فلپ[۹۶] (۲۰۰۲)
حجم شبکه یعنی تعداد افراد موجود در شبکه، منابع موجود در شبکه، میزان دسترسی بهاین منابع.
اداره آمار استرالیا
(۲۰۰۴)
الف) کیفیت شبکه ها شامل ۱) هنجارها یعنی اعتماد و معامله به مثل، احساس اثربخشی، همکاری و پذیرش تنوع. ۲) هدف مشترک یعنی مشارکت اجتماعی، مشارکت مدنی، حمایت از اجتماع، دوستی و مشارکت اقتصادی.
ب) ساختار شبکه ها شامل سایز شبکه، فراوانی شبکه، تراکم و انعطاف، جا به جایی و عدم ثبات و روابط قدرت.
ج) مبادلههای شبکه ای شامل ۱) حمایت مشترک یعنی حمایت مالی، عاطفی و تشویق، انسجام در اجتماع و کنش مشترک. ۲) دانش و اطلاعات مشترک. ۳) مذاکره. ۴) استفاده از ضمانت اجرا.
د) انواع شبکه ها شامل ۱) پیوند دهنده ۲) متصل کننده ۳) ربط دهنده ۴) انزوا.
نوریس[۹۷] (۲۰۰۵)
مشارکت اجتماعی، شبکه های اجتماعی و حمایت، مشارکت مدنی، اعتماد و عمل متقابل.
با نظر به مطالب یاد شده، در مجموع میتوان گفت، سرمایه اجتماعی دارای سه بُعد کلی شبکه اجتماعی، هنجار اجتماعی و اعتماد اجتماعی است که هر کدام از این ابعاد نیز مشتمل بر عوامل و شاخص های زیرمجموعهی خود میباشند. به نحوی که در تعامل سیستمی با یکدیگر، منظومهای را تشکیل می دهند که ضمن اثرگذاری بر کیفیت سرمایه اجتماعی، متأثر از آن نیز میباشند (ترکزاده و محترم، زیرچاپ). با این وجود، نگاه به سرمایه اجتماعی و ابعاد و عناصر سازندهی آن و همچنین توسعه آن در سیستم، بر حسب دیدگاه ها و رویکردهای صاحبنظران و مدیران و مسئولان آموزشی متفاوت خواهد بود. لذا در ادامه با بیان دیدگاه ها و رویکردهای موجود پیرامون سرمایه اجتماعی، به اساتید، مدیران و مسئولان آموزشی کمک خواهد شد تا با شناخت این دیدگاه ها و رویکردها، علاوه بر پی بردن به دیدگاه خود پیرامون سرمایه اجتماعی، در صورت لزوم به تغییر و توسعه رویکرد یا دیگاه خود نیز بپردازند.
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ دیدگاه هایی پیرامون سرمایه اجتماعی
فولی و ادواردز[۹۸] (۱۹۹۹)، با معرفی بوردیو، کلمن و پوتنام به عنوان سه شاخه به نسبت متمایز در پژوهشهای مربوط به سرمایه اجتماعی ضمن اینکه از آنها به عنوان نظریهپردازان کلاسیک سرمایه اجتماعی یاد میکنند (فیلد[۹۹]، ۲۰۰۳). با تأکید بر دیدگاه آنها، عمدهترین تعاریف پیرامون سرمایه اجتماعی را به آنها نسبت می دهند و اظهار میدارند در حالیکه بوردیو به سرمایه اجتماعی به عنوان ابزار تمایز اجتماعی نگاه می کند، کلمن و پوتنام از آن به عنوان ابزار پیوند اجتماعی یاد می کنند. البته با وجود تمایز در دیدگاه آنها، هر سه نفر سرمایهی اجتماعی را مشتمل بر ارتباطهای فردی و کنشهای متقابل بینفردی، همراه با مجموعههای مشترکی از ارزشها میدانند که در رابطه با تعاملات بین افراد میباشد (نوغانی و اصغرپور، ۱۳۸۷). لازم به ذکر است که در ادامه به منظور بیان تفاوتهای موجود بین رویکردهای کلاسیک سرمایه اجتماعی، توضیح مختصری از آنها ارائه می شود.
بوردیو (۱۹۸۷) با تعریف سرمایه اجتماعی به عنوان “مجموعه ای از منابع واقعی و مجازی که از طریق برخورداری از شبکه های پایا و کم و بیش نهادینه شده روابط دو جانبه، برای یک فرد یا گروه انباشته می شود” آن را مشتمل بر دو بُعد شبکه اجتماعی و جامعهپذیری میداند و اظهار میدارد که بهره برداری از منافع شخصی حاصل از این روابط ـ به عنوان پایه انسجام گروهی ـ منوط به آگاهی، شناخت و عمل به هنجارها و الگوهای روابط بینفردی میباشد (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷؛ پوپ[۱۰۰]، ۲۰۰۳).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کلمن (۱۹۸۸) نیز با عطف به تعریف بوردیو، سرمایه اجتماعی را بخشی از ساختار اجتماعی میداند که به کنشگر اجازه میدهد تا با بهره گرفتن از آن به منافع خود دست یابد. بنابراین، به نظر او سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می شود (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷؛ سلطانی و جمالی، ۱۳۸۷؛ آگراوال[۱۰۱]، ۲۰۰۶). یعنی سرمایه اجتماعی علاوه بر اینکه به عنوان یک دارایی منحصر به فرد از یک ساخت اجتماعی به تسهیل فعالیتهای شخصی و گروهی افراد کمک مینماید؛ دستیابی به اهداف و منافع مُعیّنی ـ مانند انتظارات و تعهدات دو جانبه، اعتماد و بدهبستان و تثبیت هنجارها و ارزشها در روابط اجتماعی ـ که در نبود آن قابل دستیابی نمیباشند را امکان پذیر میسازد (سلطانی و جمالی، ۱۳۸۷؛ آگراوال، ۲۰۰۶).
کلمن (۱۹۹۰) با بیان ویژگیهایی برای سرمایه اجتماعی، ضمن بیان اهمیت آن در کنار سایر سرمایهها در پیشرفت و بهبود زندگی، به تمایز آن با سایر سرمایهها نیز اشاره می کند:
سرمایه اجتماعی به راحتی مبادله نمی شود.
سرمایه اجتماعی دارایی شخصی هیچ فردی نیست.
سرمایه اجتماعی نتیجه فرعی سایر فعالیتهاست.
سرمایه اجتماعی در صورت استفادهی بیشتر نه تنها مستهلک نمی شود، بلکه افزایش نیز مییابد و به توسعه زیستی و بهبود زندگی روحی و روانی انسانها کمک می کند.
علاوه بر تعاریف فوق، پوتنام (۱۹۹۳) نیز با به کارگیری مفهوم سرمایه اجتماعی در سطحی فراتر از سطح فردی، آن را شامل خصوصیاتی از سازمانهای اجتماعی همچون شبکه ها، هنجارها و اعتماد میداند که باعث تسهیل همکاری و هماهنگی دو جانبه بین افراد میگردد. لذا از منظر وی سرمایه اجتماعی یک دارایی جمعی و یک کالای عمومی در گروه های اجتماعی محسوب می شود که از طریق ایجاد منافعی همچون اعتماد، بدهبستان و تعهدات ناشی از آن به تسهیل تعاملات و مشارکت بین افراد و گروه ها منجر می شود (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷؛ پوتنام، ۲۰۰۰).
در بسیاری از تحقیقات بر این نکته تأکید شده است که گرچه هر سه نظریهپرداز مذکور، تعاریف متنوعی از سرمایه اجتماعی ارائه کرده اند اما تحقیقات زیادی به این نتیجه رسیده اند که این دیدگاه های متغیر پیرامون سرمایه اجتماعی جدای از هم نیستند. بلکه به دلیل برخی تفاوتها مکمل یکدیگرند (بانکجهانی، ۱۹۹۸؛ وال، فراز و چِریِر[۱۰۲]، ۱۹۹۸؛ استن، ۲۰۰۱). لذا در ادامه شباهتها و تفاوتهای دیدگاه هر سه نظریهپرداز ذکر شده است (جدول شماره ۳).
جدول شماره ۳: شباهتها و تفاوتهای میان دیدگاه بوردیو، کلمن و پوتنام پیرامون سرمایه اجتماعی
نظریه پردازان
تفاوت
شباهت
بوردیو
سرمایه اجتماعی یک دارایی فرهنگی و اجتماعی است.
سرمایه اجتماعی منبعی برای فعالیتهای جمعی است.
