وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع کارشناسی ارشد در مورد : بررسی نقش ...

اسکینر ( ۲۰۱۰ ) در تحقیقی ارتباط بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت‌ها را برای سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ مورد تحقیق قرار دادند. این تحقیق نشان داد که سرمایه‌گذاری نهادی در شرکت‌ها ممکن است به سرمایه‌گذاران کمک کند تا مسائل نمایندگی حاصل از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهند. افزون بر این، مؤسسات مالی مایل هستند تا درشرکت‌های بزرگتر با اهرم مالی کمتر، سرمایه‌گذاری کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بسیدیج و همکاران ( ۲۰۱۰ ) در تحقیقی که در انگلستان انجام شد رابطه بین مالکیت سهامداران و سود تقسیمی سهام را بررسی کردند. جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در ا انگلستان بود. اطلاعات بدست آمده از صورت‌های مالی ارائه شده به بورس و بانک‌های اطلاعاتی طی سال های ۱۹۹۵ الی ۲۰۰۱ با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره آزمون شدند. نتایج تحقیق نشان داد که هرچه درصد مالکیت سهامداران در شرکت بیشتر باشد سود سهام بیشتری تقسیم می‌شود.
بیک، جنس و کیم ( ۲۰۰۹ ) به بررسی نظام شرکت‌داری به عنوان متغیری جهت کاهش هزینه‌های نمایندگی پرداختند. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از شرکت‌های عضو S & P 500 شامل ۴۶۰ شرکت طی سال ۹۷ الی ۲۰۰۰ بدست آمد. فرضیه اصلی تحقیق به صورت زیر طراحی شد:
بین مالکیت مدیریت و سطح افشای اطلاعات رابطه مثبت وجود دارد.
برای بررسی این فرضیه سه فرضیه فرعی مطرح گردید.
۱ـ بین مالکیت مدیریت و ساختار مالکیت و روابط سرمایه‌گذاران رابطه وجود دارد.
۲ـ بین مالکیت مدیریت و شفافیت صورت‌های مالی و افشای اطلاعات رابطه وجود دارد.
۳ ـ بین مالکیت مدیریت و فعالیت‌های مدیریت و هیات مدیره رابطه وجود دارد.
نتایجی که از آزمودن رابطه ‌این متغیرها با بهره گرفتن از رگرسیون بدست آمد:
الف ـ بین درصد سهم مدیران غیر موظف و سطح افشای اطلاعات رابطه مثبت و با اهمیتی وجود دارد.
ب ـ بین ساختار مالکیت و روابط سرمایه‌گذاران رابطه مثبت وجود دارد.
ج ـ بین مالکیت مدیریت و شفافیت صورت‌های مالی و افشای اطلاعات رابطه‌ای وجود ندارد.
د ـ بین مالکیت مدیریت و فعالیت‌های مدیریت و هیات مدیره رابطه منفی مهمی وجود دارد.
همچنین نتایج تحقیق فرضیه اصلی را تایید کرد. بنابرین بین درصد مالکیت مدیریت و هزینه‌های نمایندگی رابطه معکوس وجود دارد یعنی با افزایش سهم مالکیت مدیریت هزینه‌های نمایندگی کاهش می‌یابد.
آرمسترنگ و همکاران( ۲۰۱۱ ) پژوهشی با عنوان"در چه صورت بازار رقابتی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه تاثیر می‌گذارد؟ ” انجام دادند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، زمانی که بازار‌های سرمایه به صورت رقابت کامل باشد، عدم تقارن اطلاعاتی تاثیری بر هزینه سرمایه نخواهد داشت؛ ولی در صورتی که بازار سرمایه به صورت رقابت ناقص باشد، عدم تقارن اطلاعاتی یک اثر مجزا برهزینه سرمایه می‌گذارد و بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه، یک ارتباط مثبت وجود خواهد داشت. آنها همچنین دریافتند که درجه رقابت بازار به منظور در نظر گرفتن ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه، یک متغیر مهم و اثرگذار است.
لمبرت و همکاران ( ۲۰۱۲ ) و آکینس و همکاران ( ۲۰۱۲ ) در مطالعات خود نشان دادند که در شرایط رقابت ناقص، عدم تقارن اطلاعاتی بین معامله‌گران باعث می‌گردد که قیمت سهام نسبت به رقابت کامل کاهش یابد. عدم تقارن اطلاعاتی به عرضه نقدینگی منجر می‌گردد و این موضوع بر هزینه سرمایه تاثیر می‌گذارد از این رو، یک ارتباط مثبت بین معامله‌گران مطلع/ غیر مطلع و هزینه سرمایه وجود دارد.
میسرا و ویشنانی( ۲۰۱۲ ) ، رابطه‌ی حاکمیت شرکتی و ریسک بازار را بررسی کردند. نتایج یافته‌های آنان نشان داد، افزایش کیفیت حاکمیت شرکتی قوی سبب کاهش هزینه‌ی نمایندگی شده، در نهایت سبب کاهش ریسک بازار می‌شود.
بولو و همکاران در مطالعه ای با عنوان “ملاحظه محتوای اطلاعاتی اجزای سود توسط مدیران و سرمایه‌گذاران در پیش‌بینی سود ” بیان نمودند که سرمایه‌گذاران بر اساس اطلاعات موجود تصمیم‌گیری می‌کنند. بنابراین، نوع اطلاعات ارائه شده، نحوه ارائه اطلاعات و محتوای اطلاعاتی برای همه بازیگران بازار اهمیت دارد.
۲ـ ۳ ـ ۴ـ تحقیقات داخلی انجام شده در رابطه با تئوری نمایندگی
حساس یگانه و پوریانسب (۱۳۸۴) در تحقیق خود بیان می‌کنند که با فعال‌تر بودن سهامدار، نظارت بر عملکرد مدیریت شرکت بهتر انجام می‌شود و مشکلات نمایندگی کاهش می‌یابد.
نوروش و ابراهیمی کردلر ( ۱۳۸۷ ) در تحقیقی به بررسی رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد پرداختند یافته‌های این تحقیق، نشان داد که در شرکت‌هایی که مالکیت نهادی بیشتری دارند در مقایسه با شرکت‌هایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، قیمت‌های سهام، اطلاعات سودهای آینده را بیشتر دربر می‌گیرد. این یافته با مزیت نسبی سهامداران نهادی در جمع آوری و پردازش اطلاعات مطابقت دارد.
خوبانی ( ۱۳۸۹ ) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه کیفیت سود باعدم تقارن اطلاعاتی” به بررسی نقش کیفیت سود درکاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت‌های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد کیفیت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، هیچ تاثیری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد. وی همچنین، دریافت که عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلان سود بیشتر از دوره قبل از اعلان سود است.
احمد پور و عجم( ۱۳۸۹ ) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی درشرکت‌های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران” پرداختند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که کیفیت اقلام تعهدی بر عدم تقارن اطلاعاتی تاثیری ندارد.
خانی و قجاوند ( ۱۳۹۱ ) در تحقیقی با عنوان “تاثیر متغیرهای حسابداری و بازار عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه سهام عادی” تاثیر دو دسته سنجه مبتنی بر بازار و مبتنی بر حسابداری را بر هزینه سرمایه با بهره گرفتن از مدل فاما و فرنچ بررس نمودند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که معیارهای اندازه‌گیری عدم تقارن اطلاعاتی به استثنای کیفیت اقلام تعهدی بر هزینه سرمایه سهام عادی تاثیر دارد.
