وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره بررسی مبنای ...

 
تاریخ: 28-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

ماده۹۰۵ق.م که به عباراتی موجز و در عین حال رسا، احکام متعددی را بیان می کند، حاوی یک اصل و یک استثنا و یک استثنا بر استثنا است. اصل این است که در صورت فرض بر بودن همه وراث، باقی مانده ترکه به صاحبان فرض رد می شود. استثنای این اصل این است که زوج و زوجه از رد محروم خواهند بود و باقی مانده به سایر صاحبان فرض داده می شود؛ اما استثنا بر استثنای مذکور این است که اگر متوفی هیچ وارثی غیر از زوج نداشته باشد باقی مانده ترکه نیز به او رد میشود[۱۴۱].
۴-۳- وراثت زوجه همراه با وارثان نسبی
قانون مدنی با تبعیت از فقه امامیه در ارث تمام طبقه ها به اشتراک همسر با خویشاوندان نسبی تصریح کرده است. ماده۹۱۳ق.م درخصوص ارث بری زوجه همراه طبقه اول مقرر می دارد «در تمام صور مذکور در این مبحث هر یک از زوجین که زنده باشد فرض خود را می برد. این فرض عبارت است از نصف ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولادِ اولاد نداشته باشد. و ربع ترکه برای زوج و ثمن آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولادِ اولاد داشته باشد و مابقی ترکه طبق مقررات مواد قبل مابین سایر وراث تقسیم می شود».

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در طبقه دوم نیز ماده۹۲۷ ق.م اشعار می دارد «در تمام مواد مذکور در این مبحث هر یک از زوجین که باشد فرض خود را از اصل ترکه می برد و این فرض عبارت است از نصف اصل ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه».
و در طبقه سوم نیز در ماده ۹۳۸ق.م می خوانیم: «در تمام موارد مذکور در این مبحث هر یک از زوجین که باشدفرض خود را از اصل ترکه می برد و این فرض عبارت است از نصف اصل ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه». بدین ترتیب زوجه می تواند همراه با دیگران وارثان نسبی ارث ببرد.
۴-۴- ارث زوجه با وجود اولاد برای متوفی
قرآن کریم سهم الارث زوجه را در صورتی که شوهر متوفای وی اولاد نداشته باشد یک چهارم و در صورتی که شوهر از خود اولادی به یادگار گذاشته باشد یک هشتم تعیین کرده است. آیه ۱۲ سوره مبارکه نساء در این خصوص می فرمایند: «و لهن الربع مما ترکتم ان لم یکن لکم ولد فان کان لکم ولد فلهن الثمن مما ترکتم من بعد وصیه توصون بها اودین …» یعنی «اگر شما را فرزندی نبود پس از انجام وصیتی که نموده اید و پس از پرداخت دیون، یک چهارم میراثتان از آن زنانتان است و اگر دارای فرزند بودید یک هشتم میراثتان از آن زنان شماست». در این فرض که شوهر متوفای زوجه از خود فرزند یا فرزندانی باقی گذاشته است سهم الارث وی براساس آیه شریفه ۱۲ سوره مبارکه نساء یک هشتم دارایی به جا مانده از متوفی می باشد.
ماده۹۱۳ق.م به تبعیت از آیه شریفه در این خصوص مقرر می دارد «در تمام صور مذکور در این مبحث هر یک از زوجین که زنده باشد فرض خود را می برد و این فرض عبارت است از ربع ترکه برای زوج و ثمن آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولادِ اولاد داشته باشد».
البته باید توجه داشت که منظور از فرزند برای متوفی به این معنا نیست که فرزند لزوماً از همان زن باشد. بلکه کافی است که شوهر متوفای زوجه از خود فرزندی باقی گذاشته است ولو اینکه فرزندش از زن دیگری باشد[۱۴۲].