در مجامع علمی، پایان نامه ها به عنوان نتایج تحقیقات دانشپژوهان در نظر گرفته می شود و هویت علمی دانشگاه در گرو ارزیابی همین اسناد است(کلاهدوزان و همکاران،۱۳۸۳). از طرفی همهساله مقادیر فراوانی از امکانات مالی دولت و قسمت اعظمی از نیرو، انرژی و وقت اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه صرف انجام پایان نامه می شود(فیروزآبادی و همکاران، ۱۳۹۲). با توجه به این مهم، نقش و تأثیر غیرقابلتردید پایان نامه و رساله، در رشد علمی تحقیقات و محققان، لزوم توجه به کیفیت و کمیت آنها را دوچندان می کند. برای گام برداشتن صحیح به سوی پیشرفت حقیقی، بررسی کمی و ارزیابی تحقیقات امری ضروری است(خلجی و کشتی دار، ۱۳۸۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مهمترین هدف از انجام پژوهشها، استفادهی عملی از یافتههای آنها بوده و عدم کاربرد عملی یافته ها به نوعی اتلاف منابع محسوب می شود. برخی از یافته ها قابلیت کاربرد مستقیم دارند و برخی دیگر را صرفاً میتوان اشاعه داد و امیدوار بود که موجب افزایش دانش و مهارت و تغییر نگرش مخاطبان شود. لذا این تغییر نگرش در برنامه ریزی و تصمیم گیری اثری مستقیم خواهد داشت. استفاده از یافتههای پژوهشی، نیازمند کوششی سازمان یافته است. امروزه پایان نامه هایی با موضوعات تکراری، مسئله مدار نبودن آثار و لغزش های روش شناختی از جمله مهمترین کاستی هایی است که در تولیدات علمی دانشگاه ها خودنمایی می کنند(منصوریان، ۱۳۹۲).
تحلیل و بررسی پایان نامه ها می تواند اطلاعات مختلفی که درون تعداد زیادی پایان نامه نهفته است را در اختیار علاقه مندان قرار دهد. در راستای این مهم، محققان در مطالعات مختلفی، ارزشیابی و بررسی نقاط قوت و ضعف پایان نامه ها، هر چند سال یک بار، اقدام به رفع موانع موجود برای ارتقای کیفیت و مطلوبیت را پیشنهاد نموده اند(صادقی و همکاران، ۱۳۹۰)، (منتخب و همکاران، ۱۳۸۸)، (افتخاری و همکاران، ۱۳۹۲) و (علیشیری و همکاران، ۱۳۸۹)، (زرشناس و همکاران۱۳۹۱).
از آنجا که استان مازندران در دسترسی به زیرساختهای مناسب ارتباطی و نیز فاصله تا پایتخت، همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعتهای مختلف و از جمله صنعت ورزش از شرایط مطلوبی برخوردار است و همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانشآموختگان با تحصیلات دانشگاهی در میان استانهای کشور و این که این استان باسوادترین استان کشور است.[۷]
کیفیت تحقیق و پژوهش در راستای استفاده از نتایج کاربردی تحقیقات در جهت آبادانی در زمینه های مختلف استان از جمله رشته های دانشگاهی نظیر تربیتبدنی از اهمیت خاصی برخوردار است.
میزانی و همکاران(۱۳۹۰)، بیان کردند که داده های غیر واقعی می تواند به دلیل مشکلاتی در زمینه های دیگر موثر در تدوین پایان نامه از قبیل منابع اطلاعاتی و مالی و نظام بوروکراسی اداری دانشگاه باشد. زمانی که شرایط و امکانات موجود برای نوشتن پایان نامه نامناسب و دانشجو از این نظر تحت فشار باشد امکان این که به فکر تقلب بیفتد بیشتر است. نبود سازکارهای جلوگیری و برخورد با این پدیده مخرب در کشور نیز ممکن است در شیوع آن نقش داشته باشد. می بایست تدابیری برای جلوگیری از احتمال تقلب علمی دانشجویان و تشویق آن ها به پیروی از اخلاق پژوهشی اندیشیده شود.
با توجه به اهمیت پایان نامه ها و هزینه، زمان و انرژی زیادی که صرف تهیه آنها می شود، آگاهی از محتوا و شناسایی موضوعی آنها ضروری به نظر میرسد (نیکسیرت و بدری،۱۳۹۲) و نیز کمک به دانشجویان در انتخاب موضوعات کاربردی و هدفمند برای پایان نامه ها با آگاهی از پژوهش های پیشین مهم است. راهکارهایی همچون تهیه بانک اطلاعاتی مناسب از پایان نامه ها می تواند راهنمای مناسبی جهت انتخاب موضوعات جدید و غیر تکراری پایان نامه های دانشجویان باشد(رضا خانی مقدم و همکاران، ۱۳۹۰)، (شکفته و اکبری، ۱۳۸۷).
به طور قطع نتایج این تحقیق با توجه به ایجاد بانک اطلاعات موضوعی می تواند مرجعی برای راهنمایی دانشجو در توجه به جزئیات مهم در پایان نامه شود و ضمن پیشگیری از خستگی، سردرگمی، صرف هزینه و وقت فراوان، موجب بهبود در وضعیت تدوین پایان نامه ها در موضوعات جدید، بررسی نشده و کاربردی را فراهم می آورد. به نظر می رسد زمانی که پایان نامه هایی با موضوعات مشابه وجود داشته باشد احتمال سوء استفاده از پایان نامه ها افزایش می یابد و از آنجایی که امروزه درون دانشگاهها، متأسفانه هدف اصلی اکثر دانشجویان اخذ مدرک شده و زمینه های جامعهپذیری علمی و فرهنگی ضعیف شده، تمایل به سوء رفتار علمی نیز بالا رفته است(ذاکر صالحی، ۱۳۸۹)، امید است در راستای کمک به دانشجویان در انتخاب موضوعات جدید، بتوان گام مثبتی در جلوگیری از این رفتار ناپسند برداشت.
با توجه به این که پژوهشهای انجام گرفته در سایر رشتهها نیز نشان میدهد که کاستیهای نگارشی و روشهای آماری از جمله موضوع های مورد توجه محققان بوده (شریفی و همکاران،۱۳۹۱) و تاکنون در داخل استان تحقیقی برای ارزیابی پایان نامه های «گرایش مدیریت ورزشی» در دانشگاه های هدف یافت نشده است، این پژوهش قصد جمعآوری اطلاعات کمی از مجموع پایان نامه های دفاع شده در مقطع کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی، گرایش مدیریت ورزشی در دانشگاه های استان مازندران را داشته است. به همین منظور تحقیق حاضر به تحلیل ساختاری و کمی پایان نامه های تربیتبدنی و علوم ورزشی، گرایش مدیریت ورزشی می پردازد.
۱-۴) اهداف پژوهش
۱-۴-۱) هدف کلی
هدف کلی از این تحقیق، «تحلیل ساختاری پایان نامه های مدیریت ورزشی دانشگاه های استان مازندران از ابتدا تا نیمهی مهرماه سال ۱۳۹۲» میباشد.
۱-۴-۲) اهداف اختصاصی
۱۵.بررسی سیر پیشرفت پایان نامه ها (مقایسه سال به سال) از ابتدا تاکنون.
۱-۵) سؤالهای تحقیق
۱-۵-۱) سؤال اصلی
«وضعیت ساختاری پایان نامه های مدیریت ورزشی در دانشگاه های استان مازندران از ابتدا تا نیمهی مهرماه سال ۱۳۹۲» در چه وضعیتی قرار دارد؟
۱-۵-۲) سؤالهای فرعی
میباشد؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از دیدگاه صندوق بین المللی پول، سرمایه گذاری مستقیم خارجی سرمایه گذاری است که به هدف کسب منافع پایدار در کشوری به جز موطن فرد سرمایه گذار انجام می شود و هدف سرمایه گذار از این سرمایه گذاری آن است که در مدیریت بنگاه مربوط نقش موثر داشته باشد.
استفاده از سرمایه گذاری مستقیم خارجی، مزایای استفاده از نظر کاهش هزینه های نیروی کار، دسترسی مواد اولیه ارزانتر، دسترسی به منابع طبیعی ودبالقوه برای بازارهای نوظهور برای محصولات را به دنبال دارد و نیز از طریق کاهش بیکاری، آموزش فرصت های بیشتر، و دستیابی به دولت از هنر، فن آوری اهمیت جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی را افزایش می دهد. سرمایه گذاری مستقیم خارجی، آن دسته از سرمایه گذاری هایی است که کشور سرمایه گذار به طور مستقیم در دارایی ها و منابع کشور سرمایه پذیر انجام می دهد. در این نوع از سرمایه گذاری، سرمایه گذار خارجی با حضور فیزیکی در محل سرمایه گذاری و قبول مسئولیت های مالی، به طور مستقیم کنترل و اداره واحد را در کشور میزبان در دست دارد( دهیات[۶] و همکاران، ۲۰۱۲: ۴).