۲ـ ۳ـ ۵ـ تحقیقات خارجی انجام شده در رابطه با عدم تقارن اطلاعاتی
کایل ( ۱۹۸۵ ) ایزلی و اوهارو ( ۱۹۹۲ ) در یافته‌های خود پی بردند هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد شاهد افزایش حجم مبادلات نیز خواهیم بود. دمسکی و فلتهام ( ۱۹۹۴ ) و مک نیکولاس و ترومن ( ۱۹۹۴ ) بر اهمیت تمرکز بر فعالیت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند. به نظر مک نیکولاس و ترومن سرمایه‌گذارانی که دارای افق سرمایه‌گذاری کوتاه مدتی می‌باشند جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزایش می‌دهند که بدین معناست قبل از اعلان سود، سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهیم بود.
جاکوبسون و آکر ( ۱۹۹۳ ) به بررسی مقیاس ‌های عدم تقارن اطلاعات بین بازارهای سرمایه ژاپن و آمریکا پرداخته‌اند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که بازار سرمایه ژاپن اطلاعات مربوط به سودآوری آتی را زودتر از بازار سهام آمریکا در قیمت سهام منعکس می‌کند. چرا که به دلیل ساختار مالکیتی شرکت‌ها و حضور گسترده سهامداران نهادی، سهامداران ژاپنی در مقایسه با آمریکایی‌ها از چشم‌اندازهای آتی شرکت‌ها بهتر آگاهند.
کنگ و کینگ(۲۰۰۲) به بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و سودهای تقسیمی پرداختند. آن‌ها ازسودهای کسب شده اشخاص درون سازمانی به عنوان معیاری برای اندازه‌گیری عدم تقارن اطلاعاتی استفاه کردند و به این نتیجه رسیدند که تغییرات سیاست سود تقسیمی هیچ تاثیر با اهمیتی بر عدم تقارن اطلاعاتی ندارد.
لی و ژاو(۲۰۰۳) در مورد میزان تاثیر اطلاعات نامتقارن بر سیاست تقسیم سود به تحقیق پرداخته و مطالعه آن‌ها با بهره گرفتن از فایل‌های سیستم برآوردی کارگزاران نهادی و در سال‌های ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۳ انجام شد. آن‌ها دو معیار اختلاف در پیش‌بینی تحلیل‌گران و خطاهای پیش‌بینی‌شان از سود را به عنوان سنجه‌ای از عدم تقارن اطلاعاتی بکار بردند. نتیجه تحقیق آن‌ها با تئوری علامت‌دهی ناسازگار بوده و نشان داد که هر چه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر باشد، احتمال پرداخت سود تقسیمی کمتر است.
مطالعه اکپارا(۲۰۱۰) تاثیر بلند مدتی که عدم تقارن اطلاعاتی بر روی سیاست تقسیم سود می‌گذارد را بررسی نمود و به این نتیجه رسید که عدم تقارن اطلاعاتی به طور مستقیم و معنی داری بر سیاست تقسیم سود تاثیر می‌گذارد. به این دلیل که اشخاص درون سازمانی اطلاعات محرمانه‌ای در مورد ارزش حقیقی شرکت دارند و این اطلاعات را در تقسیم سود نشان می‌دهند.
لمبرت و همکاران (۲۰۱۲) و آکینس و همکاران در مطالعات خود نشان دادند که در شرایط رقابت ناقص، عدم تقارن اطلاعاتی بین معامله‌گران باعث می‌گردد که قیمت سهام نسبت به رقابت کامل کاهش یابد. عدم تقارن اطلاعاتی به عرضه نقدینگی منجر می‌گردد و این موضوع بر هزینه سرمایه تاثیر می‌گذارد. از این رو، یک ارتباط مثبت بین معامله‌گران مطلع/ غیر مطلع و هزینه سرمایه وجود دارد.
۲ـ ۳ ـ ۶ـ تحقیقات داخلی انجام شده در رابطه با عدم تقارن اطلاعاتی
قائمی و وطن پرست(۱۳۸۴) دریافتند که عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران بین سرمایه‌گذاران وجود داشته و در دوره‌های قبل از اعلان سود به مراتب بیشتر از دوره‌های پس از اعلان سود است. همچنین مشخص شد که عدم تقارن اطلاعاتی با حجم مبادلات و قیمت سهام مرتبط بوده است، به طوری که در دوره قبل از اعلان سود حجم مبادلات افزایش یافته و قیمت سهام شرکت‌ها نیز دچار نوسان می شوند.
ابراهیمی کردلر (۱۳۸۴) به بررسی و تدوین رابطه‌ی ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد پرداختند. برای انجام آزمون تجربی دو نمونه از شرکت‌های سرمایه‌پذیر انتخاب شدند. نمونه اول شامل شرکت‌هایی با درجه پایینی از مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی و نمونه دوم شامل شرکت‌هایی با درجه بالایی از مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی را تشکیل می‌دهند. نتایج تحقیق نشان داده شرکت‌هایی با درجه بالایی از مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی، اطلاعات بیشتری را در رابطه با سود‌های آتی گزارش می‌کنند. در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی در این شرکت‌ها کاهش می‌یابد.
در پژوهشی خوش طینت و یوسفی اصل(۱۳۸۶)، استدلال کردند که عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه‌گذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینه‌های نمایندگی می‌شود که این امر به نوبه خود موجب افزایش بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران می‌گردد، لذا ذینفعان هر شرکتی به دنبال مکانیزمی جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می‌باشند. نتایج آنها نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه‌گذاران آگاه و ناآگاه منجر به محافظه‌کاری می‌شود. از طرفی تغییرات عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه‌گذاران منجر به تغییرات محافظه‌کاری می‌گردد، اما محافظه‌کاری منجر به عدم تقارن اطلاعاتی نمی‌گردد.
نتایج تحقیق رضا زاده و آزاد(۱۳۸۷) نشان داد که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه‌گذاران، تقاضا به اعمال محافظه‌کاری در گزارشگری مالی افزایش می‌یابد و بدین ترتیب، سودمندی محافظه‌کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورت‌های مالی مورد تأیید قرار می‌گیرد.
خوبانی ( ۱۳۸۹ ) در پژوهشی با عنوان"بررسی رابطه کیفیت سود باعدم تقارن اطلاعاتی"به بررسی نقش کیفیت سود درکاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت‌های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، کیفیت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، هیچ تاثیری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد. وی همچنین، دریافت که عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلان سود بیشتر از دوره قبل از اعلان سود است.
جدول ۲ـ ۱ـ خلاصه‌ای از تحقیقات خارجی انجام شده در رابطه با هموارسازی سود

