وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع روش شناسی آموزش ارزش ها- ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

احـکام یـعنی دسـتورهایی که مـربوط به فـعالیت‌های خـارجی و عیـنی انسان ، اعـم از فعالیـت‌های
معاشی، معادی ،دنیوی،اخروی،فردی،واجتماعی است.
طباطبایی (۳۳:۱۳۸۷) چنین بیان می‌دارد که دین به ما می‌گوید که در زندگی صفات پسندیده برای خود اختیار کنیم و خوی خوش داشته باشیم و خود را با اوصاف خوب و نیک بیارائیم، وظیفه شناس، خیر خواه، بشر دوست، مهربان، خوش خلق، خوش رو و دادگستر باشیم و از حق خود دفاع کنیم و از حدود و حقوق خود تجاوز نکنیم و به مال و عرض و جان مردم تعدی روا نداریم و در طلب دانش و ادب از هیچ گونه تلاش و فداکاری و از خودگذشتگی کوتاهی ننمائیم و بالاخره، عدل و اعتدال (میانه روی) را درتمام امور زندگی پیشه خود سازیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

داوودی( ۱۳۸۹: ۱۱۰ ) نخستین مبنای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) را در هم تنیدگی بین اخلاق و دین می‌داند. اصلی که از این مبنا به دست می‌آید اصل در هم تنیدگی تربیت دین و تربیت اخلاقی است.
ذوعلم( ۱۳۸۰: ۴۰) چنین بیان می‌دارد که از دیدگاه اسلام، ارزش ها هرگز اموری انتزاعی و ذهنی و اعتباری محض که صرفِ فرض و خیال باشد، به عنوان ایده‌آل‌های دست نیافتنی و غیر قابل تحقق نیست ؛بلکه خداوند متعال که حقیقی‌ترین حقایق عالم وجود است و همه‌ی حقایق، در مقایسه با او حقیقتی ندارند، منشاء و واجد همه ی ارزش های متعالی و کمالات حقیقی است. بدین ترتیب در عرصه‌ی اخلاق و تربیت ارزش های مطلوب، بر گرفته از ارزش های الهی است و در یک کلام «تخلّق به اخلاق الهی» توصیه می‌گردد. این محور اخلاقی و تربیتی در راستای همان هدف خلقت انسان که «تربیت خلیفه الله» است، می‌باشد.
از مباحث گذشته به خوبی نمایان است که کسب سعادت واقعی انسان در گرو شناخت و عمل به ارزش های دین به عنوان متقـن‌ترین آموزه‌های وحیانی و شناخت و عمل به ارزش های اخلاقی بـه
عنوان اساسی‌ترین مؤلفه‌های حیات نیک آدمی است.
حجتی( ۱۳۶۶) چنین بیان می‌دارد که رابطه و پیوند دین و اخلاق تا آن اندازه عمیق و در عین حال وسیع و گسترده است که می‌توان گفت دین و اخلاق یکی است و دین وسیله ی ایجاد خلق پسندیده در رفتار نیک اخلاقی است. طبق این معنی، اخلاق از سر چشمه دین مستفیض می‌گردد چنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده: بعثت لا تمم مکارم الاخلاق. آموزش ارزش های دینی مقدمه و شرط لازم برای رهایی انسان از آتش جاودانی و رسیدن به سعادت ابدی است و آموزش ارزش های اخلاقی نیز زمینه ساز اصلی و پیش شرط لازم برای آن است.
اهتمام در شناخت و استفاده از روش‌های صحیح در آموزش ارزش هابه ویژه ارزش های دینی و اخلاقی که بر اساس مبانی ذکر شده از رابطه تنگاتنگی هم برخوردارند،از اصول اساسی تبییـن
و در نتیجه تحکیم ارزش ها می‌باشد.
