وبلاگ

توضیح وبلاگ من

طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی مسئولیت مدنی ناشی ...

۲- تعریف کودک آزاری:
در خصوص واژه کودک آزاری در هیچ یک از فرهنگ های لغت اشاره ای به این موضوع نشده است.
تعریف کودک آزاری، از نظر مفهوم لغوی، کودک آزاری به سوء رفتار والدین یا قیم کودک اطلاق می شود و شامل غفلت،کتک زدن و آزار جنسی می باشد.
هر نوع کوتاهی و غفلت یا ارتکاب هر نوع عملی که به نحوی به بهداشت و سلامت روانی کودک خطری برساند یا در آن خدشه وارد کند و مانع از رشد بهنجار وی شود کودک آزاری قلمداد می شود.
در رابطه با تعریف آزار اختلاف نظر وجود دارد. یکی از عمدهترین اشکالات در پیش بینی رفتار با کودک عدم تعریف روشن از کودک آزاری و بیتوجهی است. هم اکنون هیچ تعریف اختصاصی یا قانونی که مقبولیت جهانی داشته باشد، وجود ندارد و از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است.به عنوان مثال تنبیه بدنی توسط والدین در سوئیس، فنلاند و نروژ غیر قانونی میباشد در حالی که در چین هیچ برنامه ریزی دولتی و قانونی در جهت شناسایی و پیشگیری از کودک آزاری وجود ندارد. و هیچ قانونی در رابطه با خارج کردن کودکان از خانواده های خشن وجود ندارد وحتی کودک کشی با توجه به شعار «یک زوج، یک فرزند» نیز مشاهده
میشود.[۱۲]
کودک آزاری به شیوه متفاوتی از جمله: اذیت و آزار کودکان به وسیله پدر و مادر، ناپدری و نامادری، خواهر و برادر ناتنی، تجاوزات جنسی به کودک، به کار واداشتن و استشمار کودک و تبعیض جنسی قائل شدن میان فرزندان تجلی مییابد.[۱۳]
به موجب ماده ۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۸۱، هر نوع آزار و اذیت کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع است. ماده ۳ همان قانون اشعار میدارد هر گونه خرید و فروش، بهره کشی و به کار گیری کودکان به منظور ارتکاب مجازات میباشد. برخی بر این باورند که کودک آزاری پدیدهای نسبی است و در فرهنگها و آداب و رسوم متفاوت متغیر است.
اعمالی مانند ختنه کردن،سوراخ کردن گوش، در اتاقی جداگانه از والدین خوابانیدن اطفال، بستن کودکان بر پشت مادران، قنداق کردن و… کودکان در بعضی از فرهنگها ارزش و در برخی دیگر ضد ارزش به شمار میآید.
سازمان بهداشت جهانی هرگونه رفتار والدین و افراد مسئول که باعث آسیب رساندن به سلامت جسمانی، روان، سعادت، رفاه و بهزیستی کودک گردد را کودک آزاری میداند.[۱۴]
اکثر متخصصان خشونت را یک عمل عمدی تعریف میکنند که موجب درد فیزیکی در شخص دیگر و یا آسیب دیدن وی میشود خشونت بزرگسالان بر روی کودکان و نوجوانان دامنهای از سیلی زدن خفیف تا حملات آسیب زننده را در برمیگیرد.
در مورد رفتارهایی که مرز بین تنبیه بدنی عادی و افراطی را مشخص میسازد توافق وجود ندارد. به ویژه که از نظر اجتماعی و فرهنگی خشونت و انضباط فیزیکی در مورد کودکان و نوجوانان پذیرفته شده است. آن چه قابل ذکر است این است که در هر فرهنگی خشونت به دو نوع: مشروع و نامشروع تقسیم میگردد.
پرفسور دیوید جیل نویسنده کتاب «رفتار خشونت آمیز با کودکان» کودک آزاری را کلیه رفتارها و اعمال غفلتآمیز مردم، نهادها و کل جامعه میداند که باعث محرومیت کودکان از حقوق خویش گردیده و یا در روند رشد شایسته و مقتضی آنها اختلال ایجاد نماید.[۱۵]

گفتار دوم: انواع آزارکودک

طبقهبندی کودک آزاری نیز همانند تعریف آن چندان روشن نمیباشد و حتی در یک کشور از ایالتی به ایالت دیگر دارای انگیزهها- علت شناسی و مفاهیم متفاوتی میباشند. برای شناخت دقیق این معضل طبقهبندی آن ضروری به نظر میرسد. محدوده کودک آزاری بسیار گسترده است. محرومیت از خوراک، پوشاک، سرپناه محبت والدین، آزارهای جنسی، وجسمانی وارد شونده به کودک که منجر به ایراد صدمات شدید میشود همگی در این محدودهاند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بر اساس ماده ۱۹ پیمان نامه حقوق کودک، دولتهای عضو ملزم میباشند تمام اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی را به عمل آورند.تا از کودکان در برابر تمام اشکال خشونت جسمی،روانی،آزار یا سوء استفاده، بی توجهی یا سهل انگاری،بد رفتاری یا بهره کشی از جمله سوء استفاده جنسی در حین مراقبت والدین یا والد سرپرست یا سرپرستان قانونی یا هر شخص دیگری که مسئولیت مراقبت از کودک را به عهده دارد حمایت مینمایند.
متخصصان و دانشمندان تعاریف متعددی از کودک آزاری ارائه دادهاند عمدتاً مشتمل بر پنج نوع ۱-کودک آزاری جسمانی ۲-کودک آزاری جنسی ۳- عاطفی و روانی ۴-غفلت و مسامحه ۵-کودک آزاری تجاری میباشند که هر یک از این انواع خود به طبقات مختلف دیگری تقسیم می شوند.[۱۶] و ما نیز به توصیف آنها میپردازیم:

۱- آزار جسمانی

کودک آزاری جسمانی عبارت از رفتار هایی که به جسم کودک صدمه می زند.
کودکی که یک بار یا به دفعات مورد ضرب و شتم آزار و شکنجه قرار میگیرد که عبارت است از حمله فیزیکی به کودک به طوری که میتواند همراه با ضایعات جسمی، تغییر شکل، اختلال عملکرد بدن بوده و حتی ممکن است منجربه مرگ کودک نیز بشود.[۱۷] آسیب وارده با کبودی، سوختگی، ضربه به سرشکستگی، جراحات شکم یا مسموم کردن مشخص میشود. الگوی مشخصه آسیب درکودکی که مورد آزار جسمی واقع شده است با توضیح در رابطه یا علت آسیب هماهنگی و تطابق ندارد.که دراین رابطه ظن منطقی وجود دارد که آسیب وارده یا آگاهانه بوده. ویا شخص سرپرست از کودک آزاران جلو گیری نکرده است. آزار جسمی یا به صورت آزار شدید مثل آسیبهای چندگانه در سر، صورت و بدن است و یا به صورت آزار متوسط مثل شکستگی پا بهصورت آزار خفیف مانند کوفتگی و کبودی مثل جای گاز گرفتن است.خشونت عملی است که باقصدویا قصد تلویحی ایجاد درد یا آسیب به کودک درخانواده اعمال می شود.خشونت طبیعی شامل موارد شایع:سیلی زدن، هل دادن، و ضربه به کفل است که غالباً به عنوان بخش قابل قبول و یا طبیعی بارآوردن کودکان تلقی میشود.خشونت آزار دهنده شامل: اعمال خطر ناک تری ازخشونت است که قابلیت بالقوه آسیب رساندن به شخص در آن بالاست مثل لگد زدن، خفه کردن، تیرزدن و کارد زدن.[۱۸]
کودک آزاری به اشکال گوناگون دیده میشود که در این رابطه برخی از دانشمندان آزار جسمانی را به دو گونه آزار فعال (سوءرفتار و بدرفتاری) و آزار غیرفعال و افعالی غفلت و مسامحه تقسیم بندی میکنند.

۱-۱- آزار فعال (انجام فعل)

مشتمل بر تمام اعمال و رفتار عمدی با هدف ایراد درد جسمانی است که کودکان در نتیجه ضرب و جرح، کتک خوردن، سوزاندن، شکنجههای بدنی، قطع عضو، انزوا، حبس، و… مشتمل می شوند.
آزار شدید ممکن است انواع مختلف صدمات قابل دیدن و غیرقابل رویت را به وجود آورد.

۱-۲- آزار غیرفعال (ترک فعل)

آزار غیرفعال یا غفلت و سهل انگاری مشتمل بر اشکال مختلفی از جمله رها شدن و ترک شدگی، محروم کردن کودک از معمولترین و متداولترین نیازهای خود مانند تغذیه، پوشاک، پناهگاه و رعایت اصول بهداشتی میباشد.[۱۹]

۲- آزار جنسی

تجاوز جنسی، اصطلاحی در پزشکی قانونی و جرم شناسی جنسی است. و به معنی انجام نزدیکی جنسی با فرد،یدون رضایت اوست. نزدیکی فرد بالغ با افراد کم سن وسال و کودکان، حتی اگر با رضایت او باشد،تجاوز محسوب می شود.
بکارگیری استفاده و واداشتن کودک به درگیر شدن با هرگونه رفتار روشن جنسی یا نمایش رفتارهای جنسی تجاوز تماس جنسی فحشا و هرگونه بهرهبرداری جنسی از کودکان جهت کسب لذایذ و ارضاء میل جنسی میباشد. آزار جنسی کودکان تحقیرآمیزترین، ظالمانهترین و فجیعترین تجربهای است که یک کودک با آن مواجه میشود. سوءاستفاده جنسی خیانتی بسیار بزرگ و اساسیترین و ابتداییترین اعتماد میان کودک، والدین و سایر مراقبین او میباشد. این عمل احساسات کودکان را به شدت مورد آسیب و تخریب قرار میدهد.
تجاوز به خلوت کودک نیز سوءاستفاده جنسی از اوست که از جمله دزدانه نگاه کردن به کودک هنگام تعویض لباس یا حمام است. در این شرایط در حالی که هیچ کدام از این رفتارها در تعریف رسمی سوءاستفاده جنسی قرار نمیگیرد قربانیان اغلب احساس تجاوز میکنند و از بسیاری از نشانه های روانشناسی مشابه قربانیان زنای با محارم رنج میبرند. اکثر موارد آزار جنسی با کودکان به وسیله افراد بزرگسال خانواده روی میدهد مهاجمین برای کودکان آشنا می باشند.آنها به کودک دسترسی کامل دارند و کودک تحت سیطره کامل آنان میباشد.[۲۰]
موارد سوء استفاده از کودکان به دلایلی پنهان میماند این علل عبارتند از: نادانی،تحمل،و احساس ندامت و گناه قربانی،مطمئن نبودن تشخیص آزار جنسی توسط پزشکان و عدم گزارش آن، تمایل دادگاه ها بر اصول محدود قراین و نگرانی خانواده ها از برطرف نشدن و لاینحل ماندن موضوع بعلاوه ممکن است کودکان توسط مهاجمین به قتل، آزار و یا ترک کردن تهدید شوند.
آزار جنسی کودکان پدیدهای گسترده در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. البته در این میان کشورهای در حال توسعه وضع وخیمتری دارند زیرا کودکان در این کشورها مورد تقاضای توریستها و مقاصد پدوفیلیا (بچهبازی) در کشورهای ثروتمند میباشند. این توریستها به دلیل حمایت مناسب از کودکان در کشورهای توسعه یافته، نمیتوانند کودکان را مورد آزار جنسی قرار دهند.
اجرای قانونی مقابله با آزار جنسی کودک، مؤثر میباشد، این جرائم دارای مجازات شدید و حبس طولانی مدت است و به علاوه احتمال دستگیری بسیار زیاد است. از نظر مأموران مجری قانون و مردم این نوع جرائم قابل چشمپوشی و گذشت نیست. موقعیت کودکان در کشورهای در حال توسعه کاملاً معکوس میباشد. در این کشورها توسعه اقتصادی در اولویت قرار دارد و کودکان مورد بیتوجهی جامعه و دولت قرار میگیرند. کودک اغلب به علت ترس و احساس شدید سرافکندگی و گناه از افشاء آزار جنسی سر باز میزند. سوء استفاده جنسی از کودک، نشانه های رفتار خاص در او ایجاد مینماید اطلاعات گسترده کودک از مسائل جنسی بیانگر این است که کودک در فعالیت جنسی شرکت داشته یا ناظر بوده است. رفتارهای پرخاشگرانه و یا همراه با نمادهای جنسی نسبت به کودکان دیگر در بین کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند مشاهده میشود.
صدمه روانی و جسمی آزار جنسی نسبت به کودک با توجه به سن قربانی، مدت و نوع سوء رفتار و رابطه میان کودک و مهاجم تغییر مییابد. این صدمات اثرات طولانی مدت کودکان قربانی میگذارد این کودکان فاقد اعتماد به نفس هستند. آنها به بزرگسالان اعتماد ندارند و دارای احساس نگرانی و تحریکپذیری شدید میباشند.
«از نظر روان شناختی، سوءاستفاده جنسی و تجاوز به عنف منشأ بسیاری از اختلالات روانی مانند فوییها، اضطراب و افسردگی میباشد».[۲۱]
بلامبرگ پنهانترین نوع کودک آزاری را، آزار جنسی میداند، ماهیت پنهان این عمل شرمآور موجب عدم افشاء این پدیده میباشد. سوءاستفاده جنسی توسط هر فرد بزرگسالی قابل انجام میباشد. ممکن است که این عمل توسط اعضای خانواده و یا محارم تحت عنوان «زنای با محارم» و یا به وسیله اشخاص دیگری صورت گیرد.[۲۲]
با ظهور دین مسیح سوءاستفاده جنسی از کودک ممنوع و شرم آور اعلام شد. با افزایش قدرت کلیسا این عمل عنوان مجرمانه به خود گرفت و مرتکبین این اعمال مجرم معرفی شدند.
«اکنون بر اساس یافته های بالینی، ویژگیهای رفتاری-روانی بزه دیدگان جنسی مورد کاوش قرار گرفته است. در حال حاضر سوءاستفاده جنسی را منشأ بسیاری از اختلالات شخصیتی میدانند».[۲۳]
آزار جنسی مانند آزار فیزیکی اشکال متفاوتی دارد: تجاوز به عنف، زنای با محارم، تجاوز براساس تعریف قانون موضوعه، لمس کردن تحریکآمیز و سایر اشکال رایج. علاوه بر رفتارهای جنسی متداول راه های دیگری برای استشمار جنسی کودکان وجود دارد. آنها ممکن است برای کسب درآمد والدین، سرپرستان و سایر دلالان محبت مجبور به تن دادن به فحشا شوند. سوء استفاده از کودکان در موضوع پورنوگرافی (فیلمها – مجله ها) موجب استشمار جنسی - تجاری کودکان میشود.
مرکز ملی سوءاستفاده و غفلت، آزار جنسی را مواردی میداند که کودک برای کسب لذت جنسی یک شخص بزرگسال از طریق مقاربت یا تماس جنسی او مورد سوء استفاده قرار میگیرد. در یک تعبیر کلی میتوان کودک آزاری جنسی را به هر نوع تماس شخص بزرگسال با کودک در جهت تامین نیازهای جنسی خویش تعبیر نمود.[۲۴]
البته با توجه به اینکه سن مجاز و قانونی برای اقدام به فعالیتهای جنسی در هر کشوری با توجه به متغیرهای فرهنگی متفاوت است، میتوان تعریف فوق را چنین تکمیل کرد: هر نوع تماس فرد بزرگسال با کودکی که به سن مجاز و قانونی برای اقدام به فعالیتهای جنسی نرسیده است، به منظور ارضاء نیازهای جنسی خویش،کودک آزاری تلقی میشود.
همان گونه که پیش از این ذکر شد کودک آزاری جنسی به اشکال و انواع گوناگون صورت میگیرد که بر حسب ضرورت به ذکر دو مورد آن میپردازیم:

