وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع دکتری - ...

 
تاریخ: 29-09-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

برخى نویسندگان چون ثعالبى (۷۵) و طبرى (۴۲۵) به حرکت کاووس به بابل اشاره کرده اند و ابن‌بلخى به ساختن بنایى عظیم را در بابل که همان تل عقرقوف است به وی نسبت داده است.
۳-۱۲-۲ عراق
مسعودى در مروّج، محل نافرمانى کردن کاووس را عراق دانسته است (۲۲۱). هم‌چنین وی مدّعى مى‌شود که پایتخت کیانیان تا زمان کیکاووس عراق بوده و کیکاووس آن را به بلخ تغییر داده است به نظر مى‌رسد روایاتى که مقرّ کیکاووس و محل نافرمانى کردن او را عراق و بابل معرفى مى‌کنند خواسته یا ناخواسته کاووس را با نمرود یکى دانسته‌اند.
۳-۱۲-۳ بلخ
طبرى، حمزه اصفهانى، ابن‌بلخى (۴۰)، بلعمى، صاحب مجمل و ثعالبى (۷۰) بلخ را مقرّ و پایتخت کاووس اعلام مى‌کنند.
۳-۱۲-۴ پارس
صاحب مجمل در یک‌جا (۴۵) مى‌گوید که پایتخت پدرى کاووس بلخ بوده، امّا پس از مدتى کاووس در پارس براى خود پایتخت مى‌سازد.
در شاهنامه نیز مقرّ کاووس پارس است. زیرا پس از نبرد مازندران سوى پارس باز مى‌گردد و نیز هنگامى که سیاووش را به نبرد با افراسیاب مى‌فرستد، سیاووش در گرماگرم نبرد هنگامى که دور از پدر و نزدیک به میدان نبرد قرار دارد در بلخ مقام مى‌کند.
۳-۱۳ آمیختگی
۳-۱۳-۱ نمرود
صاحب مجمل با ابراز تردید روایتى را که کاووس و نمرود را یکى مى‌انگارد نقل مى‌کند (۳۸).
مقدّسى به شباهت داستان کاووس و نمرود اشاره می‌کند (ج ۳، ۱۲۷) و بیرونى مى‌گوید لقب کیکاووس نمرود است (۱۴۹).
۳-۱۳-۲ سلیمان
به نظر مى‌رسد دو شباهت میان کاووس و سلیمان یعنى به انقیاد در آوردن دیوان و ساختن بناهاى خارق‌العاده به کمک دیوان باعث شده تا نویسندگان مسلمان بعد از اسلام ضمن آوردن چنین کراماتى از کیکاووس آن‌ها را قدرت‌هایى تفویض شده از جانب سلیمان قلمداد کنند. طبرى (۴۲۱) ابن مسکویه (۷۰) بلعمى (۵۹۶) و ابن‌اثیر (۲۹) به این باور اشاره مى‌کنند و صاحب مجمل به طور تلویحى تخت جمشید فعلى را ساخته‌ى دست دیوان تحت فرمان سلیمان و بنا به خواست کاووس توصیف کرده است: «چنین گویند کیکاووس از وى بخواست تا دیوان را بفرماید تا از بهر او عمارت کنند و آن بناها که به پارس است بدان عظیمى و آنک کرسى سلیمان خوانند و دیگر جاى‌ها ایشان کرده‌اند، کیکاووس را». (مجمل ۴۸-۴۵)
بیرونى (۱۵۳) هم با تعجب روایتى را نقل مى‌کند که کیکاووس را همان بخت‌النصر مى‌داند.
۳-۱۴ مرگ
بنا بر شاهنامه، پس از رسیدن خبر کشته شدن افراسیاب، کاووس به درگاه خداوند به خاطر مستجاب شدن تمام دعاهایش، آرزوى مرگ کرد و این آرزو تقریباً بلافاصله برآورده شد. صاحب مجمل (۴۸) نیز همین قول را تکرار مى‌کند امّا ابن‌مسکویه (۹۹) مدعى مى‌شود که کاووس به هنگام رسیدن کیخسرو به ایران توسط امرا و اشراف خلع و تا زمان مرگ محبوس مى‌گردد که البتّه این در تضاد با نصّ شاهنامه است که در آن خود کاووس از کیخسرو سوگند مى‌گیرد که به کین‌خواهى سیاوش وفادار بوده و به خویشى خود با افراسیاب از جانب مادر ننگرد و در گرماگرم جنگ‌ها نیز کیخسرو گاه نزد کاووس رفته و با او رایزنى و طلب دعاى خیر مى‌کند البتّه نکته‌ى نسبتاً متناقض در شاهنامه دو بار بر تخت نشستن کیخسرو یکى هنگام آمدن به ایران و دیگرى پس از مرگ کاووس است که گویى که کاووس مقام تشریفاتى سلطنت خود را تا زمان مرگش حفظ کرده بوده است.
