وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود منابع دانشگاهی : تحقیقات انجام شده در مورد بررسی تناسب در آیات ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

در ادامه در باره ‌ارتباط دو قسمت آیه می‌نویسد: به نظر می‌رسد مناسبتی است موجود میان اهلّه که شناسه‌های زمانی برای مردم وفرارسیدن موسم حج هستند ومیان یک عادت جاهلی ویژۀ حج که نیمۀ دوم آیه بدان اشاره دارد… واز صحیح مسلم وبخاری نیز روایتی را مطرح نموده که شأن نزول آیه نیز به حساب می‌آید.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ایشان تأکید می‌کند این عادت چه در حج باشد وچه در سفرهای دیگر تفاوتی نمی‌کند. چون آنها گمان می‌کردند این عمل نیک است، قرآن آمد تا براین رسم بد واندیشۀ پوچ قلم بطلان بکشد….
و درباره عبارت پایانی آیه {…وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها…. } نیز اعتقاد دارد که‌اشاره به تقوی را مکرر
داشته و آن را راه رستگاری معرفی کرده‌است وبدن گونه دلها را با حقیقت ایمانی اصیل ( تقوی ) پیوند داده‌است و عادت جاهلی خالی از پشتوانهء ایمانی را باطل قلمداد نموده‌است [۴۷۱]
آیۀ سوم:
{لا تُحَرِّک بِِهِ لِسانک لِتَعجل به، اِنَّ عَلَینا جَمْعَهُ و قُرآنَه، فاذا قَرَأنهُ فاتَّبع قُرءانَهُ، ثم اِنَّ علینا بَیانهُ}[۴۷۲]
از جمله آیاتی که بین دانشمندان علوم قرآنی و مفسّران مورد بحث جدّی قرار گرفته‌است آیات ۱۹-۱۶ سوره قیامه‌است.
با توجه به‌اینکه آیات قبل و بعد این دسته‌از آیات دربارۀ احوال و اهوال روز قیامت بحث می‌کند ظاهراً هیچ تناسبی بین آنها وجود ندارد. بطوری که سیوطی نیز به ‌این موضوع اعتراف نموده و گفته: وجه تناسب آن با اول و آخر سوره جداً دشوار است… تا آنجا که بعضی از رافضیان پنداشته‌اند که‌از این سوره چیزی افتاده‌است.[۴۷۳]
البته نکته قابل ذکر در اینجا این این است که تنوع مباحث وموضوعات مختلف در یک سوره نباید ما را براین دارد که گمان کنیم که قرآن کریم متشکل از مجموعه مطالب گسسته ونامربوط است که تصادفاً کنار هم گرد آمده‌اند؛ این توهم ناشی از عدم دریافت معنی درست آیات وغفلت از زمینه‌ها و اسباب النزول سوره‌هاست.
