وبلاگ

توضیح وبلاگ من

روش شناسی تفسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی- فایل ۹

 
تاریخ: 28-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۳-۲-۱۰- جایگاه علامه طبا طبایی در تفاسیر:
آیت الله جوادی آملی در تفاسیر موضوعی خود ازنظرات علامه طباطبائی (ره) استفاده کرده است و این نشان ازعلاقه ایشان به علامه و صدق نظرات علامه را نشان می دهد.[۲۶۵]
الف -در کتاب( معاد در قران ) بعد از اشاره به اینکه یاد معاد بهترین عامل سازنده انسان است و آنرا با روایات از معصومین (ع) و پیامبر اکرم (ص) به اثبات رساندند، می فرماید:که اگر کسی علم حقیقی به قیامت داشته باشد حتمآ جهنم و جهنمیان را خواهد دید و چنین انسانی گذشته از برکات اعتقادی، اخلاقی و رفتاری، دیگر معصیت نمیکند. زیرا خاستگاه گناه، فراموشی قیامت است.[۲۶۶]
ایشان به عنوان شاهد مثال از نکته نظرات علامه استفاده کرده و آورده اند که علامه طباطبائی (ره) میفرمودند (( ممکن است انسان عمری تحت ولایت شیطان باشد و نداند و باید ازعبادت یک عمر خود استغفار نماید اگر واقعآ یاد قیامت (وذکری الدار) .[۲۶۷] در جان انسان نشسته باشد چنین انسانی آتش را می بیند.[۲۶۸]
ب - در مورد آیه ی شریفه (وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً)[۲۶۹]
«نامه اعمال در آنجا گذارده می شود، اما گنه کاران را خواهی دید که آنچه در دست دارند ترسانند و می گویند ای وای بر ما این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگ نیست مگر این که آن را بر شمرده و همه کردار خود را حاضر می بیند» اینجا استاد فرزانه، نظر علامه را بیان می دارند که علامه محمد حسین طباطبائی: از ظاهر آیات قران کریم چنین به دست می آید که در قیامت سه کتاب وجود دارد.
۱)کتابی که مربوط به همه انسان هاست چنان که آیه ( و وضع الکتاب ) بر آن دلالت دارد.
۲) کتابی که کردار همه امت در آن ثبت است (کُلُّ أُمَّهٍ تُدْعَى إِلَى کِتَابِهَا)[۲۷۰]
۳) سوم کتابی که ویژه هر انسان است (وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَاباً یَلْقَاهُ مَنشُوراً)[۲۷۱]
بعد علامه جوادی آملی نظر خود را بیان می دارند که: سرّتصحیح کتاب آن است که کارهای انسان دارای جهات متعدد است که کارهای آنها از یک نسخ نیست کردار انسان ممکن است در سه نسخه ضبط شود، دفتر شخصی، دفتر گروهی و دفتر کل که بر این اساس جای هیچ اشتباهی نیست.[۲۷۲]
ج - در کتاب فطرت در قران نظرعلامه را برای بیان فطری بودن دین به مقدماتی تجربی و عقلی تمسک میکند که خلاصه استدلال علامه طباطبائی را به صورت خلاصه در این کتاب بیان می دارد که به صورت زیر است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱) انسان مثل همه موجودات کمالی دارد که طالب آن است و به سوی آن حرکت می کند.
۲) انسان برای تداوم وبقای خود به جامعه می رود.
۳) قوانین در صورتی ابزار بقای انسان است که وسیله رسیدن به کمالات است.
۴) چون دین مجموعه همین قوانین است، خطوط کلی و اصول اولی آن در نهاد انسان تعبیه شده و به همین دلیل دین امری فطری است.[۲۷۳] بعد استاد فرزانه نظر خود را اشاره کردند که اگر قوانین مصوب با نیاز واقعی انسان مطابق نبود نمی تواند انسان را به کمال برساند.[۲۷۴]
۳-۲-۱۱- حفظ حرمت اندیشمندان:
ایشان در هنگام نقد و جرح یک نظر، حرمت صاحب نظر را حفظ می نمودند و مقام اندیشمند را گرامی میشمرند و هرگز تعبیری که تحقیر آمیز باشد یا حکایت از علم زدگی ایشان بکند ندارند به عنوان مثال: در (تفسیر المنار) سخن لطیفی درباره آیه (أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِّنَ الْمُلْکِ فَإِذاً لاَّ یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیراً)[۲۷۵] دارد که اگر چه نکات منفی نیز در آن وجود دارد ولی حق آن است که این بیان لطیف از هر کس که باشد، ضایع نگردد. که استاد لفظ ( بیان لطیف ) را به کار بردند با اینکه در نظرات محمد عبده صاحب تفسیر المنار نکات منفی را دیده بودند.[۲۷۶]
