنی شرح دهید یا یک دانش آموز را انتخاب کنید تا این کار را انجام دهد.
۳-تقلید و تمرین: کودک یک مهارت را در محیطی که در آن جا آموزش دیده است امتحان می کند. برای این که این امر موفقیت آمیز باشد باید او را تحریک کرد تا آن مهارت را اجرا نماید و با دقت توجه کند و آن چه را که معلم شرح می دهد به خاطر بسپارد.
۴- بازخورد: این مرحله باید اطلاع دهنده باشد:«شما هنوز آن را کاملاً یاد نگرفته اید. باید هنگام صحبت به او نگاه کنید. دوباره سعی کن»، «این بهتر است. شما نگاه کردید و لبخند زدید. خوب است». باز خورد از راه یک ضبط ویدیویی می تواند در بعضی مواقع سودمند باشد.
۵-فرصتی فراهم کنید تا کودک مهارت به کار بندد: معلم می تواند با توجه به مهارتی که آموزش می دهد کارهای گروهی کوچک یا فعالیت هایکاری دو به دو ترتیب دهد تا مهارت ها در کلاس و یا دیگر مکان های طبیعی اجازه کاربرد پیدا کنند و تعمیم یابند.
۶-تقویت متناوب: نمونه هایی را که در آن کودک مهارت ها را بدون اجبار، در مواقع دیگر روز یا درهفته های بعد به کار می گیرد زیر نظر بگیرید. به او پاداش و تقویتی توصیف کننده بدهید. به پایداری پس از اکتساب توجه کنید. احتمال زیادی وجود دارد که این رفتارها به محض تثبیت شدن، که به وسیله ییامدهایشان مثلاً یک تعامل رضایت بخش تر با همسالان پایدار شوند(وست وود[۵۷]،۱۳۸۱).

پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع بررسی وضعیت تغذیه ای درختان، تنوع ...

رادمنش و جلیلوند (۱۳۸۷) به بررسی خصوصیات کمی و کیفی رویش جنگل­کاری ۱۹ ساله گونه­ های پهن­برگ بومی (پلت و بلند مازو) و سوزنی­برگ غیر­بومی کاج بروسیا در جنگل آموزشی پژوهشی دانشکده منابع طبیعی ساری (منطقه دارابکلا استان مازندران) پرداختند. با توجه به نتایج حاصله گونه­ های بومی افراپلت و بلندمازو چه از نظر کمی چه از نظر کیفی در مقایسه با کاج بروسیا از وضعیت مطلوب­تری برخوردار بود.
عبدی و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیقی برآورد ظرفیت ترسیب کربن در گون­زارهای استان مرکزی (مطالعه موردی منطقه مالمیر شهرستان شازند) پرداختند. خاک را مهم­ترین مخزن کربن آلی در گون­زارها دانستند. نتایج همبستگی و رگرسیون گام به گام ایشان نشان داد که ترسیب کربن با ارتفاع و حجم بوته­ های گون، بیوماس هوایی، بیوماس زیر زمینی، بیوماس کل، مقدار لاشبرگ و کربن آلی خاک رابطه مثبت و معنی­دار داشت.
مهدوی راد (۱۳۸۷) وضعیت کمی و کیفی و تنوع زیستی توده­های دست کاشت زبان گنجشگ، افرا پلت، شیردار و توسکا ییلاقی در حوضه آبخیز تالار در منطقه اتو زیر آب (به ترتیب ۲۵۰ و ۹۰۰ متر از سطح دریا) را بررسی کرد، به این نتیجه رسید در چای باغ توده آمیخته پلت–شیردار–ون و در اتو توده پلت خالص داری بزرگترین شاخص غنا و تنوع زیستی بوده ­اند. پلت خالص در چای باغ و توسکا خالص در اتو از کمترین تنوع زیستی برخوردار بودند. به طور کلی هر دو منطقه، توسکای خالص و سپس پلت (هم آمیخته و هم خالص) داری رویش مطلوب­تری نسبت به دیگر گونه­ ها بوده ­اند.
گودرزی (۱۳۸۸) به بررسی خواص خاک و تنوع زیستی (تنوع، غنا، یکنواختی) گونه­ های زیر­آشکوب در جنگل­کاری­های خالص و آمیخته پهن­برگ (پلت، توسکا، ون و شیردار) در منطقه چای باغ شیرگاه (ارتفاع ۲۵۰ متر از سطح دریا) پرداخت. به این نتیجه رسید که میزان تنوع در جنگل طبیعی و سپس در جنگل­کاری­های آمیخته بیشتر از جنگل­کاری­ها خالص بود و پوشش گیاهی تأثیر مثبتی بر خواص فیزیکی و شیمیایی خاک سطحی دارد.
فروزش­سوتگوابری و همکاران (۱۳۸۸) به بررسی کمی کیفی توده دست کاشت توسکای ییلاقی ۱۹ ساله در منطقه سیاهکل پرداختند. متوسط رویش قطری ورویش ارتفاعی به ترتیب برابر با ۶۶/۰ و ۵۴/۷۱ سانتی­متر بود. نتایج نشان داد که به دلیل عدم اجرای عملیات پرورشی به ویژه تنک کردن در توده دست­کاشت توسکای ییلاقی، توده مورد بررسی از نظر خصوصیات کمی و کیفی به ویژه مقدار رویش سالیانه قطری و ارتفاعی داری وضعیت مناسبی نبوده و بر اجرای تنک کردن در چنین توده­های تاکید شده است.
آزادی نجات و همکاران (۱۳۸۸) کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در ارزیابی جنگل­کاری­های شهری به منظور انتخاب گونه درختی مناسب در مناطق خشک و نیمه­خشک پرداخت. به این نتیجه رسید با انجام این مراحل (اندازه ­گیری میانگین موزون) هر گونه ­ای که دارای بالاترین میانگین موزون باشد به عنوان مناسب­ترین گونه با توجه به معیارهای مختلف، معرفی شده و گونه­ های دیگر در اولویت بعدی برای کاشت قرار می­گیرند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کوچ (۱۳۸۹) به بررسی تنوع زیستی واحدهای زیست محیطی در ارتباط با برخی خصوصیات خاک در اکوسیستم جنگلی ممرز پرداخت، در این مطالعه واحدهای زیست محیطی با بهره گرفتن از روش تجزیه تحلیل دو طرفه گونه­ های شاخص تهیه گردید و از شاخص­ های سیمپسون، مارگالف و هیل برای تجزیه تحلیل پارامترهای تنوع، غنا یکنواختی استفاده کرد. برای مطالعه خصوصیات خاک در هر واحد زیست محیطی از سه عمق ۱۰-۰، ۲۰-۱۰ و ۳۰-۲۰ سانتی­متر خاک نمونه­برداری نمود. ارتباط بین شاخص­ های تنوع زیستی با مشخه­های فیزیک و شیمیایی و بیولوژیکی خاک با بهره گرفتن از مولفه­های اصلی (PCA) بررسی نمود. نتایج نشان داد که هر یک از این مشخصه­های خاک در سمت چپ محور اول دارند. فسفر قابل جذب در هر سه عمق به عنوان مؤثرترین عامل تأثیرگذار بر مشخصه­های تنوع زیستی بیان نمودند.