آنکتاد[۷] سرمایه گذاری مستقیم خارجی را عبارت از سرمایه گذاری می داند که متضمن مناسبات بلندمدت بوده و منعکس کننده کنترل و نفع مستمر شخصیت حقیقی یا حقوقی مقیم یک کشور در شرکتی خارج از موطن سرمایه گذار باشد. در دائره المعارف پالگریو[۸] سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تملک دارایی ها توسط سرمایه گذار در خارج موطن خود تعریف شده است. این نوع سرمایه گذاری از درجه پایداری بالایی برخوردار است و در صورت بروز رکود در کشور میزبان، نه تنها به سهولت از کشور خارج نمی شود، بلکه به خروج کشور از حالت بحران نیز کمک می کند.سرمایه گذاری مستقیم خارجی مستلزم ریسک بالایی بوده و درآمد حاصل از آن نیز تضمین شده نیست. همچنین طول دوره سرمایه گذاری مستقیم خارجی طولانی است و این ویژگی ها آنرا از سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی متمایز می سازد. خرید اوراق قرضه و سهام شرکت ها در معاملات بورس و گواهی سپرده در بانک ها از انواع سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی است. ویژگی این نوع از سرمایه گذاریها پایین بودن درجه ی ریسک، درآمد بالا، کوتاه بودن دوره ی سرمایه گذاری و بالاتر بودن قدرت نقدشوندگی است.
استفاده از سرمایه گذاری مستقیم خارجی در زمینه ارتقای کالاهای دارای مزیت باعث ورود به بازارهای بین المللی و رقابت در سطح گسترده تر و بالاتری می گردد(سالهیمه و ماشال[۹]، ۲۰۱۱: ۳)
تئوریهای اقتصاددانان در خصوص سرمایهگذاری مستقیم خارجی و عوامل مؤثر بر آن به دو شکل میباشد، نخست: بررسی سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهعنوان بخشی از سرمایهگذاری، همچنانکه تئوریهای اقتصاد کلاسیک، سرمایهگذاری را یکی از عوامل رشد اقتصادی میدانند. امّا تئوریهای جدید اقتصادی افزون بر محفوظ نگهداشتن نقش تاریخی برای سرمایهگذاری، دانش، تکنولوژی و شیوههای جدید مدیریتی را نیز که بخشی از آن را از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی میتوان بهدست آورد، در رشد اقتصادی مؤثر میدانند. جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی افزون بر رفع کمبود سرمایه در کشور میزبان، با داشتن دو عامل جدید رشد، اهمیت زیادی در تئوریهای اخیر دارد (فراوسن و … [۱۰] ، ۲۰۰۴ ، ص ۳ ).
بعضی از اقتصاد دانان نیز سرمایهگذاری مستقیم خارجی را بهعنوان بخشی از تجارت بینالملل مورد کنکاش قرار دادهاند. در این رویکرد سرمایهگذاری مستقیم خارجی تابع مقررات بینالمللی است و طبق تئوری OLI که به تئوری تولید بینالملل Dunning شناخته میشود، جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی تابع موقعیتهای مکانی میباشد (فراوسن و… ، ۲۰۰۴ ، ص ۲۰ ).
چنانچه سرمایهگذاری بهمنظور دسترسی به بازار کشور میزبان و تولید برای همان بازار باشد، دارای جهت بازاری و اگر بهمنظور تولید با هزینه کمتر جهت صدور به بازارهای هدف باشد، دارای جهت صادراتی است. براساس مدل جاذبه تعدیل شده Chunlai که خواستگاه آن همان تئوری OLI مزیتهای مکانیDunninig است، عوامل تعیینکننده سرمایهگذاری مستقیم خارجی تابع موقعیتهای مکانی ـ مزیتهای مبدأ، مقصد و عوامل ارتباطی ـ میباشد. شایان ذکر است که در گذشته نظرات و عقاید متفاوتی در خصوص پیامدهای ورود سرمایه مستقیم خارجی به کشور میزبان وجود داشته است و برخی کشورها، بهدلیل در خطر افتادن استقلال اقتصادی، تعدیلات سیاسی مورد نیاز و تبعات فرهنگی، در جذب این سرمایه با عدم اطمینان و شک مواجه بودهاند؛ اما امروزه اکثر کشورهای جهان معتقدند که جذب سرمایه خارجی با رفع کمبود سرمایه، دانش، تکنولوژی و تکنیکهای جدید مدیریتی را نیز بههمراه میآورد. بنابراین بیشتر کشورهای جهان حتی کشورهای پیشرفته، برای مناسب نمودن بستر ورود سرمایه خارجی سعی در شناسایی عوامل مؤثر بر آن و انطباق آن با وضعیت خود هستند. براین اساس شناسایی عوامل مؤثر بر جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی مهم است و شاید تنها راه برخورداری از مزیتهای این جریان بینالمللی سرمایه میباشد (فراوسن و …. ۲۰۰۴ ، ص ۱۱ ).
۲-۲-۲- اهمیت فزاینده سرمایه گذاری مستقیم خارجی
سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان یک عامل موثر بر جهانی شدن از ویژگیهای اقتصاد مدرن جهانی است. جریان روز افزون سرمایه گذاری مستقیم خارجی که همراه با افزایش سرمایه گذاری سهام پرتفولیو خارجی است، نشان دهنده نقش و سهم بنگاههای فراملیتی در اقتصاد هر دو دسته کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می باشد . آزاد سازی رژیم سرمایه گذاری مستقیم خارجی مخصوصا توسط کشور های در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار که در گذشته باعث محدودیت جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی می شد، همراه با سایر گامهای مهمی که برای جذب بیشتر سرمایههای خارجی توسط کشورهای مختلف اتخاذ شده، جریان سرمایههای خارجی را در سطح جهان در خلال دهه ۱۹۹۰ بیش از دو برابر کرده است.
۲-۲-۳- اشکال سرمایه گذاری مستقیم خارجی
سرمایه گذاری مستقیم خارجی معمولاً به دو شکل انجام می شود:
الف- سرمایه گذاری بکر[۱۱] یا سرمایه گذاری در تجهیزات تولیدی جدید.
ب – ادغامها و تملکهای مرزی[۱۲]
ادغامهای تملکهای مرزی در سالهای اخیر روند افزایشی داشته است. در سال ۲۰۰۴ این نوع سرمایه گذاری نسبت به سال قبل از آن ۲۸% افزایش یافت و به ۳۸۱ میلیارد دلار رسید. اگرچه این نوع سرمایه گذاری اکثراً بین بنگاههای موجود در آمریکا و اروپا انجام میگیرد، ولی این پدیده در برخی کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار مخصوصاً بین بنگاههای دولتی که خصوصی می شوند نیز اتفاق می افتد. با این حال، آمار نشان می دهد که کشورهای در حال توسعه بیشتر تمایل دارند سرمایه گذاری مستقیم خارجی را به شکل سرمایه گذاری بکر جذب کنند. تعداد پروژههای سرمایه گذاری مستقیم خارجی بکر از ۹۳۰۰ مورد در سال ۲۰۰۳ به ۹۸۰۰ مورد در سال ۲۰۰۴ افزایش یافت که کشورهای در حال توسعه و در حال گذار در مقایسه با کشورهای توسعه یافته تعداد بیشتری از این پروژهها را جذب کردند. با وجود این، سهم کشورهاردر حال توسعه از کل تعداد پروژههای سرمایه گذاری بکر جذب شده متفاوت است و تمرکز آن به سمت برخی کشورهای در حال توسعه مثل چین و هند بوده است[۱۳]. ۱۱ کشور در حال توسعه هر کدام به تنهایی بیش از ۱۰۰ پروژه سرمایه گذاری بکر را در سال ۲۰۰۴ جذب کرده اند. چین و هند در سال ۲۰۰۴ از لحاظ جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی از طریق ادغامها و تملکهای مرزی نیز عملکرد بهتری در مقایسه با سایر کشورهای در حال توسعه داشته اند، به طوری که تقریباً نیمی از کل تعداد این گونه سرمایه گذاریها در کشورهای در حال توسعه به این دو کشور اختصاص داشته است. اقدامات آزاد سازی اخیر در هند و همچنین در چین در پی عضویت این کشورها در سازمان جهانی تجارت همراه با رشد اقتصادی بالای آنها مهمترین عوامل موفقیت این کشورها در این مسیر بوده است. نکته دیگر اینکه ۶۰% کل پروژههای سرمایه گذاری بکر انجام شده در دنیا در سال ۲۰۰۴ در بخش خدمات بوده است.