خصوصیات دیگری که می بایست اولاد داشته باشد آن است که فرزند یا فرزندان از نکاح صحیح یا از شبهه متولد یافته باشند. در صورتی که فرزند یا فرزندان متوفی ناشی از زنا باشند مانند آن است که متوفی اولادی ندارد. زیرا تقلیل یافتن حصه ی هر یک از زوجین در صورت بودن اولاد از نظر وراثت او از متوفی است و هرگاه متولد از زنا باشد، ارث نمی برد و مانند غیرموجود است بطور کلی در صورتی که اولاد یکی از موانع ارث را داشته باشد مثلاً قاتل پدر باشد یا کافر و مرتد باشد و یا متولد از زنا باشد نسبت به زوج، زوجه و پدر و مادر حاجب نخواهد بود و آنها را از ارث اعلای خود حجب نمی نماید زیرا وجود اولاد در این جا در حکم عدم است نه از زوج و زوجه و نه پدر و مادر. هیچ کدام را حاجب نمی شود[۱۴۳].
۴-۵- ارث زوجه در صورت نبودن اولاد برای متوفی
در مورد میراث زوجه در صورت وجود یا عدم وجود اولاد برای زوج حکم صریح قرآن وجود دارد قانون گذار در این مورد با تاثیر از قرآن مجید عنوان نموده است «اگر زوج فوت نماید و از او اولاد یا اولادِ اولاد باقی مانده باشد سهم الارث زوجه از ماترک یک هشتم خواهد بود ولی اگر برای شوهر اولاد یا اولادِ اولاد باقی نمانده باشد سهم الارث زوجه از اموال و دارایی همسر متوفی به یک چهارم افزایش پیدا خواهد کرد». در واقع در این مورد به دلیل نص صریح قرآن بین فقها هیچ گونه اختلاف نظری وجود ندارد. تا کسی بتواند در مقابل آن به اجتهاد دست بزند[۱۴۴].
۴-۶- سهم الارث زوجات متعدد
هر مرد مسلمانی می تواند چهار زن دائمی داشته باشد و بر طبق قرآن و نص صریح قانون در صورت وجود فرزند برای متوفی سهم الارث زن یک هشتم و در صورت نبودن فرزند، سهم الارث زن یک چهارم از دارایی متوفی می باشد. حال اگر مردی چهار زن داشته باشد که رابطه زوجیت آنها با مرد مزبور تا زمان فوت وی استمرار داشته باشد سهم الارث مجموع آنها همان   و   خواهد بود که بطور مساوی بین آنها تقسیم می شود.
ماده ۹۴۲ ق.م در این خصوص مقرر می دارد «در صورت تعدد زوجات، ربع یا ثمن ترکه تعلق به زوجه دارد بین همه آنها بالسویه تقسیم می شود».
تقسیم سهم الارث مزبور در مورد زوجات متعدد بیشتری نیز قابل تصور است زیرا اگر چه در حقوق اسلام یک مرد نمی تواند در آن واحد بیش از چهار زن دائمی داشته باشد اما این امکان وجود دارد که وی یکی از زنان خود را در حال مرض که منجر به فوت می شود طلاق دهد و سپس به جای آن زن مطلقه، زوجه دیگری اختیار نماید و پس از دخول ظرف مدت یکسال از تاریخ طلاق فوت نماید در این صورت تمام پنج زن فوق الاشعار سهم الارث زوجه را بطور مساوی بین خود تقسیم خواهند کرد[۱۴۵].
نکته ای که ذکر آن ضروری است آن است که تعدد زوجات تاثیری در افزایش سهم الارث زوجین از   به   در صورت وجود نخواهد داشت.
۴-۷- ارث زوجه ایی که قرابت نسبی با متوفی دارد
گاهی زوجه از خویشان نسبی شوهر است مانند فرضی که پسرعمو و دخترعمو یا پسرخاله و دخترخاله یا پسر عمه و دختر دایی با هم ازدواج می کنند. در این فرض، اگر شوهر مرده باشد، همسر او به عنوان زوجه فرض خود را می برد و به عنوان دختر عمو در زمره ی خویشان نسبی او در می آیدمنتها از این عنوان در صورتی می تواند استفاده کند که در طبقه های وارثان حاجب نداشه باشد: مانند فرضی که شوهر وارث دیگری در طبقه اول و دوم نداشته باشد و از اعمام و اخوال او کسی زنده نباشد[۱۴۶].
