تقویت نقش جهانگردی به عنوان یک عامل حیاطی در بازرگانی جهان
تأکید بر اثرات فرهنگی و اجتماعی جهانگردی بر زندگی ملل
حمایت از منافع، حقوق جهانگردی و سازمانهای جهانگردی
آگاهی و نظارت دائم در زمینه های حفاظت محیط زیست و بهبود روش زندگی
۲-۱۸-۲٫ برنامه های عمومی کار سازمان جهانی جهانگردی
همکاری برای توسعه
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آمار و تحقیقات بر روی بازار
ارتباط و اسناد
آموزش
محیط زیست و برنامه ریزی
کیفیت خدمات جهانگردی
ساختار تشکیلاتی سازمان جهانی جهانگردی
۲-۱۸-۳٫ ارکان سازمان جهانی جهانگردی
مجمع عمومی: بالاترین رکن سازمان است و جلسات آن سالانه تشکیل می شود
شورای اجرایی: مسئول بررسی فعالیتها و بودجه و سایر موضوعات مهم سازمان میباشد که جلسات آن سالی دوبار تشکیل می شود.
کمسیون های منطقه ای: کشورهای عضو توسط مجمع عمومی به شش منطقه آفریقا، آمریکا، شرق آسیا و اقیانوسیه، اروپا، خاورمیانه و جنوب آسیا تقسیم شده اند، اجلاس این کمسیونها به صورت سالیانه برگزار میگردد.
۲-۱۹٫ آشنایی اجمالی با جاذبههای گردشگری استان ایلام
استان ایلام با مساحتی حدود ۱۹۰۸۶ کیلومتر مربع، در غرب کشور، بین ۳۱ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۱۵ دقیقه عرض شمالی نسبت به استوا و ۴۵ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۱۰ دقیقه طول شرقی نسبت به نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. این استان یک منطقه کوهستانی و مرتفع است که در غرب و جنوبغربی کشور در میان رشته کوههای کبیرکوه از سلسله جبال زاگرس قرار دارد. از شمال به استان کرمانشاه، از جنوب به قسمتی از خوزستان و کشور عراق، از شرق به استان لرستان و از غرب به کشور عراق محدود است. استان ایلام حدود ۴۲۵ کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق دارد. کوههای ایلام از جمله ناهمواریهای سلسله جبال زاگرس است. در حاشیه غربی این رشتهکوه و به صورت چینهای موازی در جهت شمال غربی، جنوب شرقی امتداد یافته است. این چینها از جمله رسوبات دوران اول تا چهارم زمینشناسی است. نواحی شمال و شمال شرقی استان کوهستانی و دارای ارتفاعات مهمی است. مناطق غرب و جنوب غربی آن از زمینهای پست و کم ارتفاع و تپه ماهور، تشکیل شده است. آب و هوای استان ایلام به سبب تأثیرپذیری از عوامل گوناگونی چون عرض جغرافیایی (زاویه تابش آفتاب)، ارتفاع، امتداد رشته کوههای زاگرس، فاصله از بیابانهای عراق و عربستان و بادهای محلی و ناحیهای از تنوع زیاد برخوردار است. استان ایلام دارای سه منطقه آب و هوایی (آب و هوای سرد کوهستانی، آب و هوای معتدل کوهستانی، آب و هوای صحرایی و نیمهصحرایی “گرم و خشک” است.
ادبیات غنی و ویژگیهای مردم شناسی استان:
تمدن و فرهنگ اصیل مردمان این دیار، آئینها، مراسمات، سنتها و شیوه های خاص معیشت باعث گردید که از جهت مردم شناختی فرهنگ و زندگی، قابلیت های گستردهای از دو نوع فرهنگ وارداتی و فرهنگ بومی و قومی در تضاد بوده و در کنار این فرهنگ مرتبط با فرهنگ ایلی وعشیرهای مراسماتی مانند: چمر، مراسم گل درو، مراسمات و جشنها مانند سوروساتهای محلی، نذر و نیازها آداب لباس پوشیدن زنان و مردان و پوشاک و محل زندگی مردمان ایلی وعشیره ای و تهیه صنایع دستی شکل زیبائی از فرهنگ زندگی در این گوشه از کشور را ترسیم نماید که در نوع خود جذاب و دارای ویژگیهای منحصر بفردی است و برای هر تازه وارد ارزشمند و دیدنی است.
جستاری در باب کردی ایلامی
کردی ایلامی که گاه آن را «فیلی» نیز نامیده اند، در بیشتر مناطق استان ایلام رایج است. واژه فیلی در بین مردم ایلام معروفیت بسیار دارد.
گویش فیلی دارای لهجههای گوناگونی است که مهمترین آنها عبارتند از :
ملکشاهی: در شهرستانهای ملکشاهی، ایلام و مهران
خزلی: در بخشهای از شهرستان شیروان چرداول
آبدانانی: در شهرستانهای آبدانان و بخشهایی از شهرستانهای دهلران و دره شهر
ایلامی: در شهرستانهای ایلام، مهران، شیروان چرداول
ویژگیها و پتانسیلهای استان در بخش صنعت گردشگری و جذب توریسم:
الف: بخش میراث فرهنگی:
وجود شهر تاریخی سراب کلان سیروان، شهر تاریخی دوره ساسانی دره شهر، تپه علی کش دهلران، چغا آهوان مهران، سنگ نوشته گل گل ملکشاهی، آتشکده کوشک قیفر ملکشاهی، سنگ نوشته های تنگ ارغوان، سنگ نوشته والیان پشتکوه در بانروشان، قلعه سام در شیروان، قلعه اسماعیل خان در ایلام، قلعه شیاخ در زرین آباد، پل تاریخی گاومیشان دره شهر، پل چم نشت، قلعه والی ایلام، قلعه اشرف دره شهر، قلعه میر غلام دره شهر، قلعه هزار درب آبدانان، پشت قلعه آبدانان و دهها اثر ارزنده فرهنگی تاریخی دیگر باعث شده تا استان ایلام به یکی از مستعد ترین استانهای کشور جهت تورهای تاریخی و جذب گردشگر داخلی و خارجی چهرهی واقعی و تاریخی استان را به دیگران معرفی نمایند.
ب: بخش آثار طبیعی و اکوتوریسم:
مجموعه آثار طبیعی شامل روستای تاریخی قلعه جوق، غار تارگه و دریاچه سد چم گردان ملکشاهی، چشمه قیر روان، چشمههای آبگرم و غار خفاش دهلران، جنگلهای تفریحی ارغوان، تجریان، مله پنجاو، رنو و آبزا در ایلام. کبوترلان زرین آباد، چل سین شیروان و دریاچه دوقلوی سیاه گاو آبدانان و آبشارهای چمچه زرد، آبطاف و چم آو، گردشگاه ییلاقی خوران، منطقه حفاظت شده بانکول و شکارگاه مانشت نمونههایی زیبا از آثار طبیعی و بکر استان است.
علاوه بر این اکثر شهرستانهای استان ایلام پوشیده از جنگلهای انبوه بلوط، بنه و پسته وحشی میباشند.
ج: ویژگیهای مرزی بین المللی و ژئو پلتیکی:
علاوه بر ویژگیهای طبیعی و تاریخی استان، بحث گردشگر زیارتی استان ایلام می تواند نقش تأثیر گذاری را ایفا کند. وجود ۴۲۰ کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق و اهمیت این مرز به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، دست به دست هم داده تا استان ایلام و مرز مهران به عنوان یکی از امنترین و اصلی ترین مرز تردد زوار عتبات عالیات شناخته شده و نیز موقعیت ویژه اقتصادی را برای تجار و بازرگانان دو کشور فراهم سازد. استفاده از این موقعیت استراتژیک می تواند اقتصاد استان را متحول و به توسعه آن کمتر شایانی نماید.
۲-۲۰٫ چارچوب نظری پژوهش:
پژوهشگر پس از مطالعه و پژوهش کامل حول پیشینه پژوهش و نظرسنجی از استاد راهنما و مشاور پنج متغیری که بیشترین تأثیر را با توجه به شرایط بومی بر توسعه صنعت گردشگری در استان ایلام دارند شناسایی و در ادامه از طریق تکنیک دلفی مورد قضاوت خبرگان قرار میدهد تا در نهایت مدل مفهومی پژوهش در فصل بعدی ارائه شود.
در این پژوهش متغیر تقویت بخش خصوصی برگرفته از نظر (وای گی، ۲۰۱۱)، متغیر تقویت مسایل فرهنگی و آموزشی برگرفته از نظرات (داس ویل و راجر، ۲۰۰۹)، متغیر توسعه امکانات زیر ساخت (زمانی، ۱۳۸۳)، متغیر افزایش سطح تصمیم گیری مدیریت (شجاعی و نوری، ۱۳۹۱)، و متغیر افزایش بازاریابی و تبلیغات برگرفته از نظر (کتابچی، ۱۳۹۲)، میباشند که در ادامه پژوهش از آنها استفاده می شود.
شکل ۲-۱۱٫ چارچوب نظری پژوهش
۲-۲۱٫ مرور ادبیات و سوابق مربوطه
بدین منظور برای دستیابی به یک چهارچوب مفهومی در راستای رسیدن به هدف کلی پژوهش، ابتدا مفاهیم، فلسفه، ویژگیها و مراحل صنعت گردشگری و اهمیت آن در سازمانهای داخلی مطالعه گردید، در ادامه با اشاره به صنعت گردشگری در استان ایلام، فعالیت های سازمانی، قوت ها، عوامل تاثیر گذار بر توسعه و راهکارهای پیش روی این صنعت، به بررسی پیشینه صنعت گردشگری در دیگر کشورهای دنیا و استفاده از منابع وآخرین دستاوردهای علمی مرتبط، انجام مطالعات تطبیقی و بررسی تحقیقات انجام شده در راستای موضوع، تلاش شد تا دیدگاه روشن صنعت گردشگری ارائه گردد.