۲-۲-۴- انواع سرمایه گذاری مستقیم خارجی
۱- سرمایه گذاری مستقل خارجی
در این نوع سرمایه گذاری، سرمایه گذار رسماً سرمایه مورد نیاز خود را تامین می نماید. در سرمایه گذاری مستقل خارجی مالکیت یک شرکت ۱۰۰ درصد خارجی است.
۲-۲-۵- سرمایه گذاری مشترک خارجی[۱۴] (شرکت های مختلط)
در این نوع سرمایه گذاری، هزینه ها و منافع سرمایه گذاری به تناسب بین سرمایه گذاران داخلی و خارجی تقسیم می شود. مزایای عمده این نوع سرمایه گذاری برای کشورهای درحال توسعه عبارتند از:
الف: امکان ادغام سرمایه گذاری داخلی و خارجی در نظام اقتصادی – اجتماعی کشور میزبان و فراهم کردن زمینه تولید و اشتغال و بهره مند شدن سرمایه گذار داخلی از تخصص شرکت سرمایه گذار در فعالیت های صنعتی و مدرن.
ب- برخورداری سرمایه گذاران داخلی از مدیریت کارا و تجربیات سایر کشورها در زمینه مدیریت.
ج- امکان سرمایه گذاری مجدد از سود حاصله شرکت در کشور میزبان.
د- سهیم بودن سرمایه گذار خارجی در سود و زیان شرکت (ورهوون[۱۵]،۱۹۹۷: ۲).
سرمایه گذاری مشترک خارجی دو نوع است:
۱) سرمایه گذاری مشترک قراردادی: این نوع سرمایه گذاری در کشورهایی که قوانین آنها مالکیت خصوصی را به رسمیت نمی شناسند، متداول است. سرمایه گذاری خارجی در این کشورها بر اساس قرارداد مابین پذیرنده وسرمایه گذار صورت می پذیرد و این قراردادها دارای مدت محدودی بوده و با پایان یافتن دوره قرارداد، ختم دوره سرمایه گذاری نیز فرا می رسد.
۲) سرمایه گذاری مشترک سهامی: این نوع سرمایه گذاری از طریق تقسیم مالکیت سهام و سرمایه بین سهامداران داخلی و خارجی صورت می گیرد و قوانین وروابط حاکم بین آنها از قوانین تجاری کشور میزبان تبعیت می نماید (گروسمن و هارت[۱۶]،۱۹۸۶: ۵).
۲-۲-۶- سرمایه گذاری مستقیم خارجی از بعد اجرایی
تامین بودجه مورد نیاز برای طرح های سرمایه گذاری مستقیم خارجی به اشکال مختلفی صورت
می گیرد که عبارتند از:
۱) خصوصی سازی: سرمایه گذار خارجی می تواند از طریق خصوصی سازی درکشور میزبان، سهام و یا دارایی یک واحد دولتی را کسب نماید. به عنوان مثال بانک مسکن ۸۳% سهام از شرکت های تولیدکننده خود را که تولید کننده صفحات گچی بوده است را به یک شرکت آلمانی فروخته است.
۲) ساخت، بهره برداری و واگذاری (BOT) [۱۷]
این روش یکی از روش های پذیرفته شده جهت مشارکت بخش خصوصی (داخلی یا خارجی )، در توسعه پروژه های زیربنایی در سطح جهان می باشد . دولتهای مختلف از این روش بعنوان یک روش مناسب برای سرمایه گذاری و ساخت سریع پروژه های زیربنایی که بشدت مورد نیاز جامعه می باشد استفاده می کنند .
اصطلاح BOT اولین بار در دهه ۱۹۸۰ میلادی و هنگامی که دولت وقت ترکیه اعطای امتیاز چند نیروگاه را به مناقصه گذاشت، رایج گردید. در این روش ساخت و بهره برداری پروژه به مدت معینی توسط شرکتی تحت عنوان “شرکت پروژه” انجام شده و انتقال طرح به کارفرما پس از طی مدت معینی و بعد از تحصیل درآمد لازم محقق می گردد. انجام این روش مانند سایر روش های اجرای طرحهای بزرگ با تهیه اسناد مناقصه و پس از مرحله مطالعات اولیه توسط کارفرما آغاز می گردد. سپس سرمایه گذاران با بررسی اسناد مناقصه و حصول اطمینان از مثبت بودن نتایج امکان سنجی با ارائه پیشنهاد در مناقصه شرکت می کنند. در مرحله بعدی و با تعیین برنده مناقصه و انجام مذاکرات اولیه یک شرکت با مسئولیت محدود بعنوان “شرکت پروژه” توسط سرمایه گذاران برگزیده تأسیس میشود. این شرکت صاحب امتیاز پروژه BOT محسوب می گردد. سرمایه متولیان جهت تأسیس شرکت معمولاً ۲۰ تا ۳۰% سرمایه گذاری لازم برای اجراء پروژه است. مابقی سرمایه مورد نیاز از طریق انعقاد موافقت نامه های مالی با بانکها و موسسات مالی معتبر تأمین میگردد. در این روش کشور میزبان بازپرداخت هیچ وامی را از طرف سرمایه گذاران یا متولیان پروژه تضمین نکرده و در نتیجه فشار ناشی از استقراض مطرح نیست. به علاوه ریسکهای مربوط به ساخت و تکنولوژی های جدید نیز به طرف مقابل (سرمایه گذار) منتقل می گردد (ناوارو[۱۸]،۲۰۰۵).
بر اساس این نوع قرارداد، سرمایه گذار خارجی پس از اخذ امتیاز واحد صنعتی، مسئولیت تامین مالی، ساخت و بهره برداری از واحد صنعتی را برای مدت مشخصی (حدود ۱۰ الی ۳۰ سال) به عهده گرفته و پس از اتمام قرارداد، مالکیت آن را به کشور میزبان انتقال می دهد. طولانی بودن مدت اداره پروژه توسط سرمایه گذار به دلیل هزینه های بالای انجام چنین پروژه هایی است که ممکن است توسط چند گروه سرمایه گذار انجام شود. این گروه ها در ارتباط متقابل با یکدیگر بوده وعملکرد آنها به عملکرد تک تک آنها وابسته است. این روش با توجه به جنبه های مالکیتی و حقوقی ناشی از آن به هنگام بهره برداری یا واگذاری پروژه دارای انواع مختلفی می باشد. BOT بیشتر در طرح های زیر بنایی و عمومی (نیروگاهها، جاده ها، تونل ها و پل ها) کاربرد دارد و به همین علت طرف داخلی قرار داد لزوماً بایستی واحدهای دولتی و یا شهرداری ها و موسسات عمومی باشند. در این روش کلیه منابع مالی مورد نیاز برای اجرای یک طرح از سوی تامین کننده منابع مالی تامین می شود و به وی اجازه داده می شود برای مدت معلوم با شرایط از پیش تعیین شده از طرح بهره برداری نماید و پس از آن کلیه تاسیسات و حقوق ناشی از آن را به طرف داخلی واگذار نماید (ماسکین و تیرول[۱۹]،۱۹۹۹). مشکل اصلی بعضی از طرح هایی که به این نحوه تامین مالی می شوند مثل طرح های نیروگاهی، صادراتی نبودن محصول یا خدمات نهایی است که تامین ارز مورد انتظار طرف خارجی را با مشکل مواجه می سازد. این از جمله موارد استثنائی است که دولت ناگزیر است تعهد تامین ارز مربوطه را تقبل نماید. علاوه بر این، در مواردی که کالا یا خدمات تولیدی براساس انحصار قانونی یا طبیعی، صرفاً توسط دستگاه های دولتی خریداری شود یا محصول (کالا یا خدمات) تولیدی ناشی از سرمایه گذاری با قیمت های یارانه ای عرضه می شود، دولت باید خرید محصول یا خدمات تولیدی را با قیمت های توافقی تضمین نماید.