فصل چهارم
بررسی نمونه‌های مشابه داستان‌ها
و شخصیت کاووس در اساطیر و حماسه‌های
دیگر ملل جهان
مقدمه
داستان‌های کاووس با تعدد و تنوعی که دارند به صورت جداگانه با داستان‌های بسیاری از ملل دور و نزدیک دنیا هم‌سانی و مشابهت دارند که برخی از این هم‌سانی‌ها ممکن است محصول تبادل فرهنگی و برخی دیگر محصول دردها و نیازهای مشترک آدمیان در گوشه و کنار کره‌ی خاکی و در نتیجه‌ توارد افکار باشند.
در این فصل به نقل و مقایسه روایات مشابه روایات کاووس در اساطیر و ادبیات ملل دیگر می‌پردازیم:
۳ . ۱ بررسی تطبیقی اسطوره‌های شفابخشی، جوان کردن پیران و زنده کردن مردگان در اساطیر و ادبیات ملل
به جرأت می‌توان گفت که ترس از مرگ و تمایل به جاودانگی در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها بزرگ‌ترین دغدغه‌ی بشر بوده و هست و چه بسا خواهد بود. و تلاش برای توجیه و تبیین این اتفاق شوم و محتوم باعث به وجود آمدن مکاتب مختلف فکری در میان مردمان سراسر جهان گردیده است. از طرف دیگر تحت تأثیر همین مکاتب، تخیل آرمان‌خواه انسان در عرصه‌ی اسطوره و ادبیّات شرایطی را در گذشته و گاه آینده به تصویر کشیده است که مرگ به‌طور مطلق وجود ندارد یا دست کم به دنبال شرایط و مقدّمات خاصی توان گریز از آن وجود دارد. داستان‌هایی پیرامون آب حیات، درخت زندگی، افراد صاحب کرامات و یا جادوگرانی که توان زنده کردن مردگان یا جوان کردن پیران را دارند در همین گروه دوم قرار می‌گیرند. در مقاله‌ی حاضر نخست موارد گوناگون اسطوره‌های شفابخشی، جوان کردن پیران و زنده کردن مردگان در اساطیر و ادبیات ملل به کوتاهی نقل و سپس به مقایسه‌ی آن‌ها و احتمال اقتباس هریک از این اسطوره‌ها با یکدیگر پرداخته می‌شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در اساطیر بیش‌تر ملل دنیا هنگام شرح روزگاران کهن و مردمان گذشته به دورانی بر می‌خوریم که پیری و بیماری و مرگ و حتی گرسنگی وجود نداشت و بشر در کمال رفاه و آسودگی می‌زیست تا زمانی که یک گناه از جانب انسان و به دنبال آن غضب الهی یا یورش اهریمنان به جهان پاک آدمیان که گاه خود پادافره گناهان ایشان است موجب به پایان رسیدن این دوران طلایی می‌شود و پس از این دوران تنها برخی افراد صاحب کرامات یا جادوگران و یا اوراد و مواد جادویی و گاهی اوقات اعمال جادویی یا ریاضت‌ها و مراقبه‌های پیچیده می‌توانند مردگان را زندگی، بیماران و زخمی‌ها را شفا و پیران را جوانی ببخشند. در اساطیر ایرانی آمده که هفت کاخی که کیکاووس بر فراز البرز کوه ساخته بود؛ پیرانی را که حتی از نزدیک آن‌ها عبور می‌کردند جوان می‌کرد و آن‌ها را به سن پانزده سالگی برمی‌گرداند. هم‌چنین بر اساس شاهنامه کاووس نوش‌دارویی در گنج خود داشت که می‌توانست حتی زخمی‌هایی را که امید به بهبودشان وجود ندارد را بهبودی بخشد. باز در شاهنامه سیمرغ می‌تواند زخم‌های تازه و عمیق تهمینه و رستم را در اندک زمانی محو سازد. نمونه‌ی چنین شخصیت‌هایی در اساطیر و ادبیات ملل گوشه و کنار دنیا کم نیستند و به همین سبب در این مقاله روایت‌ها از لحاظ جعرافیایی به زیر شاخه‌های ….. … … تقسیم شده‌اند وجوه تمایز و تشابه این روایت‌ها با یکدیگر مقایسه شده‌اند. در ادامه به احتمال اقتباس برخی از این روایت‌ها از یکدیگر پرداخته شده است.