ماده ۸۶۵ ق.م در این خصوص مقرر می دارد: « اگر در شخص واحد موجبات متعدده ارث جمع شود، به جهت تمام آن موجبات ارث می برد، مگر اینکه بعضی از آنها مانع دیگری باشد که در این صورت، فقط از جهت عنوان مانع می برد».
جمع دو سبب، به ویژه در موردی اهمیت پیدا می کند که شوهر وارث دیگری نداشته باشد در این صورت، اگر زن از خویشان نسبی شوهر باشد، تمام ترکه را می برد؛ در حالی که اگر بیگانه باشد، تنها فرض خود (  ) را می برد و بقیه به خزانه دولت می رود.
۴-۸- سهم الارث زوجه ایی که وارث منحصر به فرد است
در صورتی که متوفی دارای اولاد به هر درجه نداشته باشد زوجه متوفی سهم بالای خود را که یک چهارم ترکه (در حدود ماده۹۴۶ ق.م) است به فرض می برد اما در خصوص رد باقی ترکه شوهر به زوجه میان فقهای امامیه اختلاف نظر وجود دارد و این تعارض میان اقوال فقها مبتنی بر روایات گوناگون و نحوه استنباط از قرآن کریم است لذا در اینجا به نقد و بررسی این اقوال می پردازیم و در آخر نیز نظر قانون مدنی را در این خصوص متذکر می شویم.
۴-۸-۱- اقوال فقهای شیعه در صورتی که زوجه وارث منحصر به فرد باشد
۴-۸-۱-۱- نظریه ایی که زوجه را از بین بردن بیش از   محروم میداند
مشهور فقهای امامیه معتقدند که با وفات زوج در صورتی که وی هیچ وارثی به جز زوجه خود نداشته باشد، زن متوفی تنها فرض خود (  ) از دارایی متوفی را به ارث خواهد برد و آنچه که از دارایی متوفی باقی می ماند اعم از اینکه در زمان حضور امام (ع) باشد و یا در زمان غیبت امام، متعلق به امام خواهد بود[۱۴۷].
برای اثبات این نظریه به سه دلیل متمسک شده اند که عبارتنداز:
استدلال منطقی و اصولی (اصل عدم وراثت)
شهرت عظیم این نظر نزد فقها
مضامین غیرقابل خدشه روایات
الف- اصل عدم وراثت
بر طبق این نظر اصل بر عدم وراثت است. بنابراین برای اینکه کسی بتواند از دارایی متوفی ارث ببرد نیاز به دلیل اثباتی دارد، خداوند در قرآن مجید بر صاحبان فرض از جمله زوجه سهم الارث مشخصی قرار داده است یک هشتم در صورت دارا بودن فرزند و یک چهارم در صورت نداشتن اولاد و اگر بخواهیم بیش از فرض و بیش از آنچه که در قرآن مشخص شده است به صاحبان فرض بدهیم نیاز به دلیل داریم.
براساس این دیدگاه در ارتباط با رد نمودن مازاد بر سهم الارث به زوج اخبار و روایات زیادی از امامان معصوم (ع) نقل شده است که به استناد روایات مزبور می توان گفت که اگر زوجه فوت نماید و تنها وارث وی زوج باشد، تمام دارایی متوفی به او خواهد رسید، اما در مورد زوجه چنین روایتی وجود ندارد، اصل عدم وراثت در مورد وی جاری می شود. لذا آنچه که از دارایی متوفی باقی میماند متعلق به امام (ع) خواهد بود[۱۴۸].