۲-۱- زنای با محارم

دکتر کاپلان سادوک، رابطه جنسی میان افراد دارای رابطه خونی با یکدیگر را زنای با محارم مینامد. در یک تعریف گسترده میتوان رابطه رسمی یا غیر رسمی جنسی میان افرادی که از لحاظ فرهنگی این رابطه مجاز شناخته نشده باشد، را زنای با محارم نامید.
کمترین موارد زنای با محارم مربوط به رابطه جنسی مادر و پسر است، دخترها بیش از پسران قربانی زنای با محارم میشوند در ایالت متحده امریکا حدود یک سوم از ۱۵ میلیون نفر قربانی زنای با محارم زیر ۹ سال سن داشتهاند.
موقعیت اقتصادی خانواده نقش مؤثری در وقوع زنای با محارم ندارد، مسئله قابل تأمل این است که این موضوع در خانواده های دارای ثبات اقتصادی، بیشتر پنهان میماند.
در بروز این پدیده میتوان به عوامل اجتماعی، فرهنگی، فیزیولوژیکی و عوامل روانی اشاره نمود.
زندگی در روستاهای دور افتاده و کم جمعیت که امکان دسترسی به رابطه جنسی با افراد گوناگون را نمیدهد نیز در بروز این معضل مؤثر میباشد. در بعضی از موارد مهاجمان، افرادی دارای ضریب هوشی پایین و یا دچار اختلال روانیاند.
برخی زنای با محارم را به هر نوع فعالیت جنسی میان اعضای یک خانواده میدانند که الزاماً وجود یک رابطه نسبی ضرورت ندارد.[۲۵]

بررسی وتحلیل اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو 92- فایل ...