ردیف عنوان تحقیق نام محقق یا محققین سال تحقیق کشور محل انجام تحقیق نتایج
۱

پایان نامه ارشد : نگارش پایان نامه درباره ارائه و مقایسه سه مدل ...

پراسد نیز با بهره گرفتن از روش خوشه‌بندی به تولید پروفایل مشتریان برای فروشگاه­های خرده‌فروشی پرداخت، که به شناسایی رفتارها و الگوهای خرید مشتری، بهبود خدمات برای مشتریان برای رضایت بیشترشان و در نتیجه حفظ آنان کمک می­ کند (پراسد و همکاران، ۲۰۱۱). چن و همکاران نیز بر اساس پرداخت گذشته‌ی مشتری با بهره گرفتن از درخت تصمیم‌گیری به بخش‌بندی مشتریان پرداختند (۲۰۱۳). جدول ۲-۱ مدل­های تقسیم‌بندی که توسط نویسندگان مختلف پیشنهاد شده است را با توجه به متغیرهای ورودی­شان طبقه‌بندی می­ کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول ۲-۱ خلاصه­سازی متغیرهای ورودی استفاده شده در مدل­های بخش­بندی (مرتضی نامور، ۲۰۱۰)

متغیرهای ورودی مورد استفاده منابع
جمعیت­شناختی (جوتلا و همکاران، ۲۰۰۱) (لی و همکاران، ۲۰۰۵) (هانگ و همکاران، ۲۰۰۸)
RFM (چنگ و همکاران، ۲۰۰۹)
LTV (کیم و همکاران، ۲۰۰۶)
جمعیت­شناختی+ RFM (سیه، ۲۰۰۴) (مک­کارتی و همکاران، ۲۰۰۷)
جمعیت­شناختی+ LTV (هوانگ وهمکاران، ۲۰۰۴)
LTV+RFM (چای و همکاران، ۲۰۰۸)
جمعیت­شناختی+RFM+ LTV (مرتضی نامور و همکاران، ۲۰۱۰)
متغیرهای دیگر (استون و همکاران، ۲۰۰۶) (لی و همکاران، ۲۰۰۶) (هوانگ و همکاران، ۲۰۰۷) (کیم و همکاران، ۲۰۰۸) (چانگ و همکاران، ۲۰۰۷) (شی­یو و همکاران، ۲۰۰۹) (جیل-سائورا و همکاران، ۲۰۰۹)