۲-۲۱-۱٫ پیشینه داخلی
حسام و همکاران،۱۳۹۱ در پژوهشی تحت عنوان «تحلیل عوامل موثر بر بازاریابی جهانگردی در جزیره ابوموسی» ، بیان می کنند که در امر بازاریابی جهانگردی، پیش بینی سمت و سوی آتی و نیروهای موثر در شکل دادن آینده آن و نقش و اهمیت این نیروها هم برای اهل صنعت و کسب و کار و هم برای دانشمندان و محققان جهانگردی از اهمیت و جذابیت بسیاری برخوردار است. جزیره ابوموسی با داشتن فرصت های بسیار مناسب برای جذب گردشگران از تمام نقاط دنیا و ایران، اما با این وجود، مساله توریسم در این جزیره تاکنون جایگاه واقعی خود را نیافته است. این پژوهش بر آن است با بهره گرفتن از روش توصیفی تحلیلی و با انتخاب اثرگذارترین شاخص ها در پیرامون بازاریابی گردشگری و ارزش گذاری آنها از طریق نظرخواهی از کارشناسان گردشگری و با ورود این ارزش ها در مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی نسبت به تعیین عوامل موثر در بازاریابی برای گردشگری جزیره ابوموسی و رتبه بندی آنها اقدام نماید.
قاسمی، ۱۳۹۰ در پژوهش «گردشگری به عنوان یک سیستم: نمونه مشهد» در پیآن است تا دریچه ای نو، برای پژوهشگران و مدیران و دست اندرکاران گردشگری کشور ایجاد کند و ضمن پرهیز از بخشی نگری گردشگری، بتواند با ایجاد مدیریت یکپارچه در راستا پویایی گردشگری شهر و منطقه، انطباقی بین عرضه و تقاضا ایجاد نماید. همچنین پژوهش از مبانی نطری بر پایه نظریه سیستمی است و روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی از کل به جزء میباشد.
مهرداد مدهوشی،۱۳۸۲ در مقالهای با عنوان «ارزیابی موانع توسعه صنعت گردشگری در استان لرستان» درپی بررسی موانع توسعه گردشگری استان لرستان است و آنها را در چهار مورد تعدد مراکز تصمیمگیری، ضعف بازاریابی، ضعف امکانات زیربنایی و فقدان فرهنگ پذیرش گردشگری معرفی میکند.
این شبیهساز از روش طراحی شئگرای تبعیت می کند و همه موجودیتهای شبکه حسگر زیر آب در قالب کلاسهای C++ پیادهسازی شده اند.کلاسهای موجود در این شبیهساز را میتوان به صورت زیر دستهبندی نمود. این شبیهساز حاوی کدها وکلاسهایی برای شبیهسازی گرههای حسگر بیسیم زیر آب، تولید ترافیک، کلاسهای شبیهسازی کانالها، شبیهسازی تضعیف سیگنال، پروتکلهای لایهی کنترل دسترسی به رسانه[۶۴] و کلاسهای مربوط به پروتکلهای مسیریابی میباشد. در حال حاضر پروتکلهای MAC موجود در این شبیهساز عبارتند از: BroadcastMac، TMAC، Aloha، Slotted FAMA، UWANMAC، RMAC. پروتکلهای مسیریابی نیز در Aqua-Sim عبارتند از DBR، HH-VBF، VBF.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۳- معرفی معیارهای بررسی کارایی سیستم
روشهای ارزیابی مختلفی در زمینه کنترل توپولوژی مورد استفاده قرار گرفته است. در ادامه به معرفی این معیارها خواهیم پرداخت.
۴-۳-۱- پوشش حجمی نرمال شده[۶۵]
پوشش حجمی نرمال شده (NVC) میزان فضای اشغال شده توسط گرهها نسبت به کل فضا تعریف می شود [۵۰]. در این پایان نامه NVC میزان پوشش POIها نسبت به کل POIها تعریف می شود. NVC طبق رابطه ۴- ۱به دست می آید. در این رابطه Pi مجموعه نقاط پوشش داده شده توسطi امین گره است و S مجموعه تمامی POIها است. NVC یک عدد حقیقی مثبت با حد بالای ۱ است. هنگامی که مقدار آن ۱ باشد به معنای پوشش کامل POIها توسط گرهها است.
۴- ۱ |
اگر رابطه ۴- ۲ برقرار باشد، نقطهی p در موقعیت (xp, yp, zp) پوشش داده شده در نظر گرفته می شود.
۴- ۲ |
۴-۳-۲- میانگین مسافت طی شده[۶۶] (ADT)
یک معیار ارزیابی عملکرد در این مسئله، میانگین مسافت طی شده (ADT)گرهها میباشد. [۵۱]. حرکت انرژی زیادی مصرف می کند. کاهش مسافت طی شده در گرهها می تواند طول عمر شبکه را افزایش دهد. فرض کنید کل مسافت طی شده توسط گره تا زمان t باشد. میانگین مسافت طی شده N گره تا زمان t از رابطه ۴- ۳ به دست می آید. همانطور که مشخص است هرچه مقدار ADT کمتر باشد، بهتر است.
۴- ۳ |
۴-۳-۳- میانگین درجه ی همسایگی[۶۷] (AND)
معیار دیگری که در این پایان نامه استفاده شده است میانگین درجه همسایگی گرهها است. همانطور که ذکر شد درجه گرهها در محیط باید محدود باشد. همچنین استفاده از درجه همسایگی پایینتر میزان تداخلات را کاهش میدهد. در ادامه نشان داده شده که با محدود ساختن درجه گرهها به پوشش بیشتری در محیط نیز دست خواهیم یافت. پس میانگین درجه همسایگی یک معیار ارزیابی مهم محسوب می شود.
۴-۳-۴- زمان استقرار[۶۸] (DT)
زمان سپری شده از قرارگیری اولیه AUVها در محیط ناشناخته تا زمانی که تمامی گرهها در مکان خود ثابت شوند، زمان استقرار نام دارد. این معیاردر موقعیتهایی مانند کاربردهای نظامی، که سرعت عمل گرهها ضروری است، حائز اهمیت بسیاری است.
۴-۴- نتایج کنترل توپولوژی با هدف پوشش سراسری
در این بخش به بررسی و ارزیابی نتایج کنترل توپولوژی با هدف پوشش سراسری خواهیم پرداخت. در ابتدا با آزمایشی سعی داریم برای یک محیط با اندازه مشخص و AUVهایی با شعاع ارتباطی معین، تعداد AUV لازم برای رسیدن به پوشش مناسب در محیط را به دست آوریم. سپس در شرایط محیطی یکسان (اندازه محیط، شعاع ارتباطی و تعداد گرهها) یک آزمایش در دو حالت کنترل و عدم کنترل درجه همسایگی صورت گرفته است. در آزمایشات سوم و چهارم تاثیر از کار افتادن چند AUV و وجود خطای مکانیابی در AUVها مورد بررسی قرار داده است. در آزمایش پنجم سعی داریم با اصلاحاتی در الگوریتم آن را کمی بهبود دهیم و نتایج را مورد بررسی قرار دهیم. در انتها روشهای ارائه شده را با روش معرفی شده در [۴۵] مقایسه خواهیم نمود. قبل از بیان آزمایشات لازم به ذکر است تمامی آزمایشات در این فصل از جدول ۴-۱برای پارامترهای الگوریتم ژنتیک استفاده مینمایند. در فصل گذشته تمامی این پارامترها توصیف شده است.
جدول ۴-۱- پارامترهای مورد نیاز در الگوریتم ژنتیک
تعداد کروموزوم ها در جمعیت | احتمال تلفیق | احتمال جهش |
با توجه به این دو مورد، در ذیل، عملکرد «اکو» به عنوان سازمان همکاری اقتصادی و میزان تأثیر آن در همگرایی منطقهای، که تعدادی از کشورهای غرب آسیا نیز از اعضای آن هستند، بررسی می شود و زمینه های بالفعل و بالقوّه همگرایی در آن و نقش آنها در امنیت منطقهای مرور میشوند; همچنین فرصتهای موجود در غرب آسیا که در صورت استفاده بهینه از آنها میتوان شاهد شکلگیری همگرایی در منطقه بود، مورد بحث قرار میگیرند
۴-۳- اهمیت جغرافیای ایران در منطقه غرب آسیا
وضعیت جغرافیایی ایران به گونه ای است که کشورمان همزمان در پنج زیرسیستم منطقهای(شبه قاره هند، آسیای مرکزی، قفقاز، خلیج فارس وغرب آسیا حضور دارد، این نکته در کنار همسایگی با پانزده کشور فرصتها و چالشهای خاص خود را دارد، تعریف نقش برای بازیگری ایران در قالب ایده ” پل منطقهای” می تواند به بهترین شکل منافع ملی را در راستای اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سند چشمانداز و دیگر اسناد بالادستی تامین کند. بهره گیری از تجربیات موفق و همچنین درس گرفتن از اشتباهات کابینههای قبلی نگاه تکاملگرایانه از سیاست خارجی را نشان میدهد. ایده پل منطقهای نگاهی راهبردی در سیاست خارجی ایران است که در پی اتصال جغرافیای کشور به پتانسیلهای ژئواستراتژیک، ژئوپولتیک، ژئوکالچر و ژئو اکونومی است. ایده پل منطقهای تنها نگرش راهبردی است که می تواند به شکوفایی شخصیت چندوجهی ایران با حفظ عزت، حکمت و مصلحت منجر شود. هدف اتخاذ سیاست پل منطقهای ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و جهان و تبدیل ایران به یک ابر قدرت منطقهای در میان مدت و یک قدرت بزرگ جهانی در بلند مدت است. پیگیری سیاست مذکور با افزایش حوزه نفوذ ایران و گره زدن امنیت ایران به امنیت مناطق پیرامونی توان بازدارندگی کشور را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، دفاعی و اجتماعی بسیار بالا میبرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
حضور ایران در زیرسیستمهای منطقهای همچون شبه قاره، آسیای مرکزی و قفقاز و … فرصتهای بینظیری را در اختیار سیاست خارجی کشورمان قرار میدهد که با اتخاذ سیاستی هوشمندانه منافع ملی را تامین و امنیت و قدرت ایران را حداکثری نماید. ضرورت سیاست منطقهگرایی فعال برای کشور ایران که در پنج زیرسیستم بین المللی-منطقهای حضور دارد بر هیچ کس پوشیده نیست. دارا بودن پانزده همسایه و جغرافیای سیاسی منحصر بفرد ایران نیازمند ارزیابی مناسب از منافع ایران در این حوزه ها است. این نوشتار سیاست خارجی اتخاذ رویکرد پل منطقهای برای ایران در این پنج زیرسیستم را به دولت منتخب یازدهم پیشنهاد می کند. ایفای نقش پل منطقهای، منطقهگرایی را به هسته اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل می کند و ایران با تعریف نقش خود در این مناطق می تواند تعاملات فرامنطقهای و بین المللی خود را نیز با قدرت و اطمینان بیشتری پیش ببرد. پیش نیاز ایفای این نقش عادیسازی و تنش زدایی در روابط با نظام بینالملل و در داخل توجه به فعالسازی حوزه اقتصاد است. استفاده از مزیتهای ترانزیتی و انتقال انرژی از خاک ایران، تحرک و پویایی خاصی به اقتصاد و بازار اشتغال کشور میدهد. این سیاست علاوه بر خنثی کردن آثار تحریم، نقش مهمی در کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت و گاز و در نتیجه کاهش آسیبپذیری کشور دارد. (سپهر،۸:۱۳۸۹)
۴-۴- ایران پل منطقهای:
ظرفیت ژئوپولتیک و استراتژیک ایران به شکلی میباشد که این توانمندی را به کشور میدهد نقش پل را در مناطق پیرامونی ایفا کنیم، امکان دسترسی کشورهای محصور در خشکی را به آبهای آزاد و ارتباط زیرسیستمهای پیرامونی را به یکدیگر را فراهم آوریم. رویکرد پل منطقهای نگاهی استراتژیک در سیاست خارجی ایران است که به دنبال استفاده از مختصات جغرافیایی کشور به مزیتهای ژئواستراتژیک، ژئوپولتیک، ژئوکالچر و ژئواکونومی است. ایده پل منطقهای رویکردی راهبردی است که می تواند به شکوفایی شخصیت چندوجهی ایران با حفظ عزت، حکمت و مصلحت منجر شود. هدف اتخاذ سیاست پل منطقهای ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و جهان و تبدیل ایران به یک ابر قدرت منطقهای در میان مدت و یک قدرت بزرگ جهانی در بلند مدت است. منطقهگرایی فعال موجب افزایش حوزه نفوذ ایران و توان بازدارندگی کشور در عرصه های سیاسی، اقتصادی، دفاعی و اجتماعی را بسیار بالا میبرد.
اگر ایران بخواهد در سال ۱۴۰۴ جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه را با حفظ هویت انقلابی و اسلامی در جهان اسلام و عامل سازنده با روابط بینالملل داشته باشد، چنین رویکردی می تواند اهداف مطروحه در آن را عملیاتی نماید. تعریف نقش برای سیاست خارجی ایران پل منطقهای، با مشخص کردن راهبردها و اولویتهای ایران به همراه اهداف و روشهای نیل به آنها، راه را بر تغییرات و نوسانات سینوسی در سیاست خارجی میبندد و سلیقهگرایی و تصمیم گیریهای غیرکارشناسی را از ساحت منافع ملی به کنار خواهد زد.
امروزه منطقهگرایی جایگاه مهمی در سیاست کشورها و در سیاست بینالملل دارد، در همین راستا ضروری است این نکته را در نظر بگیریم که جهان شاهد توازن یا انتقال قدرت در نظام جهانی از غرب به سمت شرق هستیم. بازی بزرگ قرن بیست و یکم، لزوم جدیت در پیگیری سیاست نگاه به شرق را در سیاست خارجی کشور گوشزد می کند. تنهای یک ایران قدرتمند منطقهای می تواند کشوری موثر و با نفوذ در عرصه بینالملل باشد، یک ایران منفعل و ایستا فرصتهای بین المللی و منطقهای را از کشور میگیرد.
ایده پل منطقهای به دنبال گره زدن امنیت ملی ایران به امنیت کشورهای منطقه در مناطق چندگانه پیرامونی ایران است، این مساله می تواند گامی مهم در راستای ایجاد مجموعههای امنیتی منطقهای باشد. پدیده های شومی همچون بنیادگرایی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، مهاجرتهای غیرقانونی و … در منطقه به گونه ای است که میتوان تهدیدات مشترک را پایهای برای حرکت در جهت ایجاد فهم مشترک و به دنبال آن منافع مشترک در میان کشورهای منطقه برشمرد.
ایران پل منطقهای، سیاست خارجی را در قالب دیپلماسی پویا، همه جانبه، اعتماد ساز و واقعبینانه قرار میدهد و بر لزوم ترمیمگرایی-تنشزدایی، تکاملگرایی(توجه به تجربیات پیشین انقلاب اسلامی)، استفاده از ظرفیتهای نهادی موجود و تلاش برای ایجاد نهادهای مورد نیاز در سطح محیط پیرامونی ایران تاکید دارد.
ایفای نقش پل منطقهای گام مهمی در خنثی کردن آثار تحریمها و همینطور موجبات رشد و توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال برای جوانان مرز و بوم ایران میباشد، این سیاست پویایی خاصی به اقتصاد ایران خواهد داد و با تبدیل ایران به یک قطب تجاری، ترانزیتی و مسیر انتقال انرژی می تواند معضل بیکاری را به حداقل برساند و زمینه توسعه بیشتر در مناطق مختلف کشور را فراهم آورد، در همین راستا لزوم توجه به توسعه بنادر چابهار، بندر امام خمینی(ره) و منطقه آزاد اروند، جزیره قشم و… می تواند در بخشهای مختلف هتلداری، انبارداری، سیلو سازی، خدمات حمل و نقل،حق ترانزیت، کشتیرانی و … موجبات اشتغال و تحرک اقتصادی را در کشور فراهم نماید. این سیاست علاوه بر خنثی کردن آثار تحریم، نقش مهمی در کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت و گاز و در نتیجه کاهش آسیبپذیری کشور دارد. (پارسایی،۲۲:۱۳۹۲)
۴-۵- ایران منطقه ای در گذر زمان
تحولات جهانی به سمت و سویی است که مشخصه اصلی آن تکثر بازیگران(رسمی و غیررسمی) و توزیع قدرت جهانی میان شمار زیادی از بازیگران میباشد و این وضعیت هم رقابت جدی را طلب می کند هم امکان بازیگری را بیشتر نموده است. نظام بینالملل از یک حالت تک قطبی بیرون آمده و قطبهای جدید قدرت همچون چین، هند، روسیه درکنار کشورهای نوظهوری همچون برزیل، آفریقای جنوبی فرصتهای مناسبی را برای تنوعبخشی به سیاست خارجی ایران فراهم آورده است. در روابط با جهان غرب نیز با حفظ عزت و تامین حقوق اساسی ملت ایران، ترمیمگرایی روابط آسیبدیده نکتهای کلیدی در سیاست خارجی دولت یازدهم خواهد بود. سیاستی که عمدتا در قالب تنشزدایی در دوره های پیشین از آن یاد شده در شرایط فعلی می تواند ذیل سیاست ترمیمگرایی، به تعامل سازنده ایران با دنیای غرب کمک نماید. اما نکته مهم در پیگیری این سیاست، ارتباط موثر بین المللی است، ارتباطی که در آن طرفین نگرشها، ارزشها و دغدغه های خود را در فضایی مساعد مطرح نمایند و به تفاهم سازندهای برسند، رهیافتی که برآیند آن طرح دیدگاه های ارزشی و هنجاری کشورمان و تامین منافع ملی در فضایی منطقی است. بهره گیری از تجربیات موفق و همچنین درس گرفتن از اشتباهات روابط خارجی کابینههای قبلی نگاه تکاملگرایانه ما از سیاست خارجی را نشان میدهد.
پیشنیازهای ایفای نقش ایران پل منطقهای به صورت زیر است:
۱- ترمیم روابط آسیب دیده در رابطه با غرب
الف- حل بحران هستهای
ب- پایان دادن به تحریم
ج- امکانسنجی برقراری رابطه با آمریکا مطابق با اصول ترسیمی از سوی رهبر انقلاب
۲- تنشزدایی با کشورهای عربی منطقه با حفظ منافع حیاتی ایران
۳- موارد ۱ و ۲ پیشنیاز، کارکرد هسته اصلی سیاست خارجی دولت یازدهم میباشد: ایران پل منطقهای.
سیاست خارجی هر کشور حاوی دو عنصر تداوم و تغییر است، در سالهای گذشته سیاست خارجی کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده اما متاسفانه سهم تغییر بسیار بیشتر از تداوم بوده است. این درست است که در عرصه سیاست، تحولات داخلی و محیط بین الملل محیطهایی پویا و در حال تغییر هستند، اما متاسفانه باید اذعان نمود درصد بسیار زیادی از تغییرات در سیاست خارجی کشورمان بیشتر از آنکه متاثر از پویاییهای محیط بین المللی باشند ناشی از برخوردهای سلیقهای بوده است. امری که در موارد زیادی لطمات زیادی به منافع ملی کشور وارد نموده است. نکته مهم اینست که ایفای نقش منطقهای برای ایران در گرو بهبود نقش و جایگاه بین المللی ماست و ارتقاء جایگاه منطقهای ما نیز به وزن بین المللی ما کمک شایان توجهی می کند. به عبارتی یک ایران فعال و موثر منطقهای بهتر می تواند در نظام بینالملل منافع خود را تامین کند همانطور که یک ایران به لحاظ بین المللی قدرتمند سمتگیری منطقهای سیاست خارجی کشور را بهتر تسهیل می کند. (پارسایی،۱۲:۱۳۹۲)
۴-۶- غرب آسیا و نقش جغرافیایی ایران در منطقه
عوامل و عناصر جغرافیایی و به طور خاص مناطق جغرافیایی، در رویدادها و فرآیندهای سیاسی نقش دارند. یکی از این مناطق جغرافیایی منطقه خاورمیانه است که نقش بیبدیلی را در رویدادهای جهان ایفا میکند. این منطقه به دلایلی از جمله انرژی، گذرگاههای آبی و استراتژیک، وجود رژیم صهیونیستی و امنیت آن برای قدرتهای بزرگ، بازار مصرف منطقه و… از اهمیت زیادی در معادلات جهانی برخوردار میباشد . این ویژگیها در دو سده ۲۰ و ۲۱ اهمیت داشته و دارد ولی چیزی که اهمیت این منطقه را در قرن حاضر افزایش داده است، وجود منابع انرژی و اهمیت آن در معادلات قدرت در سطح جهان است. درسرآغاز هزاره سوم، خاورمیانه همچنان بینالمللی ترین منطقه دنیابوده و مسائل این منطقه محل تداخل منافع بازیگران خارجی است و این تداخل با ساخت قدرت در درون کشورهای منطقه در ارتباط میباشد.
همچنین هیچ منطقهای در جهان به اندازه خاورمیانه در تبیین مؤلفههای جغرافیایی و پیوند آن با رفتارهای سیاسی اهمیت نداشته و باید علت این امر را از اهمیت نقش خاورمیانه در رفتار منطقهای قدرتهای بزرگ و همچنین میزان تنشهای منطقهای جستجو کرد.
علیهذا قبل از بحث و بررسی درخصوص مقوله موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران در غرب آسیا، ضروری است در ابتدا به اصطلاح و مفهوم خاورمیانه و پیشینه تاریخی آن، به طور مختصر اشارهای شود:
به نظر برنارد لوئیس، اصطلاح خاورمیانه را نخستین بار یک مورخ وابسته به نیروی دریایی آمریکا به نام «ماهان» در اشاره به منطقهای میان عربستان و هند یعنی خلیجفارس مورد استفاده قرار داد که البته مناسبت ویژهای برای استراتژی دریایی داشت.
در جنگ جهانی اول، فرماندهی نیروهای بریتانیا در منطقه با عنوان فرماندهی خاورمیانه منصوب گردید) از آن زمان به بعد این واژه به تدریج متعارف شد، و گاه مترادف با اصطلاح خاور نزدیک به مفهوم ناحیهای از شمال آفریقا به آن سو، به جز شبه قاره هند بکار رفته است. با این وجود اصطلاح خاورمیانه هنگامی شیوع، شهرت و اعتبار خاصی پیدا کرد که در ۲۲ مارس سال ۱۹۱۱، لرد کرزن در مجلس اعیان انگلستان و در ارتباط با مساله احداث خطوط راه آهن ضمن بحث درباره چگونگی اوضاع ایران، خلیج فارس و ترکیه در آسیا، از واژه خاورمیانه استفاده کرد.
اما به رغم استعمال گسترده اصطلاح مذکور در عصر حاضر، هم اکنون «هیچگونه اجماع و تعریف واحدی در مورد مرزهای جغرافیایی و سیاسی خاورمیانه وجود ندارد جغرافی دانان، مورخان، روزنامه نگاران و دیوان سالاران همگی از این اصطلاح استفاده میکنند، اما هنوز تعاریف متفاوتی از آنچه که منظورشان است در ذهن دارند.
از نظرگاه تحقیق حاضر، غرب آسیا منطقهای جغرافیایی است که کشور لیبی در غرب تا پاکستان و افغانستان در شرق گسترده و شمال آن به دریای مدیترانه و دریای سیاه و جنوب آن به اقیانوس هند شمالی و دریای عرب منتهی میگردد. منطقه مزبور به طور عمده عرب نشین بوده و بازیگران منطقهای غیر عرب نظیر ایران، ترکیه، اسرائیل، پاکستان و افغانستان نیز در آن حضور دارند.
منظومه خاورمیانه یا همان غرب آسیا از گذشتههای دور پراهمیت بوده و دسترسی به ذخایر دانهای خاورمیانه، استراتژی امپراطوریهای آتن، روم و بیزانس را تحت تأثیرخود قرار داده ،به طوریکه درختان سرو لبنان برای کاخها و معابد آنها الوار فراهم میآورد. این اهمیت در دوران قرون وسطی و جنگهای صلیبی و نیز در هنگامه احیای اقتصادی اروپا کماکان برقرار بود. در این اعصار، افزایش تقاضای اروپا برای ابریشم و ادویهجات شرق، انگیزهای شد برای احداث راه های زمینی و ترانزیت دریایی بسیار سودآور از آسیا به خاورمیانه و از آنجا به بازارهای ساحلی مدیترانه. اما در این اواخر، دسترسی به نفت خاورمیانه امتیازی بوده که تأثیر ژرفی بر برنامهریزی استراتژیک و فزونی قدرت دولتهای بزرگ بر جای گذاشته است.
در ده الی پانزده سال آینده نیز جریان نفت و گاز طبیعی از دو منبع غنی فسیلی خاورمیانه (خلیج فارس و دریای خزر) عناصر کلیدی یک معادله جدید ژئوپلیتیک خواهد بود که عواقب مهمی خاصه برای غرب، روسیه، آسیا و نیز کشورهای خاورمیانه به دنبال خواهد داشت.
در نگاه اول موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی این منطقه چشمها را خیره میکند چرا که غرب آسیا به عنوان پلی بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا مطرح است و از این نظر همچنان که سوابق تاریخی نیز حکایت میکند، اهمیت ویژهای دارد. اگر از چشماندازی دیگر و با نگاه اروپایی- آسیایی (اوراسیایی) به غرب آسیا بنگریم، مشاهده میکنیم که غرب آسیا نقش قلب قاره بهم پیوسته اوراسیا را ایفا کرده و به عنوان پیوند دهنده قارههای آسیا و اروپا شناخته میشود. همچنین در چارچوب جغرافیایی، وجود آبراههای مهم و حتی استراتژیکی چون کانال سوئز، تنگههای هرمز، بسفر، داردانل، بابالمندب، خلیج فارس، خلیج عدن، دریاهای مدیترانه، عمان، سیاه، سرخ، عرب، مرمره و بالاخره دریاچه خزر، به لحاظ ژئواستراتژیک ، ژئوپلیتیک، حمل و نقل و ارتباطات تجاری اهمیت زایدالوصفی به منطقه خاورمیانه بخشیده است. در همین رابطه، شایان ذکر است که عمده ترانزیت هوایی بینالمللی میان اروپا و هند، آسیای جنوب شرقی، خاور دور و استرالیا از طریق شاهراه خاورمیانه صورت میگیرد. همچنین به جای راه های کاروان رو قدیمی، جادهها و خطوط راهآهن در منطقه مزبور احداث شده که در همه فصول سال قابل استفاده بوده و مقدار قابل توجهی از حمل و نقل بین المللی از این طریق انجام میگیرد. با این وصف، بیدلیل نیست که افرادی چون کرسی، واژه «چهارراه» را عنوان کتابی برگزیدهاند که در باب خاورمیانه نگاشتهاند. (سپهر،۵:۱۳۸۹)
اما فارغ از جایگاه برجسته غرب آسیا به لحاظ جغرافیایی، این منطقه از نظر انرژی نیز اهمیت فوق العادهای دارد. چرا که نزدیک به ۶۰ درصد ذخایر شناخته شده نفت و ۳۵ درصد منابع گازی جهان در خاورمیانه (و بخش بزرگ آن در خلیج فارس) است. پیش بینی شده است که در دو دهه آینده تنها پنج کشور بزرگ صادر کننده نفت یعنی عربستان، ایران، عراق، کویت و امارات متحده عربی میتوانند صادر کننده بزرگ نفت در جهان باقی بمانند و روزانه ۲۶ میلیون بشکه نفت صادر کنند. بنابراین از این زاویه، مادامی که انرژی دیگری جایگزین انرژی فسیلی نشده است، خاورمیانه اهمیت راهبردی خواهد داشت. به بیان دیگر، به سبب وابستگی شدید کشورهای صنعتی جهان به نفت، مجموعه خاورمیانه در آتیه، نقش اقتصادی – امنیتی مهمتری در سیاست جهانی بازی خواهد کرد. همچنان که طبق آمارهای سالهای اخیر (مشخصاً سال ۲۰۰۵) نیز خاورمیانه با تولید بیش از بیست و چهار میلیون بشکه نفت در روز، افزونتر از ۳۰ درصد تولید نفت جهانی را دراختیار دارد. علاوه بر نفت و گاز، در خاورمیانه منابع کانی بسیار غنی و متنوع نیز در سطح وسیعی وجود دارد که به شدت مورد احتیاج جهان صنعتی و به خصوص آمریکاییهاست که در پارهای از موارد حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد منابع اصلی خود را از دست دادهاند و لذا ناگزیرند آن را از خارج از سرزمین خود تهیه کنند. با این وصف، این بخش از زمین، کماکان منبع اصلی و حیاتی مواد خام و اولیه خواهد بود. افزون بر اینها، کشورهای خاورمیانه از آن حیث که درآمد سرشاری از محل عایدات انرژی به دست میآورند، به لحاظ اقتصادی ، بازار مصرفی عمده و بالفعلی برای فروش کالاهای دول صنعتی و خصوصاً کشورهای غربی هستند. مضاف بر این، هنگامی که پولهای حاصل از فروش انرژی، با انبوه منازعات و اختلافات مرزی و قومی دولتهای خاورمیانه تلفیق میگردد، این مجموعه به خریدار بسیار بزرگی برای دریافت تسلیحات قدرتهای بزرگ، به ویژه قدرتهای غربی و در رأس آنها آمریکا، مبدل میشود. بدین ترتیب بخش بزرگی از دلارهای نفتی حکومتهای خاورمیانه به خزانه قدرتهای بزرگ غربی باز میگردد.
غرب آسیا از جهت فرهنگی، تمدنی و معنوی نیز از منزلت والایی برخوردار است. چه، گذشته از وجود سه تمدن بزرگ ایران باستان، مصر باستان و بین النهرین، منطقه مزبور خاستگاه سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام است و شهرهای مقدسی چون مکه، مدینه و بیت المقدس که کانون توجهات مذهبیاند، در این منطقه قرار دارند. در همین زمینه، دکتر سید حسین سیف زاده،استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران معتقد است « اگر شرق را تجلی گاه نگرشهای عرفانی و غرب را تجلی گاه نگرشهای عقلانی در نظر بگیریم، خاورمیانه در طول چند قرن اخیر تجلی گاه تعارض بین این دو فرهنگ بوده است» گو اینکه در این میان، غرب آسیا اصولاً در حوزه شرق و دنیای اسلامی جای میگیرد. البته از نظر گاه دکتر سیف زاده، غرب آسیا «نقطه برخوردهای درون فرهنگی» نیز بوده و همچنان در آتیه نیز خواهد بود. زیرا سرگشتگیای که جوامع غرب آسیا بدان دچارند و به همین سبب برخی خود را اسلامی، گروهی ملی، و بعضی دیگر در قالب ساخت هویتی دیگری تعریف می نمایند، بروز درگیری و تنش را میان آنان محتمل می سازد.
ناگفته نماند که غرب آسیا به جهت بحرانهایی که در بطن خود دارد، نیز واجد توجه است. بر این پایه، شایان توجه است که اسرائیل از بدو تولد خود تاکنون یک پای اصلی تشنجات، درگیری ها و بحرانهای غرب آسیا بوده و در آینده نیز خواهد بود. بحران آب، وجود رژیمهای واپسگرای مطلقه که مستعد بحرانهای فراوانی در افق زمانی نه چندان دور هستند، در ترکیب با اختلافات مرزی، ناهمگنیهای قومی، مذهبی و بالاخره تفاوتها و تعارضات ایدئولوژیک میان کثیری از کشورهای این منطقه به انضمام بسیاری از مسائل تنش آفرین دیگر، خاورمیانه را آبستن حوادث و لرزههای شدیدی در آتیه کرده است که هم اکنون نیز برخی از آنها را شاهدیم.
حال با عنایت به توصیفات مطروحه، اهمیت و ماهیت بیبدیل غرب آسیا برای جهان امروز، روشن و مبرهن گشته است. تحقیقاً به همین دلیل است که آیزنهاور در دوران ریاست جمهوریاش در امریکا، خاورمیانه را مهمترین منطقه استراتژیک جهان میخواند و به دنبال وی، بوردیس فون لوهازن، ژنرال بازنشسته ارتش اتریش از این منطقه به عنوان مرکز و هارتلند (سرزمین قلب دنیا) یاد میکرد. در نظرگاه فون لوهازن، سرشت و ویژگی اخیر خاورمیانه سبب میشود هر گونه آشفتگیای که بر اثر عوامل بیرونی در این مجموعه پدید آید، پیامدهایی برای قارههای دیگر، خصوصاً دو قاره اروپا و آفریقا در برداشته باشد. به باور نامبرده، تحولاتی که در منطقه خاورمیانه ایجاد میشود، بسان سنگی است که در دریاچه آبی میافتد و ما امواج آن را در تمام سطوح دریاچه مشاهده میکنیم. اما به طور مشخص برای ایالات متحده آمریکا، منطقه خاورمیانه به مثابه هارتلند عصر پیشروی، از چند جهت حائز اهمیت است. بیتردید، اهمیت نخست خاورمیانه ناشی از وجود سوختهای فسیلی، به ویژه نفت است. به گفته کثیری از تحلیلگران، مهمترین هدف آمریکا از طرح ایده خاورمیانه بزرگ، برقراری کنترل بیشتر بر جریان نفت از این منطقه است. زیرا امروزه خاورمیانه بخش بزرگی از نیازهای نفتی غرب را تأمین میکند. ایالات متحده کمابیش ۲۵ درصد انرژی نفتی جهان را مصرف میکند و چون منابع فسیلیاش تنها پاسخگوی کمتر از نیمی از نیازهای آن کشور است، پس آمریکا ناگزیر است بیشتر انرژی مصرفی خود را از بیرون، خاصه از غرب آسیا تأمین کند. آمریکا در واپسین دهه سده بیستم روزانه نزدیک به ۸/۱ میلیون بشکه نفت و در سال ۲۰۰۵ کمابیش ۵/۲ میلیون بشکه نفت از خاورمیانه وارد کرده و با گسترش یافتن ابعاد جغرافیایی خاورمیانه (در برگرفتن کشورهای حوزه خزر) و کاهش تولید نفت در دیگر مناطق و به اتمام رسیدن منابع نفتی ایالات متحده،واردات نفتی آمریکاازغرب آسیا بزرگ افزایش خواهدیافت. به جز آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، چین و هند نیز وابستگی افزونتری به انرژی فسیلی خاورمیانه خواهند داشت و از این منظر چنگ انداختن آمریکا بر خاورمیانه، کشورهای فوقالذکر را در مقوله انرژی محتاج و وابسته به آمریکا خواهد کرد. دلیل دوم اهمیت خاورمیانه برای آمریکا، معطوف به مسئله امنیت اسرائیل است. خصوصاً در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ، قرار است که اسرائیل به صورت بازیگری چیره درآمده و در زمینه اقتصادی نقش اصلی را داشته باشد. همچنین در همین رابطه، پایان بخشیدن به مناقشات و درگیریهای اعراب و اسرائیل به نفع اسرائیل، برای ایالات متحده آمریکا یک هدف عمده به حساب میآید. مضاف بر این، منظومه خاورمیانه به این اعتبار که از نگاه آمریکاییها، منبع اصلی صدور تروریسم- خاصه از نوع بنیادگرایانه و متحجرانه اسلامی- نیز هست، برای «واشنگتن» قابل توجه و مهم قلمداد میگردد. فارغ از عوامل فوق، خاورمیانه از این حیث که «به منزله پایگاهی در پشت سر روسیه» است و نیز از آن جهت که سیطره بر منابع آن، میتواند عامل بسیار مهمی در راستای کند کردن رشد اقتصادی روزافزون چین باشد، برای سردمداران کاخ سفید، منطقهای بسیار حساس و استراتژیک محسوب میشود.
۴-۷- جایگاه استراتژیک و ژئواکونومیک ایران
کشور ایران با قرار گرفتن در جنوب غربی آسیا، دارای یک موقعیت ممتاز ژئواستراتژیک برای تأمین انرژی دیگر کشورها، به طور شاخصی در کانون توجه جهانی قرار گرفته و نقش ویژهای به ظرفیت موجود ایران جهت تأمین انرژی کشورهای مختلف بخشیده است (شیخ عطار، ۱۱:۱۳۸۵)
به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی از قبیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، منابع فراوان گاز و نزدیکی جغرافیایی به دریاهای آزاد و تنگه استراتژیک هرمز، دارای یک جایگاه انحصاری در تأمین نفت و گاز کشورهای آسیایی در مقایسه با دیگر کشورهای رقیب یعنی ترکمنستان، قطر و روسیه است با بهره گرفتن از این متغیرها میتواند تبدیل به قدرت برتر منطقهای شود. (شیخ عطار، ۱۲:۱۳۸۵)
از سویی دیگر ایران با توجه به موقعیت ترانزیتی خود که ناشی از برتریهای ژئوپلیتکی، یعنی قرارگیری در چهارراه بینالمللی، حائز اهمیت است. این چهار راه آفریقا را به آسیا و آسیا را به اروپا متصل میکند.
افزون بر این ایران با آبهای آزاد مرتبط است و دارای موقعیتی است که دسترسی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را به آبهای آزاد میسر میکند و قادر است در مقولاتی مانند سوآپ یا انتقال نفت و گاز، سوخت تولیدکنندگان آسیای مرکزی برای کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان نقش مهمی را به عهده بگیرد
ایران؛ قابلیتها و برتریهای ژئواکونومی ایران به عنوان مهمترین کشور حوزه خلیج فارس و به عنوان یکی از بازیگران اصلی و کلیدی در وقایع مهم انرژی منطقهای شناخته میشود. بنابراین میتوان چنین استدلال نمود که ایران علاوه بر اعتبار ژئوپلیتیکی دارای ارزش و قابلیتهای منحصر به فردی در زمینه ژئواکونومی نیز میباشد.
از جمله این قابلیتها میتوان به قرارگیری ایران در کنار خلیج فارس، که هارتلند انرژی فسیلی جهان است اشاره نمود. در شمال نیز دریای خزر وجود دارد که اولویت دوم انرژی جهان به شمار میرود. بنابراین پیوند ژئوپلیتیک و ژئواکونومی ایران در دریای خزر و آسیای مرکزی با موقعیت آن در خلیج فارس که کنترل بیش از نیمی از این منطقه را در دست دارد و عامل بزرگی است که منابع و نقش آفرینی ایران را در آسیا و اروپا گسترش میدهد و هر گونه تلاش کشورهای دیگر برای نادیده گرفتن این مقام ژئوپلیتیک و ژئوکونومیکی ایران، و اعمال فشار بر این کشور در خلیج فارس و اخیراً در خزر موجب واکنش منفی دیگر کشورهای رو به رشد خواهد شد .
از دیگر قابلیتهای ژئواکونومی ایران میتوان به نیاز روزافزون کشورهای در حال توسعه شرق آسیا اشاره نمود. ایران تنها کشوری است که با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی و همچنین منابع انرژی فراوانش میتواند پاسخگوی نیاز این کشورها باشد. این کشورها در باطن تلاش میکنند که خود را از سلطه تصمیمگیری آمریکا خارج نمایند بدین جهت مایلند با تنها کشوری که در حوزه خزر و خلیج فارس سیاست مستقلی از آمریکا دارد رابطه نزدیک برقرار سازند.
در این میان کشور چین با توجه به رشد دو رقمی اقتصادیاش تکاپوی زیادی برای توسعه مشارکتهای خود در انرژی با کشورهای دیگر دارد که ایران یکی از این کشورهاست. ایران در حال حاضر مرکز ثقل مهمی در ساختار امنیت انرژی چین محسوب میشود و در ابتدای سال ۲۰۰۵ در رتبه سوم کشورهای صادرکننده نفت به چین بوده. ایران در ابتدا تنها ۱۴درصد از نیازهای وارداتی نفت چین را تأمین میکرد اما بعد از امضای یکسری توافقنامههایی در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ میلادی، به یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت به چین مبدل شداز آنجا که چین و اروپا خواهان چند قطبی شدن جهان در قرن بیست و یکم میباشند و خود را به عنوان یکی از قطبهای قدرت در صحنه روابط بینالملل قلمداد مینمایند لذا تلاش میکنند به عناصر قدرت بویژه عناصر اقتصادی توسعه یافته که جوهره آن عرضه آرام و بیدغدغه انرژی است، دست یابند. از آنجا که چین و اروپا در قرن بیست و یکم رقیب آمریکا به شمار خواهند رفت، عقلانی است به دنبال راهکارهایی باشند تا بدان طریق عرضه سالم و بیدغدغه انرژی را برای خود تضمین نمایند. لذا ایران با توجه به موقعیت خاص و منحصر به فردش میتواند بهترین گزینه این کشورها برای تأمین انرژی باشد.
از آنجا که خلیج فارس به طور سنتی کانون سیاسی- امنیتی و همچنین محور اصلی فعالیتهای اقتصادی ایران بوده و با پیروزی انقلاب و بر اثر کوششهای ایالات متحده و نظر مساعد کشورهای حوزه خلیج فارس، دامنه نفوذش کمتر شده، نگاه به شمال به مثابه یک جهتگیری راهبردی یا به عبارتی جایگزین ساختن خزر، آسیای مرکزی و قفقاز، شکل گرفته و به ایران این امکان را میدهد تا ضمن جبران ناکامی خود در حوزه خلیج فارس از سیاست یکجنبهگرایی آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جلوگیری کرده و راهبرد سلطهجویانه آن را با شکست مواجه سازد اما علیرغم این مسائل نقش محوری ایران با توجه به جایگاه ژئواکونومیک آن در توسعه مشارکت منطقهای دچار چالش گردیده و تبدیل این جایگاه استثنایی ژئواکونومیکی به قدرت سیاسی که بتواند جایگاه ایران را در سطح بینالمللی ارتقا دهد در وهله اول نخست نیازمند مطالعه دقیق در مورد امکانات اقتصادی کشوراعم از بالقوه و بالفعل و سرمایه گذاری در منطقه است و دیگر اینکه ایران باید در سیاست خارجی خود این مسئله را مورد توجه قرار دهد.
یکی از راه های انتقال این منابع به آبهای آزاد، ایران است که کوتاهترین، ارزانترین و امنترین راه میباشد. از سوی دیگر عبور لولههای نفت و گاز بر امنیت ملی ایران تأثیر مثبت خواهد داشت.
علاوه بر این مطالب باید گفت موقعیت خاص ژئوپلیتیک ایران به گونهای است که با عبور لولههای نفت و گاز از خاک ایران، منجر به گستردهتر شدن همکاریهای ژئواکونومیک این کشور با جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز باشد که همکاریهای بخش انرژی، همکاریهای اقتصادی را به دنبال دارد که نهایتاً منجر به یکپارچگی ژئوپلیتیکی ایران با حوزه خزر خواهد شد. همچنین تأکید بر همکاریهای انرژی، اقتصادی و هماهنگیهای وسیع سیاسی میتواند زمینهساز اعتمادسازیهای عمیق در منطقه گردد.
با پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به مرور اولویتهای جدیدی در ابزارهای نفوذ بین المللی پدید آمد به طوری که ابزارهای اقتصادی اهمیت زیادی یافته و مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دچار تحول و تغییر شدند و تقسیم بندی مناطق جدید بیشتر بر اساس عوامل اقتصادی و جایگاههای ژئواکونومیک تعریف شدند.(سپهر،۲:۱۳۸۹)
۴-۷-۱- موقعیت ژئوپلیتیک ایران در منطقه غرب آسیا و جهان بعد از ۱۱ سپتامبر
(۴-۲۵)
در صورتیکه از تجهیزات میراکننده گالوپینگ استفاده نشود، مقدار می تواند برابر ۹۵/۰ منظور گردد که با جایگذاری آن در رابطه بالا مدل قبلی بصورت زیر در می آید:
(۴-۲۶)
یکی از روش های مناسبی که میتواند باعث کاهش دامنه نوسانات گالوپینگ گردد، بهرهگیری از تجهیزات میراکننده نوسانات میباشد. در چنین شرایط دامنه نوسانات گالوپینگ تا حدود زیادی کاهش مییابد که مقدار آن میتواند به کمک رابطه زیر محاسبه گردد:
(۴-۲۷)
در رابطه (۴-۲۷) دامنه جهش هادیها تنها بصورت تابعی از ضریب معلوم K و قطر مشخص هادیها تعریف شده است که طبیعتاً برای مقادیر مختلف سرعت باد و فلش هادی، دامنه نوسانات هادیها ثابت باقی می ماند که نمی تواند برای تمام حالات معقول و منطقی باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این روابط:
قطر هادی بر حسب متر
قطر هادیهای باندل بر حسب متر
جهش هادیها (مقدار پیک تا پیک) بر حسب متر
نسبت فرکانس نوسانات عمودی به پیچشی
دراین رابطه K نیز ضریبی متناسب با تعداد، انواع و موقعیت مکانی نصب میراکنندههای نوسانات گالوپینگ میباشد که بر حسب مورد در محدوده ۸۰/۰ تا ۹۵/۰ تغییر میکند. ضمناً برای محاسبه قطر هادیهای باندل میتوان از رابطه زیر استفاده نمود:
(۴-۲۸)
در این رابطه ns تعداد هادیهای فرعی در هر فاز و فاصله هادیهای فرعی از یکدیگر می باشد در صورتیکه تعداد هادیهای فرعی در هر فاز دو باشد، قطر هادیهای باندل با فاصله هادیهای فرعی برابر میشود که به کمک رابطه بالا نیز می توان به این نتیجه رسید.
همانطور که مدل های محاسباتی فوق الذکر نشان می دهند، معیار واحدی جهت محاسبه دامنه نوسانات گالوپینگ هادیهای خطوط انتقال نیرو وجود ندارد و تمامی مدل های ارائه شده بر مبنای نتایج آزمایشات انجام شده روی خطوط مشخص و در شرایط محیطی معین تدوین گردیده است که مسلماً نمیتواند برای تمام شرایط و خطوط صادق باشد. نکته مهم دیگری که در محاسبه دامنه نوسانات هادیها میتواند مدنظر قرار گیرد درصد ریسک پذیری است، به عبارت دیگر بر حسب اینکه انتظار برخورد فازها در اثر گالوپینگ چند بار در هر سال یا هر ده سال باشد، دامنه نوسانات هادیها و در نتیجه فواصل عمودی فازها میتوانند کم یا زیاد انتخاب شوند. ذکر این نکته نیز ضروری است که ضرایب ثابت مدل های ارائه شده در بالا نیز میتوانند بر حسب درصد ریسک پذیری تغییر نمایند.
۴-۳-۶- مقایسه مدل های مختلف
همانطور که در قسمت های قبلی بیان گردید، پدیده گالواپینگ یکی از عوامل مهم در افزایش فواصل فازی بخصوص در آرایش عمودی هادیها است. در آرایش عمودی هادیها هر چه فواصل پایه ها افزایش یابند، معمولاً فلش هادیها نیز افزایش می یابند که این امر سبب افزایش فواصل فازی، ارتفاع برج، وزن برج و در نتیجه افزایش سرمایه گذاری خطوط انتقال نیرو می گردد.
در عمل کنترل فواصل عمودی فازها باید در دو محل جداگانه یعنی سر برج و وسط اسپن یا پایه ها مورد توجه و کنترل قرار گیرد. معمولاً در اسپن های کوتاه (یا فلش کم) سر برج عامل تعیین کننده فواصل عمودی فازها است حال آنکه در اسپن های بلند که دامنه نوسانات گالوپینگ نیز زیاد می باشد ممکن است عامل تعیین کننده فاصله عمودی فازها وسط پایه ها باشد به عبارت دیگر در چنین شرایط در حالیکه نیاز به افزایش فواصل فازها در سر برج ها دیده نمی شود اما به جهت افزایش فواصل فازها در وسط پایه ضرورت ایجاب می کند که فواصل فازها در سر برجها نیز افزایش یابند. بنابراین در طراحی برجها لازم است فواصل فازی در سر برجها و وسط پایه ها محاسبه و هر کدام که بیشترند ملاک طراحی قرار گیرند.
در اسپن های طولانی چون دامنه نوسانات گالوپینگ (حتی چند حلقه) زیاد می باشد، ممکن است رعایت فواصل فازی در وسط اسپن سبب افزایش بی مورد ابعاد برجها و در نتیجه وزن آنها گردد، بنابراین در چنین شرایطی بهتر است بجای انتخاب آرایش عمودی هادیها از آرایش مثلثی یا افقی هادیها استفاده شود. اما در مواردی که محدودیت حریم یا قیمت بالای زمین بکارگیری آرایش عمودی را ضروری می سازند، برای تنظیم فواصل فازها در وسط اسپن می توان از فاصله نگهدارهای فازی نیز استفاده نمود.
نظر به اینکه مدل های ارائه شده برای محاسبه دامنه نوسانات گالوپینگ بر اساس تجارب بهره برداری و در خطوط انتقال نیرو مشخص تدوین شده اند، لذا دارای پاسخ یکسانی نمی باشند. ذیلاً چند مدل مشروحه در قبل مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرند.
در ادامه حداقل فاصله عمودی فازها در یک خط انتقال ۴۰۰ کیلوولت باندل دوتائی و ویژگیهای زیر و با بهره گرفتن از چند مدل مختلف مورد محاسبه قرار می گیرند.
رابطه ۴-۱۱ |
رابطه ۴-۲۲ |
رابطه ۴-۲۷ |
رابطه ۳-۳ |
رابطه ۴-۲۲ |
رابطه ۳-۱ |
فاصله فازها در سربرج | طول فلش متر |
۴.۲ | ۵.۰ | ۹.۲ | ۳.۴ | ۴.۴ | ۹.۲ | ۶.۵ | ۲ |
۴.۵ | ۵.۴ | ۹.۲ | ۵.۶ | ۴.۴ | ۱۰.۲ |
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه :
داشتن زندگی مطلوب و با کیفیت همواره آرزوی بشر بوده است. کیفیت زندگی یکی از مهم ترین مسایل پیش روی جهان امروز میباشد. « همچنین ارتقاء کیفیت زندگی از مهم ترین هدفهای حکومتها و دولتهای مختلف در سطح جهان محسوب میشود (حسین زاده و میزایی، ۱۷،۱۳۷۶).
مفهوم کیفیت زندگی بهطور هم زمان در حوزههای مختلف علوم نیز گسترش یافته است. به این ترتیب در انتهای قرن بیستم مفهوم کیفیت زندگی یکی از موضوعات اساسی مورد علاقه پژوهشگران علوم مختلف همچون شهرسازی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی و روان شناسی بوده است. اندازهگیری کیفیت زندگی میتواند برای ارزیابی سیاستهای گذشته و همچنین پایه گذاری استراتژیهای برنامهریزی ناحیهای در آینده مورد استفاده قرار گیرد. بخش قابل توجهی از مطالعه های انجام شده در مورد کیفیت زندگی به نواحی شهری اختصاص دارد امّا از دهه های اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان، عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است، «بهطوری که فقر روستایی تقریباً ۶۳ درصد از کل فقر جهانی را شامل میشود». درایران فقر مطلق کاهش یافته، امّا فقر نسبی به خصوص در مناطق روستایی افزایش یافته است (حیدری ۱۳۹۰). و این چالش بزرگ و مهمی است که باید هر چه زودتر با شناخت علل و عوامل آن به چاره اندیشی پرداخت. این پژوهش با هدف بررسی جامعهشناختی شاخص های کیفیت زندگی روستایی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان، تدوین، و شاخصهای عینی و ذهنی کیفیت زندگی را بررسی کرده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۲- بیان مساله
«کیفیت زندگی، مفهومی پیچیده و چند بعدی است که تحت تأثیر موءلفههایی چون زمان و مکان، ارزشهای فردی و اجتماعی قرار دارد و از این رو معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف بر آن مترتب است. برخی آن را به عنوان قابلیت زیست پذیری یک ناحیه، برخی دیگر به عنوان اندازهای برای میزان جذابیت و برخی به عنوان رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی، رضایتمندی و مواردی از این دست تعبییر کرده اند (اپلی و منون[۱] ۲۰۰۷ به نقل از رضوانی و همکاران ۱۳۸۷). در واقع مفهوم کیفیت زندگی یک متغیر ترکیبی میباشد که از چندین متغیر متأثر میگردد. تغییر در سطح درآمد مردم، شرایط زندگی، وضع سلامت، محیط، فشار روحی و روانی، اوقات فراغت، شادمانی خانوادگی روابط اجتماعی و چندین متغیر دیگر نظیر آن به شکل مرکب، کیفیت زندگی و تغییرات آن را تعیین میکند» (جاجرمی و کلته[۲] ۱۳۸۵: ۵و۶).
«هرچند که ارتقای کیفیت زندگی در مقیاسهای فردی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه برنامهریزان بوده است، اما در دهه های اخیر با اولویت یافتن اهداف اجتماعی و تدوین آنها در قالب برنامههای توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی درباره کیفیت زندگی در برنامهریزیها و سیاستگزاریهای کلان کشورهای پیشرفته راهیافته است. باگسترش رویکرد انسانی و ورود مفهوم کیفیت زندگی در پژوهشها یا نوشتارهای توسعه پایدار، مراکز و مؤسسههای بسیاری به مطالعه مفهوم کیفیت زندگی، شاخصهای سنجش و چگونگی ارتقای آن پرداختهاند »(امیدی، ۱۳۸۷، ۴) و گستره مربوط به کیفیت زندگی و سنجش آن شاید در هیچ زمانی به اندازه امروز وسیع نبوده است.
کیفیت زندگی مردم و مکانهای روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت اجتماعی و… وابسته است. هرچند کیفیت زندگی مردم و مکانهای شهری نیز بدین عوامل وابسته است، اما با چالشهای مربوط به سنجش رفاه و زندگی بهتر در مناطق روستایی بسیار تفاوت دارد. برخی از این چالش به شرایط اقتصادی وابستهاند، اما برخی دیگر به چارچوب سازمانی و نهادی موجود در نواحی روستایی مربوط میشود. عواملی مانند مقیاس کوچک و تراکم کم سکونتگاه های روستایی، کاهش اشتغال و درآمد در بخش کشاورزی، امکانات کشاورزی، فاصله زیاد و انزوای جغرافیایی روستاها، راههای ارتباطی و شبکه حمل و نقل نامناسب، و ناکارآمدی سیاستهای لازم برای بهبودکیفیت، زندگی روستایی را پیچیدهتر میکند.
با توجه به این که بیش از ۳۰% جمعیت ایران در روستاهای کشور زندگی میکنند و بار مسئولیت تأمین بسیاری از نیازمندیهای غذایی مردم شهر نشین را بر عهده دارند و بدین جهت از نقشی بی بدیل و راهبردی در رشد و توسعه کشور و به ویژه حفظ استقلال آن حداقل در حوزه ی غذایی برخوردار هستند. استان همدان یکی از استانهای مهاجرپذیر و مهاجر فرست می باشد که از نظر مهاجرفرستی از روستا به شهرستانهای استان و سایر استانها بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است .
و طی اعلام فرمانداری استان این عامل ناشی از تنگناها و محدودیتها، بحران آب در بخش کشاورزی این عامل بسیار موثری در کاهش اشتغال روستاییان در این بخش و در نهایت روی آوردن به مشاغل غیرکشاورزی و در نتیجه کاهش سطح کیفیت زندگی آنها و تلاش در جهت مهاجرت برای یافتن مشاغل و درآمد کافی برای بهبود زندگی آنها شده است. این تگنا در روستاهای شهرستان همدان خصوصا بخش مرکزی طبق اعلام فرمانداری در سایت اختصاصی خود مشهودتر بوده بطوریکه در این روستاها بیشترین مشاغل، مشاغل تولیدی، خانگی و غیرکشاورزی بوده و بعضا بعلت پایین بودن کیفیت زندگی به حاشیه شهر و یا (حواشی استان تهران، کرج، قم، اصفهان،کرمانشاه ) مهاجرت کردند.
آگاهی از سطح کیفیت زندگی آن ها، شاخصهای کیفیت زندگی آنان و عوامل تأثیر گذار برآن از نهایت اهمیت برخوردار است و برای زمینه سازی در راستای دستیابی به دوران رشد و شکوفایی کشور از الزامات آغازین میباشد و عدم توجه و اهتمام لازم در این زمینه میتواند خسارات جبران ناپذیری حتی در حد تهدید امنیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال کشور در پی داشته باشد. از این روی و در راستای تحقق فرایند یاد شده، این پژوهش در پی این پرسشهای زیر پاسخ داده است:
۱- کیفیت زندگی روستاییان در مناطق روستایی شهرستان همدان در چه حدی است؟
۲- متغیرهای اجتماعی (سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی واجتماعی) تا چه اندازه بر کیفیت زندگی روستاییان تاثیر دارند؟
۳- تاءثیرگذاری متغیرهای زمینهای (درآمد سرا نه، تحصیلات و بعد خانوار) بر کیفیت زندگی روستاییان چقدر است؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامهریزان بوده است. در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعهای، یکی از مهمترین اهداف سیاستهای عمومی آنجامعه میباشد. مطالعاتکیفیت زندگی میتواند به شناسایی نواحی مسألهدار، علل نارضایتی مردم،اولویتهای روستاییان در زندگی، تأثیر عوامل اجتماعی- جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاستها و راهبردها در زمینه ی کیفیت زندگی کمک کند. یک دلیل مهم برای توجه به مفهوم کیفیت زندگی، درتخصیص مؤثر منابع محدود و کمیاب نهفته است. با توجه به منابع معین، سیاستگزاران میبایست بهترین راه را برای توزیع آنها در راستای نیازها و اولویتهای مردم بیابند. این امر میتواند بوسیله کاربرد نتایج تحقیقات مرتبط، به عنوان ورودی به فرایند تصمیمسازی و سیاستگزاری تحقق یابد. «به بیان دیگر چنین تحقیقاتی وسیله و ابزار تولید توصیههای سیاستی مناسب برای مسئولان هستند» (النگین[۳] و همکاران ۲۰۰۱). اجرای طرحها تخصصی شناخت کیفیت زندگی، تصمیمگیران را در درک بهتر پیچیدگی مشکلات و شناسایی توانایی های بهبود کیفیت زندگی در نقاط مختلف روستایی، یاری میکند.
با این نگرش، لزوم و ضرورت انجام این پژوهش به خوبی قابل تبیین است، بویژه که یافتههای آن میتواند به فرایند شناخت لازم و کافی از مناطق روستایی و تصمیم سازی، تصمیم گیری، سیاستگزاری و برنامه ریزیهای علمی و واقع بینانه براساس آن، به مسئولین مربوط یاری رساند.
۱-۴- اهداف پژوهش :
۱-۴-۱- هدف کلی :
بررسی جامعه شناختی شاخصهای کیفیت زندگی روستاییان و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان.
۱-۴-۲- اهداف جزیی :
۱-تعیین سطح زندگی بر اساس شاخصهای عینی کیفیت زندگی و عوامل اجتماعی موثر برآن در مناطق روستایی شهرستان همدان
۲- تعیین سطح کیفیت زندگی بر اساس شاخصهای ذهنی کیفیت زندگی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان.
۳- تعیین تاثیر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بر کیفیت زندگی روستاییان
۴- تعیین تاثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر کیفیت زندگی روستاییان
۵- تعیین تاثیر میزان احساس محرومیت نسبی (عینی و ذهنی) بر کیفیت زندگی روستاییان
فصل دوم
مبانی نظر ی
مقدمه
برای اولین بار در تاریخ زندگی بشر، کمتر از نیمی جمعیت دنیا در مکان های روستایی زندگی میکنند. علاوه بر تعداد ساکنین روستاها در قرن حاضر، سطح روستا نشینی نیز در جهان کاهش یافته است. چنان که بر اساس پیش بینی ها انتظار می رود در سال ۲۰۲۵، حدود ۳۵ درصد از جمعیت جهان در نواحی روستایی زندگی کنند (اشل و الیجاسک[۴] ۱۹۹۹). طی سالیان اخیر و بعد از تحولات کمی (افزایش جمعیت شهرها و نرخ شهرنشینی و کاهش جمعیت روستا) در دهه های گذشته ابعاد کیفی زندگی روستایی مورد توجه قرار گرفت. لذا امروزه کیفیت زندگی روستایی یکی از مسائل مورد توجه محققان دانشگاهی، سیاستگذاران و دستاندرکاران و تصمیمگیران مختلف است.
بحث کیفیت زندگی در ادبیات توسعه پایدار و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و مباحث اقتصاد نوین مطرح شده و جایگاه ویژه ای یافته است و دولت ها در سطح ملی و محلی و نیز موسسات متعددی بر روی سنجش و شاخصسازی آن کار می کنند (خوارزمی ۱۳۸۴). در طول بیست سال گذشته محققان بسیاری با توجه به روابط بین علوم اجتماعی و برنامه ریزی محیطی، سنجههای عینی محیطی و پاسخهای ذهنی مردم به آن ها (سنجه های ذهنی) را برای سنجش کیفیت محیطی پیشنهاد کردهاند (کمپ[۵] و همکاران ۲۰۰۳)، از طرفی این محققان مدعی هستند که این قبیل مطالعات در چهارچوب تحقیقات کیفیت زندگی انجام می گیرد.
محققان گرایشهای مختلف علمی، کیفیت زندگی را از دهه ۱۹۳۰ مورد مطالعه قرار دادهاند. هر یک از این محققان درصدد بودهاند که نواحی مختلف جغرافیایی مانند روستاها و شهرها را بر اساس شاخصهای کیفیت زندگی که خود طراحی کرده اند، مورد مطالعه قرار دهند. در کنار این دسته از محققان، سازمانهای بینالمللی مانند سازمان جهانی بهداشت[۶]، سازمان ملل[۷] و برنامه توسعه سازمان ملل[۸] هر یک سنجههای مورد نظر خود را در رابطه با کیفیت زندگی ارائه دادهاند. اما تا به حال علوم رایج موفق به طراحی یک رویکرد ترکیبی که بتواند ابعاد متعدد شاخصهای فیزیکی، فضایی و اجتماعی را بیان کند، نشده اند (کمپ و همکاران ۲۰۰۳). مفهوم کیفیت محیطی و مفاهیم مرتبط چون کیفیت زندگی روستایی، پایداری و سایر مفاهیم، مورد توجه بسیاری از برنامههای تحقیقاتی، سیاست گذاران و تصمیم گیران می باشد. کیفیت زندگی می تواند در دو بعد عینی و ذهنی با شاخصهای مربوط به هر یک از دو دسته از شاخص ها اندازهگیری شود. شاخص های عینی در سطوح روستا، محله، شهر و ناحیه کاربرد بیش تری دارد. از طرفی دیگر، شاخص های ذهنی بیش تر در سطح افراد جامعه شهری و روستایی استفاده می شود و در آن رضایت مندی شخص از زندگی و تجارب حاصل شده مورد بررسی قرار میگیرد (سیک[۹] ۲۰۰۰).
۲-۲- تعاریف و مفاهیم
به طور کلی میتوان گفت که مفهوم «کیفیت محیط زندگی» و یا «کیفیت زندگی روستایی» با هدف اصلاح و تکامل مفهوم توسعه از توسعه صرف کمی و اقتصادی به توسعه پایدار روستایی مطرح و مورد توجه قرار گرفت. در واقع این مفهوم پاسخی به توسعه صرف اقتصادی در مقیاس ملی و توسعه صرف کالبدی در مقیاس روستایی بود و به نوعی موید توجه به شاخص ها و معیارهای اجتماعی، کیفی و اقتصادی پایدار در عرصه برنامه ریزی روستایی و در تعامل با شاخص های کالبدی کارکردی است (مهدیزاده ۱۳۸۲: ۲۹۴).
مفهوم کیفیت در مقابل مفهوم کمیت قرار می گیرد.کمیت را یک مفهوم فیزیکی و قابل برآورد دانسته و کیفیت را مفهومی انتزاعی می دانند. به طوری کلی کیفیت و کمیت دو روی یک سکهاند که از یک طرف با هم در تضاد هستند و از طرف دیگر نمی توان یکی را بدون دیگری تصور کرد. اندازه، میزان و جنسیت پدیده و یا سامانه و. .. که قابل اندازه گیری است و با اعداد بیان میشود را کمیت گویند. به عبارت دیگر کمیت هر پدیده، تظاهر بیرونی و خنثای آن میباشد. اما کیفیت چگونگی یک پدیده است که تأثیر عاطفی و عقلانی خاصی بر انسان میگذارد و خاصیتها و ویژگیهای اصلی یک چیز را بیان میکند (کوکبی و همکاران ۱۳۸۴)
واژه کیفیت زندگی سرچشمه روشنی ندارد. کیفیت زندگی اگر چه جذابیت و معنی عام دارد، یک تعریف پذیرفته عام ندارد. هر عبارتی که در تعریف کیفیت زندگی به کار رود، کیفیت زندگی یک فرد به حقایق عینی و خارجی زندگیاش و دریافت ها و ادراکات درونی و ذهنی او از این عوامل و نیز از خودش وابسته است (لطفی ۱۳۸۸).
مفهوم کیفیت زندگی چند مشخصه جالب توجه دارد: الف: تنها به زندگی انسانی ارجاع دارد. ب: به ندرت در (صیغه) جمع به کار رفته (یعنی به صورت کیفیات زندگی) است. ج: به عنوان یک عبارت عام و غیر قابل تقسیم می باشد که معنایش می تواند ناب و خالص باشد. د: مشکل است که آن را به هر رده مجزا از علوم مرتبط با جامعه شناسی طبقه بندی نمود (لطفی ۱۳۸۸).
اصولا، کیفیت زندگی، واژهای پیچیده، چندبعدی و کیفی در رابطه با شرایط و وضعیت جمعیت، در یک مقیاس جغرافیایی خاص (روستا ،شهر، منطقه، محله، بخش و…) است که هم متکی به شاخصهای ذهنی یا کیفی و هم متکی به شاخص های عینی یا کمی است (وظیفهدوست و امینی ۱۳۸۸). کیفیت زندگی از دیدگاه های متفاوتی تعریف شده است و اگرچه اجماع بسیار کمی درباره تعریف کیفیت زندگی وجود دارد اما بعضی از مهم ترین این تعاریف به شرح زیر هستند:
- کیفیت زندگی یک مفهوم پهناور است که در بردارنده برداشتهایی از یک زندگی خوب و دارای رضایتمندی و شادمانی است. اغلب مفهوم زندگی رضایتمند و زندگی شاد، در مفهوم رفاه یا خوشی که در بردارنده رضایت از زندگی و احساسات مثبت و منفی است، ترکیب میشود.
- برخی این واژه را مترادف با رفاه می دانند. دیگران آن را بیانی از رفاه میدانند که به وسیله مقدار کالاهای عمومی و پراکنش آن ها مشخص میشوند (مک کریا[۱۰] و همکاران ۲۰۰۴)
- مقوله کیفیت زندگی به شکل وسیعی با مفهوم رفاه ارتباط پیدا می کند. رفاه مفهومی است که توصیفکننده بهزیستی، تأمین زندگی و فقر زدایی است و لذا در ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی همچون عدالت اجتماعی قرار می گیرد (باری ۱۳۸۰: ۶).
- کیفیت زندگی، واژهای پیچیده در ارتباط با شرایط و وضعیت جمعیت، در یک ناحیه است. در برگیرندهی ابعاد روانی است که شاخص هایی هم چون رضایت، شادمانی و امنیت را در بر میگیرد (شاخصهای ذهنی). در برخی موارد، رضایت های اجتماعی نیز نامیده میشود. همچنین در برگیرنده ابعادی محیطی که در برگیرنده سنجه هایی هم چون مسکن، دسترسی به خدمات و امنیت محیطی است (شاخصهای عینی). در برگیرنده جنبه های دیگری چون توجه به فرصتهای اجتماعی، امیدهای اشتغال، ثروت و اوقات فراغت است. برخی آن را مترادف با رفاه میدانند (سیف الدینی ۱۳۸۱: ۳۷۵).
- کیفیت زندگی، یک مفهوم کلی است که تمام جنبه های زیستی را، شامل رضایت مادی، نیازهای حیاتی، به علاوه جنبه های انتقالی زندگی نظیر توسعه فردی، خودشناسی و بهداشت اکوسیستم را پوشش میدهد (دوب[۱۱] ۱۳۷۷: ۹۲).
- یک تعریف ساده و عملی از کیفیت زندگی این است که افراد به طور کلی از زندگیشان رضایت داشته باشند، به عبارت دیگر کیفیت زندگی معادل احساس رضایت کلی از زندگی گرفته شده است (کوکبی و همکاران ۱۳۸۴).