ناصر خسرو مردی دیوانی است وآشنا به کار دیوان رسالت یا دار الانشاء سلطانی وگذشته از آن به دانشهای روزگار خود واقف است، هربار غزنویان را دیده است به خوبی می داند که گروهی از دبیران ومنشیان دیوانی که موی با خامه به دو نیم می شکافند قلم را انتها در خدمت مراسلات دیوانی به کار نداشته اند، بلکه از هنر نویسندگی وتیز بینی واطلاعات مکتسب خود غالباً برای تصنیف وتنظیم کتابها استفاده کرده اند وآینه ای برابر اجتماع داشته، نمونه این گونه مردان را در ادب فارسی کم نداریم واز آن جمله یکی ابوالفضل بیهقی است که از همین رهگذر وبر مبنای یادداشتهای انبوهی که طی سالیان دراز خدمت در دربار ودیده ها وشنیدهها ودر اختیار داشتن بسیاری اسناد ومراسلات از دواتخانه دیوانی، کتابی با ارج چون تاریخ مسعودی پدید آورده است ودر حقیقت پایه تاریخ او همان تعلیقه هاست که روزانه ضبط وثبت کرده بوده است .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرق ناصر خسرو با شاعران دیگر
اگر بخواهیم از گویندگان ونویسندگان ایران که در عرض این هزار ویکصد سال ظاهر شده اند شش نفر را انتخاب کرده به عنوان اعاظم شعرای ایران نام ببریم، بنده ناصر خسرو را حتماً در میان آنها ذکر خواهم کرد وکسان دیگر نیز بوده وهستند که در این تشخیص وتعیین با بنده موافقند، وبر خلاف شعرای بزرگ دیگری که از ایشان غیر شعر چیزی به جا نمانده است یعنی فردوسی وحافظ، از ناصر خسرو کتب نثر نیز در دست است چنانکه از سنایی ومولوی وسعدی هم کتب نثر به ما رسیده است اما علت اینکه شعر ونثر ناصر خسرو چندان شهرتی نیافته است ومانند شاهنامه ومثنوی وکلیات سعدی وغزلیات حافظ مرجع عموم فارسی زبانان نشده است، یکی این بوده است که ناصر خسرو مذهب اسماعیلی داشته ودسته ای از اسماعیلیه مدتی به اسم ملاحده مطعون اهل ایران ومورد نفرت ولعنت شیعه وسنی بوده اند، واشعار وتألیفات ناصر خسرو در اثبات وتایید مذهب خود او بوده است وحکم تبلیغ دینی داشته است دیگر اینکه ناصر خسرو مرد حکیم عالمی بوده واشعار ومولفات او در موضوع های مشکل کلامی وحکمتی ودینی وفلسفی بوده است که قابل فهم وهضم عوام نبوده، واگر چه این حیث مثنوی مولوی نیز پای کمی از اشعار ناصر ندارد وبلکه غالباً از آن هم مشکل تر است چون عرفان وتصوف مطبوع ایرانیان بوده وهرگز جماعتی از صوفیه نبوده اند که مانند ملاحده قرون پنجم وششم وهفتم بر قسمتی از ولایت وقلاع ایران مسلط شده وبا سلاطین واولیای امور جنگیده باشند ورجال مشهور را به حمله ناگهانی به ضرب کارد از پا در آورده باشند، نفرت وانزجاری از اهل عرفان وتصوف در میان عموم پیدا نشده است ودشمنان ایشان منحصر بوده اند به شیخ وملّا وفقیه ومحتسب ومتشرع که خود آنها چندان محبوب قلوب عامه نبوده اند….
آنچه مسلم است اینکه ناصر خسرو از استادان بزرگ نظم ونثر فارسی وبه اصطلاح اهل ادب«شاعر فحلی» است وجای خوش وقتی که در بیست سس ساله اخیر بیشتر مورد توجه شده است و دیواناشعار او وهفت تا از کتب حکمتی ودینی او به نثر فارسی به طبع رسیده، تتبع در آثار قلمش باب شده است . از خراسان که برای ناصر خسرو روزی جلوه گاه صورت ومعنیهر دو بود دیگر در نظرش جز ظاهری بی روح وصورتی خالی از معنی نمانده بود آن همه خان وطغان وآن همه فروجلال که در عهد محمود ومسعود چشم او را خیره می کرد در این زمان……..
درباره سفرنامه:
سفرنامه ظاهراً برای عامه مردم نوشته شده ودرباره مسائل مذهبی ساکت است ولیکن از دو عبارت آن کتاب در صفحات 40و 42 متن واضح است که هیچ گونه شک وشبهه ای در صحت نسب فاطمیون نداشته است و درباره حسن اداره امور وثروت وقناعت وامنیت وآسایش رعایای ایشان با شور وحرارت سخن گفته است آنچه در وصف قاهره ومساجد وکوی وبرزن ها ومحلات دهگانه وباغها وساختمانها وحومه شهر می نویسد مایه اعجاب است واخباری که به تفصیل از حکومت فاطمیان روایت می کند، واجد اعلی درجه ارزش است چنین به نظر می رسد که انضباط سپاهیان ونظم وترتیبی که در پرداخت حقوق ایشان رعایت می شد وبالنتیجه مردم از بیم زور گویی وستم لشکریان در امان بودند در ذهن او تاثیر بسیار داشت ارتش مصر مرکب بوده است از عده ای در حدود 215000 تن سپاهی، از این عده 20000 سوار قیروانی، 15000 سوار باطلی (از افریقای شمال غربی)، 50000 سوار بدوی از حجاز و 30000 سوار مزدور مخلوط (سیاه وسفید) به شمار آورده، وپیادگان عبارت بودند از 20000 سیاه مصمودی(از افریقای شمال غربی)و10000 ترک وعجم (به نام مشارقه)و 30000 بنده درم خریده(عبیدالشراء) وگروهی خارجی مرکب از 10000 مستحفظ درباربه فرماندهی سپهسالاری جداگانه وبالاخره 30000 زنگی یا حبشی وفور مال ونعمت در بازارها وی را غرق در حیرت نمود واز آن گذشته امنیت عمومی بدان حد بود که بازرگانان لازم نمی دانستند دکانهاوانبارهای خود را قفل کنند.
در صفحه 53 کتاب مزبور ناصر خسرو چنین گوید:«در آن وقت که در آنجا بودم ودر سنه تسع وثلاثین واربعمائه (439) سلطان را پسری آمد فرمود که مردم خرمی کنند سهر وبازار بیاراستند چنانکه گر وصف آن کرده شود همانا که بعضی مردم آن را باور نکنند واستوار ندارند که دکانهای بزازان وصرافان وغیر هم چنان بود که از زر جواهر ونقد وجنس وجامه های زربفت وقصب جایی که کسی بنشیند وهمه از سلطان ایمن اند که هیچ کس از عوانان وعمازان نمی ترسد وبر سلطان اعتماد داشتند که بر کسی ظلم نکند وبه مال کسی هرگز طمع نکند وآنجا مالها دیدم از آن مردم که اگر گویم یا صفت کنم مردم عجم را آن قبول نیفتد ومال ایشان را حد وحصر نتوانستم کرد وآن آسایش که آنجا دیدم هیچ جا ندیدم وآنجا شخصی ترسا دیدم که از متمولان مصر بود چنانکه گفتند کشتیها ومال وملک او را قیاس نتوان کرد در این وقت لامحه چندان خلق در مصر بود که آنچه در نیشابور بودند خمس ایشان بجهد بود وهرکه مقادیر داند معلوم او باشد که کسی را چند مال باید تا غله او این مقدار باشد وچه ایمن رعیتی وعادل سلطانی بود که در ایام ایشان چنین حالها باشد وچندین مالها که نه سلطان بر کسی ظلم وجور کند ونه رعیت چیزی پنهان وپوشیده دارد.
سفرنامه از دلچسب ترین آثار ناصر خسرو است که ماجرای سفر هفت ساله خود را به زبان بسیار ساده وپر از صمیمیت نوشته است وسنوات 437-444 را در بر می گیرد ناصر خسرو آثار خود را به همان شیوه دری مخصوص شمال افغانستان آن روزی نوشته است که از نگاه فقه اللغه نیز برای ما بسیار دلچسب است یعنی نثر او نثر شیوا وسره دری افغانستان است ودر آن کلمات عربی کم استعمال شده است
ناصر خسرو به هنگام سفر 43 سال عمر داشته است این حد فاصلی است که زندگانی او را به دو قسمت تقسیم می کند : حیات دنیائیش پیش از سفر وحیات روحانی او بعد از برگشتن قبل از آنکه ناصر این سفر مشهور خود را درپیش گیرد، به ملتان، سند، شمال هند وشهرهای افغانستان با خراسان آن زمان سفرهایی کرده بود واحتمال قوی می رود که در دربار سلطان محمود وپسرش سلطان مسعود هم خدمت کرده باشد … از اشعارش معلوم می شود که تا ایام جوانی در نزد امرا و وزرا صاحب قدر ومنزلتی بوده وحتی«خواجه خطیر» یاد می شده است … اگر چه ناصر اختیار سفر را به مقصد حج ودر نتیجه همان خواب می گوید، ولی می توان حدس زد که فکر جوال وحس کنجکاو او در جستجوی کشف حقایق را احاطه وتسلط او در علوم عقلی ونقلی زمانش دیگر او را تطمین کردن نمی توانست ومیل خاطرش را به سوی تجربه نوی در عالم روحانی می کشانید ولهذا خوابی که دیده بود سائقه عزم سفرش گردید پرفسور کربن در مقدمه جامع الحکمتین«خواب مستی» را یک نماد یا رمزی می شمارد که در رسمی، وبیداری از این خواب را ادراک معنی باطن، وپیرمرد را که در خواب او آمد داعی اسماعیلی تعبیر می کند کربن در تحلیل کیفیت اینکه پیرمرد کدام کس وامری که صادر می کند چه بوده؟ این مثال را می آورد که سیصد سال بعد از ناصر نزاری قهستانی بیرجندی هم مانند ناصر«سفرنامه » نوشته ودرآن عیناً مانند ناصر از «خواب مستی» را یک نماد یا رمزی می شمارد که در تمام قصه های تحولات روحی به تواتر ذکر می شود، ومعنی رمزی خواب مستی را تمسک به احکام دین رسمی، وبیداری از این خواب را ادراک معنی باطن، وپیرمرد را که در خواب او آمد داعی اسماعیلی تعبیر می کند کربن در تحلیل کیفیت اینکه پیرمرد کدام کس وامری که صادر می کند چه بوده؟ این مثال را می آورد که سیصد سال بعد از ناصر نزاری قهستانی بیرجندی هم مانند ناصر «سفرنامه» نوشته ودر ان عیناً مانند ناصر از «خواب مستی» بیدار می شود ودر اثرآن به سوی جنوب قفقا که در آنجا امام زمان به صورت پنهانی می زیسته، روانه می شود کربن می گوید:« اینک آرزو واشتیاق سالک که تمام قدرت روحی خود را در جستجو ورسیدن به ایده آل خود صرف می کند وآن تخیل آرمانی امام از اعمال شعور روحانی در خواب تظاهر می کند وآن «صامت» خموشانه امر معنوی خود را با اشاره ساده ای به صوب مقصود می دهد.»
به گمان اغلب ناصر قبل از سفرش به مصر ضمن مسافرتهای دیگرش به هندوماوراء النهر وگوشه وکنار خراسان بایستی از دعات وپیروان کیش باطنی برخورده ومعلومات زیاد از آن مذهب به دست آورده بود… در مصر که در این وقت زیر حکم رانی خلفای فاطمی بود تحول بزرگی در زندگانی ناصر رخ می دهد که اوج سفرش را تشکیل می دهد وآن سلوک اوست به مذهب باطنی اسماعیلی اگر چه ناصر در سفرنامه خود از این سلوک بحثی نمی کند وبا خلیفه مستنصر ملاقاتی برایش میسر نشده، مگر او را در روز مراسم«فتح خلیج» از دور دیده ویک بار هم در خوان خلیفه که چگونگی آن در سفرنامه خوب تصویر می کند اشتراک ورزیده است … ناصر از عظمت، شأن وشوکت فاطمیان، رفاه وعدالت وآسایش مصر در زیر اداره فاطمی ها آن قدر به وجد وحرارت بیان می کند وفرق آن را با حالت هرج ومرج، ظلم وبیداد وبی امنی خراسان ایما می کند که واضح می شود چه قدر گرویده فاطمیها گردیده بود… سفرنامه به طور بسیار ساده وبی آلایشی نوشته شده واز نقطه نظر ادبی موقع خیلی ممتاز بلندی را دارد وبا وجود اینکه خود در عداد اولین کتابهایی است که پس از استیلای عرب به ایران در زبان فارسی نوشته شده وبا وصف مغایرت لهجه آن زمان یعنی درست نهصد سال پیش با لهجه امروزی فارسی از حیث ترکیب الفاظ وتلفیق عبارات ونسج جمل طرز نگارش آن به قدری دل پسند وشیرین است که ماها یعنی خوانندگان این دوره را از مطالعه ان اصلاً غرابتی احساس نمی شود وبارزترین صفتی که سفرنامه وبالجمله سایر آثار ناصر خسرو را امتیاز مخصوص داده…… این است که مشارالیه الفاظ عربی را به قدری کم در نوشته های خود به کاربرده است که این نویسندگان دوره حاضر را نیز شاید کمتر میسر تواند شد. (غنی زاده،مقدمه سفرنامه، چاپ برلین)
سفرنامه تصویری فوق العاده با ارزش از فرهنگ آن زمان در کرانه های نیل وآسیای مقدم به دست می دهد. ( شهابی،تاریخ ادبیات ایران، ص 302)
از آنچه ناصر خسرو در گشت وگذار خود از عجایب وزیباییها مشاهده نمود، شرحی بس جالب در«سفرنامه» خود آورد وارزش این مطالب که معلومات متنوع در باب سرزمین ومسائل اجتماعی ودینی وسیاسی آسیای صغیر ومصر در زمان مولف یعنی قرن پنجم هجری دارد نیک معین است وهنوز اهمیت آن به اندازه کافی تقدیر نگشته است .( دکتر شفق، تاریخ ادبیات ایران،ص145)
سفرنامه نخستین اثر موجود از آثار منثور ناصر خسرو است .. وی در سفر طولانی عجایب بسیار دید وسختیها کشید وبا بسیاری از رجال ومعاریف زمان ملاقات کرد وعلی الخصوص در قاهره به دستگاه المستنصر بالله راه یافت ودر مذهب اسماعیلی به عالی ترین مقام رسید سفرنامه ارمغان این سفر ممتد است که با انشایی بسیار روان ودل انگیز نوشته شد وحاوی اطلاعات دقیق است و به بیان عادات وآداب مردم ممالک ونواحی مختلف است . ( دکتر صفا، تاریخ ادبیات ایران، ص896-897)
می توان حدس زد که قدیم ترین زندگی نامه ها وزندگی نامه های دروغین ناصر خسرو به دست یکی از خویشان یا شاگردان او در یمگان ساخته شده که خواسته است از صیت وشهرت فوق العاده ناصر استفاده کرده، از وی « اولیاء الله» واز خاکش زیارتگاه بسازد وخود از این راه به نوایی برسد… بسیاری از این زندگی نامه ها که دیگران نوشته ویا به قلم خود ناصر منسوب کرده اند به دست ما رسیده است ظاهراً قدیمی ترین آنها «سفرنامه ناصر خسرو» است که نسخه خطی آن در پامیر کشف شده وعبارت از شرح حال افسانه آمیزی است که هیچ گونه مناسبتی با سفرنامه حقیق ندارد…سمیونف توانسته است راجع به کتابی به نام«سفرنامه مشرق» اطلاعی به دست بیاورد.(آ.ی.برتلس،ناصرخسرو واسماعیلیان، ص150-151)
سفرنامه دو گونه ارزش دارد یکی ادبی دیگری اجتماعی
از لحاظ ادبی این کتاب یکی از نمونه های زیبا وارزنده نثر قرن پنجم هجری است ونشان دهنده اثری با همه خصوصیات سکی آن قرن، لغات آن چه تازی وچه پارسی در حد اعتدال وتراش خورده وکافی برای ادای مقصود است وجمله ها در حد رسائی است ودر مقام قیاس با تاریخ بیهقی تغییرات پیچیده ندارد ومتأثر از جمله بندی زبان عرب نیست، روان وبی پیرایه است ، معانی همه لباسی یک دست از الفاظ به تن دارند و وافی به مقصودند.
مسافری که نامش ناصر خسرو است وعلوم متداول زمان را با ژرفی آموخته است ودر خاندانی دیوانی گوشش به بسایری تعابیر واصطلاحات وفنون دبیری وتوسل آشناست وخود به فضل وادب شهرتی گرفته است وبر روابط مردم اجتماع از هر دست بینائی دارد واز زبانی گشاده برخوردار است وشنیده ها ودیده ها را می تواند خوب بازگو کند و مطالب را نیک بپرورد ودر قالب عبارات بریزد، با آینه خاطری چنین تابناک روی به سفر می اورد ، سه هزار فرسنگ زمین را زیر پا می کند، آینه خاطرش هر منظره ساکن یا متموج از طبیعت واجتماع را در ذهن تابناک منعکس می سازد وچون خودنقاش ومصور است، تا حدی که به نشان دادن آن مناظر خللی وارد نشود وتصویر جاندار وزباندار به چشم بیندگان درآید ، به کمک ذوق سلیم وذهن وقاد خطوط اصلی چهره های مشهودات ومسموعات را در خاطر رسم می کند واز راه اندیشه به کمک سرانگشتان هنرمند بر صفحه منقوش می سازد. بی گمان هر بخشی از سفرنامه که موقعی جغرافیایی را وصف می کند تصویری است که ناصر خسرو از آن کشیده است وبه اصطلاح امروز از آن عکس برداری کرده است اما نه عکس عادی ومعمولی بلکه عکسی که عکاسی هنرمند از زاویه خاص، که بتواند همه زیبائیها وخطوط وانحناها را روشن به دیده بیننده در آورد بر دارد ویا فیلمبرداری که بداند از میان مناظر گوناگون کدام قسمت را برگزیند که نشان دهنده ونماینده جان آن منظره باشد شما وقتی وصف قلعه شمیران را بخوانید وبعد تصویری را که از وضع امروز آن داریم ودر خلال صفحات کتاب جای داده ایم بنگرید با گذشت هزار سال، نوشته ناصر خسرو را اگر از عکس گویاتر نیابید در همان حد خواهید یافت .حال دیگر مواضع جغرافیایی نیز چنین است من می پندارم کسی که حد خواهید یافت حال دیگر مواضع جغرافیایی نیز چنین است من می پندارم کسی که وصف مکه وخانه کعبه واعمال حج را به دقت از این کتاب خوانده باشد وزیارت بیت الله الحرام او را دست دهد، با وجود فاصله هزار ساله، در انجام دادن اعمال حج، از آنان که پیشتر به ادای ای مراسم توفیق داشته اند باز پس نخواهد ماند نقاط تاریخی دیگر چون بیت المقدس ومشهد خلیل وغیره را که کمتر دستخوش تحول وتغییر وضع شده اند با این آشنائی ذهنی می توان همانند یک آشنا دیدار کرد کفه تصاویر مربوط به بیت المقدس که در کتاب جای داده ایم با کفه وصف ناصر خسرو از این شهر آسان برابر نمی تواند ایستاد.
اهمیت«سفرنامه»از نظر محتوای تحقیق:
با مطالعه متن تحقیق می‏توان پی به اهمیت‏ «سفرنامه»ناصر خسرو برد.«سفرنامه»ناصر خسرو از دو جنبه کلی قابل توجه است.نخست:ابعاد ادبی‏ «سفرنامه»از آنجا که ناصر خسرو در درجه اول یک‏ ادیب و شاعر بوده است،متن«سفرنامه»به عنوان یک‏ سند معتبر در متون ادبی جهت نیل به نکات و ظرایف‏ ادبیات فارسی تلقی می‏گردد.و باید به عنوان یکی از منابع و شاهکارهای تاریخ ادبیات فارسی به آن نگریست.
جنبه دوم اهمیت«سفرنامه»،ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن است که عمده توجه این نوشتار بدین جنبه‏ خواهد بود و جزئیات آن بررسی خواهد شد.
با مطالعهء تاریخ روشن می‏شود که پیش از رسمیت‏ پیدا کردن علم جدیدی تحت عنوان جامعه شناسی‏ توسط آگوست کنت فرانسوی،مباحث اجتماعی میان‏ متفکران و اندیشمندان به اشکال متعدد مورد توجه‏ بوده و یکی از منابع تاریخ تفکرات اجتماعی،متون و آثار سفرنامه نویسان بوده است و این سفرنامه‏ها تا زمان کنونی نیز به عنوان مهمترین منابع مطالعه اوضاع‏ و احوال اجتماعی،سیاسی اقتصادی و فرهنگی‏ جوامع گذشته به شمار می‏روند.آنچه اهمیت سفرنامه نویسان مسلمان در مجموعه مباحث اجتماعی‏ را نشان می‏دهد،آن است که مسلمانان سیاح نخستین‏ پایه گزاران علم مردم شناسی و سیر و سیاحت بوده‏اند و دانشمندان عربی قرونی پس از آنها متوجه اهمیت‏ جمع آوری اطلاعات از طریق سیر و سفر شده‏اند.همان‏ گونه که عمده تحقیق دانشمندان غربی در قرون‏ وسطی در«سفرنامه»مارکوپولو مشاهده می‏شود. توجه دانشمندانی چون ابو ریحان بیرونی،ناصر خسرو،ابن بطوطه و…باعث ایجاد زمینه‏های پیدایش‏ علم نوینی تحت عنوان مردم شناسی(علم مطالعه‏ فرهنگ)گردید و افزون بر آن در مطالعات‏ جامعه شناسی نیز به عنوان اطلاعات مفیدی از پژوهشهای آنها یاد می‏شود.
اهمیت«سفرنامه»از نظر روش تحقیق:
یکی از ابعاد اهمیت«سفرنامه»ناصر خسرو توجه به‏ نکات روش شناسی تحقیق می‏باشد که به طور خلاصه‏ عمده‏ترین موارد آن را می‏توان به شرح زیر اشاره کرد.
-تأکید بیش از حد در تکنیک مشاهده در مطالعات‏ فرهنگی و مردم شناسی:یکی از روش های تحقیق در علوم اجتماعی،روش میدانی است که در این روش‏ محقق در میدان تحقیق حضور داشته و با ملاحظه‏ موضوعات اقدام به تحقیق می‏نماید.ایده جهانگردان‏ مسلمان،به ویژه ناصر خسرو توجه به انجام مطالعات‏ میدانی و مشاهده مباحث و موضوعات اجتماعی و فرهنگی از نزدیک بوده است.
-توجه به اصل واقع نگری در تحقیق:اساس هر گونه‏ پژوهش اجتماعی،دیدن و بیان موضوعات تحقیق است‏ به همان حالت واقعی که وجود دارند.رعایت اصل‏ عینی نگری واقع گرایی موجب آن می‏شود که‏ پدیده‏های اجتماعی و فرهنگی را بدون افراط و تفریط مورد مطالعه قرار داد.
-اصل تنوع و تعدد:تحقیق ناصر خسرو بیانگر آن‏ است که پژوهشگر در انجام تحقیق خود به ابعاد گوناگون و مختلف موضوع تحقیق عنایت داشته باشد اگر چه حجم سفرنامه کم بوده ولی محتویات آن گویای‏ مباحث متعدد و متنوع است.
-اصل ایجاز و خلاصه گویی:نکته مهم روش شناسی‏ تحقیق ناصر خسرو آن است که او به اصل مباحث‏ پرداخته و از اطاله کلام جلوگیری کرده است به‏ گونه‏ای که خواننده با مطالعه متن متوجه عمق‏ موضوعات شده دچار خستگی نمی‏شود.
-در موارد بسیاری ناصر خسرو اعتراف می‏کند که‏ بیان فلان موضوع از حد و حصر محقق خارج است و حق مطلب ادا نگردیده است و اعتراف به این مطلب‏ یکی از اصول تجزیه و تحلیل داده‏های تحقیق است.
-در بسیاری از موارد ناصر خسرو مطالب را به‏ گونه‏ای بیان می‏کند که خواننده متوجه می‏شود که‏ ارائه آنها از طریق نقل قول و استناد به گفته دیگران‏ است و تفکیک مطالب خود نکته دیگر روش شناسی‏ تحقیق می‏باشد.
-اصل دقت و ظرافت و نکته سنجی در بیان‏ موضوعات تحقیق مثل ساخت شهرها،روز ورود و خروج از مکانهای مهم،…
-بیان انگیزه تحقیق که ناصر خسرو به واسطه خواب‏ دیدن با توکل به خداوند قصد سفر به سوی مکه‏ می‏کند.
مراحل مسافرت ناصر خسرو
مرحله اول:اشتغال به شغل دیوانی
مرو-پنج دیه-جوزجان-شبورغان-فاریاب- مرو الرود
مرحله دوم:سفر اول حج پس از استعفا از شغل‏ دیوانی: مرو-سرخس-نیشابور-قومس-دامغان-سمنان‏ -ری-قزوین-خرزویل-سراب-تبریز-مرند-خوی‏ -وان-وسطان-اخلاط-بطلیس-ارزن-میافارقین-آمد-حران-سروج-منبج-جلب-سرمین- معرة النعمان-حماة-عرقه-طرابلس-طرابرزن- جبیل-بیروت-صیدا-صور-عکه-حیفا-قیساریه- رمله-بیت المقدس-مکه
مرحله سوم:بازگشت از مکه به بیت المقدس
مرحله چهارم:سفر به مصر: بیت المقدس-رمله-عقلان-تنیس-قاهره- اسکندریه-قیروان
مرحله پنجم:سفر دوم حج: قاهره-قلزم-جار-مدینه-مکه
مرحله ششم:بازگشت به مصر(قاهره): مکه-مدینه-قلزم-قاهره
مرحله هفتم:سفر سوم حج: قاهره-قلزم-جار-[مدینه‏]-مکه
مرحله هشتم:بازگشت به مصر:مکه-[مدینه-جار -قلزم‏]-قاهره
مرحله نهم:سفر چهارم حج: قاهره-اسیوط-اخمیم-قوص-اسوان-عیذات- جده-مکه
مرحله دهم:بازگشت به بلخ: مکه-طایف-یمامه-هجره-ابله-عبادان- مهروبان-ارجان-اصفهان-نایین-طبس-تون‏ (فردوس)-قاین-سرخس-مرو الرود-فاریاب-بلخ.
فصل چهارم:
یافته های تحقیق
اسم ورسم ومولد وحسب ونسب شاعر

محل زندگی بلخ، مرو، قاهره، بدخشان

دانلود مطالب پژوهشی با موضوع بررسی ویژگی های شغلی کارکنان ...