موضوع ارزش مشتری یک مسئله مهم در مدیریت ارتباط با مشتری است. روش­های متعددی برای پیدا کردن ارزش مشتری وجود دارد. این روش­ها به معیارهای عمومی و معیارهای استراتژیک تقسیم شده‌اند. برخی از معیارهای عمومی مبتنی بر ارزش مشتری شامل اندازه کیف پول[۱۳۶](SOW) و به اشتراک گذاشتن کیف پول[۱۳۷](SW) می­باشد. SOW به حجم کل هزینه‌های مشتری در یک دوره اشاره دارد، SW نیز به نسبت حجم خرید مشتری از یک نام تجاری خاص به کل خرید مشتری در یک دوره اشاره دارد (جانسون[۱۳۸] و همکارانش، ۲۰۰۱).
دیو و کاماکورا[۱۳۹] با ترکیب روش­های SOW و SW مشتریان را برای توسعه استراتژی‌های موثر، بخش­بندی کردند و مشتریان با ارزش را شناسایی کردند. معیارهای استراتژیک ارزش مشتری نیز شامل RFM[140]، ارزش گذشته­­ی مشتری (PCV )[141] و ارزش دوره عمر[۱۴۲] (LTV) می­باشد. استون[۱۴۳] در سال ۱۹۹۵ در تحلیل کلاسیکRFM ، ابتدا مشتریان را با توجه به مقدار R صعودی مرتب کرده و به ۵ گروه تقسیم نمود. به همه گروه‌ها شماره‌ی رتبه‌ای از ۵ تا ۱ اختصاص داده ‌شد. پس از آن مشتریان در هر گروه با توجه به مقدار F و سپس M به صورت نزولی مرتب شده و دوباره اعداد (۵ تا ۱) به هر گروه تعلق گرفت. بنابراین (  ) گروه با توجه به مقدار تاخر، فرکانس و پول تعریف شد. کومار و رینارتز[۱۴۴] نیز در سال ۲۰۰۶ از RFM وزن­دار استفاده کرده‌اند، که در آن هر متغیر با توجه به نظر متخصص با تجزیه و تحلیل AHP وزن‌دار می شود. بنابراین ​​ میانگین وزنی، رتبه RFM را می­سازد.
با توجه به مطالعات آن دو، ارزش گذشته مشتری (PCV) مدلی است که نتایج حاصل از معامله گذشته به آینده را برون‌یابی می‌کند. PCV بر خرید پولی گذشته مشتری که می‌تواند رفتار آینده­اش را نشان دهد تاکید دارد، همچنین ارزش پولی گذشته مشتری را به زمان حال بازگشت می­دهد (طبائی و فتحیان،۲۰۱۱).
مدل‌های LTV نیز، چشم انداز ارزش پولی آینده مشتری و مدت زمانی که مشتریان فعال خواهند بود را نشان می­دهد. این مدل­ها دستیابی به سود خالص آینده مشتریان را به حال تبدیل می­ کنند. مدل های مختلف برای محاسبه LTV وجود دارد. برخی از مدل های مالی LTV، هزینه های مستقیم و هزینه های بازاریابی را اعمال کرده است. برخی نرخ حفظ مشتری را در طول عمر مشتری در نظر گرفته است (مالتوس و مولهرن، ۲۰۰۸؛ هیدالگو[۱۴۵] و همکاران، ۲۰۰۸).
در مطالعات خواجوند[۱۴۶] و همکاران، همچنین خواجوند و تارخ[۱۴۷] در سال ۲۰۱۱ از RFM کلاسیک برای تعریف ارزش مشتری استفاده کرده‌اند.
در برخی از مطالعات نیز از RFM وزن­دار برای ارزش مشتری استفاده کرده‌اند (لیو و شیه[۱۴۸]، ۲۰۰۵؛ چنگ و چن[۱۴۹]، ۲۰۰۹؛ چنگ و تی‌ساعی[۱۵۰]، ۲۰۱۱؛ سیدحسینی و همکاران، ۲۰۱۰).
زهرا طبائی روش‌های مختلف استفاده شده برای ارزش مشتری با توجه به مطالعات قبلی را بنا بر جدول ۲-۲ بیان می کند:
جدول ۲-۲ مدل‌های ارزش مشتری (زهرا طبائی، ۲۰۱۱)

منابع پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی ...

عوامل حالت دهنده ی چهارجزئی که با نام ترکیبات چهارتایی آمونیوم یا چهار نیز شناخته می شوند، از دسته شوینده های کاتیونی هستند(۴۴). این مواد هم در شامپوهای حالت دهنده و هم در حالت دهنده های مو وجود دارند(۴۵). وظیفه آن ها خنثی کردن بار منفی روی موها و در نتیجه کاهش الکتریسیته ی ساکن است(۴۶). چسبندگی بارهای مثبت موجود در حالت دهنده به بارهای منفی روی مو موجب مقاومت حالت دهنده های چهارجزئی در برابر آب کشی می باشد(۴۷). بنابراین عوامل حالت دهنده تا هنگام شستشو با شامپو بر روی مو باقی می مانند و زیبایی بادوام موها را تامین می کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۶-۲- حالت دهنده هایی که یک لایه ی نازک بر روی مو تشکیل می دهند[۴۰] :
دسته ی دوم از حالت دهنده ها با نام تشکیل دهنده ی لایه ی نازک شناخته می شوند. عملکرد آن ها از طریق تشکیل یک لایه ی نازک پلیمر بر روی مو است(۴۸). این حالت دهنده ها شامل مقادیری از پلیمر های جدید و سبک مانند پلی وینیل پیرولیدون[۴۱] (PVP) هستند که بر روی کوتیکول، سطحی صاف و با قابلیت انعکاس نور ایجاد می کنند(۴۹). آن ها با پرکردن مکان های خالی پروتئین مو و کاهش الکتریسیته ی ساکن مو از طریق خنثی کردن هر نوع بار موجود بر روی آن، درخشندگی و براقیت موها را افزایش می دهند. این حالت دهنده ها به طور معمول پس از خشک کردن موها استفاده می شوند و گاهی در کنار عوامل فرم دهنده ی مو به کار می روند.
۴-۶-۳- حالت دهنده های دارای پروتئین[۴۲] :
دسته ی سوم از حالت دهنده ها پروتئین ها هستند(۵۰). هنگامی که کوتیکول در حین آسیب هایی چون شانه کردن، برس کشیدن، فرم دادن و فرآیندهای شیمیایی از بین می رود، مو استحکام ساختاری خود را از دست می دهد. این مناطق عاری از کوتیکول مکان هایی را برای قرار گرفتن پروتئین های حالت دهنده فراهم می کنند. این پروتئین ها به وزن هایی از ١٠٠٠ تا ١٠٠٠٠ دالتون تجزیه می شوند(۵۱). این فضاهای خالی روی کوتیکول ممکن است در اثر عوامل دیگری نیز ایجاد شود: رنگ کردن مو، که در آن کوتیکول در معرض پراکسید هیدروژن یا آمونیاک قرار می گیرد، فر کردن دائمی مو، که کوتیکول در معرض آمونیوم تیوگلیکولات تخریب می- شود. قطعات کوچک پروتئین به درون این فضاهای خالی مو نفوذ می کنند و استحکام مو را در برابر شکست تا %١٠ افزایش می- دهد. این افزایش مقاومت دائمی نیست و پس از شستشو با شامپو از بین می رود. حالت دهنده هایی با پروتئین های اضافی، پروتئین ها را جایگزین می کنند و به طور موقت موجب بهبود استحکام موها می شوند. این پروتئین ها از کلاژن حیوانی، کراتین، جفت و یا تخم مرغ بدست می آیند. منبع این پروتئین ها چندان اهمیت ندارد اما اندازه ی ذرات و توانایی آن ها در ورود و باقی ماندن در مو بسیار مهم است. (۵۲-۵۳) قدرت این حالت دهنده ها در استحکام بخشیدن به مو، به زمان اتصال آن ها به مو بستگی دارد. هر قدر این حالت دهنده ها مدت زمان بیشتری با مو در تماس باشند، پروتئین های بیشتری می توانند به درون مو نفوذ کنند. مقدار پروتئینی که به درون مو نفوذ می کند، تعیین کننده ظاهر نهایی موها و استحکام موها در برابر شکست می باشد. برای حفظ تاثیر حالت دهنده استفاده ی مجدد از آن پس از هر بار تماس مو با آب ضروری است.
۴-۶-۴- حالت دهنده های سیلیکونی[۴۳] :
آخرین گروه مهم از حالت دهنده ها سیلیکون ها هستند. سیلیکون ها در صنعت ساخت شامپوهای حالت دهنده و حالت دهنده های فوری تحول بزرگی ایجاد کردند. سیلیکون به طرز شگفت آوری از منظر بررسی بر روی پوست، فاقد التهاب و حساسیت می باشد(۵۴). سیلیکون از سیلیس به دست می آید که سیلیس خود در خاک، کوارتز و گرانیت یافت می شود. خواص شیمیایی سیلیکون از پیوندهای یک در میان سیلیس و اکسیژن ناشی می شود، این پیوندها بسیار قوی هستند و به پیوندهای سیکلوکسانی معروفند. سیلیکون مایعی بی بو، بی رنگ و غیرسمی است(۵۵). سیلیکون امتزاج ناپذیر و غیرقابل حل در آب است، به همین دلیل از آن در حالت دهنده ها استفاده می شود. زیرا یک لایه ی نازک بر روی مو تشکیل می دهد که در مقابل آبکشی مقاومت می کند. متداول ترین شکل سیلیکون که در حالت دهنده های مو استفاده می شود دایمتیکون است که حالت دهندگی مو را با کاهش الکتریسیته ی ساکن بهبود می بخشد، موجب کاهش گره خوردگی مو از طریق کاهش اصطکاک می شود و با نرم تر کردن کوتیکول های زبر، موها را درخشان می کند. از آنجایی که سیلیکون یک لایه ی نازک غیرروغنی بر روی تارهای مو تشکیل می دهد، ظاهر چرب حاصل از استفاده ی سایر حالت دهنده ها را ایجاد نمی کند(۵۶-۵۷). سیلیکون بسیار ایمن است و هیچ گزارشی مبنی بر خطرناک بودن آن از شامپوها، حالت دهنده ها، مرطوب کننده ها و سایر لوازم آرایشی حاوی سیلیکون مشاهده نشده است.
جدول ۴-۳ طبقه بندی حالت دهنده ها

