وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پژوهش های انجام شده با موضوع تاثیر درمان کاهش استرس ...

کیفیت زندگی وابسته به سلامت اصطلاحی است که در پزشکی به کار می رود. شاخص های کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی، معمولا توانایی فرد را برای داشتن عملکرد موثر جسمانی؛ عاطفی، اجتماعی و احساس خوب بودن در برمی گیرد. سلامتی کلی تحت تاثیر عوامل متعدد از قبیل رفاه اجتماعی سلامت رفتاری و روان شناختی فرد است (دانان جایا[۱۸۱]، ۲۰۰۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کیفیت زندگی وابسته به سلامت را جزیی از بعد جسمانی کیفیت زندگی می داند که اغلب به جای هم قابل استفاده هستند. وی ابعاد کلیدی کیفیت زندگی وابسته به سلامت را عملکرد جسمانی، احساسات، میزان مراقبت از خود، عملکرد شناختی، درد جسمانی، سلامت روانی و عاطفی بر می شمرد(مستف، ترومپنار، هک، میکیلسن، هدیامونت و وریز[۱۸۲]، ۲۰۰۷ ).
کیفیت زندگی وابسته به سلامت حس خوب بودن فرد تعریف می شود که ابعادی از جمله ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، معنوی و روحی فرد را شامل می شود (آکین و همکاران[۱۸۳]، ۲۰۰۸؛ شالوک، ۲۰۰۴).
دیدگاه مرتبط دیگر، کیفیت زندگی وابسته به سلامت است که آن را اینگونه می توان تعریف کرد: ادراک فرد از وضعیت سلامتی خود که وابسته یا متاثر از وجود بیماری و اقدامات درمانی باشد. به عنوان یک مفهوم چند بعدی، اجتماعی و عملکرد شناختی می باشد. این مفهوم همچنین شامل جنبه های منفی نشانگان و اختلال روان تنی ناشی از بیماری و درمان آن می شود(دلگادو و سانز [۱۸۴]وهمکاران، ۲۰۱۱ ).
۲-۹-۲ -ویژگیهای کیفیت زندگی
اطلاع از ویژگیهای کیفیت زندگی می تواند ما را در شناسایی مقیاس های آن یاری نماید. این ویژگی ها عبارتند از چند بعدی بودن و پویا بودن. در ادامه هر کدام از این ویژگیها بطور خلاصه تعریف می شوند :
الف ) ویژگی چند بعدی بودن :
کیفیت زندگی بر پایه ابعادی که در ارتباط نزدیکی با یکریگر دارند، بنا شده است. از اینرو می توان کیفیت زندگی را در ابعاد زیادی اندازه گیری کرد.
بطور کلی سه بعد اساسی کیفیت زندگی مربوط به سلامت ابعاد جسمی، روانی واجتماعی می باشند که هر یک از آنها به زیر مجموعه های دیگری تقسیم می گردد(اندرسون[۱۸۵]، میکولیک[۱۸۶]و ساندور[۱۸۷]؛ ۲۰۱۰).
بعد جسمی: به دریافت فرد از توانایی هایش در انجام فعالیت ها و وظایف روزانه که نیاز به صرف انرژی دارد اشاره می کند و می تواند در بر دارند، مقیاس هایی مثل تحریک، توان و انرژی ، درد و ناراحتی، خواب و استراحت و ظرفیت توان کاری باشد.
بعد روانی: جنبه های روحی و احساس سلامت را مانند افسردگی، ترس، عصبانیت، خوشحالی و آرامش در برمی گیرد. بعضی از زیر رده های این بعد عبارتند از: تصویر از خود، احساس مثبت، احساس منفی، اعتقادات مذهبی، فکر کردن و یادگیری، حافظه و تمرکز
بعد اجتماعی: به توانایی فرد در برقرار کردن ارتباط با اعضای خانواده، همسایگان وسایر گروه های اجتماعی، وضعیت شغلی و شرایط اقتصادی کلی مربوط می شود.
ب) ویژگی ذهنی بودن :
با توجه به تعارف، کیفیت زندگی به انتظارات، احساسات، اعتقادت و پندارهای فرد بستگی دارد. از این رو ارزیابی شخص از سلامت یا خوب بودنش عامل کلیدی در مطالعات کیفیت زندگی می باشد. اگر چه ارزیابی عینی در این مطالعات از جایگاه مهمی برخوردار است، اما قضاوت خود فرد درباره اثر بیماری و درمان و شرایط سلامتی اش بر کیفیت زندگی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. بطور کلی می توان گفت عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارت است از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه که از دیدگاه فرد باید باشد(اندرسون و همکاران، ۲۰۱۰ )
ج) ویژگی پویا بودن :
با توجه به این تعریف که کیفیت زندگی دارای ساختاری وابسته به زمان است که متاثر از تجربه شخص و درک او از زندگی می باشد و با تغییر زمان تغییر می کند"در می یابیم که پویائی کیفیت زندگی از این روست که با تغییر زمان تغییرمی کند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد و این مشخصه در یک مطالعه طولی به خوبی قابل مشاهده است(اندرسون و همکاران، ۲۰۱۰).
۲-۹-۳- طبقه بندی کیفیت زندگی
در طبقه بندی کلاسیک کیفیت زندگی به ” عینی ” و” ذهنی ” دسته بندی می شود و عینی بودن کیفیت زندگی به درجه استانداردهای روشن یک زندگی خوب اشاره دارد که توسط افراد بیطرف ارزیابی می شود برای مثال نتایج آزمایشات پژشکی و ذهنی بودن به خود ارزیابی های مبتنی بر معیارهای ضمنی و تلویحی مثل احساس ذهنی فرد از سلامتی باز می گردد. این دو مفهوم به هم مرتبط نیستند؛ بطور مثال فردی ممکن است از نظر پژشک معالجش در شرایط سلامتی خوبی باشد اما با این حال احساس بدی داشته باشد(ون هاون، ۲۰۰۶ ).
بر این اساس زاف[۱۸۸](۱۹۸۴ )(به نقل از فریش ترجمه خمسه، ۱۳۸۹ )یک طبقه بندی چهار گانه از این مفاهیم پیشنهاد می کند :
_ وقتی شرایط عینی بر طبق اندازه گیری ها، خوب و ادراک ذهنی فرد از زندگی نیز مثبت باشد او واژه ” خوشبختی ” را به کار می برد.
_ وقتی ارزیابی شرایط عینی و ادراک ذهنی فرد منفی باشد وی از واژه ” محرومیت ” صحبت می کند.
_ وقتی کیفیت عینی زندگی خوب باشد اما ادراک ذهنی فرد منفی باشد، واژه نا هنجاری یا ناموزونی به کار می رود.
_ ترکیب شرایط بد با ادراک مثبت بر چسب ” سازگاری ” دریافت می کند.
۲-۹-۴- مدل های کیفیت زندگی
مدل فلس و پری[۱۸۹]