۳-۲-۱۲- مقایسه شیوه ای تفسیرموضوعی آیت الله جوادآملی با دیگر تفاسیر موضوعی:
با توجه به شیوه های تفسیر موضوعی که در فصل دوم به آن اشاره شد حال به مقایسه شیوه تفسیری آیت الله جوادی آملی با دیگر تفاسیر ؛به طور مختصر می پردازیم و در انتها شباهتهای تفسیری این معظم له یا دیگر تفاسیر مطرح می شود.
این اختلافات عمدتـاً برخاسته از چگونگی تحقیق و تنظیم و تربیت و نگارش تفاسیر موضوعی است.
به نظر می رسد که تفاسیر موضوعی استاد حکیم و فرزانه، آیت الله جوادی آملی از شیوه ی موضوع محوری استفاده کرده اند همانطور که خود در مراحل پژوهش تفاسیر موضوعی می فرماید ، موضوع خاصی را انتخاب کرده که مورد سوال درجامعه باشد بعد آن را به قران عرضه کردند .درتفاسیر موضوعی بحث معرفت شناسی را مطرح می کنند به دلیل اینکه مسئله شناخت، آغاز بحث جهان بینی و ایدئولوژی است از طرفی حساسیتی هم در انتخاب نخستین عنوان نداشتند و خیلی شیوا مباحثی را در راستای شیوه ی موضوع مداری مطرح می کنند. شیوه تفسیری ایشان به گونه ای با شیوهای تفسیری آیت الله مکارم شیرازی درپیام قران و آیت جعفر سبحانی در منشور جاوید اشتراک دارد. .[۲۷۷]
اگر چه گرایشهای تفسیری این مفسران عالی مقام فرق می کند. درتفسیر (قرآن شناسی) آیت الله مصباح یزدی به نظر می رسد که به شیوه ی «خدا محوری» پرداخته اند. ایشان طبق گفته خود که می گویند: محور (الله) تبارک تعالی است و در کنار او چیزی معرفی نمی شود و بعد از اتمام به مباحث دیگر باید پرداخت. در حالی که در تفاسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی و مکارم شیرازی و سبحانی در کنار یک مبحث خاص مثلاٌ معرفت شناسی ممکن است موضوعات دیگر مثل اخلاقی، اعتقادی هم بحث شود اگر چه محور بحث همه این مفاسران توحید وشناخت باری تعالی است.[۲۷۸]
مفسران دیگر مثل آیت الله صدر بیشتر از شیوه توحیدی استفاده کردند چون تفسیر موضوعی ایشان که (سنتهای تاریخ در قران) می باشد طبق گفته خود با آگاهی و اطلاع ازمکاتب جهان و قران به سراغ پاسخ در مورد بحث رفتند و تفسیر جامعه ای را ارئه دادند.
۳-۲-۱۲-۱-وجه اشتراک:
وجوه مشترک در تفاسیر آیت الله جوادی آملی و آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی
۱- همه این تفاسیر از یک شیوه استفاده کردند که همان شیوه موضوع محوری است.
۲- در تفاسیراین بزرگان توجه به مباحث کلامی و اجتماعی شده است.
۳- نقد آراء و نظرات کسانی که برداشتهای ناصوابی از آیات قرآن داشته اند.در این تفاسیر دیده می شود.
۴- پاسخ گویی به شبهات و پرسش های اصلی و اساسی در دین.[۲۷۹]
۵- استفاده از مباحث روایی و احادیث ائمه اطهار به منظور روشنگری فزون تر مباحث قرآنی.
۶- استفاده از روش قرآن به قرآن در تفاسیر.
۷- استفاده از روش های عقل و نقلی برای اثبات صحت آیات.[۲۸۰]
۳-۲-۱۲-۲-اختلافات:
۱- در تفاسیر آیت جوادی آملی مباحث عرفانی و فلسفی بیشتر به چشم می خورد. ولی در تفاسیر آیت سبحانی مباحث فقهی و علمی هم دیده می شود در تفاسیر آیت مکارم مباحث فقهی به ندرت دیده میشود.
۲- در تفاسیر آیت الله مکارم شیرازی مباحث تفسیری کوتاه بوده که این یک ویژگی محسوب می شود به ویژه در عصر حاضر که فراغت برای مطالعه کم می باشد اما تفاسیر آیت الله جوادی آملی مباحث، طولانی نوشته شده است.
۳- شیوه تفسیر موضوعی بعضی از مفسرین مانند آیت الله سید محمد باقر صدر روش توحیدی وی شیوه تفسیر موضوعی بعضی از آنها روش( موضوع مداری) یا روش( الله محوری) که آیت الله مصباح این روش را بیشتر مورد توجه قراردادند.[۲۸۱]
۳-۳-بخش سوم: نمونه هایی از تفسیر موضوعی در آثار آیت الله جوادی
تفسیر موضوعی معظم له حاصل مجموعه ای از بیانات ایشان در زمینه ی مباحث قرآنی میباشد، که به صورت سلسله وار و زنجیرهای به هم مرتبطاند؛ که این جانب مسائل و موضوعاتی را در بخشهای مختلف؛ ازجمله مسائل اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی مطرح نمودهام، که به شرح ذیل می آید.