سایر روش های مشابه (به غیر از BOT) عبارتند از :
ساخت، بهره برداری و مالکیت (BOO)[20]
این روش نیز مشابه روش ساخت، بهره برداری و واگذاری است، با این تفاوت که مالکیت طرح مذکور به کشور میزبان انتقال نمی یابد، اگر چه امتیاز عملیات به طور معمول مبتنی بر یک دوره ثابت بوده و بعد از آن حقوق عملیات می تواند در صورت تمایل سرمایه گذار به غیر انتقال یابد.
ساخت، اجاره و انتقال (BLT) [۲۱]
در این روش یک تسهیلات جدید با سرمایه خصوصی ایجاد و بعد از انقضای مدت اجاره تحت موافقتنامه اجاره، مالکیت و مسئولیت عملیاتی آن به دولت میزبان انتقال می یابد.
ساخت، اجاره و بهره برداری (BLO) [۲۲]
این روش مانند قرارداد ساخت، اجاره و انتقال است، بدون آنکه نیاز به انتقال مالکیت به دولت میزبان در پایان قرارداد اجاره وجود داشته باشد.
طراحی، ساخت، بهره برداری و نگهداری (DBOM) [۲۳]
«ساروخانی» نیز در کتاب «دائره المعارف علوم اجتماعی»، در زمینه تعریف فرهنگ مینویسد: فرهنگ به عنوان وجه ممیزه انسان از دیگر موجودات شامل تمام دستاوردهای جامعه یا گروه نظیر زبان، هنر، صنعت، حقوق، دانش، دین، اخلاق، سنتها و حتی ابزارها میشود.(ساروخانی، ۱۳۷۵: ۱۷۵)
۴-۱-۲- تقسیمبندی انواع تعاریف از فرهنگ
تعاریف متعددی از فرهنگ ارائه شده است که با توجه به نقاط تأکید و تکیه در هر یک از این تعریفها میتوان آنها را دستهبندی نمود. «داریوش آشوری» در کتاب «تعریفها و مفهوم فرهنگ»، که ترجمه کتاب کروبر و کلاکن است، در یک جمعبندی کلی تعاریف فرهنگ را در پنج دسته طبقهبندی نموده و به ارائه تعاریف مختلف آن پرداخته است.
۱-۴-۱-۲- تعاریف توصیفی[۴]
تعاریف توصیفی از فرهنگ عمدتاً به عناصر تشکیل دهنده فرهنگ اشاره دارند. تعریفهای توصیفی از فرهنگ گسترده و عمدتاً تحت تأثیر تعریف تایلور(۱۸۷۱) شکل گرفته است که فرهنگ را کلیت درهم تافتهای میداند که دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی به عنوان عضو جامعه کسب میکند را شامل میشود. تعریف «ویسلر»(۱۹۳۰)، «لووی»(۱۹۳۷)، «مالینوسکی»(۱۹۴۴) و عدهای دیگر نیز در این دسته جای میگیرد.
۲-۴-۱-۲- تعاریف تاریخی
میراث اجتماعی نقطه تمرکز در تعاریف تاریخی از فرهنگ است. «لینتون»(۱۹۳۶) در تعریف خود از فرهنگ اشاره میکند که وراثت اجتماعی فرهنگ نامیده میشود. «ساپیر»(۱۹۲۱)، «مید»(۱۹۳۷)، «پارسونز»(۱۹۴۹) و عدهای دیگر از دیدگاه تاریخی به فرهنگ نگریستهاند.
۳-۴-۱-۲- تعاریف هنجاری[۵]
هسته اصلی این تعاریف تکیه بر قاعده[۶] یا روش[۷] است. تعریف وایسلر(۱۹۲۹) از فرهنگ که آن را شیوه اجتماع یک قبیله میداند از جمله تعاریف هنجاری است.
۴-۴-۱-۲- تعاریف روانشناختی[۸]
آموزش، عادت و یا تعریف فرهنگ به مثابه وسیله سازگاری[۹] و حل مسئله، نقطه تأکید در تعاریف روانشناختی است. «هارت»(۱۹۲۵) فرهنگ را الگوهای رفتاری کسب شده از راه تقلید یا آموزش، «یانگ»(۱۹۳۴) آن را صورتهای رفتار عادتی[۱۰] مشترک در یک گروه یا جامعه و «فورد»(۱۹۴۲) نیز آن را راه حل های آموخته میداند.
۵-۴-۱-۲- تعاریف تکوینی[۱۱]
تعاریف تکوینی، فرهنگ را به مثابه یک فرآورده اجتماعی بشر قلمداد میکنند چنانکه فالسم فرهنگ را مجموعهای از مصنوعات یعنی نظام دستگاهها، ابزارها و عادات زندگی میداند که به دست بشر ساخته شده است و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. (آشوری، ۱۳۵۷: ۷۱- ۳۹)
کروبر و کلاکن در دستهبندی خود علاوه بر تعاریف فوق از تعاریف ساختاری[۱۲] نیز نام میبرند. این دسته از تعاریف نیز به روابط متداخل سازمان یافته و جنبههای تفکیکپذیر فرهنگ اشاره میکنند.(اسمیت، ۱۳۸۳، ۱۵-۱۸) علاوه بر این تقسیمبندیهای دیگری نیز از تعاریف فرهنگ شده است که در یک تقسیمبندی کلی تعریفهای مختلف فرهنگ را به سه دسته تقسیم کردهاند که تعاریف عام و خاص از فرهنگ را در بر میگیرد و شامل تعاریف عام، میانی و خاص است. (رفیع، ۱۳۷۴: ۲۲۶)
۶-۴-۱-۲- نتیجهگیری
بر خلاف تعاریف موجود از فرهنگ، تعریف فرهنگ در نظام اسلامی از خصوصیت و ویژگی خاصی برخوردار است. فرهنگ اسلامی فرهنگی است مبتنی بر نظام اخلاقی که در آن گرایشات و اعتقادات محور قرار میگیرد. در این راستا توسعه فرهنگی نیز حول محور توسعه اخلاق تعریف شده و صورت میگیرد. به عبارت دیگر دین و ارزشهای دینی و اعتقادات نقش اساسی در شکلگیری تعریف فرهنگ دارند و بر سایر حوزهها و سطوح فرهنگی تأثیرگذارند.
«فیاض» در مقالهای با عنوان «تأثیر چگونگی تعریف فرهنگ بر برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگ» پس از بررسی دیدگاههای گوناگون در تعریف فرهنگ اظهار میکند که «تئوریهای فرهنگی غرب چه در بعد دهکده جهانی و چه در بعد تعاریف و مدلهای تحلیلی فرهنگی نمیتواند جوابگوی کشوری مثل ما باشد که دارای فرهنگی کهن و مذهبی میباشد.» (فیاض، ۱۳۷۳)
به نظر میرسد تعریف آقای «فرهی بوزنجانی» تعریفی است که ضمن اذعان به این نکته تعریف جامعی است که به نوعی برای مباحث بعد نیز کارگشا خواهد بود. مطابق این تعریف «فرهنگ مجموعهای از باورها و اعتقادات و ارزشها و نگرشها، نُرمها و هنجارها است که در نحوه گفتار، کردار، اعمال، استفاده از اشیاء، ابراز احساسات، دستساختهها و مصنوعات، جشنها و مراسم، آداب و رسوم، مناسک و شعائر، زبان و لباس نمود و تجلی پیدا میکند و ریشه تاریخی دارد و همواره در انطباق با مسائل محیطی آموخته میشود و موجب انسجامبخشی درونی گردیده و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.» (فرهی بوزنجانی، ۱۳۸۸: ۹۰)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این تعریف علاوه بر اینکه به نوعی عناصر تعاریف دیگر را در برمیگیرد، بیانگر عناصر و سطوح فرهنگ نیز میباشد و به نوعی ابتنای فرهنگ بر ارزشها و اعتقادات و تجلی آن در مظاهر ارتباطات انسانی را نشان میدهد. بررسی عناصر و سطوح مختلف فرهنگ ارتباط پوشش و لباس را با فرهنگ و جایگاه آن در فرهنگ را بیشتر نشان میدهد.