فلس و پری در سال ۱۹۹۵ بعد از بررسی ۱۵ مدل مفهومی از کیفیت زندگی، مدلی طراحی کردند که در این مدل کیفیت زندگی به عنوان نوعی به زیستی کلی تعریف می شود که توصیف های عینی و ارزیابی های ذهنی از به زیستی فیزیکی، مادی، اجتماعی و هیجانی همراه با میزانی از رشد و اقدامات هدف گرایانه فرد در جهت ارزش های شخص ترکیب شده است.
این مدل دارای پنج طبقه اصلی است. اولین طبقه، به زیستی جسمی[۱۹۰]است که شامل سلامت[۱۹۱]، تناسب[۱۹۲]، تحریک[۱۹۳]وامنیت شخص[۱۹۴]است.
دومین طبقه به زیستی مادی[۱۹۵]است که شامل درآمد، کیفیت محل سکونت، همسایگی، حمل و نقل، ثروت، وضعیت تغذیه، حریم شخصی[۱۹۶]، امنیت و سکونت دائمی یا اجاره نشینی می باشد.
سومین طبقه به زیستی اجتماعی[۱۹۷]است که در برگیرنده ی ارتباطات بین فردی(ارتباط با اعضای خانواده، اقوام، دوستان و زندگی اجتماعی است.
چهارمین طبقه به زیستی هیجانی است که در برگیرنده عاطفه یا خلق و خوی مثبت، شأن جایگاه، رضایتمندی، تکامل، اعتقادات مذهبی و عزت نفس می باشد.
پنجمین طبقه رشد و فعالیت است که به مهارت های مربوط به ارتقاء شایستگی و استقلال، جبری اختیار، اشتغال، کارهای خانه، اوقات فراغت، تحصیلات، تولید یا مشارکت می پردازد(فلس و پری، ۱۹۹۵ به نقل از قاسم زاده، ۱۳۸۸).
مدل لی و همکاران :
لی[۱۹۸]، یانگ[۱۹۹]، وی[۲۰۰]، زایو[۲۰۱]، لیانگ[۲۰۲]، اکسیو[۲۰۳]، وانگ[۲۰۴]، و چندر ال ۱۹۹۸ مدلی ارائه دادند که در آن به عوامل شخصیتی و فرهنگی توجه بیشتری شده بود. آنها معتقدند که ساختار مفهومی کیفیت زندگی حداقل شامل چهار بعد گسترده زندگی و دو محور عینی و ذهنی می باشد. رضایت ذهنی فرد از زندگی توسط شرایط زندگی عینی، نظام سلسله مراتبی نیاز های زندگی و استانداردهای مقایسه شده با زندگی حاضر فرد تعیین می شود. این ارزیابی ها نیز بر اساس شخصیت، تجربه های زندگی و منابع شخصی در بافت فرهنگی، اجتماعی و محیطی می باشد(لی و همکاران، ۲۰۰۴ ).
مدل اندرسون و بور کهارت[۲۰۵]:
اندرسون و بورکهات(۱۹۹۹)، معتقدند که اجزای اصلی کیفیت زندگی بین همه افراد مشترک است، وی تأکیدی که افراد بر اجزای مختلف دارند متفاوت می باشد. در تحقیقاتی که آنها انجام دادند، سیزده خصوصیت توسط پاسخ دهندگان مطرح شده که به ترتیب اهمیت عبارتند از: عشق و عاطفه، احترام به خود، رضایت از خود، آرامش فکر، رضایت جنسی، انگیزش، پذیرش اجتماعی، موفقیت و رضایت شغلی، تحول شخصیت، همکاری و مداخله در کارها، رفاه اقتصادی بهداشت مناسب، برتری، استقلال و امنیت حریم شخصی. آنها در جمع بندی نتایج خود، کیفیت زندگی را در پنج بعد(سلامت جسمانی و مادی، ارتباط با دیگران، فعالیت های اجتماعی، تکامل و ترقی شخصیتی، تفریح) و عناصر تشکیل دهنده ی آن در پانزده گروه تقسیم بندی کردند در ارتباط تقابل با یکدیگر قرار دارند.
مدل هاگرتی و همکاران[۲۰۶]:
هاگرتی و همکاران(۲۰۰۱)، مدل کیفیت زندگی را بر اساس رویکرد تئوری سیستم ها ارائه دادند. در این مدل کیفیت زندگی در سطح کلان و به صورت سیستمی بررسی شده و تاثیر عوامل موجود در سیاست عمومی بر کیفیت زندگی مشخص شده است.
مدل WHO :
در سال ۱۹۹۱ بخش بهداشت و روان سازمان بهداشت جهانی، اقدام به معرفی اجزای کیفیت زندگی نمود. هدف از این طرح توسعه بررسی های بین الملی کیفیت زندگی و مقایسه ابزار سنجش بر اساس فرهنگهای مختلف بود(سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۵ ).
مدل ونگوت و همکاران[۲۰۷]:
(ونتوت و همکاران، ۲۰۰۰)، کیفیت زندگی را هدف مندتر ازمدلهای قبلی می دانند. این مدل دیدی هستی گرایانه دارد و فقط داشتن شرایط مناسب و رضایت فرد از شرایط را ملاک نمی داند، بلکه معتقد است کیفیت زندگی فرد باید در جهت شکوفایی و رشد وی باشد. این مدل حاوی ۸ مدل پیشین در طیف ذهنی، اصالت وجود و طیف عینی می باشد. این نظریه جامع و یکپارچه در مورد کیفیت زندگی، حاوی انواع نظریات طیف ذهنی تا عینی می باشد که هر کدام دربرگیرنده جنبه هایی از زندگی هستند.
۲-۹-۵- عوامل موثر بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان
از جمله اختلالاتی که به شدت روی سلامت و در نتیجه کیفیت زندگی افراد تاثیر می گذارند بیماری های مزمن نظیر سرطان می باشد. . تشخیص سرطان تجربه ای ناخوشایند و غیر باوری برای هر فرد است، سرطان موجب اختلال در شغل، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، زندگی و خانوادگی می شود و بخصوص بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی بیمار شامل وضعیت روحی _ روانی، اجتماعی، اقتصادی، جسم و عملکرد جنسی تاثیر دارد. برخی مطالعات بر روی بیماران مبتلا به سرطان، نشان دادن که میزان علائم و فشارهای روحی بر کیفیت زندگی تاثیر می گذارند(ونگسترون، ۲۰۰۰). همه عوامل بیماری سرطان از جمله ویژگیهای سرطان شامل خستگی، مشکلات روحی و روانی، انکار بیماری، اختلال در تصویر سازی ذهنی به دلیل تغییر در عملکرد اعضای بدن، طول مدت بیماری، نوع سرطان، مرحله سرطان، زمان تشخیص اولیه، پذیرش بیماری توسط بیمار، درد ناشی از سرطان، نوع درمان، استرس های روانی و رفتار مراقبت دهندگان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان موثر هستند(همان منبع) گرانت و فرل در سال ۱۹۹۴ کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را در چهار بعد یا حوزه تعریف می کنند۱) خوب بودن جسمانی ۲) خوب بودن روحی و روانی ۳) خوب بودن اجتماعی ۴) خوب بودن معنوی.
همانطور که در دیاگرام ۲-۱ نشان داده شده است هر یک از این ابعاد دارای موضوعات عمومی و تخصصی برای انواع مختلف بیماران مبتلا به سرطان می باشد (قنبر زاده، ۱۳۸۷).
(دیاگرام ۲-۱) ابعاد مهم کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان
خوب بودن جسمانی
توانای عملکردی
قدرت / خستگی
خواب / استراحت
سلامتی جسمی
باروری
خوب بودن روحی و روانی

دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با بررسی تاثیر انتصاب ...

محمودی راد (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان تأثیر مدل کسب شایستگی مدیریتی مبتنی بر انتظارات در پرستاری، بر توانمندی کارکنان پرستاری و اثربخشی سبک رهبری مدیران پرستاری به این نتیجه رسید که مدل کسب شایستگی مدیریتی مبتنی بر انتظارات در پرستاری توانسته است اثربخشی سبک رهبری و مهارت های مدیران پرستاری را به گونه ای ارتقا دهد که این تغییرات توسط کارکنان درک شده و بر توانمندی آنان اثر بگذارد.( محمودی راد، ۱۳۸۹: ۱۷۷)
شمس السادات زاهدی (۱۳۸۹) تحقیقی با عنوان الگوی قابلیت راهبردی مدیران میانی دولتی انجام داد.در این تحقیق سطح عملکرد تمامی شاخص ها مورد تأیید خبرگان قرار گرفت و در قالب ۴بعد آرایش پیدا کردند. از آنجا که بر اساس آراء کمی و دیدگاه های کیفی خبرگان مدل ترسیمی پژوهش می بایست مورد اصلاح قرار می گرفت، محقق مجددا مدلی را طراحی و تنظیم کرد و از طریق پرسشنامه به جامعه تحقیق خود ارائه نمود و در نهایت به این نتیجه رسید که شایستگی های مدیران بر هر چهار بعد دانش و آگاهی، ویژگی های فردی، مهارت ها و ارزش های مدیران دولتی تاثیر دارد. (زاهدی، ۱۳۸۹: ۹۶)
کبیرزاده نجف آبادی و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیقی یا عنوان عوامل موثر بر جذب نیروهای توانمند آموزش و پرورش در پست مدیریت مدارس از دیدگاه مدیران،معاونان و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نجف آباد به این نتیجه رسیدند که میزان تاثیر عوامل مادی، آموزشهای ضمن خدمت ، امنیت شغلی ، تناسب اختیار بامسئولیت ، ارتباطات سازمانی، شیوه انتصاب مدیران،عوامل آموزشگاهی برافزایش جذب نیروهای توانمند آموزش وپرورش درپست مدیریت مدارس ، بیش ا زسطح متوسط بوده است . درمقایسه نظرا ت گروه های مورد مطالعه باتوجه به مدرک تحصیلی وسابقه خدمت پاسخگویان ،درخصوص عوامل موثر بر جذب نیروهای توانمند تفاوت معنادار ی مشاهده نشد.اما در مقایسه نظرات گروه ها باتوجه به سمت، جنسیت و رشته تحصیلی پاسخگویان تفاوت وجود داشت.(کبیرزاده نجف آبادی و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۲۵)
نادری خورشیدی (۱۳۸۸) طی تحقیقی با عنوان طراحی الگوی انتصاب مدیران به این نتیجه رسیدند که عوامل توانایی در برقراری ارتباطات قوی غیر رسمی، تعهد به ارزش های سازمان و عامل قانونی به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر انتصاب مدیران میانی سازمان مورد مطالعه می باشند.(نادری خورشیدی، ۱۳۸۸: ۹۱)
احسانی و همکاران(۱۳۸۹) طی تحقیقی با عنوان «شناسایی شایستگی های کلیدی برای اجرای اثربخش مدیریت دانش در بیمارستان ها با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری» به این نتیجه رسیدند که چهار فاکتور شایستگی فرآیندی، شایستگی ساختاری فرهنگی، شایستگی تکنولوژیک به همراه شایستگی مدیریتی در سطح معناداری ۰٫۰۱ در اجرای اثربخش مدیریت دانش مؤثرند که نقش شایستگی مدیر تعدیل کننده است. در میان شاخص ها نیز وجود اهداف شفاف در شروع پروژه های مدیریت دانش، زیرساخت های فناوری اطلاعات در دسترس، به کارگیری تیم مخصوص پیاده سازی مدیریت دانش و شرکت و حمایت مدیر ارشد بیشترین تأثیر را دارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

خورشیدی و اکرامی (۱۳۹۰) طی تحقیقی به «شناسایی عوامل سازنده شایستگی های مدیران» پرداخته اند. پژوهش فوق با هدف شناسایى عوامل سازنده شایستگى هاى مدیران دانشگاه پیام نور استان تهران و همچنین تعیین تعداد سوال هاى هر یک از عوامل، ترتیب اولویت عوامل و شاخص هاى مذکور و در نهایت ارائه مدل مطلوب شایستگی مدیران صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع بر اساس اجرای تحلیل عاملی شانزده عامل احصاء شد: ۱- درک تفاوت هاى فردی، ۲- مدیریت تغییر، ۳- مدیریت مالی، ۴- تیم سازی، ۵- مدیریت بحران، ۶ درک ماموریت سازمان، ۷- شناخت واقعیت هاى سازمانی، ۸- یادگیری مستمر، ۹- مدیریت منابع انسانی،-۱۰ برنامه ریزى ، ۱۱ - مشارکت جویی، ۱۲ - مشتری محوری، ۱۳ مهارت فنی، ۱۴ - ثابت قدمی، ۱۵ – توجه به منافع سازمانی و ۱۶ - تعیین هد فهاى چالشی برای شایستگی هاى مدیران.
۲-۵-۲- تحقیقات انجام شده در کشور های خارجی
بوشل و کریستین سن (۱۹۹۶)، ژان فوراستیه(۱۹۷۵)،سووی(۱۹۹۰)، راستاس(۱۹۴۸) و کوانلی(۱۹۶۹) عوامل موثر بر افزایش بهروری ر اشامل مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها، بهبود (پاداش ها) افزایش مهارت، بهبود کیفیت زندگی کاری بهسازی نیروی انسانی از طریق آموزش و ایمنی می دانند. ناکامایا (۱۹۸۵) عوامل م‍وثر بر بهره وری را به دو نوع کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم بندی کرده است. کوتاه مدت شامل میزان انگیزه برای کار، بهبود روش ها وسیستم های جاری می باشد و بلند مدت شامل معرفی روش های جدید، کشف منابع جدید و یافتن راه های جدید بازاریابی و… می باشد.
عده ای از محققان و صاحب نظران چون جان مک کلین (۱۹۹۲)، اسنل(۱۹۹۲)، داماس(۱۹۹۷) و سامنث (۱۹۸۴)، عامل امنیت شغلی، ایجاد انگیزه، دریافت نتایج کار و اطلاعات و امکانات کافی جهت انجام شغل را از عوامل اصلی بهره وری می دانند. پرو کوپنکو (۱۹۹۰) عوامل موثر بر بهره وری سازمان را به دو گروه عوامل خارجی و عوامل داخلی دسته بندی کرده است. عوامل خارجی را شامل دولت، منابع طبیعی و غیره میداند و کارکنان، مدیریت و روش های کار را جزء عوامل داخلی در نظر گرفته است.
بلواستن(۱۹۹۸) عوامل موثر در کاهش بهره وری و سطح عملکرد سازمان را طراحی نامناسب شغل، آموزش غیر اثر بخش و ناکافی، اشتباهات مدیریت در استفاده بهینه از منابع و ابهام در اهداف سازمان می داند.
بارترام ( ۲۰۰۵ ) در تحقیقی که انجام داده است، شایستگی ها را به عنوان مجموعه رفتارهایى که، ابزاری در رسیدن به نتایج یا برون داد هستند، توصیف می کند. برنامه استانداردهای بین المللی برای آموزش و تعلیم عملکرد شایستگی را به عنوان دانش، مهارت یا نگرشی که فرد را توانمند می سازد تا به طور مؤثر فعالیت های یک شغل یا وظیفه را با استانداردهای مورد انتظار شغل انجام دهد تعریف می کند(چیانگ و دیگران، ۲۰۰۶ : ۱۸)
سانچز ( ۲۰۱۰ ) طی تحقیقی بیان کرده است که شایستگی ها به عنوان یک دسته از دانش، خصوصیات، نگرش ها و مهارت های مرتبط به هم تعریف می شوند که تاثیر زیادی برشغل افراد می گذارد و با عملکرد افراد درکار همبستگی دارد، می تواند با استانداردهای قابل قبول ارزیابی شود وازطریق آموزش وتوسعه بهبود یابد. شایستگی فرد را قادر می سازد تا کار را به صورت ماهرانه (نظیر تصمیمات درست و انجام کارهای اثربخش) درموقعیت های پیچیده و نامعین انجام دهد. همچون کارحرفه ای، تعهدات اجتماعی و زندگی شخصی.(نقل از خورشیدی و اکرامی، ۱۳۹۰)
لذا به طور کلی با توجه به اهمیت تعیین عوامل عوامل موثر بر افزایش بهره وری در سازمان ها، مدیریت قادر می شود که میزان بهره وری سازمان تحت مدیریت خود ار از طریق تقویت این عوامل افزایش داده و روند رشد و یا نزول عوامل موثر را کنترل کند و تصویر روشنی از وضعیت سازمان ارائه دهد، نقاط قوت و ضعف سازمان را تشخیص داده و سازمان تحت مدیریت خود را با سایر سازمان های کشور مقایسه کنند و درجه رشد و توسعه سازمان برنامه ریزی لازم را انجام دهند.
۲-۶- مدل مفهومی تحقیق
شایستگی
مهارت انسانی
مهارت فنی
مهارت ادراکی
بهره وری نیروی انسانی
مهارت تشخیصی
مهارت ارتباطی
مهارت تصمیم گیری
مدیریت زمان
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
این فصل به روش تحقیق اختصاص دارد.در این فصل به روش انجام پژوهش،ابزار جمع آوری اطلاعات،جامعه آماری،شیوه نمونه گیری،اندازه نمونه، قلمرو تحقیق، مقیاس داده ها، واحد تجزیه و تحلیل و اندازه گیری، نوع پرسش نامه مورد استفاده و اقدامات عملیاتی که جهت پیمودن پژوهش صورت گرفته است،پرداخته شده است.در انتهای این فصل به توضیح روش آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها و نحوه بررسی روایی و پایایی پرداخته شده است.
۳-۲- روش تحقیق
روش مورد استفاده برای انجام این تحقیق روش پیمایش از نوع توصیفی و همبستگی است.
۳-۳- جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان بانک ملت استان اردبیل می باشد که تعداد آنها برابر ۲۸۳ نفر می باشد.
۳-۴- حجم نمونه و روش نمونه گیری
با بهره گرفتن از فرمول کوکران حجم نمونه برابر ۱۶۴ نفر بدست آمده است که برای افزایش ضریب پایایی به ۱۷۰ مورد افزایش یافته است.روش مورد استفاده برای نمونه گیری نیز روش تصادفی از نوع سهمیه ای است که در جدول ۳-۱ آمده است.

جدول ۳-۱- توزیع نمونه آماری بر حسب تعداد کارکنان

نام شعبه جامعه آماری نمونه آماری
اردبیل ۲۰ ۱۲

دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد تأثیر توانمندسازی و ...

کفایت نفس (شایستگی)

رابینز و کرینو و فردندال(۲۰۰۲)، توماس و ولتهوس(۱۹۹۰)، کانگر و کاننگو(۱۹۸۸)، اسپریتزر(۱۹۹۵)

۱۶

معنی دار بودن شغل

رابینز و کرینو و فردندال(۲۰۰۲)، توماس و ولتهوس(۱۹۹۰)، اسپریتزر(۱۹۹۵)

۱۷

اعتماد

رابینز و کرینو و فردندال(۲۰۰۲)

۱۸

غنی سازی شغل

نیلسن و پدرسن(۲۰۰۳)، کانگر و کاننگو(۱۹۸۸)، هیوژینسکی و بو کانن(۲۰۰۱)، ویلیام(۱۹۹۵)

۱۹

مشارکت

نیلسن و پدرسن(۲۰۰۳)، ویلیام(۱۹۹۵)

۳ـ۲٫ هوش عاطفی (EI)
با مروری بر تحقیقات انجام گرفته در زمینه هوش احساسی می‌توان آنها را به دو دسته‌ی عمده تقسیم کرد: ۱) تاثیر هوش عاطفی بر موفقیت کار. ۲) تلاش‌هایی برای مدل کردن این تاثیر.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱ـ۳ـ۲٫ تاثیر هوش عاطفی بر موفقیت کار
هوش عاطفی‌ ریشه در مطالعات هوش اجتماعی در دهه ۱۹۲۰ دارد. و نیز هوش عاطفی‌ بار دیگر توسط سلوی و مایر[۹۳]در سال۱۹۹۰مورد توجه مجدد قرار گرفت. کسانی که اولین بار آن را هوش احساسی نامیدند و به عنوان ۲ نوع از ۷ نوع هوشی که توسط گانیر[۹۴](۱۹۹۳) تئوریزه شد و به عنوان، هوش شخصی و فراشخصی ارائه شد گلدمن[۹۵] در سال ۱۹۹۶ این مفهوم را به عموم معرفی کرد و اظهار داشت که هوش عاطفی ممکن است مفهومی برتر از IQ باشد. در حال حاضر چندین تعریف در مورد هوش عاطفی وجود دارد که لزوماً نمی‌توان آنها را با هم مرتبط کرد. هوش عاطفی‌ یک سازه‌ی چند بعدی است که ما نمی‌توانیم به سادگی و وضوح آن را تعریف کنیم به همین خاطر تست‌های خوبی برای اندازه‌گیری هوش عاطفی ارائه نشده است.
با وجود این دو تعریف از آن را ذکر می‌کنیم:
گلدمن هوش عاطفی را اینگونه تعریف می‌کند: «ظرفیت شناخت احساسات خود و دیگران برای برانگیختن خودمان و برای مدیریت کردن احساسات به صورت مطلوب در خودمان و در روابط‌­مان»(Goleman,1998, P317).
مطالعات خوبی که اخیراً در زمینه‌ی هوش عاطفی توسط دولویکز و هیگز[۹۶] در سال ۲۰۰۰ انجام گرفته است به وضوح تاثیر هوش عاطفی را در موفقیت کار نشان می‌دهد. این دو نویسنده فقط در زمینه‌ی مورد ادبیات کارهای گسترده انجام نداده‌اند بلکه تحقیقاتی بر روی ۱۰۰ مدیر طی ۷ سال از چندین سازمان بعمل آمده‌اند.
بر طبق مطالعات دولویکز و هیگز در سال ۲۰۰۰، شواهد نشان می‌دهد که هوش احساسی با مفهوم شایستگی هم ردیف است تست‌هایی که توسط کاغذ و قلم برای اندازه‌‌گیری هوش عاطفی گرفته می‌شود، علاوه بر آنکه سنجش آن به سختی انجام می‌پذیرد و نتایج مورد انتظار را نشان نمی‌دهد.
دانشمندان از منظر شایستگی به هوش عاطفی‌ نگاه کردند. چارچوب شایستگی خاطرنشان می‌کند که هر کس که هوش احساسی بالاتری دارد شایستگی‌های مطمئن‌تری در مقایسه با دیگر افراد دارند و اندازه‌گیری مستقیم این شایستگی‌ها در مقابل نتیجه‌ی پیش‌بینی نهایی نتایج بهتری را در مقایسه با تست‌های قلم ـ کاغذی (همین شایستگی‌ها) در مقابل همان نتیجه‌ی پیش‌بینی نهایی دربر دارد.
بدون توجه به نوع اندازه‌گیری هوش عاطفی‌‌، تاکنون بیشتر شواهد تجربی برای ارتباط بین هوش عاطفی و موفقیت در کار به چند کار خوب محدود شده است. کسانی که هوش عاطفی را با شایستگی‌های هوش عاطفی اندازه‌گیری کرده‌اند، ارتباط بین شایستگی‌های هوش عاطفی و موفقیت در کار را نشان داده‌اند.
تلاش‌هایی برای مدل کردن تاثیر هوش عاطفی بر موفقیت کار
یکی از راه‌ها برای مدل کردن هوش عاطفی و تاثیرات آن توسط گلدمن در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. لیستی از شایستگی‌های هوش عاطفی در یک جدول نشان داده شده است و به ما برای فهم تاثیر آن کمک می‌کند. ما می‌توانیم در این جدول شایستگی‌های هوش عاطفی را در دو نوع آگاهی و مهارت و در دو سطح شخصی و اجتماعی ببینیم این راه برای سازماندهی شایستگی‌ها به ما برای فهم هوش عاطفی کمک می‌کند.
جدول ۳-۲٫ ماتریس شایستگی‌های هوش عاطفی
مهارتها آگاهی
خود مدیریتی خودآگاهی
قابلیت تطبیق خودآگاهی احساسی (ما چگونه خودمان را مدیریت کنیم)
خودکنترلی خود ارزیابی صحیح شایستگی فردی
درستکاری اعتماد به نفس
خلاقیت
موفقیت آگاهی اجتماعی
اعتماد قدرت القاء دیگران (تلفیق) (ما چگونه روابطمان را مدیریت کنیم)
مهارتهای اجتماعی گرایش به خدمت شایستگی اجتماعی
رهبری آگاهی سازمانی
تاثیر

مطالب با موضوع بررسی تأثیر شایستگی های مدیریت ...

یکی از راه های تأثیرگذار در افزایش هویت یک برند می تواند افزایش کارآفرینی در سازمان و بخصوص در زنجیره تأمین محصولات سازمان باشد. زنجیره تأمین کارآفرینانه می تواند با تغییر استراتژی های قدمی و ایجاد و اجزای استراتژی های بازاریابی شرکت بر هویت برند آن شرکت تأثیرگذار باشد. از این رو اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش در شناخت تأثیر زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی و هویت برند شرکت خواهد بود.
۱-۴ اهداف پژوهش:
۱-۴-۱ هدف کلی:
- بررسی تأثیر شایستگی های مدیریت زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی و هویت برند.
۱-۴-۲ اهداف ویژه:
۱- تعیین تأثیرگرایش به نوآوری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۲- تعیین تأثیر شاخص ریسک پذیری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۳- تعیین تأثیرگرایش فعالانه بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۴- تعیین تأثیر سرمایه ارتباطی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۵- تعیین تأثیر قابلیت هماهنگی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۶- تعیین تأثیر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین بر هویت برند.
۱-۵ فرضیات پژوهش:
۱-۵-۱ فرضیه اصلی:
- شایستگی­های زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی:
۱- گرایش به نوآوری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۲- شاخص ریسک پذیری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۳- گرایش فعالانه بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۴- سرمایه ارتباطی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۵- قابلیت هماهنگی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۶- استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین بر هویت برند تأثیر مثبت ومعناداری دارد.
۱-۶ مدل مفهومی پژوهش:
شایستگی های مدیریت زنجیره تأمین کارآفرینانه
نمودار ۱-۱ مدل مفهومی پژوهش منبع:(چین و دیگران[۱۰]، ۲۰۱۳)
۱-۶-۱ تحلیل مدل:
شایستگی SCM کارآفرین
ما شایستگی SCM کارآفرین را به عنوان یک مفهوم چند بعدی که نشان دهنده میزان پذیرش شایستگی SCM از سوی شرکتها برای رقابت در زنجیره تامین را توصیف می کنیم. این مفهوم به این نکته دلالت می کند که شرکت ها دارای قابلیت های ناملموس وفرآیندهای است که عامل موفقیت SCM آن محسوب می شود، که در نهایت به عملکرد برتر منجرمی شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گرایش نوآوری
شرکتها با گرایش نوآورانه قوی تمایل دارند مالک شایستگی ها و چشم اندازهای مجزایی شوند. مدیران این شرکت ها نشان دادند که گرایش نوآوری بر بررسی فعال کسب و کار جدید از طریق زنجیره تامین دلالت می کند. شرکتهای با منابع محدود وملموس که می خواهند استراتژی های SCM را دنبال کنند ممکن است به حالت نوآورانه قوی برای به دست گرفتن ابتکار عمل جهت دنبال کردن فرصت های جدید در بازارهای پیچیده و با ریسک بالا نیازداشته باشند. گرایش نوآوری سرعت و رشد فرآیندها، شیوه ها و فعالیت های تصمیم گیری مرتبط با فعالیت های زنجیره تامین نیزافزایش می دهد و بنابراین ممکن است به عملکرد شرکت کمک کند.
شاخص های خطرپذیری
نقش حساس شاخص های ریسک پذیری به نظر می رسد که تقریبا در تمام ادبیات شرکت ها حضور پیدا کند. فعالیت های ریسک پذیر عملکرد سازمانی برتری برای شرکتهای کارآفرین بوجود می آورند. شرکتها در زنجیره تامین پیچیده به جریان یکپارچه وهماهنگ کالاها، خدمات، اطلاعات و صندوق پول، یا چیزهای دیگری نیاز دارند و با ریسک تامین قابل توجهی مواجه هستند. درسال ۲۰۰۸ هشت نوع ریسک برای SCM از قبیل تامین، عملیاتی، تقاضا، امنیت، ماکرو(کل)، سیاست، رقابت، و منابع شناسایی کردند. شرکت های تولیدی با ویژگی های کارآفرینی ریسک پذیر ممکن است استراتژیهای سود رسانی را دنبال کنند که به وسیله آنها بتوانند در SCM نفوذ کنند. رفتار شرکتی یا ریسک پذیری ممکن است زمانی نتیجه بدهد که شرکت ها در زنجیره های تامین درگیر باشند یا کالا و خدمات به اعضای جدید زنجیره تامین ارائه بدهند.
گرایش فعالانه
اکثر شرکت ها از لحاظ صنعت، فهرست یا رده تولید و چگونگی رقابت آنها در زنجیره تامین بسیار فعال هستند. گرایش فعالانه را به عنوان تمایل شرکت ها به ایجاد نوآوری های فعالی تعریف می کنیم که بتوانند رقبای خود را از سر راه بردارند. فعال بودن شامل توانایی یک شرکت در یکپارچه سازی اطلاعات زنجیره تامین و شکل دادن به محیط خود از طریق معرفی محصولات جدید ، فن آوری و تکنیکهای اجرایی می باشد. این رویکرد همچنین شامل کسب فرصت های جدید درمحیط و اقدام غافلگیرانه در پاسخ به فرصتها می باشد. یک شرکت فعال فرصت های جدید را کسب و از آنها استفاده می کند. رفتار فعالانه وقتی رخ می دهد که برای تصمیم گیران شفافیت وجود داشته باشد، که این نیز براقدامات کارآفرینی و یادگیری داخل زنجیره تامین تاثیر می گذارد. بنابراین، گرایش فعالانه، شایستگی SCM کارآفرینانه را در پی دارد.
مهارت سرمایه ارتباطی
مدیران شرکت ها غالبا بر اهمیت داشتن رابطه اجتماعی با مشتریان و تامین کنندگان تاکید داشتند که ادبیات هم به مهارت ارتباط سرمایه ای اشاره می کند. در این راستا، فعالیت شبکه های اجتماعی استراتژی برای افزایش منافع شخصی از طریق روابط متقابل محسوب می شود. منافع جریان اطلاعات در چنین فعالیت هایی به طور گسترده ای مورد تأکید می باشد. در اصطلاحات SCM، مهارت سرمایه ارتباطی نماد توانایی ارتباط برقرار کردن با اعضای زنجیره تامین است که ورودی های لازم را کنترل میکنند، به خصوص کارآفرینانی که به اندازه کافی می توانند رفتارشان را پیش بینی کنند. مهارت سرمایه ارتباطی از طریق کانال های ارتباطی رسمی و غیر رسمی ، به اشتراک گذاری اطلاعات مابین اعضای زنجیره تامین کمک می کند. علاوه بر این، فعالیت های ارتباطی در یک زنجیره تامین مانند تعامل با خریداران و تامین کنندگان، ارائه کالا و خدمات خاص شرکت را تسهیل میکند، که ممکن است شامل ایجاد آگاهی ازمحصول ،نشان دادن صفات و ویژگیهای آن پ، و یا اصلاح آن به منظور براورد نیازهای منحصر به فرد باشد. در زنجیره تامین، مهارت سرمایه ارتباطی نه تنها چگونگی تعامل یک شرکت با یک شریک خاص پ، بلکه چگونگی ارتباط آن را با شرکتها در یک زنجیره تامین را نشان می دهد، از این رو، آن می تواند شایستگی SCM شرکتهای تولیدی را گسترش بدهد.
قابلیت هماهنگی
پیشینه قبلی اشتراک گذاری اطلاعات را به عنوان یک عامل قابلیت هماهنگی در زنجیره تامین مورد بررسی قرار داد. به اشتراک گذاری اطلاعات درباره هزینه های نیروی کار و جنس (مواد)، تامین کنندگان و توزیع کنندگان و دیگر شرایط بازار برای شرکت های تولید ی بدلیل اینکه سودآورى دیگر اعضای زنجیره تامین را نشان می دهد امری حیاتی است. این شایستگی به توانایی ادغام فرایندهای کلیدی کسب و کار در میان اعضای زنجیره تامین جهت ارائه کالاهای مناسب ، خدمات و اطلاعات اشاره دارد. یک ارتباط نیز ممکن است بین استفاده از قابلیت هماهنگی و پرمایگی اطلاعات مشترک بوجود آید. قابلیت هماهنگی میان اعضای زنجیره تامین آثار مثبت و مستقیمی بر روی همکاری داخلی و خارجی دارد و به اشتراک گذاری اطلاعات یک بعد کلیدی از همکاری می باشد. قابلیت هماهنگی بطورمثبتی با یکپارچه سازی سیستم ها و یا توانایی استفاده از اشتراک گذاری اطلاعات برای مقاصد مشترک مرتبط است. علاوه بر این، اشتراک گذاری اطلاعات بین شرکای زنجیره تامین باید مشارکتی باشد و شرکا را قادرسازد تا به منافع قابلیت هماهنگی دست پیدا کنند. قابلیت هماهنگی فرآیندهای تولیدی را جهت افزایش بهره وری هزینه ، افزایش بهره وری کارکنان، کاهش بی ثباتی و حذف اسراف تسهیل می سازد. داشتن قابلیت هماهنگی برای شرکتهای شریک به این معناست که اشتراک گذاشتن اطلاعات می تواند روابط را توسعه بدهد. این رو، قابلیت هماهنگی عاملی که از شایستگی های SCM کارآفرینانه پشتیبانی می کند.
شایستگی های SCM کارآفرینانه و استراتژی های بازاریابی SCM
شایستگیهای SCM کارآفرینانه نشان دهنده قابلیت های شرکت ها جهت بکار گیری موثر SCM است و تاثیر مثبتی بر استراتژیهای SCM دارد. علاوه براین، رابطه بین کارآفرینی ومدیریت استراتژیک تایید شده، و بنابراین شایستگی SCM کارآفرینانه برای شرکت های تولیدی با منابع محدود بسیار مهم است به حدی که آنها به شرکت اجازه می دهند شایستگی خود را در زنجیره تامین جهت توسعه استراتژی های با کیفیت و با کارایی اعمال کنند. شرکت های تولیدی سعی می کنند به تولیدات برتری دست پیدا کنند که با اولویت های خریداران صنعتی مطابقت داشته باشند و از طریق SCM به طور موثر به خریداران دست پیدا کنند. با این حال، بازار جهانی رقابتی نشان می دهد که خریداران در حال حاضر بهتر سازماندهی می شوند و بیشتر متقاضی هستند. از آنجایی که تحقق شایستگی SCM کارآفرینانه در شرکتها متفاوت است، شرکت هایی که شایستگی بیشتری دارند برای دستیابی به مزایای بیشتر باید ازمنابع خود بطورکارآمد و موثری استفاده کنند.
استراتژیهای SCM و عملکرد برند و شرکت
توانایی شرکتها جهت موفقیت در بازارهای رقابتی تا حد زیادی تابع شایستگی ها و قابلیت‌های داخلی آنها می باشد. نظریه اقتصاد تکاملی توانایی برتر شرکتها در توسعه قابلیت‌های خاص سازمانی ، که از شایستگی های اساسی تشکیل شده است را شرح می دهد. در زنجیره تامین، شرکت ها تلاش می کنند تا کالاها را با مقداری عرضه کنند که خریداران بیشتر عرضه می کنند. انگیزه برای ارزش برتر خریدار شرکت های تولیدی را بر آن داشته که فرهنگ کسب و کاری را ایجاد و حفظ کنند باعث پرورش رفتار کسب و کار لازم بشود. اگر چه شیوه های عملیاتی معمولا از ادغام دانش منحصر به فرد شرکت ناشی می شود. استراتژی های SCM نیز فعالیت های کسب وکار با کیفیت و کارایی بالایی را که در آن یک شرکت ماهر می شود، انعکاس می دهد. بنابراین، شرکت­های کارآفرین قادر به انجام امور تولیدی برای ایجاد ارزش در استراتژیهای SCM های خود می باشند و به طبع استراتژیهای SCM به منبع اصلی مزیت عملکرد برند و شرکت تبدیل می شود
شایستگی SCM کارآفرینانه و عملکرد برند و شرکت
تئوری منبع مدار بر این فرض است که به دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی پایدار یک کارکرد از منابعی است که شرکت برای رقابت به ارمغان می آورد و این منابع ، منبع اصلی موفقیت یک شرکت را فراهم می آورد.. تحقیق حاضر رابطه بین منابع و عملکرد بهتری را بررسی کرده است که ناشی ازاین ادعا است که عدم تجانس منابع به شایستگی متغیر و سطح عملکرد منجر می گردد. شرکتها با منابع با ارزش، بی نظیر و ثابت به طور کلی در بازار برتر هستند. بنابراین، تفاوت شایستگی و عملکرد مداوم می تواند در شرکتهایی با شایستگی متفاوت لحاظ بشوند. شرکتهایی که مزیت کارآفرینی دارند از مزیت انحصاری برای ایجاد موانع موقعیت منابع لذت می برند. تاثیر مثبت کارآفرینی بر عملکرد بازار شرکت نیز مورد بررسی قرار گرفته شده است. هنگامی که چرخه زندگی کالا به سرعت در محیط زنجیره تامین مدرن کوچک می شود، شرکتها باید بر تکنولوژی انحصاری به منظور ارائه محصول یا کالای با کیفیت بالا به بازار رقابت بسرعت و به صورت کارآمد تکیه کنند. برای پشتیبانی کردن از این ایده ها، ما ادعا می کنیم که شایستگی SCM کارآفرینانه یعنی گرایش نوآوری، شاخص های ریسک پذیری، گرایش فعالانه ، گرایش مهارت سرمایه ارتباطی و قابلیت هماهنگی تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکتهای تولیدی می گذارد. بررسی پیشینه تحقیق ما نیز نشان می دهد که شایستگی به خصوص برای عملکرد شرکت های تولیدی مهم است.
جدول ۱-۱ تعیین متغیرهای پژوهش

نام متغیر نقش متغیر در

منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله ارزیابی کشت مخلوط افزایشی آفتابگردان ...

۵-۵- ارزیابی کشت مخلوط
۵-۵-۱- نسبت برابری زمین (LER)
معیاری که اغلب جهت ارزیابی در موثر بودن کشت مخلوط مورد استفاده قرار می‌گیرد، نسبت برابری زمین می‌باشد. این معیار نسبت میزان زمین لازم برای تک کشتی‌ها را در مقایسه با کشت مخلوط توصیف می‌کند و عبارت از نسبت سطح زمینی است که لازم است تا با کشت گیاه به صورت تک کشتی، عملکردی مشابه یک هکتار کشت مخلوط بدست آید (جوانشیر و همکاران، ۱۳۷۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۵-۱-۱- LER جزئی آفتابگردان
کانوپی لوبیا چشم بلبلی دارای حجم و ارتفاع بیشتری در مقایسه با کانوپی سویا می‌باشد، بنابراین در مقایسه با سویا رقیب قویتری در جذب نور و سایر منابع برای آفتابگردان بشمار می‌رود. بدین ترتیب چنین بنظر می‌رسد که افزایش جذب نور بوسیله کانوپی آفتابگردان موجب بهبود فتوسنتز و در نهایت افزایش عملکرد اقتصادی آفتابگردان می‌شود و LER جزئی آفتابگردان در شرایط مخلوط با سویا در مقایسه با لوبیا چشم بلبلی بزرگتر بود. تفاوت‌های مورفولوژیکی دو گیاه در کشت مخلوط و در نتیجه ایجاد اشکوب‌های مختلف و استفاده بهتر از منابع از جمله نور، مواد غذایی و عمق‌های مختلف خاک می‌تواند دلیل LER بزرگتر از یک باشد که نشان می‌دهد که در کشت مخلوط گیاهان مکمل هم بوده‌اند (جوانمرد، ۱۳۸۸؛ تمری، ۱۳۹۰).
۵-۵-۱-۲- LER جزئی سویا
ارزیابی کشت مخلوط سورگوم دانه‌ای و سویا نشان داد که مخلوط این دو گیاه در کلیه تیمارها موجب افزایش نسبت برابری زمین شده است و در این میان تراکم ۷/۶۶ بوته در متر مربع و نسبت اختلاط ۶۷: ۳۳ سویا / سورگوم باعث افزایش عملکرد تا ۳۰ درصد گردید (بهشتی، ۱۳۷۵).
۵-۵-۱-۳- LER جزئی لوبیا چشم بلبلی
وجود فضای بین بوته‌ای بیشتر روی ردیف کاشت و در نتیجه کاهش رقابت درون گونه‌ای سبب افزایش نسبت برابری زمین جزئی شده و در نتیجه منجر به افزایش عملکرد ذرت شد (رستمی و همکاران، ۱۳۸۸).
۵-۵-۱-۴- LER کل
واتیکی و همکاران (۱۹۹۳) گزارش کردند که جذب نور بیشتر در مخلوط، دلیلی برای افزایش عملکرد کل ماده خشک است که این امر به‌دلیل بالا بودن شاخص سطح برگ در این تیمار است. مظاهری (۱۳۶۴) با بهره گرفتن از روش جایگزینی، کشت مخلوط ذرت و لوبیا را در نسبت‌های ۷۵، ۵۰ و ۲۵% ذرت مطالعه کرد و اشاره کرد که نسبت برابری زمین برای همه تیمارها از یک بیشتر بود. نقش اختلافات مرفولوژیک در دستیابی به LER بالاتر توسط سلیم و همکاران (۲۰۰۳) در کشت مخلوط آفتابگردان و ماش و توسط دوا و همکاران (۲۰۰۵) در کشت مخلوط سیب زمینی و لوبیا سبز گزارش شد.
کشت مخلوط علوفه‌ای سورگوم و لوبیا چشم بلبلی، مزیت ۸۸ درصدی عملکرد نسبت به تک کشتی را نشان داد (احمد و همکاران، ۲۰۰۶). نسبت برابری زمین برای همه ترکیب‌های کشت مخلوط بیشتر از یک و بین ۴۵/۱ تا ۶۶/۱، یعنی ۶۴-۴۵% سطح زمین بیشتری در تک کشتی نیاز است تا عملکرد مشابه کشت مخلوط بدست آید (دهیما و همکاران، ۲۰۰۶).
ارزیابی کشت مخلوط سورگوم دانه‌ای و سویا نیز نشان داد که مخلوط این دو گیاه در کلیه تیمارها موجب افزایش نسبت برابری زمین تا ۳۰% شده است (بهشتی، ۱۳۷۵). یولاه و همکاران (۲۰۰۷) نیز این نسبت را در مخلوط ذرت با سویا ۶۲/۱ گزارش کردند. ماکادو و همکاران (۱۹۸۴) گزارش دادند که در کشت مخلوط لوبیا، ذرت و آفتابگردان، مقدار LER برای لوبیا و ذرت، ۲۵/۱ و برای آفتابگردان و ذرت، ۲۹/۱ بدست آمد.
۵-۵-۲- ضریب تهاجم (A)
در آزمایش‌هایی که به روش سری‌های جایگزین دو گونه با یکدیگر به صورت مخلوط کشت شده باشند، با تعیین ضریب تهاجم می‌توان گونه غالب و مغلوب را تشخیص داد. ضریب تهاجم، موفقیت نسبی دو گونه گیاهی در بهره‌برداری از منابع را تعیین می کند و معیاری در ارزیابی تداخل بین چند گونه گیاهی بشمار می‌رود (ردوسویچ و همکاران، ۲۰۰۵). علت استفاده از شاخص تهاجم این است که در واقع هیچ یک از شاخص‌های فوق به تنهایی نمی‌تواند معیار مناسبی جهت اندازه‌گیری توانایی دو گیاه در تیمارهای مختلف کشت مخلوط باشد.
۵-۵-۳- افت واقعی عملکرد (AYL)
شاخص افت واقعی عملکرد، میزان کاهش واقعی عملکرد هر یک از اجزای مخلوط را در مقایسه با کشت خالص مربوطه براساس نسبت‌های کشت مورد مطالعه نشان می‌دهد. مقادیر مثبت و منفی شاخص کاهش واقعی عملکرد می‌تواند سودمندی و یا عدم مزیت کشت مخلوط را نسبت به تک کشتی آن نشان دهد. این شاخص به نوعی افزایش و یا کاهش محصول هر یک از گیاهان را در مقایسه با محصول پیش‌بینی شده ارزیابی می‌کند و گیاهان غالب و مغلوب را در کشت مخلوط مشخص می‌سازد. همچنین از شاخص AYL جزئی می‌توان کاهش یا افزایش عملکرد را بدست آورد، در صورتی‌که LER جزئی مربوط به هر گونه چنین قابلیتی ندارد (بانیک و همکاران، ۲۰۰۶). این شاخص با علامت مثبت بیانگر سودمندی مخلوط به تک کشتی بر پایه عملکرد هر گیاه است (ایلماز و همکاران، ۲۰۰۸).
۵-۵-۳-۱- AYL جزئی آفتابگردان
یک روند افزایشی در مقدار این شاخص با کاهش سهم کاشت آفتابگردان در شرایط مخلوط با هر دو لگوم مشاهده شد. بالاترین (۲۹/۰) و پائین‌ترین (۰۰۱/۰-) مقدار ضریب افت واقعی عملکرد جزئی آفتابگردان به‌ترتیب در تک کشتی آفتابگردان در شرایط کنترل علف‌های هرز و تیمار ۱۰۰%+۵۰% (سویا+آفتابگردان) بدست آمد. دامنه تغییرات مقدار محاسبه شده این ضریب در الگوهای کشت مخلوط برابر ۶۵/۲۸ بود (شکل ۴-۳۵).
۵-۵-۳-۲- AYL جزئی لگوم
بالاترین مقدار (۵۴/۱) این شاخص در تیمار تک کشتی لوبیا چشم بلبلی در شرایط کنترل علف‌های هرز و پایین ترین مقدار (صفر) در تیمار تک کشتی سویا و لوبیا چشم بلبلی دیده شد. همچنین یک روند کاهشی با کاهش سهم کاشت سویا در شرایط مخلوط با آفتابگردان مشاهده شد. دامنه تغییرات مقدار محاسبه شده این ضریب در الگوهای کشت مخلوط برابر ۶۵/۲۸ بود (جدول ۴-۳۶).
۵-۵-۳-۳- AYL کل
مثبت بودن کلیه مقادیر AYL نشان‌دهنده سودمندی کشت مخلوط نسبت به تک کشتی است. شایگان و همکاران (۱۳۸۷) گزارش کردند که بالاترین میزان کاهش یا افزایش AYL (45/9) از تیمار افزایشی (۱۰۰% ذرت+۵/۱۲% ارزن) بدست آمد. زو و همکاران (۲۰۰۸) نیز در کشت مخلوط افزایشی ارزن علوفه‌ای و اسپرس اظهار داشتند که طی چهار سال متوالی کشت، هیچ یک از دو گونه در مخلوط افت عملکرد نشان ندادند.
۵-۵-۴- نسبت رقابتی (CR)
با بررسی شاخص رقابت اگرچه میزان اضافه محصول نشان داده نمی‌شود، ولی با اشاره به شدت رقابت بین دو گونه در تیمارهای مختلف مخلوط می‌توان نسبت به سودمندی مخلوط قضاوت کرد، زیرا تیمارهایی که با تولید LER بالا بعنوان تیمار برتر شناخته مى‌شوند، دارای کوچکترین مقادیر CR هستند. به بیان دیگر با ارزیابی این شاخص می‌توان صحت تصمیم‌گیری درباره تیمار برتر را مورد بازبینی قرار داد. مقادیر ۱< CR، بر عدم سودمندی مخلوط و شدید بودن رقابت اشاره دارد و مقادیر کمتر از یک، ترکیب‌های سودمند را معرفی می‌کند و اشاره دارد به اینکه ارزش کشت مخلوط بیش از کشت خالص است.

۵-۵-۴-۱- CR جزئی آفتابگردان
بالاترین مقدار نسبت رقابتی جزئی در کشت مخلوط (۹۱/۰) در الگوی ۱۰۰%+۵۰% (سویا+آفتابگردان) بدست آمد که البته با تیمار ۳۰٪ و ۴۰٪ این ترکیب در یک گروه آماری قرار گرفت. کمترین مقدار این شاخص در کشت مخلوط (۶۵/۰) در الگوی ۱۰۰%+۴۰% (لوبیا چشم بلبلی+آفتابگردان) بدست آمد که البته با تیمار ۲۰% و ۵۰٪ این ترکیب در یک گروه آماری قرار گرفت. در بررسی شاخص‌های رقابتی دو گونه در کشت مخلوط مشخص گردید که در هیچ یک از تیمارها ضریب رقابت برای گونه‌های مورد بررسی برابر یک نمی‌باشد که این امر بیانگر عدم برابری رقابت درون گونه‌ای با رقابت برون گونه‌ای بود (دهیما و همکاران، ۲۰۰۷).
۵-۵-۴-۲- CR جزئی لگوم
ضعف لوبیا در رقابت که سرعت رشد کم و قدرت سایه‌اندازی اندکی در ابتدای فصل رشد دارد و زیادی قدرت رقابتی ذرت که سرعت رشد سریع دارد و تفاوت نظام ریشه‌ای این گیاهان (نظام ریشه‌ای افشان و گسترده ذرت در مقابل نظام ریشه‌ای عمودی در لوبیا) ممکن است دلیل کاهش عملکرد بیولوژیکی لوبیا در کشت مخلوط آنها با ذرت باشد (اوفوری و استرن، ۱۹۸۷).
ایلماز و همکاران (۲۰۰۸) افزایش نسبت رقابت و غالبیت ذرت در تیمار ۵۰% ذرت+۵۰% ماش را عامل عدم افت عملکرد ذرت دانستند و افت واقعی عملکرد در حداکثر سهم ذرت (۱۰۰% ذرت+۵۰% ماش) را به‌دلیل کاهش نسبت رقابت و غالبیت گیاه مذکور گزارش نمودند. متقیان و همکاران (۱۳۹۲) نیز با بررسی نسبت رقابت در ترکیب‌های مختلف کشت اشاره نمودند که گیاه ریحان در مخلوط ۵۰% ریحان+۵۰% کنجد (۸۷/۰) و کنجد در ترکیب‌های ۲۵% ریحان+۷۵% کنجد (۷۵/۱) و ۷۵% ریحان+۲۵% کنجد (۷۶/۱) از حداکثر نسبت رقابت برخوردار بودند.
۵-۵-۵- سودمندی مخلوط (IA)
۵-۵-۵-۱- سودمندی مخلوط جزئی آفتابگردان
نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین مقدار IA جزئی آفتابگردان (۲۱/۰) در تیمار تک کشتی آفتابگردان در شرایط کنترل تمام فصل علف‌های هرز و کمترین مقدار آن (۰۰۰۸/.-) در تیمار ۱۰۰%+۵۰% (آفتابگردان+لوبیا چشم بلبلی) بدست آمد. یک روند افزایشی در مقدار این شاخص با افزایش سهم کاشت سویا در شرایط مخلوط با آفتابگردان شاهد هستیم. همچنین IA جزئی آفتابگردان در شرایط کنترل علف‌های هرز نسبت به شرایط تداخل علف‌های هرز ۱۰۰٪ افزایش نشان داد (شکل ۴-۴۰).
۵-۵-۵-۲- IA جزئی لگوم
نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین مقدار IA جزئی لگوم (۴۰/۰) در تیمار تک کشتی لوبیا چشم بلبلی در شرایط کنترل تمام فصل علف‌های هرز و کمترین مقدار آن (صفر) در تک کشتی دو تیمار لوبیا چشم بلبلی و سویا در شرایط تداخل علف‌های هرز مشاهده شد. یک روند کاهشی با کاهش سهم کاشت سویا در شرایط مخلوط با آفتابگردان مشاهده شد. همچنین IA جزئی لگوم در شرایط کنترل علف‌های هرز نسبت به شرایط تداخل علف‌های هرز ۱۰۰٪ افزایش نشان داد (شکل۴-۴۱).
۵-۵-۵-۳- IA کل
در زراعت‌های تک‌کشتی همواره مقادیر زیادی از نور در طول فصل رشد از میان کانوپی عبور کرده و تلف می‌شود که این تلفات در کشت مخلوط بعلت پوشش بیشتر سطح خاک، اختلاف ارتفاع گیاهان و موج‌دار شدن سطح کانوپی به حداقل می‌رسد (احمدی و همکاران، ۱۳۸۹). بر اساس نظریه فیزیولوژیست‌ها کشت مخلوط گونه‌های مختلف با توجه به وجود اختلافاتی نظیر اختلاف صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک از طریق جذب بیشتر تشعشع خورشیدی با توجه به نوع آرایش برگ‌ها موجب افزایش جذب نور و در نهایت افزایش عملکرد می‌شود (لی و همکاران، ۲۰۰۸).
احمدی و همکاران (۱۳۸۹) اشاره داشتند که بیشترین میزان سودمندی کشت مخلوط متعلق به تیمار افزایشی ۱۰۰:۱۵ که برابر ۴۱/۴ است که این امر احتمالاً ناشی از استفاده بهتر از منابع موجود مانند نور، آب و مواد غذایی در این تیمار بود. کمترین مقدار نیز متعلق به تیمار افزایشی ۱۰۰:۴۵ بود که احتمالاً ناشی از رقابت بیشتر این دو گیاه در این تیمار می‌باشد و در تیمارهای افزایشی هر چه بر تراکم بوته در واحد سطح افزوده شد، شاخص سودمندی کشت مخلوط کاهش یافت.
نتایج مشابهی در کشت مخلوط گندم و نخود مبنی بر سودمندی اقتصادی بالاتر کشت مخلوط نسبت به کشت خالص بهدست آمد (بانیک و همکاران، ۲۰۰۶). در پژوهشی دیگر بالاترین میزان سودمندی کشت مخلوط (معادل ۴۵/۵) در تیمار (۱۲٪ ارزن+۱۰۰٪ ذرت) بدست آمد که احتمالاً ناشی از استفاده بهتر از منابع موجود مانند نور، آب و مواد غذایی و غیره در این تیمار میباشد (شایگان و همکاران، ۱۳۸۷).
۵-۵-۶- ضریب نسبی تراکم (RCC)
برای تعیین میزان رقابت بین گیاهان و غالبیت نسبی یک گونه بر گونه دیگر در کشت مخلوط از شاخص ضریب نسبی تراکم استفاده گردید. این ضریب مشخص‌کننده میزان رقابت بین گیاهانی است که با بهره گرفتن از روش جایگزینی به صورت مخلوط کشت شده‌اند (گوش، ۲۰۰۴). ضریب ازدحام نسبی همانند ضریب تهاجم بیانگر یکسان نبودن رقابت درونگونهای با رقابت برونگونهای است. اگر ضریب نسبی تراکم برای هر دو گونه برابر واحد باشد در مخلوط حالت موازنه یا تعادل رقابت برقرار خواهد بود. در حالتی که ضریب نسبی تراکم برای هر گونه با واحد برابر نباشد گیاهی که ضریب آن بیشتر است گیاه غالب محسوب می شود. با بهره گرفتن از این معیار اگر ۱> RCC باشد میزان محصول بدست آمد ه از کشت مخلوط کمتر از کشت خالص است و اگر ۱ RCC > باشد کشت مخلوط سودمند خواهد بود (لیتورگیدیس و همکاران، ۲۰۱۱).
۵-۵-۶-۱- RCC جزئی آفتابگردان
لامعی هروانی (۱۳۹۱) اشاره کرد که مقادیر ضریب نسبی تراکم جو و تریتیکاله در تیمارهای مخلوط بیشتر از تک‌کشتی بوده که گویای این است که اثر رقابت درون و برون گونه‌ای برابر نبود. در تحقیقی دیگر در خصوص رقابت بین جو و یولاف وحشی گزارش شد که ضریب ازدحام نسبی جو و یولاف وحشی به‌ترتیب ۷/۲ و ۵/۰ بود که حاکی از آن است که جو رقیب قوی‌تری نسبت به یولاف وحشی است (موریشتا و همکاران، ۱۹۹۱).
۵-۵-۶-۲- RCC جزئی لگوم