تحول اخلاقی، دینی و به طور کلی ارزشی در نوجوانان و جوانان بیش از هر دوره ی سنی دیگری
است .رشد سریع شناختی در آن‌ها باعث می‌شودکه بهتر بتوانند درباره ی مسائل اخلاقی، دینی و ارزشی قضاوت کنند و در برخورد با این مسائل واکنش دقیق‌تر و پیچیده‌تری نشان دهند. زمانی که فرزندان ما با مجموعه‌ای وسیع از تغییرات درونی و بیرونی و تعارض‌های ناشی از ارزش های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی روبرو می‌شوند باید جایگاه مطمئنی برای رشد و دوام خود دست و پا کنند. وظیفه انتخاب ارزش های مناسب برای زندگی با مشکل پیچیدگی این امور همراه است؛ یعنی از یک سو نوجوان و جوان به ظرفیت‌های تازه‌ی مهم ارزش های اخلاقی و دینی دست می‌یابد و از سوی دیگر از تجربه کافی برای برخورد صحیح با مسائل پیچیده اخلاقی، اجتماعی و ارزشی و دینی که با آن‌ها روبرو می‌شوند برخوردار نیست ؛ لذا اینجاست که ضرورت آموزش ارزش ها آن هم از طریق ارائه روش‌های تدریس مناسب نمایان می‌شود.
بسیاری از روانشناسان معتقدند که رشد کودک با رشد اخلاقی او همراه است. پیاژه معتقد بود که دو مرحله از قضاوت و رشد اخلاقی در بچه‌ها وجود دارد. او داستان‌هایی را به کودکان ارائه می‌کرد و از آن‌ها می‌خواست قضاوت کنند که چه کسی مقصر است. بچه‌های زیر هشت سال به نتیجه عمل افراد بیش از نیت آن‌ها توجه می‌کردند و قضاوت‌های اخلاقی آن‌ها بر اساس نتیجه عمل بود نه بر اساس نیت، در حالی که بچه‌های بزرگتر بر اساس نیت عمل قضاوت می‌کردند نه بر اساس نتیجه عمل. او این مراحل را به ترتیب اخلاق عینی و اخلاق ذهنی نامید که حاکی از رشد اخلاقی در بچه‌ها بود.
کلبرگ روانشناسی بود که نظرات پیاژه را کامل تر عنوان نمود و در زمینه رشد و قضاوت اخلاقی توصیف دقیق‌تر و مبسوط‌تری ارائه داد. وی سه مرحله از رشد اخلاقی را که هر مرحله شامل دو سطح بود را به این ترتیب عنوان نمود:
الف) سطح اخلاق پیش عرفی
۱- جهت گیری مبتنی بر پایه تنبیه و اطاعت
۲- جهت گیری بر اساس نفع پرستی و لذت طلبی ابزاری
ب) سطح اخلاق قراردادی یا عرفی
۳- جهت گیری مبتنی بر پسر خوب، دختر خوب
۴- جهت گیری مبتنی بر قانون و نظم اجتماعی
ج) سطح پس عرفی
۵- جهت گیری مبتنی بر قوانین و قراردادهای اجتماعی
۶- جهت گیری مبتنی بر اصول اخلاقی جهانی (کنولز و مکلین[۹]، ۱۹۹۲: ۵۲ و ۵۱).
قضاوت‌های اخلاقی و رشد اخلاقی کودک با سایر جنبه‌های رشد و به خصوص رشد ذهنی او ارتباط دارد و تا کودک فهم لازم را پیدا نکند امر و نهی دیگران باعث رشد اخلاقی او نمی‌شود.
مدارکی موجود است که حاکی از آن است که در درون بچه‌ها یک حس مذهبی و گرایش به سمت قدرتی مافوق وجود دارد و از طرفی بچه‌ها بسیاری از آموخته‌ها را از طریق تقلید از والدین خود می‌آموزند و حرف شنوی آن‌ها در سنین کودکی باعث می‌شود تا هر آن چه را که والدین یا بزرگترهای آن‌ها می‌گویند بدون تأمل بپذیرند و جزء ارزش های درونی خود قرار دهند اما به مرور زمان که رشد ذهنی و جهانی آن‌ها افزایش می‌یابد به همان اندازه که ایمان در آن‌ها رشد کرده، شک و تردید نیز ایجاد می‌شود و این وظیفه معلمان را سنگین‌تر می‌کند، تا با آموزش صحیح ارزش ها و نه، تحمیل عقاید خود و نه با زور و اجبار این شک را برطرف نموده و زمینه آموزش صحیح بچه‌ها را فراهم آورند (دیکس[۱۰]، ۱۹۱۵: ۱۳۰ و ۱۲۷).