کوچ و نجفی سال ۱۳۸۹ در تحقیقی تحت عنوان بررسی چگونگی بکارگیری AHP در ارزیابی توان اکولوژیکی توده­های جنگلی (پلت، بلند مازو، کاج بروسیا و توده آمیخته ممرز-آزاد به همرا بلند مازو) موجود در منطقه دارابکلا، نه معیار (اسیدیته خاک، نیتروژن کل، فسفر قابل جذب، پتاسیم محلول تبادلی، زی­توده کرم خاکی، شمار در ختان در هکتار، میانگین قطر برابر سینه در هکتار، ارتفاع کل و سطح تاج درختان) مورد ارزیابی قرار دادند. وزن نهایی محاسبه شده در این تحقیق نشان داد که توده جنگلی پلت با توجه به معیارهای مورد بررسی دارای توان بوم­شناختی بالاتری نسبت به توده­های دیگر بودند و توده­های بلند­مازو، کاج­بروسیا و توده آمیخته به ترتیب در مراحل بعدی قرار گرفتند. در نهایت به این نتیجه رسیدند که توده پلت دارای شرایط مناسب­تر و بازدهی بیشتری نسبت به دیگر توده­های مورد بررسی است.
سردابی و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی اثر گونه­ های اکالیپتوس بر خصوصیات خاک در استان گیلان به این نتیجه رسیدند که در میان شش گونه اکالیپتوس از نظر خصوصیات خاک شامل درصد لای، وزن خشک لاشبرگ­ها، وزن مخصوص ظاهری، مقاومت به فرو روی، اسیدیته و فسفر، اختلاف معنی­داری وجود دارد، و جنگل­کاری اکالیپتوس نقش مثبتی در بهبود ساختمان و تخلخل خاک به ویژه در سطح خاک دارد.
شاه­نظری (۱۳۸۹) به بررسی موفقعیت جنگل­کاری با گونه­ های توت سفید ( Morus alba L) و کاج تهران ( Pinus eldarica Medw) در اصفهان و تأثیر برخی از مشخصه­های خاک بر رویش این گونه­ ها پرداخت، و به این نتیجه رسید که میزان رویش و مواد غذایی موجود در خاک و برگ برای گونه کاج در منطقه پارک کوهستان بیشتر از پارک شرق ۱ بود و میزان رویش و مواد غذایی خاک و برگ در گونه توت، در دانشگاه صنعتی بیش از شرق۲ بود. که نشان از حاصلخیزی بالای سایت­های مذکور دارد.
رستم­آبادی و همکاران (۱۳۸۹) در مطالعه خود تحت عنوان مقایسه تغذیه، بازگشت و بازجذب عناصر غذایی در رویشگاه­های توسکای ییلاقی و دارتالاب در منطقه تشبندان آمل-مازندران، تغذیه، بازگشت و بازجذب عناصر غذایی بین دو رویشگاه توسکای ییلاقی (درخت تثبیت کننده ازت) و دارتالاب (سوزنی­برگ) کاشته شده روی یک خاک با زهکشی ضعیف را مقایسه کردند. عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم برگهای زنده (سبز) و مرده (لاشبرگ) هر درخت و خاک تحت پوشش هر توده درختی، اندازه ­گیری کردند، در نتایج ایشان و همکاران توسکا ییلاقی در مقایسه با دارتالاب به طور معنی­داری در برگ سبز از نیتروژن و منیزیم بیشتر و در برگ مرده نیز از نیتروژن، پتاسیم و منیزیم بیشتر، ولی کلسیم کمتر برخوردار بود. نسبت کربن به نیتروژن لاشبرگ و بازجذب نیتروژن در توسکا ییلاقی کمتر از دارتالاب بود. خاک توسکا ییلاقی در مقایسه با دارتالاب از نیتروژن و پتاسیم بیشتر، و فسفر، منیزیم و نسبت کمتری برخوردار بود، از نتایج این پژوهش می­توان دریافت که توسکا ییلاقی، در مقایسه با دارتالاب، به دلیل تجمع عناصر غذایی بیشتر لاشبرگ،، بازگشت ازت بیشتر به خاک و نسبت C/N کمتر لاشبرگ سبب بهبود و حاصلخیزی تدریجی رویشگاه می­ شود.
ورامش و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیقی تحت عنوان اثرهای جنگل­کاری در افزایش ترسیب کربن و بهبود برخی ویژگی­های خاک در پارک چیتگر تهران پرداختند. نتایج تحقیق ایشان نشان داد که ترسیب کربن در خاک توده اقاقیا (۱۹/۷۸ تن در هکتار) به طور معنی­داری (۰۱/۰ >p) بیشتر از توده کاج تهران (۵۷ تن در هکتار) و اراضی بایر (۸/۱۰ تن در هکتار) است. ارزش اقتصادی را برای گونه­ های مذکور ۷۹/۲ و ۷۴۱/۳ میلیون دلار محاسبه کردند. نتیجه رگرسیون گام به گام در بررسی ایشان نیز نشان داد که درصد رس و نیتروژن به ترتیب از مهم­ترین اجزای تأثیر گذار بر مقدار کربن آلی خاک هستند.
نوبخت (۱۳۸۹) عملکرد توده­های دست کاشت سوزنی برگ کاج سیاه و پیسه­آو پهن­برگ ون و بلوط بلند مازو را در پارسل ۷ سری یک طرح جنگلداری دهمیان را بررسی کرد. نتایج نشان داد که منطقه مستعد کاشت و توسعه سوزنی­برگان با در نظر گرفتن حداکثر تنوع گونه­ های علفی و کمترین تغییر و تأثیر در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک می­باشد.