طبرسی (ره) از قول علامه بلخی در ذیل آیات فوق آورده‌است که: منظور از این آیت، قرآن و خواندن آن
نیست بلکه قرائت پرونده‌اعمال است که بندگان در قیامت آنرا با شتاب می‌خوانند..[۴۷۴]
سیوطی ضمن طرح این تفسیر، آنرا مخالف خبر صحیح دانسته که ثابت شده‌ اینکه آیه درباره حرکت دادن پیغمبر| زبانش را هنگام نزول وحی بر آن حضرت باشد.[۴۷۵]
مفسّر المیزان از سیاق آیات استفاده نموده و نتیجه گرفته‌است که: این چهار آیه در بین آیات قبل و بعدش جملات معترضه‌ای است که با ارائه‌ادب الهی، رسول خدا | را مکلف می‌کند به ‌اینکه در هنگام گرفتن آنچه به وی وحی می‌شود رعایت آن ادب را نموده و قبل از آنکه وحی تمام شود آیاتی را که‌هنوز بطور کامل وحی نشده , نخواند و زبان خود را بخواندن آن حرکت ندهد.[۴۷۶]
علامه ‌همچنین تأکید نموده‌است که شباهت آیهء ۱۱۴ طه وآیات ۱۶- ۱۹ قیامت مؤید شباهت معنایی آنها است و اساساً جملات معترضه در ارائهء معنای مراد، نیازی ندارند که‌ آیات قبل و بعد از آنها ناظر به معنایشان باشند. [۴۷۷]
بنابراین علامه& همان شان نزولی را که برای این آیات نقل شده [۴۷۸]، به عنوان وجه ‌اتصال مطرح، و آنها را به عنوان اعتراض در بین آیات قبل و بعد خود می‌داند. و نظرات دیگر از جمله ‌اشاره داشتن به نامه ‌اعمال در روز قیامت را ردّ می‌کند
یکی از قرآن پژوهان معاصر ضمن ردّ این نظریه می‌گوید: استبعاد وقوع چنین حادثه‌ای (عجله کردن پیامبر | در به خاطر سپردن آیات قرآن به‌هنگام نزول وحی بر او) تا بدانجا است که برخی با استناد به‌این طرز تلقی، ارتکاب گناه را برای پیامبران جایز دانسته‌اند وگفته‌اند: اگر این استعجال از جانب پیامبر| به ‌اذن خداوند بوده، پس چگونه‌است که خود از آن نهی نموده‌است، واگر به‌ اذن الهی نبوده‌است، پس پیامبر| در واقع مرتکب گناه شده‌است.
ایشان در ادامه، نظر مرحوم علامه طباطبایی (ره) را که‌آیات مورد نظر را شبیه‌آیهء ۱۱۴ طه می‌داند، ردّ نموده ومی‌نویسد:
« چنین مقارنه‏ای اساساً صحیح نیست و آیه ۱۱۴ از سوره طه نیز دلالتی بر عجله و شتاب پیامبر در تلقّی آیات وحیانی ندارد. چون به نظر می‌رسد در کنار هم نهادن آیات فوق و تحمیل یکی بر دیگری و استنباط معنای پیش گفته‌از آنها، خالی از تسامح نباشد، بلکه‌انچه‌از تأمّل در مدلول آیه به دست می‏آید، آن است که پیامبر اکرم| مدخلیتی در اصل نزول و زمان نزول آیات نداشته‌است و از آنجا که در برخی مواضع و در پاره‏ای حوادث (مانند ماجرای افک)، شتاب‏آلوده و بی‏صبرانه، در انتظار تجدید نزول آیات بسر برده به‌امید آن که بدین وسیله‌از برخی تنگناها نجات یابد، خداوند متعال در ضمن آیه ۱۱۴ از سوره طه، به گونه‌ا‏ی لطیف، از این استعجال نهی کرده و فرموده‌است: { فَتَعالَى اللَّه‌الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یقْضى‏ إِلَیکَ وَحْیهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً}[۴۷۹]
این تفسیر، ضمن پرده برداشتن از حادثه‏ای که در برخی مراحل حیات تاریخی اسلام گاه برای شخص پیامبر اکرم | اتّفاق افتاده و رخداد آن نیز کاملاً طبیعی می‏نماید، ارتباط صدر و ذیل را در جلوه‏ای مناسبتر نشان می‏دهد و میان آن دو، پیوندی تنگاتنگ برقرار می‏سازد.
وی در پایان نتیجه می‌گیرد که به گمان ما (برخلاف عقیده برخی که فکر می‌کنند مخاطب در لاتحرک و در ضمیر ه پیامبر(ص) است)، مرجع ضمیر «ه» و مخاطب در «لاتحرّک»، قرآن و شخص رسول اکرم| نیستند بلکه مخاطب، کافران و مرجع ضمیر«ه»، کتاب اعمال (= نامه عمل) آنان هستند که در ضمن آیات پیشین به‌انها اشارتی رفته‌است.[۴۸۰]
سیدقطب نیز در مقدمه ودیباچۀ سوره قیامت می‌نویسد: این چهار آیه به عنوان جمله‌های معترضه ‌است ورهنمود ورهنمون ویژه‌ای برای پیامبر| در بر دارد. و به ‌او یاد می‌دهد که چگونه ‌این قرآن را دریافت دارند و در وقت دریافت آن چگونه باشند وچگونه رفتار کنند.