    1. ۱ . ۱ سنت سِبالدوس

بر اساس وقایع‌نامه نورمبرگ سنت سبالدوس که دوران حیات وی را بین قرن هشت تا یازده میلادی نگاشته‌اند می‌توانست بیماران را بهبود بخشد و مرده را زنده کند. او هم‌چنین می‌توانست شیشه‌های شکسته را به حالت اول برگرداند. یکی از روستاییان نورمبرگ که شب هنگام گاو خود را گم کرده بود از وی کمک خواست و سنت سبالدوس از انگشتانش نورباران کرد و شب تیره چون روز روشن شد و روستایی توانست گاو خود را پیدا کند. (کریستمس، ۱۸۲۲: ۵۰۴)

    1. ۱٫ ۲ سنت پیتر آتروایی

او از اهالی فریجیه بود که در قرن هشت و نه میلادی می‌زیست. گویند که با عیسی و مریم دیدار کرده و صاحب کراماتی می‌شود. از جمله این‌که اتفاقاتی را که در دوردست‌ها می‌افتاده؛ می‌دیده. توان طی طریق و دیده شدن هم‌زمان در دو جا را داشته است. شخصی را از تب مرگ‌بار نجات می‌دهد و نیز مرده را زنده کرده است. وی در سال ۸۳۷ میلادی وفات کرد. (هاکل، ۱۹۱۱: ۱۲۲)

    1. ۱ . ۳ امپدوکلس

فیلسوف پیش سقراطی یونانی بود که حدود ۴۵۰ پ.م به شهرت رسید. مکتب وی التقاط علم و عرفان بود. معروف است که باد را در قدرت خود داشت و می‌توانست مردگان را زنده کرده و پیران را جوان کند. گفته شده است زنی را که سی روز بود مرده به نظر می‌رسید زنده کرد. (میلرد، ۱۹۰۸ : ۶)

    1. ۱ . ۴ معبد تاراپیث

تاراپیث معبد کوچکی در رامپورهات هندوستان در ایالت بنگال غربی‌ست که به ایزدبانوی تارا اختصاص دارد. مقابل در ورودی این معبد حوضی قرار دارد که زیارت‌کنندگان پیش از ورود به معبد و گاه هنگام خروج از آن‌جا در آن غسل می‌کنند. معتقدان باور دارند که آب این حوض خاصیت شفا بخشی، حتی بازگرداندن زندگی به مردگان را دارد. (کینزلی ۱۹۹۸: ۱۰۹)

    1. ۱ . ۵ سنت زنوبیوس

وی اسقف مسیحی فلورانس از پدر و مادری کافر بود. او را صاحب معجزاتی دانسته‌اند که مهم‌ترین آن‌ها توان بهبودی بخشیدن به بیماران و زنده کردن مردگان است. معروف است که کودکی با یک گاری تصادف کرد و مرد. مادر بیوه‌اش شیون‌کنان جسد کودک را نزد سنت زنوبیوس برد و او با خواندن یک دعا کودک را زنده کرد و به مادرش برگرداند. نقاشی این صحنه بارها و در کلیساهای بسیاری کشیده شده است. وی در سال ۴۱۷ م وفات یافت. در مورد روز تشییعش گفته‌اند که تابوت او با درختی خشک برخورد می‌کند و آن درخت در دم سرسبز می‌شود و شکوفه می‌دهد. (اوت، ۲۰۰۷: ۲۴۲)

    1. ۱ . ۶ ایلیاه


فرم در حال بارگذاری ...

« راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره : ...مطالب درباره تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه ... »
 
مداحی های محرم