جامعه آماری این پژوهش کارشناسان ادارات کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه وبویراحمد میباشد.
- این پژوهش در سال ۱۳۹۳ انجام شده است.
- یافته های پژوهش محدود به جامعه تحت بررسی میباشد.
- این پژوهش از نظر موضوعی محدود به ویژگی های شغلی و مؤلفه های آن میباشد.
ب) محدودیت
- شرایط زمانی و مکانی شرکت کنندگان در زمان تکمیل پرسشنامه ها از اختیار محقق خارج بوده است.
- سوءگیری شرکت کنندگان میتواند نتایج را تحت تاثیر قرار دهد.
- خستگی روزانه شرکت کنندگان و حالات روحی ناشی از آن در هنگام پاسخ به سئوالهامیتواندنتایج راتحت تاثیرقراردهد.
- عدم اعتقاد برخی از کارکنان به امر پژوهش و اهمیت ندادن آنها به نتایج و یافته های پژوهش، بر پژوهش اثر میگذارد که از اختیار محقق خارج بوده است.
- محافظهکاری اجتماعی برخی از شرکت کنندگان در تکمیل پرسشنامه ها تاثیر گذار است که از اختیار محقق خارج است.
۸٫۱ تعریف مفهومی متغیرهای پژوهش
مفاهیم و واژگان کلیدی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است به شرح زیر می باشد:
ویژگی های شغل را می توان به عنوان عوامل مرتبط با کار و یا ویژگی هایی شامل ماهیت خود کار و مهارت های مربوط به آن، استقلال، چالش ها، محیط کار، حقوق و دستمزد، مزایا، امنیت شغلی، بازخورد، روابط بین فردی، دانش یاد گرفته شده و فرصت های رشد و ارتقا تعریف کرد (چنگ چن و فن چیو، ۲۰۰۹).
الف- تنوع مهارت ها: درجه ای که یک شغل به انواع مختلفی از مهارت ها و توانایی های چالش برانگیز نیاز دارد و برای کارمند این فرصت را فراهم می کند که در انجام وظیفه اش از طیف گسترده ای از گزینه های موجود بهره بگیرد (سیولی، ۲۰۱۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب- ماهیت شغل: درجه نیازمندی یک شغل به تکمیل کل کار و یا بخش مشخصی از آن (میلت و گاگن، ۲۰۰۸)؛ به عبارت دیگر، داشتن شغلی که دارای آغاز و پایان و کی نتیجه ملموس است (اونور، ۲۰۰۶).
ج- اهمیت شغل: میزان تأثیرگذاری شغل بر زندگی و کار افراد در همان سازمان و یا در محیط خارج از سازمان است (میلت و گاگن، ۲۰۰۸؛ سیولی، ۲۰۱۰).
د- استقلال و آزادی عمل در کار: احساس آزادی، استقلال و اختیار عمل قابل توجه فرد در تنظیم برنامه، سرعت و روش کاری مربوط به خود (چنگ چن و فن چیو، ۲۰۰۹؛ سیولی، ۲۰۱۰).
ه- بازخورد: میزان اطلاعاتی است که کارکنان در مورد اثربخش بودن عملکرد خود از خود شغل، سرپرستان، همکاران و یا مشتریان دریافت می کنند و آگاه می شوند که تا چه اندازه کوشش های آنان در پدید آوردن نتایج، مؤثر بوده است (سیولی، ۲۰۱۰).
ادارهکل ورزش و جوانان: در هر استان ادارهای وجود دارد که مسئول کلیه فعالیتهای ورزشی در بخش عمومی یا همگانی و قهرمانی است و مسئولیت آن اداره بر عهده مدیرکل تربیت بدنی استان است و کلیه روًسای هیئتها و انجمنهای ورزشی زیر نظر مدیرکل تربیت بدنی استان فعالیت میکنند (سجادی،۱۳۸۴).
یکی از مسایلی که همواره پیش روی مدیریت یک سازمان قرار دارد، چگونگی توسعه سازمان و افزایش و کارآمدی آن میباشد. با توجه به شرایط امروزی، سازمانها میبایست در جهت ارتقای بهره وری خود تلاش کنند تا بتوانند ضمن حفظ بقای خود نیازهای مخاطبان و رضایت خاطر آنان را فراهم نمایند (کلاته صفیری، ۱۳۸۸). تربیت بدنی و ورزش به عنوان عرصهای گسترده در جامعه، زمینه های فراوانی را در دل خود دارد که در صورت وجود محیط مناسب، میتواند زمینه های جدید را برای کار خلاقانه، بازخورد مناسب و محیطی پویا در سطح سازمان ارائه نماید. لذا مدیران سازمانها میتوانند با بکارگیری قابلیت های ویژگی های شغلی، سازمان را بیش از بیش در رسیدن به اهدافش یاری کنند.
از اینرو این فصل به دو بخش اختصاص داده شده است. در بخش اول اطلاعات و بستر نظری حول محور ویژگی های شغلی و در بخش دوم به یافته های آخرین پژوهشات و مطالعات مربوط به موضوع پژوهش اشاره میشود.
زیربنای نظری
مطالعه و بررسی تشخیص شغل
ابزار اصلی تشخیص شغل، توسط هاکمن و اولدهام (۱۹۷۴) با هدف اندازه گیری انگیزش بالقوه شغلی، بر حسب ویژگی های شغلی، که بررسی تشخیص شغل است، توسعه و گسترش یافت. این ابزار شامل ۸۳ عبارت به شکل سؤال یا به صورت عبارت، آمده است و پاسخ های افراد بر حسب ادراکاتشان از شغلشان است. زمینه اصلی تحقیق که توسط هاکمن و اولدهام تهیه شده بود، حمایت ابتدایی و اولیه ای برای بررسی ویژگی های شغلی بود. محققان اطلاعات را از ۶۵۸ نفر از کارکنانی که در ۶۲ شغل متفاوت و در ۷ سازمان شاغل بودند، جمع آوری کرده بودند.
با وجود یافته های محکم و مطمئن هاکمن و اولدهام، برخی از محققان حمایت های کمی را از این تئوری گزارش کردند. رابرتز و گلیک، انتقاد شدیدی از این تئوری کردند. آنها مدعی بودند که این تئوری، ادراکات و مشاهداتی را به عنوان اطلاعات واقعی بحث قرار داده اند که از توصیفات عینی ویژگی های شغلی متمایز است و این مشاهدات به درستی ویژگی های وظایف را ارائه نکرده است. ولی گریفین (۱۹۸۳) مباحث متقاعدکننده ای را ارائه نمود که مشاهدات و ادراکات، منبع پیوسته اطلاعات درباره مشاغل و طراحی مشاغل است. شاید هاکمن و اولدهام، بهترین عبارت را از این تئوری پیشنهاد کردند: در مجموع، در حالی که حمایت و پشتیبانی در پیشینه تحقیقات برای این مدل ویژگی های شغلی وجود دارد، اما این درست نیست که این گونه استنتاج شود که این مدل یک تصویر کامل و دقیقی از اثرات انگیزه بر روی ویژگی های شغلی ارائه می کند. در واقع این مدل، شاید به عنوان کمک و حمایتی برای تغییر در سیستم کار است، به ویژه بخش مهم فرایند برنامه ریزی و همچنین مدل مفهومی از انواع تقریباً اساسی و اصلی است که تشخیصی از سیستم کاری است (هولمن و اکستل، ۲۰۱۰).
ویژگی های شغلی
این نظریه در طراحی مشاغل بر جنبه های رضایت شغلی یا عدم رضایت شغلی تأکید دارد. این روش طراحی مشاغل را می توان به گونه ای انجام داد که کارکنان از شغل خود احساس رضایت داشته باشند. در بکارگیری این روش، صاحب نظران معتقدند از طریق غنی کردن عناصر معینی از مشاغل می توان در تغییر حالات روانی افراد مؤثر بود و اثربخشی شاغلان را افزایش داد (چنگ و فن چیو، ۲۰۰۹).
یکی از عوامل مؤثر بر کارکردهای منابع انسانی، متغیرهای شغلی است. مشاغلی که دستورالعمل های مشخصی برای مجریان دارند با مشاغلی که چارچوب خاصی را نمی شناسند، تأثیر متفاوتی بر شاغلان می گذارند، به گونه ای که مشاغل ساختار یافته ممکن است موجب ابهام شاغلان خود گردند و بلاتکلیفی آنها را موجب شوند. با شناسایی این عوامل و بکارگیری آن در سیستم های ارزشیابی و طبقه بندی مشاغل اولویت و رتبه های شغلی معین می شود (میلت و گاگن، ۲۰۰۸).
ویژگی ها، مقاصد و وظایف، سه خصوصیت بنیادین برای طراحی شغل محسوب می شوند. ویژگی های شغلی دربرگیرنده مفاهیمی مانند تنوع مهارت، اهمیت شغل، هویت شغل، استقلال عمل، بازخورد شغل و عنصرهای شناختی شغل مانند ارتباطات شغلی، پردازش اطلاعات و تصمیم گیری شغلی است. حجم وظیفه ای زیاد یا کم شغل ممکن است کمی یا کیفی باشد و همچنین تعداد روابط زیاد یا کم، نقش های شغلی که تأثیر عمده ای برای طراحی شغل می گذارند، است (هوچنز، ۲۰۱۰).
مدل ویژگی های شغلی ریشه در آثار و کارهای اولیه هرزبرگ، ترنر و لارنس، بلود و هالین دارد. همه این افراد، ارتباط بین ویژگی های عینی وظایف و عکس العمل کارکنان نسبت به شغلشان را بررسی کرده اند. بر پایه و اساس کارهای آنان، هاکمن و اولدهام این نظریه را گسترش دادند که شغل، خودش باید به گونه ای طراحی شود که ویژگی های اساسی داشته باشد تا بتواند شرایطی ایجاد کند که انگیزه، رضایت و عملکرد کاری را افزایش دهد (جیانگ و جونز، ۲۰۰۸).
تاکنون نظریه های متعددی مبتنی بر ویژگی های شغلی توسط صاحب نظران مطرح شده است که مفاهیم بسیاری از آنها مشترک است. به عنوان مثال نظریه دو عاملی هرزبرگ مبتنی بر نیازهای انگیزاننده و نگه دارنده و نظریه نیازهای مک کللند که مبتنی بر نیاز کسب موفقیت، نیاز کسب قدرت و نیاز تعلق می باشد، جزء نظریه های ویژگی شغل تلقی می شوند؛ زیرا هرزبرگ معتقد بود که اگر نوع شغل موجب کسب موفقیت، مسئولیت و مقام افراد گردد، میزان رضایت شغلی کارکنان افزایش می یابد و همچنین مک کللند معتقد بود که اگر افراد به موقعیت عالی دست یابند، عملکردهای آنها بسیار خوب می شود و مسئولیت پذیریشان افزایش می یابد (سید جوادین، ۱۳۸۷).
ویژگی های شغل را می توان به عنوان عوامل مرتبط با کار و یا ویژگی هایی شامل ماهیت خود کار و مهارت های مربوط به آن، استقلال، چالش ها، محیط کار، حقوق و دستمزد، مزایا، امنیت شغلی، بازخورد، روابط بین فردی، دانش یاد گرفته شده و فرصت های رشد و ارتقا تعریف کرد (چنگ چن و فن چیو، ۲۰۰۹).
نظریه ویژگی های شغلی در طراحی مشاغل بر جنبه های رضایت شغلی یا عدم رضایت شغلی تأکید دارد. روش طراحی مشاغل را می توان به گونه ای انجام داد که کارکنان از شغل خود احساس رضایت داشته باشند (سید جوادین، ۱۳۸۷). محققان نشان دادند که ویژگی های شغل، از طریق طراحی مجدد شغل، بر انگیزه شغلی کارکنان اثر می گذارد، که این به نوبه خود سبب بهبود عملکرد شغلی کارکنان می گردد (چنگ چن و فن چیو، ۲۰۰۹). ادبیات نظری غنی سازی شغلی، بارها ارتباط مثبت بین ویژگی های شغلی و نتایج رفتاری را به لحاظ تجربی تأیید کرده است (کیم، نایت، کراتسینگر، ۲۰۰۹).
نظریه اسناد به ضرورت های کار
روش مبتنی بر ویژگی های شغلی به وسیله دو پژوهشگر به نام ترنر و لارنس در سال های میانی ۱۹۶۰ ارائه شد. آنها برای ارزیابی اثر انواع مختلف شغل بر میزان رضایت و غیبت کارکنان یک روش تحقیق ارائه نمودند. آنها پیش بینی کردند که کارکنان مشاغلی را ترجیح می دهند که پیچیده، چالش گر یا هماورد طلب باشد. یعنی این شغل ها موجب افزایش رضایت شغلی و کاهش میزان غیبت آنان خواهد شد. این دو پژوهشگر پیچیدگی کار را بر اساس شش ویژگی تعریف کردند: ۱) گوناگونی یا متنوع بودن کار، ۲) استقلال یا آزادی عمل در کار، ۳) مسئولیت، ۴) دانش و مهارت، ۵) روابط متقابل اجتماعی که مورد نیاز است و ۶) روابط متقابل اجتماعی که در اختیار است. هر قدر شغل، از نظر ویژگی ها نمره بالاتری می گرفت، از نظر این دو پژوهشگر، پیچیده تر بود. نتیجه تحقیقاتی که در زمینه میزان غیبت کارکنان انجام شد، پیش بینی های آنها را تأیید کرد. کسانی که کارهای پیچیده تر انجام می دادند، کمتر غیبت می کردند. ولی نتیجه تحقیقات نتوانست که رابطه کلی بین پیچیدگی کار و میزان رضایت کارکنان را نشان دهد (تا این که داده ها را بر اساس زمینه شغلی کارکنان تفکیک کردند). هنگامی که تفاوت های فردی بر حسب روستایی یا شهری بودن کارگر یا کارمند در نظر گرفته شد، کارکنانی که از مناطق شهری بودند با کارهایی که پیچیدگی کمتری داشت، احساس رضایت بیشتری می کردند، کارکنانی که متعلق به مناطق روستایی بودند به هنگام انجام کارهای پیچیده تر احساس رضایت بیشتری می کردند (میلت و گاگن، ۲۰۰۸).