۵-۱-۲- عناصر و مؤلفههای درونی نظام فرهنگ
برای فرهنگ سطوح و عناصر متعددی متصور است که آشنایی با این سطوح و لایهها امکان مطالعه فرهنگ را بیش از پیش فراهم می کند. بر این اساس فرهنگ دارای لایههای بیرونی و قابل مشاهده مثل رفتار بیرونی و مصنوعات بشری و لایههای درونی غیرقابل رؤیت میباشد. نظریهپردازان لایهها و سطوح متعددی را برای فرهنگ مطرح نمودهاند. «هافستد» چهار سطح برای فرهنگ در نظر میگیرد. ارزشها، مناسک و آداب و رسوم، قهرمانان، نمادها، سطوح و لایههای متداخل مفهوم فرهنگ هستند. این چهار سطح مانند پوستههای متداخل یک پیاز هستند که در آن نمادها بیرونیترین و ارزشها درونیترین تجلیات یک فرهنگ به حساب میآیند. نمودار صفحه بعد نشان دهنده این سطوح و لایههای فرهنگی از دیدگاه هافستد است. ارزشها به عنوان درونیترین لایه، رفتار بیرونی و درونی افراد را جهت میبخشند و بیرونیترین سطح را نمادها و الگوها تشکیل میدهند که عبارت از ژستها، تصاویر، اشیای فرهنگی، کلمات زبان (ملی و تخصصی)، شیوه لباس پوشیدن، پرچمها، نمادهای موقعیتی و… است. در این سطح، پدیدههای تازه به صورت نمادهای جدید به آسانی ایجاد شده و نمادهای کهنه ناپدید میشوند.
نمودار ۱- سطوح فرهنگ از دیدگاه هافستد
(هافستد، ۱۳۸۸: ۲۰)
از دیدگاه «شاین»[۱۳] نیز فرهنگ را میتوان در سه سطح طبقهبندی نمود. سطوح سه گانه فرهنگ از نظر وی عبارتند از: مظاهر فرهنگ[۱۴]، ارزشها[۱۵] و مفروضات اساسی[۱۶]. پیشفرضها یا مفروضات اساسی عبارت از آن چیزی است که اعضای فرهنگ واقعیت میپندارند و احساس آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، اشاره دارد. به عبارت دیگر «از منظر اعضای یک فرهنگ، مجموعه پیشفرضهای آنها درست و حقیقیاند و آنچه فرض میکنند یا باور دارند واقعیت است نوعاً جای بحث و جدل ندارد» (هچ، ۱۳۸۵، ۳۴۵)
ارزشها، اصول، اهداف و استانداردهای اجتماعی موجود در یک فرهنگاند که از اهمیت ذاتی برخوردارند. ارزشها از این نظر که به عنوان معیار قضاوتهای اخلاقی استفاده میشوند، با عواطف ارتباطی تنگاتنگ دارند و علاوه بر آن با هنجارها نیز در ارتباطند.
مظاهر فرهنگ یا مصنوعات هسته فرهنگ است. مظاهر فرهنگ شامل پدیدههایی است که یک نفر میبیند، میشنود و یا لمس میکند و از این نظر شامل مظاهر فیزیکی، رفتاری و کلامی است و مواردی نظیر معماری، محیط فیزیکی، زبان، تکنولوژی و محصولات آن، آفرینشهای هنری، شیوههای لباس پوشیدن، نوع افسانهها و داستانها و …. را شامل میشود. (هچ، ۱۳۸۵: ۳۴۵-۳۵۳)
سطوح فرهنگ در نمودار صفحه بعد نشان داده شدهاند.
نمودار ۲- سطوح فرهنگ از دیدگاه شاین
(هچ، ۱۳۸۵: ۳۴۵)
«سوزان سی شنایدر»[۱۷] و «ژان لویی بارسو»[۱۸] در کتاب «مدیریت در پهنه فرهنگ»، فرهنگ را به اقیانوسی تشبیه کرده و برای آن سطوح و لایههایی بر میشمرند که در اولین سطح آن مصنوعات[۱۹]، آیینها[۲۰] و رفتارها[۲۱] قرار دارند که خود نشانگر چیزهایی است که در اعماق اقیانوس قرار دارد. در سطح دوم و پایینتر ارزشها[۲۲] و باورها[۲۳] قرار دارد که دلایل بروز سطح اول هستند و فرضیات زمینه سازی[۲۴] در اعماق اقیانوس و پایینترین سطح قرار دارند که دستیابی به آنها کار سادهای نیست و باید از طریق تفسیر آنها را استنتاج کرد. سوزان سی شنایدر و ژان لویی بارسو پس از این تقسیمبندی برای هر کدام از این سطوح فرهنگ مصادیقی را ذکر میکنند که یکی از مصادیق مصنوعات و رفتارها طرز لباس پوشیدن است.(سی شنایدر و لوئی بارسو، ۱۳۷۹: ۲۹-۴۵)
۲-۲- پوشش:
۱-۲-۲- مفهوم پوشش
پوشش در فرهنگ دهخدا به معنای «اسم مصدر از پوشیدن و ستر و حجاب» آمده است.(دهخدا، ۱۳۷۳: ۵۰۵۶) در فرهنگ معین نیز در ذیل واژه پوشش به «عمل پوشیدن، جامه و لباس و ساتر و حجاب» اشاره شده است.(معین، ۱۳۸۰: ۸۳۷) در کتاب دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز در مورد پوشاک آمده است: «مجموعه جامههایی از پوست و الیاف گیاهی، پشم، کتان و ابریشم و جز آن که آنها را در اصل برای پوشاندن اندامهای بدن و مصون نگهداشتن آنها در برابر عاملهای طبیعی، اقلیمی و آب و هوایی میپوشند».(موسوی بجنوردی، ۱۳۶۷: ۱)
برای لباس در زبان فارسی، واژههای پوشش، تنپوش و پوشاک و افعالی مانند پوشیدن و پوشاندن بکار میرود. «کاربرد واژههای پوشش، پوشاک و پوشیدن نشان میدهد که لباس در فرهنگ ما وسیلهای برای پوشاندن تن و ننمایاندن آن است به طوری که این مقصود و غرض به طور طبیعی در انتخاب واژه جلوهگر شده است. مصدر کلمه لباس نیز همین معنی را در خود دارد. مصدر لبس در عربی به معنی به اشتباه افتادن و چیزی را با چیز دیگر همانند پنداشتن، چیزی را به جای چیز دیگر گرفتن و نیز شبهه و اشکال و عدم وضوح است. لباس از ریشه لبس وسیلهای است برای از نظر دور داشتن شکل اصلی بدن و تغییر شکل دادن و از بین بردن وضوح و مشخصات بدن.» (حداد عادل، ۱۳۵۹: ۴۱-۴۲)
معنای پوشیدگی لباس در کاربرد فقهی آن نیز مد نظر قرار گرفته است و فقها در فصل احکام نماز و نکاح به این نکته اشاره کرده اند. در کتابهای فقهی به جای کلمه پوشش از لغت ستر استفاده شده و از این رو می توان گفت مناسبترین لغت برای بیان مفهوم صحیح پوشش اسلامی لغت ستر است که امروزه از واژه حجاب به جای آن استفاده میشود. واژه حجاب پوشش اسلامی است و خاص زن یا مرد نیست، هرچند این واژه بیشترین کاربرد را درباره زنان دارد.
۲-۲-۲- ریشههای پوشش
شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» ریشههای فلسفی پوشش اسلامی یا حجاب را ایجاد آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع و ارزش و احترام زن برمیشمرد. اما به نظر میرسد که این علل و عوامل ناظر به لباس زنان است و با بررسی تاریخی و عمیقتر بتوان علاوه بر آن ریشههای دیگری برای پوشش برشمرد که شامل موارد فوق نیز میباشد. به طور کلی ریشههای فلسفی پوشش را میتوان در پنج بخش برشمرد: (نظیفی و دیگران، ۱۳۸۹: ۷۳-۸۹)
۱- فطرت: پوشش و استتار اندام بدن انسان برخاسته از نوعی تمایل درونی و انگیزه فطری است. بر اساس این انگیزه، فطرت بیدار و سلیم هر فردی به جهت برخورداری از صفت حیا و شرم و خویشتنداری نوعی گرایش و تمایل درونی به رعایت حدود عرفی پوشش دارد که در علم اخلاق از آن به «عفت» تعبیر میشود. قرآن در این زمینه آن گاه که داستان آفرینش حضرت آدم و همسرش حوا را به تصویر میکشد به موضوع نیاز درونی آدم و حوا نسبت به پوشیدگی اشاره کرده است که نشان میدهد قرآن تمایل به پوشیدگی را ناشی از عمق جان انسان میداند.