طبقه بندی حالت دهنده مواد اولیه مزیت مهم اثر زیبا سازی بر روی مو
شوینده کاتیونی ترکیبات چهارتایی امونیوم صاف کردن کوتیکول
کاهش الکتریسیته ساکن
ترمیم بسیار عالی موی اسیب دیده در اثر فرایند شیمیایی
فیلم فورمرها پلیمر ها پر کردن ترک های مو
کاهش الکتریسیته ساکن
افزایش درخشندگی
بهبود ظاهر موهای خشک
بهبود ظاهر موهای زبر و فر
حاوی پروتئین پروتئین های تجزیه شده نفوذ به مو جهت افزایش استحکام ترمیم موقتی انتهای شکافته شده مو
سیلیکون ها دایمتیکون، سیکلومتیکون، آمودایمتیکون قرار گرفتن بر روی مو به صورت یک لایه نازک کاهش اصطکاک حاصل از شانه زنی
افزایش درخشندگی

گوناگونی حالت دهنده ها :
حالت دهنده ها با توجه به نحوه ی عملکرد آن ها و زمانی که در فرآیندهای زیبایی مورد استفاده قرار می گیرند، طبقه بندی می شوند(۵۸-۵۹). انواع مهمی از حالت دهنده های مو در جدول ۴ ذکر شده اند. این حالت دهنده ها شامل حالت دهنده های فوری، حالت دهنده های عمقی، حالت دهنده های ماندگار و شوینده های مو هستند.

دانلود منابع تحقیقاتی : شبیه سازی عددی جریان نانوسیال‌ غیرنیوتنی در ...