ب- شهرت عظیم این نظر نزد فقها
اکثریت قریب به اتفاق فقها و طرفداران این نظریه معتقدند در صورتی که زوجه وارث منحصر به فرد باشد چیزی بیش از فرض او به وی رد نخواهد شد در جهت دفاع از این قول در واقع به شهرت این نظر در بین فقها استناد می کنند. چرا که بیشتر فقهای امامیه این نظر را پذیرفته اند شهرت مزبور به حدی است که برخی از آنها در مورد آن ادعای اجماع کرده و می نویسند که تمام فقها بر این نظریه اتفاق دارند که زوجه از ارث بردن بیش از فرض خود محروم است[۱۴۹].
ج- مضامین غیر قابل خدشه روایات
مهم ترین و اساسی ترین دلیل طرفداران این نظر، بر اثبات ادعای خود مبنی بر اینکه در صورتی که زوجه وارث منحصر به فرد باشد پس از فوت زوج بیش از فرض خود از دارایی شوهر چیزی به وی رد نمی شود روایات وارده از معصومین (ع) است از جمله:
محمد بن مروان عن ابی جعفر(ع) فی زوج مات و ترک امراته، قال «لها الربع و یدفع الباقی الی الامام» محمد بن مروان نقل می کند که امام محمدباقر(ع) در مورد شوهری که فوت کرده و از خود زنی به جای گذاشته فرمودند «   مال برای زن و بقیه به امام (ع) داده می شود»[۱۵۰].
عن محمد بن نعیم الصحّاف قال: مات محمد بن عمیر بیاع السابری و اوصی الیّ ترک امراه لم یترک وارثا غیرها فکتبتُ الی العبد الصالح فکتب الیّ: اعط المراه الربع و احمل الباقی الینا» محمد بن نعیم صحاف می گوید: محمد بن ابی عمیر خرما فروش فوت کرد و مرا وصی خود قرار داد و جز یک زن وارثی از خود به جای نگذاشت من به عبدصالح (مقصود امام موسی بن جعفر(ع) است) نامه نوشتم و در این باب کسب تکلیف کردم، حضرت در پاسخ نوشتند: «   ترکه را به زن بده و بقیه را به نزد ما بفرست»[۱۵۱].
عن ابی بصیر قال: قراءِ علیّ ابوجعفر(ع) فی الفرائض: امراه توفیت و ترکت زوجها قال: المال للزوج و رجل توفی و ترک امرأته، قال: «للمرأه، الربع و مابقی فلا امام» روایت ابی بصیر از امام باقر(ع) است که نقل می کند «امام محمدباقر فرائض حضرت علی(ع) را بر من می خواند در آن آمده بود که اگر زنی فوت نماید و از خود شوهری بجا گذارد تمام مال متعلق به شوهرش است و اگر مردی فوت نماید و از خود همسری بجا گذارد یک چهارم مال متوفی برای وی و مابقی برای امام (ع) می باشد»[۱۵۲].
در روایت دیگر ابی بصیر از امام باقر(ع) نقل می کند که «از امام (ع) پرسیدم زنی مرده و شوهرش مانده و جز وی وارث دیگری ندارد ارث او چگونه تقسیم می شود؟ امام (ع) فرمودند: هرگاه جز شوهر کسی زنده نباشد تمام دارایی زوجه به او می رسد، هر گاه زوج فوت نماید و تنها وارث وی زوجه اش باشد   دارایی متوفی به وی می رسد و مابقی متعلق به امام می باشد[۱۵۳].
۴-۸-۱-۲- نظریه ای که زوجه را وارث تمام ترکه می داند
این نظریه بصور ت کلی عنوان نموده که اگر زوجه وارث منحصر به فرد باشد و جز او برای متوفی وارثی نباشد در این صورت تمام اموال و دارایی های متوفی به زوجه تعلق می گیرد بر مبنای این نظریه هیچ تفاوتی میان زوج و زوجه نیست. یعنی همان طور که اگر زوج وارث منحصر به فرد باشد در صورت فوت زوجه، تمام دارایی ها را به ارث می برد. این مساله در مورد زوجه هم صدق پیدا می کند خواه امام حاضر باشد، خواه امام غایب باشد، از فقهای بزرگ امامیه که چنین نظری داشته است می توان به شیخ مفید اشاره نمود به عقیده وی «هرگاه برای متوفی به غیر از زوج یا زوجه وارث دیگری نباشد، نه وارث نسبی، نه وارث سببی مثل «ولاءِ عتق» و «ضامن جریره» باقی ترکه به همان زوج یا زوجه رد می شود»[۱۵۴].
در این خصوص روایاتی نیز از معصومین(ع) نقل شده که دلالت بر همین معنا می نماید از جمله روایت:
روایت صحیحه ایی هم که توسط ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل شده دال بر همین معنی است: «عن ابی بصیر عن ابی عبدالله (ع) قال: قلت له رجل مات و ترک امراته، قال المال لها» یعنی «به امام صادق (ع) گفتم: مردی فوت کرده و تنها زن از او باقی مانده است، ارث او چگونه است فرمودند: تمام مال برای زن است»[۱۵۵].
روایت صحیحه دیگری نیز هست که در آن ابی بصیر به نقل از امام باقر(ع) می گوید «به امام باقر(ع) عرض شد که مردی مرده و زنش را به جای گذاشته است. امام (ع) فرمودند: تمام دارایی به آن زن می رسد گفته شد که زنی مرده و شوهرش را به جا گذاشته است فرمود، تمام دارایی به شوهر می رسد»[۱۵۶].
۴-۸-۱-۳- نظریه فقها مبنی بر تفاوت قائل شدن بین زمان حضور امام و زمان غیبت
بعضی از فقها گفته اند در زمان حضور امام، زوجه ایی که وارث منحصر به فرد است بیش از   نمی برد و باقی برای امام(ع) است؛ ولی در زمان غیبت مثل زمان ما باقی ترکه به عنوان رد به زوجه داده می شود[۱۵۷].
شهید اول در لمعه[۱۵۸] می گوید: « امام در صورتی که حاضر باشد با زوجه ارث می برد و در صورت غیبت امام (ع)، زوجه تمام میراث را می برد و امام را از آن بهره ایی نیست».
شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه پس از نقل روایت ابی بصیر از امام باقر(ع) که حاکی از اینکه اگر زوج بمیرد و وارثی جز زوجه نداشته باشد،   ترکه از آن زن و مابقی برای امام (ع) است می گوید: «این حکم مربوط به زمان ظهور امام(ع) است، ولی در زمان غیبت اگر مرد، فوت کند و از خود زنی بجا گذارد و جز او وارثی نداشته باشد، تمام مال برای زن است»[۱۵۹].
۴-۸-۲- نظر قانون مدنی
بعضی از حقوق دانان معتقدند که در صورتی که زوجه وارث منحصر به فرد باشد باید تمام ترکه را به ارث ببرد زیرا زوجه وارثی است که سهم الارث و فرض معینی برای او در نظر گرفته شده است اصل و قاعده اقتضاء می کند که ترکه متوفی پس از اخراج دین و وصیت به ورثه او برسد و تا وقتی که وارثی وجود داشته باشد مال متوفی بلا وارث یا بلا صاحب، تلقی نمی شود و باید آن را به وارث داد؛ وهنگامی ترکه متوفی به امام داده می شود که متوفی بدون وارث و نتیجتاً اموال او بلاصاحب شناخته شود و در این صورت، به لحاظ اینکه این اموال مالکی ندارد و از انفال[۱۶۰] است، اختیار و اداره و مصرف کردن آن با کسی است که رهبری و اداره جامعه را در دست دارد و لذا اختیار و اداره و تصرف در اموال بلاصاحب نیز به او سپرده شده است[۱۶۱].


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی فساد اداری، عوامل و راهکارهای مقابله با آن از ...دانلود پایان نامه با فرمت word : پژوهش های پیشین درباره :تحلیل و مقاسیه ی ... »