وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با بررسی تأثیر بازارگرایی ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

 

مدل­های فرهنگ سازمانی

در ادامه به برخی از مهم­ترین مدل­های فرهنگی پرداخته می شود و سپس جدولی از تمامی مدل­های ارائه شده در فرهنگ سازمانی ارائه خواهد شد.
مدل دنیسون
دانیل دنیسون و همکاران پژوهش­هایی را در زمینه فرهنگ سازمان و تغییر در سازمان انجام داده­اند. آنان در مدل خود ابعاد فرهنگ سازمانی را برای سازمان­ها در چهار محور اصلی شامل درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و ماموریت در نظر گرفته­اند که هر یک از این ابعاد با سه شاخص اندازه گیری می شوند(دنیسون،هالند و گلذر[۱۲۷]،۲۰۰۰)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

درگیر کار شدن: فرهنگ سازمانی که دارای ویژگی “درگیر شدن در کار” باشد، بطور قوی درگیری و مشارکت کارکنان را در فعالیت­های مختلف سازمان مورد تشویق قرار می­دهد و حس مالکیت و مسئولیت را در آنها بوجود می ­آورد. حس مالکیت موجب ایجاد تعهد بیشتری به سازمان شده و قابلیت ­های استقلال را در کارکنان افزایش می­دهد. ویژگی “درگیر شدن در کار” با سه شاخص توانمندسازی، تیم سازی، و توسعه قابلیت­ها اندازه ­گیری می­ شود سازمان­های اثربخش افرادشان را توانمند می­سازند، سازمان را بر محور کاری تشکیل می­ دهند و قابلیت ­های منابع انسانی را در همه سطوح توسعه می­ دهند. افراد در همه سطوح احساس می کنند که در تصمیم گیری نقش دارند و کار آنها مستقیمآ با اهداف سازمان، پیوند دارد(گیلس پیه[۱۲۸] و همکاران،۲۰۰۸).
انطباق پذیر: انطباق پذیری عبارتست از توجه به الزامات محیط کاری در فعالیت­ها. سازمان­های سازگار دربرگیرنده سیستمی از هنجارها و اعتقاداتی هستند که قابلیت دریافت، تفسیر و اعمال علایم محیطی را در تغییرات رفتاری درون سازمان افزایش می­دهد و شانس بقا، رشد و توسعه سازمان را بالا می­برد. این ویژگی با سه شاخص ایجاد تغییر ، مشتری­گرایی و یادگیری سازمانی اندازه ­گیری می­ شود(گیلس پیه و همکاران،۲۰۰۸).
سازمان­های سازگار به وسیله­ مشتریان هدایت می­شوند، ریسک پذیر هستند، از اشتباه خود پند می­گیرند و ظرفیت و تجربه ایجاد تغییر را دارند. آنها به طور مستمر در حال بهبود توانایی سازمان در جهت، ارزش قائل شدن برای مشتریان هستند. این سازما­ن­ها معمولا رشد فروش و افزایش در سهم بازار را تجربه می کنند.
سازگاری: سازگاری عبارتست از ارزش­ها و سیستم­هایی که مبنای یک فرهنگ قوی را تشکیل می­ دهند. سازمان­های یکپارچه به سبب برخورداری از یک فرهنگ با ثبات، هماهنگ و منسجم گرایش بالایی به اثربخشی دارند. در این نوع سازمان­ها، رفتار اعضا ریشه در مجموعه ای از ارزش­های بنیادی دارد و کارکنان دارای مهارت بالایی برای رسیدن به توافق حتی بر سر مسائل پیچیده (حتی زمانی که دیدگاه مخالف یکدیگر را دارند) هستند. سازمان­هایی با چنین ویژگی­هایی، دارای فرهنگ قوی و متمایزند و به طور کافی بر رفتار کارکنان نفوذ دارند. این ویژگی با سه شاخص هماهنگی و انسجام، توافق و ارزش­های بنیادین اندازه گیری می شود.
ماموریت: این ویژگی با سه شاخص گرایش و جهت گیری استراتژیک، اهداف و مقاصد و چشم انداز اندازه گیری می­ شود. شاید بتوان گفت مهم­ترین ویژگی فرهنگ سازمانی رسالت و ماموریت آن است. سازمان­هایی که نمی دانند به کجا می روند، وضعیت موجودشان چیست، معمولاً به بیراهه می روند. سازمان­های موفق درک روشنی از اهداف و جهت خود دارند، به طوری که اهداف سازمانی و اهداف استراتژیک را تعریف کرده و چشم انداز سازمان را به روشنی ترسیم می کنند. سازمان­هایی که مجبورند ماموریت اصلیشان را به طور مداوم تغییر دهند پر دردسرترین سازمان­ها هستند. وقتی یک سازمان مجبور است رسالت خود را تغییر دهد، تغییر در استراتژی، ساختار، فرهنگ و رفتار الزامی است. در این وضعیت رهبر قوی چشم انداز سازمان را مشخص می کند و یک فرهنگ را خلق می کند که این چشم انداز را پشتیبانی می کند. همان طور که در مدل دنیسون شکل ۱۳-۲ هم مشخص است، این مدل دارای دو محورعمودی و افقی می باشد که مدل را به چهار قسمت تقسیم کرده است. محور عمودی در برگیرنده میزان و نوع تمرکز فرهنگ سازمانی است. این محور دارای دو انتهای تمرکز داخلی و تمرکز خارجی می باشد. درگیر کار شدن و سازگاری بیان کننده پویایی درونی یک سازمان است، اما بیان کننده ارتباط متقابل سازمان با محیط بیرونی خودش نیست. درمقابل، انطباق پذیری و ماموریت بیان کننده تمرکز سازمان بر روی ارتباط با محیط است. محور افقی به میزان انعطاف پذیری اشاره دارد که از یک سمت به فرهنگ ایستا و از طرف دیگر به فرهنگ منعطف ختم می شود. درگیر کار شدن و انطباق پذیری بیان کننده قابلیت سازمان برای انعطاف پذیری و تغییر است و در مقابل سازگاری و ماموریت مؤید قابلیت سازمان برای ثبات و پیروی از دستورالعملهاست.

: مدل فرهنگ سازمانی دنیسون (۲۰۰۷)
مدل رابینز
همانطور که قبلآ بیان شد، رابینز با بهره­ گیری از مدل­های مختلف فرهنگ سازمانی، ده مؤلفه را که نمایانگر فرهنگ سازمانی است را به شرح زیر معرفی می کند:
خلاقیت فردی، ریسک پذیری، هدایت و رهبری، یکپارچگی، حمایت مدیریت، کنترل، هویت، سیستم پاداش، سازش با پدیده ی تعارض، الگوی ارتباطی(رابینز،۱۳۸۹؛ رابینز،۱۳۸۸؛ رعنایی،۱۳۸۸).
الگوی شاین
ادگار شاین در دهه ی ۱۹۸۰ نظریه ای را مطرح کرد که در بحث فرهنگ سازمانی بسیار تأثیرگذار بود. طبق نظریه ی او فرهنگ از سه سطح به شرح زیر تشکیل شده است:
باورها و مفروضات:
به اعتقاد شاین، باورها و مفروضات، هسته­ی یک فرهنگ سازمانی را تشکیل می­دهد. مفروضات بیانگر چیزهایی هستند که اعضا معتقدند واقعیت دارد. از این رو مفروضات بر آنچه اعضا ادراک، فکر و احساس می­ کنند، تأثیرگذار است. مفروضات غیر قابل تغییرند و معمولآ در سطح ذهن ناخودآگاه افراد قرار دارند و غالبآ نمی­ توان آنها را به سطح خودآگاه آورد.
هنجارها و ارزش ها:
ارزش­ها عبارتند از اصول، اهداف و استانداردهایی که معتبر شده اند تا ارزش و اعتبار ذاتی داشته باشند. آنها بیانگر این موضوعند که اعضای سازمان، باید چه چیزهایی را رعایت کنند. ارزش­ها مبنای قضاوت در این باره­اند که چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. این امر بیانگر این است که چرا به ارزش­ها به عنوان کدهای اخلاقی اشاره می­ شود.
ارزش ها خودآگاهانه تر از مفروضات بنیادین هستند، اما معمولآ در سطح خودآگاه و بالای ذهن قرار ندارند. با این حال وقتی کسی تلاش کند فرهنگ را بگونه ای بنیادین و اساسی تغییر دهد، اعضای یک سازمان قادرند ارزش هایشان را به آسانی تشخیص دهند و به آنها آگاهی ویژه پیدا کنند.
هنجارها، ارتباط نزدیکی با ارزش ها دارند، آنها قوانین نانوشته ای هستند که برای اعضای یک فرهنگ این امکان را فراهم می کنند که بدانند در طیف گسترده و متنوعی از وضعیت ها چه انتظاری از آنان وجود دارد، در حالیکه ارزش­ها مشخص می کنند که چه چیزی برای اعضای یک سازمان مبهم است.
مصنوعات:
مصنوعات بقایای دیدنی، شنیدنی و ملموس رفتار هستند که در هنجارها، ارزش­ها و مفروضات فرهنگی ریشه دارند. انواع مصنوعات عبارتند از نمودهای فیزیکی ایجاد شده بوسیله ی افراد یک فرهنگ، بروز و ظهورهای کلامی در نوشته ها و مکالمات، شعائر، تشریفات و سایر ظهورات رفتاری(موحدی،۱۳۸۹).
مدل فرهنگ سازمانی پارسونز
تالکوت پارسونز [۱۲۹] یکی از اولین کسانی است که توانست مدل تحلیلی جامع و کلی را که برای تحلیل همه انواع فعالیت­های جمعی مناسب است، ارائه نماید. مدل او به AGILE مشهور است و بیانگر آن است که سیستم­های اجتماعی برای بقا و ادامۀ حیات خود باید چهار کارکرد اساسی داشته باشند و معتقد است بسته به محیط اجتماعی حاکم بر سازمان، هر یک از انواع سازمان­ها یکی از کارکرد­های زیر را مورد تأکید بیشتری قرار می دهند. این کارکر­د­ها عبارتند از:

  • انطباق
  • دست یابی به هدف
  • انسجام و یکپارچگی
  • نهفتگی )کمون((مودلی[۱۳۰]،۲۰۱۰).

تئوری z
ویلیام اوچی [۱۳۱] یکی از محققین شرکت مکینزی، تئوری خود را در خلال یک الگوی مقایسه ای از سه نوع مدل مدیریتی مختلف: ژاپنی، آمریکایی و Z تدوین کرد. اوچی معتقد است که برخی از خصوصیات سازمان­های ژاپنی می ­تواند به طور موفقیت آمیز در سازمان­های آمریکایی نسخه برداری شود )زارعی متین،۱۳۷۴).
: ارزش­های فرهنگی در مؤسسه های ژاپنی، آمریکایی و نوعz (صفراف،۱۳۹۰)

 

ارزش­های فرهنگی در مؤسسه­های ژاپنی، نوعZ و نوع آمریکایی

 

نوع شرکت
تعهد کارکنان
ارزیابی
مسیرهای ترقی حرفه­ای
کنترل
تصمیم ­گیری
مسؤلیت
توجه به افراد


فرم در حال بارگذاری ...

« نگارش پایان نامه در رابطه با بررسی رابطه ...دانلود منابع تحقیقاتی : مطالب درباره : تأثیر آموزش مهارت های یادداشت برداری ... »