زینی­وند زاده (۱۳۹۰) در تحقیقی اثر جنگل­کاری با گونه­ های سوزنی­برگ و پهن­برگ بر تنوع گونه­ های گیاهی و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (مطالعه موردی: جنگل کاری دوشان سنندج) را بررسی نمود به این منظور در هر یک از مناطق مورد مطالعه (در جنگل­کاری­ها و مراتع) به منظور مطالعه کمی توده­ها‏، ۲۰ قطعه نمونه مربعی شکل ۴۰۰ مترمربعی به صورت تصادفی- سیستماتیک به عنوان قطعات نمونه اصلی مشخص کردند (در مجموع ۶۰ قطعه نمونه). سپس به منظور تعیین نوع گونه­ های علفی و درصد پوشش آنها، هر یک از قطعات نمونه اصلی به چهار بخش کوچکتر تقسیم، و در داخل هر بخش یک میکرو پلات ۵/۱×۵/۱ متر مربعی مشخص کردند. به منظور بررسی برخی از خصوصیات اصلی فیزیکی و شیمیایی خاک، در داخل هر پلات سه نمونه خاک از عمق ۲۰-۰ سانتی­متر برداشت و به منظور تهیه نمونه­های ترکیبی با هم­دیگر مخلوط شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تنوع گونه ­ای و غنا پوشش علفی در جنگل­کاری پهن¬برگ بیشترین و میزان شاخص یکنواختی آن کمترین مقدار را دارا بوده است. از نظر خصوصیات فیزیکی وزن مخصوص حقیقی، در بین مناطق مورد مطالعه اختلاف معنی­دار وجود داشت. خصوصیات شیمیایی خاک و اکثر پارامترهای مورد نظر در توده­های مورد مطالعه اختلاف معنی­داری را نشان دادند.
هاشمی (۱۳۹۰) در تحقیقی تحت عنوان مقایسه تغذیه درختان، چرخه عناصر غذایی و خصوصیات خاک در گونه­ های دست­کاشت جنگل داربکلا- ساری (افرا پلت، گردو، ون، آزاد، بلوط و کاج برسیا) با انتخاب منطقه­ با شرایط یکسان شیب وجهت از هر گونه در هر توده، ۶ درخت سالم جهت نمونه­برداری برگ انتخاب نمودند. منطقه مورد نظر آمار­برداری صد­در­صد (پارامتر­های قطر برابر­سینه و ارتفاع اندازگیری) شد. برای بررسی میزان تغذیه و بازجذب عناصر غذایی در گونه­ های مورد مطالعه طی دو مرحله نمونه­برداری برگ صورت گرفت. مرحله اول اواسط مرداد (۱۳۸۸) در اوج پویایی تغذیه درختان و مرحله دوم از اواسط مهر ماه (۱۳۸۸) تا اواخر آذر با توجه به گونه صورت گرفت. برای بررسی خاک گونه­ های مورد مطالعه از عمق­های ۵-۰ و ۱۵-۵ سانتی­متری با ۵ تکرار به صورت تصادفی نمونه­برداری گردید. نتایج ایشان نشان داد در بین ۶ گونه مورد نظر بلوط بلند­مازو و آزاد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان قطر برابر سینه را داشتند. بلوط بلند­مازو همچنین دارای بیشترین ارتفاع و کاج بروسیا دارای کمترین ارتفاع بود. ضریب قد­کشیدگی در گونه­ های آزاد و ون بیش از ۱۰۰ و در سایر گونه­ ها کمتر ۱۰۰ بود. نتایج آنالیز خاک نشان داد بالاترین میزان نیتروژن کل، فسفر و کلسیم، اسیدیته و هدایت الکتریکی متعلق به خاک توده گردو و بالاترین میزان پتاسیم و منیزیم در خاک افرا وجود داشت. مقدار رطوبت، کربن و نسبت کربن به نیتروژن در بلوط نسبت به سایر گونه­ ها بیشتر بود. نیتروژن در گونه آزاد، فسفر در ون، پتاسیم در بلوط و کلسیم و منیزیم در افرا پلت بیشترین باز­جذب را داشتند. نتایج حاصل از تجزیه مولفه­های اصلی (PCA) نیز فاکتور­های کلیدی در تفکیک هر گونه را نسبت به سایر گونه­ ها در جذب و بازجذب و خواص خاک را مشخص ساخت. ارزیابی گونه­ های مورد مطالعه با بهره گرفتن از فرایند سلسله مراتبی (AHP) نشان داد که گونه­ های افرا پلت و کاج بروسیا شرایط مناسبی را دارا می­باشند.
واردی کولائی (۱۳۹۰) در مطالعه­ ای تحت عنوان مقایسه زادآوری، تنوع پوشش گیاهی کف و برخی عوامل خاکی در منطق جنگل­کاری شده و لغزشی توده­های توسکا با جنگل مجاور در سری یک جنگل دارابکلا انجام داد به این منظور اقدام به برداشت ۲۸ قطعه نمونه از توده لغزشی، ۱۵ قطعه نمونه در توده جنگل­کاری و ۱۰ قطعه نمونه از توده طبیعی و ۱۲ قطعه نمونه از توده­های اطراف جاده برداشت نمود. ابعاد قطعه نمونه­ها در توده لغزشی و جنگل­کاری ۱۵×۱۵ متر، در جنگل­طبیعی ۱۰ آری و در توده­های اطراف جاده از ترانسکت­های ۲۰×۱۰۰ متر کرد و به این نتیجه رسید که علی­رغم معنی­دار شدن شاخص­ های تنوع زیستی نسبت به سایر توده­ها، اختلاف معنی­داری بین مشخصات خاک در توده­های مورد مطالعه دیده نشد.
گلی­گنجی (۱۳۹۰) به بررسی برخی مشخصات رویشی و رویشگاهی توده­های ۲۳ ساله جنگل­کاری شده خالص و آمیخته توسکای ییلاقی و افرا پلت در سری ۳ گرو- بابلسر پرداخت. تعداد ۱۹ قطعه نمونه ۲۰×۱۰متر در هر یک از توده­ها با روش نمونه گیری تصادفی منظم و با شبکه آماربرداری ۱۰۰×۷۵ متر را برداشت و فاکتورهای کمی و کیفی توده در هر قطعه نمونه و نوع و درصد پوشش علفی و زادآوری درختی و درختچه­ای موجود در میکروپلات­های هر قطعه نمونه پرداخت و برای اندازه ­گیری مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک از عمق ۱۰-۰ و ۲۰-۱۰ سانتی­متری خاک نمونه­برداری انجام داد. نتایج نشان داد توده خالص توسکای ییلاقی در حالت خالص از وضعیت بهتری از نظر ارتفاع، سطح مقطع، حجم، طول تنه و زنده­مانی برخوردار بود و همچنین در توده خالص افراپلت دارای ارتفاع درخت، ارتفاع تاج، ضریب قد­کشیدگی و درصد تاج پوشش بیشتر نسبت به حالت آمیخته بود. بررسی تنوع زیستی بین توده­ها نشان داد که شاخص تنوع سیمپسون و شانون-وینر در توده آمیخته دارای بیشترین مقداربود و حداکثر غنای منهنیک در توده افراپلت بود و همچنین حداکثر یکنواختی هیل در توده افراپلت و یکنواختی برگر- پارکر در توده آمیخته بود. بررسی مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک در بین توده­های مورد بررسی نشان داد که در عمق ۱۰-۰ سانتی­متری، درصد کربن، مواد آلی و درصد رس تفاوت معنی­داری بین توده­ها وجود داشت و دربررسی مشخصات خاک در عمق۲۰-۰ و ۲۰-۱۰ سانتی­متری تفاوت معنی­داری وجود نداشت. در نهایت به این نتیجه رسید گونه توسکای ییلاقی بصورت خالص و آمیخته به عنوان درخت مناسب در برنامه احیاء جنگل­های مخروبه و کم بازده و حتی زراعت چوب در رویشگاه­های مشابه، حاصلخیزی خاک و حفظ تنوع زیستی می­باشد.