قرآن کریم پس از بیان مسأله جای گرفتن حضرت آدم و همسرش در بهشت (اعراف، ۱۹) و تأکید خداوند بر خودداری آن دو از نزدیک شدن به درخت ممنوعه، ماجرای وسوسه و فریب شیطان را در آیه بیستم این سوره چنین شرح میدهد: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُورِیَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما و …» (اعراف، ۲۰) پس شیطان، آن دو را وسوسه کرد تا آنچه را از عورتهایشان برایشان پوشیده مانده بود، برای آنان نمایان گرداند و … » و در ادامه آیات میخوانیم: فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ وَ … پس آن دو را با فریب به سقوط کشانید پس چون آن دو از [میوه] آن درختِ [ممنوع] چشیدند، برهنگیهایشان بر آنان آشکار شد، و به چسبانیدن برگ [های درختانِ] بهشت بر خود آغاز کردند و… » (اعراف، ۲۲)
علامه طباطبایی ذیل آیه بیستم سوره اعراف میگویند: « «سوآت» جمع «سوأه» و به معنای عضوی است که آدمی از برهنه کردن و اظهار آن شرم میدارد.» (طباطبایی، ۱۳۷۳، ج ۸: ۳۹) خصلت فطری شرم و حیا در پیدایش و تداوم پوشش نقش اساسی داشته است و همین خصلت انسانی یکی از فلسفههای اصلی پوشش آدمی بوده است. بنابراین «حیا اصل ثابتی در فطرت همه انسانهاست که به جنبه روحی انسان برمیگردد. البته مصداقها و مواردی که مردم از آن حیا میکنند، تابع فرهنگ و نظام ارزشی آنهاست و همه امور فطری تقریباً چنین هستند که مصادیقشان تابع فرهنگهاست؛ ولی با این حال، باید آن مصداق هماهنگ با قوانین الهی باشد و اینجاست که لزوم و جایگاه شرع مقدس در امور فطری خود را نشان میدهد و مصداق را در جهت معیار فطری قرار میدهد»(بانکیپور فرد، ۱۳۸۳: ۱۹)
۲- امنیت: این مسئله به تلاش انسان برای حفظ امنیت و سلامت زندگی و نیز حس خطرگریزی او باز میگردد که یکی از نیازهای طبیعی و اولیه حیات بشری است. تأمین امنیت بدن و محافظت از آن در مقابل سرما و گرما و باد و باران، گزند حشرات و حیوانات و نیز در مقابل افراد هوسباز و شرور نشانگر نیاز انسان به پوشش و لباس مناسب است. لباس مناسب به مثابه خانه و مسکن مناسب تأمین کننده این امنیت است. (حداد عادل، ۱۳۵۹: ۶)
۳- زیباییدوستی: صفت زیبایی دوستی و خودآرایی ریشه در نهاد انسان دارد. انسانها از نظر فردی و اجتماعی به لباس زیبا نیاز دارند. لازمه زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی مؤثر، داشتن ظاهری متناسب و آراسته است. خودآرایی یا زینت دادن خود بصورت معقول و مشروع در تحکیم روابط انسانی و تقویت بنیان اجتماع نقش مؤثری دارد. از سوی دیگر خودآرایی و زینت کردن اثرات روانی مثبتی نیز در خود فرد دارد. افراد با توجه به سلایق، انگیزهها و سنتهای حاکم بر محیط در انتخاب شکل، جنس و رنگ لباس مورد علاقه خود اعمال نظر میکنند و با جلوهگری از طریق آن به حس خودآرایی و زیباییدوستی درونیشان پاسخ میدهند.
۴- اجتماع: لباس پوشیدن، نشانه اجتماعی بودن انسان است و مانند دیگر جنبههای اجتماعی بودن انسان بر اساس ارزشها و هنجارهای اجتماعی و انتظارات جمعی شکل مییابد. ضرورت همنوایی با اقتضائات فرهنگ غالب و رعایت انتظارات جمعی کمترین هزینهای است که زندگی اجتماعی در ساحتهای مختلف بر افراد تحمیل میکند. در حوزه پوشش نیز جامعه انتظار خویش را نه در چارچوب قالبهای معین بلکه در قالب گزینههای متنوعی مطرح ساخته است که امکان اعمال گزینشهای فردی همواره وجود خواهد داشت.
پوشش و لباس نوعی مرزبندی معقول در روابط میان افراد و تعامل اجتماعی آنان با یکدیگر است که میتواند تبیین کننده ویژگیهای شخصیتی و هویت اجتماعی فرد و عامل تشخص او در جامعه باشد فراتر از این لباس یکی از مؤلفههای مهم فرهنگی هر جامعه است که به نوعی با ارزشهای حاکم بر آن نیز گره خورده است و به عنوان یک ابزار مهم برای شناخت فرهنگها و نیز تمایز میان ملل مختلف و حتی نفوذ در ساختار فرهنگی و ارزشی جوامع بکار گرفته میشود. علاوه بر این مسئله حفظ عفت و حیثیت اجتماعی زنان از تعرض هوسبازان و نگاههای شهوتآمیز که موجب به خطر افتادن سلامت و بهداشت روحی و روانی افراد جامعه میشود از مهمترین پیامدهای اجتماعی لباس و پوشش به حساب میآید.
۵- دین و مکتب: تمام ادیان الهی بویژه دین مبین اسلام پوشش را نیاز طبیعی زندگی انسان و به عنوان یک ارزش قلمداد کرده و لذا ابعاد معنوی آن را مطرح کردهاند، که میتوان گفت دیدگاه اسلام در این رابطه منحصر به فرد است. دین اسلام به در نظر گرفتن ویژگیها و امتیازات انسان نسبت به سایر موجودات در همه احکام و تعالیم رهایی بخش خود نیازهای مادی و معنوی و خواستههای متعالی او را در نظر گرفته است.
۳-۲-۲- عوامل مؤثر بر الگوی پوشش در جامعه
گستره زمانی و مکانی لباس از سویی و نیز پیوند خوردن آن با جنبههای مختلف فردی و اجتماعی سبب شده است تا عوامل متعددی بر این پدیده اثر گذار باشند به طوری که میتوان به لباس از منظرهای متفاوتی نگریسته و مورد مطالعه قرار داد. «لباس پوشیدن شأنی از شئون انسان است و پدیدهای است که تقریباً به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه جغرافیایی امروزین زمین گسترش دارد. این پدیده با خصوصیات مختلف فردی و اجتماعی انسان در ارتباط است و میتوان آن را از دیدگاههای مختلفی مورد مطالعه قرار داد»(حداد عادل، ۱۳۵۹: ۵). بر الگوی پوشش افراد در جامعه عوامل متعددی اثر میگذارد. در کنار عوامل فردی مؤثر بر الگوی پوشش در جامعه مانند سلایق و شرایط سنی و جنسی سایر عوامل غیرفردی مؤثر بر پوشش افراد را میتوان تحت عناوین ذیل گنجاند: عوامل (نظام) اقتصادی، عوامل (نظام) سیاسی، عوامل (نظام) اجتماعی، عوامل (نظام) فرهنگی و نیز عواملی مانند جغرافیا و اقلیم آب و هوایی.
الگوی پوشش و کیفیت لباس در هر جامعه بیش از آنکه از شرایط اقلیمی، موقعیت تمدنی، اوضاع اقتصادی، نظام سیاسی، موقعیت سنی، جنسی و شغلی افراد و خواستههای شخصی و زیباشناختی افراد اثر بپذیرد از فرهنگ جامعه اثر میپذیرد. لباس انسان نخست تابع فرهنگ جامعه اوست. «همه تغییراتی که در لباس از ناحیه عوامل غیر از فرهنگ ایجاد میشود تابع رابطه لباس و فرهنگ است. اختلاف بین تنپوش مردم جوامع مختلف گذشته از خصوصیات جغرافیایی، اقلیمی و عوامل اجتماعی، اقتصادی، حرفهای و سنتی ناشی از فرهنگ و جهانبینی آن جامعه نیز هست.»(دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی، ۱۳۷۲: ۹)
۴-۲-۲- پوشش و فرهنگ
آنچه در مورد لباس از اهمیت خاصی برخوردار است، رابطهای است که بین آن و فرهنگ هر جامعهای وجود دارد، چرا که لباس هر فرد عمدتاً تابع فرهنگ جامعهای است که فرد در آن زندگی میکند. هیچ جامعهای بدون فرهنگ وجود ندارد و هر جامعهای ولو کوچک و عقب مانده دارای فرهنگ خاص خود است که مختص همان جامعه میباشد و برای مردم جوامع دیگر که دارای زمینههای فرهنگی متفاوت هستند، بیگانه و حتی گاهی غریب به نظر میرسد.