پـس همزمان بـا رشد جسمانی و ذهنی بچه‌ها ، رشـد اخلاقی هم صورت می‌گیرد ؛ امـا بـا وجـود
تعارضات ارزشی و تهاجم ضد ارزش ها در جامعه بایستی رشد آن‌ها در تمامی ابعاد جسمانی، اخلاقی، اجتماعی و معنوی به طور هماهنگ و به صورت برنامه‌ریزی شده و منسجم صورت گیرد. از آن جایی که ارزش های دینی و اخلاقی از جمله ارزش های برتر به شمار می‌آیند بذل توجه به آن‌ها می‌تواند زمینه ساز آموزش و یا اصلاح سایر ارزش ها گردد.
از دیدگاه اسلام سیر رشد کودک و ویژگی‌های اخلاقی او به این ترتیب است: پیامبر اکرم (ص)، می‌فرمایند: کودک در هفت سال اول سید و آقا است، در هفت سال دوم روحیه اطاعت و فرمانبرداری دارد و در هفت سال سوم وزیر و مشاور است (سیف، ۱۳۷۹: ۱۵۰).
از ویژگی‌های اخلاقی کودکان در هفت سال دوم عبارت است از سن اطاعت و فرمانبری که در این دوره کودک آمادگی فراوانی برای ارضاء خواسته‌های بزرگترها از خود نشان می‌دهد ؛زیرا خاصیت این دوره نقش پذیری است. امام صادق علیه السلام این دوره را دوره تعلیم می‌نامند. دو خصوصیت روانی و تربیتی این دوره یعنی تربیت پذیری و تعلیم پذیری گویای این مطلب است که کودک آمادگی دارد تا به طور مستقیم ارزش ها و ضد ارزش ها به او آموزش داده شود و این مفاهیم به تدریج برای او تبیین گردد. آموزش مستقیم این مفاهیم در دوره قبل چندان کار ساز نبود و لازم بود کودک بیشتر به طور غیر مستقیم و تقلیدی تحت این آموزش‌ها قرار گیرد؛ اما با افزایش رشد سنی به این مرحله از شناخت رسیده که بتوان به او مفاهیم اخلاقی و تربیتی را مستقیم آموزش داد. کودک در این دوره تشنه تعلیم و تربیت است و آن چه از طرف والدین و بزرگسالان ارائه شود به جان می‌پذیرد؛ بنابراین اگر اصول اخلاقی به شیوه‌ای ملموس و عینی برای کودکان در این دوره ارائه شود ، آن‌ها قادرند این اصول را همـانند بزرگسالان درک کنند و در
دوره‌های بعد نیز آن‌ها را حفظ کنند (سیدی، ۱۳۷۹: ۳۱۵-۳۱۴).
روش‌ها در واقع با تکیه بر اصول ، چگونگی آغاز و روند و برآیند فعالیت‌های آموشی ـ تربیتی را
تبیین می‌کنند و در جای خود، تحقق بخش خواسته‌ها، دستور العمل‌ها و ارزش های آموزشی ـ تربیتی‌‌اند. به عبارتی، روش‌ها ناقل بینش‌ها و ارزش هایند که بدون آن‌ها هیچ تحول و نقش تربیتی صورت نمی‌پذیرد. هنگامی که روش‌ها متناسب با مبانی و اصول به کار گرفته می‌شوند، اهمیت نقش آن‌ها در انتقال پیام‌های آموزشی و تربیتی بیشتر و بهتر روشن می‌شود (رهنمایی، ۱۳۸۸: ۸۱).
آرتورس. ربر در تعریف روش شناسی می‌گوید: روش شناسی عبارت است از شکل گیری نظامند و منطقی روش‌های منسجم برای ایجاد شناخت. به عبارت دیگر روش شناسی به طور مستقیم به ایجاد شناخت و درک مسائل مربوط نمی‌شود؛ بلکه به روش ها و مراحلی که طی آن‌ها این شناخت کسب می‌شود مربوط می‌شود(ربر، ۱۳۶۸: ۴۳۹) .