به نظر ایشان این نوع از تعلیم وتربیت مناسب خود سوره بوده چون ترس پیامبر از این بود که نکند آیه‌ای را فراموش کند؛ وخداوند به‌این وسیله‌ او را (وهمه مردم آینده) را مطمئن کرده ‌است که، حفظ، گردآوری، بیان مفاهیم ومقاصد قرآن همه به عهدهء خداست.
وی در تفسیر ذیل آیه نیز اضافه می‌کند که: پیامی‌که‌این آیات به دل و درون انسان می‌دهد این است که خداوند کار وبار این قرآن را از هر نظر به خود نسبت داده و سراسر آن را متعلق به خود دانسته و پیامبر را مطمئن کرده‌است که چیزی از قرآن هدر نخواهد رفت واو چیزی را فراموش نخواهد کرد.[۴۸۱]
بطور خلاصه می‌توان گفت در هر دو صورت ( چه خواندن نامه‌اعمال در روز قیامت توسط انسانها و یا خواندن آیات قرآن توسط پیامبر| ترتیب و نظم آیات قرآن، درست بوده و هیچ لطمه‌ای به تناسب آنها وارد نخواهد کرد و دست مایه شبهه‌افکنان قرار نخواهد گرفت چون:
اگر بگوییم که مربوط به‌انسان و خواندن نامه‌اعمال در روز قیامت است، که وجه‌اتصال مشخص است به ‌این صورت که ‌آیه به‌انسانی که بعد از دیدن نامه‌اعمال خود به لکنت و ترس می‌افتد و نمی‌تواند درست صحبت کند می‌فرماید: زبانت را حرکت نده و عجله نکن تا بقیه‌اعمالت را نیز به تو نشان دهیم.
و اگر بگوییم آیات خطاب به پیامبر اکرم| است چون در هنگام نزول وحی، از ترس اینکه مبادا چیزی از آیات قرآن را فراموش کند زبانش را حرکت می‌داد و به لکنت می‌افتاد آیات می‌فرمایدکه: ای پیامبر عجله نداشته باش و تا قرآن به تو وحی نشده زبانت را به حرکت در نیاور.
پس در هر دو صورت ارتباط و تناسب آیات برقرار بوده و مشکلی ایجاد نخواهد شد
آیه چهارم:
{ لَن تَنَالُواْ الْبرَِّ حَتىَ‏ تُنفِقُواْ مِمَّا تحُِبُّونَ وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شىَ‏ْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیم}[۴۸۲]
مرحوم علامه& در ذیل آیه می‌نویسد: ارتباط این آیه با ماقبلش واضح و روشن نیست، ممکن هم هست در ضمن آیاتی که تردیدی در ارتباط آنها به یکدیگر نیست، نازل نشده باشد.
وی سپس نظر مفسّرینی را که معتقدند؛ خطاب در این آیه ‌هم، مانند آیه قبل و بعدش به بنی اسرائیل است، که چرا اینقدر مال دوست هستید و مال و منال را بر دین خدا ترجیح می‌دهید… آورده‌است، و وجه‌اتّصال آنها را نمی‌پذیرد و می‌گوید: هم می‌دانند که بیهوده دست و پا زدن است.[۴۸۳]
اما وجه ‌ارتباط این آیه با آیات قبل و بعدش از نظر سید قطب به نوعی دیگر است وی معتقد است که: با توجه به ‌اینکه در آیات قبلی از نپذیرفتن دینی جز اسلام صحبت شده و اینکه ‌افراد کافری که می‌میرند و با کوله‌بار کفر به جهان دیگر می‌روند، هر چه را هم بذل و بخشش کنند به حالشان سودی ندارد و نفعی نمی‌رساند…
و در آیه مورد نظر به مسلمانان یادآوری کرده‌است که روند قرآنی مسلمانان را ترغیب می‌کند که‌از اموالی
که در این دنیا دوست می‌دارند بذل و بخشش کنند تا در روز رستاخیز آن را در پیشگاه خدا بعنوان ذخیره‌ای بیابند و اندوخته سرای جاویدشان شود.