اگرچه منحنی جریان کیفی برای یک سیال بینگهام و برای یک سیال شبه‌پلاستیک- تسلیمی در شکل ۴-۴ داده شده است، داده‌های آزمایشگاهی برای یک محلول پلیمری زنجیری[۳۲] و یک شیره گوشت[۳۳] در شکل بعدی نشان داده شده است. شیره گوشت (  ) از رابطه ۴-۱۶ تبعیت می‌کند در حالیکه محلول کربوپل[۳۴] (  ) رفتار شبه‌پلاستیک- تسلیمی نشان می‌دهد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مثال‌های نوعی از سیالات تنش تسلیمی شامل خون، ماست، پوره گوجه فرنگی، شکلات ذوب شده، سس گوجه فرنگی، کف، سوسپانسیون‌ها و غیره است. بازبینی کامل رئولوژی و مکانیک سیال سیالات ویسکو-پلاستیک در مقالات موجود است ]۲۴و۲۵[.
بالاخره، قبل از اتمام این قسمت، توجه به این نکته مناسب است که یک موضوع مورد مباحثه در مقالات این است که آیا یک مقدار تنش تسلیم درست است یا نه. بسیاری از محققین به تنش تسلیم بعنوان یک انتقال از رفتار شبیه- جامد به رفتار شبیه- سیال نگاه می‌کنند که خود را بصورت یک کاهش ناگهانی در ویسکوزیته در یک محدوده بشدت محدود نرخ جریان]۲۶[ نشان می‌دهد (توسط اندازه‌های متعدد در بسیاری از مواد).
ظاهرا، پاسخ به این سوال که آیا یک ماده تنش تسلیم دارد یا نه بشدت به مقیاس زمانی بستگی دارد. با وجود این دشواری بنیادی، مفهوم تنش تسلیم ظاهری در زمینه کاربردهای مهندسی قابل ملاحظه است، مخصوصاً برای گسترش تولید و طراحی غذاها، بخش‌های دارویی و پزشکی ]۲۵و۲۸[.
۴-۲-۳ رفتار ضخیم-برشی یا دیلاتانت
این دسته از سیالات شبیه سیستم‌های شبه‌پلاستیک هستند از آن جهت که هیچ تنش تسلیمی نشان نمی‌دهند، اما ویسکوزیته ظاهری‌شان با افزایش نرخ برش افزایش می‌یابد و بنابراین به آنها ضخیم برشی می‌گویند. اساساً این نوع رفتار در سوسپانسیون‌های غلیظ مشاهده می‌شود. در میزان‌های برش کم، مایع حرکت هر ذره گذرنده روی دیگری را روان می‌کند که موجب حداقل شدن اصطکاک جامد- جامد می‌شود. در نتیجه، تنش‌های حاصله کوچک هستند. در نرخ‌های برش بالا، اگرچه، مخلوط به ‌آرامی پخش می‌شود (مانند آنچه که در ماسه‌های بادی دیده می‌شود) بنابراین مایع در دسترس همچنان برای پر کردن فضای تهی افزایش یافته و جلوگیری از برخوردهای مستقیم جامد- جامد (و اصطکاک) کافی نیست. این امر منجر به افزایش تنش‌های برشی بسیار بیشتر از آنچه در نمونه پیش- متسع شده در نرخ‌های برش پایین می‌شود. این مکانیزم موجب می‌شود که ویسکوزیته ظاهری  بسرعت با افزایش نرخ برش رشد کند. شکل ۴-۵ داده‌های سوسپانسیون‌های TiO2 را در کسرهای حجمی مختلف نشان می‌دهد ]۲۸[. خطوط با شیب واحد (دارای رفتار نیوتنی) نیز در این شکل نشان داده شده‌اند. این سوسپانسیون‌ها، در نرخ‌های مختلف کسر حجمی و نرخ برش رفتار نازک برشی و ضخیم برشی از خود نشان می‌دهند.
سیالات مستقل از زمان چندان پرکابرد نیست و ازاین‌رو داده‌های بسیار کمی درباره آن در دسترس است. اگرچه، تا سال‌های نزدیک دهه ۱۹۸۰، این نوع رفتار جریان بسیار نادر بود، اما، با افزایش علاقه به استفاده و دسته‌بندی سیستم‌های با بار جامد بالا، این نوع رفتار مشاهده شد.
اطلاعات محدود در دسترس اخیر (که بیشترشان به برش ساده محدودند) پیشنهاد می‌کنند که تخمین داده‌های  برای این سیستم‌ها توسط مدل تابع نمایی با قرار دادن اندیس تابع نمایی بزرگ‌تر از ۱ در مدل تابع نمایی نیز ممکن است. علی‌رغم کم بودن داده‌های رئولوژیکی برای این سیستم‌ها، هنوز خود نشان می‌دهند یا خیر.

 
 
 

شکل ۴-۳ داده‌های تنش برشی-نرخ برش برای شیره گوشت و محلول کربوپول که به ترتیب رفتار بینگهام و ویسکو-پلاستیک نشان می‌دهند

 
 
 
 

شکل ۴-۴ داده‌های تنش برشی- نرخ برش برای سوسپانسیون‌های TiO2 که رفتار ضخیم برشی نشان می‌دهند

 

رفتار وابسته زمانی سیال
بسیاری از مواد، خصوصاً مواد غذایی، مواد دارویی و بخش‌های تولید مراقبت شخصی ویژگی‌های جریانی را نشان می‌دهند که نمی‌توانند بوسیله عبارت‌های ساده ریاضی که در معادلات ۴-۸ و ۴-۹ ارائه شده‌اند تشریح شوند. این امر به این علت است که ویسکوزیته ظاهری این مواد فقط تابع تنش برشی اعمال شده (  ) یا نرخ برش (  ) نیست، بلکه تابع مدت زمانی است که در آن سیال با برش مثل پیشینه جنبشی آنها در ارتباط است. برای مثال، روشی که نمونه از طریق ریزش یا تزریق با بهره گرفتن از سرنگ و غیره به یک ویسکومتر وارد می‌شود، روی مقادیر تنش برشی یا نرخ برش اثر می‌گذارد. بطور مشابه، وقتی موادی مانند بنتونیت در آب، سوسپانسیون‌های زغال سنگ در آب، سوسپانسیون‌های سرخگل (یک زائده از صنعت آلومینیم)، خمیر سیمان، روغن خام مومی، مواد شوینده دستی، کرم‌ها و غیره در یک مقدار ثابت  که در یک پریود طولانی سکون پیروی می‌کنند، بریده می‌شوند، ویسکوزیته آنها بتدریج با شکست تصاعدی ساختارهای داخلی، کاهش می‌یابد. چنانکه تعدادی از این اتصالات ساختمانی قادر به داشتن کاهش‌های شدید هستند، نرخ تغییر ویسکوزیته با زمان به سمت صفر میل می‌کند. بطور معکوس، چنانکه ساختار بشکند، نرخی که در آن اتصالات می‌توانند مجدداً ساخته شوند افزایش می‌یابد، بنابراین سرانجام یک حالت تعادل دینامیکی حاصل می‌شود وقتیکه نرخ‌های تولید و شکست به تعادل برسند. بطور مشابه، سیستم‌های اندکی در مقالات وجود دارند که تحمیل برش خارجی منجر به افزایش ساخت ساختارهای داخلی شده و در نتیجه ویسکوزیته آشکار آنها با افزایش دوره برش افزایش می‌یابد.
با توجه به پاسخ یک ماده به برش در یک دوره زمانی، مرسوم است که رفتار وابسته زمانی سیال را به دو نوع تقسیم بندی می‌کنند که این دو نوع رفتار، تیکسوتروپی و رئوپکسی (یا تیکسوتروپی منفی) نامیده می‌شوند.
۴-۴ رفتار ویسکو الاستیک
برای یک ماده جامد الاستیک ایده‌آل، تنش در یک ناحیه برشی بطور مستقیم با کرنش متناسب است. برای کشش، قانون هوکس[۳۵] قابل اجراست و ثابت تناسب معمولا مدول یانگ G است:

 

(۴-۱۲)

 
 