۳-۳-۱- تفسیرموضوعی در مباحث اعتقادی
۳-۳-۱-۱- توحید در قرآن:
قرآن کریم به سه مسئله ریشهای و اعتقادی، بیشتر از سایر مباحث و مسائل می پردازد و چنین تبیین می کند که نظام هستی را مبدأی است که جهان از آنجا شروع شده و معادی است که سرانجام حرکت جهان به آن سمت منتهی می شود و مسیری است، یعنی رسالت که راه و اصل، بین آغاز و انجام است.
در بین این سه مسئله ریشه ای، بهترین و جامع ترین موضوعی که قرآن درباره آن بحث های گسترده دارد، اعتقاد تحقیقی به توحید است. از این رو خدای سبحان به پیامبر فرمودند: به توحید علم پیدا کن (فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَـه إِلَّا اللَّـهُ)[۲۸۲]. قرآن مبدأ و معاد جهان امکان را با (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ) و ملک و ملکوت و غیب وشهادت هستی را با (وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ) تبیین می کند. در یک کلام روح و معنای این کتاب الهی توحید است و بس[۲۸۳].
۳-۳-۱-۱-۱- قرآن و راه های شناخت خدا:
آیت الله جوادی آملی یکی از راه های شناخت خدارا موحد واقعی شدن ،می داند. سوالی که در بین عموم جاری است که راه شناخت خدا چیست؟ ایشان با استناد به قرآن کریم پاسخ می دهد؛قرآن حکیم راه هایی را فراسوی موحدان توحیدی قرار داده است که بعضی از بعضی دیگر رقیق تر است. این راه های سه گانه را که جمعاً در یک آیه - طبق برخی احتمالات - چنین آمده: (سَنُرِ‌یهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَ‌بِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ)[۲۸۴] تحقیقا و به زودی نشانه های خود را در آفاق و نفوس ایشان ارائه خواهیم داد تا برایشان روشن گردد که خدا بر حق است، آیا کفایت نمی کند تو را از برهان او یعنی خداوند، بنا به رجوع ضمیر «أَنَّهُ» به خدا، نه به قرآن که طبق بعضی برداشت ها مناسب یا سیاق است بالای همۀ موجودات عالم، شهود است.
ایشان متذکر می شوند که در این آیه، هم از مطالعه در آیات آفاقی یاد شده که همان سیر در خلقت آسمان و زمین و پی در پی بودن شب و روز است، هم از مطالعه در آیات انفسی که راه دوم است و هم از راه بسیار عمیق و دقیق شناخت خدا به واسطۀ خدا سخن به میان آمده است.
در برخی از آیات به دوقسم از راه های یاد شده عنایت شده است؛ مانند (وَفِی الْأَرْ‌ضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ - وَفِی أَنفُسِکُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُ‌ونَ)[۲۸۵]. چنان که در بعضی از آیات به قسم سوم که همان راه بسیار عمیق و دقیق شناخت خدا به واسطۀ خدا عنایت شده است (ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ‌)[۲۸۶].
۳-۳-۱-۱-۲- نمونه هایی از براهین توحیدی در قرآن:
الف -برهان محبت:
قرآن کریم، کتاب تزکیه روح، تزکیه عقل و تزکیه نفس، تعلیم، نور و هدایت است؛ و این قرآن عظیم، همۀ پدیده های عالم را آیت و نشانۀ خدا دانسته و با ادلّه و براهین آسمانی خدا را معرفی کرده است که یکی از این براهین، برهان محبت است[۲۸۷].
مفسر قرآن کریم آیت الله جوادی آملی می فرماید: مرکز ثقل قرآنی در برهان محبت این آیه شریفه است. (فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَ‌أَىٰ کَوْکَبًا ۖ قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّی ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ)[۲۸۸]. چون ابراهیم را شب فراگرفت، ستاره ای دید گفت: «این پروردگار من است»، پس چون غروب کرد، گفت غروب کنندگان را دوست ندارم.
در اصل مبدأ و توحید آن بحث در چند مرحله است؛

    1. اثبات واجب الوجود ۲. توحید واجب ۳. اثبات خالق ۴. توحید خالق ۵. اثبات رب ۶. توحید رب


فرم در حال بارگذاری ...

« تحقیقات انجام شده در مورد : بررسی امکان ...دانلود پایان نامه سنتز۵و۴- دی هیدرو۹۳ پیرولو ]۳,۲,۱- ... »
 
مداحی های محرم