بـا اطـمینان می تـوان گفت که، انتخـاب روش‌های مناسـب جهت آموزش ،از جـمله ابـزار اصلـی
کارِآموزش به حساب می‌آید. پس از انتخاب مناسب روش است که ، آموزش ارزش ها میسر می‌شود. آموزش ارزش‌ به معنای نهادینه کردنِ حس نوع دوستی و ایجاد توجه نسبت به خوشبختی و آسایش دیگران و سایر ملل است. این عمل زمانی می‌تواند به سرانجام برسد که ما به صورت تدریجی حس عمیقی از تعهد نسبت به ارزش ها را در افراد ایجاد کنیم تا به وسیله آن جامعه را بسازند و افتخاری که با خود امنیت و پیشرفت را به همراه می‌آورد را به آن‌ها برگردانیم (ونکاتایا[۱۱]، ۲۰۰۷: ۳۱).
آموزش ارزش ها همواره بخش مهمی از اهداف نظام‌های تربیتی است؛ زیرا این نظام ها به منزله ی بخش اساسی از کار خود، در پی آن هستند که فرهنگ و ارزش های آن را به نسل آینده انتقال دهند اما آن چه که مهم است این است که چگونه می‌توان ارزش های مورد نظر را در دانش‌آموزان درونی کرد (باقری، ۱۳۸۷: ۸۲).
در اینجامی توان گفت که مطالب یاد شده در مبـانی نظری حاکی از ایـن است که ارزش ها قابـل
آموزش دادن هستند ؛اما نکته قابل تامل درباره ی نحـوه ی چگونگی آموزش ارزش هـاست، کـه
محقق در این تحقیق به دنبال یافتن راهی در این زمینه است.
۲-۳٫ مبانی تجربی:
پاره‌ای از تحقیقات انجام شده که تا حدود اندکی به موضوع این تحقیق مربوط می‌‌شوندعبارتند از:
-رحیمی پور( ۱۳۸۵) در تحقیقی با عنـوان « بررسی رابطه‌ی نظام ارزشی مدیران با رشـد اخلاقی
-رحیمی پور( ۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه‌ی نظام ارزشی مدیران با رشد اخلاقی دانش آموزان در دبیرستان‌ها و پیش دانشگاهی‌های ناحیه یک شهرستان کرمان در سال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵ »چنین بیان می‌دارد که ارزش ها ی اخلاقی همانند جریانات موجود در طبیعت، در زندگی انسان‌ها تأثیر همه جانبه دارند و نقش آن‌ها رادر جامعه نمی‌توان انکار نمودوبه طور کلی هدف بسیاری از ادیان و سازمان‌های بین المللی تحکم مبانی اخلاقی و ارزش های انسانی می‌باشد، روش تحقیق فوق توصیفی همبستگی می‌باشد و جامعه آماری، کلیه مدیران و دانش آموزان مدارس مذکور که شامل ۷۲ مدیر و ۱۶۶۴۳ دانش آموز می‌باشند را،در بر می‌گیرد .حجم نمونه دانش آموزان ۳۷۵ نفر می‌باشد که طی دو مرحله (خوشه‌ای و تصادفی ساده) انتخاب شده‌اند. ابزارهای سنجش عبارتند از:
۱- آزمون مطالعه ارزش ها (SOV) جهت شناسایی نظام ارزشی مدیران.
۲- آزمون تعریف مباحث (DIT) جهت شناسایی رشد اخلاقی دانش آموزان.
از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نتایج ذیل حاصل شد:
۱- ارزش های نظری نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه دارد.
۲- ارزش های اقتصادی نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه ندارد.
۳- ارزش های هنری نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه ندارد.


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود منابع پایان نامه در رابطه با بن‏مایه‏های کلامی امامت ...مدلسازی ریاضی و بهینه سازی مسأله زمان بندی جریان کارگاهی ... »
 
مداحی های محرم