زمانیکه یک جامد ایده‌آل الاستیک بصورت الاستیک تغییر شکل می‌دهد، بعد از حذف تنش به فرم اصلی خود باز می‌گردد. هرچند، اگر تنش اعمالی از تنش تسلیم ماده تجاوز کند، بازگشت کامل اتفاق نمی‌افتد و خزش رخ می‌دهد یعنی جامد جاری می‌شود.
فصل پنجم
بررسی کارهای انجام شده
مقدمه
در این بخش به بررسی مقالات موجود در زمینه بررسی عددی و یا تجربی میکروکانال‌ها و نانوسیال و سیالات غیرنیوتنی پرداخته خواهد شد. در ابتدا به هر مقوله بصورت مجزا پرداخته شده و در انتهای فصل مقالاتی که هر سه مقوله را تحت پوشش قرار می‌دهند، مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
۵-۱ جریان در میکروکانال
مبدل‌های حرارتی به روش‌های مختلف از سیال برای خنک‌کاری استفاده می‌کنند: میکروکانال سینک‌های گرمایی، خنک‌کاری افشانه‌ای[۳۶] و خنک‌کاری با برخورد جت[۳۷]. پرکاربردترین سینک گرمایی، سینک گرمایی میکروکانال است که سیال خنک کننده در درون آن به گردش در می‌آید. سیال خنک‌کننده، با بهره گرفتن از انتقال حرارت جابجایی اجباری تک- فاز گرما را دفع می‌کند. بدنه میکروکانال از جنس فلزاتی با ضریب هدایت بالا از قبیل سیلیکون و مس است که توسط روش‌های مختلف تولید می‌شود. با توجه به اهمیت میکروکانال در صنایع مختلف تحقیقات متعددی در این زمینه انجام گرفته است و بررسی همگی آنها از حوصله این پایان‌نامه خارج است. در اینجا به اشاره گذرای تعدادی از کارهای انجام شده در این زمینه پرداخته می‌شود. لذا برای مطالعه کارهای بیشتر در زمینه میکروکانال‌ها می‌توانید به رامیار ]۷[ مراجعه کنید.
استفاده از مایع در میکروکانال‌های سیستم خنک‌کاری پردازشگرها اولین بار توسط تاکرمن و پیس [‎۳۶] معرفی گردید و سپس توسط محققان متعدد مورد بررسی قرار گرفت. آنها از یک میکرو سینک گرمایی سیلیکونی که از آب جهت خنک کاری بهره می‌جست، استفاده کردند.
تسو و ماهولیکار [‎۳۷] و [‎۳۸] به تحلیل تجربی و نظری جریان سیال در میکروکانال‌های دایروی با در نظر گرفتن جمله اتلاف لزجی پرداختند. آنها در بررسی‌های تجربی خود با اعداد برینکمن بسیار کوچکی مواجه شدند (از مرتبه ۸-۱۰). بنابراین در بررسی‌های تجربی آنها اتلاف لزجی برای تأثیرگذاری بر دمای متوسط آب بسیار کوچک بود. آنها نشان دادند که نتایج تجربی مربوط به ضریب اصطکاک به‌ خوبی با بهره گرفتن از عدد برینکمن یا جمله اتلاف لزجی، قابل توجیه است.
کو و کلینستروئر [‎۳۹] و [‎۴۰] با بهره گرفتن از آنالیز ابعادی و شبیه‌سازی عددی اثر جمله اتلاف لزجی را بر میدان دما و ضریب اصطکاک بررسی کردند. آنها سه عامل قطر هیدرولیکی، عدد رینولدز و عدد برینکمن را پارامترهای تعیین کننده اثر جمله اتلاف لزجی بیان کردند و نتیجه‌گیری کردند که این جمله برای سیالاتی با ظرفیت حرارتی پایین و لزجت بالا حائز اهمیت می‌شود. آنها نشان دادند که هنگامی‌که ابعاد سیستم کوچک می‌شود (بعنوان مثال برای آب هنگامی‌که قطر هیدرولیکی کوچک‌تر از ۵۰ میکرومتر می‌شود)، اثر جمله اتلاف لزجی بر ضریب اصطکاک بیشتر می‌شود. نتایج آن‌ها نشان داد که اثر تغییر خواص با دما بر اتلاف لزجی در کانال‌های طویل با قطر هیدرولیکی کوچک و بخصوص برای سیال مایع با اهمیت می‌شود. این اثر، باعث افزایش دمای سیال و در نتیجه کاهش اثر اتلاف لزجی می‌شود.
مورینی و اسپیگا [‎۴۱] به بررسی عددی جریان مایع در میکروکانال با مقاطع مختلف پرداختند و نقش جمله اتلاف لزجی را بررسی کرده و روابطی را برای ارتباط بین عدد ناسلت و عدد برینکمن در میکروکانال‌ها ارائه دادند. آنها نشان دادند که نوع سیال و نسبت منظر تأثیر بسزایی در میزان اهمیت جمله اتلاف لزجی در میکروکانال دارند. در حالی که برای ایزوپروپانول[۳۸] در قطرهای هیدرولیکی‌ کمتر از mµ ۲۰۰ جمله اتلاف لزجی باید در نظر گرفته شود، این مقدار برای آب به mµ ۵۰ می‌رسد. در نهایت آنها نشان دادند که بهبود انتقال حرارت تنها با کاهش بی قید و شرط ابعاد کانال امکان‌پذیر نیست و هرچه با کاهش ابعاد ضریب انتقال حرارت افزایش می‌یابد، جمله اتلاف لزجی اثر خود را بصورت افزایش دمای سیال و کاهش عدد ناسلت بیشتر نشان می‌دهد.
هانگ در دو مقاله خود [‎۴۲] و [‎۴۳] انتقال حرات جابجایی در میکروکانال از دیدگاه قانون دوم را مورد بررسی قرار داد. او دریافت که اگر چه جمله اتلاف لزجی مهمترین پارامتر در تولید انتروپی نیست، اما بسیار تأثیرگذار است. لذا او نتیجه گیری کرد که بر اساس نتایج مقالات خود و همچنین مقالات دیگر، در تحلیل انتقال حرارت در ابعاد میکروکانال، این جمله باید در نظر گرفته شود.
ستین و همکاران [‎۴۴] جریان دوبعدی سیال را در یک میکرولوله با در نظر گرفتن اثر رقیق‌شدگی، اتلاف لزجی و هدایت محوری با شرایط مرزی شار حرارتی ثابت بررسی کردند. آن‌ها برای حل معادله انرژی از روش تحلیلی و نرم‌افزار Mathematicaاستفاده کردند. نتایج بیانگر این مطلب بود که عدد ناسلت موضعی با افزایش عدد نادسن و برینکمن افزایش می‌یابد. با افزایش عدد نادسن نیز اثر عدد برینکمن بر عدد ناسلت کم‌رنگ‌تر می‌شود.
مکرانی و همکاران [‎۴۵] به بررسی تجربی جریان درون یک میکروکانال مستطیلی طویل پرداختند. بررسی نتایج هیدرودینامیکی و گرمایی نشان داد که با تغییر قطر هیدرولیکی از mm1 تا mµ۱۰۰ داده‌های تجربی استخراج شده با نتایج بدست آمده از روابط کلاسیک کانال‌های در ابعاد بزرگ مطابقت دارد. آن‌ها نتیجه‌گیری کردند که برای میکروکانال‌هایی با دیواره هموار و قطرهای هیدرولیکی بزرگتر و مساوی mµ۱۰۰، قوانین و روابط جریان و انتقال حرارت جابجایی (ناویر-استوکس) قابل استفاده است.
با توجه به پراکندگی نتایج موجود در زمینه میکروکانال، محققان مختلف به بررسی و تحلیل نتایج موجود مقالات تجربی پرداخته و با بحث در زمینه دلایل انحرافات دیده شده، به مقایسه توجیه‌های متعدد ارائه شده در این مقالات پرداختند.

نگارش پایان نامه درباره بررسی عوامل موثر بر تمایل وارد ...

با توجه به آنکه مقدار اعتبار آزمون در جدول ۴-۲۹ از ۰,۰۵ کمتر است بنابراین می توان گفت که فرض صفر آماری با سطح خطای۵ درصد رد می شود و بعبارت دیگر با اطمینان ۹۵ درصد بین حمایت و استقبال بانک ها به استفاده از روش اعتبار اسنادی با آشنایی وارد کنندگان با مکانیزم پرداخت به روش اعتبار اسنادی، رابطه قوی وجود دارد. با توجه به اینکه ضریب همبستگی فوق برابر ۰,۴۱۴ و مثبت است می توان گفت که رابطه بین این دو متغیر مستقیم است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ارتباط بین فرضیه های ۵ و ۶ :
فرضیه ۵ به پایین بودن هزینه های استفاده از مکانیزم اعتبار اسنادی اشاره دارد و فرضیه ۶ به آشنایی وارد کنندگان با روش اعتبار اسنادی می پردازد.
جدول۴-۳۰ ضریب همبستگی اسپیرمن بین فرضیه ۵ و ۶

 

ضریب همبستگی

 

اعتبار آزمون

 

نتیجه گیری

 

جهت رابطه

 
 

۰,۴۴۶

 

۰,۰۰۰

 

وجود رابطه

 

مستقیم

 

با توجه به آنکه مقدار اعتبار آزمون در جدول ۴-۳۰ از ۰,۰۵ کمتر است بنابراین می توان گفت که فرض صفر آماری با سطح خطای۵ درصد رد می شود و بعبارت دیگر با اطمینان ۹۵ درصد بین پایین بودن هزینه های استفاده از مکانیزم اعتبار اسنادی با آشنایی وارد کنندگان با مکانیزم پرداخت به روش اعتبار اسنادی، رابطه قوی وجود دارد. با توجه به اینکه ضریب همبستگی فوق برابر ۰,۴۴۶ و مثبت است می توان گفت که رابطه بین این دو متغیر مستقیم است.
۴-۳-۱)امکان کاهش تعداد سوالات پرسشنامه
پرسش های سنجش کاهش ریسک واردکننده در دریافت کالای مغایر با شرایط قرارداد با بهره گرفتن از روش پرداخت اعتبار اسنادی.
پرسشنامه تحقیق از سوالات متعددی استفاده کرد تا عوامل مؤثر بر کاهش ریسک را اندازه‌گیری کند. اکنون می‌توان با توجه به پاسخ هایی که به پرسش‌های مربوط به کاهش ریسک داده شده، از روشی آماری استفاده کرد که نشان می‌دهد آیا می‌توان تعداد سوالات را کاهش داد. این روش با بهره گرفتن از مقدار اعتبار آزمون، امکان‌پذیری کاهش متغیرها را نشان می‌دهد و علاوه بر آن مشخص می‌سازد که متغیرهای انتخاب شده، چند درصد از کل واریانس را تبیین میکنند و شامل کدام یک از متغیرها می‌شوند.
با توجه به جدول۴-۳۱ مشاهده می شود که اعتبار آزمون KMO از ۰۵/۰ کمتر است و لذا امکان کاهش تعداد متغیرها وجود دارد.
جدول ۴-۳۱ مقدار آماره آزمون KMO جهت امکانپذیری کاهش متغیرها

 

درجه اعتبار آزمون

 

آماره آزمون KMO

 
 

۰۰۰/۰

 

۷۰۱/۰

 

از میان تعداد ۴ متغیر، می‌توان یکی از آن‌ها را انتخاب کرد که ۱۲۹/۵۴ درصد از واریانس کل را تبیین می‌کند.
متغیر مذکور عبارت است از:
سوال ۱ : کاهش ریسک دریافت کالای مغایر با شرایط قرار داد تا چه اندازه موجب استفاده از روش اعتباراسنادی در پرداخت های بین المللی می گردد؟
به عبارت دیگر در عوض استفاده از ۴ سوال، میتوان یک سوال را از پاسخگویان پرسید و این متغیر را اندازه گیری کرد.
آشنایی وارد کنندگان با مکانیزم پرداخت به روش اعتبار اسنادی موجب افزایش تمایل واردکنندگان به استفاده از این روش در بیع بین المللی کالا می شود :
با توجه به جدول۴-۳۲ مشاهده می شود که اعتبار آزمون KMO از ۰۵/۰ کمتر است و لذا امکان کاهش تعداد متغیرها وجود دارد.
جدول ۴-۳۲ مقدار آماره آزمون KMO جهت امکانپذیری کاهش متغیرها