فرهنگ هر ملتی تأثیری قوی در جنبههای مختلف زندگی آنها دارد به طوری که اقوام بر اساس فرهنگ خود، بینش خاصی پیدا میکنند و ارزشهایشان براساس فرهنگشان شکل گرفته و مشخص میشود. به عبارت دیگر فرهنگ یک قوم در تمام وجوه مختلف زندگی مردم متجلی میشود. «یکی از عناصر مادی فرهنگ، پوشاک و شیوه پوشیدن آن است که در هر منطقه یک کشور با توجه به آداب و رسوم، سنتها و ارزشهای جامعه از الگوهای خاصی پیروی میکند و نمایانگر عادات و افکار هر فرد و رسوم و آیینهای حاکم بر جامعه میباشد و تحت تأثیر عوامل و شرایط اقتصادی، اجتماعی و اقلیمی شکل میگیرد.» (قائدی شرفی، بیتا: ۱۰-۱۲)
پوشش و فرهنگ رابطهای دو سویه و متقابل دارند. پوشش و لباس از سویی تابعی از فرهنگ است و از سوی دیگر خود به عنوان نماد فرهنگ و ارزشهای خاص هر جامعه و فرهنگ به شمار میرود. لباس مانند خط یا زبان نشانه و نمادی برای فرهنگ به شمار میرود. همانطور که گفتار و نوشتار شیوههایی هستند که به کمک آنها میتوان معانی فرهنگی را بیان کرد و هر جامعهای خط و زبان خاص خود را داراست، شکل، فرم و رنگ پوشاک نیز دارای معانی خاصی است که بستگی تام به فرهنگ جامعه تولید کننده و مصرف کننده آن دارد.
پوشش یکی از زیربخشهای نظام فرهنگی است که هر چند با نظامهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیوند خورده است، اما پیش از هر چیز و از اولین و برجستهترین نقشهای آن، نقش و زمینه فرهنگی آن است. به عبارتی هر چند پوشش در آغاز شکلگیری اجتماعات بشری نقش حفاظتی داشته اما با توسعه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی زمینه و نقش فرهنگی آن برجسته و نمادین شده است.
۱-۴-۲-۲- پوشش نماد فرهنگ
در جوامع اولیه پوشاک نقش حفاظتی داشته است اما با توسعه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در جوامع و شکلگیری عقاید دینی، پوشاک و نوع رنگ و جنس و شکل و سبک دوخت آن زمینه و نقش فرهنگی یافت و کارکرد اجتماعی و فرهنگی و نمادین آن برجسته شد. (بلوکباشی، ۱۳۸۲: ۱۷)
یکی از نمودهای اصلی فرهنگ هر جامعهای شکل پوشش آن جامعه است. سرنوشت لباس به فرهنگ جامعه و نظام حاکم بر آن گره خورده و ریشه در جان باورهای دینی و ملی و عقاید و رسوم اجتماعی مردم دارد. پوشاک تحت تأثیر ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه و به طور کلی فرهنگ جامعه میباشد و میتوان گفت نشانگر و مبین فرهنگ آن جامعه است. مثل لباس مردم شرقی مانند هند، چین و ژاپن و لباسهای محلی ایرانی که هم نشان دهنده شرایط جغرافیایی و هم نشان دهنده شرایط فرهنگی جوامع است. حتی نقوش روی لباسها نیز تحت تأثیر فرهنگ مشخص میباشد.
رابطه لباس و فرهنگ به اندازهای قوی است که وقتی یک خارجی و غریبه وارد محیطی میشود نخستین علامتی که او را میشناساند همان لباس اوست. لباس انسان نخست تابع فرهنگ جامعه اوست سپس تابع سلیقه خود او. در هر جامعه نوع و کیفیت لباس افراد علاوه بر آنکه تابع شرایط اقتصادی، اجتماعی و اقلیمی آن جامعه است قویاً تابع فرهنگ (جهانبینی) و ارزشهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه و حتی آئینه آن فرهنگ است.(حداد عادل، ۱۳۵۹: ۷ و ۸)
۲-۴-۲-۲- پوشش و هویت و منزلت اجتماعی
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۴-۲ سازوکارهای درون سازمانی
این سازوکارها نیز عمدتاً شامل موارد زیر هستند:
در بالا توضیحاتی در خصوص حاکمیت شرکتی بیان گردید، در ادامه به بیان یکی از عوامل موثر بر حاکمیت شرکتی که موضوع مورد بحث در این پایان نامه میباشد تحت عنوان هیات مدیره خواهیم پرداخت:
قبل از ورود به مبحث هیات مدیره لازم است تعاریف ذیل ارائه گردد:
الف)منصوب سهامدار عمده یا نماینده او در مجمع نباشد.
ب) منصوب گروهی از سهامداران نباشد که از طریق ائتلاف آنها در مجمع، اکثریت اعضای هیات مدیره تعیین میشود.
ج) بیش از سه دوره عضو هیات مدیره ی شرکت نبوده باشد.
ه) در استخدام شرکت اصلی یا شرکت فرعی و وابسته آن نباشد.
۲-۵- هیات مدیره و وظایف آن
هیات مدیره از جمله سازو کارهای داخلی راهبری شرکتی است که تاثیر زیادی بر عملکرد شرکت و رعایت حقوق ذینفعان بنگاه اقتصادی دارد. نقش هیات مدیره شرکتها در نظارت بر نحوه اداره شرکت در جهت دستیابی به اهداف تعیین شده و هدایت مدیریت اجرایی بسیار تعیین کننده است. تا جایی که در مواردی، راهبری شرکتی مناسب به واسطه ترکیب و عملکرد هیات مدیره سنجیده میشود.
هیات مدیره علاوه بر هدایت استراتژیک شرکت، مسئولیت مهمی در نظارت بر عملکرد مدیریتی و دستیابی به بازده مناسب برای سهامداران، رعایت قوانین و مقررات و در عین حال جلوگیری از بروز تضاد منافع و ایجاد توازن بین انتظارات از شرکت بر عهده دارد.
اصل ششم راهبری شرکتی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه تا جایی که در مواردی، راهبری شرکتی مناسب به واسطه ترکیب و عملکرد هیات مدیره سنجیده می شود.
هیات مدیره علاوه بر هدایت استراتژیک شرکت، مسئولیت مهمی در نظارت بر عملکرد مدیریتی و دستیابی به بازده مناسب برای سهامداران، رعایت قوانین و مقررات و در عین حال جلوگیری از بروز تضاد منافع و ایجاد توازن بین انتظارات از شرکت بر عهده دارد.
اصل ششم راهبری شرکتی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (۲۰۰۴)، هیات مدیره را ملزم به ایفای وظیفه امانت داری[۳] میداند که شامل دو عنصر اصلی وظیفه مراقبت[۴] ووفاداری[۵] است .
وظیفه مراقبت حرفهای ایجاب میکند اعضای هیات مدیره بر اساس اظلاعات کامل، با حسن نیت و مراقبت و پشتکار کافی به ایفای تعهداتشان بپردازند.
وظیفه وفاداری نیز اهمیت ویژهای به سبب تاکید بر اجرای موثر دیگر اصول راهبری شرکتی این سازمان درمورد رفتار یکسان با سهامداران، نظارت بر معاملات با اشخاص وابسته و تدوین سیایت تعیین دستمزد مدیران اجرایی اصلی و اعضای هیات مدیره دارد (رهبری خرازی ۱۳۸۷، ۳۸ ).
شرکت باید دارای هیات مدیره ای کارامد، منطبق با ویژگیهای مطرح شده در موارد ذیل باشد و مسئولیت های هیات مدیره و مدیران اجرایی باید به گونه ای شفاف تفکیک و مشخص شود: (پیش نویس آیین نامه حاکمیت شرکتی ۱۳۸۶، ۴و۵).
طبق تحقیقاتی، لفرت[۶] (۲۰۰۷) با بهره گرفتن از اطلاعات ۴ سال برای تعداد ۱۶۰ شرکت به این نتیجه رسید که افزایش در تعداد اعضای غیرموظف هیات مدیره باعث افزایش ارزش شرکت می شود. زمانی که نسبت اعضای غیرموظف و اعضای حرفه ای بطور جداگانه مورد بررسی قرار میگیرند فقط نسبت اعضای غیرموظف هیات مدیره است که ارزش شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد (ایزدی نیا و رسائیان ۱۳۸۹، ۵۵).
دو راهکار برای ارتقای کارآیی هیات مدیره می توان بیان کرد: