شکل ۳-۲- تصویر مزرعه آزمایشی سیب زمینی
شکل ۳-۳- تصویر غدههای سیب زمینی قبل از برداشت
۳-۴- صفات اندازهگیری شده
۳-۴-۱- صفات فیزیولوژیک
۳-۴-۱-۱- فلوروسانس کلروفیل
جهت اندازهگیری فلوروسنس کلروفیل در مرحله گرده افشانی، مطابق با روش ذکر شده پرسیوال و شریفز (۲۰۰۲)[۱۳] پنج برگ از هر تیمار در هر تکرار به صورت تصادفی انتخاب گردید. نمونههای برگی در بین سنسورهای سرپوشدار جهت سازش با تاریکی قرار داده شدند. پس از پنج دقیقه، بیشینه عملکرد کوانتومی با بهره گرفتن از اطلاعات دستگاه تجزیهگر عملکرد فتوسنتز (مینیپم)[۱۴] مطابق رابطه ۳-۱ اندازهگیری شد. در این رابطه Fv تغییرات عملکرد فلورسنس و Fmبیشینه عملکرد فلورسنس کلروفیل میباشند (Sayed, 2003).
رابطه ۳-۱- عملکرد کوانتومی فتوسیستم II = عملکرد کوانتومی
۳-۴-۱-۲- میزان کلروفیل نسبی (عدد اسپد)
میزان کلروفیل نسبی (یا عدد اسپد) با بهره گرفتن از اسپدمتر[۱۵] مدل Minolta502 برای برگ در هر تیمار ثبت گردید.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۴- ۲- صفات مرفولوژیک
۳-۴-۲-۱- قطر و تعداد ساقه
قطر ساقه با بهره گرفتن از کولیس دیجیتالی مدل TC1250 بر حسب میلیمتر و در محل خروج ساقه از خاک برای چهار ساقه تصادفی انتخاب شده اندازه گرفته شد و سپس میانگین آنها محاسبه گردید. تعداد ساقه در بوته نیز ابتدا برای کل بوتههای سطح برداشت شده شمارش گردید و در پایان میانگین آن در واحد بوته محاسبه شد.
۳-۴-۲-۲- ارتفاع بوته
ارتفاع بوته، از محل خروج ساقه اصلی از خاک تا انتهای ساقه با خطکش اندازهگیری شد.
۳-۴-۲-۳- قطر غده
در هر تیمار قطر غده پس از برداشت با بهره گرفتن از کولیس دیجیتالی مدل TC1250 اندازهگیری شد و سپس میانگین آنها محاسبه گردید. این صفت بر اساس اندازه به سه گروه ۳۵-۱۰، ۵۵-۳۵ و بزرگتر از ۵۵ میلیمتر تقسیمبندی شدند.
۳-۴-۳- عملکرد و اجزا آن
۳-۴-۳-۱- تعداد غده در واحد سطح
تعداد غدههای سه ردیف برداشت به طول یک متر و به مساحت ۲۵/۲ متر مربع پس از برداشت شمارش و ثبت گردید.
۳-۴-۳-۲- وزن غده در واحد سطح
وزن غدههای سه ردیف برداشت به طول یک متر و به مساحت ۲۵/۲ متر مربع پس از برداشت با بهره گرفتن از ترازوی دیجیتالی اندازهگیری شد.
۳-۴-۳-۳- تعداد و وزن غده در بوته
پس از برداشت محصول با بهره گرفتن از میانگینگیری تعداد و وزن غده در واحد بوته محاسبه گردید.
۳-۴-۳-۵- عملکرد غده در هکتار
با استفاده از نسبت محصول در سطح یک متر مربع، عملکرد غده تازه در هکتار محاسبه گردید.
۳-۴-۳-۶- ماده خشک کل در واحد سطح
پس از برداشت محصول، وزن کل بوتههای سطح ۲۵/۲ متر مربع قبل از جداسازی غدهها، اندازهگیری و به عنوان وزن بیوماس کل (ماده خشک کل) ثبت گردید.
۳-۴-۳-۷- شاخص برداشت در واحد سطح
با بهره گرفتن از رابطه زیر شاخص برداشت محاسبه گردید.
رابطه ۳-۲ عملکرد ماده خشک کل/ وزن غده = شاخص برداشت
۳-۴-۴- صفات بیوشیمیایی و کیفی
عناصر غذایی و برخی شاخصهای کیفی غده بر اساس روشهای ذکر شده توسط امامی (۱۳۸۵) و به صورت بیان شده در قسمتهای بعدی اندازه گیری شدند.
۳-۴-۴-۱- پروتئین خام و نیتروژن
۶۵۴
۶۲/۲-
۰۰۰۱/۰
عوامل مکانیکی
۱۴/۶
۶۵۵
۱۴/۰
۶۵۴
۱۱/۲
۰۳۵/۰
با توجه به جدول ۳-۶، از آنجا که در پرسشنامه برای مؤلّفه “عوامل ناشی از تعامل با کتابداران” ۱۲ گویه مطرح شده بود، نمره میانگین میزان اضطراب در مؤلَفه “عوامل ناشی از تعامل با کتابداران” دانشجویان، برابر با ۱/۳۳ میباشد که از حدَ متوسط (یعنی ۳۶) پایینتر است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با توجه به اینکه در پرسشنامه برای مؤلّفه “عوامل عاطفی” ۱۰ گویه مطرح شده بود، نمره میانگین میزان اضطراب ناشی از “عوامل عاطفی” دانشجویان نیز برابر با ۶۱/۲۹ میباشد که از حدَ متوسط (یعنی ۳۰) پایینتر است.
در زمینه مؤلّفه “نداشتن احساس راحتی در کتابخانه” ۶ گویه مطرح شده بود، نمره میانگین میزان اضطراب ناشی از “نداشتن احساس راحتی در کتابخانه” دانشجویان، برابر با ۵/۱۶ میباشد که از حدَ متوسط (یعنی ۱۸) پایینتر است.
به دلیل اینکه در پرسشنامه برای مؤلّفه “نداشتن مهارتهای کتابخانهای” ۳ گویه مطرح شده بود، نمره میانگین میزان اضطراب ناشی از “نداشتن مهارتهای کتابخانهای” دانشجویان، برابر با ۳۸/۶ میباشد که از حدَ متوسط (یعنی ۹) پایینتر است.
همچنین در پرسشنامه برای مؤلّفه “عوامل مکانیکی” ۲ گویه مطرح شده بود، نمره میانگین میزان اضطراب ناشی از “عوامل مکانیکی” دانشجویان، برابر با ۱۴/۶ میباشد که از حدَ متوسط (یعنی ۶) بالاتر است. به عبارتی دیگر، از بین مؤلّفههای اضطراب کتابخانهای فقط در مؤلّفه “عوامل مکانیکی” سطح اضطراب دانشجویان بالاتر از حد متوسط است.
در صورت وجود اضطراب کتابخانهای بین دانشجویان دختر و پسر، این تفاوت تا چه میزان است؟
به علَت اینکه دو گروه تعداد نمونه های متفاوتی دارند و یکی از پیشفرضهای آزمون تی برابری واریانسها است برای سنجش این پیشفرض از آزمون اف استفاده شد. همانطور که در جدول ۳-۷ مقدار اف مشخص شده است، این نشان میدهد در مؤلّفههای “عوامل ناشی از تعامل با کتابداران"، “نداشتن احساس راحتی در کتابخانه"، “عوامل مکانیکی” و اضطراب کتابخانهای، واریانسها با هم تفاوت معناداری نداشته و در نتیجه واریانس دو گروه برابر بوده و از آزمون تی مستقل استفاده شد.
جدول۳-۷. تی مستقل برای سنجش تفاوت مؤلّفههای اضطراب کتابخانهای دانشجویان دختر و پسر
مقیاس
دختر
پسر
F
T
Df
تفاوت میانگین
سطح معناداری
عوامل ناشی از تعامل با کتابداران
۴۷/۳۳
۶۹/۳۲
۰۷/۰
۳۵/۱
۶۵۳
۷۷/۰
۲/۰
عوامل عاطفی
۵۸/۲۹
۶۴/۲۹
۷۲/۸
-
۶۵۳
۰۶/۰-
-
نداشتن احساس راحتی در کتابخانه
خاکهای با شدت نفوذپذیری خیلی کم هنگامیکه خیس هستند با خاکهای با سفره آب بالا و دائمی و یا با لایه سخت رسی و در سطح و یا نزدیک آن و یا خاکهای خیلی کم عمق (کمتر از ۳۰ سانتی متر) روی تشکیلات تقریباً غیر قابل نفوذ میباشد.این خاکها دارای ضریب آبگذری خیلی کم بوده همچنین شامل جادهها، فرودگاهها، سطح منازل و مناطق مسکونی است.بافت سطحی این خاکها خیلی سنگین است.
clay– sandy clay– silty clay یا توده سنگی با تکتونیک خیلی کم مانند مارن، تولید هرزآب خیلی زیاد، شدت نفوذپذیری ۵/۰ – ۲۶/۱ میلیمتر بر ساعت (مهدوی، ۱۳۷۸).
۲-۲-۸- تهیه نقشه شاخص پوشش گیاهی
شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده[۵۱] در تفکیک مناطق پوشش گیاهی ضعیف از خاکهای لخت و همچنین تهیه میزان نسبی پوشش گیاهی، دارای کاربرد موثر میباشد. نقشه شاخص پوشش گیاهی تهیه شده برای منطقه، از طریق رابطه زیر محاسبه شد که این کار از طریق GIS و با بهره گرفتن از الگوریتم NDVI و استفاده از باندهای ۳ و ۴ تصاویر ماهواره لندست، در محیط نرمافزار ArcGIS 9.3 انجام شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رابطه ۲-۱۶
که در آن ETM+3 و ETM+4 به ترتیب باندهای ۳ (باند قرمز) و ۴ (باند مادون قرمز نزدیک) مربوط به تصاویر ماهوارهای لندست ETM + میباشد.
در نقشههای NDVI بدست آمده از GIS مقادیر ارزشها بین ۱- تا ۱ متغیر است که ارزش ۱ یعنی پوشش گیاهی ۱۰۰ درصد و ارزش ۱- یعنی پوشش گیاهی صفر است. اما مقادیر بینابین درصد پوشش را به دست نمیدهند بلکه حالت نسبی دارد و تابعی از درصد پوشش گیاهی است (مومنی و سراجیان، ۲۰۰۷).
۲-۲-۹- نقشه نوع استفاده از اراضی (کاربری اراضی)
اطلاع از انواع کاربری سطح زمین و فعالیتهای انسانی در قسمت انسانی و در قسمت های مختلف و به بیان دیگر نحوه استفاده از اراضی به عنوان اطلاعات پایه برای برنامه ریزیهای مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است نقشههایی که نمایشگر چنین فعالیتها در سطوح متفاوت زمینی باشد، نقشه کاربری اراضی و یا نحوه استفاده از زمین[۵۲] گفته می شود. گاهی به نقشه استفاده از زمین و نقشههای استعداد اراضی[۵۳] با یک مفهوم برخورد می شود که صحیح نیست و در واقع نقشه نحوه استفاده از زمین است که ما را به سوی تهیه نقشه استعداد یا قابلیت اراضی هدایت می کند (زبیری و مجد، ۱۳۷۸). نقشه کاربری اراضی در محیط GIS با بهره گرفتن از تصاویر ماهوارهای به طریقه تفسیر چشمی تهیه شد.
۲-۲-۱۰- تقسیم بندی حوزه آبخیز به واحدهای هیدرولوژیکی و واحدهای کاری مناسب
در مطالعات آبخیزداری به منظور شناخت هر چه بیشتر خصوصیات هیدرولوژیکی جهت اجرای برنامههای حفاظت خاک و یا ایجاد یک مدل هیدرولوژیکی، همچنین تعیین اولویت در اجرای برنامهها و سهولت در تدوین برنامه زمانبندی شده به منظور اجرای برنامههای آبخیزداری، حوزه آبخیز را به چند واحد هیدرولوژیکی و یا واحد کاری مناسب تقسیمبندی می کنند در عمل برای مطالعات مختلف، به ویژه در مورد حوزه های آبخیز بزرگ، حوزه آبخیز را به چند زیرحوزه[۵۴] تقسیم می کنند. به منظور تفکیک منطقه مطالعاتی به زیرحوزههای فرعی، نحوه تقسیم بندی، تحت تاثیر عوامل متعددی صورت میگیرد که از اصلیترین عوامل، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- وضعیت شبکه هیدروگرافی حوزه آبخیز
- مساحت حوزه آبخیز
- مناطق خسارت دیده از سیلاب و یا در معرض خسارت
- نیازهای مرتبط با اهداف مطالعه
برای تقسیم حوزه آبخیز مورد مطالعه به واحدهای هیدرولوژیک مختلف، باید تمامی رودخانهها، آبراهه های اصلی و فرعی دقیقا مشخص و با مقیاس مناسبی ترسیم شوند که میتوان از نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با مقیاس مناسب استفاده کرد که خود به عوامل مختلف از جمله مساحت حوزه آبخیز، هدف و دقت لازم بستگی دارد.
هر حوزه آبخیز ضرورتا به وسیله یک خط تقسیم، از حوزه آبخیز مجاور جدا می شود. خط تقسیم از خطالراس تپه ماهورها و کوههای موجود در اطراف حوزه آبخیز از بالاترین و مرتفعترین نقاط بین دو حوزه آبخیز مجاور عبور می کند. گاهی ممکن است در داخل حوزه آبخیز قلهای بلندتر از نقاط دیگر روی خط تقسیم مشاهده شود. اما وجه تمایز اصلی در تشخیص این امر وجود رواناب تپه، کوه و کوهسار است که به رودخانه اصلی حوزه آبخیز وارد می شود. به عبارت دیگر از مشخصات اصلی یک حوزه آبخیز، وجود یک مسیل یا رودخانه است که تمامی رواناب حوزه آبخیز نهایتا بدان میرسد و در واقع رودخانه، زهکش اصلی تمام سطح حوزه آبخیز تا نقطه مورد نظر است.
۲-۲-۱۱- تعیین مساحت حوزه آبخیز سمبورچای و واحدهای هیدرولوژیکی آن
بارزترین مشخصه حوزه مساحت آن است. دبی سیلابها و حجم رواناب حوزه به طور مستقیم به مساحت حوزه بستگی دارد. مساحت حوزه آبخیز یکی از عوامل مهم فیزیوگرافی بوده و دبیهای حداکثر، حداقل، متوسط سالانه و شکل هیدروگراف (آبنمود) بدان بستگی دارد. در حوزه های آبخیز بزرگ شکل هیدروگراف به شکل کشیده و پخ است، در حالی که در حوزه های آبخیز کوچک هیدروگراف به شکل نوک تیز میباشد. محدوده حوزه آبخیز از روی نقشههای توپوگرافی و یا DEM در GIS قابل استخراج است.
عموما مساحت حوزه آبخیز را بر حسب کیلومترمربع و یا هکتار بیان می کنند. ابزاری به نام پلانیمتر برای اندازه گیری حوزه آبخیز وجود دارد، اما در حال حاضر از GIS بدین منظور بهره گیری می شود. گاهی در حوزه های آبخیز کوچک در مناطق دشتی و با پستی بلندی کم از نقشه برداری و سیستم موقعیتیاب جهانی نیز بدین منظور استفاده می شود.
حوزه های آبخیز کوچکتری که در روی شاخه های فرعی جدا شده اند، واحدهای هیدرولوژیک و واحدهایی که دارای ورودی و خروجی هستند، واحدهای غیر مستقل نامگذاری شده اند. خط تقسیم حوزه آبخیز در هیچ نقطهای به استثنای انتها یا نقطه خروجی حوزه آبخیز، آبراهه ها و رودخانهی اصلی را قطع نمیکند.
برای اندازهگیری مساحت حوزه سمبورچای و هر یک از واحدهای کاری ازدر ArcGIS، از نرمافزار XTools استفاده شد.
۲-۲-۱۲- رتبه بندی آبراهه های حوزه آبخیز
شبکه رودخانه به مجموعه آبراهه هایی گفته می شود که در سطح حوزه عمل تخلیه رواناب را بر عهده دارد. برخی از آبراهه ها به صورت رودخانههای دائم، برخی به صورت فصلی و بعضی دیگر مسیلهایی هستند که فقط در هنگام بارندگی ممکن است آب در آن ها جاری باشد. در رودخانههای دائم بیش از ۹۰ درصد اوقات سال آب جاری است، از طرف دیگر رودخانههای فصلی بیش از ۵۰ درصد ایام سال را خشک میباشند. در یک حوزه آبخیز ممکن است هر سه نوع رودخانهی مذکور وجود داشته باشد. ولی در حوزه های مناطق خشک قسمت اعظم آبراهه ها را خشک رودها یا مسیلها تشکیل میدهد. هر چه شبکه رودخانههای یک حوزه تکامل یافتهتر باشد تخلیه رواناب از آن حوزه بهتر و سادهتر انجام می شود.
نظام یا ترتیب آبراههها در حقیقت چگونگی و یا درجه انشعاب رودخانه در یک حوزه آبخیز است. در تعیین ترتیب نظام آبراهههای حوزه سمبورچای از روش هورتون- استرالر[۵۵] پیروی شده است.آبراههای که هیچ انشعابی نداشته باشد و از منبع منشا میگیرد، به عنوان آبراهه درجه اول طبقه بندی شده است. از به هم پیوستن دو آبراهه درجه اول یک آبراهه با رتبه دو تشکیل می شود. از پیوستن آبراهه های با رتبه W به آبراهه با رتبه W+1 تغییری در رتبه آبراهه با درجه بالاتر یعنی W+1 حادث نمی شود. همیشه آبراهه اصلی بالاترین رتبه را خواهند داشت. نحوه اتصال انشعابات در شبکه رودخانهها بسیار متفاوت است. انشعابات رودخانه در اکثر مناطق حوزه آبخیز سمبورچای به شکل شاخه درختی و در مواردی به طور موازی و یا داربستی است.
۲-۲-۱۳- طول آبراهه اصلی
آبراهه اصلی به رودخانهای گفته می شود که در خط القعر حوزه جریان داشته و رواناب زیرحوزههای مختلف به آن میریزد. زمان تمرکز حوزه و زمانی که دبی سیلابها به نقطه اوج میرسد به طول آبراهه اصلی بستگی دارد. طول آبراههی اصلی معمولا با علامت L و بر حسب کیلومتر نشان داده می شود. آبراههی اصلی معمولا طولانیترین مسیر هیدرولیکی آب در سطح حوزه است.
۲-۲-۱۴- تعیین ضریب شکل زیر حوزه های مورد مطالعه
شکل حوزه آبخیز از پارامترهای موثر در دبی پیک حوزه آبخیز است، به طوری که با مساوی بودن سایر شرایط فیزیکی، دبی پیک حوزه های آبخیز گرد یا نزدیک به دایره، بیشتر از حوزه های آبخیز کشیده خواهد بود. حوزههای آبخیز از نظر شکل ظاهری دارای شکلهای گوناگون میباشند، تأثیر شکل حوزه بر رواناب سطحی و هیدروگراف سیل محرز و این موضوع را عده زیادی از هیدرولوژیستها مورد بررسی قرار دادهاند. در این تحقیق از روش گراویلیوس استفاده شده است که از طریق فرمول زیر قابل محاسبه است:
رابطه ۲-۱۷
که در آن: C، ضریب گراویلیوس؛ P، محیط حوزه به کیلومتر؛ A، مساحت حوزه به کیلومترمربع میباشد.
۲-۲-۱۵- تعیین رواناب حاصل از شدت بارش نیم ساعته و یک ساعته با دوره بازگشت ۲ سال و ۱۰ سال
برای برآورد رواناب حاصل از شدت بارشهای نیم ساعته و یک ساعته با دوره بازگشتهای ۲ و ۱۰ سال ابتدا نقشه شدت بارش نیم ساعته و یک ساعته را با دروه بازگشت ۲ سال و ۱۰ سال، و نقشه سرعت ثابت نفوذ خاک را تهیه کرده و در محیط نرمافزار ArcGIS با بهره گرفتن از گزینه Spatial Analyst با دستور Rastercalculator اختلاف آنها بدست آمد، اگر اختلاف بدست آمده منفی باشد به این معنی است که روانابی تولید نمی شود و اگر اختلاف بدست آمده مثبت باشد همان مقدار رواناب حاصل از شدت بارش مورد نظر است. سپس برای تعیین میزان رواناب حاصل از شدت بارش در هر واحد کاری در محیط نرمافزار ArcGIS با بهره گرفتن از گزینه Spatial Analyst و گزینه Zonal Statisticsنقشه رواناب حاصل از شدت بارش را با نقشه واحد کاری قطع داده تا میزان رواناب در هر واحد کاری تعیین شود.
۲-۲-۱۶- برآورد مقادیر رواناب در هر یک از واحدهای هیدرولوژیک
این پارامتر یکی از اصلیترین شاخص های مربوط به روانابهای سطحی میباشد که در اکثر مطالعات مربوط به رواناب و فرسایش از آن استفاده می شود (فونتس[۵۶] و همکاران، ۲۰۰۴). مقدار رواناب در یک حوزه آبخیز با مقدار باران و برف ماهانه و سالانهای که در حوزه ریزش میکند ارتباط مستقیم دارد. اما عوامل دیگری از جمله وضعیت خاک حوزه و پوشش گیاهی در تعیین میزان رواناب سطحی مؤثر است. در دنیای وابستگیها کمبود آب و مواد غذایی در مناطق خشک دردناکترین مسائل اجتماعی را فراهم آورده و موجب عدم توسعه اقتصادی در اینگونه نواحی شده است. این در حالی است که سالانه حجم بسیار زیادی از جریانهای سطحی در این مناطق به دلیل عدم کنترل از دسترس خارج شده و به هدر میرود.
بدیهی است نخستین گام استحصال این منابع، برآورد دقیقی از پتانسیل و حجم جریانهای سطحی سالانه میباشد. اما مشکل اساسی در مورد برآورد آبدهی حوزههای آبخیز نبود ایستگاه آبسنجی در خروجی حوزه میباشد. امروزه مدلهای کامپیوتری به انجام این امر کمک فراوان کرده اند اما در طرحهای کوچک اگر دسترسی به این مدلها وجود نداشته باشد میتوان از روشهای ساده تجربی استفاده کرد که از دیرباز در مطالعات هیدرولوژی مورد توصیه قرار گرفته است. البته کارایی و مناسبت این روشها در مناطق جغرافیایی مختلف منوط به دستیابی به اطلاعات مورد نیاز آزمونهای مربوط میباشد.
روشهای تجربی مبتنی بر قانون علت و معلول میباشند. به این ترتیب که حوزه آبخیز مانند یک سیستم باز میباشد که دارای یک سری ورودی میباشد به نام بارش که در سیستم حوزه آبخیز تغییر و تحولاتی روی آن صورت میگیرد و به صورت خروجی رواناب و رسوب ظاهر میگردد.
به این ترتیب میتوان گفت روشهای تجربی شامل روابط و معادلاتی میباشند که با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات موجود و خصوصیات منطقه تعیین گردیده و جهت تخمین پارامترهای هیدرولوژیکی همان منطقه خاص مورد استفاده قرار میگیرد و لذا نمیتوان از آن ها در سایر نقاط بهره گرفت. ولی برخی از این روشها دامنه کاربرد وسیعتری داشته و میتوان با اعمال اصلاحات یا انتخاب ضرایب مناسب، در سایر مناطق مشابه بهکار گرفت.
تاکنون روشهای تجربی متعددی جهت برآورد رواناب سطحی ابداع گردیده است. این روشها معمولاً به چهار گروه زیر تقسیمبندی میشوند.
الف) ضرایب رواناب سطحی
ب) روابط بین بارندگی و رواناب
ج) روشهای مربوط به کمبود جریان سطحی
د) روشهای مربوط به استفاده از مشخصات فیزیوگرافی
روشهای مبتنی بر ضرایب رواناب سطحی و رابطه بارندگی و رواناب، بیشتر جنبه محلی داشته و فقط با شرایط خاص فیزیکی و آب و هوایی همان حوزهها قابل کاربرد میباشد. اما روشهای برآورد رواناب با بهره گرفتن از کمبود جریان سطحی و مشخصات فیزیوگرافی با در نظر گرفتن عوامل فیزیکی و اقلیمی، نتایج قابل قبولتری ارائه میدهند.
۲-۲-۱۶-۱- رابطه جاستین
جاستین تحقیقات گستردهای بر روی رابطه بین میزان بارندگی و رواناب سالانه تعداد زیادی از حوزههای آبخیز در شرایط مختلف آب و هوایی به عمل آورد و نتایج خود را به صورت فرمول زیر که تابع سه پارامتر بارندگی، درجه حرارت و شیب حوزه میباشد، ارائه داد.
رابطه ۲-۱۸
که در آن: R، رواناب سالانه به سانتیمتر؛P، بارندگی متوسط سالانه به سانتیمتر؛ T،دمای متوسط سالانه به سانتی گراد.
در این مطالعه جهت تعیین مشخصات رواناب در زیر حوزههای منطقه مورد مطالعه از روش تجربی جاستین به دلیل ساده بودن پارامترهای آن ها و همچنین بالا بودن دقت نسبی آن ها استفاده شده است. لازم به ذکر است که برای تعیین مقادیر متوسط بارش و متوسط دما در حوزه مورد نظر از نتایج مطالعات هواشناسی حوزه استفاده شده است که بر اساس روابط زیر تعیین میگردند.
رابطه ۲-۱۹ T=-0.003H+15.14 , R²=۰.۸۲۴
رابطه ۲-۲۰ P=0.050H+275.2 , R²=۰.۶۲۵
در این تحقیق برای برآورد رواناب فصلی، ابتدا با روش جاستین ارتفاع رواناب سالانه در هر زیر حوزه محاسبه شد و سپس متوسط بارش فصلی محاسبه شد و سهم آن از بارش کل به درصد تعیین شد سپس با توجه به درصد بارش فصلی نسبت به بارش کل میتوان ارتفاع رواناب فصلی را با توجه به ارتفاع رواناب سالانه تعیین کرد.
۲-۲-۱۷- برآورد حجم رواناب فصلی و سالانه حوزه آبخیز سمبورچای
- تقسیم بندی دانش بر مبنای بعد(جعفری مقدم سعید ۱۳۸۵، ۹۵).
در بررسی منابع علمی موجود، رایجترین نوع طبقهبندی محتوای دانش یاد شده، طبقهبندی آن با دانشضمنی و دانش آشکار یا دانش رسمی و دانش غیررسمی است. دستاوردهای کارکنان دانشی که به صورت گزارشها، اوراق، طرحها، برنامهها، یادداشتها و… ایجاد و نگهداری میشود، دانش رسمی سازمان را تشکیل میدهد. سازمانهای دانشی، به آسانی و به صورت مرتب، دانش رسمی را گردآوری و نگه داری می کنند و به آن به عنوان حافظه سازمانی اطمینان دارند. نوع دیگر دانش سازمانی، دانشی است که در فرایند ایجاد دانش رسمی نقش دارد و در واقع، زمینه ساز و زیربنای دانش سازمان است. این نوع دانش در قالب ایدهها، واقعیتها، مفروضات، فهمها، پرسشها، تصمیمها، حدس و گمانها، داستانها و دیدگاه ها عینیت مییابد. اهمیت این نوع دانش برای سازمان و کارکنان به اندازه دانش رسمی است، اما این نوع دانش، دانشی زودگذر و ناپایدار است، دانشی سرکش است که تصرف و تسخیر آن برای سازمان فوق العاده دشوار است. این دانش فرایند مدار را دانش غیررسمی سازمان مینامند. به بیان دیگر، سازمانها دارایی ارزشمندی را در قالب دانش غیررسمی خود دارند که در میان کارکنان دانشی آنها رایج است، اما این دارایی معمولا تنها درحافظه جمعی افراد سازمان زنده است، لذا به نحوی ضعیف و ناکارآمد حفاظت و مدیریت میشود. واقعیت آن است که حفظ ونگه داری دانش ارزشمند سازمان با موانع فرهنگی و فنی قابل توجیهی روبرو است. اهمیت دانش ضمنی را اولین بار پلینی در سال ۱۹۴۸ مورد توجه و تأکید قرار داد. این دانش، دانش نانوشته سازمان است که بیانگر میزان تجربه و مهارت کارکنان است (ستاری قهفرخی ۱۳۸۶، ۹۸). در نقطه مقابل دانش ضمنی، دانش صریح وجود دارد که دارای قابلیت کدگذاری و بیان از طریق گویش است (جلالی و همکاران ۱۳۸۴، ۸۵). تفاوت میان دانش ضمنی و صریح سازمانی تفاوت میان “چه چیز دانستن” و “چگونه دانستن” است که در آن “چگونه دانستن” سازمان، “چه چیز دانستن” را به عمل در میآورد. هنگامی که کارکنان شرکت را ترک میکنند، دانش صریح حفظ میشود، و دانش ضمنی پیوسته با کارکنان از دست میرود (منوریان و همکاران ۲۰۰۷، ۶۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۳ سیستمهای مدیریت دانش
سیستمهای مدیریت دانش[۱] به استفاده از فناوری نوین اطلاعات (مثل اینترنت، شبکه داخلی، شبکه خارجی، فیلترهای نرم افزاری، انبارهای داده)، برای سازماندهی، ارتقاء و تسریع مدیریت دانش درون و برون سازمانی، اشاره دارند (فرخ نژاد قادری ۱۳۸۸، ۱۳۵). سیستمهای مدیریت دانش، در پی آن هستند که با فرآهم آوردن امکان دسترسی گسترده به مهارت سرمایه انسانی سازمان، به آن در تطابق با شرایطی نظیر ریزش نیروها، تغییرات سریع و کوچک شدن اندازه سازمان، کمک کنند. یک سیستم مدیریت دانش فعال، شش گام را در یک چرخه دنبال می کند (جعفری مقدم ۱۳۸۵، ۱۰۰). (مطابق شکل ۲-۲). دلیل چرخه مانند بودن سیستم، بهبود پویایی آن در طول زمان است. در یک سیستم مدیریت دانش مناسب، دانش هرگز تمام نمیشود، زیرا با گذشت زمان، محیط تغییر میکند و دانش برای اینکه این تغییرات را منعکس کند باید به روز شود .چرخه سیستم مدیریت دانش به صورت زیر، عمل میکند.
شکل ۲-۱: چرخه سیستم مدیریت دانش
۲-۳-۴ اهمیت مدیریت دانش
با توجه به آنچه گفته شد، برخورد هوشمندانه با منبع دانش، عاملی مؤثر و مهم در موفقیت سازمانها به شمار میرود. توجه به مدیریت دانش به دلایل زیر دارای اهمیت است:
- دانش موتور تولید کننده درآمد
- دانش یک دارایی مهم و استراتژیکی سازمانی
- رشد روز افزون مشاغلی که بر پایه ایجاد و استفاده از دانش قرار دارد
- همگرایی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و آمدن ابزارهای جدید در این زمینه
اگر کشورهای در حال توسعه همچون کشورهای توسعه یافته به دانش توجه نکنند، فاصله علمی اقتصادی بین کشورهای ثروتمند و فقیر افزایش مییابد.
اشتغال زایی: در سال ۲۰۰۲، ۸۰ درصد شاغلان در پستهای مرتبط با دانش، در کارهای خدماتی، سازمانهای پیشرفته، مشغول به کار بودهاند.
اقتصادی: نزدیک به ۸۰ درصد ارزش افزوده در سازمانها، از راه دانش به دست آمده است و میتوان مزیت رقابتی، تکنولوژی و تحول سازمانی را نیز اضافه نمود(علامه و همکاران ۲۰۱۱، ۷۹).
۲-۳-۵ کارکرد مدیریت دانش
محققی به نام “کارول گرلیک[۴]” کارکردهایی برای مدیریت دانش برشمرده است که معرفی آنها در جهت درک رسالت مدیریت دانش در سازمان بسیار مفید است. در واقع نتایج مطالعات این محقق نشان میدهد که سازمانهایی که نسبت به اقدامات مدیریت دانش بیتوجه باشند از آنچه آموختهاند بیبهره میمانند و از اشتباهات خود نمیتوانند درس بگیرند. این کارکردها عبارتند از:
- یادگرفتن از آنچه هر فرد میداند
- یادگرفتن از آنچه گروه و تیم میداند
- یادگرفتن از آنچه سازمان میداند
- یادگرفتن از آنچه فرد، گروه و سازمان نیاز دارد بداند
- سازماندهی و نشر آموختهها و یادگیریها به صورت مؤثر، کارا و آسان
- آموزش و نشراطلاعات و دانش به گونهای که افراد را قادر سازد تا در جهت اهداف سازمان گام بردارند.
- هم راستا کردن استراتژی دانش با استراتژی کسب و کار(دارمی ۱۳۸۶، ۸۱).
۲-۳-۶ مراحل مدیریت دانش
برای اعمال مدیریت دانش مراحل نه گانهای را به شرح زیر بر میشمارند(حسینی ۱۳۸۵، ۳۷):
تمرکز: شناسایی فرآیندهای اساسی سازمان چون نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها.
یافت: شناسایی مواردی که نیاز به شناخت دارند.
استخراج: بیرون کشیدن دانسته ها، تجربیات، دانش فنی افراد مجرب وکارآزموده.
بهینه سازی: بهینه سازی امکانات وشرایط مورد نیاز برای عملکرد و بهینه سازی دانش از طریق کاربردی کردن آن.
سازماندهی: تجزیه و تحلیل دقیق، سازماندهی مناسب وکشف ارتباط بین اجزای دانش.
اشتراک: فراهم آوردن زمینه های اشتراک دارایی های دانش افراد با یکدیگر.
پیاده سازی: ایجاد نظام های ذخیره و بازیابی به عنوان حافظه یک سازمان و آموزش افراد در دستیابی به آن.
ارزیابی: ارزشیابی دانش موجود و ارائه آنها براساس مؤثر بودن و الگوهای استفاده.
سازگارکردن: آموزش افراد مبتنی برنحوه ثبت و ضبط آموختههای خود و بهبود نتایج حاصل از بکارگیری داراییهای دانش(حسینی ۱۳۸۵، ۳۹).
۲-۳-۷ مدلهای دانش و مدیریت دانش
مدلهای مختلفی در زمینه دانش و مدیریت دانش، از زمان های اولیه شکلگیری مدیریت دانش در منابع مختلف ارائه شده است که ما سعی کردهایم در این میان به مدل هایی که دربرگیرنده سایر مدلها است و از نظر زمانی زیاد دور افتاده نیست، بسنده کنیم.
۲-۳-۷-۱ مدل مفهومی مدیریت دانش
این مدل بر سه محور داده، اطلاعات و دانش از طریق دانش ضمنی و تلویحی در تولید دانش دخالت دارد و بر اهمیت سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یک فاکتور ورودی عمده در تولید، تأکید میکند. با بهره گرفتن از دانش تلویحی، اسناد، منابع داده های مستند و گزارشات به درک، قضاوت و تجربه از طریق دانش ضمنی می رسد (میرتل بچ ۲۰۰۳، ۴۷).
۲-۳-۷-۲ مدل حلزونی دانش
این مدل الگویی را ارائه میدهد که به شناخت و اجرای مدیریت دانش یاری میرساند. این مدل با دانش همدلی، دانش تعلقی، دانش سیستمی و دانش عملی همراه است و تا زمانی که به دانش مشخصی تبدیل نشود، قابل تنظیم و توزیع در سازمان و ایجاد دانش جدید نخواهد بود. به علاوه، مجموعهای از دانشهای نهفته و آشکار مجزا حتی اگر با یکدیگر نیز ترکیب بشود، پایگاه ارزشی سازمان را گسترش نخواهد داد. ایجاد دانش سازمانی نیازمند تعامل مداوم بین حالتهای مختلف دانش است. نوناکا الگوی مارپیچ دانش را ارائه کرده است. دانش در هر وضعیتی بایستی به محتوایی تبدیل شود که برای سازمان قابل تبدیل باشد. به طور مثال، هنگامی که در بخش حشر و نشر کار می کنیم، چیزی را تولید میکنیم که نوناکا آن را دانش همدلی مینامد، یعنی الگوهای ذهنی مشترک درباره چیزی که باید اتفاق بیفتد یا مهارتهای فنی مشترک درباره نحوه اجرای کار. به همین ترتیب نمودار ساختن، دانش تعلقی را به وجود میآورد. ترکیب کردن، دانش سیستمی و در نهایت جذب کردن، دانش عملی را ایجاد میکند. نخستین مرحله تبدیل مارپیچی را می توان به این حالت شرح داد (نوناکا ۲۰۰۳، ۶۴).
نوناکا این نظریه را با بعد جدیدی از مارپیچ نشان میدهد (نوناکا ۲۰۰۳، ۶۵).
مدل حلزونی به شرح زیر به تجزیه دانش میپردازد:
الف) تولید دانش
باید برای مصالحه آماده بود
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
به احساسات طرف مقابل متوسل شد .
۴-۵-۲-۲ سبک تحلیلی [۵۷]
با فرض اساسی این که منطق منجر به نتایج درست میشود . در این سبک این رفتارها قابل مشاهده است ، به دنبال دلیل بودن ، طرح نتایج و به کار بردن آنها در موارد مذاکره ، استدلال کردن برای طرفداری یا مخالفت خود با دیگران ف به دنبال دلیل بودن ، هدایت کردن ، تفکیک و تجزیه کردن ، تحلیل موقعیت برای یافتن روابط علی و معلولی ، قرار دادن چیزها در نظم منطقی ، سازماندهی اهمیت دادن به دلایل منطقی
راهنمایی برای مذاکره با افرادی که سبک تحلیلی دارند .
در مذاکره باید از دلایل منطقی استفاده کرد .
در جستجوی روابط علی و معلولی بود .
روابط بین عناصر مسئله را تحلیل کرد
صبور و شکیبا بود
گزینه های متعدد را با بهره گرفتن از دیدگاه استدلال منطقی تحلیل کرد ( مقیمی ، ۱۳۸۶)
۶-۲-۲ ویژگیهای مذاکره کننده :
امروزه مذاکره در روابط اجتماعی افراد و در عرصه روابط میان کشور ها به عنوان ابزاری مهم برای حل اختلافات و تامین نیازهای آنان به کار می رود . بنابراین افرادی که جهت انجام مذاکره برای شرکت در جلسات انتخاب می شود باید دارای خصوصیات فردی و شخصیتی مناسب باشند . منظور از واژه شخصیت عبارتست از ویژگی ها و گرایش های نسبتا ثابت و پایداری که موجبات تشابه یا تفاوت در طرز فکر ، احساس و عمل مردم را فراهم می سازد . عمده ترین ویژگی های مشخص و حرفه ای که مذاکره گر باید دارا باشد عبارت است از ۱- هوش ۲- توانایی تجزیه و تحلیل ۳- التزام به مبانی اخلاقی ۴ – مال اندیشی ۵ –صبر و حوصله ۶- زیرکی و راز داری ۷- سلامت روحی ۸ – خلق نیکو ۹ – بیان و نگارش ۱۰ – اتکای به نفس ۱۱ – خلاقیت ( توتونچیان ، ۱۳۷۲ ،۱۱۰)
نقش مذاکره کننده در محیط سازمانی : مینتزرگ استاد دانشگاه مک گیل کانادا یکی از نقشهای ۱۰ گانه مدیران را در سطوح مدیران استراتژیک سرپرتان و مدیران عملیاتی در موسسات دولتی ، آموزشی و بازرگانی نقش مذاکره کننده میداند ، که بدین ترتیب مدیران باید با سایر واحد ها و افراد برای دستیابی به امتیازاتی برای موسسات متبوع خویش مذاکره کنند
موقعیت هایی که مدیر باید برای مشارکت در مذاکره دارای آمادگی باشند در ۴ وضعیت عمده ذیل مورد توجه است (رضائیان ، ۱۳۸۲ ، ۸۹ )
مذاکره دو نفره : در این نوع مذاکره مدیر به طور مستقیم بایستی با افراد کارمند زیر دست یا مدیر بالا دست مذاکره کند .
مذاکره گروهی : مدیر به عنوان عضوی از گروهی است که اعضای آن برای نیل به یک تصمیم مشترک سازمانی مذاکره می کنند مانند کمیته ها نیروی انسانی ، رفاهی و رزشی
مذاکره میان گروهی : که با گروه دیگر برای دستیابی به تصمیم پیرامون یک مسئله یا وضعیتی که برای هر دو گروه تاثیر گذار است مذاکره می کند .
مذاکره نمایندگان : مدیر همواره گروه خود با افراد منتخب گروه مقابل مذاکره می کند . هر فرد در هر دو وه به نمایندگانی از گروه خود میباشد
۷-۲-۲ مذاکره اثر بخش :
مذاکرات هنگامی اثر بخش است که سه شاخصه مشروحه زیر را داشته باشد .
کیفیت : در صورتیکه ما حصل مذاکره کیفی است که توافق طرفین عاقلانه و موثر باشد و برای طرفین نتایج حاصل احساس رضایت نمایند نه به غبن ختم شود به عبارت دیگر اختلافات منصفانه رفع شود
کارآیی : هنگامی که مذاکرات در کوتاه ترین زمان ممکن و با کمترین هزینه انجام و به ثمر برسد را گویند
توازن : مذاکرات زمانی که باعث تحکیم روابط اجتماعی طرفین گردد اثربخش میباشد نه آنکه سبب تیرگی روابط متقابل گردد ( رضائیان ، ۱۳۸۲ ، ۹۲ )
مذاکره موثر به منافع مشترک منجر میشود و تصمیمات مشترک به نفع طرفین خواهد بود هنر مذاکره کننده به چگونگی رسیدن به این مرحله بستگی دارد . برای آنکه بتوان به طور موثر مذاکره کرد باید روی همان طول موجی قرار گیری که طرف مقابل شما قرار دارد
یک مذاکره کننده ماهر می داند که افراد دارای شیوه های تفکر متفاوتی هستند و هر فردی یک روش رفتاری غالب را در خود توسعه می دهد و از آن استفاده می کند . برخی از روان شناسان اعتقاد دارند که مردم بر اساس یکی از چهار روش زیر عمل میکنند و به تبادل نظر پرداخته و یاد می گیرند . روش شنونده ، روش اهل عمل ، روش مبتکر ، روش متفکر .
روش شنونده : افرادی که روش غالب آنها شنونده است مردم گرا هستند و آنها عمدتا در تصمیم گیری کند هستند و کار را به راحتی به دیگران واگذار نمی کنند . هنگام مذاکره با این افراد باید صبور باشید این گونه افراد بیشترین اختلاف را با افراد اهل عمل دارند .
روش اهل عمل : عاملان این روش افرادی جسور و رقابت جو و توانا هستند آنها ممکن است متکبر و سلطه جو باشند به سختی به دیرگان اعتماد میکنند ، دامنه تفکراتشان محدود می باشد . آنها ذاتا به دقت خیلی اسهمیت می دهند و تنها چیری که می خواهند اطلاعات است . بنابراین هنگام مذاکره با این افراد سر اصل مطلب بورید و به دنبال نتایج باشید و آنها را با ذکر جزئیات خسته نکیند .
روش مبتکر : مبتکران پر از شور و شوق هستند و هیجان آنها را به جلو می برد . بعضی وقت ها این هنیجان باعث می شود که بیش از دیگران صحبت کنند . ممکن است کارهایشان ناگهانی
و پیش بینی نشده باشد اینده های جدید برای آنها لذت بخش است اما ممکن است به سرعت علاقه خود را به عمل کردن این ایده ها از دست بدهند اگر مبتکران کمی آرام باشند و هیجانات خود را کنترل کنند بهتر میتوانند با دیرگان تبادل نظر ککند
روش متفکر : متفکران تصور میکنند خیلی عاقل هستند آنها به جزئیات علاقه مند هستند از آن جا که همواره به دنبال کامل ترین راه حل هستند ممکن است در تصمیم گیری کند باشند متفکران خسلی کم ریسک می کنند اگر آنها یاد بگیرند سریع تر باشند و کمتر بر جزئیات تاکید و بیشتر ریسک را بپذیرند میتوانند مذاکره کننده موفق تری باشند ( بورقانی ، ۱۳۸۴ ، ۴۱ )
۸-۲-۲ ارتباطات و مذاکره
بدون برقراری ارتباط مذاکره ای وجود ندارد ” مذاکره عبارتست از جریان مداوم رفت و برگشت ارتباطات به منظور رسیدن به یک تصمیم مشترک ” ( فیشر و یوری ، ترجمه حیدری ، ۱۳۸۳، ۶۱ )
وقتی مذاکرات بین فرهنگهای گوناگون انجام میشود ، این فرایند تحت سخت ترین آزمون قرار دارد در این قبیل موارد ، طرفین درگیر باید تلاش ویژه ای به عمل آورند تا با ارتباطات موثر به موفقیت دست یابند
در ارتباطات سه مساله بزرگ وجود دارد که احتمالا با عث ایجاد مشکلاتی در جریان مذاکره می شود . اول اینکه ، ممکن است مذاکره کنندگان با یکدیگر صحبت نکنند یا لااقل بصورتیکه همدیگر را بفهمند گفتگو نداشت باشند . دوم اینکه شنیدن مشکل است . در این حالت طرفین مذاکره قادر نیستند یا نمی خواهند آنچه را که طرف دیگر میگویند بفهمند سومین مسئله ارتباطی سوء برداشت از یکدیگر میباشد . ( رابینز ، ترجمه پارسائیان ، ۱۳۷۸) . مذاکره کنندگان آمریکایی ، ترغیب را مهمترین مرحله مذاکره می دانند و علاقه مند هستند که سریعا طرف مذاکره را بر مبنای استدلالات که ارائه می دهند تحت نفوذ خود در آورند و پیشنهاد خود را به او بقبولانند و همچنین آنها فرایند مذاکره را مرحله به مرحله پیش می برند در مورد هر مرحله به مباحثه می پردازند و برای نیل به توافق می کو شند و سپس به مرحله بعد می پردازند . ( زاهدی ، ۱۳۷۸)
اعراب بیشتر تابع احساسات هستند . در سراسر فرایند مذاکره تقاضاهایی را مطرح میکنند و امتیازاتی می دهند . تقریبا همیشه امتیازاتی که طرف مقابل داده است جبران میکنند . آنان در آغاز موضع افراطی دارند ، به ندرت بر موعد مقرر تاکید میکنند ، بر ایجاد روابط بلند مدت تاکید دارند و بدین ترتیب جو کسب و کار و روابط شخصی برای آنان حیاطی است ( رضائیان، ۱۳۸۲)
مذاکره برا ی حل تعارض
برخی از صاحبنظران تشابهاتی را بین مدیریت تعارض و راهبردهای مذاکره یاد آور شده اند ( الوانی و دانایی فرد ، ۱۳۸۰ ) لویکی و لیترر ( پارسائیان و اعرابی ، ۱۳۷۹ ، ۹۲۸ ) چانه زدن برای حل تعارض را به سه دسته تقسیم کرده اند .
افراد و گروه ها با هم تضاد منافع دارند ، یعنی آنچه را که یک نفر یا یک گروه می خواهند الزاما همان چیزی نیست که طرف دیگر یا گروه دیگر خواستار آن است .
برا ی حل اختلاف نظر و تعارض میان دو نفر ، هیچ مجموعه قانون مشخص و تدوین شده یا روش های معینی وجود ندارد . یا اینکه طرفین ترجیح میدهند خارج از قوانین و مقررات شناخته شده عمل کنند و برای حل مسائل تعارض و اختلاف نظر از راه حل های ابتکاری و ابداعی خود استفاده کنند .
طرفین ترجیح میدهند که به جای کشمکش و برخورد رو در رو ، به زانو در آوردن دیگری یا گرفتن امتیازات ویژه یا قطع رابطه ، به شکلی به توافق برسند . یا اینکه برای حل مشکل ، مسئله را نزد یک مقام بالاتر برند و نظر او را بپذیرند .
راهبردهای مذاکره عموما به دو نوع تقسیم می شوند راهبرد های توزیعی و راهبردهای تلفیقی
۹-۲-۲ نحوه برخورد طرفین مذاکره با تضاد
در رابطه با تعارض طرفین مذاکره و نحوه برخورد با آن سبک های مختلف و متنوعی وجود دارد که بر حسب ماهیت شدت و عمق تعارض از یک سو و نوع نگرش فرد نسبت به آن از طرف دیگر برخی از سبک های موثر تر از سایر سبک ها می باشند ، تفاوت سبک های تعارض از دو بعد اعتماد به نفس و عدم اعتماد به نفس ، تشریک مساعی و عدم تشریک مساعی در شکل نشان داده شده است .
بعد اعتماد به نفس و عدم اعتماد به نفس معیار بخش دامنه علاقه یک طرف مذاکره برای تحقق اهداف خودش می باشد بعد تشریک مساعی و عدم تشریک مساعی معیار سنجش دامنه کو شش یک طرف مذاکره برای تحقق اهداف طرف دیگر است ( سیلکنت و دیگران ، ۱۳۷۸ ، ۱۷ )
۱۰-۲-۲ مهارت های مذاکره موفق
فرهنگ لغات انگلیسی آکسفورد به ما می گوید که داشتن یک مهارت به معنای ” توانایی انجام چیزی با دقت و اطمینان ” و داشتن ” دانش کاربردی همراه با توانایی ” میباشد . جهت موثر بودن در مذاکره حتما باید توانایی و تخصص موجود باشد و همچنین باید تواناییترجمه این دو به مهارت های عملی موجود باشد . موارد زیر برخی از توانایی های یک مذاکره کننده موثر ار باین میگند .
الف ) جمع آوری و استفاده از دانش و اطلاعات راجع به :
فرایند مذاکره
طرف مقابل ، رفتارهای گذشته و رفتارهای احتمالی آینده آنها