صادق­زاده حلاج و رستاقی (۱۳۹۰) به منظور بررسی عملکرد رویشی جنگل­کاری ۱۷ ساله کاج­بروسیا در پارسل ۱۵ سری یک طرح جنگل­کاری عرب داغ استان گلستان انجام داد، با بررسی خصوصیات کمی و کیفی به این نتیجه رسیدند که می­توان مناطقی با شرایط اکولوژیکی مشابه را به عنوان عرصه ­های مناسب جنگل­کاری با گونه کاج­بروسیا مورد توجه قرار داد.
اسدیان و همکاران (۱۳۹۰) در مطالعه­ ای که به منظور بررسی تنوع­زیستی در دو توده دست­کاشت (کاج سیاه و زبان­گنجشک) واقع در جنگل الندان- ساری انجام دادند. درصد گونه­ های علفی و تعداد تجدید حیات طبیعی گونه­ های چوبی در هر یک از این عرصه ­ها با بهره گرفتن از ۶ پلات۲۰×۲۰ متری اندازه گیری کردند. سپس شاخص­ های تنوع-زیستی (Shanoon و Simpson) و شاخص غنا ( Menhinickو Margalef) در محیط نرم­افزار past به دست آوردند. از آزمون t مستقل برای آنالیز شاخص ­ها در محیط نرم افزارSPSS16 استفاده کردند. نتایج نشان داد که هر دو شاخص تنوع و غنا گونه­ های علفی و زادآوری گونه­ های چوبی در توده کاج سیاه بیشتر از توده زبان­گنجشک (۰٫۰۵< p) می­باشد. نتایج حاکی از آن است که برخلاف عقیده­ی متداول در مورد نامناسب بودن شرایط زیستی در توده­های سوزنی­برگ، این عرصه ­ها توانایی فراهم کردن شرایط مناسب برای حضور گونه­ های علفی و چوبی حداقل در سال­های اولیه استقرار را در خود دارا می­ کند.
نوبخت و همکاران (۱۳۹۰) در مطالعه­ ای به مقایسه مقدار ترسیب کربن خاک در جنگل­کاری­های خالص سوزنی­برگ و پهن­برگ (مطالعه موردی: طرح جنگلداری دهمیان، مازندران) پرداختند. به این منظور نمونه­برداری خاک به صورت منظم تصادفی و از عمق­های ۰-۱۰و ۱۰-۲۰ سانتی­متری انجام دادند، در مجموع، ۵۴ نمونه خاک از ۴ توده ۳۵ ساله جنگل­کاری شده با گونه­ های پیسه­آ، ون، کاج سیاه و بلوط بلندمازو برداشت کردند. نتایج نشان داد ترسیب کربن خاک در توده پیسه­آ (۳/۱۲۴ تن در هکتار) به طور معنی­داری (۰٫۰۵>P) بیشتر از کاج­سیاه (۷/۹۴ تن در هکتار)، ون (۶/۸۷ تن در هکتار) و بلوط­مازو (۱/۷۸ تن در هکتار) بود و مقدار کربن آلی، اسیدیته، نیتروژن و هدایت الکتریکی خاک در بین توده­های مورد بررسی، اختلاف معنی­داری را نشان داد (۰۱/۰> P). نتیجه رگرسیون گام­به­گام نشان داد که درصد نیتروژن و نسبت کربن به نیتروژن به ترتیب از مهم­ترین اجزای تأثیر گذار بر مقدار کربن آلی خاک در توده­های بررسی شده بودند.
هاشمی و همکاران (۱۳۹۱) در بررسی تحت عنوان مقایسه عناصر غذایی (N، P، K، Ca، Mg) بازجذب آنها در گونه های جنگل­کاری شده آزاد، افرا پلت و کاج بروسیا (مطالعه موردی: جنگل دارابکلا - مازندران) به این نتیجه رسیدند که عناصر برگ تابستانه و پاییزه گونه­ های مورد بررسی، تفاوت معنی­داری در سطح اطمینان ۹۵ درصد دارند و مقدار باز­جذب عناصر به این ترتیبk< Mg< N< Ca< P بود. در بین گونه­ ها، افرا بیشترین بازجذبCa و Mg، آزاد بیشترین بازجذب N و K و کاج بیشترین بازجذب P را به خود اختصاص دادند. در نهایت به این نتیجه رسیدند که گونه­ های مورد بررسی عناصر غذایی متفاوتی دارند و مقدار بازجذب هر عنصر نیز متفاوت است و با توجه به مشابه بودن شرایط رویشی تفاوت را ناشی از ژنتیک گونه­ ها دانستند.

۲-۱-۲-منابع خارجی:

لاجسا[۴] در سال ۱۹۸۷ در بررسی به عنوان بازجذب مؤثر مواد غذایی و پاسخ به حاصلخیزی فسفر در گونه درختچه­ای Larrea tridentata در بیابان پرداخت. آزمایشات در زمینه حاصلخیزی نشان داد که رشد درختچه به وسیله فسفر محدود نمی­ شود، حتی اگر خاک حاوی سطح بالای کربناتهای پدوژنیک که توانایی تامین مقدار زیاد فسفر را دارد باشد. بازجذب مؤثر مواد غذایی در زمین غیر­حاصلخیز حدود ۷۲-۸۶ درصد در مواد غذایی بازجذب شده که مکانیسم مؤثر در حفظ مواد غذایی است. مقدار بازجذب فسفر و نیتروژن با غلظت فسفر و نیتروژن برگ افزایش می­یابد در طول دوره خشکی نسبت به دوره رشد سریع برگ بازجذب بیشتر است. با این حال بازجذب نیتروژن تنها با افزایش وضعیت نیتروژن گیاه افزایش می­یابد. در نهایت یک مدل برای توضیح الگوی بازجذب مواد غذایی مؤثر که بیشترین شیب را در مواد غذایی در دسترس دارد توسعه داده شد.
افستوآرت و لوری[۵] و همکاران ۱۹۹۱ به بررسی بازجذب فسفر و نیتروژن کنترل بالای مواد غذایی در برگ راش در آلاسکا پرداختند به این منظور بازجذب فسفر و نیتروژن در برگ راش که اختلاف زیادی در مقدار موادغذایی بافتشان وجود داشت اندازه گیری کردند. سپس فاکتورهای را که ممکن بود در مقدار بازجذب اثر بگذارند دستکاری نمودند. درختان که مقدار مواد غذایی بیشتری از نیتروژن و فسفر داشتند مقدار بیشتری را نیز به خاک بر می گرداند نیتروژن و فسفر بیشتر در برگ نسبت به درختان موجود در خاک نابارور یا غیر­حاصلخیز است. اگرچه وضعیت مواد غذایی هیچ تأثیری بر روی کارآیی بازجذب نیتروژن و فسفر ندارد (به عنوان مثال: نسبت در حداکثر ذخیره بازجذب مواد غذایی در طول فصل پیری پاییز) به جز برای بازجذب فسفر در خاک حاصلخیز کمتر می­ شود. طولانی­تر بودن اتصال برگ به درخت (یا کوتا شدن زمان ریزش) اثری بر بازجذب فسفر و نیتروژن نداشت. شستشو با آب باران در پاییز باعث ناپدید شدن ۲۵ درصد نیتروژن و ۵۵ درصد فسفر در برگ­های پیر در زمین­های با حاصلخیزی بالا می­ شود. سایه برگ­های پیر در زمین­های با حاصلخیزی بالا در کاهش منبع و مخزن اثر گذار است. کاهش منابع به وسیله سایه برگ پیر ( به عنوان منبع کربوهیدرات­ها و مواد غذایی) تأثیر قابل توجهی در کاهش بازجذب مؤثر می­ شود. بر اساس این نتیجه و کارهای قبلی نتیجه گرفتند که بازجذب مؤثر مواد غذایی بیشتر متاثر از منبع کربوهیدراتها برگ (منبع فعل و انفعلات) تا عوامل حاکم به هیدرولیز و کاهش مواد غذایی برگ.
بالدوک و همکاران[۶] (۱۹۹۲) در مطالعه­ ای که در کشور ایرلند انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که خاک، نوع پوشش گیاهی و شرایط آب و هوایی نه تنها روی کیفیت، بلکه روی مقدار مواد آلی در یک منطقه تأثیر می­گذارند.
جاسون[۷] (۱۹۹۵) در نوادای آمریکا نشان داد که گونه توسکای قرمز (Alnus rubra) در مقایسه با نوعی کاج موجب کاهش بیشتر اسیدیته خاک شده است، ولی کاهش میزان فسفر و کلسیم و ازت زیر پوشش کاج در مقایسه با توسکا محسوس و معنی­دار بود.
پاناگاپولوس[۸] (۱۹۹۵)، در کشور یونان مطالعه­ ای در رابطه با تأثیر دو توده جنگل­کاری شده کاج­سیاه و اقاقیا بر روی خاک انجام داد. نتایج تحقیق ایشان نشان داد که هر دو توده جنگل­کاری باعث ایجاد افق جدید در خاک منطقه شده، هم­چنین هر دو باعث کاهش هدایت الکتریکی و اسیدیته منطقه، و افزایش میزان مواد آلی نسبت به منطقه شاهد شدند، ولی تفاوت معنی­داری میان افزایش موادآلی توده اقاقیا با توده کاج وجود نداشت. همچنین اقاقیا باعث افزایش میزان منیزیم خاک شده و در کلسیم تفاوت معنی­داری ایجاد نکرده بود.
کیلینگبک[۹](۱۹۹۶) به بررسی نیتروژن در برگ­های مرده ۸۹ گونه همیشه سبز و خزان کننده برای تحقیق کلیدی در مورد قابلیت و پتانسیل بازجذب نهایی پرداخت. وی اظهار داشت بازجذب در گیاهانی شدید است که مقدار نیتروژن و فسفر برگ­های مرده آن­ها به ترتیب به زیر مقدار ۷/۰ درصد و ۵/۰ درصدکاهش یافته است. او همبستگی مثبت و معنی­داری بین نیتروژن و فسفر در برگ مرده مشاهده کرد.
وینوته و همکاران[۱۰] (۱۹۹۸) در خصوص تنوع زیستی در جنگل­کاری­ها و جنگل­آمیخته طبیعی در مجاورت پارک ملی فوندی در انگلستان تحقیقی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که یک سری از گونه­ های مهاجم در استفاده از نور، رطوبت و مواد غذایی با گونه­ های اصلی رقابت می­ کنند و تعدادی گونه­ های پیش­گام و مهاجم در جنگل­کاری­ها ظاهر شده ­اند که در جنگل­ها طبیعی و مسن کمتر به چشم می­خورند.
زاهدی[۱۱] (۱۹۹۸) ارتباط پوشش گیاهی با ویژگی­های خاک در دو توده راش- بلوط و زبان­گنجشک را در کشور بلژیک مورد بررسی قرار داد و با بهره گرفتن از ترکیب جنبه­ های فلورستیک پوشش گیاهی با خصوصیات خاک به وسیله تجزیه تحلیل CCA نتیجه گرفت که با این روش می­توان پیش ­بینی قابل قبولی ازجوامع گیاهی با ویژگی­های خاک را نشان داد.
براکنهیلم[۱۲] (۲۰۰۰) در جنوب کشور سوئد اثر جنگل­کاری با گونه picea abies (نوئل) را بر پوشش گیاهان کف در دو منطقه احیا شده شامل مرتع و زمین زراعی مورد مقایسه قرار داد. بررسی­ها در پلات­های ثابت و بین سال­های ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۶ انجام دادند. نتایج نشان داد که فرایند توالی در زمین مرتعی در مقایسه با زمین زراعی به کندی انجام گرفت و بازگشت گونه­ ها نیز بسیار کم بود. این محقق انجام مناسب عملیات تنک کردن را روشی مناسب برای افزایش غنای گونه­ های گیاهی در منطقه جنگل­کاری شده معرفی کرد.
هومفری و همکاران[۱۳] (۲۰۰۰) تنوع زیستی در جنگل­های دست­کاشت بریتانیا را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که توده­های دست­کاشت با گونه­ های سوزنی­برگ غیر­بومی باعث آماده ­سازی شرایط زیستگاه برای ظهور گیاهان و جانوران بومی می­ شود.
دیکسترا[۱۴] (۲۰۰۱) در تحقیقات خود در شمال آمریکا ضمن مرور کلی اثر درختان بر روی خاک عنوان کرد که در کنار عوامل زنده، تأثیر درختان (تاج پوشش) می ­تواند بر تحول اکوسیستم کاملا مؤثر باشد. وی عنوان کرد که درختان از طریق تولید اسید­آلی که در برگ و یا دیگر اجزای آنها می ­تواند وجود داشته باشد در اسیدیته و همچنین موجودی یون کلسیم در خاک اثر قابل ملاحظه­ای دارند.
لیلین فین و همکاران[۱۵] (۲۰۰۱) اثرات جنگل­کاری با Pinus caribaea و پوشش گیاهی ساوانا در برزیل به این نتیجه رسید که مقدار کربن، نیتروژن، فسفر و گوگرد در فاز جامد خاک در توده با افزایش عمق کاهش می­یابد. غلظت کربن آلی دو توده مشابه یکدیگر بود و به طور کل می­توان نتیجه گرفت که وجود جنگل­های کاج می­توانند ذخیره کربن، نیتروژن، فسفر و گوگرد را بهبود ببخشد.
آگستو و همکاران[۱۶] (۲۰۰۲) تأثیرچند گونه درختی جنگل­های معتدله اروپا روی حاصلخیزی خاک را بررسی کردند. نتایج نشان داد برخی از گونه­ ها مواد غذایی خاک نظیر کلسیم و منیزیم را کاهش می­ دهند و برخی دیگر موجب کاهش pH و اسیدی شدن خاک می­گردند. ترکیب اشکوب فوقانی جنگل بر ویژگی­های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک اثر دارد و این اثر در سطح­الارض بیشتر است. به طور کلی تأثیر یک گونه درختی بر روی حاصلخیزی خاک براساس نوع سنگ بستر، اقلیم و مدیریت جنگل متفاوت است.
میشرا و شامرا[۱۷] (۲۰۰۲) در هند در مورد تأثیر جنگل­کاری ۹ ساله گیاهان خانواده لگومینوز بر روی خاک مطالعه­ ای انجام دادند. در این مطالعه مشخص گردید که جنگل­کاری باعث کاهش میزان اسیدیته و شوری خاک شد و میزان جرم مخصوص ظاهری خاک را به صورت قابل­توجهی کاهش داد.
متیوس و همکاران[۱۸] (۲۰۰۲) در تحقیقی تحت عنوان تعیین کمی تنوع زیستی به عنوان سیاستی برای ترسیب کربن جنگل کارولینای جنوبی پرداختند. به این نتیجه رسیدند که برای ارزیابی از پیامدهای بیولوژیکی جنگل­کاری برای ترسیب کربن باید هر دو پوشش زمین در حال حاضر و الگوهای توزیعی از موجودات­زنده و همچنین هدف تبدیل سیاست را در نظر بگیرند.
زاس و سررادا[۱۹] (۲۰۰۳) در بررسی وضعیت عناصر برگ و رابطه تغذیه­ای کاج رادیاتا جنگل­کاری شده در اسپانیا با مطالعه ۵۴ پلات به روابط میان غلظت عناصر برگ و رویش درختان و شرایط فیزیکی و شیمیایی خاک نتیجه گرفتند که عناصر P و Mgدر بین همه پلات­ها بیشترین کمبود را داشتند و غلظت Mg و Ca برگ با PH خاک رابطه مستقیم دارد. رویش نیز رابطه مثبتی با K و Mg برگ و رابطه منفی با نسبت­های N/ K, N/Mg و N/P برگ دارد.
مالاگ و اولسسون[۲۰] (۲۰۰۴)، خاک مناطق جنگل­کاری شده اتیوپی با دو گونه سریع­الرشدCupressus Iusitanica و Eucalyptus saligna در زمین­های کشاورزی مخروبه را مورد بررسی قرار داد. ایشان عمق ۰-۱۰ سانتی­متر خاک جنگل­کاری ۱۵ ساله را مورد برسی قرار دادند. نشان دادند که در گونه Cupressus Iusitanica تراکم حجمی کمتری وجود داشته است و مقدار کربن، نیتروژن نهایی، ظرفیت تبادلی کاتیونCEC، درصد اشباع بازیBS، درصد پتاسیم قابل تبادل، منیزیم و مس بالاتر بوده است.
فارلی و کلی[۲۱] (۲۰۰۴) در بررسی اثرات کاج رادیاتا در چمن­زارهای کوه­های آندکوادور، با مقایسه خصوصیات خاک در توده­های مجاور چمن­زارها نشان دادند که در ۱۰ سانتی­متری سطح فوقانی خاک تحت تأثیر گونه کاج، میزان ازت و کربن آلی خاک پس از ۲۰ سال افزایش یافته است و مقدار اسیدیته نیز در توده­های کاج فقط کمی تقلیل یافته و این تغییر ناچیز تنها در خاک سطحی روی داده است. آن­ها همچنین دریافتند که بیشترین تأثیر جنگل­کاری در خاک­های سطحی (۱۰-۰) سانتی­متری بوده است. غلظت ازت کل در عمق متوسط خاک کاهش پیدا کرد. در ۱۰ سانتی­متر اول خاک غلظت نیترات در زیر جنگل­های کاج افزایش یافت. در فسفر خاک تغییری حاصل نشد. این جنگل­کاری­ها pH خاک را کاهش داده بود. محققین نتیجه گرفتند که تغییرات پوشش گیاهی می ­تواند خواص خاک را طی دوره ۱۰ ساله تغییر دهد.
سوامی و همکاران[۲۲] (۲۰۰۴) به بررسی رویش، بیوماس و مواد غذایی (K, P, N) برای سه رویشگاه گونهGmelina arboreu در توده­های ۱ تا ۶ ساله هند پرداختند. نتایج نشان داد که تراکم توده، زنده­مانی و پارامترهای رشد (قطر برابر­سینه، ارتفاع کل، قطر تاج پوشش و تعداد شاخه­ها) به طور معنی­داری متغیر بودند. همچنین نمونه­برداری خاک در عمق­های ۲۰-۰، ۴۰-۲۱، ۶۰-۴۱ سانتی­متر در هر رویشگاه نشان داد که مواد آلی و مواد مغذی (K, P, N) بعد از ۶ سال جنگل­کاری بطور معنی­داری بهبود پیدا کرده بود.
هاگن–تورن و همکاران [۲۳](a2004) به مقایسه مواد معدنی و شیمیایی سطح خاک در ۶ گونه در توده­های ۳۰-۴۰ ساله بلوط، نمدار، ون، توس (غان)، راش و صنوبر جنگل­کاری شده در لیتوآنیا پرداختند نمونه خاک رو از دو عمق (۱۰-۰) و (۳۰-۲۰) سانتی­متری در زیر گونه­ های مختلف انتخاب مقدار Fe،AL، pH قابل استخراج بین گونه­ های مختلف اختلافی مشاهده نشد. در عمق ۱۰-۰ اختلاف ظاهری بستگی به نوع گونه دارد اختلاف قابل ملاحظه­ای در pH و اشباع بازی و توانایی تغییر کاتیون­های بازی و دیگر مواد غذایی مشاهده شد بیشترین اختلاف مهم بین نمدار و صنوبر بود. نمدار دارای pH بالا، اشباع بازی کاتیون بازی و منبع بور در مقابل صنوبر که بیشتر اثر اسیدی در مواد معدنی بالا خاک داشت. در بین گونه­ های مجاور اثر مشابه صنوبر در لایه معدنی بالای سطح خاک داشتند. در بینN، C و نسبت C/N در بین گونه­ ها اختلاف معنی­داری وجود نداشت.
هاگن-تورن و همکاران [۲۴](b2004) به منظوره بررسی عناصر غذایی ماکرو در ساقه و برگ درخت به مقایسه جنگل­کاری ۶ گونه از گونه­ های جنگل­های معتدل (بلوط، زبان­گنجشک، راش، توس، نمدار و صنوبر) در جنوب لیتوانی (در مناطق مشابه) پرداختند. غلظت مواد غذایی در گونه­ ها مشابه و تنها غلظت در برگ­ها متفاوت بود. غلظت در صنوبر به طور قابل ملاحظه­ای از گونه­ های خزان کننده کمتر بود به جز P در برگ و ca در ساقه چوبی و بیوماس برگ و بین خود گونه­ های خزان کننده اختلاف وجود داشت.
ساری یلدایز و اندرسون[۲۵] (۲۰۰۵) در بررسی تحت عنوان اختلاف مواد غذایی در برگ سبز و لاشبرگ ۳ گونه خزان کننده رشد یافته در خاک­های مختلف (در جنوب غرب انگلستان) ترکیبا ت شیمیایی برگ گونه­ های شاه­بلوط، بلوط و راش برای ۲۶ منطقه با حاصلخیزی بالا که از نظر درصد اشباع و پتانسیل نیتروژن معدنی پایین طبقه ­بندی شده بودند، غلظت عناصر غذایی (N, Ca, P, Mg, K a و Mn) اندازه ­گیری کردند. بازجذب ازت برگ­های راش با پتانسیل معدنی نیتروژن خاک رابطه منفی داشت (بیشترین مقدار در خاک با حاصلخیزی کم بود) و بلوط و شاه­بلوط رابطه غیر منتظره مثبتی را با حاصلخیزی نشان دادند. تفاوت درونی خواص شیمی برگ و لاشبرگ نسبت به حاصلخیزی خاک بی­نظیر و به حد زیادی غیر قابل توضیح بود. الگوه­های مشاهده شده نشان دهنده پاسخ­های فنوتیپی به نوع خاک که نتیجه تداوم، کیفیت لاشبرگ درون و بین گونه­ های درختی در مطالعات مرتبط نشان داده شده است که به طور قابل­توجهی در تجزیه لاشبرگ اثر می­ گذارد.
هاگن-تورن و همکاران[۲۶] (۲۰۰۶) به بررسی باز­جذب و کاهش عناصر غذایی در پاییز برای گونه­ های درختی خزان کننده به وسیله ساقاب و لاشبرگ N ,P ,K ,S ,Mg ,Ca ,Cu ,Fe و Mn در توده­های بالغ ۴۰ ساله در جنوب لیتوآنیا پرداختند برای همه گونه­ ها و عناصر به جز K در توده راش مواد غذایی از طریق ساقاب خیلی بیشتر نسبت به لاشبرگ کاهش می­یابد در توده راش به طور قابل ملاحظه­ای نشان می­دهد که ساقاب مقدار زیادی (۹%-۱۹%) Ca ,Mn ,S وP را کاهش می­دهد اگر چه کاهش عناصر در دیگر گونه­ ها در ارتباط با مقدار عناصر غذایی موجود در برگهایشان کاهش می­یابد. گونه­ های که مقدار عناصر غذایی زیادی در برگ­های سبز شان داشتند مقدار عناصر غذایی زیادی داشتند ولی در همه گونه­ ها و عناصر ثابت نبود توانایی بازجذب عناصر در میان گونه­ های مختلف Nحدود (۳۶%در راش و ۶۹ % در توس) براساس سطح برگ محاسبه می­ شود. Fe و Cu در جذب عناصر (مقدار جذب حدوده ۷ الی ۱۰ درصد در نمدار ۲۰ الی ۳۷ درصد برای دیگر گونه­ ها) مؤثر هستند.
نیومستر و همکاران[۲۷] (۲۰۰۶) به بررسی اثر جنگل­کاری با گونه­ های بومی بر تنوع گونه­ های گیاهی در خاک­های مختلف و فاصله کاشت­های متفاوت، در کانادا پرداختند. نتایج نشان داد که نوع خاک هیچ تأثیری بر تنوع گونه ­ای یا وفور آن نداشت و در فاصله کاشت بیشتر فضای بازتر وفور گیاهان چوبی کمتر می­گردد، همچنین جذب نوری زیاد برگ­های سوزنی­برگ شکل درختان کاج و ریزش آنها همبستگی منفی با تنوع پوشش گیاهی نشان داد.

ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با بررسی ارتباطات ...

  • سایر شرکت های خدماتی : نتایج این تحقیق در سایر شرکت های خدماتی می تواند کاربرد داشته باشد .

۱-۹ محدوده تحقیق
محدودیتهای محقق در انجام این تحقیق از لحاظ مکانی ، زمانی و موضوعی تفکیک شده اند که طبیعتا بر نتایج حاصل از این تحقیق تاثیر گذار بوده اند . اهم این محدودیتها عبارتند از :
الف)محدوده موضوعی
این تحقیق تنها به بررسی مولفه های ارتباطات بین واحدی و نقش آن در واکنش کارکنان نسبت به تحول سازمانی می پردازد و سایر مولفه های ارتباطات نظیر ارتباطات عمودی را مورد سنجش قرار نمی دهد.
ب) محدوده مکانی
این تحقیق در شهر تهران و در شرکت بیمه ایران، به انجام رسیده است و نتایج آن مربوط به این دامنه مکانی مربوط می باشد.
ج) محدوده زمانی
زمان جمع آوری داده ها در این تحقیق به بازه زمانی مهر ماه سال ۱۳۹۲ تا آذر ماه محدود می گردد . بنا بر این نتایج حاصل از این تحقیق تنها به بازه زمانی مشخص شده مربوط می گردد
۱-۱۰ روش تحقیق
تحقیق حاضر بر اساس نوع هدف و پیامد ، یک تحقیق کاربردی است که برای برای انجام آن از روش “پیمایشی” استفاده می شود. روش اجرای این تحقیق به صورت اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی خواهد بود. در روش کتابخانه ای ، به منظور تدوین چارچوب نظری تحقیق، مطالعه تحقیقات پیشین و بررسی نظریات اندیشمندان و خبرگان انجام می گیرد و پس از ارزیابی تحقیقات و نظریات مرتبط با موضوع و شناخت جامعه مورد مطالعه ، به تدوین مفاهیم و متغیرهای مورد بررسی پرداخته می شود. همچنین از آنجاییکه به منظور سنجش فرضیات از میزان ارتباط سنجی استفاده می شود ، می توان گفت روش تحقیق، روش همبستگی نیز می باشد .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۱۱ جامعه آماری و روش نمونه گیری
جامعه تحقیق عبارت است از کلیه کارکنان و کارشناسان شاغل در شرکت بیمه ایران .
جامعه آماری ماهیتا محدود است . با مصاحبه ای با یکی از کارشناسان فعال در دفتر مرکزی شرکت بیمه ایران صورت پذیرفت ، تعداد جامعه آماری برابر با ۱۴۴ نفر بوده است.

که در این رابطه   مساحت زیر منحنی نرمال است. N برابر با تعداد جامعه آماری وP نسبت داشتنی ویزگی مورد نظر و Qنسبت ندا شتنی ویزگی مورد نظر برابر با ۵٫/. می باشند. با فرض این که N برابر با ۱۴۴ می باشد ، حجم نمونه برابر با ۱۰۱ می گردد.
روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده خواهد بود . به این ترتیب که از میان ۱۴۴ نفر کارکنان این شرکت، تعداد۱۰۱ نفر از میان داوطلبان و به طور تصادفی انتخاب خواهد شد .
۱-۱۲ تعریف مفاهیم کلیدی تحقیق
الف) ارتباطات درون واحدی
ارتباطات درون واحدی به آن دسته از ارتباطات سازمانی اطلاق می شود که فی ما بین کارکنان با یکدیگر در یک واحد ؛ و یا میان سرپرستان واحد با کارکنان همان واحد شکل می گیرد . به عبارت دیگر ، ارتباطات درون واحدی ، مجموعه ارتباطات بین کارکنان و سرپرستان فعال در یک بخش یا دپارتمان سازمانی می باشد ( تانگ و گائو[۱۲] ، ۲۰۱۲) .
تعریف عملیاتی : به منظور سنجش ارتباطات درون واحدی از مدل سه مولفه ای مطرح شده توسط تانگ و گائو (۲۰۱۲) استفاده شده است که سه مولفه زیر را در بر می گیرد :

  • سطح ارتباطات
  • هماهنگی
  • مشارکت

ب) واکنش کارکنان نسبت به تحول سازمانی
واکنش کارکنان نسبت به تحول سازمانی ، شامل هر رفتار یا برخورد احساسی و روانی کارکنان است که نسبت به اعمال شیوه های جدید ، بازنگری در رویه های موجود و بهبود ساختار سازمانی مشاهده می شود و به طور کلی سه واکنش را در بر می گیرد : مقاومت و واکنش منفی ؛ حمایت و واکنش مثبت؛ واکنش خنثی ( ندلر[۱۳] ، ۱۹۸۱) .
تعریف عملیاتی : در این تحقیق به منشور سنجش واکنش کارکنان نسبت به تحول سازمانی ، از مدل دو مولفه ای تانگ و گائو(۲۰۱۲) استفاده گردید که دو آیتم اصلی دارد :

  • احساسات و تمایلات
  • واکنش های رفتاری

۱-۱۳جمع بندی
در این فصل ابتدا به بیان مساله و ضرورت تحقیق پرداختیم و فرضیات تحقیق را تبیین وتعریف نمودیم. در ادامه اهداف تحقیق و قلمرو از حیث موضوعی، زمانی و مکانی مشخص گردید. الگوی مفهومی به عنوان طرحی مفهومی که مفاهیم پژوهش را به هم ارتباط و پیوند می دهد تبیین گردید. سپس فرضیه ها بر مبنای مدل مفهومی تحقیق و متغیرهای تحقیق مشخص گردید. در پایان فصل نیز به تعریف مفهومی و عملیاتی واژه ها و اصطلاحات پرداختیم .
اکنون پس از معرفی کلیات طرح تحقیق در فصل نخست، به بررسی تحقیقات انجام شده قبلی و مباحث تئوریک استخراج شده از متون تخصصی مرتبط و بیان مبانی و الگوی نظری در فصل دوم می‌پردازیم .
فصل دوم
مطالعات نظری
۲-۱ مقدمه
در این فصل در مورد دو پارامتر اصلی تحقیق که ارتباطات درون واحدی ( بخشی از موضوع کلی‌تر ارتباطات سازمانی) و واکنش کارکنان نسبت به تحول سازمانی می باشد ، صحبت خواهیم کرد و تعاریف و مولفه های سنجش آنها را معرفی می کنیم.در ادامه عوامل موثر بر بهبود واکنش کارکنان نسبت به تحول را به طور مجزا مرور می کنیمو مولفه های هریک را از دیدگاه ها و رویکردهای مختلف ، مطرح می سازیم. در این فصل سعی شده است مدیریت تحول و ارتباطات سازمانی از ابعاد گوناگون مورد سنجش و مطالعه قرار گیرد . در ادامه و در بخش دوم این فصل ، به ارائه پیشینه تحقیق می پردازیم که در آن ، نتایج تحقیقات مختلفی که در رابطه با این موضوع به انجام رسیده است ، ارائه می گردد.این نتایج به طور تفصیلی و یا در قالب جداول ارائه خواهد شد. به طور کلی این فصل از چهار بخش تشکیل شده است که عبارتند از :

  • بخش اول : ارتباطات سازمانی و مولفه های آن
  • بخش دوم : مفهوم تحول سازمانی و مولفه های آن
  • بخش سوم: مختصری در مورد صنعت بیمه در ایران
  • بخش چهارم: پیشینه تحقیق

در ادامه به طور جداگانه در مورد هر یک از بخش های فوق صحبت خواهد شد.
بخش اول : تحول سازمانی
۲-۲واژه شناسی تغییر و تحول سازمانی
در متون فارسی، مدیریت، واژهchange به تغییر ترجمه شده است. این لغت در انگلیسی در معنای متعددی آمده است (وبستر، ۱۹۸۳). در حین حال در ترجمه فارسی معنای لازم و اسم (حالت) نیز برای آن در نظر گرفته شده است (آریان پور، ۱۳۷۱). در متون فارسی مدیریت، گاه از واژه تغییر و تحول استفاده شده است (تسلیمی، ۱۳۷۶، ۱۷). باید توجه داشت که سازمان پیوسته از حالی به حالی دیگر در تغییر است، اعم از اینکه مدیر نقش تغییر (غیر کردن) را ایفا کند یا خیر. به این نکته فلسفی نیز باید توجه داشت که بدون تغییرپذیری، تغییردهی ممکن نیست ( وزین کریمیان ، ۱۳۸۹)