بنابراین از نظر سید قطب، این دو دسته ‌از آیات نمایش پیکار سترگی است که میان گروه مسلمانان و دشمنان این دین وجود دارد. فدیه و بخشش از غیر مسلمانان در قیامت پذیرفتنی نیست اما مسلمانان نباید نا امید شوند و در این مسئله سستی کنند چون از آنها پذیرفته خواهد شد.[۴۸۴]
آیۀ پنجم:
{….. الْیَوْمَ یَئسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلَا تخَْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتمَْمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتىِ وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَامَ دِینًا… }[۴۸۵]
یکی دیگر از مواردی که بین مفسّرین و دانشمندان علوم قرآنی بحثهای دامنه‌داری را بوجود آورده‌است، وجه ‌اتصال و ارتباط یک قسمت از آیه ۳ سوره مائده‌است با صدور ذیل آیه و نیز با آیات قبل و بعد از خودش. بنابراین آنچه‌از ظاهر آیه و نیز از محتوای آن بدست می‌آید این است که جمله « الْیَوْمَ یَئسَ الَّذِینَ… دِینًا»یک جملهء مستقل از آیه و بی ارتباط با صدور ذیل آیه‌است چون آیه درباره بعضی از خوردنیهای حرام بحث نموده و در وسط آیه بحث کاملاٌ عوض شده و مجدداً ادامه بحث گذشته مطرح می‌شود
بطوری که‌اگر این جملات از آیه حذف شود در معنای جمله خدشه‌ای وارد نخواهد شد. بر همین اساس است که علامه طباطبائی (ره) معتقد است « این جمله و عبارات، کلام معترضه‌ای است که در وسط آیه ظهور یافته ‌است لفظ آیه در فهماندن معنایش هیچ حاجتی به‌این جمله نداشت.
خواه بگوییم این جمله یک آیه‌ای است که در میان آیه نازل شده و از همان ابتدای نزول بین آن آیه قرار گرفته‌است و یا بگوییم این دو آیه‌از هم جدایند، و جدا جدا نازل شده ولی به دستور پیامبر| در اینجای مخصوص قرار داده شده‌است.
یا بگوییم نویسندگان وحی در آنجا قرارش داده‌اند چون هیچ یک از این چند احتمال اثری در آنچه ما گفتیم ندارد، هر چه باشد بالاخره‌این جمله، جمله‌ای است معترضه که با صدور ذیلش ارتباطی ندارد.[۴۸۶]
مرحومه علامه سپس از روایات که درباره شان نزول آیه وارد شده به عنوان مؤید استفاده می‌کند.
دسته‌ای از روایات نزول این جمله‌ها را به تنهایی و جدا از صدور ذیل آیه مطرح نموده و استقلال آنها را در نزول نیز اثبات کرده‌اند.[۴۸۷]
بسیاری از مفسّران اهل سنت دربارۀ آیاتی که بیانگر اصول اعتقادی شیعه می‌باشد بیشتر به سیاق تکیه می‌کنند و از شان نزولهای آیه دست بر می‌دارند.
بطور مثال در باره‌ایه فوق معتقدند که آیه ‌انحصاراً مربوط به کمال فرائض و حدود و حلال و حرام بوده و در نتیجه یاس کفار از نابودی دین اسلام محسوب می‌کنند.


فرم در حال بارگذاری ...

« ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با تأثیر گروه های ...دانلود فایل پایان نامه : منابع کارشناسی ارشد با موضوع بررسی روایات ... »