دو پژوهشگر مزبور به این نتیجه رسیدند که جوامع بزرگ علاقه ی چندان زیادی به کارهای گوناگون ندارند، بنابراین کمتر به کارهایی می پردازند که ایجاد انگیزه می کند. برعکس کارگرانی که متعلق به شهرهای کوچکتر بودند یا از جوامعی آمده بودند که علاقه های غیرکاری کمتر بود، بیشتر پذیرای کارها و مشاغل پیچیده بودند. ارائه تئوری اسنادی کار این دو پژوهشگر به سه دلیل از اهمیت زیادی برخوردار بود: نخست، آنها توانستند ثابت کنند که کارکنان سازمان ها نسبت به مشاغل گوناگون واکنش های متفاوت نشان می دهند. دوم، آنها توانستند مجموعه ای از ویژگی های شغلی را برشمارند که می توان کارها را بر آن اساس مورد ارزیابی قرار داد و سوم این که آنها به نیازهای فردی توجه کردند تا ببینند اختلافات فردی چگونه باعث می شود که آنان در برابر شغل های متفاوت واکنش های گوناگون از خود نشان دهند (چنگ و فن چیو، ۲۰۰۹).
ترنر و لارنس (۱۹۶۵)، تحقیقی را بر روی ویژگی های عینی مشاغل که برای طراحی کار به کار گرفته می شود را انجام دادند. آنها ارتباط بین ویژگی های معین وظایف و واکنش های کارکنان نسبت به کارشان را بررسی کردند. آنها معیارهای شش گانه ویژگی های لازم وظایف را پیشنهاد کردند. تنوع، اختیار، واکنش های لازم، واکنش های اختیاری، دانش و مهارت های لازم و مسئولیت. این ویژگی ها پیش بین هایی بودند که به صورت مثبت رضایت کارکنان، اثربخشی و مراقبت و توجه به کارکنان را شرح می دادند. شاخصه ویژگی های لازم وظایف از این شش معیار ناشی می شود. ترنر و لارنس انتظار داشتند که مشاغل بر پایه این ویژگی ها ارتقا یابند و رضایت بیشتر کارکنان تجربه شود. رابطه مثبتی بین شاخصه ی ویژگی های لازم وظایف و رضایت کارکنان برای آن دسته از کارکنانی که کارخانه هایشان در شهرک های اطراف واقع شده است، وجود داشت. تحقیقات ترنر و لارنس توسط بررسی هایی که بلود و هالین (۱۹۶۷) و هالین و بلود (۱۹۶۸) انجام دادند، حمایت شد (همان).
هاکمن و لاور (۱۹۷۱) در این که چگونه افراد در گروه های مختلف نسبت به مشاغل شان که ممکن بود بر حسب نیازهای شخصی کارکنان برای رشد و پیشرفت حرفه ای توضیح داده می شد، واکنش نشان دهند، تفاوت هایی را یافتند. آنها پیشنهاد کردند که کارکنان باید به صورت مثبتی به چهار بعد شغل واکنش نشان دهند. این چهار بعد که توسط لارنس و ترنر معرفی شدند عبارت بودند از: تنوع، اختیار، معناداری شغل و بازخورد. همچنین، معیاری برای انعکاس میزان تمایل برای ارضای نیازهای سطح بالا توسعه داده شد. هاکمن و لاور (۱۹۷۱) متوجه شدند که هنگامی که این چهار بعد در مشاغل در سطح بالایی وجود دارد، کارکنان انگیزه درونی برای انجام دادن بهتر کارها دارند. به علاوه محققان، شواهدی را دال بر این که ویژگی های اصلی مشاغل به صورت مستقیم می توانند بر روی نگرش ها و رفتار کارکنان تأثیر داشته باشند (سیح و سیح، ۲۰۰۳).
محققان دیگری نیز سعی کردند در پرتو این شواهد، راه های شناخت تفاوت ها و ویژگی های فردی را بشناسند. مشهورترین این محققان ریچارد هاکمن و ادوارد لاور بودند که عقیده داشتند ویژگی های روانی و انگیزشی در چگونگی واکنش فرد در برابر شغل، نقش مهمی را بر عهده دارند. به خصوص آنها از تئوری های نیاز در انگیزش استفاده وسیعی به عمل آوردند. آنها ثابت کردند افرادی که از طریق نیازهای سطح بالا مانند نیاز به خودیابی و رشد برانگیخته می شوند، خواهان شغل های پیچیده و پرتلاش هستند و به همان نسبت افرادی که دارای نیازهای مرتبه ضعیفی هستند کمتر به این گونه مشاغل برانگیخته می شوند (فرجی و همکاران، ۱۳۸۷). به نظر می رسد از نظر کارکنان شغلی خوب است که پیش پا افتاده و عادی نباشد و انجام دادن آن تا حدودی نیاز به فکر داشته، برانگیخته کند و تا اندازه ای در آن تنوع و آزادی عمل وجود داشته باشد و وجهه اجتماعی خوبی داشته باشد و امکان پیشرفت شغلی را فراهم سازد. بنابراین از آنجایی که توجه به نیاز کارکنان و نیز توجه به الزامات شغلی که متناسب با این نیازها و ویژگی های رفتاری طراحی شده باشند، افزایش کارایی عملیات و روش ها را محقق می سازد و به کارکنان نیز اجازه می دهد تا درباره نحوه انجام وظایف شغلی تصمیم گرفته و هرگونه اشتباهی را خود در مبدأ اصلاح کنند (لاول و بروکنر، ۲۰۰۹).
الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی
واکنش افراد در برابر شغل یا کار به نوع پنداشت یا برداشت آنان از کار بستگی دارد و نه به جنبه های عینی شغل یا کار. این موضوع پایه و اساس سومین تئوری ویژگی های کار را تشکیل می دهد. این تئوری را الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی می نامند. در این الگو، چنین استدلال می شود که کارکنان و اعضای سازمان، نگرش ها و رفتارهایی را می پذیرند که بتوانند نسبت به آثار اجتماعی که به وسیله دیگران و کسانی که با آنان در تماس هستند، به وجود می آید، واکنش مناسب نشان دهند. این افراد می توانند همکار، سرپرست، دوست، عضو خانواده یا مشتری باشند. برای مثال آقای آلفا برای تعطیلات تابستانی خود در یک کارخانه چوب بری مشغول به کار شد. چون گرفتن کار مشکل بود و در این کارگاه به او حقوق خوبی پرداخت می کردند، در نخستین روز ورود به کارگاه دارای انگیزه بسیاری زیادی بود. ولی دو هفته بعد انگیزه او کاهش یافت. آنچه اتفاق افتاده بود این بود که همکاران پیوسته درباره کار و شغل خود بد می گفتند. آنها می گفتند که کار کسالت آور است، باید درست سر ساعت به کارگاه وارد شد و یک دقیقه زودتر نمی توان محل کار را ترک کرد، مدیریت به آنها اعتماد ندارد و سرپرستان هیچ گاه به دیدگاه ها و نظریات آنها اهمیت نمی دهند. ماهیت کار آلفا در ظرف این دو هفته تغییری نکرده بود، ولی او با توجه به پیام هایی که از دیگران دریافته بود، واقعیت را در ذهن خود به گونه ای دیگر درآورده بود.
نتیجه چندین تحقیق، الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی را تأیید می کند. برای مثال ثابت شده است که با تغییر اقدامات ظریفی، به عنوان همکار یا رئیس، می توان بر میزان انگیزش و رضایت شغلی افراد افزود یا آن را کاهش داد. بنابراین مدیران باید به نوع پنداشت و برداشتی که افراد از کار یا شغل خود دارند توجه نمایند. برای مثال آنها می توانند با صرف وقت زیاد درباره جنبه های جالب و اهمیت شغل یا کار برای کارکنان صحبت کنند و همچنین نباید از افراد تازه استخدام و کسانی که به پست های بالاتر انتقال یا ارتقا می یابند و دیدگاهی جدید نسبت به این کارها (در مقایسه با کسانی که در این پست ها سابقه بیشتری دارند) پیدا می کنند، شگفت زده شوند (هوچنز، ۲۰۱۰).
نظریه هاکمن و اولدهام در مورد JCM
اولین بار در سال ۱۹۷۱ هاکمن و لاور در مطالعه ای که در یک شرکت تلفن انجام دادند به این نتیجه رسیدند که هر چه کارکنان ویژگی هایی مانند تنوع مهارت، استقلال عمل در انجام کار، هویت داشتن شغلشان، بازخورد و سروکار داشتن با دیگران را بیشتر احساس کنند، رضایت خاطر آنان بیشتر، عملکرد آنان در محل کار بهتر و میزان غیبت آنان کمتر است (فرجی، پوررضا، حسینی، عرب، اکبری، ۱۳۸۷). این مطالعه زمینه ای را برای مدل ویژگی های شغلی (JCM) هاکمن و اولدهام در سال ۱۹۷۵ فراهم ساخت. نظریه ویژگی های شغلی (JCM) هاکمن و اولدهام (۱۹۷۵) رابطه بین ویژگی های شغل و پاسخ فرد به کار را توصیف می کند. این نظریه در ابتدا با هدف بررسی تشخیصی شغل مورد آزمایش قرار گرفت تا تعیین شود برای بهبود انگیزه و بهره وری در کاکنان، مشاغل چگونه باید مجدداً طراحی شوند. بعد از آن نیز برای ارزیابی اثرات تغییرات شغلی در کارکنان مورد استفاده قرار گرفت (اسکات، اسوورتزل، تیلور، ۲۰۰۵). هاکمن و اولدهام (۱۹۷۵) معتقد بودند کارکنان برای برانگیخته شدن باید سه حالت روانشناختی مهم را تجربه کنند. کارکنان باید کار خود را معنی دار بدانند، نسبت به نتایج و پیامدهای کار خود احساس مسئولیت کنند و از نتایج تلاش های خود آگاه باشند (امیری، میرهاشمی، پارسا معین، ۱۳۹۰). تنوع مهارت، اهمیت شغل و ماهیت شغل سبب معنی دار بودن کار می شوند، آزادی عمل در کار مربوط به نتایج کار می باشد و بازخورد مربوط به آگاهی از نتایج واقعی فعالیت های کاری می باشد که به نوبه خود بر نتایج کاری مانند انگیزه درونی، رضایت شغلی، اثربخشی کار و غیبت و جابجایی تأثیر می گذارد. تمام این پنج بعد در فرمول توان بالقوه انگیزشی (MPS) خلاصه می شوند. توان انگیزشی حاصل ضرب میانگین تنوع مهارت، ماهیت شغل و اهمیت شغل در آزادی عمل در کار و بازخورد شغلی می باشد.
این مدل بیان می کند که هرچه توان انگیزشی شغل افراد در سطح بالاتری باشد، انگیزش و رضایت شغلی افزایش می یابد (فرید و فریس،۱۹۸۷). هاکمن و اولدهام با بهره گرفتن از مطالعه ویژگی های رفتاری افراد، نظریه ویژگی های شغل (JCM) را که مبتنی بر نیازهای روانی منابع انسانی است، ارائه دادند. در این الگوی اساسی پنج ویژگی اصلی در شغل تشخیص داده شده است به نحوی که هر چه شغلی بیشتر دارای این ویژگی ها باشد، حالات روانی-رفتاری مثبت تری ایجاد خواهد کرد (سنجری کرهرودی، ۱۳۸۰).
الف- تنوع مهارت ها: درجه ای که یک شغل به انواع مختلفی از مهارت ها و توانایی های چالش برانگیز نیاز دارد و برای کارمند این فرصت را فراهم می کند که در انجام وظیفه اش از طیف گسترده ای از گزینه های موجود بهره بگیرد (سیولی، ۲۰۱۰).
ب- ماهیت شغل: درجه نیازمندی یک شغل به تکمیل کل کار و یا بخش مشخصی از آن (میلت و گاگن، ۲۰۰۸)؛ به عبارت دیگر، داشتن شغلی که دارای آغاز و پایان و کی نتیجه ملموس است (اونور، ۲۰۰۶).
ج- اهمیت شغل: میزان تأثیرگذاری شغل بر زندگی و کار افراد در همان سازمان و یا در محیط خارج از سازمان است (میلت و گاگن، ۲۰۰۸؛ سیولی، ۲۰۱۰).
د- استقلال و آزادی عمل در کار: احساس آزادی، استقلال و اختیار عمل قابل توجه فرد در تنظیم برنامه، سرعت و روش کاری مربوط به خود (چنگ چن و فن چیو، ۲۰۰۹؛ سیولی، ۲۰۱۰).
ه- بازخورد: میزان اطلاعاتی است که کارکنان در مورد اثربخش بودن عملکرد خود از خود شغل، سرپرستان، همکاران و یا مشتریان دریافت می کنند و آگاه می شوند که تا چه اندازه کوشش های آنان در پدید آوردن نتایج، مؤثر بوده است (سیولی، ۲۰۱۰).
در مجموع، نظریه ویژگی های شغلی (JCM) هاکمن و اولدهام بر این باور است که یک شغل برای کارکنان زمانی معنادار خواهد بود که آن شغل مستلزم تنوعی از مهارت ها شامل انجام دادن کل کار و یا قسمت مهمی از کار باشد و بر زندگی سایر افراد تأثیر بگذارد؛ همچنین احساس مسئولیت شخصی آنان را با دادن اختیار و استقلال در انجام کار خود، افزایش دهد و کارکنان را از نظرات دیگران راجع به عملکردشان آگاه سازد.
الگوی ویژگی های شغلی (JCM) به بهبود تناسب بین شغل و فرد کمک می کند تا دیگر نیازی به گزینش، استخدام و آموزش کارکنان جدید نباشد (اونور، ۲۰۰۶).

پایان نامه کارشناسی ارشد : پژوهش های پیشین درباره :نقش الگوهای ارتباطی،سرمایه ی ...

کلمه ارتباط از لغت لاتینCommunicar مشتق شده است، این لغت خود در زبان لاتین Tomake common یا عمومی کردن و یا به عبارت دیگر در معرض عموم قرار دادن است ،یعنی ارتباطات برخی از مفاهیم و تفکرات و معانی و یا عبارت بهتر پیام را به دیگران و یا میان عموم گسترش می دهد.(رئیسی پور ،۱۳۹۱).
ارتباط فرآیندی است که توسط آن اطلاعات از طریق نظام (سیستم )مشترک علائم ،نشانه ها یا رفتار منتقل می شود (ابراهیمی،۱۳۷۱). ارتباط سراسر زندگی انسان را در بر گرفته است .انسان به کمک ارتباط زنده می ماند ،رشد و تکامل می بابد و سعادت و خوشبختی وی تا حد زیادی به چگونگی رابطه او با دیگران بستگی دارد .در این بین ارتباط زناشویی به عنوان طولانی ترین و عمیق ترین نوع ارتباط همواره مورد توجه بوده است . ارتباط توانایی خاصی است که به افراد کمک می کند ،به طور کارآمدی در پیام های نمادی که مبادله می کنند عمل کنند و احساسات مثبت و خوشایندی در طرف مقابل خود ایجاد نمایند (زمانی،۱۳۹۲). ارتباط بین فردی جزء بزرگترین پیشرفت های بشر به شمار می آید اما انسان های معمولی قادر به برقراری یک ارتباط خوب و موثر نیستند که یکی از جنبه های طنز آمیز شدن تمدن نوین آن است که اگرچه با توسعه س ابزارهای مکانیکی ارتباط از آخرین مرزهای دست یافتنی تخیل نیز گذشته است اما اغلب مردم برقراری ارتباط را کاری دشوار می بینند در عصر فن آوری ما می توانیم به ماه پیام بفرستیم اما برقراری رابطه با کسانی که دوستشان داریم را دشوار می یابیم (نیک بخش،۱۳۹۰). برقراری ارتباط معمولا به صورت پیوندی دوجانبه بین دو فرد تعریف می شود .برقراری ارتباط را همچنین به عنوان ارتباط متقابلی که به روشی خاص رخ می دهد و جنبه های گوناگون آن پیوندهای محکمی را بین افراد در طول عمر آن ها ایجاد می کنند ،درنظر می گیرند (سگرین و فلورا،۲۰۰۵؛ به نقل از رئیسی پور،۱۳۹۱). در چارچوب روان شناسانه ،برقرای ارتباط به عنوان عمل فرستادن یک پیام به یک گیرنده در نظر گرفته می شود که در آن احساسات ،افکار و نقطه نظرهای گیرنده در تعبیر پیام به کار گرفته می شود .(میلر،۲۰۰۵؛ به نقل از رئیسی پور،۱۳۹۱).
۲-۳-۲ انواع ارتباط :
ارتباط را از وجوه مختلفی می توان تقسیم بندی کرد اما یک تقسیم بندی که کلی تراز سایر تقسیم بندی هاست و به نوعی جامع اقسام مختلف باشد ،تقسیم بندی ارتباط به دو نوع کلامی و غیرکلامی است .
انسان همواره نیازمند بیان خویشتن است اونیاز دارد که به صورت کلامی و غیر کلامی و متناسب با فرهنگ ، سنت و ارزش های جامعه اش عقاید امیال ،خواسته ها و ترس هایش را مطرح نماید .بدیهی است برای این منظور باید قدرت برقراری روابط دوستانه و حفظ آن را داشته باشد (زمانی،۱۳۹۲). درفرایند یک کنش متقابل ،ارتباط کلامی[۴۶] و غیر کلامی[۴۷] می تواند در نحوه ی برقراری یک رابطه موفق نقش مهمی برعهده داشته باشد .این ارتباط هم در ایجاد یک رابطه موثر و هم در تنظیم و استمرار رابطه و میزان صمیمیت نقش بسزایی دارد (احمدی،۱۳۹۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۲-۳-۲ ارتباط کلامی:
در زندگی انسان هیچ رفتار ارتباطی به اندازه ی ارتباط کلامی وسعت و تاثیر ندارد و هیچ پدیده ی ارتباطی این مقدار با زندگی انسان عجین نیست .ارتباط بزرگ ترین عاملی است که نوع رفتار او با دیگران و حوادثی را که در جهان اطراف او برایش اتفاق می افتد تعیین می کند ارتباط کلامی شامل رشته کامل راه های رد و بدل کردن اطلاعات بین افراد است و یا اطلاعاتی را که می دهند و می گیرند و نیز راه های استفاده از این اطلاعات را دربردارد .انسان ها از کلمات برای بیان خویش و معنا بخشیدن به زندگی و فعالیت هایشان استفاده می کنند.ارتباط کلامی به این دلیل مهم است که یکی از ابزارهای کارساز بشر برای کنترل و درک محیط خویش و تاثیر در آن است (بهرامی،۱۳۹۳).
۲-۲-۳-۲ ارتباط غیرکلامی:
درمانگران از مدتها پیش دریافته اند که ارتباط غیر کلامی به قدرتمندی کلمات بیان شده است .یکی از دلایل این نتیجه این است که ارتباط غیر کلامی ،حالت عاطفی ارتباط را منتقل می کند .محرابیان (۱۹۷۲)، دریافت که حدود ۷درصد کل عواطف توسط کلمات منتقل می شود ،۳۸ درصد شنوایی و ۵۵ درصد مربوط به صورت است (لانگ و یانگ،ترجمه نظری و همکاران،۱۳۹۲).
آهنگ صدا، سرعت صحبت کردن ،بلندی صدا ،مکث های کوتاه و بلند هرکدام می تواند پیامی بفرستد حتی فاصله ای که به هنگام حضور دو نفر تنظیم می شود می تواند پیام ارسال کند .(اسدی،۱۳۸۸،به نقل از بهرامی،۱۳۹۳). رفتارهای غیرکلامی زوج ها با همسرانشان به آسانی سوء تفاهم ایجاد می کند .تحقیقات نشان می دهد که زوج های مشکل دار اغلب همه ی انواع پیام ها را منفی تر از مقصود همسرشان ،تعبیر می کنند .این مساله در مورد رفتارها و پیام های غیرکلامی هم صدق می کند . زوجهای آشفته ،در زمان وجود مشکل کمتر ارتباط برقرار می کنند این مسئله در مورد ارتباط غیر کلامی نیز صدق می کند ،زوج های آشفته نسبت به زوج های بدون مشکل کمتر تماس چشمی برقرار می کنند .(لانگ و یانگ،ترجمه نظری و همکاران ۱۳۹۲).
۳-۳-۲ ارتباط در خانواده :
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که اعضای آن از طریق ارتباط خونی و ازدواج با هم مرتبط می شوند و به گونه ای معین نیازهای انسانی یکدیگر را در چرخه زندگی برطرف می کنند سدویک (۱۹۸۱)، ارتباط خانواده را به عنوان سازمان تعریف می کند(نوعی ،۱۳۸۹).
وظیفه اولیه خانواده برقراری ارتباط است که به بهتر شدن عملکرد خانواده ،رشد و تکامل ،اعتماد به نفس ،اجتماعی شدن اعضای خانواده منجر می شود (رئیسی پور ،۱۳۹۱). خانواده همواره به عنوان مهمترین سیستم انسانی مورد توجه بوده است . واتزلادویک[۴۸] ، بیوین و جکسون[۴۹] (۱۹۶۷) خانواده را سیستمی قانوگذار تعریف می کنند که اعضای آن به طور مداوم درحال تعریف و تجدید نظر در تعریف و اهمیت روابط خود بر مبنای الگوی ارتباطاتشان هستند .شناخت این الگوها به شناخت بعضی از جنبه های عملکرد خانواده کمک می کند .در واقع شناخت انواع مختلف الگوها و سبک های ارتباطات خانوادگی علاوه بر توصیف ،به پیش بینی و توضییح عملکرد خانواده و توصیه ها و تجویزهای مربوط به آن هم کمک می کند .(نوعی، ۱۳۸۹ ). کوئرنر و فیتزپاتریک [۵۰](۲۰۰۲) ارتباط خانوادگی را به عنوان کانالی که در درون آن قواعد و نقش ها ،فرایندهای تشخیص و تفاوت گذاری ،مدیریت وظایف و امور ،تعارضات و تصمیم گیری های خانوادگی در عرصه زندگی انجام می پذیرد ،تعریف کرده اند (جهانی زنگیر،۱۳۹۱). آرگیل[۵۱](۲۰۰۱) بر این باور است که خانواده یک از قوی ترین پیوند های ارتباطی اجتماعی است .رابطه اعضای خانوادگی رابطه عمیق و چند لایه است که عمدتا براساس تاریخچه ادراک ها و فرض های مشترک و درونی شده راجب جهان و اهداف مشترک اعضای خانواده بنا نهاده شده است (گلدنبرگ،۱۹۹۵،به نقل از احمدی ۱۳۹۲).
همانطور که می دانیم هر انسانی قبل از هرجا در سیستم خانواده شروع به رشد و نمو می نماید و از تعاملات درون خانواده خود تاثیر می پذیرد ،تا جائیکه از جزئی ترین تا کلی ترین مسائل فرزند ریشه در خانواده فرد دارد و رشد و نمو یافته از خانواده اصلی او می باشد (طاهری،۱۳۹۰). در واقع معنای ابتدایی ارتباط خانوادگی این است که بچه ها ارتباط با دیگران را یاد بگیرند (جهانی زنگیر،۱۳۹۱). هریک از ما گنجینه ای منحصر به فرد در روابط با دیگران داریم ،که به تجربیات خیلی قدیمی تر ما در روابط با مادر و دیگر مراقبان برمی گردد.برخی از این تجربیات زمانی کسب می شوند که ما در آن زان سعی در آسان کردن و گسترش روابطمان داشته ایم ولی برای کمک به ما یا دیگران در دسترس نبوده اند یا از آن مایوس شده ایم با این گنجینه خیلی قدیمی ،هریک از ما به طور ناخودآگاه روابطمان را در بزرگسالی گسترش می دهیم بدین صورت الگوی فردی ما شکل میگیرد و ما بطور غریزی و عمدتا بصورت ناخودآگاه و ناخواسته روابط تجربه شده مان را سروسامان می دهیم .(گرانت و کرولی،۲۰۰۲،به نقل از زمانی،۱۳۹۲). روابط بین فردی از الزامات جامعه انسانی است و در نهاد خانواده این ضرورت دو چندان است ،چرا که یک خانواده کارآمد براساس برقراری ارتباط صحیح و منطقی بین اعضای خانواده تحلیل می شود و رفتار حاکم بر روابط بین فردی نیز بر پایه اخلاق استوار می گردد.(احمدی،۱۳۹۲).
خانواده ها معمولا الگوهای تعاملی [۵۲]ثابت ،مشترک ،هدفمند و مکرری را به نمایش می گذارند چیزی که کانتوولر (۱۹۷۵)، به آن راهبردهای خانوادگی [۵۳]می گویند . راهبردهای خانوادگی که توسط همه ی اعضا اجرا می شوند ،الگوهای تبادلی پیش بینی پذیری هستند که به یک اشاره توسط تمامی اعضای خانواده تولید می گردند،به گونه ای که انگار هریک از اعضا احاسا می کند چه بخواهد چه نخواهد مجبور است نقشی را بازی کند که قبلا بخوبی جا افتاده است . الگوهای ارتباطی غیر کلامی میان اعضای خانواده معرف تبادل های ظریف و ضابطه داری است که می تواند قواعد و اصول خانوادگی حاکم بر گستره ی رفتارهای پذیرفته شده و قابل تحمل در خانواده را نشان دهد(گلدنبرگ و گلدنبرگ،۲۰۰۰،ترجمه ی حسین شاهی براواتی و همکاران،۱۳۹۲).
ارتباط موثر سنگ زیر بنای خانواده سالم و موفق است به عبارتی وقتی خانواده ای از الگوهای ارتباطی موثر استفاده می کند انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد هر پیامی دارد و مسئولیت اجتماعی کردن فرزندان و دستیابی به نیازهای روحی و روانی اعضاء خانواده و ابقاء ارتباط زوج و شرکت در اجتماع را می تواند به خوبی انجام دهد نوع نظام خانواده و الگوهای ارتباطی آن اثر مهمی براعضاء خانواده دارد زیرا شخصیت و یادگیری و توسعه و ابقاء اعتماد بنفس و قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده همه به نوع اطلاعات و نحوه ی انتقال اطلاعات بین اعضاء خانواده وابسته است .(ابراهیمی ،۱۳۷۱). بنابراین می توان گفت که تعاملات درون خانواده ها یکی از مهم ترین عوامل اثر بخش در روابط زناشویی می باشد روابط درون خانواده چنانچه به نحوی باشد که منجر به اضطراب برای اعضاء گردد، امنیت روانی افراد را به خطر می اندازد و این خود می تواند سرمنشا بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری برای آنها شود (نیک بخش،۱۳۹۰).
۴-۳-۲ ارتباط زناشویی :
ارتباط زناشویی [۵۴]عبارت است از فرایندی که در طی آن زن و شوهر چه به صورت کلامی و در قالب گفتار و چه به صورت غیرکلامی در قالب گوش دادن ،مکث،حالت چهره و ژست های مختلف با یکدیگر به تبادل احساسات و افکار می پردازند (ترنهلم ،یانسن ۱۹۹۶،به نقل از نیک بخش،۱۳۹۰).
ستیر(۱۹۸۳[۵۵]) معتقد است که ارتباط زناشویی ،محوری است که دیگر روابط خانوادگی حول آن شکل می گیرند و زن و شوهر در مواقع معماران خانواده هستند (ستیر،۱۹۸۳،ترجمه بیرشک،۱۳۸۴). ارتباط زناشویی ،یکی از طولانی ترین و عمیق ترین نوع ارتباط است ارتباطی که اغلب انتظار داریم در سایه آن هر نوع نیازی را درحد رضایت ارضا کنیم و به آرمان خود جامه ی عمل بپوشانیم.(رئیسی پور،۱۳۹۱). ارتباط و رابطه بین فردی سازگارانه پایه ای اساسی برای موفقیت زناشویی است و فرایندی تسهیل کننده برای ازدواجی پایدار و رضایتمندانه محسوب می شود .(موریس و کارتر،۲۰۰۰،به نقل از رئیسی پور،۱۳۹۱). رابطه زوجی ،رابطه ای منحصر به فرد است که در آن فرد از یک سو عمیق ترین دوستی و صمیمیت را تجربه می کند و از سوی دیگر ممکن است شدیدترین آسیب ها که التیام آنها ممکن است سالها به طول بینجامد ،مواجه شود .
بابنزر و وست [۵۶](۱۹۹۲) برای نشان دادن تفاوت رابطه زناشویی از دیگر روابط، ویژگی های رابطه زوجی را این گونه بیان می کند :
رابطه زوجی رابطه ای داوطلبانه است .
رابطه زوجی مستلزم برقرار کردن تعادل بین ثبات و رشد است .
رابطه زوجی دارای گذشته و حال و آینده ای است .
زوج شدن به معنای ترکیب دوآینده و دو گذشته است که تفاوت در ارزش ها و جهان بینی را شامل می شود .
رابطه زوجی مستلزم این است که هر عضو فردیت و هویت جداگانه خود را حفظ کند (لانگ و یانگ،ترجمه ی نظری و همکاران ،۱۳۹۲)
یکی از عوامل موفقیت آمیز در زندگی زناشویی شیوه های مناسب ارتباطی بین زوجین می باشد برقراری روابط مطلوب و مناسب نقش بسیار مهمی در سلامت روحی و روانی افراد و در نهایت در احساس رضایت از زندگی و کار ایفا می نماید همچنین باید دانست که چنانچه فرد از برقراری روابط مطلوب و مناسب و یا حتی از روابط عادی با دیگران عاجز و ناتوان باشد این امر سلامت روانی فرد و رضایت خاطر وی از شغل و زندگی را به خطر می اندازد (زمانی ،۱۳۹۲). موفقیت در رابطه زناشویی می تواند زمینه ساز رشد شخصی و خود شکوفایی شود و در عین حال شکست در آن سرشکستگی و بی حاصلی را دنبال دارد (لانگ و یانگ،ترجمه ی نظری و همکاران ،۱۳۹۲). در واقع ارتباط زناشویی می تواند دست مایه ی شادی یا منبع بزرگ رنج و تالم باشد . ارتباط زن و شوهر این امکان را می هد که بایکدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازد و مشکلاتشان را حل کند .زوج هایی که نتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند در یک وضعیت نامشخص قرار می گیرند(زمانی ،۱۳۹۲). ارتباط خوب همسران با یکدیگر آنها قادر می سازد تا نیازها؛خواسته ها و علایق خود را با هم در میان گذارند عشق، دوستی و محبتشان را نسبت به یکدیگر ابراز کنند و به خوبی از عهده ی حل مشکلات و مسائل اجتناب ناپذیر در خانواده برآیند اما فقدان مهارتهای ارتباطی لازم امکان چنین عملکردی را از خانواده و زوجین سلب نموده و رابطه صمیمانه متوقف می شود انرژی عشق به آزردگی و خشم تبدیل می شود و در نتیجه منازعات فراوان ، انتظارهای مکرر ،پناه بردن به سکوت، عدم همراهی عاطفی و لاینحل ماندن مشکلات را پدید می آورد (بولتون،۱۹۹۶؛ به نقل از زمانی،۱۳۹۲). کانون توجه جدیدترین نظریه روان تحلیلی ،روابط با محبوب یا تجربیات درونی شده است و بر این باور است که تعارضات حل نشده درون روانی فرد که از خانواده اصلی او مشتق شده است ، در روابط صمیمی بعدی فرد با افرادی مانند همسر برون ریزی می شود که منجر به شکل گیری الگوهای ارتباطی ناسالم و غیر واقع بینانه بین زوجین می شود ، که این الگوها حالت تکرار شونده ای به خود می گیرند ،مگر اینکه یکی از دو همسر (یا دربعضی موارد بچه هایشان ) وقوف و آگاهی بیشتری پیدا کنند،اقداماتی را برای متمایز سازی خود از تجربیات درونی شده ی قبلی به عمل آورند ، و در این فرایند یادبگیرند که به شیوه ی جدید و مثمر ثمری عمل کنند(گلادینگ، ترجمه بهاری و همکاران،۱۳۸۶). درواقع تجربیات والد – فرزندی منفی می توانند به روابط بزرگسالی انتقال یافته و باعث شوند که افراد باور داشته باشند که سزاوار محبت نیستند و یا به همسر صمیمی نمی تواند اعتماد کرد (صدر جهانی،۱۳۸۹). حال با توجه به این که توانایی فرد در ایجاد پیوند رضایت بخش با خانواده ی پدری و مادری خود، به زندگی بعدی منقل می شود و نظام خانوادگی تازه ی او را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و از طرفی ،ذهن ناخودآگاه خواهان تکمیل مسائل ناتمام عاطفی دوران کودکی است و ذهن فرد را وا می دارد که افرادی را برگزیند که دربازسازی عواطف دوران کودکی اشت ،به او یاری رساند و نیز قرار داشتن در یک رابطه عاشقانه ،مستلزم آن است که تمامی مباحث فیصله نیافته ی دوران کودکی را حل و فصل کرد و بالاخره این که برنامه های پنهان ذهن ، علت مشکلات و مانعی در برقراری ارتباط می شوند (نوعی ،۱۳۸۹). راه و روشی که هر زوج به وسیله آن نزدیکی خود را بیان می کند،به میزان زیادی از نیازها و انتظاراتی که آنها را از خانواده های اصلی کسب کرده اند اثر می پذیرد، سبکهای ارتباطی زوجین با یکدیگر و مرحله تکامل رابطه آنهاست (صدر جهانی،۱۳۸۹).
۵-۳-۲ تفاوت های جنسیتی[۵۷] در ارتباط:
بسیاری از مشکلات ارتباطی نتیجه تفاوت های زن و مرد در برقراری ارتباط است . مردان به منظور تبادل وقایع ( گفتگوی گزارشی) و زنان برای حفظ رابطه ( گفتگوی توافقی و یا سازشی ) ارتباط برقرار می کند . این دو موضوع متفاوت موجب آشفتگی رابطه می گردد . زنان یک موضوع را بطور عمیق بحث می کنند ، درحالی که مردان به موضوعات زیادی تمایل دارند . ( لانگ و یانگ ،ترجمه نظری و همکاران ۱۳۹۲). احساسات و نزدیکی عاطفی، برای زنان و مردان ارزش متفاوتی دارد . به عنوان مثال زنان در دوران رشد اینگونه آموخته اند که به هنگام دلسردی و درد، فریاد بزنند و یا احساساتشان را بیان کنند، برعکس جامعه از مردان می خواهد که زمان درد و ناامیدی ساکت و خویشتن دار باشد .بطور کلی زنان به راحتی در مورد مسائل خود حرف می زنند در حالی که مردان به راحتی این کار را نمی کنند (اسدی ،۱۳۸۸،به نقل از بهرامی ،۱۳۹۳). وود (۲۰۰۱) توضییح می دهد که چگونه اختلاف بین مردان و زنان بیشتر بر مضامین پیام ها تاکیید دارد مضامین فردی در برابر مضامین مربوط به مقام افراد .معمولا زنان انتظار دارند روابط بر مبنای وابستگی بین افراد و همکاری باشد ، این بدان معناست که زنان اغلب بر شباهت های بین خود و دیگران تاکید دارند و درصددند تصمیماتی بگیرند که همه را خرسند نگه دارد .در مقابل ، مردان معمولا انتظار دارند روابط برمبنای استقلال و رقابت باشد .(رئیسی پور،۱۳۹۱). در مجموع زنان، مردان را به عنوان کسانی می بینند که به آنها گوش نمی دهند ، درحالی که خودشان گوش دهنده ی خوبی هستند . مردان لزوما گوش دادن خود را نشان نمی دهند . فرهنگ رایج گفتگو بین مردان چنین است . آنچه را که زنان در گفتگو با هم جنس های خود منفی درک می کنند مردان خیلی کمتر منفی تلقی می کنند . وقتی زنان با یکدیدگر با یکدیگر صحبت می کنند، از همدیگر انتظار حمایت و توافق دارند .اما وقتی مردان با زنان صحبت می کنند ، یک دیدگاه رقابت آمیز را نشان می دهند که برای زنان آزار دهنده است . تانن ([۵۸]۲۰۰۱) نتیجه می گیرد که گفتگو های مونث / مذکر ارتباط بین فرهنگی محسوب می شود . گاتمن [۵۹]معتقد است که مردان در مقایسه با زنان راجب تعاملات منفی تازه رخ داده مشغول فکر می شوند و آسیب می بینند . مردان هیجانات منفی شان را تعدیل می کنند ، درحالی که زنان شکایت می کنند .طی تعارض ها زنان بیشتر احتمال دارد انتقاد کنند و مردان زمانی که جو هیجانی داغ می شود ، کناره گیری هیجانی می کنند . این مسئله مفهوم انتقاد زنانه / سرسختی مردانه نامیده می شود ( لانگ و یانگ ،ترجمه نظری و همکاران ۱۳۹۲). زنان ممکن است در روابط زناشویی خود انتظار بیشتری برای باز بودن در ارتباط و مشارکت در ارتباط داشته باشند و همچنین نگرش های متفاوتی در مورد صمیمیت و خود افشایی داشته باشند . تحقیقات نشان داده است که در تمام ازدواجها مواردی که از عدم توافق مداوم بین مردان و زنان در مورد الگوهای ارتباطی وجود دارد و روش برخورد کردن با این عدم توافق ها بوسیله زوجها حائز اهمیت است . زنان و شوهران در رفتارهای متنوع و متفاوت ارتباطی مرتبط با جنسیت شرکت دارند . همسران نه تنها در چگونگی رفتار متفاوتند ، بلکه در آنچه از دیگری به عنوان یک طرف ارتباط انتظار دارند ، نیز متفاوت اند.( گاتمن،۱۹۹۴،به نقل از اسدی ،۱۳۸۸، به نقل از بهرامی ۱۳۹۳).
۶-۳-۲ نظریه های ارتباط:
۱-۶-۳-۲ نظریه دیالکتیک رابطه[۶۰]:
دیالکتیک رابطه ای بیان می دارد که زندگی رابطه ای همواره در یک فرایند قرار دارد افراد درگیر در روابط پیوسته نیروهای جلو و عقب ناشی از نیازها و تمایلات متضاد را احساس می کند در این نظریه بیان می شود که چگونه افراد مایلند استقلال و در عین حال ارتباط داشته و آزاد باشند و در عین حال محافظت شوند تازه و در عین حال قابل پیش بینی باشند . اساسا افرادی که در یک رابطه برقراری ارتباط می کنند ،تلاش دارند این تمایلات در تعارض با یکدیگر را با هم آشتی دهند اما هرگز نیاز خود به هر دو عامل در تضاد را از قلم نمی اندازند .(باکستر ،۲۰۰۴).
۲-۶-۳-۲ نظریه تبادل اجتماعی[۶۱] :
در نظریه تبادل اجتماعی فرض می شود که منافع شخصی لزوما چیز بدی نیست و درواقع می تواند رابطه را تقویت نماید . در این نظریه بیان می شود که نیروی اصلی در روابط بین فردی ، برآوردن منافع شخصی هر دو طرف است . در رویکرد تبادل اجتماعی ،تبادلات بین فردی با تبادلات اقتصادی قیاس شده اند که در آنها افراد هنگامی راضی هستند که بازگشتی منصفانه را از هزینه های خود به دست آورند (لالر و تای ۱۹۹۹). پارسونز(۱۹۹۱) ،توجه به الگوی نقش ها ، دونقش متفاوت را در خانواده مطرح می کند.به نظر او نقش مرد دادن پایگاه اجتماعی به خانواده از طریق شغل و ایجاد و امنیت برای خانواده از طریق درآمد شغلی اوست و نقش زن ایجاد و حفظ روابط عاطفی در درون خانواده است .
پارسونز در نظریه ی تفکیک نقش ها با این تصور که اشتغال زنان ، نظام خانواده را در معرض خطر قرار می دهد اشتغال زنان را نکوهش می کند به اعتقاد وی تغییر در فرصت های شغلی و ایجاد برابری با مردان موجب از هم پاشده شدن ساخت خانواده می شود و کارکرد خانواده را برهم می زند .
وایلی[۶۲]( ۲۰۰۰) براین باور است که همسران مجموعه ای از الگوهای ارتباطی را میان خود برقرار می کند و رفتارهای مشکل آفرین ، صرفا اجرا ی همان الگو ها هستند. الگوهای ارتباطی مورد نظر وایل عباتنداز انزوا گزینی متقابل ، سرزنش متقابل و توقع / انزوا گزینی .طی سالها پژوهش در زمینه ارتباط میان فردی الگوهای متعددی ارائه شده اند که نشانگر ماهیت و شیوه کار ارتباطات است .(رئیسی پور،۱۳۹۱).
۳-۶-۳-۲ نظریه ستیر[۶۳] :
رویکرد ستیر یک رویکرد ارتباطی است .او به زوج ها کمک می کند تا، با بهره گرفتن از برنامه های رفتاری ویژه به کاهش اختلافات و تعارضات زناشویی خود بپردازند .(بنمن ،۲۰۰۸؛به نقل از سودانی و همکاران ،۱۳۹۲). ستیر به بهترین نحو موضوع ارتباط را در خانواده مطرح می کند . ستیر ، رابطه را بزرگترین عاملی می داند که نوع رفتار انسان را با دیگران و حوادثی را که در جهان اطراف برایش اتفاق می افتد تعیین می کند .بطور کلی ستیر ، ارتباط مختل را عامل اصلی تعارضات زناشویی می داند و حتی معتقد است که تنها عامل منحصر به فرد طلاق همین ارتباط ناکارآمد زوج ها می باشد . ستیر سعی می کند به زوج ها کمک کند تا عزت نفس خود را تقویت کند و معتقد است ، زوج های دارای عزت نفس پایین از الگو های ارتباطی مختل و ناسالمی مانند سازشگر ، سرزنشگر ، حسابگر ، بیربط گو استفاده می کنند.او کوشش می کند تا زوج ها الگوهای ارتباطی متعادل و هم تراز با یکدیگر داشته باشند .(ستیر، ۱۹۸۳؛ به نقل از سودانی و همکاران ،۱۳۹۲).
برجستگی کار ویرجینیا ستیر، افزایش عزت نفس افراد در خانواده به منظور ایجاد و تغییر در نظام میان فردی آنهاست. او بین عزت نفس و ارتباط، یک همبستگی مستقیم یافته است و عزت نفس پایین را با ارتباط ضعیف همخوان و هم پیوند می داند. او خانواده را یک نظام کل نگر می داند. نقشها اثرهای عمده ای بر کارایی موثر خانواده از طریق نفوذ قواعد، فرایندهای ارتباطی و پاسخ به فشارهای روانی دارند. هنگامی که اعضای خانواده از همۀ رویدادهایی که در زمان حال تجربه می کنند، آگاه شوند. می توانند هم به عنوان فرد و هم به عنوان خانواده رشد کنند. هدف اصلی، یکی سازی رشد هریک از اعضای خانواده با یک پارچگی و سلامت نظام خانواده است (کارلسون و همکاران، ترجمه نوابی نژاد، ۱۳۸۴).
۷-۳-۲ الگوهای ارتباطی [۶۴]:
یکی از مدل های مطرح در خانواده که به تعاملات در خانواده و نقش آن بر سازگاری موثر با محیط پرداخته اس، مدل الگوی ارتباطی خانواده است اصولا مفهوم الگوی ارتباطی خانواده یا طرحواره های ارتباطی خانواده، ساختار علمی از دنیای ظاهری خانواده است که بر اساس ارتباط اعضای خانواده یا یکدیگر و اینکه اعضاء چه چیز به یکدیگر می گویند و چه کار انجام می دهند و اینکه چه معنایی از این ارتباط دارند ، تعریف می شود(فیتزپاتریک و کوئرنر ،۲۰۰۴؛ به نقل از حیدری نژاد ،۱۳۹۲).
الگوی ارتباطی زوجین یکی از راه های ارزیابی ساختار خانواده می باشد که از طریق آن تعامل زن و شوهر با یکدیگر مشخص می شود الگوی ارتباطی زوجین کارایی خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد (مانفردینی،پرسچی و مازونی،۲۰۱۰؛ به نقل از رئیسی پور،۱۳۹۱).
به بیان دیگر یکی از راه های نگریستن به ساختار این است که به کانال های ارتباطی که از طریق آنها باهم دیگر به تعامل می پردازند ،پرداخته شود و به آن دسته از کانال های ارتباطی که به وفور در یک خانواده اتفاق می افتد ،الگوهای ارتباطی گفته می شود(رسولی،۱۳۸۰). در واقع الگوهای ارتباطی اشاره به الگوهایی از ارتباط دارد که افراد عموما از آن برای سروکار داشتن با مسائل در ارتباط استفاده می کنند(کریستنسن و سالاوی،۱۹۸۴ ؛به نقل از رئیسی پور،۱۳۹۱). در خانواده ها الگوهای ارتباط کاملا سالم و یا کاملا غیر سالم وجود ندارد اگر الگوهای ارتباطی خانواده را به صورت یک خط پیوسته از موثر تا غیر موثر در نظر بگیریم درصد کمی از خانواده ها هستند که کاملا در دو قطب این خط قرار می گیرند و بقیه ی خانواده ها بین ارتباط کاملا موثر و ارتباط کاملا غیر موثر قرار دارند (ابراهیمی ،۱۳۷۱).
با توجه به نوع ارتباط و الگوهای ارتباطی بین زوجین تقسیم بندی های گوناگونی از سوی صاحب نظران از زوجین انجام شده . فاورز[۶۵] و السون (۱۹۹۲)، در گونه شناسی معروف خود زوجین را به چهار دسته : زوجین سرزنده ،سازگار،سنتی و متعارض تقسیم کرده اند .گاتمن (۱۹۹۳)، در بین زوجین آشفته هفت الگوی ارتباطی مشکل زا را که وجه تمایز آنها از زوجین سالم است را شناسایی نموده است، ازجمله : عواطف منفی متقابل،نسبت پایین رفتارهای مثبت و منفی ،نسبت بالای انتظار ،تدافعی رفتار نموده ،تحقیر و عیب جویی و اسناد دهی های منفی و ثابت به همسر ،در تئوری روانکاوی نیز به الگوهای جالبی بر می خوریم . استرین[۶۶](۱۹۸۵)، شش الگوی زوجین : والد – کودک، همسر در نقش خود بی ارزش شده ، همسر در نقش خود ایده ال ، مطیع، سلطه گر ،توقع- کناره گیری و رومانتیک – منطقی را بر طبق دیدگاه روان پویایی معرفی کرده است (زمانی، ۱۳۹۲).
اما پراستفاده ترین تقسیم بندی ،دسته بندی کرستنسن [۶۷]و سالاوی[۶۸] (۱۹۹۱) است که الگوهای ارتباطی زوجین را به سه دسته تقسیم می کنند ، الگوی سازنده متقابل، الگوی اجتناب متقابل ، الگوی توقع /کناره گیرتقسیم می کند .
۱-۷-۳-۲ الگوی ارتباطی سازنده متقابل :
الگوی ارتباطی سازنده متقابل دارای نقش کلیدی در عملکرد خانواده موفق است . پترسون و گرین [۶۹](۱۹۹۹)، اظهار می دارند افرادی که راه های صحیحی را به هنگام برقراری ارتباط بکار می گیرند بهتر قادر به حل مسائل و مشکلات خود می باشند و رضایت بیشتری از رابطه خود دارند . ( رئیسی پور ،۱۳۹۱). مهمترین ویژگی این الگو این است که که الگوی ارتباطی زوجین از نوع برنده- برنده است(صدر جهانی،۱۳۸۹). در طی آن هرکدام از زوجین سعی می کنند در مورد مشکل ارتباطی خود بحث و گفتگو کنند ، احساساتشان را نسبت به هم ابراز نماید و برای مشکل ارتباطی ، پیشنهاد راه حل و مذاکره بدهند( اعتمادی و همکاران ،۱۳۹۳). در واقع الگوی ارتباطی سازنده متقابل در ارتباطات زوجین نوعی الگوی ارتباطی است که در آن زن و شوهر سعی می کنند در مورد مشکل و مسئله ای که در حین ارتباط برای آنها بوجود می آید بحث کنند و احساساتشان را نسبت به هم ابراز نمایند. زمانی که زوجین این الگو را در روابط خود بکار می برند هر دو احساس می کنند که همدیگر را درک می کنند ، این نوع زوجین میزان بشتری از مشارکت را گذارش می دهند ، رضایت و خوشنودی بشتری از زندگی را ابراز می نمایند (هیوی و همکاران ،۱۹۹۶، به نقل از رئیسی پور ،۱۳۹۱). در این الگو هر دو نفر زوجین رشد شخص دارند. مزیت الگوی سازنده درآن است که زوجها هنگامی که از این الگو استفاده می کنند انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد هر پیام دارند بطوری که می توانند افکار ، احساسات ، تمایلات و نیازهای خود را هم به هم انتقال دهند.( بهرامی ،۱۳۹۳). ستیر معتقد است که ادراکات زوجها از ارتباط زناشویی خود و ارتباط زناشویی همسرشان برای پیشت یا تخریب روابطشان حائز اهمیت فراوانی است و بیان داشت هرچه تفاوت بین آنچه که زن و شوهر از اعمال هم ادراک می کنند بیشتر باشد احتمال اینکه رابطه آنها غیر رضایت بخش باشد بیشتر است (گاتمن،۱۹۹۴،به نقل از رئیسی پور،۱۳۹۱).
۲-۷-۳-۲ الگوی ارتباط اجتناب متقابل :
در این الگو تعارض بین زوجین شدید و بگونه ای است که بحث و جدال تبدیل به یک الگوی دائمی در این خانواده ها شده است و این الگو تنها مکانیزم انطباقی در بین زوجین است . در این الگو زوجین از برقراری ارتباط با هم خودداری می کنند و زندگی آنها به شکل موازی بایکدیگر بوده و ارتباط بین آنها در حداقل میزان است (صدر جهانی ،۱۳۸۹). فیتزپاتریک و بادزنیسکی (۱۹۹۴)، بیان داشته اند که زوجین اجتناب کننده در رابطه زناشویی وابستگی زیادی به یکدیگر نداشته و دید آنها درمورد زندگی زناشویی و خانوادگی دوسو گرا بوده و افشاگری بسیار پایین در ارتباط زناشویی گزارش می دهند (شرفی،۱۳۸۲). به عقیده لورنتز (۲۰۰۲)، توافق و مصالحه بین زن و شوهر بدون صحبت کردن درباره ی مسائل و نظرات و عقاید ایجاد نمی شود . بنابراین اگر زوجین هردو به نقطه کناره گیری به عنوان راه اصلی برای خودداری از تعارض برسند ، رفتارهای ارتباطی مثبت در این زندگی زناشویی پیدا نخواهد شد . رفتارهای ارتباطی منفی همچون اجتناب از نزدیکی ، کناره گیری همراه با عصبانیت ، مشارکت در تعارض و اجتنابی و تدافعی بودن در ارتباط ، فرصت درک متقابل و احترام بین زوجین را از بین خواهد برد و استرس و پریشانی و درماندگی و در نهایت طلاق را به همراه خواهد داشت (به نقل از رئیسی پور،۱۳۹۱). راش و همکاران (۱۹۷۴) ، در تحقیقی دریافتند که که استفاده همسران از طرد و اجبار دررابطه زناشویی به طور قابل ملاحظه ای با حل ضعیف تعارض ارتباط داشت، از طرف دیگر ارتباطاتی که با اجتناب مشخص می شوند کیفیتی ایستا دارند که در آن حل مساله به میزان کمی صورت می گیرد .آنها خاطر نشان کردند که همسرانی که از مواجهه بالقوه احساس تهدید می کنند ف درنشان دادن رابطه ..ارتباط مستقیم کناره گیری می کنند و بر پیام های طعنه آمیز مثل انکار توجیه خود و سلب صلاحیت بیشتر از عقاید و احساسات به روشنی تکیه می کنند .از طرف دیگر ممکن است تعارض به طور مستقیم از طریق تعمیم موضوع و حملات شخصی دیگر دامن زده شود(مهدویان،۱۳۷۶).
۳-۷-۳-۲ الگوی ارتباط توقع/کناره گیری :

منابع علمی پایان نامه : منابع کارشناسی ارشد در مورد : ارزیابی میزان همخوانی برنامه ...

۲۱۰۴

۳۵۱

پسرانه

۳۷

۵

۱۶۱۶%

۲۲۲۱

۳۵۹

جمع

۶۷

۱۱

۴/۱۶

۴۳۲۵

۷۱۰

۳-۵- ابزار گرد آوری اطلاعات
۳-۵-۱ برنامه قصد شده
از دو منبع کتاب درسی و کتاب راهنمای معلم؛ در راستای شناخت برنامه و تبیین عوامل موثر درآن: دانش آموز- معلم- محتوا– روش های یاددهی - یادگیری وامکانات – تجهیزات – زمان مکان و ارزشیابی در درس علوم تجربی سال سوم راهنمایی استفاده گردید. با جستجو در محتوا و استفاده از تحقیقات انجام شده در تحلیل محتوای علوم سال سوم و اشارات مستقیم کتاب راهنمای معلم، محقق استخراج عوامل فوق را تا حد ممکن لیست کرده تا مقایسه عوامل امکان پذیر گردد.
۳-۵-۲ برنامه ی اجرا شده
تعدادی سوال هم معنابراساس عناصر برنامه درسی هشت گانه، ازکتب برنامه ریزی درسی در قالب سه فرم با مقیاس لیکرت وبلی- خیر طراحی و اجرا گردید؛ هر فرم ازمقیاس توسط مخاطب مربوط(دبیر- مدیر- دانش آموز)هم زمان، درمدارس با حضورمحقق از عناصرهشت گانه برنامه درسی(۱- هدف
۲-دانش آموز ۳- معلم ۴- محتوا ۵- روش های یاددهی– یادگیری ۶– زمان ۷-مکان و۸-ارزیابی) تکمیل گردید. به منظور روشن ساختن وضعیت برنامه درسی اجرا شده علوم تجربی و بررسی میزان محتوا و اهداف برنامه عملیاتی و اجرایی از نتایج دو مرحله آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده شد. این دو آزمون نه به دلیل این پژوهش بلکه به روال عادی ناحیه و در مواردی به طریق استانی، برگزار می گردد.
مرحله اول: درسطح ناحیه ۲ آموزش و پرورش شیراز، که در تاریخ ۲۵/۹/۱۳۸۷ برگزار گردید و سوالات آن توسط محقق به عنوان سرگروه آموزشی علوم تجربی ناحیه و با توجه به اهداف آموزشی تهیه شده بود؛ وآزمون مرحله دوم: سطح استان، در تاریخ ۱۸/۱۲/۱۳۸۷ با نظارت آموزش راهنمایی استان طراحی و اجرا گردید.
۳-۵-۳ برنامه آموخته شده
برنامه آموخته شده به وسیله اندازه گیری میزان یادگیری از آموخته های دانش آموزان صورت گرفت. نمرات حاصل از پاسخ به ۲۰ سؤال مقیاس تشریحی(پیوست شماره ۲) که درپایان سال تحصیلی و بعد از اتمام آموزش در کلاسهایی که به شکل تصادفی از مدارس نمونه انتخاب شده در هفته آخر اردیبهشت ماه اجرا گردید، به دست آمد. این سؤالات در حیطه های سه گانه بلوم و سطوح مختلف یادگیری منطبق بر برنامه قصد شده طراحی و اجرا گردید.
البته در صورتی که سؤالات آزمون هماهنگ استانی پایان سال تحصیلی(خردادماه) از روایی و پایایی لازم برخوردار بود نیز می توانست، قسمتی از عوامل قابل سنجش در برنامه آموخته شده باشد، که با توجه به محدویت های مختلف امکان پذیر نگردید. در آزمون هماهنگ پایان سال تحصیلی، به جز یک سوال بقیه سوالات از حیطه شناختی و دانش طراحی شده بود؛ ۵۳% دانش آموزان ناحیه دو نمره ۲۰ کسب کردند. با توجه به حیطه سوالات و در نظر نداشتن اهداف آموزش علوم به عنوان ملاک برنامه درسی آموخته شده، قابل استفاده نبوده است.
۳-۶ سنجش روایی و پایایی مقیاس آزمون
اعتبار هر آزمون در واقع به دلیل استنباطی است که ما از آن آزمون می کنیم. برای تهیه این مقیاس به تفاوت های موجود در خوشه ها توجه شد و متن آن در بخش محتوا از آموخته های دانش آموزان تشکیل گردید، بررسی های پژوهشگران مربوط به تحلیل محتوا نشان داده شده است که در بدترین شرایط محتوای کتاب علوم با محتوای آزمون ۳۴/۰ همپوشی دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۶-۱ روایی مقیاس دانش آموز
ابتدا سؤالات اندازه گیری گویه های مربوط به عوامل برنامه درسی در بخشی از مقیاس دانش آموز که برنامه اجرا شده را در ابعاد مختلف تعقیب می کند، از کتب برنامه درسی و مقالات استاد راهنما و سایر اساتید بدست آمد و با توجه به اهداف برنامه درسی علوم سال سوم راهنمایی و اهداف بیان شده در کتاب راهنمای معلم سوالات هدفمند و به نسبت درصد اهدافی که برنامه قصد شده در پی آن بود، طراحی شد.
برای اندازه گیری روایی مقیاس ها از نظرات پانزده نفر از اساتید تعلیم و تربیت من جمله استاد راهنما و اساتید دانشگاه آزاد، دانشکده تحصیلات تکمیلی و دوازده نفر از معلمان با سابقه علوم تجربی و سه تن از اعضای گروه آموزشی، استفاده شد. چنانچه در مراحل کسب روایی محقق مجبور به حذف ۴ سوال و ایجاد تغییر در ۷ گویه گردید. و برای افزایش روایی مقیاس ها با توزیع بین تعداد ۲۰ دانش آموز وتعدادی سوال باز نقاط ابهام آن روشن گردید وتعدادی سوال حذف و اضافه شد. ضریب دشواری نیز محاسبه و عدد ۵۴/۰ بدست آمد.برای جلب همکاری دانش آموزان در ابتدای مقیاس توضیحات درخصوص اهداف و اهمیت پژوهش ارائه شد. تا نقاط ابهام در پاسخگویی مرتفع شود.
۳-۶-۲ پایایی مقیاس دانش آموز
این مقیاس بین تعداد ۴۰ دانش آموز در دو مرحله با سه هفته فاصله زمانی توزیع و در نهایت با بهره گرفتن از پاسخ های دو آزمون پایایی مقیاس تعیین گردید. پایایی این مقیاس با بهره گرفتن از روش باز آزمایی[۱۰۸] به وسیله ضریب همبستگی ۷۹/۰ محاسبه شده است. همچنین برای محاسبه ضریب پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شدو بر اساس محاسبات انجام شده، ضریب پایایی آن ۸۲/۰ بدست آمد.
۳-۶-۳- روایی مقیاس دبیر و مدیر
برای اندازه گیری روایی مقیاس از نظرات پانزده نفر از اساتید تعلیم و تربیت من الجمله استاد راهنما و اساتید دانشگاه آزاد، دانشکده تحصیلات تکمیلی و دوازده نفر از معلمان با سابقه علوم تجربی و سه تن از اعضای گروه آموزشی، استفاده شد.
۳-۶-۴- پایایی مقیاس دبیر و مدیر
برای محاسبه ضریب پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و بر اساس محاسبات انجام شده، ضریب پایایی آن ۸۷/۰ بدست آمد.
.
.
.
.
.